آثار کهن شیعه
2.6K subscribers
348 photos
4 videos
172 files
161 links
سیری در آثار متقدمین شیعه
تبیین احادیث مهمی که کمتر مطرح می شود
رجال و بزرگان شیعه
@sayed_msadegh
Download Telegram
◼️ نقل متفاوتی از نامه ی عمر به معاویه

این نقل جالب توجه در یک مجموعه خطی و از کتابی کهن به چشم می خورد. توضیحات را در ادامه بخوانید.
◼️ «در حسرت آزار علی می میرم...»
(نامه ی عمر به معاویه)

نامه ی معروف عمر به معاویه که متضمن شرح مصیبت بیعت اجباری و شهادت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) در بحار ۳۰/ ۲۸۷ از قسمت مفقودی از دلائل الامامة با سندی شیعی نقل شده است.

اما نقل دیگری از این نامه با طریق و متنی متفاوت در مجموعه ای خطی به دست رسیده است.با توجه به دیگر اسناد این بخش، کتاب از نویسنده ای زیدی باید باشد که متأسفانه به علت ناقص بودن شناخته نشد.
مقدمه این حکایت،‌ کاملا مشابه حکایت معروفست و جوش و خروش عبد الله بن عمر پس از شهادت امام حسین علیه السلام و ورود او بر یزید را بیان میدارد، و اینکه یزید با شادمانی نامه ی پدر او به پدر خود را نشانش داده و به او می فهماند اساس این بنیان چگونه بنا نهاده شد.
اما متن نامه، به کلّی با نامه ی معروف متفاوت است و از جهت تاریخی مقبول تر به نظر می رسد.
نامه گویا در اوان نصب معاویه بر ولایت شام صادر شده و به او سفارش می کند به نواحی فلسطین و غوطه نهایت رسیدگی و احسان کند،‌ تا اذهان عمومی را نسبت به خود جلب کند. همچنین اهل شام را با خود همراه سازد و برای آنان از قضایای بدر و کشتگان اقوامش بازگو کند تا عرب آماده ی انتقام جویی این خونها باشند.
در نهایت کینه های درونی خود نسبت به بنی هاشم را ابراز نموده و از معاویه می خواهد در مقابله با امیر المؤمنین علیه السلام کوشش کند، چه این که در این حسرت جان کنده است!

جالب توجه است که هرجا نام «یزید بن معاویه» در نسخه بوده، توسط فردی مخدوش شده!
این نامه در مجموعه ۱۰۲۷۷ مجلس قرار دارد،‌مشخصات تفصیلی این مجموعه ارزشمند قبلا بیان شد.
🌠با ستارگانت، به سوی خودت راهنماییم کن...
#معارف_ادعیه

از نکات جالب ادعیه ی مأثوره، ایجاد ارتباط میان موقعیت زمانی یا مکانی دعا با اصول معرفتیست.
یکی از آداب هنگام بیدار شدن برای تهجّد، نگاه به ستارگان آسمان و خواندن ادعیه ی سفارش شده در روایاتست. از جمله ادعیه ی زیبا برای این موقعیّت می توان به این دعا از امام صادق علیه السلام اشاره کرد:

🔸 عن أبی عبد الله علیه السلام: إِذَا نَظَرْتَ إِلَى السَّمَاءِ، فَقُلْ:
"سُبْحَانَ مَنْ جَعَلَ فِي السَّماءِ بُرُوجاً، وَ جَعَلَ فِيها سِراجاً وَ قَمَراً مُنِيراً، وَ جَعَلَ لَنَا نُجُوماً قِبْلَةً نَهْتَدِي بِهَا إِلَى التَّوَجُّهِ إِلَيْهِ فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ؛
اللَّهُمَّ! كَمَا هَدَيْتَنَا إِلَى التَّوَجُّهِ إِلَيْكَ وَ إِلَى قِبْلَتِكَ الْمَنْصُوبَةِ لِخَلْقِكَ، فَاهْدِنَا إِلَى نُجُومِكَ الَّتِي جَعَلْتَهَا أَمَاناً لِأَهْلِ الْأَرْضِ وَ لِأَهْلِ السَّمَاءِ حَتَّى نَتَوَجَّهَ بِهِمْ إِلَيْكَ، فَلَا يَتَوَجَّهُ الْمُتَوَجِّهُونَ إِلَيْكَ إِلَّا بِهِمْ، وَ لَا يَسْلُكُ الطَّرِيقَ إِلَيْكَ مَنْ سَلَكَ مِنْ غَيْرِهِمْ، وَ لَا لَزِمَ الْمَحَجَّةَ مَنْ لَمْ يَلْزَمْهُم‏"
(اصل زید النرسي/ح ۴۷)

منزه است خداوندی که در آسمان بروج و خورشید و ماه منوّری قرار داد، و برای ما ستارگانی گذارد که توسط آن ها بتوانیم در تاریکی های خشکی و دریا، روی به سوی او کنیم.
پروردگارا! همچنان که ما را به روی کردن به سوی قبله ات رهنمون شدی، پس ما را به سوی آن ستارگانت راهنمایی کن که با آن ها اهل زمین و آسمان را در امان نگه داشته ای؛
تا به سببشان به سویت روی آوریم،
چه این که ممکن نیست کسی به سویت آید،‌مگر به توسط آنان؛
و برای کسی که از غیر راهشان بخواهد به سمتت آید، راهی پیموده نمی شود، و بر طریقه ی حق نخواهد بود...

🔸این عبارات ظاهرا اشاره به این روایت مشهور دارد:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص :«جَعَلَ اللَّهُ النُّجُومَ أَمَاناً لِأَهْلِ السَّمَاءِ- وَ جَعَلَ أَهْلَ بَيْتِي أَمَاناً لِأَهْلِ الْأَرْض‏»
خداوند ستارگان را سبب ایمنی اهل آسمان، و اهل بیت مرا مایه ی ایمنی اهل زمین قرار داد.
آثار کهن شیعه
◀️صوت جلسه ی «ولایت فقیه در اندیشه آیة الله سید محمد سعید حکیم (ره)» (با عرض پوزش از بروز مشکل در پخش آپارات، لایو در اینستاگرام هم ذخیره شده است) ✔️طبق نظر ايشان، ولایت مطلقه مرتبه ای خاصّ برای معصومین علیهم السلام بوده و تعمیم ولایت به دیگران، مخالف ضروریات…
بسم الله الرحمن الرحیم

🔷«ادّعای امامت» چیست؟
و چرا همچون شرک به خداست؟

📝برگرفته از: استاد حاج شیخ مصطفی اسکندری


✳️ در روایات فراوانی این مضمون وارد شده که: ادعای نابجای امامت، کفر يا شرک است. برای نمونه:
طلحة بن زید از حضرت صادق(ع) روایت نموده: «کسی که در ردیفِ امامی که امامتش از جانب خداست، شخصی را قرار دهد که امامتش الاهی نیست؛ به خداوند شرک ورزیده است». (کافی ۱/۳۷۳ ح۶)

به این معنا که هر کس در عین پذیرش امامت أئمه(ع)، دیگران را نیز در همان رتبه و با همان ویژگی ها قرار دهد و قبول کند، به نوعی پذیرش امامت اینان است و این شرک به خداست.
هیچ کس در عالم وجود با أئمه معصومین (علیهم السلام) در هیچ شأنی از شئون، هم طراز و همسان نیست. حجیّت تامه إلاهیّه که شیعه برای أئمه قائل است، منحصر به ایشان است و متعدی به غیر نمی باشد. این نکته از ارکان قویم و اصیلِ اعتقادیِ شیعه است و وجه تمایز شیعه از سایرین هم همین است.

🔸 اما چرا این کار، شرک به خدا باشد؟
از این جهت که خداوند، تنها از راه ولیّ خاصش و پیام رسانیِ وی، عبادت می شود . تسلیم و عبودیت در مقابل خدا، نماد و نمودش تسلیم و تذلّل در برابر امام است، اگر درکنار این امامِ خدائی، امامی شیطانی هم قرار دهد و در مقابل وی تسلیم شود و تذلّل ورزد؛ معنایش این است که خدایی دیگر و شریکی برای ذات قدّوس الاهی قائل شده با اینکه خود می داند که این امامش، از جانب خداوند متعال نیست.
نکته بسیار ظریف و مهم در امثال این روایت این است که آنچه در تاریخ اسلام به چشم خورده و وجود خارجی داشته، معمولاً این نبوده که افرادی را ازحیث فضیلت و شرافت و علم و نسب و عظمت در ردیف أئمه قرار دهند؛ هر چه بود و هر کس ادعایی داشته، ادعای این فضائل منحصر به فرد نبوده است. مثلاً اهل سنت درباره امامانشان چنین فضائلی را قائل نیستند و یا فرقه هایی همچون زیدیه و اسماعیلیه نیز ابدآً چنین کمالاتی را برای امامان خود مطرح نکرده اند و یا اهل سنت در مورد خلفای – غیر از ثلاثه – خود چنین رأیی ندارند. پس مصداقِ این فرمایش امام (علیه السلام) کیانند؟ معنای کلام امام (علیه السلام) چیست؟

✔️هم طراز قرار دادنِ کسی در ردیف أئمه(ع) و التزام به امامتِ او، به معنای اعطای حجیّت تامه و پذیرش وجوب اطاعت از وی در هر حالتی است. این، همان حالتِ امامت است که اهل سنت و بعضی فرقه های شیعی به غیر أئمه داده اند. اطاعت و تسلیم و تبعیت کامل از پیشوایانِ خود و إعطای ولایت تامه و حجیت کامله به اینان، همان امامت است که در غیر اهلش قرار داده شده. تجربه تاریخی هم همین را تأیید می کند. هیچکس در امثال ابوبکر و عمر، عصمت یا علم لدنی یا علم غیب قائل نشده با این حال سنّیان، تبعیت کامل از اینان می کنند و حجیّت تامه به ایشان می بخشند.
امامت یعنی حجیت و ولایت کسی را پذیرفتن، و این ربطی به کمالات و فضائل ندارد. بنابراین، نمی توان گفت: (اعطای ولایت به کسی اگر همطراز أئمه علیهم السلام در کمالات نباشد، عیبی ندارد چرا که به هر حال مقامات ائمه علیهم السلام و فضائل ایشان را ندارد)؛ آنچه مدّنظر أئمه (علیهم السلام) در این روایات است همین پذیرش مقام امامت و ولایت نااهلان است که شرک شمرده شده است.
خلاصه این که رکن مهم اعتقادی شیعه این است که امامت منحصر در عدد معینی است و تنها همین ها ولایت تامّه دارند و تبعیت کامله تنها از ایشان، بایسته است و هر کسی که خود را در این مقام ببیند – یعنی حرفش را مطاع بشمرد و برای خود، حجیت و ولایت قائل باشد – امام جائر و غیر خدایی است.

@kotob_sh
👍4
بسم الله الرحمن الرحیم
روز حسرت: سرمایه ی عمر را دریابیم

✔️در نهج البلاغه از امیر المؤمنین علیه السلام آورده است:
«و بدان که دنیا دار امتحان است، و کسی در آن لحظه ای بیکار نمی شود مگر اینکه آن لحظات مایه ی حسرت او در روز قیامت خواهد بود».

✔️روایت دیگر به سند موثق از ابوبصیر از امام صادق علیه السلام:
«هرگاه گروهی در مجلسی جمع شده و خداوند -عز و جلّ- و ما (اهل بیت علیهم السلام) را یاد نکنند، ناگریز آن مجلس مایه ی حسرتشان در روز قیامت می شود».

مخصوصا اگر این کلام شریف شامل مجالس مجازی هم بشود که حسرتها مضاعفند...

▪️متن روايات:
نهج البلاغة (کتاب ۵۹): و اعلم أن الدنيا دار بلية لم يفرغ صاحبها فيها قط ساعة إلا كانت فرغته عليه حسرة يوم القيامة.

الکافی ۲/۴۹۷: أبو علي الأشعري عن محمد بن عبد الجبار عن صفوان بن يحيى عن حسين بن زيد عن أبي عبد الله علیه السلام: قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «ما من قوم اجتمعوا في مجلس فلم يذكروا اسم الله عز و جل و لم يصلوا على نبيهم إلا كان ذلك المجلس حسرة و وبالا عليهم»‏.

الکافی ۲/۴۹۶: حميد بن زياد عن الحسن بن محمد بن سماعة عن وهيب بن حفص عن أبي بصير عن أبي عبد الله علیه السلام قال: «ما اجتمع في مجلس قوم لم يذكروا الله عز و جل و لم يذكرونا إلا كان ذلك المجلس حسرة عليهم يوم القيامة».

أصل جعفر بن محمد الحضرمی ح۳۲: قال جابر و سمعته یقول: »ما من مجلس يجلس فيه ابرار و لا فجار فيتفرقون من غير ان يذكرون فيه الله الا كان عليهم حسرة يوم القيمة».
@kotob_sh
👍2
Forwarded from فرج پور
بخشی از زیارت رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز شنبه:
فما اعظم المصیبة حیث انقطع عنا الوحی و حیث فقدناک
چقدر مصیبت [ما] در قطع شدن وحی و فقدان شما بزرگ است.

ذیل آیه: قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مٰاؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمٰاءٍ مَعِين
بگو اگر آب آشامیدنی شما در زمین فرو رود چه کسی برای شما آب گوارا خواهد آورد؟

امام باقر علیه السلام می فرماید :
هَذِهِ نَزَلَتْ فِي اَلْقَائِمِ
يَقُولُ إِنْ أَصْبَحَ إِمَامُكُمْ غَائِباً عَنْكُمْ لاَ تَدْرُونَ أَيْنَ هُوَ فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِإِمَامٍ ظَاهِرٍ 👈يَأْتِيكُمْ بِأَخْبَارِ اَلسَّمَاءِ وَ اَلْأَرْضِ وَ حَلاَلِ اَللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ حَرَامِهِ👉

این آیه در مورد قیام کننده ماست
می فرماید : هنگامی که امامتان غائب شد و ندانستید که در کجاست، چه کسی امامی ظاهر برای شما می آورد که آن امام 👈اخبار آسمان و زمین و حلال و حرام الهی را برای شما بیان کند👉
🏴🏴🏴عظم الله أجورنا وأجورکم
آثار کهن شیعه
Voice message
بسم الله الرحمن الرحیم
⚫️امام رضا علیه السلام، قیامها و برادران ناخلف
#وظیفه_منتظران
🖋نویسنده: جناب (نمط اوسط @TheMiddleWay)

یکی از قیامهای زیدیان در دوران امامت امام رضا علیه السّلام زمانی که ایشان هنوز در مدینه بودند صورت گرفت. این قیام به رهبری محمد بن ابراهیم بن طباطبا از نوادگان حسن مثنّی و از امامان زیدیه بوده است. ابو السّرایا از فرماندهان اصلی این قیام زیدیّه بود. البته برخی ابو السرایا را از خوارج می دانند.
در این قیام حضور علویان بسیار پررنگ بود، به خصوص برادران امام رضا علیه السّلام که برخی از آنها گرایش به واقفیه و برخی به زیدیّه پیدا کرده بودند نقش بسیار فعالی در آن داشتند. از جمله افرادی که با این قیام زیدیّه همراه شد احمد بن موسی بوده است. ابو السرایا پس از تسلّط بر مدینه، یکی از شخصیت‌های علوی به نام محمد بن سلمان را به‌عنوان حاکم مدینه منصوب کرد که اکثر علویان و خاندان‌های دیگر قریش با او بیعت کردند و تنها امام رضا علیه السّلام از بیعت سر باز زد و از روی تقیه چنین بهانه آورد که ۲۰ روز زمان می خواهد تا تصمیم بگیرد. این در حالی بود که تنها پس از گذشت ۱۸ روز سپاهیان جلودی که از سوی مأمون برای سرکوبی این قیام فرستاده شده بودند، توانستند آن‌هارا شکست دهند و ایشان را وادار به فرار کنند.

برخی برادران امام رضا علیه السلام شورشی بودند و گرفتاری های بسیاری را برای حضرت ایجاد نمودند. دور کردن حضرت از مدینه و بردن ایشان به خراسان هم یکی از نتایج سوء شورش های آنها بود.

✔️خبر زیر در کتاب رجال کشّی اشاره به ادعای امامت توسط احمد بن موسی و نیز قیام او به همراه ابو السرایا برای به دست گرفتن قدرت دارد:
حَمْدَوَيْهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ أَسِيدٍ قَالَ: لَمَّا كَانَ مِنْ أَمْرِ أَبِي الْحَسَنِ مَا كَانَ قَالَ إِبْرَاهِيمُ وَ إِسْمَاعِيلُ ابْنَا أَبِي سَمَّالٍ فَنَأْتِي أَحْمَدَ ابْنَهُ فَاخْتَلَفَا إِلَيْهِ زَمَاناً فَلَمَّا خَرَجَ أَبُو السَّرَايَا خَرَجَ أَحْمَدُ بْنُ أَبِي الْحَسَنِ ع مَعَهُ فَأَتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ وَ قُلْنَا لَهُمَا إِنَّ هَذَا الرَّجُلَ قَدْ خَرَجَ مَعَ أَبِي السَّرَايَا فَمَا تَقُولَانِ قَالَ فَأَنْكَرَا ذَلِكَ مِنْ فِعْلِهِ وَ رَجَعَا عَنْهُ وَ قَالا أبا [أَبُو] الْحَسَنِ حَيٌّ نَثْبُتُ عَلَى الْوَقْفِ وَ أَحْسَبُ هَذَا يَعْنِي إِسْمَاعِيلَ مَاتَ عَلَى شَكِّهِ.

ترجمه: پس از آنكه حضرت موسى ابن جعفر علیه السلام برایش آن پیش آمد شد (یعنی به شهادت رسیدند)، ابراهیم و اسماعیل دو پسر ابو سمال گفتند: ما (برای بیعت) پیش احمد پسر موسى بن جعفر علیه السّلام می رویم. آن دو مدتى در خدمت او ( یعنی احمد) رفت و آمد داشتند. وقتى ابو السرایا خروج كرد، احمد بن‏ موسى‏ بن‏ جعفر نیز با او در قیام همداستان شد. به ابراهیم و اسماعیل گفتیم پسر موسى بن جعفر با ابو السرایا خروج كرد شما چه میگوئید؟ آن دو كار او را زشت دانستند و از او برگشتند، و گفتند موسى بن جعفر زنده است ما بر مذهب وقف باقی میمانیم. راوى گفت: گمان میكنم اسماعیل با همان شك از دنیا رفت.

📚 بحار الأنوار، ج۴۹، ص۲۲۲، باب ۱۶، ح ۱۴،
📚 رجال الكشي - إختيار معرفة الرجال النص، ص۴۷۲، في إبراهيم و إسماعيل ابني أبي سمال، ح ۸۹۸.

این تفکر و روحیه احمد نشان می دهد دلیل تلاش او برای جمع کردن مردم و آوردن آنها به مرو برای دیدار امام رضا علیه السلام هم برای متقاعد کردن ایشان به تشکیل حکومت بوده است. اما لشکر مأمون در میانه راه در نزدیک شیراز جلوی پیشروی او را گرفتند که منجر به نبرد شدیدی بین دو طرف گردید و احمد و بسیاری از همراهان او کشته شدند.

با بررسی شواهد تاریخی موجود می توان نتیجه گرفت که یکی از عوامل مهم دستپاچه شدن مأمون در به قتل رساندن زود هنگام امام رضا علیه السلام، ترس او از رسیدن احمد بن موسی با دار و دسته اش به مرو بود خصوصا اینکه او در مسیر خود محبّین اهل بیت علیهم السلام را تحریض می کرد که با او در رفتن به مرو همراه شوند و جمع عظیمی از مردم را به اسم امام رضا علیه السلام همراه خودساخته بود.

احمد بن موسی هیچ حدیثی از اهل بیت علیهم السلام نقل ننموده است و از این رو پرونده جداگانه ای در کتب رجالی ندارد (و فقط طی خبری ارائه دادم که در مورد مذمّت یک نفر دیگر در کتاب کشی آمده است وضعیت اعتقادی او روشن می شود)، یا اینطور بوده که روات شیعه او را فردی سالم العقیده ای نمی دانستند بخواهند از او چیزی نقل کنند چون گرایش به زیدیه داشته و اعتقادی به امامت معصومین علیهم السلام از جانب خدا نداشته است.
ادامه
👍3
▪️در مورد ابراهیم بن موسی، علی بن اسباط نقل می کند:
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا علیه السلام: إِنَّ رَجُلًا عَنَى أَخَاكَ إِبْرَاهِيمَ فَذَكَرَ لَهُ أَنَّ أَبَاكَ فِي الْحَيَاةِ وَ أَنَّكَ تَعْلَمُ مِنْ ذَلِكَ مَا يَعْلَمُ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ يَمُوتُ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ لَا يَمُوتُ مُوسَى ع قَدْ وَ اللَّهِ مَضَى كَمَا مَضَى رَسُولُ اللَّهِ ص وَ لَكِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يَزَلْ مُنْذُ قَبَضَ نَبِيَّهُ ص هَلُمَّ جَرّاً يَمُنُّ بِهَذَا الدِّينِ عَلَى أَوْلَادِ الْأَعَاجِمِ وَ يَصْرِفُهُ عَنْ قَرَابَةِ نَبِيِّهِ ص هَلُمَّ جَرّاً فَيُعْطِي هَؤُلَاءِ وَ يَمْنَعُ هَؤُلَاءِ لَقَدْ قَضَيْتُ عَنْهُ فِي هِلَالِ ذِي الْحِجَّةِ أَلْفَ دِينَارٍ بَعْدَ أَنْ أَشْفَى عَلَى طَلَاقِ نِسَائِهِ وَ عِتْقِ مَمَالِيكِهِ وَ لَكِنْ قَدْ سَمِعْتُ مَا لَقِيَ يُوسُفُ مِنْ إِخْوَتِهِ.

ترجمه: به امام رضا علیه السلام عرض‌کردم، مردی به سوی برادرت ابراهیم متوجه شده (او را گول زده) و به او گفته پدرت زنده است (و در غیبت به سر می برد). آیا شما هم آنچه را او اعتقاد دارد، اعتقاد دارید؟ فرمود: سبحان اللَّه! رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله می‌میرد و موسی بن جعفر نمی میرد؟! بخدا محققا ایشان درگذشته است همان‌گونه که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله درگذشت. امّا خداوند تبارک و تعالی از زمانی که پیغمبرش صلّی اللَّه علیه و آله را قبض روح فرموده همواره (پذیرش) این دین را به عجم‌زادگان منّت می‌گذارد و عطا می‌کند و از (برخی) خویشان پیغمبرش باز می‌دارد. من در اول ماه ذی الحجة بعد از آن‌که ابراهیم (بواسطه نداشتن مخارج) حاضر شده بود زنانش را طلاق دهد و مملوکاتش را رها نماید، هزار دینار بدهی او را پرداختم امّا (با این وجود او نمک نشناس است) و می‌شنوم و می‌کشم آنچه را که یوسف از برادرانش کشید.

📚 الكافي، ج۱، ص۳۸۰، باب في أن الإمام متى يعلم أن الأمر قد صار إليه، ح ۲.
(انتهای متن جناب نمط اوسط)
بسم الله الرحمن الرحیم
⚫️ رونمایی امام حسن عسکری علیه السلام از آخرین حجّت الهی
(گزارشی کمتر دیده شده)

◾️شهادت جانسوز حضرت امام حسن بن علی الزکی العسکری (صلوات الله علیه) تسلیت باد◾️

موقعیّت حساس امام حسن عسکری (علیه السلام) و تقیّه ی شدیدی که زندگانی مظلومانه ی ایشان را فراگرفته بود، موجب محدودیّتهای سختی برای معرّفی آخرین حجّت الهی (علیه السلام) می گشت. در روایات مختلف به جلسات سرّی که به اصحاب ثقات عالی رتبه آخرین امام (علیه السلام) را برای اولین و چه بسا آخرین بار نشان داده و حجّت بعد خود معرّفی نموده اند، اشاره شده است .
نمونه ای از این مجالس در کتاب ارزشمند ولی کم شناخته شده ی «مکارم أخلاق النبی و الائمة علیهم السلام» اثر جناب قطب راوندی (ره) نقل شده که شامل نکات جالبیست. در ادامه ترجمه و سپس تصویر متن عربی این قسمت را تقدیم می کنم.

از علی بن جعفر هرمزانی از پدرش نقل نموده که بر امام حسن عسکری علیه السلام وارد شدم و از ایشان پرسیدم: پس از شما چه کسی بر ما حجّت است، چه این که برای شما جانشینی ندیدیم؟
فرمود: هم اکنون صاحبت را نشانت می دهم.
من نشستم و در این میان چند نفر دیگر هم وارد شدند و ده نفر شدیم، از جمله علی بن بلال و [عثمان بن سعید] عمری.

سپس امام علیه السلام فرمود: من وصیّت و پیمانی از شما خواهم گرفت، ‌پس بر حفظ آن کوشا باشید.
به درستی که برای ولیّ خدا روا نیست ثقات خود را بعد از خود، مانند گله ی بدون چوپان رها کند.
و من صاحب و سرپرست بعد از خودم را به شما نشان خواهم داد، پس به امرش شنوا و مطیع باشید، ‌و برادرانتان را هم مطلع سازید. چه این که بعدها لرزش هایی پیش می آید که قدم ها را متزلزل می کند، پس شما در آن هنگام دگرگون نشوید.
سپس به جناب عمری رو نمود و فرمود: «تو بعدها قیّم امور فرزندم خواهی بود».

و بعد کنیزی را خواند و امرش نمود: (فلان) - که نامش را برد- را بیاور.
کنیز، کودکی پنج ساله (یا با قدّ پنج وجب) آورد که از همه به امام حسن عسکری علیه السلام شبیه تر بود و چنان نوری از او درخشش داشت که چشمم را فراگرفت!
آنگاه فرمود: «این صاحب و سرپرست شما و حجّت پس از منست؛
از شما پنهان خواهد شد و پس از امروز دیگر او را نخواهید دید.به غیببتی طولانی می رود که در آن اکثر مردم دچار شک می شوند،
اما او از شما در حجاب نمی رود، بلکه امور بر دستانش جاری می شود.
قسم به خدایی که غیر از او معبودی نیست، اگر فرزندان فاطمه (علیها السلام) بر او دست می یافتند، از دشمنانش بر او سختگیر تر بوده و از روی حسد و سرکشی، قطعه قطعه اش می کردند!!
و او در حالی خارج خواهد شد که در گردنش بیعت و عهدی از هیچ یک از مردمان (و حاکمان) نیست؛ خداوند ظاهرش می گرداند و همچنان که زمین از ستم پر شده آن را از عدل پر می کند.
این را از من خوب دریابید و برادرانتان را باخبر سازید و مطیعش باشید؛ که امر او شما را می رسد در حالی که در غفلت و بی توجّهی به سر می بَرید».

همه ی ما عرضه داشتیم: شنیدیم و اطاعت می کنیم.
پس اذن رخصت فرموده و پس از آن دیگر آن فرزند را ندیدیم...

#أین_الناصر_والمنتقم

@kotob_sh
🏴🏴🏴 تعریف الإمام الحسن الزکي العسکري علیه السلام بولده صاحب الزمان علیه السلام.
کتاب مکارم أخلاق النبي والآئمّة عليهم السلام لقطب الدين الراوندي (ره)
@kotob_sh
Forwarded from آثار کهن شیعه
مکارم الأخلاق للراوندی.pdf
36.2 MB
#من_التراث

کتاب شریف مکارم اخلاق النبی و الائمة علیهم السلام اثر مرحوم قطب راوندی که توسط عتبه عباسیّه و با تحقیق جناب آقای سید حسین موسوی بروجردی منتشر شده، از مصادر مهم و ارزنده ی تاریخ و سیره ی اهل بیت علیهم السلام به شمار میرود.

@kotob_sh
👍1
نمونه_سؤال_و_جوابهای_فقهی_شیعیان_امامی.pdf
3.1 MB
✳️ نمونه سؤال و جوابهای فقهی شیعیان امامی در قرن ششم هجری در ری: ابوالفتوح رازی

✍🏻سید محمد حسین حکیم، آینه پژوهش، ش ۱۸۸

▪️چکیده:
ضمن یادداشتهای برافزوده نسخه کهنی از النهایة شیخ طوسی مورخ ۵۵۴ق متن کوتاهی شامل چند پرسش فقهی درباره نیت از ابوالفتوح رازی و پاسخهای او نوشته شده است. این متن از آن رو حائز اهمیت است که تنها متن فقهی مستقلی است که از ابوالفتوح رازی سراغ داریم. همچنین جزء کهنه‌ترین متون فقه شیعی به زبان فارسی محسوب می‌شود.

@kotob_sh
نسخه ی ارزشمند النهایة که در مقاله ی بالا معرفی شده، بیشترین اهمیت را از این جهت دارد که حواشی آن نکات فقهی و روایات فراوانی را در بر می گیرد که برخی از مصادر آن مفقودند. مثلا نقل های زیادی از جامع بزنطی ذکر می کند.
همچون نسخه ی مهم دیگری از النهایه که چندی پیش فوائد منحصر به فردش را منتشر کردم.
#بازیابی_میراث
https://tttttt.me/kotob_sh/756
بسم الله الرحمن الرحیم
🔷مأمور به صبر هستیم...

#وظیفه_منتظران

🔸بشیر نبّال گوید: بر کوه صفا بودم، و امام صادق علیه السلام نیز همانجا ایستاده بود. حضرت خواست از کوه پایین رود و من هم در پی ایشان حرکت کردم.
در این میان ناگاه منصور دوانیقی سواره بر مرکب، به همراه سربازانش با اسب و شتر هجوم آوردند و امام علیه السلام هم در مسیر آنان بود و ترسیدم ایشان زیر این مرکبها له شود، پس خود را رسانده و دستم را مقابل ایشان قرار دادم که حفظشان کنم.
با خودم گفتم: پرودگارا! این بنده و بهترین مخلوقاتت در زمین است، و آنان بدتر از سگان اند و نزدیکست او را بکشند!
امام علیه السلام بی درنگ رو به من نمود و فرمود: ای بشیر! پاسخ دادم: لبیک.
فرمود: سرت را بالا ببر و نگاه کن.
ناگاه سپری الهی دیدم که از عظمت قابل توصیف نبود! پس امام علیه السلام فرمود: ای بشیر! این که می بینی به ما داده شده، ولی ما را به صبر مأمور کردند،‌ پس از این روی صبر می کنیم.

✔️در مطالب پیشین مکرّر به این اشاره شد که سلوک ائمه علیهم السلام در برابر حاکمان بر اساس وظایف الهی روشنی بوده که شیعیان را نیز به مراعات آن روش امر می فرموده اند. (نمونه دیگر)

▪️متن عربی:
کتاب جعفر بن محمد بن حکیم : عن عمه عبد الملك، عن بشير النبال، قال: كنت على الصفا و أبو عبد الله عليه السلام قائم عليها إذا انحدر و انحدرت في أثره، قال: و أقبل أبو الدوانيق على جمازته و معه جنده على خيل و على إبل، فزحموا أبا عبد الله عليه السلام حتى خفت عليه من خيلهم، فأقبلت أقيه بنفسي و أكون بينهم و بينه بيدي، قال: فقلت في نفسي: يا رب! عبدك و خير خلقك في أرضك، و هؤلاء شر من الكلاب قد كانوا يقتلونه (خ ل)؟ قال: فالتفت إلي و قال: يا بشير! قلت: لبيك، قال: ارفع طرفك لتنظر [قال:] فإذا و الله واقية من الله أعظم مما عسيت أن أصفه، قال: فقال: يا بشير! إنا أعطينا ما ترى و لكنا أمرنا أن نصبر، فصبرنا. (الاصول الستة عشر/ ۳۰۴)
👍1
از مساجد فتنه خیز، تا شهدای پوشالی آخر الزمان!!
#علائم

امیر المؤمنین علیه السلام (نهج البلاغه):

🔸«بر مردم زمانی خواهد آمد که از قرآن جز نوشتاری و از اسلام جز نامی باقی نخواهد ماند؛
آنگاه ساختمان مساجدشان آباد [ومجلّل] است، ولی از هدایت در آن خبری نیست!
مسجد نشینیان و مسجد سازان بدترین اهل زمین شوند، که فتنه از آنان درآید و گناه به سوی آنان جای گزیند..
پس خداوند سجان گوید: به خودم سوگند! همانا بر آنان فتنه ای فرود آورم که حکما و اندیشمندان در آن حیران بمانند...».


🔸در نقل کاملتری که مرحوم کلینی از این خطبه ذکر نموده در ادامه صفات مساجد می فرماید:
«پس رفتن به این مساجد و گام برداشتن به سمت آن، کفر به خداوند عظیم است، مگر برای کسی که به ضلالتشان آگاه باشد..
سنّت خدا تبدیل گشته و از قوانینش تجاوز گردیده است. غنیمت را تقسیم نکرده و به هیچ پیمانی وفادار نیستند. کشته ای که هم در این مقصد دهند "شهید" می خوانند! به درستی که بر خدا افترا بسته و با جحود نزد او می روند...».


▪️متن عربی:
نهج البلاغه:‌سیأتي على الناس زمان لا يبقى فيهم من القرآن إلا رسمه و من الإسلام إلا اسمه. و مساجدهم‏ يومئذ عامرة من البناء خراب من الهدى سكانها و عمارها شر أهل الأرض منهم تخرج الفتنة و إليهم تأوي الخطيئة .يردون من شذ عنها فيها و يسوقون من تأخر عنها إليها. يقول الله سبحانه: فبي حلفت لأبعثن على أولئك فتنة تترك الحكيم فيها حيران! (حکمت ۳۶۹)

الکافی ۸/ ۳۸۹: فَحُضُورُ مَسَاجِدِهِمْ وَ الْمَشْيُ إِلَيْهَا كُفْرٌ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ إِلَّا مَنْ مَشَى إِلَيْهَا وَ هُوَ عَارِفٌ بِضَلَالِهِمْ فَصَارَتْ مَسَاجِدُهُمْ مِنْ فِعَالِهِمْ عَلَى ذَلِكَ النَّحْوِ خَرِبَةً مِنَ الْهُدَى عَامِرَةً مِنَ الضَّلَالَةِ قَدْ بُدِّلَتْ سُنَّةُ اللَّهِ وَ تُعُدِّيَتْ حُدُودُهُ وَ لَا يَدْعُونَ إِلَى الْهُدَى وَ لَا يَقْسِمُونَ الْفَيْ‏ءَ وَ لَا يُوفُونَ بِذِمَّةٍ يَدْعُونَ الْقَتِيلَ مِنْهُمْ عَلَى ذَلِكَ شَهِيداً قَدْ أَتَوُا اللَّهَ بِالافْتِرَاءِ وَ الْجُحُودِ وَ اسْتَغْنَوْا بِالْجَهْلِ عَنِ الْعِلْمِ.

#أین_الناصر_والمنتقم

@kotob_sh