💠💠💠ظریف به تنهایی یک گردان بود
💠قریب سی سال است که با جواد ظریف آشنایی، دوستی و برادری دارم. زمان آشنایی ما به دوران جنگ و حماسه دفاع مقدس ملت بزرگ ایران باز می گردد. من در نهادهای درون نظام مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شورای عالی دفاع، ستاد تبلیغات جنگ، شورای عالی پشتیبانی جنگ، ستاد پدافند کل کشور و وزارت امور خارجه و خبرگزاری جمهوری اسلامی، مسئولیت داشتم و جواد عزیز در نیویورک کاردار جمهوری اسلامی نزد سازمان ملل متحد بود اما همکاری نزدیکی با هم داشتیم.
💠در آن زمان، شهرها، روستاها، مدارس، مناطق غیرنظامی، مناطق صنعتی در تیررس موشک باران هواپیماهای دور پرواز، میگ های روسی و میراژهای فرانسوی بود. بمب های دهشتناک شهرها و مناطق غیرنظامی را هدف قرار داده بودند و موشک ها شهرها، خانه ها، کاشانه های مردم را با خاک یکسان میکرد. ما نیز وظیفه داشتیم که همه این جنایات را درسازمان ملل متحد ثبت کنیم. جواد ظریف بیشترین نقش را در اطلاع رسانی به دبیرکل سازمان ملل و نماینده ویژه سازمان ملل آقای دکتر اقبال رضا داشت خصوصا در زمانی که عراق جنگ دهشتناک شیمیایی، میکروبی و سلاح های غیرمتعارف را علیه ایران آغاز کرد.
💠جواد ظریف هم سازمان ملل را بسیج و هم تلاش جدی و بی وقفه ای کرد تا نظر افکار عمومی به این جنایات هولناک معطوف شود. برخی خرده می گیرند که چرا ظریف در هنگام دفاع مقدس در جبهه حضور نداشته است.به زعم من ظریف مثل یک گردان در سازمان ملل عمل می کرد. شب و روز نمی شناخت. بیش از ده ها بار دبیر کل سازمان ملل را از خواب بیدار کرد و گزارشات دهشتناک جنگ را به اطلاع وی می رساند.در تهران و وزارت امور خارجه نیز افرادی مانند دکتر ولایتی،جواد لاریجانی و مدیران و روسای ادارت، معطوف به گزارشات دقیق ظریف بودند که نسبت به قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل موضع می گرفت. جواد خدمت به دفاع مقدس را تا زمانی که دبیرکل سازمان ملل متحد اعلام کرد که بر اساس بند قطعنامه شورای امنیت، عراق مسئول شروع جنگ و متجاوز بوده ادامه داد. خاطرات آن روزهای شور و شوق را در نیویورک در کنار آقایان دکتر خرازی، ظریف، خوشرو و روانچی را به یاد دارم. در همان هنگام برای گزارش به تهران آمده بودم و به اتفاق دکتر خرازی خدمت حضرت آیت الله خامنه ای رسیدم و به رهبر معظم انقلاب عرض کردم نمایندگی ما در نیویورک هم اتاق عملیات شده بود و همه تحت سرپرستی کمال خرازی خاطرات روزهای ستاد تبلیغات جنگ را زنده کرده بودند. مرحوم احمد بورقانی نماینده خبرگزاری بود و جواد ظریف، علی خوشرو ،مجید روانچی، امیر زمانی نیا و من شب ها تا صبح مشغول کار بودیم.
💠ظریف علاوه بر اینکه یکی از برجسته ترین دیپلمات بین المللی جمهوری اسلامی است انسان خدا ترس و متدین و متادب به آدابی نیز می باشد. وی از سران انجمن اسلامی دانشجویان در امریکا بود. در کار و مسئولیت وی نمی توان وقفه ای دید. من مایل نیستم از خصوصیات اعتقادی وی سخن بگویم و یا مطلبی بنویسم فقط همین را عرض کنم که او یکی از دین دارترین دوستانی است که در زندگی داشته ام.
💠اما اگر جواد ظریف را بخواهیم از لحاظ کیفیت کاری ارزیابی کنیم خوب است مصاحبه ای با آقای دکوئیار، پتروس غالی و کوفی عنان داشته باشیم. با آقای احسان اوغلو دبیر کل فعلی کنفرانس اسلامی به گفت و گو بنشینیم تا نسبت به برادرم جواد آگاهی و آشنایی بیشتری پیدا کنیم. شبی در میهمانی شام اقای احسان اوغلو که به افتخار رئیس جمهور وقت در سوئیس برگزار شده بود، با اوغلو کنار هم نشسته بودیم و از اینکه جواد در وزارت خارجه مهجور است تاسف خورد. دبیرکل کنفرانس اسلامی به من گفت دکتر ظریف برای دبیرکلی سازمان کنفرانس اسلامی از من بهتر و شایسته تر است. می توانید با دکتر ولایتی صحبت کنید. آقای دکوئیار از دکتر ولایتی درخواست کرد که ظریف را دستیار ویژه دبیرکل سازمان ملل کند. درست در همین زمان دکتر ولایتی وزیر خارجه وقت تصمیم گرفت، تا جواد عزیز برای تصدی پست معاونت حقوقی بین الملل به تهران باز گردد. اگرجواد ظریف اهل و تبعه یک کشور دیگر بود روزگاری شانس داشت که دبیرکل سازمان ملل متحد شود. این ادعا نیست بلکه واقعیت عینی است. ظریف مدیر برجسته، کارشناس قدرتمند و با فکر، انسانی با اخلاق و پرفضیلت است.
💠اگر قرار باشد قدردان و سپاسگذار خدای بزرگ باشیم که انسان های نجیب و با فضیلیتی را در انقلاب در محک تجربه و خدمت به مردم قرار داده، مصداق خوبی است که شاکر وجود جواد ظریف باشیم.
💠در وزارت امور خارجه انبانی از صورت مذاکرات و جلسات محمد جواد ظریف با همتایان، وزرای خارجه یا سخنرانی ها و مواضع رسمی و شفاف وی نگهداری می شود. در کل این مجموعه مذاکرات و سخنرانی ها یک ابهام وجود ندارد.
💠جواد ظریف شفاف سخن می گوید، صریح برخورد می کند و حرمت طرف مقابل را در نظر می گیرد. تلاش می کند تا طرف مقابل را قانع کند. به زعم من ظریف برداشت
💠قریب سی سال است که با جواد ظریف آشنایی، دوستی و برادری دارم. زمان آشنایی ما به دوران جنگ و حماسه دفاع مقدس ملت بزرگ ایران باز می گردد. من در نهادهای درون نظام مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شورای عالی دفاع، ستاد تبلیغات جنگ، شورای عالی پشتیبانی جنگ، ستاد پدافند کل کشور و وزارت امور خارجه و خبرگزاری جمهوری اسلامی، مسئولیت داشتم و جواد عزیز در نیویورک کاردار جمهوری اسلامی نزد سازمان ملل متحد بود اما همکاری نزدیکی با هم داشتیم.
💠در آن زمان، شهرها، روستاها، مدارس، مناطق غیرنظامی، مناطق صنعتی در تیررس موشک باران هواپیماهای دور پرواز، میگ های روسی و میراژهای فرانسوی بود. بمب های دهشتناک شهرها و مناطق غیرنظامی را هدف قرار داده بودند و موشک ها شهرها، خانه ها، کاشانه های مردم را با خاک یکسان میکرد. ما نیز وظیفه داشتیم که همه این جنایات را درسازمان ملل متحد ثبت کنیم. جواد ظریف بیشترین نقش را در اطلاع رسانی به دبیرکل سازمان ملل و نماینده ویژه سازمان ملل آقای دکتر اقبال رضا داشت خصوصا در زمانی که عراق جنگ دهشتناک شیمیایی، میکروبی و سلاح های غیرمتعارف را علیه ایران آغاز کرد.
💠جواد ظریف هم سازمان ملل را بسیج و هم تلاش جدی و بی وقفه ای کرد تا نظر افکار عمومی به این جنایات هولناک معطوف شود. برخی خرده می گیرند که چرا ظریف در هنگام دفاع مقدس در جبهه حضور نداشته است.به زعم من ظریف مثل یک گردان در سازمان ملل عمل می کرد. شب و روز نمی شناخت. بیش از ده ها بار دبیر کل سازمان ملل را از خواب بیدار کرد و گزارشات دهشتناک جنگ را به اطلاع وی می رساند.در تهران و وزارت امور خارجه نیز افرادی مانند دکتر ولایتی،جواد لاریجانی و مدیران و روسای ادارت، معطوف به گزارشات دقیق ظریف بودند که نسبت به قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل موضع می گرفت. جواد خدمت به دفاع مقدس را تا زمانی که دبیرکل سازمان ملل متحد اعلام کرد که بر اساس بند قطعنامه شورای امنیت، عراق مسئول شروع جنگ و متجاوز بوده ادامه داد. خاطرات آن روزهای شور و شوق را در نیویورک در کنار آقایان دکتر خرازی، ظریف، خوشرو و روانچی را به یاد دارم. در همان هنگام برای گزارش به تهران آمده بودم و به اتفاق دکتر خرازی خدمت حضرت آیت الله خامنه ای رسیدم و به رهبر معظم انقلاب عرض کردم نمایندگی ما در نیویورک هم اتاق عملیات شده بود و همه تحت سرپرستی کمال خرازی خاطرات روزهای ستاد تبلیغات جنگ را زنده کرده بودند. مرحوم احمد بورقانی نماینده خبرگزاری بود و جواد ظریف، علی خوشرو ،مجید روانچی، امیر زمانی نیا و من شب ها تا صبح مشغول کار بودیم.
💠ظریف علاوه بر اینکه یکی از برجسته ترین دیپلمات بین المللی جمهوری اسلامی است انسان خدا ترس و متدین و متادب به آدابی نیز می باشد. وی از سران انجمن اسلامی دانشجویان در امریکا بود. در کار و مسئولیت وی نمی توان وقفه ای دید. من مایل نیستم از خصوصیات اعتقادی وی سخن بگویم و یا مطلبی بنویسم فقط همین را عرض کنم که او یکی از دین دارترین دوستانی است که در زندگی داشته ام.
💠اما اگر جواد ظریف را بخواهیم از لحاظ کیفیت کاری ارزیابی کنیم خوب است مصاحبه ای با آقای دکوئیار، پتروس غالی و کوفی عنان داشته باشیم. با آقای احسان اوغلو دبیر کل فعلی کنفرانس اسلامی به گفت و گو بنشینیم تا نسبت به برادرم جواد آگاهی و آشنایی بیشتری پیدا کنیم. شبی در میهمانی شام اقای احسان اوغلو که به افتخار رئیس جمهور وقت در سوئیس برگزار شده بود، با اوغلو کنار هم نشسته بودیم و از اینکه جواد در وزارت خارجه مهجور است تاسف خورد. دبیرکل کنفرانس اسلامی به من گفت دکتر ظریف برای دبیرکلی سازمان کنفرانس اسلامی از من بهتر و شایسته تر است. می توانید با دکتر ولایتی صحبت کنید. آقای دکوئیار از دکتر ولایتی درخواست کرد که ظریف را دستیار ویژه دبیرکل سازمان ملل کند. درست در همین زمان دکتر ولایتی وزیر خارجه وقت تصمیم گرفت، تا جواد عزیز برای تصدی پست معاونت حقوقی بین الملل به تهران باز گردد. اگرجواد ظریف اهل و تبعه یک کشور دیگر بود روزگاری شانس داشت که دبیرکل سازمان ملل متحد شود. این ادعا نیست بلکه واقعیت عینی است. ظریف مدیر برجسته، کارشناس قدرتمند و با فکر، انسانی با اخلاق و پرفضیلت است.
💠اگر قرار باشد قدردان و سپاسگذار خدای بزرگ باشیم که انسان های نجیب و با فضیلیتی را در انقلاب در محک تجربه و خدمت به مردم قرار داده، مصداق خوبی است که شاکر وجود جواد ظریف باشیم.
💠در وزارت امور خارجه انبانی از صورت مذاکرات و جلسات محمد جواد ظریف با همتایان، وزرای خارجه یا سخنرانی ها و مواضع رسمی و شفاف وی نگهداری می شود. در کل این مجموعه مذاکرات و سخنرانی ها یک ابهام وجود ندارد.
💠جواد ظریف شفاف سخن می گوید، صریح برخورد می کند و حرمت طرف مقابل را در نظر می گیرد. تلاش می کند تا طرف مقابل را قانع کند. به زعم من ظریف برداشت
درست و دقیقی از تحولات سیاسی دارد. فعل و انفعالات نظام بین المللی را خوب می شناسد و نقاط تهدید و فرصت را تشخیص می هد. وزیر خارجه باید دقیق، نکته بین و ریز بین باشد. لازمه شغل وزارت خارجه زیرک بودن وی است که بتواند ذهن طرف مقابل را بخواند. دیپلماسی صحنه ستیز و چالش ذهن هاست. ظریف این ظرفیت جدی را دارد. قدرت بیان، سحر سخن و کلام از الطاف خدا به این بنده اش است. جواد ظریف شفاف واقعیت ها را منتقل می کند و می داند آنچه می ماند داوری تاریخ است و قضاوت مردمی که با چشمان خود همه افعال ما را رصد می کنند.
سیدمحمد صادق خرازی
يکشنبه 20 مرداد 1392
💠 @kharrazi_ir
سیدمحمد صادق خرازی
يکشنبه 20 مرداد 1392
💠 @kharrazi_ir
انالله و انا الیه راجعون
پرکشیدن 19 تن از سربازان غیور این مرز و بوم حادثه ای جانسوز و جانکاهی است. به ادای احترام به مقام والایشان تعظیم میکنم و تامل، که آیا سوانح جاده ای را نمی توان کاهش داد ؟ و از مسئولین امر در خواست دارم تحقیق و بررسی مجدانه ای در خصوص علل این حادثه انجام دهند.
این ضایعه بزرگ را به عموم ملت ایران اسلامی و خانواده های داغداراشان تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای بازماندگانشان صبر و استقامت خواستارم.
سید محمد صادق خرازی
3 تیر95
💠@kharrazi_ir
پرکشیدن 19 تن از سربازان غیور این مرز و بوم حادثه ای جانسوز و جانکاهی است. به ادای احترام به مقام والایشان تعظیم میکنم و تامل، که آیا سوانح جاده ای را نمی توان کاهش داد ؟ و از مسئولین امر در خواست دارم تحقیق و بررسی مجدانه ای در خصوص علل این حادثه انجام دهند.
این ضایعه بزرگ را به عموم ملت ایران اسلامی و خانواده های داغداراشان تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای بازماندگانشان صبر و استقامت خواستارم.
سید محمد صادق خرازی
3 تیر95
💠@kharrazi_ir
💠💠💠سیدمحمد صادق خرازی :
مدیران متخلف
خط قرمز نیستند
رییس شورای مرکزی«حزب ندای ایرانیان» گفت: روحانی مدیران دولتش را خط قرمز خود نمی داند و دست به مقدس نمایی دولت نزده است.
سید محمد صادق خرازی، در گفتگو با «افسانه» (روزنامه داخلی استان فارس) درباره موضوع افشا فیش های حقوقی چند ده میلیون تومانی بعضی مدیران دولت گفت: وجود این فیش های حقوقی نقیصه ایست که در جامعه وجود دارد واز دولت گذشته شروع شده است.
خرازی موضوع گیری رییس جمهور در برابر این موضوع را بهترین اقدامی دانست که دولت می توانست انجام دهد و افزود: رییس دولت به معاون اول خود دستور داده بررسی های لازم انجام شود و با کسانی که چنین مبالغی دریافت کرده اند برخورد شده و این دریافتی ها نیز به بیت المال بازگردد.
وی گفت: هر چند برخی کنشگران سیاسی تلاش می کنند با مچگیری فضای سیاسی را با فضای اجتماعی در هم بیامیزند اما دولت نباید در این میان از تحقق عدالت اجتماعی غافل شود و به خواسته و رای مردم احترام بگذارد چرا که این پذیرفته نیست که در هیچ یک از دولت های جمهوری اسلامی مدیران چنین حقوق های گزافی بگیرند.
خرازی با تاکید بر اینکه دولت روحانی و شخص رییس جمهور باید با دقت والا، دفاع از عدالت را بر حمایت از باطل برگزیند گفت: انحراف و اشتباه در هر دولتی ممکن است وجود داشته باشد و هیچ یک از ما قسم نخورده ایم که دولت مورد حمایت ما از هر گونه خطایی مبرا است اما انچه اهمیت دارد این است که دولتدر برابر این خطاها اشتباهات و انحراف ها واکنش نشان داده و با آنها برخورد کند.
رییس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان با ابراز تاسف از اینکه چنین فیش های حقوقی و مبالغ دریافتی در دولت گذشته بیشتر از اکنون بود به مقایسه برخورد روسای دو دولت با خطا ها و انحراف ها پرداخت و گفت: آقای احمدی نژاد اعلام کرده بود که مدیران من خط قرمز من هستند و به نوعی مقدس سازی دست زده بود در حالی که روحانی با صرحت دستور بررسی و برخورد جدی با خطا کاران را داده و به هیچ عنوان دولت و مدیرانش را مقدس جلوه نداده است.
خرازی با اشاره به اینکه دولت یازدهم همچون هر دولت دیگری با مجموعه ایی از واقعیت ها و کنش ها و خواسته های اجتماعی رو به رو است، گفت: اگر چنین تصور کنیم که دولت بدون توجه به پیچیدگی ها و خواسته های اجتماعی و همچنین توجه به نیاز های مردم جامعه می تواند کاری از پیش ببرد نوعی خلاف مسیر جامعه عمل کردند است که بی تردید نتیجه مطلوبی در پی نخواهد داشت.
وی با تاکید بر اینکه دولتمردان ما این نکته را به خوبی دریافته اند و برای رصد نبض جامعه تلاش می کنند، بعضی ارکان دولت به ویژه تیم رسانه ایی را نیازمند بازنگری و تقویت دانست و خاطر نشان کرد: اکنون که دولت با شناسایی خواسته ها و نیاز های جامعه در پی برنامه ریزی و ایجاد تحول در این زمینه است بهتز است با تقویت تیم رسانه ایی این فعالیت ها رادرجامعه انعکاس دهد.
مشاور ارشد رییس دولت اصلاحات با اشاره به اینکه امروز خواسته مردم ایران چندان پیچیده نیست، افزود: مردم ایران دغدغه تحولات چشمگیر و اساسی دارند.
خرازی با بیان اینکه اگر دولت در مجلس گذشته به دلیل مشکلات موجود در ایجاد تحولاتی که مد نظر داشت چندان موفق نبود حضور مردم در انتخابات اسفند و اردیبهشت چنین پدیده و فرضیه ایی را ایجاد کرد که دولت می تواند با چشمان تیزبین و دستان باز بر اساس خواست جامعه به این تحولات جامه عمل بپوشاند و واقعا تصمیمات خود برای اصلاحات خاص و تغییرات جدی در دولت را عملی کند.
💠 @kharrazi_ir
مدیران متخلف
خط قرمز نیستند
رییس شورای مرکزی«حزب ندای ایرانیان» گفت: روحانی مدیران دولتش را خط قرمز خود نمی داند و دست به مقدس نمایی دولت نزده است.
سید محمد صادق خرازی، در گفتگو با «افسانه» (روزنامه داخلی استان فارس) درباره موضوع افشا فیش های حقوقی چند ده میلیون تومانی بعضی مدیران دولت گفت: وجود این فیش های حقوقی نقیصه ایست که در جامعه وجود دارد واز دولت گذشته شروع شده است.
خرازی موضوع گیری رییس جمهور در برابر این موضوع را بهترین اقدامی دانست که دولت می توانست انجام دهد و افزود: رییس دولت به معاون اول خود دستور داده بررسی های لازم انجام شود و با کسانی که چنین مبالغی دریافت کرده اند برخورد شده و این دریافتی ها نیز به بیت المال بازگردد.
وی گفت: هر چند برخی کنشگران سیاسی تلاش می کنند با مچگیری فضای سیاسی را با فضای اجتماعی در هم بیامیزند اما دولت نباید در این میان از تحقق عدالت اجتماعی غافل شود و به خواسته و رای مردم احترام بگذارد چرا که این پذیرفته نیست که در هیچ یک از دولت های جمهوری اسلامی مدیران چنین حقوق های گزافی بگیرند.
خرازی با تاکید بر اینکه دولت روحانی و شخص رییس جمهور باید با دقت والا، دفاع از عدالت را بر حمایت از باطل برگزیند گفت: انحراف و اشتباه در هر دولتی ممکن است وجود داشته باشد و هیچ یک از ما قسم نخورده ایم که دولت مورد حمایت ما از هر گونه خطایی مبرا است اما انچه اهمیت دارد این است که دولتدر برابر این خطاها اشتباهات و انحراف ها واکنش نشان داده و با آنها برخورد کند.
رییس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان با ابراز تاسف از اینکه چنین فیش های حقوقی و مبالغ دریافتی در دولت گذشته بیشتر از اکنون بود به مقایسه برخورد روسای دو دولت با خطا ها و انحراف ها پرداخت و گفت: آقای احمدی نژاد اعلام کرده بود که مدیران من خط قرمز من هستند و به نوعی مقدس سازی دست زده بود در حالی که روحانی با صرحت دستور بررسی و برخورد جدی با خطا کاران را داده و به هیچ عنوان دولت و مدیرانش را مقدس جلوه نداده است.
خرازی با اشاره به اینکه دولت یازدهم همچون هر دولت دیگری با مجموعه ایی از واقعیت ها و کنش ها و خواسته های اجتماعی رو به رو است، گفت: اگر چنین تصور کنیم که دولت بدون توجه به پیچیدگی ها و خواسته های اجتماعی و همچنین توجه به نیاز های مردم جامعه می تواند کاری از پیش ببرد نوعی خلاف مسیر جامعه عمل کردند است که بی تردید نتیجه مطلوبی در پی نخواهد داشت.
وی با تاکید بر اینکه دولتمردان ما این نکته را به خوبی دریافته اند و برای رصد نبض جامعه تلاش می کنند، بعضی ارکان دولت به ویژه تیم رسانه ایی را نیازمند بازنگری و تقویت دانست و خاطر نشان کرد: اکنون که دولت با شناسایی خواسته ها و نیاز های جامعه در پی برنامه ریزی و ایجاد تحول در این زمینه است بهتز است با تقویت تیم رسانه ایی این فعالیت ها رادرجامعه انعکاس دهد.
مشاور ارشد رییس دولت اصلاحات با اشاره به اینکه امروز خواسته مردم ایران چندان پیچیده نیست، افزود: مردم ایران دغدغه تحولات چشمگیر و اساسی دارند.
خرازی با بیان اینکه اگر دولت در مجلس گذشته به دلیل مشکلات موجود در ایجاد تحولاتی که مد نظر داشت چندان موفق نبود حضور مردم در انتخابات اسفند و اردیبهشت چنین پدیده و فرضیه ایی را ایجاد کرد که دولت می تواند با چشمان تیزبین و دستان باز بر اساس خواست جامعه به این تحولات جامه عمل بپوشاند و واقعا تصمیمات خود برای اصلاحات خاص و تغییرات جدی در دولت را عملی کند.
💠 @kharrazi_ir
گزارش کامل تصویری خبرگزاری جماران از شب 21 ماه مبارک رمضان/منزل دکتر سیدمحمدصادق خرازی
به لینک ذیل مراجعه نمایید.
http://jamaran.ir/PhotoNews-gid_126296-id_134742.aspx
💠 @kharrazi_ir
به لینک ذیل مراجعه نمایید.
http://jamaran.ir/PhotoNews-gid_126296-id_134742.aspx
💠 @kharrazi_ir
💠💠💠 عباس کیارستمی از زیر درختان زیتون گذر کرد و رفت تا ما در غمش تنها بمانیم.
امشب عباس کیارستمی رفت و طعم گس حسرت را در کام ما گذاشت، فیلم سازی که با شاهکارهایی نظیر طعم گیلاس، زندگی و دیگر هیچ و خانه دوست کجاست در تاریخ سینما ایران و جهان جاودانه شد.
آخرین بار عباس را در بیمارستان آراد دیدم، رفتم تا ببینم مرا چه کار باید؟
عباس همانروز جراحی داشت و از سیر عملش راضی به نظر می رسید.با دکتر امیر جمشیدی دوست عزیزم صحبت کردم، او گفت خطر رفع شده است.
همراهانش را دیدم ، آقای مزینانی و خانم...
اما عباس هزار گلایه از پزشکان جم داشت.وقتی از بی مسئولیتی برخی با اینکه رنجور و ناتوان شده بود سخن می گفت وجودش می لرزید.
عباسی که نه تنها در هنر که در زندگی هم اسطوره ای دوست داشتنی بود.هنرمند گران سنگی که رفتار دوستانه و خوش قلبی اش شهره عام و خاص بود. عباسی که حتی برای دشمنانش هم بد نمی خواست.
درگذشت عباس کیارستمی ضایعه ای جبران ناپذیر برای ایران و اهل هنر جهان ، بویژه سینما گران که او در زمره زبر دست ترینشان قلمداد می شد.
آرام بخواب عباس عزیز که تو خدمت را به کشورت تمام کردی و با هنرت قلب مردمان را بهم نزدیک .
به بهمن و احمد عزیز تسلیت می گویم و نمی دانم چه بگویم و چه بنویسم...
سیدمحمد صادق خرازی
14 تیر 95
💠 @kharrazi_ir
امشب عباس کیارستمی رفت و طعم گس حسرت را در کام ما گذاشت، فیلم سازی که با شاهکارهایی نظیر طعم گیلاس، زندگی و دیگر هیچ و خانه دوست کجاست در تاریخ سینما ایران و جهان جاودانه شد.
آخرین بار عباس را در بیمارستان آراد دیدم، رفتم تا ببینم مرا چه کار باید؟
عباس همانروز جراحی داشت و از سیر عملش راضی به نظر می رسید.با دکتر امیر جمشیدی دوست عزیزم صحبت کردم، او گفت خطر رفع شده است.
همراهانش را دیدم ، آقای مزینانی و خانم...
اما عباس هزار گلایه از پزشکان جم داشت.وقتی از بی مسئولیتی برخی با اینکه رنجور و ناتوان شده بود سخن می گفت وجودش می لرزید.
عباسی که نه تنها در هنر که در زندگی هم اسطوره ای دوست داشتنی بود.هنرمند گران سنگی که رفتار دوستانه و خوش قلبی اش شهره عام و خاص بود. عباسی که حتی برای دشمنانش هم بد نمی خواست.
درگذشت عباس کیارستمی ضایعه ای جبران ناپذیر برای ایران و اهل هنر جهان ، بویژه سینما گران که او در زمره زبر دست ترینشان قلمداد می شد.
آرام بخواب عباس عزیز که تو خدمت را به کشورت تمام کردی و با هنرت قلب مردمان را بهم نزدیک .
به بهمن و احمد عزیز تسلیت می گویم و نمی دانم چه بگویم و چه بنویسم...
سیدمحمد صادق خرازی
14 تیر 95
💠 @kharrazi_ir
💠💠💠بازخوانی یک یادداشت💠💠💠
🏴 به مناسبت درگذشت عباس کیارستمی
صادق خرازی میگوید که به وطنپرستی کیارستمی شهادت میدهد. او همچنین تاکید میکند که کیارستمیها «عزیزکرده» نبودند.
به گزارش ایسنا به نقل از «تاریخ ایرانی»، خرازی در صفحه فیسبوک خود نوشت: چند شب پیش پس از مدتها دوست نازنین و فرهیختهام، عباس کیارستمی را دیدم. همواره از بودن در کنار این هنرمند ارزشمند و یگانه بر خود بالیدهام. کیارستمی خود به تنهایی با همان چمدان کوچکش، سالهاست که سفیر فرهنگی ایران است؛ آنکه نام ایران را در جشنوارههای جهانی از توکیو تا کن و نیویورک پر فروغ کرده و غمزه هنرش، مسالهآموز صد مدرس شده. از تبار فرهیختگانی که دل از ریشه نکنده و هر کجا رفته، بارقهای از مهر وطن را با خود برده. چه افتخاری از این بالاتر که سالهاست نام ایران در مجامع بزرگ سینمایی با عباس کیارستمی بلند آوازه شده است و چه شادمانی از این افزونتر که سینمای ایران شایستگانی چون اصغر فرهادی را نیز دارد که جهانی به ستایش «جدایی»اش نشست و با همان «جدایی» راه وصل قلوب مردمان پیش گرفت؟
عباس اما این بار پژمرده بود. دلچرکین بود از آنچه در روزهای اخیر به نقل از او گفته و نوشتهاند. گفت نمیداند چرا کسانی میخواهند پایش را از خاک پدری و خانه مادریاش ببرند. دلگیر بود از آنها که با بدفهمی گفتارش، مهرش به استقلال و آزادی ایران را بد تعبیر کردهاند.
من عباس را سالهاست که میشناسم و چون من همه آنان که او را میشناسند به وطنپرستیاش شهادت میدهند. به او که هیچ افتخاری را با ایرانی بودنش معاوضه نکرد. به او که هر جا میرود، دلش برای برگشتن به تهران پر میزند. حالا چگونه میتوانند در باور و ارادت او به دفاع مقدس که حماسه ماندگار تاریخ معاصر ایران است، تردید روا دارند؟
درد ما این است که خاکریزها را عوض کردهایم. مساله اینجاست که همرزمان عزیز، سنگر را به درون مرزها آوردهاند و عدهای را اینسو و عدهای را آنسوی سنگر میبینند. درد اینجاست که بر سر ارزشهایی که اجماعی ملی درباره آن وجود دارد و حتی مخالفان نظام هم بر ایثار جوانان مخلص این مملکت سر تعظیم فرود میآورند، دستهبندیهایی میکنند که طی آن مفاخر ملی و هنری این مملکت را بهناحق بیتفاوت به حماسه بزرگ دفاع مقدس ببینند.
هر سال در هفته دفاع مقدس عدهای از چهرههای بزرگ و فرهیخته ملی را مستحق تهمتهایی میدانند که هیچ ایرانی، با هر دین و آیین و قومیتی، در بزرگداشت آنها تردیدی ندارد. پس چرا میخواهند افرادی را از جغرافیای ارزشی ایران به زور بیرون کنند؟ برای آنکه آنها را از جغرافیای انسانی ایران هم دور نگه دارند؟
اگر بسیاری در جبهههای جنگ از دین و مملکت خودمان دفاع کردند، کیارستمی و فرهیختگانی چون او برای اعتلای فرهنگی، از هنر ایران دفاع میکنند. سنگرهایمان را ببریم جای دیگری بنا کنیم و هموطنانمان را به هر شنیده ناقصی آنسوی سنگر نیندازیم. کیارستمیها عزیزکرده نبودند، حقشان بود عزیزکرده شوند.
💠 @Kharrazi_ir
🏴 به مناسبت درگذشت عباس کیارستمی
صادق خرازی میگوید که به وطنپرستی کیارستمی شهادت میدهد. او همچنین تاکید میکند که کیارستمیها «عزیزکرده» نبودند.
به گزارش ایسنا به نقل از «تاریخ ایرانی»، خرازی در صفحه فیسبوک خود نوشت: چند شب پیش پس از مدتها دوست نازنین و فرهیختهام، عباس کیارستمی را دیدم. همواره از بودن در کنار این هنرمند ارزشمند و یگانه بر خود بالیدهام. کیارستمی خود به تنهایی با همان چمدان کوچکش، سالهاست که سفیر فرهنگی ایران است؛ آنکه نام ایران را در جشنوارههای جهانی از توکیو تا کن و نیویورک پر فروغ کرده و غمزه هنرش، مسالهآموز صد مدرس شده. از تبار فرهیختگانی که دل از ریشه نکنده و هر کجا رفته، بارقهای از مهر وطن را با خود برده. چه افتخاری از این بالاتر که سالهاست نام ایران در مجامع بزرگ سینمایی با عباس کیارستمی بلند آوازه شده است و چه شادمانی از این افزونتر که سینمای ایران شایستگانی چون اصغر فرهادی را نیز دارد که جهانی به ستایش «جدایی»اش نشست و با همان «جدایی» راه وصل قلوب مردمان پیش گرفت؟
عباس اما این بار پژمرده بود. دلچرکین بود از آنچه در روزهای اخیر به نقل از او گفته و نوشتهاند. گفت نمیداند چرا کسانی میخواهند پایش را از خاک پدری و خانه مادریاش ببرند. دلگیر بود از آنها که با بدفهمی گفتارش، مهرش به استقلال و آزادی ایران را بد تعبیر کردهاند.
من عباس را سالهاست که میشناسم و چون من همه آنان که او را میشناسند به وطنپرستیاش شهادت میدهند. به او که هیچ افتخاری را با ایرانی بودنش معاوضه نکرد. به او که هر جا میرود، دلش برای برگشتن به تهران پر میزند. حالا چگونه میتوانند در باور و ارادت او به دفاع مقدس که حماسه ماندگار تاریخ معاصر ایران است، تردید روا دارند؟
درد ما این است که خاکریزها را عوض کردهایم. مساله اینجاست که همرزمان عزیز، سنگر را به درون مرزها آوردهاند و عدهای را اینسو و عدهای را آنسوی سنگر میبینند. درد اینجاست که بر سر ارزشهایی که اجماعی ملی درباره آن وجود دارد و حتی مخالفان نظام هم بر ایثار جوانان مخلص این مملکت سر تعظیم فرود میآورند، دستهبندیهایی میکنند که طی آن مفاخر ملی و هنری این مملکت را بهناحق بیتفاوت به حماسه بزرگ دفاع مقدس ببینند.
هر سال در هفته دفاع مقدس عدهای از چهرههای بزرگ و فرهیخته ملی را مستحق تهمتهایی میدانند که هیچ ایرانی، با هر دین و آیین و قومیتی، در بزرگداشت آنها تردیدی ندارد. پس چرا میخواهند افرادی را از جغرافیای ارزشی ایران به زور بیرون کنند؟ برای آنکه آنها را از جغرافیای انسانی ایران هم دور نگه دارند؟
اگر بسیاری در جبهههای جنگ از دین و مملکت خودمان دفاع کردند، کیارستمی و فرهیختگانی چون او برای اعتلای فرهنگی، از هنر ایران دفاع میکنند. سنگرهایمان را ببریم جای دیگری بنا کنیم و هموطنانمان را به هر شنیده ناقصی آنسوی سنگر نیندازیم. کیارستمیها عزیزکرده نبودند، حقشان بود عزیزکرده شوند.
💠 @Kharrazi_ir
💠💠💠
الهی!
فطرمان را فاطر، ایمانمان را فاخر و روحمان را طاهر بفرما.
عید سعید فطر فرخنده باد.
سیدمحمدصادق خرازی
1شوال 1437 ه.ق
💠 @Kharrazi_ir
الهی!
فطرمان را فاطر، ایمانمان را فاخر و روحمان را طاهر بفرما.
عید سعید فطر فرخنده باد.
سیدمحمدصادق خرازی
1شوال 1437 ه.ق
💠 @Kharrazi_ir
💠💠💠 باور مدارید مرگ خالق «زندگی و دیگر هیچ» را
سیدمحمدصادقخرازی، مدیرمسئول
باور مدارید هرگز مرگش را که او عاشق زندگی بود. کی مرگ میتواند نام او را بروبد از یاد روزگار؟ باور مدارید مرگ خالق «زندگی و دیگر هیچ» را. نه، من مرگ هیچ عزیزی را باور نمیکنم. عباس کیارستمی چنان در جانهای شیفته حلول کرده که کندنش از دنیا، گویی چیزی از خویشتن کم میکند و الفت و لطافت و معرفتی را گم میکند.
نه، من مرگ هیچ عزیزی را باور نمیکنم و یادشان را هماره در دل بارور میکنم. جگر خونم از رسم این روزگار بدعهد که حتی وداع عزیزان را هم از ما دریغ میدارد.
خبر هجرت عزیزی در غربت شنیدن، همه عمر دیر رسیدن است؛ تابوت یار به دوش گرفتن است در حسرت یار به آغوش گرفتن.
عباس عزیز! رسم ما این نبود که آرمیده بازآیی به وطن که تو «مثل یک عاشق» سر برافراشته و سینه افراخته، ایستاده بودی تا «راهحل» را نشان دهی، تا «گزارش» دهی از «قضیه شکل اول، شکل دوم»، تا بگویی «خانه دوست کجاست؟»
یکتنه ایستادی تا نام ایران به اعجاز هنر بیارایی و در بام جهان بانگ زنی در آن زمانه ناجوانمرد که نیام بر ایران کشیده و پتک جنگ بر سرمان کوبیده و قهرمانانمان داغ تسلیم بر دلشان نشانده بودند. ما در خانه سران ملل هماوردی دیگری داشتیم و تو در خانه دلهای ملل هماورد دیگری. چه تلخ که قدر تو را ندانستند و در بازگشت به وطن، از در دیگر روانهات کردند تا به خانه روی. بیهیچ سپاسی از بیرقیب تاختنت؛ از آوازه ساختنت و از آزاده شناختنت. آنان که «طعم گیلاس» تو دیده و مزه «شیرین» اعجازت را چشیدهاند، «زیر درختان زیتون» فیلمهایت نشسته و «مشق شب» تو را خواندهاند، «همشهری» و «همسرایان» تو میشوند. ای دریغ اگر کامی نگیرند از نقاشیهای عارفانهات که در قاب سینما تصویر شد.
باورم نیست که آرمیده بازآمدی ای رفیق شیرین، ای مونس دیرین. تو مرگ را هم نقاشی میکنی؛ میشود «کپی برابر اصل» زندگی. مرگ هم «زنگ تفریح» تو میشود؛ بگذار ما بشماریم «پنج»، «ده» و «باد ما را خواهد برد» به «کلوزآپ» زندگی به روایت کیارستمی؛ جایی که «تولد نور» است؛ جایی که مرگ «مسافر» است، همه فکر «لباسی برای عروسی» هستند در ضیافت «زندگی و دیگر هیچ» کیارستمی.
سلام ای نگارگر نور و زندگی؛ به خانه خوش آمدی، جانت را جایی میگذارند اما یادت را میپراکنند در دلهای ما. یادت را زنده نگاه میداریم.
💠 @kharrazi_ir
سیدمحمدصادقخرازی، مدیرمسئول
باور مدارید هرگز مرگش را که او عاشق زندگی بود. کی مرگ میتواند نام او را بروبد از یاد روزگار؟ باور مدارید مرگ خالق «زندگی و دیگر هیچ» را. نه، من مرگ هیچ عزیزی را باور نمیکنم. عباس کیارستمی چنان در جانهای شیفته حلول کرده که کندنش از دنیا، گویی چیزی از خویشتن کم میکند و الفت و لطافت و معرفتی را گم میکند.
نه، من مرگ هیچ عزیزی را باور نمیکنم و یادشان را هماره در دل بارور میکنم. جگر خونم از رسم این روزگار بدعهد که حتی وداع عزیزان را هم از ما دریغ میدارد.
خبر هجرت عزیزی در غربت شنیدن، همه عمر دیر رسیدن است؛ تابوت یار به دوش گرفتن است در حسرت یار به آغوش گرفتن.
عباس عزیز! رسم ما این نبود که آرمیده بازآیی به وطن که تو «مثل یک عاشق» سر برافراشته و سینه افراخته، ایستاده بودی تا «راهحل» را نشان دهی، تا «گزارش» دهی از «قضیه شکل اول، شکل دوم»، تا بگویی «خانه دوست کجاست؟»
یکتنه ایستادی تا نام ایران به اعجاز هنر بیارایی و در بام جهان بانگ زنی در آن زمانه ناجوانمرد که نیام بر ایران کشیده و پتک جنگ بر سرمان کوبیده و قهرمانانمان داغ تسلیم بر دلشان نشانده بودند. ما در خانه سران ملل هماوردی دیگری داشتیم و تو در خانه دلهای ملل هماورد دیگری. چه تلخ که قدر تو را ندانستند و در بازگشت به وطن، از در دیگر روانهات کردند تا به خانه روی. بیهیچ سپاسی از بیرقیب تاختنت؛ از آوازه ساختنت و از آزاده شناختنت. آنان که «طعم گیلاس» تو دیده و مزه «شیرین» اعجازت را چشیدهاند، «زیر درختان زیتون» فیلمهایت نشسته و «مشق شب» تو را خواندهاند، «همشهری» و «همسرایان» تو میشوند. ای دریغ اگر کامی نگیرند از نقاشیهای عارفانهات که در قاب سینما تصویر شد.
باورم نیست که آرمیده بازآمدی ای رفیق شیرین، ای مونس دیرین. تو مرگ را هم نقاشی میکنی؛ میشود «کپی برابر اصل» زندگی. مرگ هم «زنگ تفریح» تو میشود؛ بگذار ما بشماریم «پنج»، «ده» و «باد ما را خواهد برد» به «کلوزآپ» زندگی به روایت کیارستمی؛ جایی که «تولد نور» است؛ جایی که مرگ «مسافر» است، همه فکر «لباسی برای عروسی» هستند در ضیافت «زندگی و دیگر هیچ» کیارستمی.
سلام ای نگارگر نور و زندگی؛ به خانه خوش آمدی، جانت را جایی میگذارند اما یادت را میپراکنند در دلهای ما. یادت را زنده نگاه میداریم.
💠 @kharrazi_ir
💠💠💠 باور مدارید مرگ خالق «زندگی و دیگر هیچ» را
سیدمحمدصادقخرازی، مدیرمسئول
باور مدارید هرگز مرگش را که او عاشق زندگی بود. کی مرگ میتواند نام او را بروبد از یاد روزگار؟ باور مدارید مرگ خالق «زندگی و دیگر هیچ» را. نه، من مرگ هیچ عزیزی را باور نمیکنم. عباس کیارستمی چنان در جانهای شیفته حلول کرده که کندنش از دنیا، گویی چیزی از خویشتن کم میکند و الفت و لطافت و معرفتی را گم میکند.
نه، من مرگ هیچ عزیزی را باور نمیکنم و یادشان را هماره در دل بارور میکنم. جگر خونم از رسم این روزگار بدعهد که حتی وداع عزیزان را هم از ما دریغ میدارد.
خبر هجرت عزیزی در غربت شنیدن، همه عمر دیر رسیدن است؛ تابوت یار به دوش گرفتن است در حسرت یار به آغوش گرفتن.
عباس عزیز! رسم ما این نبود که آرمیده بازآیی به وطن که تو «مثل یک عاشق» سر برافراشته و سینه افراخته، ایستاده بودی تا «راهحل» را نشان دهی، تا «گزارش» دهی از «قضیه شکل اول، شکل دوم»، تا بگویی «خانه دوست کجاست؟»
یکتنه ایستادی تا نام ایران به اعجاز هنر بیارایی و در بام جهان بانگ زنی در آن زمانه ناجوانمرد که نیام بر ایران کشیده و پتک جنگ بر سرمان کوبیده و قهرمانانمان داغ تسلیم بر دلشان نشانده بودند. ما در خانه سران ملل هماوردی دیگری داشتیم و تو در خانه دلهای ملل هماورد دیگری. چه تلخ که قدر تو را ندانستند و در بازگشت به وطن، از در دیگر روانهات کردند تا به خانه روی. بیهیچ سپاسی از بیرقیب تاختنت؛ از آوازه ساختنت و از آزاده شناختنت. آنان که «طعم گیلاس» تو دیده و مزه «شیرین» اعجازت را چشیدهاند، «زیر درختان زیتون» فیلمهایت نشسته و «مشق شب» تو را خواندهاند، «همشهری» و «همسرایان» تو میشوند. ای دریغ اگر کامی نگیرند از نقاشیهای عارفانهات که در قاب سینما تصویر شد.
باورم نیست که آرمیده بازآمدی ای رفیق شیرین، ای مونس دیرین. تو مرگ را هم نقاشی میکنی؛ میشود «کپی برابر اصل» زندگی. مرگ هم «زنگ تفریح» تو میشود؛ بگذار ما بشماریم «پنج»، «ده» و «باد ما را خواهد برد» به «کلوزآپ» زندگی به روایت کیارستمی؛ جایی که «تولد نور» است؛ جایی که مرگ «مسافر» است، همه فکر «لباسی برای عروسی» هستند در ضیافت «زندگی و دیگر هیچ» کیارستمی.
سلام ای نگارگر نور و زندگی؛ به خانه خوش آمدی، جانت را جایی میگذارند اما یادت را میپراکنند در دلهای ما. یادت را زنده نگاه میداریم.
💠 @kharrazi_ir
سیدمحمدصادقخرازی، مدیرمسئول
باور مدارید هرگز مرگش را که او عاشق زندگی بود. کی مرگ میتواند نام او را بروبد از یاد روزگار؟ باور مدارید مرگ خالق «زندگی و دیگر هیچ» را. نه، من مرگ هیچ عزیزی را باور نمیکنم. عباس کیارستمی چنان در جانهای شیفته حلول کرده که کندنش از دنیا، گویی چیزی از خویشتن کم میکند و الفت و لطافت و معرفتی را گم میکند.
نه، من مرگ هیچ عزیزی را باور نمیکنم و یادشان را هماره در دل بارور میکنم. جگر خونم از رسم این روزگار بدعهد که حتی وداع عزیزان را هم از ما دریغ میدارد.
خبر هجرت عزیزی در غربت شنیدن، همه عمر دیر رسیدن است؛ تابوت یار به دوش گرفتن است در حسرت یار به آغوش گرفتن.
عباس عزیز! رسم ما این نبود که آرمیده بازآیی به وطن که تو «مثل یک عاشق» سر برافراشته و سینه افراخته، ایستاده بودی تا «راهحل» را نشان دهی، تا «گزارش» دهی از «قضیه شکل اول، شکل دوم»، تا بگویی «خانه دوست کجاست؟»
یکتنه ایستادی تا نام ایران به اعجاز هنر بیارایی و در بام جهان بانگ زنی در آن زمانه ناجوانمرد که نیام بر ایران کشیده و پتک جنگ بر سرمان کوبیده و قهرمانانمان داغ تسلیم بر دلشان نشانده بودند. ما در خانه سران ملل هماوردی دیگری داشتیم و تو در خانه دلهای ملل هماورد دیگری. چه تلخ که قدر تو را ندانستند و در بازگشت به وطن، از در دیگر روانهات کردند تا به خانه روی. بیهیچ سپاسی از بیرقیب تاختنت؛ از آوازه ساختنت و از آزاده شناختنت. آنان که «طعم گیلاس» تو دیده و مزه «شیرین» اعجازت را چشیدهاند، «زیر درختان زیتون» فیلمهایت نشسته و «مشق شب» تو را خواندهاند، «همشهری» و «همسرایان» تو میشوند. ای دریغ اگر کامی نگیرند از نقاشیهای عارفانهات که در قاب سینما تصویر شد.
باورم نیست که آرمیده بازآمدی ای رفیق شیرین، ای مونس دیرین. تو مرگ را هم نقاشی میکنی؛ میشود «کپی برابر اصل» زندگی. مرگ هم «زنگ تفریح» تو میشود؛ بگذار ما بشماریم «پنج»، «ده» و «باد ما را خواهد برد» به «کلوزآپ» زندگی به روایت کیارستمی؛ جایی که «تولد نور» است؛ جایی که مرگ «مسافر» است، همه فکر «لباسی برای عروسی» هستند در ضیافت «زندگی و دیگر هیچ» کیارستمی.
سلام ای نگارگر نور و زندگی؛ به خانه خوش آمدی، جانت را جایی میگذارند اما یادت را میپراکنند در دلهای ما. یادت را زنده نگاه میداریم.
💠 @kharrazi_ir
سایت مشرقنیوز در اقدامی عجیب گفتوگویی منتسب به آقای صادق خرازی منتشر کرده که مربوط به ۵ سال قبل است و بدون تائید ایشان امروز در سالگرد پذیرش قطعنامه ۵۹۸ منتشر شده است.
صادق خرازی با انتقاد از این رویکرد غیراخلاقی سایت مشرقنیوز، از اینکه اظهاراتی منسوب به ایشان بدون نظر وی منتشر و حتی مورد تائید نیز قرار نگرفته، نسبت به این سایت اعلام جرم و شکایت خواهد کرد.
💠💠💠 @kharrazi_ir
صادق خرازی با انتقاد از این رویکرد غیراخلاقی سایت مشرقنیوز، از اینکه اظهاراتی منسوب به ایشان بدون نظر وی منتشر و حتی مورد تائید نیز قرار نگرفته، نسبت به این سایت اعلام جرم و شکایت خواهد کرد.
💠💠💠 @kharrazi_ir
⭕️ توضیح درباره مصاحبه مشرقنیوز
سال ۱۳۹۰ دو نفر برای ثبت وقایع جنگ تحمیلی با آقای صادق خرازی گپوگفتی کردند که امروز به ناگهان به صورت «مصاحبه» سر از سایت مشرقنیوز درآورده و اظهاراتی منسوب به ایشان درباره آیتالله منتظری، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و نهضت آزادی منتشر شده است. پیگیریهای دفتر آقای خرازی درباره چگونگی انجام این به اصطلاح «مصاحبه» و آنچه امروز در سایت «مشرقنیوز» منتشر شده، به جایی نرسیده است. مسئولان و خبرنگار این سایت (که ۵ سال پیش نه به عنوان خبرنگار مشرق که به عنوان محقق به دیدار ایشان رفته بود) هیچ تائیدیهای درباره آنچه منتشر کردهاند نگرفتهاند. عجیبتر اینکه مشرقنیوز پس از پیگیریهای انجام شده، آنچه خود درباره جامعه مدرسین حوزه علمیه قم منتشر کرده بود را حذف کرده است! گویی اینگونه خواسته اشتباه خود را اصلاح کند.
متاسفانه این بازی نخنما که پیشتر با دیگر گفتوگوهای آقای خرازی نیز انجام شده بود و «مصاحبهسازی»هایی که درصدد «سیاسیبازی»های غیراخلاقی است، حد و مرزی نمیشناسد و هر یک به فاصله زمانی معین، از این دست «مصاحبه»ها را از آستین خود درآورده و در شبکه مویرگی رسانههایشان پخش میکنند تا سناریویی تازه رقم زنند.
این بار نیز «مهمانانی» در کسوت «محقق» مدعی داشتن «مصاحبه»هایی هستند که آقای خرازی نه انجامش و نه محتوایش را تائید میکنند. چنین رسم رسانهای در حال تبدیل به سم رسانهای است که برای ساختن سناریوهایی چند روزه، «موضعسازی» میکنند.
💠@kharrazi_ir
سال ۱۳۹۰ دو نفر برای ثبت وقایع جنگ تحمیلی با آقای صادق خرازی گپوگفتی کردند که امروز به ناگهان به صورت «مصاحبه» سر از سایت مشرقنیوز درآورده و اظهاراتی منسوب به ایشان درباره آیتالله منتظری، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و نهضت آزادی منتشر شده است. پیگیریهای دفتر آقای خرازی درباره چگونگی انجام این به اصطلاح «مصاحبه» و آنچه امروز در سایت «مشرقنیوز» منتشر شده، به جایی نرسیده است. مسئولان و خبرنگار این سایت (که ۵ سال پیش نه به عنوان خبرنگار مشرق که به عنوان محقق به دیدار ایشان رفته بود) هیچ تائیدیهای درباره آنچه منتشر کردهاند نگرفتهاند. عجیبتر اینکه مشرقنیوز پس از پیگیریهای انجام شده، آنچه خود درباره جامعه مدرسین حوزه علمیه قم منتشر کرده بود را حذف کرده است! گویی اینگونه خواسته اشتباه خود را اصلاح کند.
متاسفانه این بازی نخنما که پیشتر با دیگر گفتوگوهای آقای خرازی نیز انجام شده بود و «مصاحبهسازی»هایی که درصدد «سیاسیبازی»های غیراخلاقی است، حد و مرزی نمیشناسد و هر یک به فاصله زمانی معین، از این دست «مصاحبه»ها را از آستین خود درآورده و در شبکه مویرگی رسانههایشان پخش میکنند تا سناریویی تازه رقم زنند.
این بار نیز «مهمانانی» در کسوت «محقق» مدعی داشتن «مصاحبه»هایی هستند که آقای خرازی نه انجامش و نه محتوایش را تائید میکنند. چنین رسم رسانهای در حال تبدیل به سم رسانهای است که برای ساختن سناریوهایی چند روزه، «موضعسازی» میکنند.
💠@kharrazi_ir
باور مدارید هرگز مرگش را که او عاشق زندگی بود. کی مرگ میتواند نام او را بروبد از یاد روزگار؟باور مدارید مرگ خالق «زندگی و دیگر هیچ» را. نه، من مرگ هیچ عزیزی را باور نمیکنم. عباس کیارستمی چنان در جانهای شیفته حلول کرده که کندنش از دنیا، گویی چیزی از خویشتن کم میکند و الفت و لطافت و معرفتی را گم میکند.
نه، من مرگ هیچ عزیزی را باور نمیکنم و یادشان را هماره در دل بارور میکنم. جگر خونم از رسم این روزگار بدعهد که حتی وداع عزیزان را هم از ما دریغ میدارد.
خبر هجرت عزیزی در غربت شنیدن، همه عمر دیر رسیدن است؛ تابوت یار به دوش گرفتن است در حسرت یار به آغوش گرفتن. عباس عزیز! رسم ما این نبود که آرمیده بازآیی به وطن که تو «مثل یک عاشق» سر برافراشته و سینه افراخته، ایستاده بودی تا «راهحل» را نشان دهی، تا «گزارش» دهی از «قضیه شکل اول، شکل دوم»، تا بگویی «خانه دوست کجاست؟»
یکتنه ایستادی تا نام ایران به اعجاز هنر بیارایی و در بام جهان بانگ زنی در آن زمانه ناجوانمرد که نیام بر ایران کشیده و پتک جنگ بر سرمان کوبیده و قهرمانانمان داغ تسلیم بر دلشان نشانده بودند. ما در خانه سران ملل هماوردی دیگری داشتیم و تو در خانه دلهای ملل هماورد دیگری. چه تلخ که قدر تو را ندانستند و در بازگشت به وطن، از در دیگر روانهات کردند تا به خانه روی. بیهیچ سپاسی از بیرقیب تاختنت؛ از آوازه ساختنت و از آزاده شناختنت. آنان که «طعم گیلاس» تو دیده و مزه «شیرین» اعجازت را چشیدهاند، «زیر درختان زیتون» فیلمهایت نشسته و «مشق شب» تو را خواندهاند، «همشهری» و «همسرایان» تو میشوند. ای دریغ اگر کامی نگیرند از نقاشیهای عارفانهات که در قاب سینما تصویر شد.
باورم نیست که آرمیده بازآمدی ای رفیق شیرین، ای مونس دیرین. تو مرگ را هم نقاشی میکنی؛ میشود «کپی برابر اصل» زندگی. مرگ هم «زنگ تفریح» تو میشود؛ بگذار ما بشماریم «پنج»، «ده» و «باد ما را خواهد برد» به «کلوزآپ» زندگی به روایت کیارستمی؛ جایی که «تولد نور» است؛ جایی که مرگ «مسافر» است، همه فکر «لباسی برای عروسی» هستند در ضیافت «زندگی و دیگر هیچ» کیارستمی.
سلام ای نگارگر نور و زندگی؛ به خانه خوش آمدی، جانت را جایی میگذارند اما یادت را میپراکنند در دلهای ما. یادت را زنده نگاه میداریم.
💠💠💠 @kharrazi_ir
نه، من مرگ هیچ عزیزی را باور نمیکنم و یادشان را هماره در دل بارور میکنم. جگر خونم از رسم این روزگار بدعهد که حتی وداع عزیزان را هم از ما دریغ میدارد.
خبر هجرت عزیزی در غربت شنیدن، همه عمر دیر رسیدن است؛ تابوت یار به دوش گرفتن است در حسرت یار به آغوش گرفتن. عباس عزیز! رسم ما این نبود که آرمیده بازآیی به وطن که تو «مثل یک عاشق» سر برافراشته و سینه افراخته، ایستاده بودی تا «راهحل» را نشان دهی، تا «گزارش» دهی از «قضیه شکل اول، شکل دوم»، تا بگویی «خانه دوست کجاست؟»
یکتنه ایستادی تا نام ایران به اعجاز هنر بیارایی و در بام جهان بانگ زنی در آن زمانه ناجوانمرد که نیام بر ایران کشیده و پتک جنگ بر سرمان کوبیده و قهرمانانمان داغ تسلیم بر دلشان نشانده بودند. ما در خانه سران ملل هماوردی دیگری داشتیم و تو در خانه دلهای ملل هماورد دیگری. چه تلخ که قدر تو را ندانستند و در بازگشت به وطن، از در دیگر روانهات کردند تا به خانه روی. بیهیچ سپاسی از بیرقیب تاختنت؛ از آوازه ساختنت و از آزاده شناختنت. آنان که «طعم گیلاس» تو دیده و مزه «شیرین» اعجازت را چشیدهاند، «زیر درختان زیتون» فیلمهایت نشسته و «مشق شب» تو را خواندهاند، «همشهری» و «همسرایان» تو میشوند. ای دریغ اگر کامی نگیرند از نقاشیهای عارفانهات که در قاب سینما تصویر شد.
باورم نیست که آرمیده بازآمدی ای رفیق شیرین، ای مونس دیرین. تو مرگ را هم نقاشی میکنی؛ میشود «کپی برابر اصل» زندگی. مرگ هم «زنگ تفریح» تو میشود؛ بگذار ما بشماریم «پنج»، «ده» و «باد ما را خواهد برد» به «کلوزآپ» زندگی به روایت کیارستمی؛ جایی که «تولد نور» است؛ جایی که مرگ «مسافر» است، همه فکر «لباسی برای عروسی» هستند در ضیافت «زندگی و دیگر هیچ» کیارستمی.
سلام ای نگارگر نور و زندگی؛ به خانه خوش آمدی، جانت را جایی میگذارند اما یادت را میپراکنند در دلهای ما. یادت را زنده نگاه میداریم.
💠💠💠 @kharrazi_ir