ختم وترحیم خوانی مجمع الذاکرین
3.71K subscribers
481 photos
279 videos
349 files
1.28K links
کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-kmuMSXvCd9Tg
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی

@moslemi124

ارتباط با مدیر☝️
Download Telegram
#_مراسم_ختم
#_هفت_مادر
#_دشتی_خوانی
#_با نوای جانسوز اقای
🎤#_کربلایی_محمد
حسن_صادقی


#اشعار_نی_نوازی
بزن نی زن که غم داره دل من
فلک اتش زده بر حاصل من
بزن نی زن که هجر یار سخته
غم دوریش گشته قاتل من

بزن نی بر دل بی تابم امشب
که رفته از دوچشمان خوابم امشب
بزن نی با نوای غربت و غم
که غرق گریه با مهتابم امشب

بزن نی زن دلم در سوز وسازه
بزن نی زن که یارم خواب نازه
مدد کن ای خدا سامون بگیرم
همه میگن که الله چاره ساز ه

بزن نی آتش افتاده بجونم
سر قبر عزیزم می نشینم
به دریایی پر از غم خونه دارم
از این غم تا قیامت خوشه چینم

بزن نی با صدای ابر و بارون
بزن با سوز دل با چشم گریون
بزن نی تو شب سخت جدایی
که خون می بارم این شام غریبون

#منبع :کتاب --:«نیم از عالم خاک»:--

#حسین کریمی نیا
💫💫💫💫💫
#اشعار_نی_نوازی
بزن نی زن که غم داره دل من
فلک اتش زده بر حاصل من
بزن نی زن که هجر یار سخته
غم دوریش گشته قاتل من

بزن نی بر دل بی تابم امشب
که رفته از دوچشمان خوابم امشب
بزن نی با نوای غربت و غم
که غرق گریه با مهتابم امشب

بزن نی زن دلم در سوز وسازه
بزن نی زن که یارم خواب نازه
مدد کن ای خدا سامون بگیرم
همه میگن که الله چاره ساز ه

بزن نی آتش افتاده بجونم
سر قبر عزیزم می نشینم
به دریایی پر از غم خونه دارم
از این غم تا قیامت خوشه چینم

بزن نی با صدای ابر و بارون
بزن با سوز دل با چشم گریون
بزن نی تو شب سخت جدایی
که خون می بارم این شام غریبون

منبع :کتاب --:«نیم از عالم خاک»:--
🌷#متن شعر مهربونم مادر آرام جونم مادر با صدای مرتضی جوان

نگهبان سر گهواره ی من
تویی مادر شفای گریه ی من

چه شبهایی تو را بی تاب کردم خودم خفتم تو را بی خواب کردم

مهربونم مادر آرام جونم مادر بیا مادر بیا روح و روانم مادر

مهربونم مادر آرام جونم مادر بیا مادر بیا روح و روانم مادر

سر شب تا سحر نازم خریدی همه خفتند تو بیداری کشیدی

در آن موقع که کارم گریه بوده کسی جز تو برایم دل نسوخته مادر

مهربونم مادر آرام جونم مادر
بیا مادر بیا روح و روانم مادر

مهربونم مادر آرام جونم مادر بیا مادر بیا روح و روانم مادر

🌷🍀🌷🍀🌷
‍ متن شعر مهربونم مادر آرام جونم مادر با صدای مرتضی جوان

♪ نگهبان سر گهواره ی من ♫ تویی مادر شفای گریه ی من ♪

♪ چه شبهایی تو را بی تاب کردم ♫ خودم خفتم تو را بی خواب کردم ♪

♪ مهربونم مادر آرام جونم مادر ♫ بیا مادر بیا روح و روانم مادر ♪

♪ مهربونم مادر آرام جونم مادر ♫ بیا مادر بیا روح و روانم مادر ♪

♪ سر شب تا سحر نازم خریدی ♫ همه خفتند تو بیداری کشیدی ♪

♪ در آن موقع که کارم گریه بوده ♫ کسی جز تو برایم دل نسوخته مادر ♪

♪ مهربونم مادر آرام جونم مادر ♫ بیا مادر بیا روح و روانم مادر ♪

♪ مهربونم مادر آرام جونم مادر ♫ بیا مادر بیا روح و روانم مادر ♪

♫♫-♫♫-♫♫-♫♫-♫♫

دانلود آهنگ مرتضی جوان مادر
♫♫-♫♫-♫♫-♫♫-♫♫

♪ مادر عشق جمیع خاکیان است ♫ مادر ذکر همه افلاکیان است ♪

♪ بهشت در زیر پای مادران است ♫ مادر نامش همیشه جاودان است مادر ♪

♪ مهربونم مادر آرام جونم مادر ♫ بیا مادر بیا روح و روانم مادر ♪

♪ مهربونم مادر آرام جونم مادر ♫ بیا مادر بیا روح و روانم مادر ♪

♪ بوی مادر عطر خوش بهشته ♫ نامش در سردر بهشت نوشته ♪

♪ روحش با مهربونیا سرشته ♫ مادر زیباییای سرنشوته مادر ♪

♪ مهربونم مادر آرام جونم مادر ♫ بیا مادر بیا روح و روانم مادر ♪

♪ مهربونم مادر آرام جونم مادر ♫ بیا مادر بیا روح و روانم مادر ♪


با نوای استاد مداح جناب اقای 🎤کربلایی #_محمد_حسن_صادقی

🌴🌴🌴
شعر و روضه تشییع جنازه ، مجلس خاکسپاری ، ختم و ترحیم

تشییع جنازه

پشت سر جنازه با اشک و آه و زاری

بابا ببین غمینم امون ز بی قراری

اشک هام داره می ریزه ،نم نم روی جنازه

بابا نرو ز پیشم،این راه دور و درازه

من موندم و غریبی با درد هجر رویت

یه خاطره مونده و میشه بیام به سویت

بابا بابا بابا جون ،برو خدا نگه دار

تاج سرم مهربون،برو خدا نگه دار

شاعر رسول چهارمحالی (ساقی)

روضه و گریز مجلس تشییع جنازه؛ ای خانواده مصیبت دیده ، ای خواهر و برادر غم کشیده ،
آی مردم مومن و مسلمان خدا به همه شما خیر بده ،اینجا همه ی شما همت کردید و برای این مرحوم تشییع جنازه  ی با شکوهی گرفتید؛ همه بودند و با صدای بلند فریاد می زدید: به عزت و شرف لا الا الا الله، بلند بگو لا اله الا الله، ... امّا این جمعیت کجا بود کوفه، شام غریبان امیرالمؤمنین اون شام غریبانی که اولاً اول امام ما شیعه ها شبونه دفن شد و ثانیاً با صدای آروم می کفتند: لا اله الا الله...
محمد بن حنفیه می گوید: چون برادرانم مشغول غسل شدند، امام حسین آب می ریخت و امام حسن غسل می داد، احتیاج نداشتند به کسی که جسد آن حضرت را برگرداند. هر طرف را که می شستند جسد مطهر آن حضرت می گردید و طرف دیگر ظاهر می شد. بویی خوش تر از مشک و عنبر از جسد مبارکش به مشامشان می رسید.
چون از غسل فارغ شدند امام حسن صدا زد که ای خواهرم حنوط رسول خدا را بیاور ، پس زینب مبادرت نمود و حنوط را آورد؛ چون حنوط را گشودند کل کوفه از بوی آن خوشبو شد. پس آن حضرت را در ۵ جامه کفن کردند و در تابوت گذاشتند. جلوی تابوت را جبرییل و میکاییل برداشتند و عقب تابوت را امام حسن و امام حسین برداشتند.  
حیان عنزی می گوید: خادمه امیر المؤمنین به من گفت: چون امیر المؤمنین از دنیا رفت مطابق وصیت او پایین تابوت را بر دوش گرفتیم و جلوی آن خودش حرکت می کرد و ما همان وقت صدای زمزمه ای را شنیدیم همچنان به دنبال جنازه آمدیم تا وارد غریین شدیم ، سنگ سفید نورانی ای ما را به طرف خود توجه داد، بدانجا رهسپار شدیم ، قبری حفر کرده و مرقدی آماده را دیدیم که بر آن نوشته بود: این قبری است که نوح برای جسد پاک علی فراهم کرده است.
اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله؛ من نمی دونم چرا رسول خدا برای امام حسین حنوط و کفن نداده بود، مگر خود رسول خدا نفرموده بود: حسین از من و من از حسینم، پس چرا برای او کفن نداده بود،‌ کجا بود ببینه کربلا اسب ها رو نعل تازه زدند و بر پیکر حسین...

بحار الانوار ، جلد۴۲ ، 
دشتی با نی در وصف پدر
با صدای احمد نظری

مسلمونون دل زارم ببینید
جدایی من و بابا ببینید
نمیخاستم من از بابا جدا شم
جدایی هرگز ای یارون نبینید

دلی نازک مثال شیشه دارم
اگر آهی کشم اندیشه دارم

چه خوش خوابیده ای آروم جوونم
غم مرگ تو زد آتیش به جونم

چهل روزه که چشمونم پر آبه
خیال دیدنت بر من سرابه
دو چشمونم به در دوزم شو روز
به امیدی که بابا از در آیه
#کربلایی_احمدنظری
دشتی با نی در وصف پدر
با صدای احمد نظری

مسلمونون دل زارم ببینید
جدایی من و بابا ببینید
نمیخاستم من از بابا جدا شم
جدایی هرگز ای یارون نبینید

دلی نازک مثال شیشه دارم
اگر آهی کشم اندیشه دارم

چه خوش خوابیده ای آروم جوونم
غم مرگ تو زد آتیش به جونم

چهل روزه که چشمونم پر آبه
خیال دیدنت بر من سرابه
دو چشمونم به در دوزم شو روز
به امیدی که بابا از در آیه
#کربلایی_احمدنظری
با صدای برادرم هاشمی از ساری
#مادر

#سبک_دشتی_ختم_مادر

غمت مادر نشسته بر دل من داد بیداد
به یادت چلچراغ محفل من داد بیداد
دوا بودی به دردم بیادورت بگردم
همه حاصلم، شکسته دلم کجایی مادرمن (۲)
گل بی خار من مادر کجایی داد بیداد
نصیب ما شده داغ جدایی داد بیداد
تریی ماه منیرم برات مادربمبرم
همه حاصلم، شکسته دلم کجایی مادرمن (۲)
شده خاموش و مادر خانه من داد بیداد
تو رفتی مادر از کاشانه من داد بیداد
همه حاصلم، شکسته دلم کجایی مادرمن (۲)

با صدای 🎤 استاد جناب حمید عیدی


👇👇👇
در سوگ مادر

تمام بود و نبودم وجود مادر بود

کسی که مظهر عشق بود، مادر بود


برای من به جهان هزار رنگ و فریب

کسی که مونس وغمخوار بود مادر بود


برای راحتی من چه رنج ها نکشید

کسی که موی سفید روی سفید بود مادر بود


به وقت بیماری بی قرار او به برم

کسی که دست بر سرم می کشید مادر بود


به نیمه های شب و با صدای گریه من

کسی که با هراس ز جا می پرید مادر بود


به کوچه و برزن یا به وقت خطر

کسی که با شتاب در پی‌ام می دوید مادر بود


چو پای من به زمین گاه می لغزید

کسی که از ته دل آه می کشید مادر بود

#روضه_ختم_مادر
#مناسب -ختم - مادر

السلام علیک یا فاطمه زهرا(( س ))

در جهان تا زنده ام گویم ثنای فاطمه ،
دست حاجت میبرم ، سوی خدای فاطمه
گر برای ، درد بی درمان مداوا طالبی ،
رایگان درمان کند ، دارو شفای فاطمه

بمیرم اون لحظه ای که بچهای فاطمه از دفن مادر برگشتند چه حالی داشتند

آقا امیرالمومنین دست بچها رو گرفت جلوی در رسیدن

اما چطور بچها میخوان وارد خونه ای بشن که مادر نداره

زبون حالشون رو میخونم تو هم دلت شکست التماس دعا دارم

به یاد همه ی اموات و گذشتگان اونهای که بودن
اما جاشون خالیه
مریض داری گرفتاری درد داری اجالت اولاد داری

خونه و زندگی نداری بگو یا فاطمه
بچه ها اومدن کنار هم نشستن ، سر در گریبان فرو بردند.

ای خوشا آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم /دید از دیدار رخسارش منور داشتیم، مادر مادر / هر کسی جسم عزیزش روز بردارد ولی / ما که جسم
مادر خود را به شب برداشتیم


کدام شبو میگن ،همون شبی که بچهای فاطمه مظلومانه بدن مادر تشیح کردن طبق روایات میگن
هشت نفر زیر تابوت فاطمه رو گرفتن

زینب تو کوچها میدوه ،مادر مادر

اما زبون حالش رو بگم تو هم التماس دعا

الا ای مادر پهلو شکسته / فلک دیدی چه خاکی بر سروم کرد /به طفلی رخت ماتم در برم کرد /الهی بشکند دست مغیره میان کوچها بی مادرم کرد /

اما زبان حال امیرالمومنین رو بگم گوش کنو اشک بریز

الا ای چاه و یارم را گرفتن /گلم عشقم بهارم را گرفتن /میان کوچه ها با ضرب سیلی /همه دارو ندارم را گرفتن

صلی الله علیک یا مظلوم یا فاطمه الزهرا (( س ))


تایپ - ناشناس - التماس دعا 🙏

###روضه حضرت زهرا (س) با صدای مداح اهلبیت کربلایی ابوالفضل مسعودی از اقلید فارس


شعر و روضه #تشییع_جنازه ، مجلس #خاکسپاری ، #ختم و ترحیم #ختم_پدر


پشت سر جنازه با اشک و آه و زاری

بابا ببین غمینم امون ز بی قراری

اشک هام داره می ریزه ،نم نم روی جنازه

بابا نرو ز پیشم،این راه دور و درازه

من موندم و غریبی با درد هجر رویت

یه خاطره مونده و میشه بیام به سویت

بابا بابا بابا جون ،برو خدا نگه دار

تاج سرم مهربون،برو خدا نگه دار

شاعر رسول چهارمحالی (ساقی)

روضه و گریز مجلس تشییع جنازه؛ ای خانواده مصیبت دیده ، ای خواهر و برادر غم کشیده ،
آی مردم مومن و مسلمان خدا به همه شما خیر بده ،اینجا همه ی شما همت کردید و برای این مرحوم تشییع جنازه  ی با شکوهی گرفتید؛ همه بودند و با صدای بلند فریاد می زدید: به عزت و شرف لا الا الا الله، بلند بگو لا اله الا الله، ... امّا این جمعیت کجا بود کوفه، شام غریبان امیرالمؤمنین اون شام غریبانی که اولاً اول امام ما شیعه ها شبونه دفن شد و ثانیاً با صدای آروم می کفتند: لا اله الا الله...
محمد بن حنفیه می گوید: چون برادرانم مشغول غسل شدند، امام حسین آب می ریخت و امام حسن غسل می داد، احتیاج نداشتند به کسی که جسد آن حضرت را برگرداند. هر طرف را که می شستند جسد مطهر آن حضرت می گردید و طرف دیگر ظاهر می شد. بویی خوش تر از مشک و عنبر از جسد مبارکش به مشامشان می رسید.
چون از غسل فارغ شدند امام حسن صدا زد که ای خواهرم حنوط رسول خدا را بیاور ، پس زینب مبادرت نمود و حنوط را آورد؛ چون حنوط را گشودند کل کوفه از بوی آن خوشبو شد. پس آن حضرت را در ۵ جامه کفن کردند و در تابوت گذاشتند. جلوی تابوت را جبرییل و میکاییل برداشتند و عقب تابوت را امام حسن و امام حسین برداشتند.  
حیان عنزی می گوید: خادمه امیر المؤمنین به من گفت: چون امیر المؤمنین از دنیا رفت مطابق وصیت او پایین تابوت را بر دوش گرفتیم و جلوی آن خودش حرکت می کرد و ما همان وقت صدای زمزمه ای را شنیدیم همچنان به دنبال جنازه آمدیم تا وارد غریین شدیم ، سنگ سفید نورانی ای ما را به طرف خود توجه داد، بدانجا رهسپار شدیم ، قبری حفر کرده و مرقدی آماده را دیدیم که بر آن نوشته بود: این قبری است که نوح برای جسد پاک علی فراهم کرده است.
اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله؛ من نمی دونم چرا رسول خدا برای امام حسین حنوط و کفن نداده بود، مگر خود رسول خدا نفرموده بود: حسین از من و من از حسینم، پس چرا برای او کفن نداده بود،‌ کجا بود ببینه کربلا اسب ها رو نعل تازه زدند و بر پیکر حسین...

بحار الانوار ، جلد۴۲ ، 

┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#ختم_خوانی

تشییع جنازه
آی مردم اینجا همه ی شما همت کردید و برای این مرحوم تشییع جنازه ی با شکوهی گرفتید؛ همه بودند و با صدای بلند فریاد می زدید: به عزت و شرف لا الا الا الله، بلند بگو لا اله الا الله، ... امّا این جمعیت کجا بود کوفه، شام غریبان امیرالمؤمنین اون شام غریبانی که اولاً اول امام ما شیعه ها شبونه دفن شد و ثانیاً با صدای آروم می کفتند: لا اله الا الله...
محمد بن حنفیه می گوید: چون برادرانم مشغول غسل شدند، امام حسین آب می ریخت و امام حسن غسل می داد، احتیاج نداشتند به کسی که جسد آن حضرت را برگرداند. هر طرف را که می شستند جسد مطهر آن حضرت می گردید و طرف دیگر ظاهر می شد. بویی خوش تر از مشک و عنبر از جسد مبارکش به مشامشان می رسید.
چون از غسل فارغ شدند امام حسن صدا زد که ای خواهرم حنوط رسول خدا را بیاور ، پس زینب مبادرت نمود و حنوط را آورد؛ چون حنوط را گشودند کل کوفه از بوی آن خوشبو شد. پس آن حضرت را در 5 جامه کفن کردند و در تابوت گذاشتند. جلوی تابوت را جبرییل و میکاییل برداشتند و عقب تابوت را امام حسن و امام حسین برداشتند.
حیان عنزی می گوید: خادمه امیر المؤمنین به من گفت: چون امیر المؤمنین از دنیا رفت مطابق وصیت او پایین تابوت را بر دوش گرفتیم و جلوی آن خودش حرکت می کرد و ما همان وقت صدای زمزمه ای را شنیدیم همچنان به دنبال جنازه آمدیم تا وارد غریین شدیم ، سنگ سفید نورانی ای ما را به طرف خود توجه داد، بدانجا رهسپار شدیم ، قبری حفر کرده و مرقدی آماده را دیدیم که بر آن نوشته بود: این قبری است که نوح برای جسد پاک علی فراهم کرده است.
اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله؛ من نمی دونم چرا رسول خدا برای امام حسین حنوط و کفن نداده بود، مگر خود رسول خدا نفرموده بود: حسین از من و من از حسینم، پس چرا برای او کفن نداده بود،‌ کجا بود ببینه کربلا اسب ها رو نعل تازه زدند و بر پیکر حسین...

بحار الانوار ، جلد42 ، صفحه293

🖤🖤🖤🖤🖤
◍⃟🖤🍀☆҉‿➹⁀☆  ҉ ◍⃟🍀🖤
◍⃟🖤🍀☆҉‿➹⁀☆  ҉ ◍⃟🍀🖤
                    ﷽

#شعر_و_روضه
#تشییع_جنازه_مجلس
#خاکسپاری
#ختم_و_ترحیم_ختم_پدر

#بند_اول

پشت سر جنازه با اشک و آه و زاری
بابا ببین غمینم امون ز بی قراری

اشک هام داره می ریزه ،نم نم روی جنازه
بابا نرو ز پیشم،این راه دور و درازه
😭😭😭
من موندم و غریبی با درد هجر رویت
یه خاطره مونده و میشه بیام به سویت
بابا بابا بابا جون ،برو خدا نگه دار
تاج سرم مهربون،برو خدا نگه دار
😭😭😭
#شاعر_رسول چهارمحالی (ساقی)

#بند_دوم🖤

روضه و گریز مجلس تشییع جنازه؛ ای خانواده مصیبت دیده ، ای خواهر و برادر غم کشیده ،
آی مردم مومن و مسلمان خدا به همه شما خیر بده ،اینجا همه ی شما همت کردید و برای این مرحوم تشییع جنازه  ی با شکوهی گرفتید؛ همه بودند و با صدای بلند فریاد می زدید: به عزت و شرف لا الا الا الله، بلند بگو لا اله الا الله، ... امّا این جمعیت کجا بود کوفه، شام غریبان امیرالمؤمنین اون شام غریبانی که اولاً اول امام ما شیعه ها شبونه دفن شد و ثانیاً با صدای آروم می کفتند: لا اله الا الله...
😭😭😭
محمد بن حنفیه می گوید: چون برادرانم مشغول غسل شدند، امام حسین آب می ریخت و امام حسن غسل می داد، احتیاج نداشتند به کسی که جسد آن حضرت را برگرداند. هر طرف را که می شستند جسد مطهر آن حضرت می گردید و طرف دیگر ظاهر می شد. بویی خوش تر از مشک و عنبر از جسد مبارکش به مشامشان می رسید..
😭😭😭
چون از غسل فارغ شدند امام حسن صدا زد که ای خواهرم حنوط رسول خدا را بیاور ، پس زینب مبادرت نمود و حنوط را آورد؛ چون حنوط را گشودند کل کوفه از بوی آن خوشبو شد. پس آن حضرت را در ۵ جامه کفن کردند و در تابوت گذاشتند. جلوی تابوت را جبرییل و میکاییل برداشتند و عقب تابوت را امام حسن و امام حسین برداشتند.
😭😭😭 
حیان عنزی می گوید: خادمه امیر المؤمنین به من گفت: چون امیر المؤمنین از دنیا رفت مطابق وصیت او پایین تابوت را بر دوش گرفتیم و جلوی آن خودش حرکت می کرد و ما همان وقت صدای زمزمه ای را شنیدیم همچنان به دنبال جنازه آمدیم تا وارد غریین شدیم ، سنگ سفید نورانی ای ما را به طرف خود توجه داد، بدانجا رهسپار شدیم ، قبری حفر کرده و مرقدی آماده را دیدیم که بر آن نوشته بود: این قبری است که نوح برای جسد پاک علی فراهم کرده است.
😭😭😭
اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله؛ من نمی دونم چرا رسول خدا برای امام حسین حنوط و کفن نداده بود، مگر خود رسول خدا نفرموده بود: حسین از من و من از حسینم، پس چرا برای او کفن نداده بود،‌ کجا بود ببینه کربلا اسب ها رو نعل تازه زدند و بر پیکر حسین...
😭😭😭

#بحار الانوار ، جلد۴۲ ، 

🎤#مداح_اهلبیت(ع)
🎧#استاد_حاج_پیرزاده
👌#پیشنهاد_دانلود
      #التماس دعای فرج
      #اجرای_سبک
1401/4/3
◍⃟🖤🍀☆҉‿➹⁀☆  ҉ ◍⃟🍀🖤
◍⃟🖤🍀☆҉‿➹⁀☆  ҉ ◍⃟🍀🖤
◍⃟🖤🍀☆҉‿➹⁀☆  ҉ ◍⃟🍀🖤
◍⃟🖤🍀☆҉‿➹⁀☆  ҉ ◍⃟🍀🖤
                    ﷽

#شعر_و_روضه
#تشییع_جنازه_مجلس
#خاکسپاری
#ختم_و_ترحیم_ختم_پدر

#بند_اول

پشت سر جنازه با اشک و آه و زاری
بابا ببین غمینم امون ز بی قراری

اشک هام داره می ریزه ،نم نم روی جنازه
بابا نرو ز پیشم،این راه دور و درازه
😭😭😭
من موندم و غریبی با درد هجر رویت
یه خاطره مونده و میشه بیام به سویت
بابا بابا بابا جون ،برو خدا نگه دار
تاج سرم مهربون،برو خدا نگه دار
😭😭😭
#شاعر_رسول چهارمحالی (ساقی)

#بند_دوم🖤

روضه و گریز مجلس تشییع جنازه؛ ای خانواده مصیبت دیده ، ای خواهر و برادر غم کشیده ،
آی مردم مومن و مسلمان خدا به همه شما خیر بده ،اینجا همه ی شما همت کردید و برای این مرحوم تشییع جنازه  ی با شکوهی گرفتید؛ همه بودند و با صدای بلند فریاد می زدید: به عزت و شرف لا الا الا الله، بلند بگو لا اله الا الله، ... امّا این جمعیت کجا بود کوفه، شام غریبان امیرالمؤمنین اون شام غریبانی که اولاً اول امام ما شیعه ها شبونه دفن شد و ثانیاً با صدای آروم می کفتند: لا اله الا الله...
😭😭😭
محمد بن حنفیه می گوید: چون برادرانم مشغول غسل شدند، امام حسین آب می ریخت و امام حسن غسل می داد، احتیاج نداشتند به کسی که جسد آن حضرت را برگرداند. هر طرف را که می شستند جسد مطهر آن حضرت می گردید و طرف دیگر ظاهر می شد. بویی خوش تر از مشک و عنبر از جسد مبارکش به مشامشان می رسید..
😭😭😭
چون از غسل فارغ شدند امام حسن صدا زد که ای خواهرم حنوط رسول خدا را بیاور ، پس زینب مبادرت نمود و حنوط را آورد؛ چون حنوط را گشودند کل کوفه از بوی آن خوشبو شد. پس آن حضرت را در ۵ جامه کفن کردند و در تابوت گذاشتند. جلوی تابوت را جبرییل و میکاییل برداشتند و عقب تابوت را امام حسن و امام حسین برداشتند.
😭😭😭 
حیان عنزی می گوید: خادمه امیر المؤمنین به من گفت: چون امیر المؤمنین از دنیا رفت مطابق وصیت او پایین تابوت را بر دوش گرفتیم و جلوی آن خودش حرکت می کرد و ما همان وقت صدای زمزمه ای را شنیدیم همچنان به دنبال جنازه آمدیم تا وارد غریین شدیم ، سنگ سفید نورانی ای ما را به طرف خود توجه داد، بدانجا رهسپار شدیم ، قبری حفر کرده و مرقدی آماده را دیدیم که بر آن نوشته بود: این قبری است که نوح برای جسد پاک علی فراهم کرده است.
😭😭😭
اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله؛ من نمی دونم چرا رسول خدا برای امام حسین حنوط و کفن نداده بود، مگر خود رسول خدا نفرموده بود: حسین از من و من از حسینم، پس چرا برای او کفن نداده بود،‌ کجا بود ببینه کربلا اسب ها رو نعل تازه زدند و بر پیکر حسین...
😭😭😭

#بحار الانوار ، جلد۴۲ ، 

🎤#مداح_اهلبیت(ع)
🎧#استاد_حاج_پیرزاده
👌#پیشنهاد_دانلود
      #التماس دعای فرج
      #اجرای_سبک
1401/4/3
◍⃟🖤🍀☆҉‿➹⁀☆  ҉ ◍⃟🍀🖤
◍⃟🖤🍀☆҉‿➹⁀☆  ҉ ◍⃟🍀🖤
احادیث پیامبر (ص) در رابطه با خیرات برای اموات

پیغمبر رحمت (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره مسئله خیرات برای درگذشتگان تاکید بسیاری به مسلمانان داشته است. در این بخش برخی از این احادیث پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که در مورد خیرات برای اموات می باشد را آورده ایم.

پیغمبر (صلی الله عليه و آله و سلم) فرمودند: براى مردگان خود هدیه بفرستید!

پرسیدند: هدیه براى آنان چیست؟

فرمودند: صدقه و دعا.

مستدرک الوسائل، جلد 2، صفحه 484، حدیث 23

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): مُردگانتان را که در قبرها آرمیده اند، از یاد نبرید. مُردگان شما امید احسان شما را دارند، مُردگان شما زندانی هستند و به کارهای نیک شما رغبت دارند. آنها خود قدرت انجام کاری را ندارند، شما صدقه و دعایی به آنها هدیه کنید.

انوار الهدایه، صفحه 115

رسول خدا (صلی الله عليه و آله و سلم): هر صدقه اى که براى میّت داده می شود، فرشته اى آن را به مانند طبقى از نور می گیرد و به کنار قبر می آورد و می گوید: اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ الْقُبُور این هدیه را خانواده شما، براى شما فرستاده اند. آنگاه آن میّت این هدیه را تحویل می گیرد و وارد قبرش می کند که همین سبب فراخى قبرش (و آسایش و آسودگى او) می گردد.

الحکم الزاهرة با ترجمه انصاری، صفحه 233

پیامبر مهربانی (صلی الله علیه و آله و سلم): دعاى زندگان به صورت کوه هاى نور بر قبرهاى مردگان داخل مى گردد.

المحجة البیضاء، جلد 3، صفحه 341

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم): ارواح مومنان هر جمعه به آسمان دنیا در برابر خانه ها و منزل های خود می آیند و با صدای غمناکی ندا می دهند که ای خانواده ما، ای فرزندان ما و ای پدر و مادر و خویشان ما! به ما مهربانی کنید؛ از اموالی که در دست ما بود (و اکنون در اختیار شماست) با دادن درهمی و قرص نانی و جامه ای نسبت به ما ترحم آورید، که خداوند شما را از جامه بهشت بپوشاند!

مستدرک الوسائل، جلد 2، صفحه 484، حديث 24
#_مراسم_ختم
#_هفت_مادر
#_دشتی_خوانی
#_با نوای جانسوز اقای
🎤#_کربلایی_محمد
حسن_صادقی


#اشعار_نی_نوازی
بزن نی زن که غم داره دل من
فلک اتش زده بر حاصل من
بزن نی زن که هجر یار سخته
غم دوریش گشته قاتل من

بزن نی بر دل بی تابم امشب
که رفته از دوچشمان خوابم امشب
بزن نی با نوای غربت و غم
که غرق گریه با مهتابم امشب

بزن نی زن دلم در سوز وسازه
بزن نی زن که یارم خواب نازه
مدد کن ای خدا سامون بگیرم
همه میگن که الله چاره ساز ه

بزن نی آتش افتاده بجونم
سر قبر عزیزم می نشینم
به دریایی پر از غم خونه دارم
از این غم تا قیامت خوشه چینم

بزن نی با صدای ابر و بارون
بزن با سوز دل با چشم گریون
بزن نی تو شب سخت جدایی
که خون می بارم  این شام غریبون

#منبع :کتاب --:«نیم از عالم خاک»:--

#حسین کریمی نیا
💫💫💫💫💫
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
Forwarded from حسینیان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کلیپ آهنگ عشق پاک
با صدای ولی الله حسینیان
تنظیم رضا نادری
روضه ختم مادر روز سوم🥀


بسم الله الرحمن الرحیم🥀
یا رحمان یا رحیم🥀

یا فاطِمَةَ الزَّهْراَّءُ یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ یا سَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکِ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهتاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْی لَنا عِنْدَاللّه


*سه روزه خاک غم شد برسرما
*فلک گرید زِ مادر مادر ما
*سه روزه سفره ی ماسفره ی غم
*خدا خونِ دل واشکِ دمادم
*به هرجا یادگاری ببینم از او
*رسد عطر غم افزایش زِهر سو
*در و دیوار میگرید با من
*به حال زار میگویند با من

*مجلس امشب (امروز)ما به یاد مادر عزیزمون....برپا شده به والله داغ مادر خیلی سخته من به شما خانواده محترم....تسلیت میگم،خدا صبرتون بده، سه روز جای خالی مادر احساس می کنید .سه روزه این خونه داغه مادردیده.سه روزچراغه خونه😭 خاموشه.سه روزه بچه هاروی زیبای مادروندیدن.سه روزه جای مادرتوخونه خالیه. سه روزه دیگه مادرسرسفره نیست اما دخترهای مرحومه نمی دانم کجا مجلس نشستی به یاد کدام خاطره مادر اشک می ریزید اما من بگم عزیزان تنها خاطره مادر که یاد دخترها نمی ره چادر نماز مادره اما یک مادری راهم مدینه گفتند یادگاری اگر تو خانه دارد جمع کنند تانکنه بچه ها ببیند اما امام علی گفتند خونهای ریخته روی در راچکار کنم چه کارکردند بامادرمان فاطمه یا صاحب زمان 😭
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این مادرمان ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند
*آی مادرهرجانگاه میکنم جای خالی تورا حس می کنیم 😭 *میکنم.مادرچرازودتنهامون گذاشتی مادر مادر زود بود یتیم شویم..مادردلمان برای نوازشهات تنگ شده.مادرهروقت دردی😭 داشتم.مشکلی داشتم.نگاه به چهره ت میکردم دردهام میرفتن.ولی بعدرفتنت درد دلمان رابه کی بگم..آی مهمونای این مادربه مجلس سوم این مادرخوش اومدین.خوشبحاله این مادرکه انقدمجلسش گریه کن داره.اومدن به فرزندان این مادرتسلیت بگن.ولی دلابسوزه یه مادری رومدینه سراغ دارم.شبونه تشییع جنازه ش کردن.بدون هیچ مجلسی.شمامیتونیداینجا با صدای بلند برای مادر ناله بزنید آی بگیدمادر ولی بچه های فاطمه الزهرا نمی
تونستن بگن.وای مادر😭
*شما موقع تشیع وخاکسپاری مادر همه اومدن به شما تسلیت و سرسلامتی دادن اما در مدینه کسی نبود به بچه های یتیم فاطمه تسلیت بگن، بلکه از ترس که صداشونو کسی نشنوه آستین در دهان گرفته بودن*
*هرجانشستی شادی روح مادرسادات وتمامی مادران آسمانی سه مرتبه بگو یا زهرا*



التماس دعا

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
.#روضه_ختم_مادر

#مادر



اهای مردم همه ی شما شاهد بودید که توی تشییع جنازه مادرشون این فرزندان مادر از دست داده چطور با صدای بلند ناله و ضجه می زدند مادر مادر می گفتند، دوستان این فرزندان هر کدام از بچه های مادر از دست داده رو مراقبت می کردند، همه سرسلامتی می دادند، ولی مدینه توی تشییع جنازه مادر سادات امیر المؤمنین به فرزندان خودش می گفت: فرزندان من؛ مبادا بلند بلند گریه کنید که این مردم مدینه از خواب بیدار شوند و از تشییع جنازه مادرتون خبردار شوند.

چقدر سخته کسی مادر از دست بده و نتونه بلند بلند گریه کنه، ای نانجیب مردم مدینه چکار کرده بودید که زهرا به علی وصیت کرد که یا علی: مرا شبانه غسل بده و کفن کن و به خاک بسپار...

من نمی دونم دیگه فاطمه اذیتی برای مردم مدینه نداشت آی نانجیب مردم مدینه مگه چه هیزم تری فاطمه یا باباش رسول خدا به شما فروخته بودند که حتی نذاشتید توی عزای باباش هم گریه کنه؛ که رفتید به امیر المؤمنین گفتید : به فاطمه بگو یا شب گریه کنه یا روز، خدا لعنتتون کنه آی نانجیب مردم...

فضه کنیز حضرت زهرا می گوید: پس از چند روزی که رسول خدا از دنیا رفته بود، حضرت زهرا شبانه روز گریه می کردند، بزرگان و پیرمردان مدینه نزد امیرالمؤمنین آمدند و گفتند: یا اباالحسن! فاطمه شب و روز گریه می کند، هیچ یک از ما نمی تواند شب ها راحت بخوابد و روزها نیز آسایش در کسب و کار و درآد نداریم، از تو می خواهیم از فاطمه درواست کنی که یا شب گریه کند یا روز.

حضرت فرمودند: ‌بسیار خوب اقدام خواهم کرد، امیر المؤمنین نزد فاطمه آمدند ،حضرت با دیدن امیرالمؤمنین کمی آرام گرفتند، امیر المؤمنین فرمودند: مردم مدینه از من خواسته-اند که از تو بخواهم یا شب گریه کنی یا روز؛ حضرت فاطمه فرمودند: یا علی؛ من مدت زیادی در بین آن ها نخواهم ماند و به همین زودی از بین آن ها خواهم رفت به خدا سوگند که نه شب آرام می گیرم و نه روز تا به پدرم رسول الله ملحق شوم.   

سپس امیر المؤمنین برای فاطمه به دور از شهر مدینه اتاقی به نام بیت الاحزان را بنا کردند و حضرت زهرا همراه با حسن و حسین روز به آن جا می رفتند و به گریه و عزاداری می-پرداختند.  

آری این جا در مدینه امیر المؤمنین برای فاطمه سرپناهی بنا کرد تا بتواند برای پدرش رسول الله گریه کند اما کربلا بدن بی سر و قطعه قطعه و غرق به خون حسین سه روز و سه شب روی خاک گرم کربلاروی زمین بود بدون حتی یک سر پناه و هر کس که می خواست بالای سر او گریه و زاری کند با تازیانه از او دلجویی می شد...


ترجمه فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد ، ص ۵۶۹
ترجمه بیت الاحزان، ص ۲۲۴

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤