#فـراق_مــــــادر
من که از بی مادری جز دیده ی گریان ندارم سایه ای بر سر بغیر از ناله سوزان ندارم
رفته از دستم خدایا مادر نیکو سرشتم اشکم و جایی بغیر از دیده دامان ندارم
مادرم ای گوهر دریای عشق و مهربانی مهربانتر از تومن در عالم امکان ندارم
داغ مرگت میزند آتش بجانم وا مصیبت روز و شب از ماتمت جز ناله و افغان ندارم
کی شود رویت ببینم ای بهار زندگانی رفتی و من از فراغت جز تنی بی جان ندارم
در هوای شمع رویت سوزم از درد جدایی کن نگاهی جان مادر طاقت هجران ندارم
گر بیایی سوی خانه صورت ماهت ببوسم هدیه چیزی غیر جان ای گوهر رخشان ندارم
بر مزارت ناله دارد این دل پر درد و آهم جز خدا از دیگرانم دیده ی احسان ندارم
دادم از کف مادرم را یاری ام کن ای خدایا همچو «شیدا» غیر اشک و ناله سوزان ندارم
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
من که از بی مادری جز دیده ی گریان ندارم سایه ای بر سر بغیر از ناله سوزان ندارم
رفته از دستم خدایا مادر نیکو سرشتم اشکم و جایی بغیر از دیده دامان ندارم
مادرم ای گوهر دریای عشق و مهربانی مهربانتر از تومن در عالم امکان ندارم
داغ مرگت میزند آتش بجانم وا مصیبت روز و شب از ماتمت جز ناله و افغان ندارم
کی شود رویت ببینم ای بهار زندگانی رفتی و من از فراغت جز تنی بی جان ندارم
در هوای شمع رویت سوزم از درد جدایی کن نگاهی جان مادر طاقت هجران ندارم
گر بیایی سوی خانه صورت ماهت ببوسم هدیه چیزی غیر جان ای گوهر رخشان ندارم
بر مزارت ناله دارد این دل پر درد و آهم جز خدا از دیگرانم دیده ی احسان ندارم
دادم از کف مادرم را یاری ام کن ای خدایا همچو «شیدا» غیر اشک و ناله سوزان ندارم
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤