ختم وترحیم خوانی مجمع الذاکرین
3.79K subscribers
473 photos
278 videos
349 files
1.28K links
کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-kmuMSXvCd9Tg
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی

@moslemi124

ارتباط با مدیر☝️
Download Telegram
سلام
تور. کربلا

دوسرزمینی🚌
دوسرهوایی✈️
صبحانه بوفه باز 🥗نهار شام 🍗🥩میوه ماست نوشابه🍌🍎🍊
آشپزایرانی مداحان معروف شهر🎤
هتلهای نزدیک حرمین
ا🏢🏬افتخار ما سابقه ماست
کاروان نینوای تربت با چندین سال سابقه درخدمت زاعرین آقا امام حسین ع
اعزام 2شهریورماه حرکت کاروان هر 20روزو مدت سفر 12روزه میباشد
خادم زاعرین عزیز ....حمیدزارعی 09155314967
09910693159
محمد مسلمی. 09155314835
دفتر 05156323317
که موجب فشار قبر می‌شود

‌1ـ بداخلاقی.‌
‌2ـ سخن‌چینی. ‌
3- مراعات نکردن طهارت و نجاست و پرهیز نکردن از بول.
4- یاری نکردن مظلوم،
.
در کتاب ثواب الاعمال آمده است که یکی از علمای بنی‌اسرائیل از دنیا رفت و فشار قبر بر او وارد شد چرا که او یک بار نماز را (عمداً) بی‌وضو خوانده بود و از کنار مظلومی گذشته بود و او را یاری نکرده بود.
.
5- تباه کردن نعمت‌های الهی،پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «فشار قبر برای مؤمن کفاره تباه کردن نعمت‌ها از ناحیه اوست.»

عواملی که باعث کاهش یا رفع فشار قبر می‌ شود

‌1ـ نماز شب وکامل کردن رکوع،امام رضا علیه ‌السلام فرمود:
کسی که نماز شب بخواند و درقنوت نماز«وتر» هفتاد بار استغفار کند از عذاب قبر پناه داده می شود و امام باقر علیه‌السلام نیز فرمود: هر کس رکوع نمازش را کامل انجام دهد وحشت قبر به او نمی‌رسد.

‌2ـ صدقه و نماز مخصوص.

‌3ـ نماز وحشت، این نماز بسیاری از مردگان را از عذاب قبر و فشار قبر نجات داده است که حکایات عجیبی در داستان‌ های شگفت شهید دستغیب در این باره موجود است که می توان به آن مراجعه کرد.
.
استدعا میکنم به نیت همه ی اموات هرشب این نماز بخونید خیلی نیاز دارن این نماز دو رکعت، درركعت اول سوره ی حمد و آیه الكرسی، و ركعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره ی قدر بخواند،
.
‌4ـ حج کردن، دو روایت است که هر کس چهار مرتبه حج به جا آورد عذاب قبر از او برداشته می‌شود.
.
5ـ خواندن بعضی از سوره‌های قرآن، امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: ‌«هر کس در هر جمعه سوره نساء را تلاوت کند از فشار قبر امان می‌یابد» سوره‌های زخرف، یاسین، تکاثر و تبارک، نیز در این مورد سفارش شده‌اند.

‌6- این که مرگ انسان در روز جمعه باشد.
.
7- ریختن آب روی قبر.

📚میزان الحکمه ‌بحارالانوار
🎤▪️دنیای فانی....


یک شبی درخواب دیدم مرگ را.
تن، جدا کردند ساز وبرگ را🌴

کل عالم در برم تاریک شد.
خانه عقبای من باریک شد🌴

سربرآوردم به سنگی سخت خورد.
جان شیرین از تن خاکیم برد🌴

با خودم گفتم که ای یار عزیز.
از چه رو این خانه ام تنگ است و تیز؟

میزدم فریاد آزادم کنید.
زین قفس بشکسته و شادم کنید🌴

جمع یاران دیده ام رفتند و من.
مانده ام تنها بر این افتاده تن🌴

تازه فهمیدم که عمرم شد تمام.
داد میزد پیک مرگم این پیام🌴

ای بشر، برگو چه آوردی کنون.
بهر این ره، توشه آوردی کنون؟ 🌴

گفت اینجا خانه ی عقبای توست.
گر که خوبی، همنشینت خوبروست🌴

گر که بد باشی بدی یارت شود.
با بدان دایم سر و کارت شود🌴

گفت ای مرد غریب بینوا.
بهراین ره، بغچه ات را برگشا🌴

تا ببینم آنچه در انبان توست.
سر فرود آور که سر دادن نکوست🌴

سر بر آوردم نگاهش خیره کرد.
با نگاهش یک جهان را تیره کرد🌴

گفتم آری توشه ام "مال"من است.
هستی ام در بند امیال من است🌴

روزها چون جاهلان، سرگرم کار.
کار میکردم دمی در آن دیار🌴

روز وشب در فکر مال اندوزی ام.
گشته سیم و زر، به عالم روزیم🌴

عاقبت، کارم به جایی می رسد
. فکر زایل، گشته از هر نیک وبد🌴

گفت آن مرد غریب ای نیک خوی.
توشه ی رنگین تری زین ره بجوی🌴

اینکه گفتی جمع کردی سیم و زر.
مانده آنجا تا شود بهر پسر🌴

سالها کارت دروغ وجنگ بود.
فکردنیا پهن وعقبا تنگ بود🌴

کار دنیا جز سرابی بیش نیست.
راحتی هایش به جز تشویش نیست 🌴

بر خودت آیی که گردد دیر و زود.
قوتی در این تن مسکین نبود🌴

می رسد روزی که دیگر دیر شد.
این تن خاکی به غم، زنجیر شد🌴

این بگفت و از بر من دور شد.
بعد او این تن دگر رنجور شد🌴

دیدم او رفت و شدم بی غمگسار.
از خودم شرمنده، وز او شرمسار🌴

هر چه کردم کار دنیا بود وبس.
کارها یی که نگردد دادرس🌴

مالها اندوختم اما چه سود.
بهر وراثم همه بازیچه بود🌴

هر چه را اندوختم بر باد رفت.
بعد دفنم وارث من شاد رفت🌴

تازه فهمیدم که دنیا هیچ بود.
تن بباید از تعلقها زدود🌴

گفت بر من آن خردمند دلیر.
زانکه در خواب آمدم پندی بگیر🌴

اینکه در خواب توام هشداهاست.
بار ردیگر فرصت دیدارهاست🌴

حال،چون روزی اسیرش میشوی.
طعمه ی چنگال تیزش میشوی🌴

کار دنیا را به اهلش واگذار.
با جهازی پر در این ره پاگذار. 🌴

صالحی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گریز اول برای روضه فرزند -( گریز به روضه ی حضرت علی اکبر(ع) )
***
آی پدر و مادر فرزند از دست داده، نمی دونم فرزندتون رو توی لحظات آخر عمرش توی چه حالتی دیدید، نمی-دونم لحظات آخر عمرش از شما چی خواست، مطمئناً هر چی از شما خواسته آب نخواسته، نمی دونم وقنی از دنیا رفت، بالای سرش بودید یا نه، امّا دلا بسوز برای ابی عبدالله، اون لحظه ای که علی اکبر از وسط میدون جنگ صدا زد: ای پدر مرا دریاب...

صدای علی اکبر بلند شد. « ابتا! علیک منّی السلام؛ هذا جدی رسول الله یقرئک السلام و یقول و عجل القدوم الینا.» پدر جان! سلام بر تو باد، هم اکنون این جد من رسول خدا است که بر تو سلام می-رساند و می فرماید: به سوی ما شتاب کن.

آقا امام حسین با عجله بر سر بالین علی اکبر آمدند و با ناله فرمودند: «قتل الله قوماً قتلوک.» و اشک از دیدگان ایشان سرازیر شد و فرمودند: «علی الدنیا بعدک العفا» بعد از تو خاک بر سر دنیا « و جلس علی التراب و جعل الدم عن ثنایا» در این حال زینب از خیمه بیرون دوید و فریاد می زد: ای برادرم، با شتاب آمد و خود را روی بدن خون آلود علی اکبر افکند؛ که امام حسین سر خواهر را بلند کرد و او را به خیمه بازگرداند. سیدالشهداء روی خاک نشست و خون را از دندان های علی اکبر پاک کرد.

علی اکبر هنوز زنده است اما ضربه ای که بر سر فرود آمده است ، دهانش را پر از خون کرده، امام حسین با انگشت خود خون را از دهان علی اکبر پاک کرد «‌فشهق شهقه فمات» .

علی اکبر یک ناله ای زد و جان به جان آفرین تسلیم کرد. در حالی که بدن مبارکش « فقطعوه بسیوفهم ارباً اربا» قطعه قطعه شده بود؛ امام صورت اشک آلود خود را روی چهره ی خون آلود علی اکبر گذاشت ، و به قدری بلند گریه کرد که تا آن روز کسی این گونه صدای گریه ی بلند از امام را نشنیده بود اما دل امام حسین آرام نمی گیرد.

سپس پیکر خون آلود اکبرش را در آغوش گرفت و فرمود: « یا بنیّ و بقی ابوک فریداً وحیداً» پسرم، از غم و اندوه دنیا راحت شدی؛ ولی پدرت تنها و غریب ماند. حالا ابی عبدالله می خواهد این بدن خون آلود و قطعه قطعه را به خیمه-ها بیاورد؛ چون بدن های همه ی شهداء را خود امام حسین به خیمه ها آورده است؛ ولی بدن علی را نیاورد. رو به خیمه ها کرد و فرمود:

« یا فتیان بنی هاشم! احملوا أخاکم الی الفسطاطاً . »
***


کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-nnnj22XdDhJA
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی

انتقادات و پیشنهادات خودتان را به دو ایدی زیر ارسال بفرمایید

@zs_313👈
@moslemi124 👈
گریز دوم به روضه فرزند -( گریز به روضه ی حضرت رقیه(س) برای فرزند دختر )
***
آی پدر و مادر دختر از دست داده، دختر برکت زندگی و شیرینیه زندگیه، می گن دختر غمخوار باباشه، خدا نکنه برای باباش مشکلی پیش بیاد دخترش از همه نگران تره برای باباش، آخه می گن دختر بابائیه، همین طور اگر برای دختر هم مشکلی پیش بیاد بابا برای برطرف کردن مشکل دخترش خودش رو به آب و آتیش می زنه، اگر خدای نکرده دختر شما از یه بلندی به زمین بیفته و شما شاهد ماجرا باشی چکار می کنی؟! بمیرم کربلا سر امام حسین به روی نیزه و مشاهده کرد که رقیه از روی ناقه ای به زمین...

نقل شده شبی رقیه از روی ناقه به زمین افتاد یک دختر سه ساله آن هم نیمه ی شب ناخودآگاه از روی شتر به زمین بخورد، خدا می داند؟ آیا این دختر دیگر توان راه رفتن را داشته باشد یا...؟

و از آن شبی که از روی ناقه افتاد دختر بچه های دیگر و گاهی زینب به او کمک می کردند تا راه برود . همه ی بدن رقیه درد می کرد. این طفل سه ساله را پس از گرسنگی و تشنگی چه منزل سوار بر ناقه و گاهی پیام تا شام آوردند.

رقیه در خرابه شبی سر از خواب برداشت، آنقدر گریه کرد و پدر را طلب کرد که صدای گریه اش به گوش یزید ملعون رسید؛ دستور داد سر بریده ی پدرش را برایش ببرید، سر بریده ی امام حسین را برای رقیه آوردند، دو دست کوچکش را به صورت پدر گذاشت، سر را برداشت، به سینه چسباند و با اشک و با سوز و گداز با سر بریده ی پدر سخن گفت:

« یا ابتاه ! من الذی خضبک بدمائک؟ »

یا ابتاه ! من الذی قطع وریدیک؟

یا ابتاه ! من الذی ایتمنی علی صغر سنی؟

یا ابتاه ! من للیتیمه حتّی تکبر...؟

یا ابتاه ! لیتنی توسدت التراب و لا اری شیبک مخضباً بالدماء »

یعنی: « ای پدر جان! چه کسی تو را به خونت رنگین کرد؟

ای پدر جان ! چه کسی رگ های گردنت را برید؟

ای پدر جان ! چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟

ای پدر جان ! دختر بی پدر به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ شود؟

ای پدر جان ! کاش نابینا بودم تا این منظره را نمی دیدم.

ای پدر جان ! کاش خاک را بالش زیر سر قرار می دادم، ولی محاسن تو را خضاب شده به خون نمی دیدم.»

با سر بریده مشغول سخن گفتن بود که ناگهان دیدند همین طور که دارد حرف می زند و سر بابا در دامن رقیه است صدای یتیم حسین ضعیف تر شد و کم کم دیدند صدای دختر نمی آید.
***


کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-nnnj22XdDhJA
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی

انتقادات و پیشنهادات خودتان را به دو ایدی زیر ارسال بفرمایید

@zs_313👈
@moslemi124 👈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باعرض سلام وخوش آمدگویی خدمت شماعزیزان دوستانی که مایل هستندصوت مجالسشون رودرکانال بارگزاری کنندبه آی دی های زیرمراجعه کنند

@zs_313


@moslemi124 👈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Audio
🍥نوحه جانسوز پدر 🍥
در رسای مولا علی ع

با مداحی:
محمد حسین شفیعی
ضبط استدیو طاها

برای ترحیم پدر هم میشه استفاده کرد
خیلی زیباست
تمام بود و نبودم وجود مادر بود

کسی که مظهر عشق بود، مادر بود


برای من به جهان هزار رنگ و فریب

کسی که مونس وغمخوار بود مادر بود


برای راحتی من چه رنج ها نکشید

کسی که موی سفید روی سفید بود مادر بود


به وقت بیماری بی قرار او به برم

کسی که دست بر سرم می کشید مادر بود


به نیمه های شب و با صدای گریه من

کسی که با هراس ز جا می پرید مادر بود


به کوچه و برزن یا به وقت خطر

کسی که با شتاب در پی‌ام می دوید مادر بود


چو پای من به زمین گاه می لغزید

کسی که از ته دل آه می کشید مادر بود
@khatm14


گزیده اشعار در سوگ مادر
تمام بود و نبودم وجود مادر بود

کسی که مظهر عشق بود، مادر بود


برای من به جهان هزار رنگ و فریب

کسی که مونس وغمخوار بود مادر بود


برای راحتی من چه رنج ها نکشید

کسی که موی سفید روی سفید بود مادر بود


به وقت بیماری بی قرار او به برم

کسی که دست بر سرم می کشید مادر بود


به نیمه های شب و با صدای گریه من

کسی که با هراس ز جا می پرید مادر بود


به کوچه و برزن یا به وقت خطر

کسی که با شتاب در پی‌ام می دوید مادر بود


چو پای من به زمین گاه می لغزید

کسی که از ته دل آه می کشید مادر بود


~~~~~~~~✦✦✦~~~~~~~~


گرچه دیگر مادرم نیست

دلم تنگ می‌شود برای او


برای رزهایی که خشکیده خواهند شد

و باغچه ای که دیگر یاران دست را نخواهد دید


دلم تنگ می‌شود

برای کوچه ای که دیگر آب را نخواهد فهمید

و گدایی که دستانش همیشه ازین کوچه خالی خواهند ماند


~~~~~~~~✦✦✦~~~~~~~~


ای مادر بی مثال خوبم

خورشید امید بی غروبم


ای نام تو بهترین ترانه

ورد همه کس به هر زمانه


ای شعر قدیم نو سروده

درعرش، خدا تو را ستوده


بوی خوش توست ره گشایم

تا کوی بهشت رهنمایم


زآن روز که چشم بسته بودی

آرام و قرار دل ربودی


تا چشم ازاین جهان ببستی

سر رشته الفتم گسستی


در مکتب سینه ام به گوهر

بر لوح دلم نوشته مادر


یک چند گذشت از فراقت

هرگز نشده است کهنه داغت


~~~~~~~~✦✦✦~~~~~~~~


شب بی‌مادری را همچو یلدا می‌کنی یا نه

در عالم بهتر از مادر تو پیدا می‌کنی یا نه


به موی مادری دنیا تو سودا می‌کنی یا نه

بگو مادر هنوزم یادی از ما می‌کنی یا نه


درون خاک تیره واعزیزا می‌کنی یا نه


خجالت دارم ای مادر که گل بودم شدم خارت

از آنم خون به دل باشد که خون کردم دل زارت


تو حق داری که روگردانی از فرزند بدکارت

اگر رنجیده‌ای مادر ز اولاد گنه کارت


گناهان مرا در حشر حاشا می‌کنی یا نه


چه شب‌ها تا سحر بودی تو ای مادر سر راهم

درون آن سکوت شب شمردی تو قدم‌هایم


چه زحمت‌ها که می‌دیدی ز خواهش‌های بی‌جایم

به هر دردی که گشتم مبتلا کردی مداوایم


غم بی‌مادری را هم مداوا می‌کنی یا نه


چه شب‌ها تا سحر بستر نمودم من در آغوشت

اگر یک ناله می‌کردم جهان می‌شد فراموشت


در اینجا که گل شده بستر و خاک روپوشت

نمی‌دانم در این وحشت‌سرا با لعل خاموشت


دعا در حق این اولاد رسوا می‌کنی یا نه


نمی‌دانم که می‌دانی شدم آواره و تنها

دگر اندر کجا جویم عزیزی چون تو بی‌همتا


همه شب می‌کنم روشن به فانوسی اتاقت را

نهان گشتی ز دید من تو در قلبم گرفتی جا


نمی‌دانم ز احوالم تماشا می‌کنی یا نه





خونمون خالیه از تو، رفتی تو واسه همیشه

رفتی و نبودن تو، هنوز باورم نمی شه


این اتاق ساده کم بود، جای تو قلب بهشته

پَر زد از زمین خاکی، یه فرشته یه فرشته


اون عزیزی که تو دنیا یار من بود یاورم بود

نازنیم نازنینم اون فرشته مادرم بود


من چه خوشبختم که سال ها روزگاری با تو داشتم

یادمه که با چه شوقی سر رو شونه‌هات می ذاشتم


کاش می شد بازم ببوسم اون دو دست مهربونت

اسممو یه بار دیگه می شنیدم از زبونت


اشکامو تو پاک می کردی، کاش برای بار آخر

من صدات می زدم و باز، تو می گفتی جان مادر


کاش می شد حتی یه لحظه در کنار تو بشینم

اگه تو بودی می‌گفتی نذار اشکاتو ببینم


ای خدای مهربونم واسه تو رسیده مهمون

از دلم هرگز نمیره گر چه هست از دیده پنهون


توی قلب من می مونه تا ابد یاد یه لبخند

نازنینم رو از این پس می سپُرم به تو خداوند


اون عزیزی که تو دنیا یار من بود یاورم بود

نازنینم نازنینم اون فرشته مادرم بود
@khatm14



گزیده اشعار در سوگ مادر
تمام بود و نبودم وجود مادر بود

کسی که مظهر عشق بود، مادر بود


برای من به جهان هزار رنگ و فریب

کسی که مونس وغمخوار بود مادر بود


برای راحتی من چه رنج ها نکشید

کسی که موی سفید روی سفید بود مادر بود


به وقت بیماری بی قرار او به برم

کسی که دست بر سرم می کشید مادر بود


به نیمه های شب و با صدای گریه من

کسی که با هراس ز جا می پرید مادر بود


به کوچه و برزن یا به وقت خطر

کسی که با شتاب در پی‌ام می دوید مادر بود


چو پای من به زمین گاه می لغزید

کسی که از ته دل آه می کشید مادر بود


~~~~~~~~✦✦✦~~~~~~~~


گرچه دیگر مادرم نیست

دلم تنگ می‌شود برای او


برای رزهایی که خشکیده خواهند شد

و باغچه ای که دیگر یاران دست را نخواهد دید


دلم تنگ می‌شود

برای کوچه ای که دیگر آب را نخواهد فهمید

و گدایی که دستانش همیشه ازین کوچه خالی خواهند ماند


~~~~~~~~✦✦✦~~~~~~~~


ای مادر بی مثال خوبم

خورشید امید بی غروبم


ای نام تو بهترین ترانه

ورد همه کس به هر زمانه


ای شعر قدیم نو سروده

درعرش، خدا تو را ستوده


بوی خوش توست ره گشایم

تا کوی بهشت رهنمایم


زآن روز که چشم بسته بودی

آرام و قرار دل ربودی


تا چشم ازاین جهان ببستی

سر رشته الفتم گسستی


در مکتب سینه ام به گوهر

بر لوح دلم نوشته مادر


یک چند گذشت از فراقت

هرگز نشده است کهنه داغت


~~~~~~~~✦✦✦~~~~~~~~


شب بی‌مادری را همچو یلدا می‌کنی یا نه

در عالم بهتر از مادر تو پیدا می‌کنی یا نه


به موی مادری دنیا تو سودا می‌کنی یا نه

بگو مادر هنوزم یادی از ما می‌کنی یا نه


درون خاک تیره واعزیزا می‌کنی یا نه


خجالت دارم ای مادر که گل بودم شدم خارت

از آنم خون به دل باشد که خون کردم دل زارت


تو حق داری که روگردانی از فرزند بدکارت

اگر رنجیده‌ای مادر ز اولاد گنه کارت


گناهان مرا در حشر حاشا می‌کنی یا نه


چه شب‌ها تا سحر بودی تو ای مادر سر راهم

درون آن سکوت شب شمردی تو قدم‌هایم


چه زحمت‌ها که می‌دیدی ز خواهش‌های بی‌جایم

به هر دردی که گشتم مبتلا کردی مداوایم


غم بی‌مادری را هم مداوا می‌کنی یا نه


چه شب‌ها تا سحر بستر نمودم من در آغوشت

اگر یک ناله می‌کردم جهان می‌شد فراموشت


در اینجا که گل شده بستر و خاک روپوشت

نمی‌دانم در این وحشت‌سرا با لعل خاموشت


دعا در حق این اولاد رسوا می‌کنی یا نه


نمی‌دانم که می‌دانی شدم آواره و تنها

دگر اندر کجا جویم عزیزی چون تو بی‌همتا


همه شب می‌کنم روشن به فانوسی اتاقت را

نهان گشتی ز دید من تو در قلبم گرفتی جا


نمی‌دانم ز احوالم تماشا می‌کنی یا نه





خونمون خالیه از تو، رفتی تو واسه همیشه

رفتی و نبودن تو، هنوز باورم نمی شه


این اتاق ساده کم بود، جای تو قلب بهشته

پَر زد از زمین خاکی، یه فرشته یه فرشته


اون عزیزی که تو دنیا یار من بود یاورم بود

نازنیم نازنینم اون فرشته مادرم بود


من چه خوشبختم که سال ها روزگاری با تو داشتم

یادمه که با چه شوقی سر رو شونه‌هات می ذاشتم


کاش می شد بازم ببوسم اون دو دست مهربونت

اسممو یه بار دیگه می شنیدم از زبونت


اشکامو تو پاک می کردی، کاش برای بار آخر

من صدات می زدم و باز، تو می گفتی جان مادر


کاش می شد حتی یه لحظه در کنار تو بشینم

اگه تو بودی می‌گفتی نذار اشکاتو ببینم


ای خدای مهربونم واسه تو رسیده مهمون

از دلم هرگز نمیره گر چه هست از دیده پنهون


توی قلب من می مونه تا ابد یاد یه لبخند

نازنینم رو از این پس می سپُرم به تو خداوند


اون عزیزی که تو دنیا یار من بود یاورم بود

نازنینم نازنینم اون فرشته مادرم بود


~~~~~~~~✦✦✦~~~~~~~~


گریه کردم مثل ابرا بی تو مادر

شد دل من جای غصه‌ها بی تو مادر


رسول خدا گفت بهشت زیر پای توست

برای همیشه قلبم فقط جای توست


بخواب مادر


رفتی و من تنها ماندم

با غصه و غم‌ها ماندم


گر که تو را آزردم من

مادر حلالم کن


بعد از تو من بی‌پناهم

ای که بودی تکیه‌گاهم

خیز و بنگر اشک و آهم


~~~~~~~~✦✦✦~~~~~~~~


تاج از فرق فلک برداشتن

تا ابد آن تاج بر سر داشتن


در بهشت آرزو ره یافتن

هر نفس شهدی به ساغر داشتن


جاودان در اوج قدرت زیستن

ملک عالم را مسخر داشت
@khatm14

بر تو ارزانی که ما را خوش تر است

لذت یک لحظه مادر داشتن


~~~~~~~~✦✦✦~~~~~~~~


نرفت از سرم هرگز هوای تو مادر

هنوز می تپد این دل برای تو مادر


 

چه سان زبان بگشایم که خجلت آهنگم

نکرده ام دل و جان را فدای تو مادر


چه چاره گر نبرم داغ هجر تو به عدم

امید قلب حزینم لقای تو مادر


چو شبنم است سر و برگ رنگ این گلشن

مدام می شنوم من صدای تو مادر


درین چمن که حضور جفاست مضمونش

چه نعمت است به عالم وفای تو مادر


مقیم منزل عزت کسی توان گشتن

که بود حاصل کارش رضای تو مادر


نشد ز کیف و کم عمر چشم ما روشن

حقیقت است به هر جا صفای تو مادر


رموز جوهر توست بایزید و بایقرا

به این مقام رسیدن عطای تو مادر


نبود لایق این گنج و این کمال رفیع

اگر نبود نصیبش دعای تو مادر

@khatm14
🌺 گشتیم و گشتیم، ذکری بالاتر از صلوات پیدا نکردیم!


💕 وجود نازنین شیخ الائمّه، امام جعفر صادق (صلوات الله علیه‌) می‌فرمایند:

از شامگاه پنج‌شنبه و شب جمعه، فرشتگانی با قلم‌هایی از طلا و لوح‌هایی از نقره، از آسمان به سوی زمین می‌آیند و تا غروب روز جمعه ثواب هیچ عملی را نمی‌نویسند به جز صلوات بر «محمّد و آل محمّد» (صلوات الله علیهم‌).

📜 من‌لایحضره‌الفقیه، ج۱ ،ص۴۲۴.


📌 *شب جمعه است؛ شادی ارواح طیّبهٔ مؤمنین و مؤمنات، شهدا، صُلحا و درگذشتگان از این جمع، حمد و سوره به همراه صلوات بر «محمّد و آل محمّد» مرحمت بفرمائید.


الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین

@matnerooze
پنجشنبه ها
چه خوشحال می شوند
عزیزانی که
دستشان از دنیا کوتاه است
و منتظر قلب پرمهرتان هستند

🌸 جایشان همیشه خالیست با فاتحه و صلوات یادآورشان باشیم
#ترحیم_نامه
#اشعار_در_مقام_مادر

شعر برای مقام مادر(آبروی اهل دل از خاک پای مادر است )


آبروی اهل دل از خاک پای مادر است
هر چه دارند این جماعت از دعای مادر است
آن بهشتی را که قرآن می کند توصیف آن
صاحب قرآن بگفتا زیر پای مادر است
آسمان زندگی شد روشن از نور پدر
گلشن هستی مصفا از صفای مادر است
قوت شیر از شیره جان می خوراند طقل را
وین شگفت آید که خون دل غذای مادر است
گرمی آغوش مهرش را ندارد آفتاب
مهربان تر دیگر از مادر خدای مادر است
از دم روح القدس عیسی پدید آمد اگر
باز هم پرورده در ظلّ همای مادر است
اوج گیرد قدر فرزند از دعای خیر او
چون دم عیسی بن مریم در دعای مادر است
قدر و جاهی را که در اسلام دارا شد اُویس
از کمال طاعت و خدمت برای مادر است
امر او را داد رجحان بر ملاقات نبی
چون رضای مصطفی هم در رضای مادر است
بسکه محبوب است مادر داشتن بر هر کسی
مصطفی را دخترش زهرا، به جای مادر است
من که از مهر علی جان و دلم دارد صفا
این صفای باطن من از صفای مادر است
طبع والایم که منت بر نمی دارد ز کس
شرمگین از رحمت بی منتهای مادر است
بهترین منظر به چشم و دل مرا سیمای اوست
خوش ترین آواز در گوشم صدای مادر است
با تضرع چهره بر پایش (موید)سود گفت:
آبروی اهل دل از خاک پای مادر است

شاعر: #استاد_سید_رضا_موید

@khatm14
بهترین اشعار مراثی واحادیث اهلبیت گلچین شده توسط مداحان در گروه مجمع الذاکرین و شعرای ائینی. 👇👇

https://tttttt.me/joinchat/DeuFEUG6jOdOmqPbyoaVRw