🔴 مبارزان مجازی و قم پز پرانی های عبث روشنفکرانه
✍️ #عبدالرضا_قنبری
شیفتگان شهرت و دروغ پردازان ارزش ها و اصالت ها و به ظاهر شيفته معنویت و مباشران نادرستی ها ، نسلی برآمده از آشفتگی های پس انقلاب ، مدافعان قلابی رفتارهای شریف ،که جولانگاهی جز فضای مجازی نمی شناسند، مدتی است در برابر تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه اظهار فضل نمی نمایند و لال شده اند و اگر گاه گداری مطلبی و سخنی در همان فضای مجازی پست می کنند،شعبده ای است برای رفع تکلیف از باب اینکه برای فردا و فرداهای دیگر بگویند که ما به مسئولیت اجتماعی و تعهد جمعی سخت پایبند بودیم یا به دیگر سخن اینکه:"بله !ما هم چیزی گفتیم!!" اینها تنها هنری که از خود به یادگار و ودیعه می نهند، نشر فرهنگ "قمپز سالاری"است. این جماعت، روشنفکرانی بیش از یک مجسمه مقوایی و کاریکاتوری از آنچه روشنفکر واقعی می شناسیم، نيستند. روشنفکرانی که بنا به مد روز و مقتضای زمانه و باند و گعده های هزار دستان، گاه صاحب روزنامه و مجله ای و تریبونی هم هستند و به مقتضای روز و روزگار، هر گاه "باد"ی بوزد،در جهت باد و با انواع محاسبه های حاصل از سود و زیان وزش های این باد،همراه با نوش نسکافه و قهوه ای و گاه دود و دمی از تعهد و مسئولیت می گویند و از کم و کاستی های اجتماعی و عرصه اعتراض. سلوک مبارزه شان هم از همان محدوده فضای مجازی و کاغذ پاره ای که "قمپز" پردازی می کنند، فراتر نمی رود و در عمل هم می بینیم که اینها با چه سهولتی قابل معامله و خرید و فروش شده اند. گاه با چهره هنرمند و شاعر و گاه با چهره های دیگر فرهنگی و اجتماعی.
آری ، مگر در جامعه ای که "قمپز سالاری" دست مسلط پیدا کرده و ایمان به شرافت انسانی به صورت خاطره ای رنگ باخته ، انتظار دیگری هم می توان داشت؟!! با تاسف همین مدعیان روشنفکری، کارگر یا معلم و یا هر صاحب حقی را که از سر درد فریاد دادخواهی سر می دهد، چنان مورد هجمه و یا تشر و تخریب مورد شماتت قرار می دهند،گویی اینکه جنایتی مرتکب شده اند و بانگ بیهوده در می اندازند که ؛"اصلا شما از تئوری های فلان و بهمان چه می دانید ...پا برهنه های بی سواد..." .آری ! در چنین شرایط اسفباری، جامعه ما هر چه ضربه خورده و می خورد از این مدعیان روشنفکری بوده و هست. همان هایی که پیرو مشرب باری "چو فردا شود فکر فردا کنیم"و" این نیز بگذرد " ادعاهای این گروه از روشنفکر نماها نیز تئوری ها و سخنان صد بار جویده شده ای است که پیش تر مردم تجربه کرده اند و چه تجربه هاي تلخی! بی خبر از اینکه از دل همین جوامع انسانی است که تئوری ها جوانه می زند و به عمل می رسد و ما همواره در حال کسب تجربيات نو و حتی بی سابقه هستیم.
غرض آن که نباید دل خوش "قمپز سالاران"مدعی روشنفکری باشیم. امروزه روز ، آنچه ما را روشن می کند، دستان پینه بسته کارگر کم سواد و حنجره ی زخمی معلم دلسوز و بغض فرو خورده کودک کار و ... است. شک نکنیم همین نماد های طبقه متوسط و فرودست جامعه است که راه روشنی را هم نشان می دهد و هم هموار می سازد.اگر مدعی سرگیجه گرفته، از بخار توهمات اوست .قبول کنید که کلید آینده در دستان همین نمادهاست که از دل جامعه برخاسته اند ."قمپز سالاران" و روشنفکران مجازی برای خود کیسه ندوزند!! چراغ ها روشن است و راه در پیش.
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#Women_Life_Freedom
🔹🔹🔹
🆔 @kashowra
دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇
@kashowranews
✍️ #عبدالرضا_قنبری
شیفتگان شهرت و دروغ پردازان ارزش ها و اصالت ها و به ظاهر شيفته معنویت و مباشران نادرستی ها ، نسلی برآمده از آشفتگی های پس انقلاب ، مدافعان قلابی رفتارهای شریف ،که جولانگاهی جز فضای مجازی نمی شناسند، مدتی است در برابر تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه اظهار فضل نمی نمایند و لال شده اند و اگر گاه گداری مطلبی و سخنی در همان فضای مجازی پست می کنند،شعبده ای است برای رفع تکلیف از باب اینکه برای فردا و فرداهای دیگر بگویند که ما به مسئولیت اجتماعی و تعهد جمعی سخت پایبند بودیم یا به دیگر سخن اینکه:"بله !ما هم چیزی گفتیم!!" اینها تنها هنری که از خود به یادگار و ودیعه می نهند، نشر فرهنگ "قمپز سالاری"است. این جماعت، روشنفکرانی بیش از یک مجسمه مقوایی و کاریکاتوری از آنچه روشنفکر واقعی می شناسیم، نيستند. روشنفکرانی که بنا به مد روز و مقتضای زمانه و باند و گعده های هزار دستان، گاه صاحب روزنامه و مجله ای و تریبونی هم هستند و به مقتضای روز و روزگار، هر گاه "باد"ی بوزد،در جهت باد و با انواع محاسبه های حاصل از سود و زیان وزش های این باد،همراه با نوش نسکافه و قهوه ای و گاه دود و دمی از تعهد و مسئولیت می گویند و از کم و کاستی های اجتماعی و عرصه اعتراض. سلوک مبارزه شان هم از همان محدوده فضای مجازی و کاغذ پاره ای که "قمپز" پردازی می کنند، فراتر نمی رود و در عمل هم می بینیم که اینها با چه سهولتی قابل معامله و خرید و فروش شده اند. گاه با چهره هنرمند و شاعر و گاه با چهره های دیگر فرهنگی و اجتماعی.
آری ، مگر در جامعه ای که "قمپز سالاری" دست مسلط پیدا کرده و ایمان به شرافت انسانی به صورت خاطره ای رنگ باخته ، انتظار دیگری هم می توان داشت؟!! با تاسف همین مدعیان روشنفکری، کارگر یا معلم و یا هر صاحب حقی را که از سر درد فریاد دادخواهی سر می دهد، چنان مورد هجمه و یا تشر و تخریب مورد شماتت قرار می دهند،گویی اینکه جنایتی مرتکب شده اند و بانگ بیهوده در می اندازند که ؛"اصلا شما از تئوری های فلان و بهمان چه می دانید ...پا برهنه های بی سواد..." .آری ! در چنین شرایط اسفباری، جامعه ما هر چه ضربه خورده و می خورد از این مدعیان روشنفکری بوده و هست. همان هایی که پیرو مشرب باری "چو فردا شود فکر فردا کنیم"و" این نیز بگذرد " ادعاهای این گروه از روشنفکر نماها نیز تئوری ها و سخنان صد بار جویده شده ای است که پیش تر مردم تجربه کرده اند و چه تجربه هاي تلخی! بی خبر از اینکه از دل همین جوامع انسانی است که تئوری ها جوانه می زند و به عمل می رسد و ما همواره در حال کسب تجربيات نو و حتی بی سابقه هستیم.
غرض آن که نباید دل خوش "قمپز سالاران"مدعی روشنفکری باشیم. امروزه روز ، آنچه ما را روشن می کند، دستان پینه بسته کارگر کم سواد و حنجره ی زخمی معلم دلسوز و بغض فرو خورده کودک کار و ... است. شک نکنیم همین نماد های طبقه متوسط و فرودست جامعه است که راه روشنی را هم نشان می دهد و هم هموار می سازد.اگر مدعی سرگیجه گرفته، از بخار توهمات اوست .قبول کنید که کلید آینده در دستان همین نمادهاست که از دل جامعه برخاسته اند ."قمپز سالاران" و روشنفکران مجازی برای خود کیسه ندوزند!! چراغ ها روشن است و راه در پیش.
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
#Women_Life_Freedom
🔹🔹🔹
🆔 @kashowra
دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇
@kashowranews
🔴 برای #عزیز_قاسم_زاده
✍️#عبدالرضا_قنبری
تو کیسیتی، تو چیستی در من،
خودِ منِ من!
ای پرستوی گریزان
از تش بادهای جنوب
که تو باشی، شاید
سینه از خون دل بسته حنا!
پناه گرفته زیر ایوانِ شمال!
و یا پرندهای از زمهریر
آرام جسته به گندمزارهای گرم
ای منِ من، خودِ من!
هرکه هستی، هرچه هستی،
میدانم
پرندهای است مضطرب در تو
که پرواز را با هر پلک زدنی در من
از انزوای گلین
به آسمان دل مینشاند.
* عزیز قاسمزاده هنرمند، معلم و عضو هیئت مدیره #کانون_صنفی_فرهنگیان_گیلان همراه با #انوش_عادلی و #محمود_صدیقی_پور از روز شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ زندانی شدهاند!
برگرفته از مجموعه اشعار «پنجرهای رو به دریا»
#جای_معلم_زندان_نیست
#حقوق_بالای_خط_فقر
#زن_زیویش_أزأیي
🔹🔹🔹
🆔 @kashowra
دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇
@kashowranews
✍️#عبدالرضا_قنبری
تو کیسیتی، تو چیستی در من،
خودِ منِ من!
ای پرستوی گریزان
از تش بادهای جنوب
که تو باشی، شاید
سینه از خون دل بسته حنا!
پناه گرفته زیر ایوانِ شمال!
و یا پرندهای از زمهریر
آرام جسته به گندمزارهای گرم
ای منِ من، خودِ من!
هرکه هستی، هرچه هستی،
میدانم
پرندهای است مضطرب در تو
که پرواز را با هر پلک زدنی در من
از انزوای گلین
به آسمان دل مینشاند.
* عزیز قاسمزاده هنرمند، معلم و عضو هیئت مدیره #کانون_صنفی_فرهنگیان_گیلان همراه با #انوش_عادلی و #محمود_صدیقی_پور از روز شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ زندانی شدهاند!
برگرفته از مجموعه اشعار «پنجرهای رو به دریا»
#جای_معلم_زندان_نیست
#حقوق_بالای_خط_فقر
#زن_زیویش_أزأیي
🔹🔹🔹
🆔 @kashowra
دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇
@kashowranews
#معرفی_کتاب
🔴 #کتاب «با مولانا» اثر جدید معلم و کنشگر شریف صنفی، #عبدالرضا_قنبری منتشر شد
📚 «با مولانا...»
نشر آرون [https://arvannashr.ir]
موضوع: نقد و بررسی
شامل ۶ درس از مثنوی معنوی مولوی
- «نی» سمبلی از وجود «انسان»
- «شمس»، جستجوگر تنها
- حقیقت نور در نگاه «مولوی»
- «مرگ» از نگاه «مولانا»
- خیال
- مولانا محمد بلخی و «تضاد دیالکتیکی»
🔹🔹🔹
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 #کتاب «با مولانا» اثر جدید معلم و کنشگر شریف صنفی، #عبدالرضا_قنبری منتشر شد
📚 «با مولانا...»
نشر آرون [https://arvannashr.ir]
موضوع: نقد و بررسی
شامل ۶ درس از مثنوی معنوی مولوی
- «نی» سمبلی از وجود «انسان»
- «شمس»، جستجوگر تنها
- حقیقت نور در نگاه «مولوی»
- «مرگ» از نگاه «مولانا»
- خیال
- مولانا محمد بلخی و «تضاد دیالکتیکی»
🔹🔹🔹
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews