ختم وترحیم خوانی مجمع الذاکرین
3.71K subscribers
481 photos
279 videos
349 files
1.28K links
کانال اشعار ترحیم
https://tttttt.me/joinchat/AAAAAEw6y-kmuMSXvCd9Tg
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی

@moslemi124

ارتباط با مدیر☝️
Download Telegram
::YEKNET.IR::
@Maddahionlin
♨️عوامل آسان شدن مرگ

👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی

🎤حجت‌الاسلام #عالی

@khatm14
::YEKNET.IR::
@Maddahionlin
♨️حقوق پدر و مادر

👌#سخنرانی بسیار شنیدنی

🎤حجت الاسلام #رفیعی

@khatm14
#سخنرانی مجلس ختم👆👆👆👆👆
@vavbevav
@ostadaali
📌حکایتی از تهدیدشیخ رجبعلی خیاط!

📌هر کس کار خارق العاده کرد معنایش این نیست که برحق باشد.
#استاد_عالی
#سخنرانی_کوتاه
#فایل_با_کیفیت

🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#سخنرانی


ازعزرائیل پرسیدند:
تابحال گریه نکردی زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟
عزرائیل جواب داد:
یک بارخندیدم،
یک بارگریه کردم
ویک بارترسیدم.
."خنده ام" زمانی بودکه به من فرمان داده شد جان مردی رابگیرم،اورادرکنارکفاشی یافتم که به کفاش میگفت:کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد! به حالش خندیدم وجانش راگرفتم..
"گریه ام"زمانی بود که به من دستور داده شدجان زنی رابگیرم،او را دربیابانی گرم وبی درخت وآب یافتم که درحال زایمان بود..منتظرماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم..دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه درآن بیابان گرم سوخت وگریه کردم.."ترسم"زمانی بودکه خداوندبه من امرکردجان فقیهی را بگیرم نوری ازاتاقش می آمد هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشترمی شد وزمانی که جانش را می گرفتم ازدرخشش چهره اش وحشت زده شدم..دراین هنگام خدا وندفرمود:
میدانی آن عالم نورانی کیست؟..
او همان نوزادی ست که جان مادرش راگرفتی.
من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که باوجودمن،موجودی درجهان بی سرپناه خواهد بود..