#بیستوپنجمین هفتهی کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام، با پیوستن زندانیان #زندان_اردبیل و #زندان_قائمشهر
زندانیان کارزار علیه اعدام که هر سهشنبه برای مقابله با حکم اعدام و جلب توجه افکار عمومی داخلی و بینالمللی به مساله "مجازات غیرانسانی اعدام" دست به اعتصاب غذا میزنند، امروز سهشنبه ۲۶ تیرماه در بیستوپنجمین هفته این کارزار در ۱۱ زندان دست به اعتصاب غذا زدند.
تدوام این کارزار در حالی است که در هفته گذشته شماری از زندانیان با اتهامهای مختلف توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اعدام شدهاند.
بنا بر اطلاع منابع موثق این هفته شماری از زندانیان زندان اردبیل و زندان قائمشهر، که تا حالا اسمی از انها منتشر نشده نیز در همراهی با کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام و اعتراض به استفاده از مجازات غیرانسانی اعدام در ایران در بیستوپنجمین هفته این کارزار با دیگر زندانیان اعلام همبستگی کرده و به آن پیوستند. این کارزار با قدرت ادامه دارد و خواهان پیوستن زندانیان در زندانهای سراسر کشور اعم از سیاسی و غیره سیاسی به این کارزار هستند تا این مطالبه #نه_به_اعدام به خواستهی ملی تبدیل شود
تاکنون در ۱۱ زندان کشور شماری از زندانیان به کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام پیوستهاند، از جمله این زندانها میتوان به زندانیان زندانهای اوین (بند۸، بند۶، بند۴ و بند زنان)، زندان قزلحصار (واحد۳ و واحد۴)، زندان مرکزی کرج، زندان خرمآباد، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان قائمشهر، زندان خوی، زندان نقده، زندان مشهد و زندان سقز اشاره کرد.
در بیانیهی هفته گذشته زندانیان کارازر #سهشنبههای_نه_به_اعدام، به آغاز دور جدیدی از بهرهبرداری دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی از مجازات غیرانسانی اعدام اشاره شده بود و زندانیان اعتصابی خواهان حمایت بیشتر افکار عمومی داخلی و بینالمللی از کارزارشان #علیه_اعدام شده بودند.
اکنون و با جانشینی خانم #مای_ساتو به جای آقای #جاوید_رحمان، به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر در مورد ایران، انتظار میرود به خواستههای این کارزار در خصوص دفاع از حق زندگی شهروندان ایرانی و مقابله با استفاده مقامات جمهوری اسلامی از مجازات غیرانسانی اعدام توجه بیشتری شود. و صدای زندانیان دربند زیر حکم اعدام، همبندیهای و خانوادههای دادخواه آنها از سوی مقامات سازمان ملل و دیگر نهادهای بینالمللی شنیده شده و اقدامات موثری برای مقابله با نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی در دستور کار قرار گیرد.
کارزار سهشنبههای نه به اعدام
۲۶تیر۱۴۰۳
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
زندانیان کارزار علیه اعدام که هر سهشنبه برای مقابله با حکم اعدام و جلب توجه افکار عمومی داخلی و بینالمللی به مساله "مجازات غیرانسانی اعدام" دست به اعتصاب غذا میزنند، امروز سهشنبه ۲۶ تیرماه در بیستوپنجمین هفته این کارزار در ۱۱ زندان دست به اعتصاب غذا زدند.
تدوام این کارزار در حالی است که در هفته گذشته شماری از زندانیان با اتهامهای مختلف توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اعدام شدهاند.
بنا بر اطلاع منابع موثق این هفته شماری از زندانیان زندان اردبیل و زندان قائمشهر، که تا حالا اسمی از انها منتشر نشده نیز در همراهی با کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام و اعتراض به استفاده از مجازات غیرانسانی اعدام در ایران در بیستوپنجمین هفته این کارزار با دیگر زندانیان اعلام همبستگی کرده و به آن پیوستند. این کارزار با قدرت ادامه دارد و خواهان پیوستن زندانیان در زندانهای سراسر کشور اعم از سیاسی و غیره سیاسی به این کارزار هستند تا این مطالبه #نه_به_اعدام به خواستهی ملی تبدیل شود
تاکنون در ۱۱ زندان کشور شماری از زندانیان به کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام پیوستهاند، از جمله این زندانها میتوان به زندانیان زندانهای اوین (بند۸، بند۶، بند۴ و بند زنان)، زندان قزلحصار (واحد۳ و واحد۴)، زندان مرکزی کرج، زندان خرمآباد، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان قائمشهر، زندان خوی، زندان نقده، زندان مشهد و زندان سقز اشاره کرد.
در بیانیهی هفته گذشته زندانیان کارازر #سهشنبههای_نه_به_اعدام، به آغاز دور جدیدی از بهرهبرداری دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی از مجازات غیرانسانی اعدام اشاره شده بود و زندانیان اعتصابی خواهان حمایت بیشتر افکار عمومی داخلی و بینالمللی از کارزارشان #علیه_اعدام شده بودند.
اکنون و با جانشینی خانم #مای_ساتو به جای آقای #جاوید_رحمان، به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر در مورد ایران، انتظار میرود به خواستههای این کارزار در خصوص دفاع از حق زندگی شهروندان ایرانی و مقابله با استفاده مقامات جمهوری اسلامی از مجازات غیرانسانی اعدام توجه بیشتری شود. و صدای زندانیان دربند زیر حکم اعدام، همبندیهای و خانوادههای دادخواه آنها از سوی مقامات سازمان ملل و دیگر نهادهای بینالمللی شنیده شده و اقدامات موثری برای مقابله با نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی در دستور کار قرار گیرد.
کارزار سهشنبههای نه به اعدام
۲۶تیر۱۴۰۳
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 بیستوششمین هفته
از کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام، با پیوستن زندانهای ارومیه، مریوان، کامیاران، بانه و سلماس
اعدام دو زندانی سیاسی به اتهام قتل دو نیروی سرکوبگر سپاه پاسداران
کارزار سهشنبههای نه به اعدام در حالی وارد بیستوششمین هفته خود میشود که در آستانهی جانشینی دولت رئیسی با رئیسجمهور به اصطلاح اصلاحطلب، در یک هفته گذشته بیش از ۱۰ نفر از زندانیان اعدام شدهاند که دو نفر آنها از زندانیان سیاسی بودند.
حکومت در حالیکه توانایی پاسخگویی به خواستههای بحق مردم را ندارد، با کشتار و اعدام زندانیان با اتهامهای مختلف قصد ایجاد رعب و وحشت در جامعه را دارد تا راهبندی در برابر اعتراضات و قیام آتی مردم تحتستم ایجاد نماید.
#ادریس_جمشیدزهی، زندانی بلوچ در زندان مرکزی زاهدان به اتهام قتل یک بسیجی در روز ۲۸ تیر اعدام شد. نیز در ۳۱ تیرماه در زندان دیزلآباد کرمانشاه #دانیال_کاظمینژاد را به اتهام قتل یک عضو سپاه پاسداران اعدام کردند؛ این در حالی است که این دو نفر بارها این اتهامات را رد کرده بودند.
در این راستا بار دیگر زندانیان زندانهای مختلف کشور که بیش از ۶ ماه است در اعتراض به اعدامها در ایران، کارزاری را علیه اعدام راه انداختند در سهشنبهای دیگر با پیوستن پنج زندان به این کارزار از جمله زندانهای ارومیه، مریوان، کامیاران، بانه و سلماس دست به اعتصاب غذا میزنند.
سهشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳ زندانیان کارزار سهشنبههای نه به اعدام برای بیستوششمین هفته در ۱۶ زندان از جمله زندان اوین (بندزنان، بند ۴، بند۶، بند۸)، زندان قزلحصار (واحد۳، واحد۴)، زندان مرکزی کرج، زندان خرمآباد، زندان تبریز (بند زنان)، زندان اردبیل، زندان قائمشهر، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان مشهد، زندان ارومیه، زندان مریوان، زندان کامیاران, زندان بانه و زندان سلماس، دست به اعتصاب غذا زدند و خواهان لغو کامل اعدام و شکنجه در ایران شدند.
سهشنبه ۲ مردادماه ۱۴۰۳
کارزار سهشنبههای نه به اعدام
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
از کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام، با پیوستن زندانهای ارومیه، مریوان، کامیاران، بانه و سلماس
اعدام دو زندانی سیاسی به اتهام قتل دو نیروی سرکوبگر سپاه پاسداران
کارزار سهشنبههای نه به اعدام در حالی وارد بیستوششمین هفته خود میشود که در آستانهی جانشینی دولت رئیسی با رئیسجمهور به اصطلاح اصلاحطلب، در یک هفته گذشته بیش از ۱۰ نفر از زندانیان اعدام شدهاند که دو نفر آنها از زندانیان سیاسی بودند.
حکومت در حالیکه توانایی پاسخگویی به خواستههای بحق مردم را ندارد، با کشتار و اعدام زندانیان با اتهامهای مختلف قصد ایجاد رعب و وحشت در جامعه را دارد تا راهبندی در برابر اعتراضات و قیام آتی مردم تحتستم ایجاد نماید.
#ادریس_جمشیدزهی، زندانی بلوچ در زندان مرکزی زاهدان به اتهام قتل یک بسیجی در روز ۲۸ تیر اعدام شد. نیز در ۳۱ تیرماه در زندان دیزلآباد کرمانشاه #دانیال_کاظمینژاد را به اتهام قتل یک عضو سپاه پاسداران اعدام کردند؛ این در حالی است که این دو نفر بارها این اتهامات را رد کرده بودند.
در این راستا بار دیگر زندانیان زندانهای مختلف کشور که بیش از ۶ ماه است در اعتراض به اعدامها در ایران، کارزاری را علیه اعدام راه انداختند در سهشنبهای دیگر با پیوستن پنج زندان به این کارزار از جمله زندانهای ارومیه، مریوان، کامیاران، بانه و سلماس دست به اعتصاب غذا میزنند.
سهشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۳ زندانیان کارزار سهشنبههای نه به اعدام برای بیستوششمین هفته در ۱۶ زندان از جمله زندان اوین (بندزنان، بند ۴، بند۶، بند۸)، زندان قزلحصار (واحد۳، واحد۴)، زندان مرکزی کرج، زندان خرمآباد، زندان تبریز (بند زنان)، زندان اردبیل، زندان قائمشهر، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان مشهد، زندان ارومیه، زندان مریوان، زندان کامیاران, زندان بانه و زندان سلماس، دست به اعتصاب غذا زدند و خواهان لغو کامل اعدام و شکنجه در ایران شدند.
سهشنبه ۲ مردادماه ۱۴۰۳
کارزار سهشنبههای نه به اعدام
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 ضرورت مخالفت با حکم اعدام
✍ رضا صادقی، معلم
در دو روز گذشته ۱۸ زندانی از جمله سه زن و دو زندانی سیاسی در زندانهای حکومت اسلامی اعدام شدند. زندانیان زیر حکم در وضعیت خطرناکی هستند. بعد از شریفه محمدی حکم اعدام پخشان عزیزی هم صادر شده و خانوادههای زندانیان زیر حکم مانند خانواده عباس دریس، خواهر مجاهد کورکور و محمود مهرابی، تحت فشار بوده و کامران شیخه بعد از ماهها شکنجه امروز صبح در زندان ارومیه اعدام شد.
اعدام یک حکم قرون وسطایی و برگشتناپذیر است و هرگز قادر نیست موجب بهتر شدن شرایط جامعه گردد. در کشورهای استبدادی این حکم ابزاری برای سرکوب هر چه بیشتر جامعه خاصه فعالان عرصههای مختلف است. در ایران اجرای حکم اعدام بر منکوب کردن جامعه و ایجاد ارعاب و وحشت است و جناحهای مختلف درود حاکمیت از استمرارطلبان تا اقتدارگرایان از آن حمایت میکنند. اما چرا باید در مقابل این حکم ایستاد و مخالفت کرد:
اول: اعدام وجه بارز خشونت حکومتی است پس اگر ما با اشکال مختلف خشونت مخالفیم باید با این خشونت سیستماتیک مخالفت کنیم بهخصوص تشکلهای مستقل، فعالان پیشرو و معلمان باید در مقابل این حکم قرون وسطایی بایستند.
دوم: مستقل از اصل مخالفت با اعدام، بسیاری از کسانی که در ایران به خاطر اتهامات سیاسی و عقیدتی و جرایمی مانند قتل به اعدام محکوم میشوند در روند یک دادرسی ناعادلانه و بدون در نظر گرفتن زمینههای ساختاری که متهم شدهاند به اعدام محکوم میشوند پس مخالفت با اعدام از این منظر مخالفت با دادرسی ناعادلانه و اعتراض به فقدان سیستم قضایی مختلف است.
سوم: اجرای احکام اعدام به خصوص در مورد جرایم خشن مانند قتل یا موادمخدر باعث نشده که قتل و زنکشی و انواع جرایم خشن کاهش یابد پس از منظر کارکردی و محافظهکارانه هم این احکام به بهبود امنیت در جامعه منتهی نشده است.
چهارم: حکم اعدام یک ابزار سرکوب است هدف مرعوب کردن جامعه و مطالبهگری است و عدم به رسمیت شناخته شدن حق فعالیت آزادانه است پس مخالفت با آن به معنای افشای دستگاه سرکوب است.
به دلایل فوق میتوان موارد تخصصی و حقوقی بیشتری اضافه نمود و با اعدام مخالفت کرد. اما توقف ماشین اعدام تا به یک مطالبهی عمومی تبدیل نگردد امکانپذیر نیست. لذا ضروری است تشکلهای مستقل و فعالان صنفی، مدنی، سیاسی مخالف اعدام بر سر این ضرورت مستقل از رویکرد متفاوت متحد شوند.
یکی از سویههای مترقی مخالفت با اعدام را میتوان در کارزار اعتصاب #سهشنبههای_نه_به_اعدام در زندانهای کشور مشاهده نمود که توسط شماری از زندانیان سیاسی و غیرسیاسی در ۱۵ زندان در جریان است مشاهده نمود یا تحصن و اعتصاب زنان زندانی در اوین که همراهی مردان را به دنبال داشت.
باید در مخالفت با اعدام رویکرد فرقهای و جناحی را کنار گذاشت. هر کس که مدعی مخالفت با اعدام است و صدای این کارزار و زندانیان را سانسور میکند و یا بازتاب نمیدهد باید در صادق بودنش شک کرد. اینجاست که فرق یک #سلیبریتی_اکتیویست و #کاسب_حقوقبشر و #فاندبگیر با افرادی که عملا قدمی یا قلمی با اعدام بدون ملاحظات سیاسی مخالفت میکنند مشخص و آشکار میگردد. زندانیان اعتصابی و متحصن در این مقوله از مدعیان بیعمل جلوتر هستند وظیفه صدا دادن به این زندانیان و حمایت همهجانبه از آنان است.
مخالفت با اعدام باید به گونهای باشد که مخالفت با هر حکم با هر اتهام به خصوص زندانیان گمنام و عادی را شامل گردد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
✍ رضا صادقی، معلم
در دو روز گذشته ۱۸ زندانی از جمله سه زن و دو زندانی سیاسی در زندانهای حکومت اسلامی اعدام شدند. زندانیان زیر حکم در وضعیت خطرناکی هستند. بعد از شریفه محمدی حکم اعدام پخشان عزیزی هم صادر شده و خانوادههای زندانیان زیر حکم مانند خانواده عباس دریس، خواهر مجاهد کورکور و محمود مهرابی، تحت فشار بوده و کامران شیخه بعد از ماهها شکنجه امروز صبح در زندان ارومیه اعدام شد.
اعدام یک حکم قرون وسطایی و برگشتناپذیر است و هرگز قادر نیست موجب بهتر شدن شرایط جامعه گردد. در کشورهای استبدادی این حکم ابزاری برای سرکوب هر چه بیشتر جامعه خاصه فعالان عرصههای مختلف است. در ایران اجرای حکم اعدام بر منکوب کردن جامعه و ایجاد ارعاب و وحشت است و جناحهای مختلف درود حاکمیت از استمرارطلبان تا اقتدارگرایان از آن حمایت میکنند. اما چرا باید در مقابل این حکم ایستاد و مخالفت کرد:
اول: اعدام وجه بارز خشونت حکومتی است پس اگر ما با اشکال مختلف خشونت مخالفیم باید با این خشونت سیستماتیک مخالفت کنیم بهخصوص تشکلهای مستقل، فعالان پیشرو و معلمان باید در مقابل این حکم قرون وسطایی بایستند.
دوم: مستقل از اصل مخالفت با اعدام، بسیاری از کسانی که در ایران به خاطر اتهامات سیاسی و عقیدتی و جرایمی مانند قتل به اعدام محکوم میشوند در روند یک دادرسی ناعادلانه و بدون در نظر گرفتن زمینههای ساختاری که متهم شدهاند به اعدام محکوم میشوند پس مخالفت با اعدام از این منظر مخالفت با دادرسی ناعادلانه و اعتراض به فقدان سیستم قضایی مختلف است.
سوم: اجرای احکام اعدام به خصوص در مورد جرایم خشن مانند قتل یا موادمخدر باعث نشده که قتل و زنکشی و انواع جرایم خشن کاهش یابد پس از منظر کارکردی و محافظهکارانه هم این احکام به بهبود امنیت در جامعه منتهی نشده است.
چهارم: حکم اعدام یک ابزار سرکوب است هدف مرعوب کردن جامعه و مطالبهگری است و عدم به رسمیت شناخته شدن حق فعالیت آزادانه است پس مخالفت با آن به معنای افشای دستگاه سرکوب است.
به دلایل فوق میتوان موارد تخصصی و حقوقی بیشتری اضافه نمود و با اعدام مخالفت کرد. اما توقف ماشین اعدام تا به یک مطالبهی عمومی تبدیل نگردد امکانپذیر نیست. لذا ضروری است تشکلهای مستقل و فعالان صنفی، مدنی، سیاسی مخالف اعدام بر سر این ضرورت مستقل از رویکرد متفاوت متحد شوند.
یکی از سویههای مترقی مخالفت با اعدام را میتوان در کارزار اعتصاب #سهشنبههای_نه_به_اعدام در زندانهای کشور مشاهده نمود که توسط شماری از زندانیان سیاسی و غیرسیاسی در ۱۵ زندان در جریان است مشاهده نمود یا تحصن و اعتصاب زنان زندانی در اوین که همراهی مردان را به دنبال داشت.
باید در مخالفت با اعدام رویکرد فرقهای و جناحی را کنار گذاشت. هر کس که مدعی مخالفت با اعدام است و صدای این کارزار و زندانیان را سانسور میکند و یا بازتاب نمیدهد باید در صادق بودنش شک کرد. اینجاست که فرق یک #سلیبریتی_اکتیویست و #کاسب_حقوقبشر و #فاندبگیر با افرادی که عملا قدمی یا قلمی با اعدام بدون ملاحظات سیاسی مخالفت میکنند مشخص و آشکار میگردد. زندانیان اعتصابی و متحصن در این مقوله از مدعیان بیعمل جلوتر هستند وظیفه صدا دادن به این زندانیان و حمایت همهجانبه از آنان است.
مخالفت با اعدام باید به گونهای باشد که مخالفت با هر حکم با هر اتهام به خصوص زندانیان گمنام و عادی را شامل گردد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 بیستوششمین هفته از کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام، با پیوستن زندانهای ارومیه، مریوان، کامیاران، بانه و سلماس اعدام دو زندانی سیاسی به اتهام قتل دو نیروی سرکوبگر سپاه پاسداران کارزار سهشنبههای نه به اعدام در حالی وارد بیستوششمین هفته خود میشود…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 #سپیدە_رشنو، فردا شنبە ٦ مرداد ماە بە زندان میرود
ویدئویی از #سپیده_رشنو ، که یک روز قبل از رفتن به زندان ضبط کرده و منتشر شده است. سپیده در این ویدئو با تاکید بر #سهشنبههای_نه_به_اعدام، مردم را به حمایت از اعدامیان و مبارزه با #اعدام فراخوانده است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسائل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
ویدئویی از #سپیده_رشنو ، که یک روز قبل از رفتن به زندان ضبط کرده و منتشر شده است. سپیده در این ویدئو با تاکید بر #سهشنبههای_نه_به_اعدام، مردم را به حمایت از اعدامیان و مبارزه با #اعدام فراخوانده است.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسائل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 بیست و هفتمین هفتهی کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام، با پیوستن زندان نظام شیراز به این کارزار
با سرعت گرفتن ماشین سرکوب و اعدام در هفته گذشته، شاهد اعدام دهها زندانی سیاسی، عقیدتی و عمومی در زندانهای سراسر کشور بودیم، در این میان زندانی عقیدتی_سیاسی #کامران_شیخه بعد از ۱۵ سال زندان و شکنجه اعدام شد.
کامران و ۶ هم پروندهای دیگر او در روند دادرسی مبهم و غیرعادلانه ۱۴ سال پیش به اتهام قتل یک ماموستای اهل سنت نزدیک حکومت به اعدام محکوم شده بودند. واکنشهای گسترده به اعدام خسرو بشارت دیگر متهم این پروندهسازی صورت گرفت که پس از ۱۴ روز نگهداری در بند امن زندان قزلحصار به دار کشیده شد؛ دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی کامران شیخه آخرین متهم این پروندهسازی را به زندان مهاباد منتقل کرده و هفته گذشته این زندانی عقیدتی سیاسی را در زندان ارومیه به دار آویختند.
در هفته گذشته همچنین سه زندانی عقیدتی کرد اهل بوکان به اسامی #سلیمان_ادهمی، #حسین_خسروی و #هیوا_نوری بدون برخورداری از حقوق اولیه و دادرسی عادلانه و در روندی مبهم در دادگاه انقلاب ارومیه به اتهام حکومت ساخته "بغی" متهم شدند. این اتهام و روند پراشکال دادرسی این زندانیان نگرانیها درخصوص احتمال صدور حکم غیرانسانی اعدام برای آنها را در پی داشته است.
در طول هفتهی گذشته نیز زندانی سیاسی #پخشان_عزیزی در بیدادگاه انقلاب تهران شعبه ۲۶ محکوم به اعدام گردید و شاهد تحصن و اعتراض زندانیان زن در زندان اوین و دیگر زندانها به این احکام بودیم. حالا تمام بند زنان اوین، شامل زندانیان سیاسی و عقیدتی، اعلام نمودهاند که با سهشنبههای نه به اعدام همراه شده و در اعتصاب غذا خواهند بود. صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی بعد از شریفه محمدی و انتساب اتهام بغی به #نسیم_غلامی_سیمیاری و #وریشه_مرادی، ادامه سرکوب و ستم مضاعف علیه زنان و برای ایجاد رعب و وحشت و ادامه جنگ علیه زنان است.
صدور و اجرای این احکام ضدانسانی و نقض حقوق بشر و به ویژه حقحیات در زندانهای جمهوری اسلامی که شاهد گسترش آن هستیم، در حالی است که در آخرین گزارش آقای جاوید رحمان، گزارشگر پیشین ویژه حقوق بشر، در مورد ایران، جمهوری اسلامی بابت کشتارهای خودسرانه در دهه شصت و سال ۶۷، به جنایت علیه بشریت و نسلکشی محکوم شده و این گزارشگر سازمان ملل در آخرین گزارش خود خواستار محاکمه عاملان آن شده بود.
کارزار سهشنبههای نه به اعدام، که دیروز بنا بر اطلاع منابع موثق شماری از زندانیان در زندان نظام شیراز به آن پیوستهاند، این هفته به ۱۷ زندان در سراسر کشور گسترش یافت که شامل زندانیان با اتهامات مختلف و هدفش لغو اعدام و شکنجه است. سهشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳ نیز در اعتراض به گسترش اعدامها در زندانهای اوین (بندزنان، بند۴، بند۶، بند۸)، زندان قزلحصار (بند۳ و بند۴)، زندان مرکزی کرج، زندان خرمآباد، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان تبریز، زندان مشهد، زندان قائمشهر، زندان اردبیل، زندان کامیاران، زندان مریوان، زندان سلماس، زندان ارومیه، زندان بانه و زندان نظام شیراز دست به اعتصاب غذا زدند.
زندانیان اعتصابی از تمامی فعالان سیاسی، حقوقبشری و نهادهای بینالمللی میخواهند برای لغو اعدام و شکنجه و احکام ضدانسانی تلاش کنند و صدای زندانیان اعتصابی باشند.
کارزار سهشنبههای نه به اعدام
۹ مرداد ۱۴۰۳
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسائل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
با سرعت گرفتن ماشین سرکوب و اعدام در هفته گذشته، شاهد اعدام دهها زندانی سیاسی، عقیدتی و عمومی در زندانهای سراسر کشور بودیم، در این میان زندانی عقیدتی_سیاسی #کامران_شیخه بعد از ۱۵ سال زندان و شکنجه اعدام شد.
کامران و ۶ هم پروندهای دیگر او در روند دادرسی مبهم و غیرعادلانه ۱۴ سال پیش به اتهام قتل یک ماموستای اهل سنت نزدیک حکومت به اعدام محکوم شده بودند. واکنشهای گسترده به اعدام خسرو بشارت دیگر متهم این پروندهسازی صورت گرفت که پس از ۱۴ روز نگهداری در بند امن زندان قزلحصار به دار کشیده شد؛ دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی کامران شیخه آخرین متهم این پروندهسازی را به زندان مهاباد منتقل کرده و هفته گذشته این زندانی عقیدتی سیاسی را در زندان ارومیه به دار آویختند.
در هفته گذشته همچنین سه زندانی عقیدتی کرد اهل بوکان به اسامی #سلیمان_ادهمی، #حسین_خسروی و #هیوا_نوری بدون برخورداری از حقوق اولیه و دادرسی عادلانه و در روندی مبهم در دادگاه انقلاب ارومیه به اتهام حکومت ساخته "بغی" متهم شدند. این اتهام و روند پراشکال دادرسی این زندانیان نگرانیها درخصوص احتمال صدور حکم غیرانسانی اعدام برای آنها را در پی داشته است.
در طول هفتهی گذشته نیز زندانی سیاسی #پخشان_عزیزی در بیدادگاه انقلاب تهران شعبه ۲۶ محکوم به اعدام گردید و شاهد تحصن و اعتراض زندانیان زن در زندان اوین و دیگر زندانها به این احکام بودیم. حالا تمام بند زنان اوین، شامل زندانیان سیاسی و عقیدتی، اعلام نمودهاند که با سهشنبههای نه به اعدام همراه شده و در اعتصاب غذا خواهند بود. صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی بعد از شریفه محمدی و انتساب اتهام بغی به #نسیم_غلامی_سیمیاری و #وریشه_مرادی، ادامه سرکوب و ستم مضاعف علیه زنان و برای ایجاد رعب و وحشت و ادامه جنگ علیه زنان است.
صدور و اجرای این احکام ضدانسانی و نقض حقوق بشر و به ویژه حقحیات در زندانهای جمهوری اسلامی که شاهد گسترش آن هستیم، در حالی است که در آخرین گزارش آقای جاوید رحمان، گزارشگر پیشین ویژه حقوق بشر، در مورد ایران، جمهوری اسلامی بابت کشتارهای خودسرانه در دهه شصت و سال ۶۷، به جنایت علیه بشریت و نسلکشی محکوم شده و این گزارشگر سازمان ملل در آخرین گزارش خود خواستار محاکمه عاملان آن شده بود.
کارزار سهشنبههای نه به اعدام، که دیروز بنا بر اطلاع منابع موثق شماری از زندانیان در زندان نظام شیراز به آن پیوستهاند، این هفته به ۱۷ زندان در سراسر کشور گسترش یافت که شامل زندانیان با اتهامات مختلف و هدفش لغو اعدام و شکنجه است. سهشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳ نیز در اعتراض به گسترش اعدامها در زندانهای اوین (بندزنان، بند۴، بند۶، بند۸)، زندان قزلحصار (بند۳ و بند۴)، زندان مرکزی کرج، زندان خرمآباد، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان تبریز، زندان مشهد، زندان قائمشهر، زندان اردبیل، زندان کامیاران، زندان مریوان، زندان سلماس، زندان ارومیه، زندان بانه و زندان نظام شیراز دست به اعتصاب غذا زدند.
زندانیان اعتصابی از تمامی فعالان سیاسی، حقوقبشری و نهادهای بینالمللی میخواهند برای لغو اعدام و شکنجه و احکام ضدانسانی تلاش کنند و صدای زندانیان اعتصابی باشند.
کارزار سهشنبههای نه به اعدام
۹ مرداد ۱۴۰۳
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسائل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 ضرورت دارد برای سلامت جامعه، مقابل مجازات اعدام بایستیم و هر یک به نوبهی خود، به کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام بپیوندیم.
✍ عاتکه رجبی
تصمیم دارم به مطالعه منابعی که در خصوص محکومیتِ حکم اعدام هستند بپردازم و در جهت حمایتم ازین کارزار، هر سهشنبه با انتشار آنچه آموختم، مخالفت خود با اعدام را اعلام دارم. با امید به اینکه بتوانیم با بازنشر تحقیقاتِ محققهایی که به "چرا اعدام نه؟" پرداختهاند، خود و جامعه را آگاه و همراه سازیم.
"من به هرچه میخواستم میتوانستم بیاندیشم و مرغ تیزپر خیال را به هر سو که اراده میکردم میتوانستم به پرواز درآورم، زیرا من مردی آزاد و مختار بودم. اکنون من اسیرم. جسمم را در دخمهای تیره و تار به زنجیر کشیدهاند و روحم را در ظلمتِ اندیشهای مرگبار به زندان انداختهاند، اندیشهای خونین و رعبانگیز و عاری از مهر و رحم و شفقت."
بخشی از نامهی یک محکوم به اعدام.
باید گفت که در گذشته مجازات اعدام به هدف انتقامجویی صادر میشده اما در سدههای اخیر، نظریهپردازان زیادی رویکرد اصلاح مجرمین را پیش گرفتهاند. اصلاح مجرمان و آمادهسازی آنها جهت بازگشت به جامعه و از سرگیری زندگی شرافتمندانه.
تعیین مجازات اعدام از باورهای زیر نشأت میگیرد:
۱. انتقامجویی از مجرم
۲. بازدارندگی از ارتکاب جرم
۳. مقابلهبهمثل
۴. عدم امکان اصلاح مجرم
۵. شدیدتر و سنگینتر دانستن مجازات اعدام برای تسلی خاطر آسیبدیدگان از جنایت
بررسی هر یک به اختصار:
۱. با انتقامجویی نه تنها جرم و جنایت کم نمیشود بلکه خشونت به گونهای دیگر به دست مجری قانون، بازتولید میشود.
۲. اعدام بزهکاران موادمخدر، از سال ۵۷ تاکنون نه فقط موجب کاهش مصرف و خرید و فروش مواد مخدر نشده بلکه روز به روز بر تعداد بزهکاران افزوده میشود. بیشترین آمار اعدام در ایران مربوط به بزهکاران موادمخدر است.
۳. دیدگاه مقابله به مثل، نه تنها کارایی ندارد بلکه موجب استمرار خشونت در جوامع بشری شدهاست.
۴. متاسفانه دیدگاه اصلاحناپذیر بودن بزهکاران، در گذشته به قدری گسترده بود که در ادبیات ما رخنه کردهاست و در ذهن بسیاری از شهروندان هنوز تاثیرگذار است. اما باید گفت به صورت نظری این رویکرد کنار گذاشته شده و دیدگاه اصلاح بزهکاران به قوانین و مقررات جاری، سرایت کرده است.
در کنار این نکات باید به این مهم توجه داشت که امکان اشتباه قضائی وجود دارد. در مجازات سلب آزادی تا حدودی امکان جبران اشتباههای قضایی و پرداخت خسارتهای مادی و معنوی وجود دارد. ولی در مجازات اعدام عملا امکان اعاده وضعیت و جبران اشتباههای قضائی پس از اجرای آن غیرممکن است.
"سر انسان را پرورش دهید، آبادش کنید، بارورش سازید، روشن و با تقوایش کنید. لازم نیست از تن جدایش کنید، از آن بهره ببرید."
ویکتور هوگو
#نه_به_اعدام
منابع:
۱. درباره اعدام
نویسنده: سعید مدنی
با مقدمه عبدالفتاح سلطانی
۲.آخرین روز یک محکوم
نویسنده: ویکتور هوگو
مترجم: محمد قاضی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسائل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
✍ عاتکه رجبی
تصمیم دارم به مطالعه منابعی که در خصوص محکومیتِ حکم اعدام هستند بپردازم و در جهت حمایتم ازین کارزار، هر سهشنبه با انتشار آنچه آموختم، مخالفت خود با اعدام را اعلام دارم. با امید به اینکه بتوانیم با بازنشر تحقیقاتِ محققهایی که به "چرا اعدام نه؟" پرداختهاند، خود و جامعه را آگاه و همراه سازیم.
"من به هرچه میخواستم میتوانستم بیاندیشم و مرغ تیزپر خیال را به هر سو که اراده میکردم میتوانستم به پرواز درآورم، زیرا من مردی آزاد و مختار بودم. اکنون من اسیرم. جسمم را در دخمهای تیره و تار به زنجیر کشیدهاند و روحم را در ظلمتِ اندیشهای مرگبار به زندان انداختهاند، اندیشهای خونین و رعبانگیز و عاری از مهر و رحم و شفقت."
بخشی از نامهی یک محکوم به اعدام.
باید گفت که در گذشته مجازات اعدام به هدف انتقامجویی صادر میشده اما در سدههای اخیر، نظریهپردازان زیادی رویکرد اصلاح مجرمین را پیش گرفتهاند. اصلاح مجرمان و آمادهسازی آنها جهت بازگشت به جامعه و از سرگیری زندگی شرافتمندانه.
تعیین مجازات اعدام از باورهای زیر نشأت میگیرد:
۱. انتقامجویی از مجرم
۲. بازدارندگی از ارتکاب جرم
۳. مقابلهبهمثل
۴. عدم امکان اصلاح مجرم
۵. شدیدتر و سنگینتر دانستن مجازات اعدام برای تسلی خاطر آسیبدیدگان از جنایت
بررسی هر یک به اختصار:
۱. با انتقامجویی نه تنها جرم و جنایت کم نمیشود بلکه خشونت به گونهای دیگر به دست مجری قانون، بازتولید میشود.
۲. اعدام بزهکاران موادمخدر، از سال ۵۷ تاکنون نه فقط موجب کاهش مصرف و خرید و فروش مواد مخدر نشده بلکه روز به روز بر تعداد بزهکاران افزوده میشود. بیشترین آمار اعدام در ایران مربوط به بزهکاران موادمخدر است.
۳. دیدگاه مقابله به مثل، نه تنها کارایی ندارد بلکه موجب استمرار خشونت در جوامع بشری شدهاست.
۴. متاسفانه دیدگاه اصلاحناپذیر بودن بزهکاران، در گذشته به قدری گسترده بود که در ادبیات ما رخنه کردهاست و در ذهن بسیاری از شهروندان هنوز تاثیرگذار است. اما باید گفت به صورت نظری این رویکرد کنار گذاشته شده و دیدگاه اصلاح بزهکاران به قوانین و مقررات جاری، سرایت کرده است.
در کنار این نکات باید به این مهم توجه داشت که امکان اشتباه قضائی وجود دارد. در مجازات سلب آزادی تا حدودی امکان جبران اشتباههای قضایی و پرداخت خسارتهای مادی و معنوی وجود دارد. ولی در مجازات اعدام عملا امکان اعاده وضعیت و جبران اشتباههای قضائی پس از اجرای آن غیرممکن است.
"سر انسان را پرورش دهید، آبادش کنید، بارورش سازید، روشن و با تقوایش کنید. لازم نیست از تن جدایش کنید، از آن بهره ببرید."
ویکتور هوگو
#نه_به_اعدام
منابع:
۱. درباره اعدام
نویسنده: سعید مدنی
با مقدمه عبدالفتاح سلطانی
۲.آخرین روز یک محکوم
نویسنده: ویکتور هوگو
مترجم: محمد قاضی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسائل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 نه به اعدام (۲)
✍ عاتکه رجبی
🔻 ضرورت دارد برای سلامت جامعه، مقابل مجازات اعدام بایستیم و هر یک به نوبه خود، به کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام بپیوندیم.
🔻تصمیم دارم به مطالعه منابعی که در خصوص محکومیتِ حکم اعدام هستند بپردازم و در جهت حمایتم ازین کارزار، هر سهشنبه با انتشار آنچه آموختم، مخالفت خود با اعدام را اعلام دارم. با امید به اینکه بتوانیم با بازنشر تحقیقاتِ محققهایی که به "چرا اعدام نه؟" پرداختهاند، خود و جامعه را آگاه و همراه سازیم.
«همین که به دنیا آمدیم، در معرض داوری قرار میگیریم و سرتاسر زندگی ما مانند یک رشته کابوس است که در دندانههای چرخ دادگستری میگذرد. بالاخره مشمول مجازات اشد میگردیم و در نیمه روز خفهای، کسی که به نام قانون ما را بازداشت کرده بود، گَزلیکی به قلبمان فرو میبرد و سگ کش میشویم..»
صادق هدایت
🔸 ایران در ردیف کشورهایست که بالاترین موارد اجرای حکم اعدام را دارد. به عنوان مثال بر اساس گزارشها در سال ۲۰۱۵ تعداد ۹۷۷ نفر در ایران اعدام شدهاند. این گزاره بدین معناست که در طی این یک سال، هر سه روز هشت نفر انسان اعدام شدهاند. نود درصد اعدامهای اعلام شده در سطح جهان مربوط به سه کشور چین، ایران و پاکستان است.
لازم به ذکر است که در ایران هرگز آمار رسمی در خصوص تعداد افرادی که زیر حکم اعدام هستند اعلام نمیشود. بر اساس گزارشهای سازمانهای حقوق بشری نود درصد محکومان به مرگ در ایران جرائم مربوط به مواد مخدر است که با تصویب قانون «الحاق یک ماده به قانون مبارزه با مواد مخدر» (مصوب ۱۳۹۶) حکم اکثر این افراد به زندان تبدیل خواهد شد.
در نظام کیفری ایران مجموعا ۶۹ ماده قانونی، سلب حیات (اعدام) را تجویز میکند که بخش عمده آنها در قانون مجازات اسلامی هستند.
🔸 از نظر حقوق کیفری و در قانون مجازات اسلامی، اعدام بر سه قسم است:
۱. اعدام قصاصی: این اعدام در قبال قتل عمد اجرا میشود و حضور شاکی خصوصی در این نوع اعدام پررنگ است.
۲. اعدام حدی: مجازات مرگی که از طرف شارع مقدس معین شده و نمیتوان آن را به کمتر از مرگ تقلیل داد.
۳. اعدام تعزیری: مجازات مرگیست که از سوی حاکم تعیین میشود.
جرایم منجر به اعدام حدی انواع ذیل است:
الف. جرایم جنسی: مانند زنا و لواط
ب. جرایم علیه دین و امنیت اجتماعی: مانند محاربه و ارتداد
ج. جرایم تکرار جرم: هربار کسی سه بار مرتکب یک نوع جرم حدی شود و هر بار هم حد بر او جاری شود، در نوبت چهارم اعدام خواهد شد.
تقاضای عفو و بخشش برای متهمان با توجه به نوع جرم آنان متفاوت است. مجازات اعدام برای مواد مخدر عمومی است و از آنجا که شاکی خصوص ندارد، عفو و بخشش اینگونه متهمان باید از سوی دادستانی صورت گیرد. از سوی دیگر قصاص یک حق خصوصی است و بر اساس آن صاحبحق میتواند آن را اجرا یا تبدیل کند. مجازاتهایی چون زنا و حد جنبه الهی دارند و مواردی مانند محاربه، غیر قابل گذشت است.
جرائم مربوط به اعدام قصاص و اعدام حدی را مبانی حقوق کیفری اسلام تعیین کرده است و بر اساس قانون مجازات اسلامی در موارد زیر صادر میشود:
قتل عمد (ماده ۲۹۰)، زنا (ماده ۲۲۴ و تبصره ۳ ماده ۱۳۲)، لواط (ماده ۲۳۴)، تفخیذ (تبصره ماده ۲۳۶)، تکرار بیش از سه بار جرایم حدی (ماده ۱۳۶)، سب النبی (ماده ۲۶۲)، سرقت پس از بازداشت چهارم (بند ماده ۲۷۸)، محاربه (ماده ۲۸۲)، فساد فی الارض (ماده ۲۸۶) و بغی (ماده ۲۸۷)
🔸بررسی بیشتر برخی از مواد قانون مجازات اسلامی که مجازات آنها اعدام است و به معترضان خیابانی و فعالین صنفی و مدنی نسبت داده شده است!
۱. محاربه، سردستگی گروه مجرمانه و بغی: محاربه عبارت است از کشیدن سلاح و مجازات آن اعدام است اما اگر این سلاح کشیدن، سلب امنیت نکند، در زمره محارب قرار نمیگیرد. و بغی، قیام مسلحانه علیه نظام جا و مجازات آن اعدام است.
۲. فساد فیالارض: ناامنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال خصوصی یا اشاعه فساد یا فحشا در حد وسیع است که مجازات آن اعدام است.
۳. سبالنبی: هتاکی به پیامبر، انبیا و ائمه و حضرت زهرا که مجازات آن اعدام مقرر شده است.
در پایان باید گفت در سیطره چنین حکومتی و چنین نظام قضائی با چنین احکامی!
"چه ارزان است جان انسان"
#نه_به_اعدام
منابع:
۱. درباره اعدام
نویسنده: سعید مدنی
با مقدمه عبدالفتاح سلطانی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
✍ عاتکه رجبی
🔻 ضرورت دارد برای سلامت جامعه، مقابل مجازات اعدام بایستیم و هر یک به نوبه خود، به کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام بپیوندیم.
🔻تصمیم دارم به مطالعه منابعی که در خصوص محکومیتِ حکم اعدام هستند بپردازم و در جهت حمایتم ازین کارزار، هر سهشنبه با انتشار آنچه آموختم، مخالفت خود با اعدام را اعلام دارم. با امید به اینکه بتوانیم با بازنشر تحقیقاتِ محققهایی که به "چرا اعدام نه؟" پرداختهاند، خود و جامعه را آگاه و همراه سازیم.
«همین که به دنیا آمدیم، در معرض داوری قرار میگیریم و سرتاسر زندگی ما مانند یک رشته کابوس است که در دندانههای چرخ دادگستری میگذرد. بالاخره مشمول مجازات اشد میگردیم و در نیمه روز خفهای، کسی که به نام قانون ما را بازداشت کرده بود، گَزلیکی به قلبمان فرو میبرد و سگ کش میشویم..»
صادق هدایت
🔸 ایران در ردیف کشورهایست که بالاترین موارد اجرای حکم اعدام را دارد. به عنوان مثال بر اساس گزارشها در سال ۲۰۱۵ تعداد ۹۷۷ نفر در ایران اعدام شدهاند. این گزاره بدین معناست که در طی این یک سال، هر سه روز هشت نفر انسان اعدام شدهاند. نود درصد اعدامهای اعلام شده در سطح جهان مربوط به سه کشور چین، ایران و پاکستان است.
لازم به ذکر است که در ایران هرگز آمار رسمی در خصوص تعداد افرادی که زیر حکم اعدام هستند اعلام نمیشود. بر اساس گزارشهای سازمانهای حقوق بشری نود درصد محکومان به مرگ در ایران جرائم مربوط به مواد مخدر است که با تصویب قانون «الحاق یک ماده به قانون مبارزه با مواد مخدر» (مصوب ۱۳۹۶) حکم اکثر این افراد به زندان تبدیل خواهد شد.
در نظام کیفری ایران مجموعا ۶۹ ماده قانونی، سلب حیات (اعدام) را تجویز میکند که بخش عمده آنها در قانون مجازات اسلامی هستند.
🔸 از نظر حقوق کیفری و در قانون مجازات اسلامی، اعدام بر سه قسم است:
۱. اعدام قصاصی: این اعدام در قبال قتل عمد اجرا میشود و حضور شاکی خصوصی در این نوع اعدام پررنگ است.
۲. اعدام حدی: مجازات مرگی که از طرف شارع مقدس معین شده و نمیتوان آن را به کمتر از مرگ تقلیل داد.
۳. اعدام تعزیری: مجازات مرگیست که از سوی حاکم تعیین میشود.
جرایم منجر به اعدام حدی انواع ذیل است:
الف. جرایم جنسی: مانند زنا و لواط
ب. جرایم علیه دین و امنیت اجتماعی: مانند محاربه و ارتداد
ج. جرایم تکرار جرم: هربار کسی سه بار مرتکب یک نوع جرم حدی شود و هر بار هم حد بر او جاری شود، در نوبت چهارم اعدام خواهد شد.
تقاضای عفو و بخشش برای متهمان با توجه به نوع جرم آنان متفاوت است. مجازات اعدام برای مواد مخدر عمومی است و از آنجا که شاکی خصوص ندارد، عفو و بخشش اینگونه متهمان باید از سوی دادستانی صورت گیرد. از سوی دیگر قصاص یک حق خصوصی است و بر اساس آن صاحبحق میتواند آن را اجرا یا تبدیل کند. مجازاتهایی چون زنا و حد جنبه الهی دارند و مواردی مانند محاربه، غیر قابل گذشت است.
جرائم مربوط به اعدام قصاص و اعدام حدی را مبانی حقوق کیفری اسلام تعیین کرده است و بر اساس قانون مجازات اسلامی در موارد زیر صادر میشود:
قتل عمد (ماده ۲۹۰)، زنا (ماده ۲۲۴ و تبصره ۳ ماده ۱۳۲)، لواط (ماده ۲۳۴)، تفخیذ (تبصره ماده ۲۳۶)، تکرار بیش از سه بار جرایم حدی (ماده ۱۳۶)، سب النبی (ماده ۲۶۲)، سرقت پس از بازداشت چهارم (بند ماده ۲۷۸)، محاربه (ماده ۲۸۲)، فساد فی الارض (ماده ۲۸۶) و بغی (ماده ۲۸۷)
🔸بررسی بیشتر برخی از مواد قانون مجازات اسلامی که مجازات آنها اعدام است و به معترضان خیابانی و فعالین صنفی و مدنی نسبت داده شده است!
۱. محاربه، سردستگی گروه مجرمانه و بغی: محاربه عبارت است از کشیدن سلاح و مجازات آن اعدام است اما اگر این سلاح کشیدن، سلب امنیت نکند، در زمره محارب قرار نمیگیرد. و بغی، قیام مسلحانه علیه نظام جا و مجازات آن اعدام است.
۲. فساد فیالارض: ناامنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال خصوصی یا اشاعه فساد یا فحشا در حد وسیع است که مجازات آن اعدام است.
۳. سبالنبی: هتاکی به پیامبر، انبیا و ائمه و حضرت زهرا که مجازات آن اعدام مقرر شده است.
در پایان باید گفت در سیطره چنین حکومتی و چنین نظام قضائی با چنین احکامی!
"چه ارزان است جان انسان"
#نه_به_اعدام
منابع:
۱. درباره اعدام
نویسنده: سعید مدنی
با مقدمه عبدالفتاح سلطانی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
سی هفته مقاومت علیه اعدام؛ تداوم کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام در ۱۸ زندان کشور
بنا بر اطلاع منابع موثق، اعتصاب اعتراضی زندانیان در زندانهای کشور که با نام کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" از بهمن ماه گذشته آغاز شده است، امروز سهشنبه ۳۰ مرداد نیز با اعتصاب زندانیان در زندانهای سراسر کشور ادامه یافته و وارد سی امین هفته خود شد.
این کارزار که اکنون با پیوستن صدها زندانی در ۱۸ زندان سراسر کشور همراه شده ، بنا بر بیانیهها و مواضع کنشگران زندانی همراه با آن، از ابتدا مخالفت و اعتراض به نفس اعدام به عنوان یک مجازات غیرانسانی و بدون بازگشت را مستقل از نوع اتهام و یا انگیزه و اعتقادات محکومانِ به اعدام، و لغو این مجازات غیرانسانی را هدف خود قرار داده است.
تداوم و گسترش مداوم این کارزار در حالی است که مقامات قضائی و امنیتی "جمهوری اسلامی" از ابتدای سال ۱۴۰۳ تاکنون بیش از ۳۱۰ نفر را به دار آویخته و اعدام کرده اند، در میان این تعداد قربانی اعدام در چند ماه اخیر، ۱۶ نفر از زنان زندانی نیز اعدام شدهاند؛ و حکومت با سرعت بخشیدن به ماشین اعدام خود در هفتههای اخیر، ۱۱۸ نفر را فقط در مرداد ماه اعدام کرده است.
گستردگی استفاده حاکمیت استبداد دینی در چند وقت اخیر از مجازات اعدام، به گونهای بوده است که گویی کارگزاران استبداد به شکل سیستماتیک راهحل همه بحرانها را در پای چوبه طناب دار یافته و به تعبیری "انتقام سخت" خود را با "اعدام" از فرزندان این آب و خاک میگیرد.
در این بین جامعه زنان که میتواند نیروی محرکه تغییرات بنیادین در ایران باشد، هدف سرکوب بیشتر در خیابان و در زندان توسط حکومت بوده است؛ آمار ۱۶ اعدام زنان زندانی در ۵ ماه اخیر، دستگیریها و خشونت علیه زنان در جامعه به بهانه "حکومت ساخته" حجاب، که در مواردی به مرگ یا نقض حق سلامت دختران و زنان این سرزمین نیز انجامیده، مصداق بارزی از این رویارویی خشونتبار حاکمیت با زنان به عنوان نیروی پیشرو در تغیرات بنیادین به حساب میآید.
روشن است که "جمهوری اسلامی" در این اعدامها مجموعهای ۱۰۰ یا ۱۲۰ نفره را اعدام نمیکند، بلکه ۱۲۰ "تک نفر" را در تنهایی خودشان اعدام میکند و همه دیگرانی که شامل هزاران زندانی هستند هم کماکان تنها و بی پناه در انتظار آخرین روز زندگی و اجرای حکم اعدامشان باقی میمانند؛ به همین دلیل چنانکه زندانیان زندان اوین و لاکان رشت به درستی اشاره کرده بودند؛ مقابله و متوقف کردن این ماشین کشتار و اعدام در اقدامات و اعتراضات دسته جمعی و سراسری ممکن خواهد بود، یعنی مستقل از انگیزهها، اعتقادات و...از آنجا که اعدام مقولهای اجتماعی است و توسط حکومت اجرا میشود، مقابله با آن نیز یک امر اجتماعی بوده که تنها به صورت دستهجمعی و با اتحاد امکانپذیر خواهد شد.
همین ضرورت اتحاد و همدلی برای مقابله با اعدام را زندانیان کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" بارها مطرح کرده و برای مقابله و جلوگیری از تداوم اعدامها از همگان خواستهاند که به هر شکل ممکن بپا خیزند و زندانیان را برای این مقابله و مقاومتی که از درون زندان شروع شده یاری دهند.
بنا بر اطلاع منابع موثق که به دست ما رسیده، زندانیان اعتصابی "کارزار سهشنبههای نه به اعدام" امروز نیز برای سی امین هفته پیاپی در زندانهای مختلف کشور از جمله زندان اوین (بندزنان، بند۴، بند ۶ و بند ۸)، زندان قزاحصار ( واحد۳ و واحد۴)، زندان مرکزی کرج، زندان خرم آباد، زندان نظام شیراز، زندان مشهد، زندان قائمشهر، زندان لاکان رشت (بندزنان و بند مردان)، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان خوی، زندان نقده، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان و زندان کامیاران در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام دست به اعتصاب غذا زدهاند؛ و از همه هموطنان، بویژه زندانیان زندانهای دیگر خواستار پیوستن به این کارزار و حمایت از آن شدهاند. و از گزارشگر ویژه حقوق بشر خانم مای ساتو، خواستار توجه ویژه به اقدامات ضدانسانی بویژه اعدام در ایران و تلاش بیقفه در راستای توقف اعدامها و پایان پذیرفتن این وضعیت غیرانسانی در ایران شدهاند.
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
۳۰مرداد۱۴۰۳
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
بنا بر اطلاع منابع موثق، اعتصاب اعتراضی زندانیان در زندانهای کشور که با نام کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" از بهمن ماه گذشته آغاز شده است، امروز سهشنبه ۳۰ مرداد نیز با اعتصاب زندانیان در زندانهای سراسر کشور ادامه یافته و وارد سی امین هفته خود شد.
این کارزار که اکنون با پیوستن صدها زندانی در ۱۸ زندان سراسر کشور همراه شده ، بنا بر بیانیهها و مواضع کنشگران زندانی همراه با آن، از ابتدا مخالفت و اعتراض به نفس اعدام به عنوان یک مجازات غیرانسانی و بدون بازگشت را مستقل از نوع اتهام و یا انگیزه و اعتقادات محکومانِ به اعدام، و لغو این مجازات غیرانسانی را هدف خود قرار داده است.
تداوم و گسترش مداوم این کارزار در حالی است که مقامات قضائی و امنیتی "جمهوری اسلامی" از ابتدای سال ۱۴۰۳ تاکنون بیش از ۳۱۰ نفر را به دار آویخته و اعدام کرده اند، در میان این تعداد قربانی اعدام در چند ماه اخیر، ۱۶ نفر از زنان زندانی نیز اعدام شدهاند؛ و حکومت با سرعت بخشیدن به ماشین اعدام خود در هفتههای اخیر، ۱۱۸ نفر را فقط در مرداد ماه اعدام کرده است.
گستردگی استفاده حاکمیت استبداد دینی در چند وقت اخیر از مجازات اعدام، به گونهای بوده است که گویی کارگزاران استبداد به شکل سیستماتیک راهحل همه بحرانها را در پای چوبه طناب دار یافته و به تعبیری "انتقام سخت" خود را با "اعدام" از فرزندان این آب و خاک میگیرد.
در این بین جامعه زنان که میتواند نیروی محرکه تغییرات بنیادین در ایران باشد، هدف سرکوب بیشتر در خیابان و در زندان توسط حکومت بوده است؛ آمار ۱۶ اعدام زنان زندانی در ۵ ماه اخیر، دستگیریها و خشونت علیه زنان در جامعه به بهانه "حکومت ساخته" حجاب، که در مواردی به مرگ یا نقض حق سلامت دختران و زنان این سرزمین نیز انجامیده، مصداق بارزی از این رویارویی خشونتبار حاکمیت با زنان به عنوان نیروی پیشرو در تغیرات بنیادین به حساب میآید.
روشن است که "جمهوری اسلامی" در این اعدامها مجموعهای ۱۰۰ یا ۱۲۰ نفره را اعدام نمیکند، بلکه ۱۲۰ "تک نفر" را در تنهایی خودشان اعدام میکند و همه دیگرانی که شامل هزاران زندانی هستند هم کماکان تنها و بی پناه در انتظار آخرین روز زندگی و اجرای حکم اعدامشان باقی میمانند؛ به همین دلیل چنانکه زندانیان زندان اوین و لاکان رشت به درستی اشاره کرده بودند؛ مقابله و متوقف کردن این ماشین کشتار و اعدام در اقدامات و اعتراضات دسته جمعی و سراسری ممکن خواهد بود، یعنی مستقل از انگیزهها، اعتقادات و...از آنجا که اعدام مقولهای اجتماعی است و توسط حکومت اجرا میشود، مقابله با آن نیز یک امر اجتماعی بوده که تنها به صورت دستهجمعی و با اتحاد امکانپذیر خواهد شد.
همین ضرورت اتحاد و همدلی برای مقابله با اعدام را زندانیان کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" بارها مطرح کرده و برای مقابله و جلوگیری از تداوم اعدامها از همگان خواستهاند که به هر شکل ممکن بپا خیزند و زندانیان را برای این مقابله و مقاومتی که از درون زندان شروع شده یاری دهند.
بنا بر اطلاع منابع موثق که به دست ما رسیده، زندانیان اعتصابی "کارزار سهشنبههای نه به اعدام" امروز نیز برای سی امین هفته پیاپی در زندانهای مختلف کشور از جمله زندان اوین (بندزنان، بند۴، بند ۶ و بند ۸)، زندان قزاحصار ( واحد۳ و واحد۴)، زندان مرکزی کرج، زندان خرم آباد، زندان نظام شیراز، زندان مشهد، زندان قائمشهر، زندان لاکان رشت (بندزنان و بند مردان)، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان خوی، زندان نقده، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان و زندان کامیاران در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام دست به اعتصاب غذا زدهاند؛ و از همه هموطنان، بویژه زندانیان زندانهای دیگر خواستار پیوستن به این کارزار و حمایت از آن شدهاند. و از گزارشگر ویژه حقوق بشر خانم مای ساتو، خواستار توجه ویژه به اقدامات ضدانسانی بویژه اعدام در ایران و تلاش بیقفه در راستای توقف اعدامها و پایان پذیرفتن این وضعیت غیرانسانی در ایران شدهاند.
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
۳۰مرداد۱۴۰۳
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
شماره ۴
🔴 ضرورت دارد برای سلامت جامعه، مقابل مجازات اعدام بایستیم و هر یک به نوبه خود، به کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام بپیوندیم.
✍️ عاتکه رجبی
در چهارمین هفته همراهیام با این کارزار، تصمیم دارم در خصوص "خانوادههای محکومان به اعدام" و "اجرای قصاص، آرامش خاطر بازمانده یا عذاب وجدانی دیگراست؟" را بازنشر کنم.
"فرد به دار آویخته برای احدی مفید نیست."
ولتر
🔸 خانوادههای محکومان به اعدام:
کودکان کم سن و سال قادر نیستند علت مجبور بودن والدینشان به اعدام را درک کنند و نوجوانان قادر به کنار آمدن با این وضعیت نیستند. والدین افراد محکوم به اعدام اغلب خودشان را برای آنچه بر سر فرزندشان آمده سرزنش میکنند. فشار اجتماعی زیادی بر اعضای خانواده مرتکبان جرم وارد میشود و اغلب آنها با طرد اجتماعی مواجه میشوند. بنابراین باید به یاد داشته باشیم که وقتی کسی درباره ضرورت حفظ حکم اعدام به خاطر قربانیان بحث میکند، قربانیانی را که از خانواده محکومان به اعدام هستند را از یاد برده است. این گروه قربانیان، به صراحت از تجربههای دردآور خود سخن میگویند. آنها قربانیهایی هستند که به طور جدی آسیب دیدهاند اما به رنجهای ناگفتنیشان توجه کمی میشود.
قتل اغلب بین اعضای خانواده رخ میدهد و اعضای خانواده قاتل و مقتول بیتردید قربانی اجرای حکم اعدام هستند. اما اغلب آنها از فهرست قربانیان حذف میشوند.
🔸 اجرای قصاص، آرامشِ خاطر بازمانده یا عذاب وجدانی دیگراست؟
مشارکت کنندگان در فرایند صدور حکم اعدام، از نقش خود در مجازات اعدام، متحمل فشار میشوند و ممکن است دیر یا زود از پیامدهای روانشناختیِ حاصل، رنجیده شوند. پرسشهایی اغلب به خاطر پایان دادن به زندگی دیگران، فکر آنها را مشغول میکند و برخی مواقع دچار فروپاشی درونی و احساس در هم شکستن میشوند. در خصوص پروندههای قتل وقتی حکم اعدام اجرا میشود، فرد اعدام شده تقریباً همه چیز خود را از دست میدهد، اما اعضای خانواده مقتول، پس از اجرای حکم نیز اغلب احساس ناکامی میکنند.
همچنین وقتی نورافکن حکم اعدام، بر بازماندگان مقتول، تابیده میشود؛ آنها با خطر تمسخر از سوی طرفداران نقض حکم اعدام یا حامیان حکم اعدام روبرو میشوند. این موقعیت برای بازماندگان مطلوب نیست. کسانی که با بازماندگان سر و کار دارند، باید فارغ از اینکه آنها چه احساسی نسبت به حکم اعدام دارند، بدون هر سوالی با آنها رفتاری دقیق و توأم با احترام و عادلانه داشته باشند. فشار سیاسی حاصل از تشدید پیگرد قانونی اعدام، امکان تشدید آزار بازماندگان را در دادگاه ایجاد میکند. این وضعیت آنها را از جریان زندگی خودشان خارج میکند و آنها را درگیر بازی محاکمه مینماید.
بیشتر تحقیقات به وضوح اثرات جدی و منفی اجرای حکم اعدام را بر سلامت و زیست خانوادههای مقتول نشان داده است. زمانی که عمیقاً به قربانیان گوش میدهیم، شناخت بیشتری از ضرورت ایجاد نظام و روشی برای حل اثربخش و معنادار صدمات حاصل از جنایت خشونت آمیز کسب میکنیم. بسیاری از قربانیان و بازماندگان نیازهایی دارند که هیچ ربطی با حکم اعدام ندارد و وضع حکم اعدام، آنها را حتی ضعیفتر میکند.
به هر حال، قربانیهایی که یکی از عزیزانشان را در پی عملی خشونت آمیز (مقتول یا محکوم به اعدام) از دست میدهند به شدت صدمه میبینند. زندگی روزانهشان کاملاً به هم میریزد. آنها نیازمند ادامه زندگی هستند و باید از زندگی خودشان بهره ببرند. آنها به شدت نیازمند حمایت هستند.
اجرای قصاص لزوما باعث آرامش بازماندگان نخواهد شد. در قصاص، مسوولیت مجازات بر دوش شهروندان عادی گذاشته میشود. این باعث ادامهی چرخه خشونت در جامعه میشود. همچنین اجرای حکم قصاص از سوی خانواده قربانی، لزوما باعث آرامش خاطر آنان نمیشود و عموما بار دیگری از عذاب وجدان روی دوش خانواده میگذارد. پس از اجرای قصاص، به جهت حذف مجرم، به نظر، بار عذاب روحی و روانی در خانواده مقتول تشدید میشود و در بسیاری موارد بوده که خانواده مقتول به جهت تبعات شدید روحی و روانی و عذاب وجدان از کردهی خود پشیمان شدهاند. لذا اجرای قصاص لزوما باعث آرامش بازماندگان نخواهد شد.
🔸در پایان باید گفت:
اجرای قصاص، تداوم چرخه خشونت به جای شکسته شدن آن است و در آن خونخواهی و انتقام است نه اجرای عدالت. آنچه در این نوشته پیداست، ضرورت اجرای عدالت ترمیمی است.
منبع:
۱. درباره اعدام
نویسنده: سعید مدنی
با مقدمه عبدالفتاح سلطانی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 ضرورت دارد برای سلامت جامعه، مقابل مجازات اعدام بایستیم و هر یک به نوبه خود، به کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام بپیوندیم.
✍️ عاتکه رجبی
در چهارمین هفته همراهیام با این کارزار، تصمیم دارم در خصوص "خانوادههای محکومان به اعدام" و "اجرای قصاص، آرامش خاطر بازمانده یا عذاب وجدانی دیگراست؟" را بازنشر کنم.
"فرد به دار آویخته برای احدی مفید نیست."
ولتر
🔸 خانوادههای محکومان به اعدام:
کودکان کم سن و سال قادر نیستند علت مجبور بودن والدینشان به اعدام را درک کنند و نوجوانان قادر به کنار آمدن با این وضعیت نیستند. والدین افراد محکوم به اعدام اغلب خودشان را برای آنچه بر سر فرزندشان آمده سرزنش میکنند. فشار اجتماعی زیادی بر اعضای خانواده مرتکبان جرم وارد میشود و اغلب آنها با طرد اجتماعی مواجه میشوند. بنابراین باید به یاد داشته باشیم که وقتی کسی درباره ضرورت حفظ حکم اعدام به خاطر قربانیان بحث میکند، قربانیانی را که از خانواده محکومان به اعدام هستند را از یاد برده است. این گروه قربانیان، به صراحت از تجربههای دردآور خود سخن میگویند. آنها قربانیهایی هستند که به طور جدی آسیب دیدهاند اما به رنجهای ناگفتنیشان توجه کمی میشود.
قتل اغلب بین اعضای خانواده رخ میدهد و اعضای خانواده قاتل و مقتول بیتردید قربانی اجرای حکم اعدام هستند. اما اغلب آنها از فهرست قربانیان حذف میشوند.
🔸 اجرای قصاص، آرامشِ خاطر بازمانده یا عذاب وجدانی دیگراست؟
مشارکت کنندگان در فرایند صدور حکم اعدام، از نقش خود در مجازات اعدام، متحمل فشار میشوند و ممکن است دیر یا زود از پیامدهای روانشناختیِ حاصل، رنجیده شوند. پرسشهایی اغلب به خاطر پایان دادن به زندگی دیگران، فکر آنها را مشغول میکند و برخی مواقع دچار فروپاشی درونی و احساس در هم شکستن میشوند. در خصوص پروندههای قتل وقتی حکم اعدام اجرا میشود، فرد اعدام شده تقریباً همه چیز خود را از دست میدهد، اما اعضای خانواده مقتول، پس از اجرای حکم نیز اغلب احساس ناکامی میکنند.
همچنین وقتی نورافکن حکم اعدام، بر بازماندگان مقتول، تابیده میشود؛ آنها با خطر تمسخر از سوی طرفداران نقض حکم اعدام یا حامیان حکم اعدام روبرو میشوند. این موقعیت برای بازماندگان مطلوب نیست. کسانی که با بازماندگان سر و کار دارند، باید فارغ از اینکه آنها چه احساسی نسبت به حکم اعدام دارند، بدون هر سوالی با آنها رفتاری دقیق و توأم با احترام و عادلانه داشته باشند. فشار سیاسی حاصل از تشدید پیگرد قانونی اعدام، امکان تشدید آزار بازماندگان را در دادگاه ایجاد میکند. این وضعیت آنها را از جریان زندگی خودشان خارج میکند و آنها را درگیر بازی محاکمه مینماید.
بیشتر تحقیقات به وضوح اثرات جدی و منفی اجرای حکم اعدام را بر سلامت و زیست خانوادههای مقتول نشان داده است. زمانی که عمیقاً به قربانیان گوش میدهیم، شناخت بیشتری از ضرورت ایجاد نظام و روشی برای حل اثربخش و معنادار صدمات حاصل از جنایت خشونت آمیز کسب میکنیم. بسیاری از قربانیان و بازماندگان نیازهایی دارند که هیچ ربطی با حکم اعدام ندارد و وضع حکم اعدام، آنها را حتی ضعیفتر میکند.
به هر حال، قربانیهایی که یکی از عزیزانشان را در پی عملی خشونت آمیز (مقتول یا محکوم به اعدام) از دست میدهند به شدت صدمه میبینند. زندگی روزانهشان کاملاً به هم میریزد. آنها نیازمند ادامه زندگی هستند و باید از زندگی خودشان بهره ببرند. آنها به شدت نیازمند حمایت هستند.
اجرای قصاص لزوما باعث آرامش بازماندگان نخواهد شد. در قصاص، مسوولیت مجازات بر دوش شهروندان عادی گذاشته میشود. این باعث ادامهی چرخه خشونت در جامعه میشود. همچنین اجرای حکم قصاص از سوی خانواده قربانی، لزوما باعث آرامش خاطر آنان نمیشود و عموما بار دیگری از عذاب وجدان روی دوش خانواده میگذارد. پس از اجرای قصاص، به جهت حذف مجرم، به نظر، بار عذاب روحی و روانی در خانواده مقتول تشدید میشود و در بسیاری موارد بوده که خانواده مقتول به جهت تبعات شدید روحی و روانی و عذاب وجدان از کردهی خود پشیمان شدهاند. لذا اجرای قصاص لزوما باعث آرامش بازماندگان نخواهد شد.
🔸در پایان باید گفت:
اجرای قصاص، تداوم چرخه خشونت به جای شکسته شدن آن است و در آن خونخواهی و انتقام است نه اجرای عدالت. آنچه در این نوشته پیداست، ضرورت اجرای عدالت ترمیمی است.
منبع:
۱. درباره اعدام
نویسنده: سعید مدنی
با مقدمه عبدالفتاح سلطانی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
شماره ۵
🔴 ضرورت دارد برای سلامت جامعه، مقابل مجازات اعدام بایستیم و هر یک به نوبه خود، به کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام بپیوندیم.
✍عاتکه رجبی
در پنجمین هفته همراهیام با این کارزار، تصمیم دارم مطالبی در خصوص "سیاست اقتدارگرا و اعدام" و "اعدام دستهجمعی زندانیان سال ۶۷" را بازنشر کنم.
"حکم اعدام، شنیعترین شکل شکنجه است و شکنجه، شنیعترین شکل حکم اعدام. هر دو هدف یکسانی دارند و ترکیبی هستند از رنج و مرگ."
رامیرز
🔸 سیاست اقتدارگرا و اعدام:
وجود حکم اعدام، همسو با نظر طرفداران حکومتی است که قدرتی مطلق و انحصاری از جمله حق گرفتن زندگی شهروندان را دارد. به این ترتیب قربانی حکم اعدام، بزرگتر از قاتل و مقتول و خانوادههایشان، یعنی کل جامعه است. در چنین شرایطی و در حالیکه حق شهروندان برای زندگی، مقدم بر حق دولت برای کشتن است، کدام قدرتمندتر و کدام مسلطترند؟ این حقی که افرادی جان هم نوع خود را میگیرند، از کجا نشات میگیرد؟ قانون نماینده اراده عامه است که از مجموع اراده افراد پدید آمده، از این رو باید پرسید: چه کسی به افراد دیگر حق داده که حیات کسی را از وی باز گیرند؟ آیا نظامی با مجوز کشتن، نظامی خطرناک نیست؟ آیا شهروندان چنین نظامی، ممکن نیست قربانیان این نظام شوند؟ چه کسی از بقا و تداوم حکم اعدام سود میبرد؟
ممکن است مجرمان برخی جرائم فجیع، با توجه به ضرورت تناسب وزن جرم و مجازات، شایسته مرگ باشند، اما آیا ما اجازه داریم آنها را بکشیم؟ مجرمانی که خود در شرایط این نظام، پرورش یافتە و اعمال خشونت و جرم آنان نتیجەی سیاستهای غلط و ناعادلانەی سیستم در مقابل خود جامعە است. بسیاری از کشتارها اشتباهاند و نظامهای مجازاتکننده مرگ نیز خطاکار و بالقوه خطرناکاند. نظامهای حامی کشتار، اغلب خشن، محاسبهگر و برنامهریزی شده هستند.
واکنش وحشیانه در برابر عمل وحشیانه، تداوم چرخۀ خشونت و سهیم شدن در استمرار فرهنگ خشونت است. محکومان ممکن است سزاوار سلب حیات باشند، اما ما نباید آنها را بکشیم، زیرا بهتر از آنها هستیم. این حقیقت که او یک قاتل است نباید به همان میزان از ما یک قاتل بسازد. مجازات باید خاستگاه حیات باشد و نه خاتمه حیات، بلکه باید در راستای تصحیح حیات باشد و بیشتر امری جبرانی باشد تا امری همچون کشتن حیات. بیاعتنایی نظام سیاسی به حیات شهروندان، بر آنان بازتاب منفی دارد. پیام صدور مجوز کشتن در هر نظامی این است که "کشتار همیشه خطا نیست" درحالیکه اعدام یا کشتن، قدرت تسلط بر زندگی افراد توسط حاکمیت را نشان میدهد که نه اثر مثبت دارد، نه اثر بازدارنده و نه اصلاح کننده است.
همچنین به این مهم باید اشاره داشت که یکی از سیاستهای حکومتهای اقتدارگرا جهت ایجاد رعب و پدید آوردن حالت متابعت و یکنواختی عقیدتی سیاسی در بین توده مردم، اعدام است.
🔸 اعدام زندانیان عقیدتی-سیاسی در تابستان ۱۳۶۷
در ماههای مرداد و شهریور ۱۳۶۷ چند هزار نفر زندانی سیاسی-عقیدتی به صورت مخفیانه، اعدام شدند.
بسیاری جوانانی در دهه دوم زندگی خود بودند که عمدتا به دلیل «داشتن اعلامیه و نه فعالیت مسلحانه» بازداشت شده بودند و در حال گذراندن محکومیت یا حتی محکومیتشان تمام شده بود. برخی تحت این عنوان که به خدا، جهان بعد از مرگ و روز رستاخیز اعتقادی ندارند به دار آویخته شدند.
در نخستین ساعات روز جمعه ۲۸ تیر ۱۳۶۷، حصارهای آهنینی بر گِرد زندانهای اصلی، در سرتاسر ایران کشیده شد. دروازهها بسته و تلفنها قطع شد. تلویزیونها را از برق کشیدند و از توزیع نامهها، روزنامهها و بستههای دارویی در زندانها خودداری ورزیدند. ساعات ملاقات منحل و بستگان زندانیان را از حول و حوش زندانها پراکنده ساختند. به زندانیان دستور داده شد که در سلولهای خود باقی بمانند و از صحبت با نگهبانان خودداری کنند. رفتوآمد به مکانهای عمومی مانند درمانگاهها، کارگاهها، قرائتخانهها، تالارهای تدریس و حياتها ممنوع شد.
طی فرمانی، به کمیسیونی ویژه اختیار داده شد اعضای سازمان مجاهدین خلق را بعنوان "محارب" و افراد وابسته به سازمانهای چپ را بعنوان "مرتد" اعدام کنند. ابتدا به آنها اطمینان دادند که محاکمهای در کار نیست بلکه جریانی است به منظور اعلام عفو عمومی و جدا کردن مسلمانان از غیر مسلمانان. پس از این جلب اطمینان از افراد خواسته شد نام سازمانی را که قبلا به آن وابسته بودند و اعتقاد به دین اسلام را اعلام دارند.
کسانیکه پاسخ نامساعد میدادند بیدرنگ به اتاق ویژهای هدایت میشدند. در آنجا انگشترها و عینکهایشان ضبط و به آنها گفته میشد وصیتنامه خود را بنویسید. سپس آنها را به سوی چوبههای دار پنهانی میبردند و در گروههای۶نفری به دار میآویختند. اعدام شدگان بدون اطلاع به خانوادهها، در گورهای دستهجمعی به خاک سپرده میشدند. بیشتر خانوادهها پس از چند ماه خبردار شدند که فرزندانشان اعدام شدهاند.
@kashowra
🔴 ضرورت دارد برای سلامت جامعه، مقابل مجازات اعدام بایستیم و هر یک به نوبه خود، به کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام بپیوندیم.
✍عاتکه رجبی
در پنجمین هفته همراهیام با این کارزار، تصمیم دارم مطالبی در خصوص "سیاست اقتدارگرا و اعدام" و "اعدام دستهجمعی زندانیان سال ۶۷" را بازنشر کنم.
"حکم اعدام، شنیعترین شکل شکنجه است و شکنجه، شنیعترین شکل حکم اعدام. هر دو هدف یکسانی دارند و ترکیبی هستند از رنج و مرگ."
رامیرز
🔸 سیاست اقتدارگرا و اعدام:
وجود حکم اعدام، همسو با نظر طرفداران حکومتی است که قدرتی مطلق و انحصاری از جمله حق گرفتن زندگی شهروندان را دارد. به این ترتیب قربانی حکم اعدام، بزرگتر از قاتل و مقتول و خانوادههایشان، یعنی کل جامعه است. در چنین شرایطی و در حالیکه حق شهروندان برای زندگی، مقدم بر حق دولت برای کشتن است، کدام قدرتمندتر و کدام مسلطترند؟ این حقی که افرادی جان هم نوع خود را میگیرند، از کجا نشات میگیرد؟ قانون نماینده اراده عامه است که از مجموع اراده افراد پدید آمده، از این رو باید پرسید: چه کسی به افراد دیگر حق داده که حیات کسی را از وی باز گیرند؟ آیا نظامی با مجوز کشتن، نظامی خطرناک نیست؟ آیا شهروندان چنین نظامی، ممکن نیست قربانیان این نظام شوند؟ چه کسی از بقا و تداوم حکم اعدام سود میبرد؟
ممکن است مجرمان برخی جرائم فجیع، با توجه به ضرورت تناسب وزن جرم و مجازات، شایسته مرگ باشند، اما آیا ما اجازه داریم آنها را بکشیم؟ مجرمانی که خود در شرایط این نظام، پرورش یافتە و اعمال خشونت و جرم آنان نتیجەی سیاستهای غلط و ناعادلانەی سیستم در مقابل خود جامعە است. بسیاری از کشتارها اشتباهاند و نظامهای مجازاتکننده مرگ نیز خطاکار و بالقوه خطرناکاند. نظامهای حامی کشتار، اغلب خشن، محاسبهگر و برنامهریزی شده هستند.
واکنش وحشیانه در برابر عمل وحشیانه، تداوم چرخۀ خشونت و سهیم شدن در استمرار فرهنگ خشونت است. محکومان ممکن است سزاوار سلب حیات باشند، اما ما نباید آنها را بکشیم، زیرا بهتر از آنها هستیم. این حقیقت که او یک قاتل است نباید به همان میزان از ما یک قاتل بسازد. مجازات باید خاستگاه حیات باشد و نه خاتمه حیات، بلکه باید در راستای تصحیح حیات باشد و بیشتر امری جبرانی باشد تا امری همچون کشتن حیات. بیاعتنایی نظام سیاسی به حیات شهروندان، بر آنان بازتاب منفی دارد. پیام صدور مجوز کشتن در هر نظامی این است که "کشتار همیشه خطا نیست" درحالیکه اعدام یا کشتن، قدرت تسلط بر زندگی افراد توسط حاکمیت را نشان میدهد که نه اثر مثبت دارد، نه اثر بازدارنده و نه اصلاح کننده است.
همچنین به این مهم باید اشاره داشت که یکی از سیاستهای حکومتهای اقتدارگرا جهت ایجاد رعب و پدید آوردن حالت متابعت و یکنواختی عقیدتی سیاسی در بین توده مردم، اعدام است.
🔸 اعدام زندانیان عقیدتی-سیاسی در تابستان ۱۳۶۷
در ماههای مرداد و شهریور ۱۳۶۷ چند هزار نفر زندانی سیاسی-عقیدتی به صورت مخفیانه، اعدام شدند.
بسیاری جوانانی در دهه دوم زندگی خود بودند که عمدتا به دلیل «داشتن اعلامیه و نه فعالیت مسلحانه» بازداشت شده بودند و در حال گذراندن محکومیت یا حتی محکومیتشان تمام شده بود. برخی تحت این عنوان که به خدا، جهان بعد از مرگ و روز رستاخیز اعتقادی ندارند به دار آویخته شدند.
در نخستین ساعات روز جمعه ۲۸ تیر ۱۳۶۷، حصارهای آهنینی بر گِرد زندانهای اصلی، در سرتاسر ایران کشیده شد. دروازهها بسته و تلفنها قطع شد. تلویزیونها را از برق کشیدند و از توزیع نامهها، روزنامهها و بستههای دارویی در زندانها خودداری ورزیدند. ساعات ملاقات منحل و بستگان زندانیان را از حول و حوش زندانها پراکنده ساختند. به زندانیان دستور داده شد که در سلولهای خود باقی بمانند و از صحبت با نگهبانان خودداری کنند. رفتوآمد به مکانهای عمومی مانند درمانگاهها، کارگاهها، قرائتخانهها، تالارهای تدریس و حياتها ممنوع شد.
طی فرمانی، به کمیسیونی ویژه اختیار داده شد اعضای سازمان مجاهدین خلق را بعنوان "محارب" و افراد وابسته به سازمانهای چپ را بعنوان "مرتد" اعدام کنند. ابتدا به آنها اطمینان دادند که محاکمهای در کار نیست بلکه جریانی است به منظور اعلام عفو عمومی و جدا کردن مسلمانان از غیر مسلمانان. پس از این جلب اطمینان از افراد خواسته شد نام سازمانی را که قبلا به آن وابسته بودند و اعتقاد به دین اسلام را اعلام دارند.
کسانیکه پاسخ نامساعد میدادند بیدرنگ به اتاق ویژهای هدایت میشدند. در آنجا انگشترها و عینکهایشان ضبط و به آنها گفته میشد وصیتنامه خود را بنویسید. سپس آنها را به سوی چوبههای دار پنهانی میبردند و در گروههای۶نفری به دار میآویختند. اعدام شدگان بدون اطلاع به خانوادهها، در گورهای دستهجمعی به خاک سپرده میشدند. بیشتر خانوادهها پس از چند ماه خبردار شدند که فرزندانشان اعدام شدهاند.
@kashowra
گسترش کارزار #سهشنبههای_نه_به_اعدام" در آستانه سالگرد اعتراضات ۱۴۰۱؛
با پیوستن زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم کرمان کارزار علیه اعدام به ۲۱ زندان گسترش یافت
در آستانه سالگرد قتل زندهیاد مهسا «ژینا» امینی، اقلیت حاکم بر کشور با نقض تمام موازین حقوقبشری، در یک هفته گذشته باز هم دست به اقداماتی ضدانسانی زده است.
در سهشنبه گذشته ششم شهریور و همزمان با اعتصاب غذای صدها زندانی در کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در زندانهای مختلف کشور، دستگاه قضائی استبداد دینی حاکم بر ایران، در یک اقدام ضدانسانی در شهر سبزوار یک زندانی را در ملاءعام اعدام کرد. رفتاری قرون وسطائی که خشم و انزجار جامعه حقوقبشری و عموم مردم را درپی داشت.
همزمان و در جاهای دیگری از جغرافیای این سرزمین گرفتار اقلیتی مستبد، دو جنایت دیگر نیز رخ داد، و دو بار دیگر "حق حیات" شهروندان در کمال قساوت از آنان گرفته شد. نخست یک زندانی به نام سیدمحمد میرموسوی، در بازداشتگاهی در شهر لاهیجان، و دوم زندانی دیگری به نام کمیل ابوالحسنی در زندان تنکابن توسط ماموران نیروی انتظامی و ماموران امنیتی زندان زیر شکنجه و به شکلی فجیع به قتل رسیدند.
انجام این دو قتل توسط ماموران حکومتی که بنا بر سابقه کمترین بازخواست و هزینه برای آمران و عاملان آن در پی نخواهد داشت؛ همزمان بود با صدور حکم اعدام برای یک زندانی سیاسی به نام عباس تورنجی در زندان بم استان کرمان؛ عباس تورنجی زندانی سیاسی است که در روندی بسیار مبهم و با نقض حقوق بنیادین وی همچون حق "دادرسی منصفانه" و...به اتهام قتل یک مامور امنیتی پشت درهای بسته یک بیدادگاه محکوم به اعدام شده و جانش در خطر است.
بر کسی پوشیده نیست که جامعه ایران در این سالیان با فجایع گوناگونی در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... روبهرو بودهاست، و اعتراضات آنها توسط حکومت با سرکوب، زندان و اعدام پاسخ داده شده است. تحولات اخیر گویای آن است که جامعه ایرانی و شهروندان آن به درک روشنی رسیدهاند که باید در مقابل این حکومت استبداد دینی مقاومت کرد، مقاومتی که نوک ِ پیکان آن در میان زندانیان تبلور یافتهاست، زندانیانی که اکنون با وجود تمام فشارهای دربند، برای سیودومین هفته پیاپی در کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در اعتصاب غذا به سر میبرند.
این کارزار در یک هفته گذشته بنابر گزارش منابع موثق در رسانههای حقوق بشری با پیوستن شماری از زندانیان زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم در استان کرمان، به ۲۱ زندان مختلف در سرتاسر کشور گسترش یافته است؛ و همچنین هفته گذشته شاهد حمایت ۶۸ نهاد و سازمان مدافع حقوق بشر ایرانی و بینالمللی از آن بودهایم.
بنا بر اطلاع منابع موثق زندانیان کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در ۲۱ زندان مختلف از جمله زندان اوین (بندزنان،بند۴و۸)، زندان قزلحصار (واحد۳و۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خرمآباد، زندان نظام شیراز، زندان مشهد، زندان لاکان رشت، زندان قائمشهر، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران، زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم، ضمن محکوم کردن صدور و اجرای احکام غیرانسانی اعدام و تاکید بر لغو اعدام و پایان این "وضعیت غیرانسانی" قتل فجیع محمدمیر موسوی و کمیل ابوالحسنی و نقض "حق زندگی" شهروندان ایرانی به اشکال مختلف توسط حکومت را نيز با شدت محکم کرده، و بار دیگر از مردم آزادیخواه ایران و زندانیان دربند میخواهند که، برای مقابله با اعدام از کارزار "سهشنبههای نه به اعدام"حمایت کرده و به آن بپیوندند.
#کارزار_سهشنبههای_نه به اعدام
سهشنبه ۱۳شهریور ۱۴۰۳
پینوشت
۱۲ شهریور ۱۴۰۲, سیزده نفر از زندانیان سیاسی از زندان اوین در یک فرایند سرکوبگرانه به زندان قزلحصار تبعید شدند. آنها ابتدا به #بند_امن، ویژه زندانیان زیر حکم اعدام، منتقل شدند. دیدن زندانیان که برای اجرای حکم به بند امن منتقل میشدند و ظلم و ستمی که به زندانیان محکوم به اعدام و خانوادههای آنان تحمیل میشد این زندانیان سیاسی را بر آن داشت که به اشکال مختلف به احکام ظالمانه اعدام اعتراض کنند. با شروع به اعدام زندانیان کورد و عقیدتی و اعدام فلهای زندانیان با اتهام غیرسیاسی، ۱۰ نفر از این زندانیان با گرایشهای مختلف را بر آن داشت که در بهمن ۱۴۰۲ #کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام را به راه اندازند تبعید آنان یک ساله شد و کارزار آنان به ۲۰ زندان دیگر در سی و دومین هفته گسترش یافت.
تبعید آنان دو روز پیش یکساله شد و آنان که این زندانیان را تبعید میکردند قصد خاموش کردن آنها را داشتند هرگز گمان نمیکردند که صدای #نه_به_اعدام آنان اینگونه مرزها را در نوردد و بینالمللی شود.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
با پیوستن زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم کرمان کارزار علیه اعدام به ۲۱ زندان گسترش یافت
در آستانه سالگرد قتل زندهیاد مهسا «ژینا» امینی، اقلیت حاکم بر کشور با نقض تمام موازین حقوقبشری، در یک هفته گذشته باز هم دست به اقداماتی ضدانسانی زده است.
در سهشنبه گذشته ششم شهریور و همزمان با اعتصاب غذای صدها زندانی در کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در زندانهای مختلف کشور، دستگاه قضائی استبداد دینی حاکم بر ایران، در یک اقدام ضدانسانی در شهر سبزوار یک زندانی را در ملاءعام اعدام کرد. رفتاری قرون وسطائی که خشم و انزجار جامعه حقوقبشری و عموم مردم را درپی داشت.
همزمان و در جاهای دیگری از جغرافیای این سرزمین گرفتار اقلیتی مستبد، دو جنایت دیگر نیز رخ داد، و دو بار دیگر "حق حیات" شهروندان در کمال قساوت از آنان گرفته شد. نخست یک زندانی به نام سیدمحمد میرموسوی، در بازداشتگاهی در شهر لاهیجان، و دوم زندانی دیگری به نام کمیل ابوالحسنی در زندان تنکابن توسط ماموران نیروی انتظامی و ماموران امنیتی زندان زیر شکنجه و به شکلی فجیع به قتل رسیدند.
انجام این دو قتل توسط ماموران حکومتی که بنا بر سابقه کمترین بازخواست و هزینه برای آمران و عاملان آن در پی نخواهد داشت؛ همزمان بود با صدور حکم اعدام برای یک زندانی سیاسی به نام عباس تورنجی در زندان بم استان کرمان؛ عباس تورنجی زندانی سیاسی است که در روندی بسیار مبهم و با نقض حقوق بنیادین وی همچون حق "دادرسی منصفانه" و...به اتهام قتل یک مامور امنیتی پشت درهای بسته یک بیدادگاه محکوم به اعدام شده و جانش در خطر است.
بر کسی پوشیده نیست که جامعه ایران در این سالیان با فجایع گوناگونی در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... روبهرو بودهاست، و اعتراضات آنها توسط حکومت با سرکوب، زندان و اعدام پاسخ داده شده است. تحولات اخیر گویای آن است که جامعه ایرانی و شهروندان آن به درک روشنی رسیدهاند که باید در مقابل این حکومت استبداد دینی مقاومت کرد، مقاومتی که نوک ِ پیکان آن در میان زندانیان تبلور یافتهاست، زندانیانی که اکنون با وجود تمام فشارهای دربند، برای سیودومین هفته پیاپی در کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در اعتصاب غذا به سر میبرند.
این کارزار در یک هفته گذشته بنابر گزارش منابع موثق در رسانههای حقوق بشری با پیوستن شماری از زندانیان زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم در استان کرمان، به ۲۱ زندان مختلف در سرتاسر کشور گسترش یافته است؛ و همچنین هفته گذشته شاهد حمایت ۶۸ نهاد و سازمان مدافع حقوق بشر ایرانی و بینالمللی از آن بودهایم.
بنا بر اطلاع منابع موثق زندانیان کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در ۲۱ زندان مختلف از جمله زندان اوین (بندزنان،بند۴و۸)، زندان قزلحصار (واحد۳و۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خرمآباد، زندان نظام شیراز، زندان مشهد، زندان لاکان رشت، زندان قائمشهر، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران، زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم، ضمن محکوم کردن صدور و اجرای احکام غیرانسانی اعدام و تاکید بر لغو اعدام و پایان این "وضعیت غیرانسانی" قتل فجیع محمدمیر موسوی و کمیل ابوالحسنی و نقض "حق زندگی" شهروندان ایرانی به اشکال مختلف توسط حکومت را نيز با شدت محکم کرده، و بار دیگر از مردم آزادیخواه ایران و زندانیان دربند میخواهند که، برای مقابله با اعدام از کارزار "سهشنبههای نه به اعدام"حمایت کرده و به آن بپیوندند.
#کارزار_سهشنبههای_نه به اعدام
سهشنبه ۱۳شهریور ۱۴۰۳
پینوشت
۱۲ شهریور ۱۴۰۲, سیزده نفر از زندانیان سیاسی از زندان اوین در یک فرایند سرکوبگرانه به زندان قزلحصار تبعید شدند. آنها ابتدا به #بند_امن، ویژه زندانیان زیر حکم اعدام، منتقل شدند. دیدن زندانیان که برای اجرای حکم به بند امن منتقل میشدند و ظلم و ستمی که به زندانیان محکوم به اعدام و خانوادههای آنان تحمیل میشد این زندانیان سیاسی را بر آن داشت که به اشکال مختلف به احکام ظالمانه اعدام اعتراض کنند. با شروع به اعدام زندانیان کورد و عقیدتی و اعدام فلهای زندانیان با اتهام غیرسیاسی، ۱۰ نفر از این زندانیان با گرایشهای مختلف را بر آن داشت که در بهمن ۱۴۰۲ #کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام را به راه اندازند تبعید آنان یک ساله شد و کارزار آنان به ۲۰ زندان دیگر در سی و دومین هفته گسترش یافت.
تبعید آنان دو روز پیش یکساله شد و آنان که این زندانیان را تبعید میکردند قصد خاموش کردن آنها را داشتند هرگز گمان نمیکردند که صدای #نه_به_اعدام آنان اینگونه مرزها را در نوردد و بینالمللی شود.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra