کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 دیوان عدالت اداری شکایت عزیز قاسمزاده را علیه آموزش و پرورش استان گیلان در عدم اعمال رتبه بندی رد کرد 🔸 شعبه ۴۱ دیوان عدالت اداری در پی شکایت رسمی #عزیز_قاسم_زاده از اداره کل آموزش و پرورش استان #گیلان پیرامون عدم اعمال #رتبه_بندی در حق او با رد شکایت…
🔴 پاسخ #عزیز_قاسم_زاده به دیوان عدالت اداری در رد شکایت از آموزش و پرورش گیلان
تو کی بشنوی نالهٔ دادخواه
به کیوان برت کلهٔ خوابگاه؟
چنان خسب کآید فغانت به گوش
اگر دادخواهی برآرد خروش
که نالد ز ظالم که در دور توست
که هر جور کاو میکند جور توست
🔸دیوان عدالت اداری که باید بی طرفانه و عادلانه ملجایی برای کسانی باشد که بر آنها ستمی روا شده،در اقدامی عجیب و شگرف به جای بررسی شواهد متقن و محکم و داوری بی طرفانه و غیر جانبدارانه، با مبنا قرار دادن یک مدعای مضحک و دروغین از مدیری مطیع که خود را از سینه چاکان ولایت و از وفاداران حکومت می خواند، در رای صادر شده پیرامون حذف رتبه بندی اینجانب، به استناد نامه این مدیر از قول او آورده که اینجانب علاقه ای به رتبه بندی نداشته ام!!! چگونه است دیوان نامه ی اعتراضی اینجانب به اداره آموزش و پرورش چابکسر مبنی بر اعمال نشدن رتبه بندی در حق اینجانب و پیگیری و شکایت این مطالبه را از طریق اداره کل در عدم برقراری رتبه بندی و ادله های حقوقی و قانونی ذکر شده در نامه را برای داوری عادلانه و رای علیه قانون شکنی آشکار آموزش و پرورش را ملاک تصمیم خود قرار نداده است؟ قانون رتبه بندی به سان همه قوانین مصوب مجلس با سیر مراحل دیگر و ابلاغ آن از سوی دولت برای برنامه و بودجه رفت. یعنی عملیاتی شدن آن برای همه کارکنان شاغل در آموزش و پرورش. ظاهرا در حالی که حقوقدانانی معتقدند حتی شورای نگهبان نمی تواند مفسر قانون باشد،دیوان عدالت اداری بر آن است که آموزش و پرورش به طور سلیقه ای می تواند مفسر قانون باشد و به میل خود و بدون ضابطه و قانون حقوق مصرحه قانونی برخی از پرسنل خود را مسدود و محروم نماید. از شگفتی های عجیب دیگر رای دیوان در موجه دانستن عدم اعمال رتبه بندی اینجانب،اشاره به اخراجم از آموزش و پرورش است که قید گردیده: «طبق رای شماره ۶۴۶ مورخ ۱۴۰۲/۹/۱۳ صادره از هیئت تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری وزارت مطبوع نام برده از دستگاه اخراج گردیده است،لهذا نظر به اینکه شاکی در جهت اثبات خواسته خود دلیل موجهی اقامه ننموده و مدرک مستندی که مثبت مدعای خود و تضییع حقوق قانونی وی باشد،ارائه نکرده و تخلفی در اقدامات و تصمیمات مشتکی عنه احراز نشد».
🔸پرسش اینجاست که آیا می توان شکایت درباره عدم رتبه بندی که تاریخش به ۱۴۰۱ و دورانی است که اینجانب شاغل در آموزش و پرورش بودم را به ایام پس از اخراج یعنی یک سال بعد از آن مرتبط دانست؟ مگر موضوع شکایت اینجانب حذف رتبه بندی پس از اخراج است یا پیش از آن؟ دیوان که مدعی است اینجانب برای ادعای خود مدرک مستندی ارائه نکرده ام چگونه است، به لایحه دفاعی اینجانب که به زودی برای تنویر افکار عمومی منتشر می شود و نامه های اعتراضی و ادله های حقوقی اینجانب در تاریخ های ۳۰ آذر ۱۴۰۱ به آموزش و پرورش و ۲۵ دی ۱۴۰۱ به اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان، کمترین وقعی ننهاده است؟
🔸این دیوان همچنین در قسمتی از رای خود با فهرست کردن صفاتی چون دانش،مهارت،نگرش،بینش،خلاقیت،نوآوری و.....چنین نتیجه گرفته که «رتبه بندی بر خلاف افزایش حقوق سالانه نمی باشد که بدون استثنا شامل همه کارمندان و معلمان شود.»
🔸متاسفانه صادر کننده رای هنوز نمی داند که رتبه بندی شمولیتی عمومی برای همه معلمان دارد و نمی توان معلمی را از آن محروم کرد آنچه که بر اساس ضوابط و آیین نامه رتبه بندی(فارغ از نقدهای محتوایی و شیوه های اجرایی آن) انجام می گیرد و شامل همه معلمان به یکسانی نمی شود،تقسیم بندی رتبه های پنجگانه آن :آموزشیار معلم، مربی معلم، استادیار معلم، دانشیار معلم و استاد معلم است که از رتبه یک تا رتبه ۵ را شامل می شود. ضمن اینکه باید پرسید ملاک و معیار تعیین شایستگی ها و ارزیابی آن چگونه است؟ آیا غیر از حاکمیت سلیقه ،امر دیگری هم در این میان، ملاک و مبنای داوری درست و اصولی قرار گرفته است؟ روزگاری اینجانب برای سرگروه های ادبیات در سطح استان تدریس داشته ام و اکنون بر طبق این رای و انشا کردن تنسیق الصفات، می خواهند نتیجه بگیرند که شایسته رتبه بندی هم در دورانی شاغلی و معلمیم،نبوده ام. نگارنده به زودی با انتشار داد خواست و لایحه دفاعی ارائه شده به دیوان عدالت اداری، عمق عدم رعایت بی طرفی و جانبداری این نهاد و عدم توجه به مستندات را نشان خواهم داد که تا چه حد بوده است.
📎 متن کامل و تصویر دادنامه را در لینک زیر بخوانید
https://bit.ly/3XEyvR5
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید
🆔 @kashowranews
تو کی بشنوی نالهٔ دادخواه
به کیوان برت کلهٔ خوابگاه؟
چنان خسب کآید فغانت به گوش
اگر دادخواهی برآرد خروش
که نالد ز ظالم که در دور توست
که هر جور کاو میکند جور توست
🔸دیوان عدالت اداری که باید بی طرفانه و عادلانه ملجایی برای کسانی باشد که بر آنها ستمی روا شده،در اقدامی عجیب و شگرف به جای بررسی شواهد متقن و محکم و داوری بی طرفانه و غیر جانبدارانه، با مبنا قرار دادن یک مدعای مضحک و دروغین از مدیری مطیع که خود را از سینه چاکان ولایت و از وفاداران حکومت می خواند، در رای صادر شده پیرامون حذف رتبه بندی اینجانب، به استناد نامه این مدیر از قول او آورده که اینجانب علاقه ای به رتبه بندی نداشته ام!!! چگونه است دیوان نامه ی اعتراضی اینجانب به اداره آموزش و پرورش چابکسر مبنی بر اعمال نشدن رتبه بندی در حق اینجانب و پیگیری و شکایت این مطالبه را از طریق اداره کل در عدم برقراری رتبه بندی و ادله های حقوقی و قانونی ذکر شده در نامه را برای داوری عادلانه و رای علیه قانون شکنی آشکار آموزش و پرورش را ملاک تصمیم خود قرار نداده است؟ قانون رتبه بندی به سان همه قوانین مصوب مجلس با سیر مراحل دیگر و ابلاغ آن از سوی دولت برای برنامه و بودجه رفت. یعنی عملیاتی شدن آن برای همه کارکنان شاغل در آموزش و پرورش. ظاهرا در حالی که حقوقدانانی معتقدند حتی شورای نگهبان نمی تواند مفسر قانون باشد،دیوان عدالت اداری بر آن است که آموزش و پرورش به طور سلیقه ای می تواند مفسر قانون باشد و به میل خود و بدون ضابطه و قانون حقوق مصرحه قانونی برخی از پرسنل خود را مسدود و محروم نماید. از شگفتی های عجیب دیگر رای دیوان در موجه دانستن عدم اعمال رتبه بندی اینجانب،اشاره به اخراجم از آموزش و پرورش است که قید گردیده: «طبق رای شماره ۶۴۶ مورخ ۱۴۰۲/۹/۱۳ صادره از هیئت تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری وزارت مطبوع نام برده از دستگاه اخراج گردیده است،لهذا نظر به اینکه شاکی در جهت اثبات خواسته خود دلیل موجهی اقامه ننموده و مدرک مستندی که مثبت مدعای خود و تضییع حقوق قانونی وی باشد،ارائه نکرده و تخلفی در اقدامات و تصمیمات مشتکی عنه احراز نشد».
🔸پرسش اینجاست که آیا می توان شکایت درباره عدم رتبه بندی که تاریخش به ۱۴۰۱ و دورانی است که اینجانب شاغل در آموزش و پرورش بودم را به ایام پس از اخراج یعنی یک سال بعد از آن مرتبط دانست؟ مگر موضوع شکایت اینجانب حذف رتبه بندی پس از اخراج است یا پیش از آن؟ دیوان که مدعی است اینجانب برای ادعای خود مدرک مستندی ارائه نکرده ام چگونه است، به لایحه دفاعی اینجانب که به زودی برای تنویر افکار عمومی منتشر می شود و نامه های اعتراضی و ادله های حقوقی اینجانب در تاریخ های ۳۰ آذر ۱۴۰۱ به آموزش و پرورش و ۲۵ دی ۱۴۰۱ به اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان، کمترین وقعی ننهاده است؟
🔸این دیوان همچنین در قسمتی از رای خود با فهرست کردن صفاتی چون دانش،مهارت،نگرش،بینش،خلاقیت،نوآوری و.....چنین نتیجه گرفته که «رتبه بندی بر خلاف افزایش حقوق سالانه نمی باشد که بدون استثنا شامل همه کارمندان و معلمان شود.»
🔸متاسفانه صادر کننده رای هنوز نمی داند که رتبه بندی شمولیتی عمومی برای همه معلمان دارد و نمی توان معلمی را از آن محروم کرد آنچه که بر اساس ضوابط و آیین نامه رتبه بندی(فارغ از نقدهای محتوایی و شیوه های اجرایی آن) انجام می گیرد و شامل همه معلمان به یکسانی نمی شود،تقسیم بندی رتبه های پنجگانه آن :آموزشیار معلم، مربی معلم، استادیار معلم، دانشیار معلم و استاد معلم است که از رتبه یک تا رتبه ۵ را شامل می شود. ضمن اینکه باید پرسید ملاک و معیار تعیین شایستگی ها و ارزیابی آن چگونه است؟ آیا غیر از حاکمیت سلیقه ،امر دیگری هم در این میان، ملاک و مبنای داوری درست و اصولی قرار گرفته است؟ روزگاری اینجانب برای سرگروه های ادبیات در سطح استان تدریس داشته ام و اکنون بر طبق این رای و انشا کردن تنسیق الصفات، می خواهند نتیجه بگیرند که شایسته رتبه بندی هم در دورانی شاغلی و معلمیم،نبوده ام. نگارنده به زودی با انتشار داد خواست و لایحه دفاعی ارائه شده به دیوان عدالت اداری، عمق عدم رعایت بی طرفی و جانبداری این نهاد و عدم توجه به مستندات را نشان خواهم داد که تا چه حد بوده است.
📎 متن کامل و تصویر دادنامه را در لینک زیر بخوانید
https://bit.ly/3XEyvR5
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید
🆔 @kashowranews
Telegraph
پاسخی به دیوان عدالت اداری در رد شکایت از آموزش و پرورش گیلان
تو کی بشنوی نالهٔ دادخواه به کیوان برت کلهٔ خوابگاه؟ چنان خسب کآید فغانت به گوش اگر دادخواهی برآرد خروش که نالد ز ظالم که در دور توست که هر جور کاو میکند جور توست دیوان عدالت اداری که باید بی طرفانه و عادلانه ملجایی برای کسانی باشد که بر آنها ستمی روا شده،در…
🔴 پیرامون صدور حکم اعدام #شریفه_محمدی
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
🔸بنابر ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، «باغی» کسی است که علیه «اساس نظام جمهوری اسلامی» دست به مبارزه و اقدام مسلحانه بزند. ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی در خصوص این جرم میگوید: «گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، قیام مسلحانه میکند باغی محسوب میشود و در صورت استفاده از سلاح، اعضای آن به مجازات اعدام محکوم میگردند.»
🔸شریفه محمدی از اعضای سابق کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری است. صدور این حکم برای او از دو جنبه حائز اهمیت ویژه است. اولاً اینکه برای نخستین بار است طی این سالها به یک فعال حوزه کارگری اتهام «بغی» منتسب میشود و حکم اعدام برایش صادر میشود که اساساً با هیچ نگاه حقوقی و هیچ تفسیر موسعی از قانون، چنین اتهام سنگینی نمیتواند متوجه یک فعال حوزه کارگری باشد. ضمن اینکه صدور اتهام بغی و مجازات اعدام برای یک کنشگر کارگری، اساساً با هدف افزایش هزینههای نامتعارف و نامتوازن و تحمیل آن بر جامعه کارگری و توقف کنشگری در این حوزه انجام میشود. اهمیت دوم صدور چنین حکمی برای شریفه محمدی در آن است که در سالهای اخیر اتهام بغی برای یک زن و صدور مجازات اعدام تاکنون سابقه نداشته است و این امر هم به نوبه خود میتواند یک هشدار جدی برای در هم شکسته شدن بیشتر جدول ارزشهای حقوقی دستگاه قضا تلقی شود. اما تجربه نشان داده که صدور چنین حکمهایی نه تنها کمترین اقناعی برای افکار عمومی و عمده کنشگران مدنی و حقوقی نداشته چه که حتی مقامات قضایی هم نتوانستهاند خود را برای کمترین توضیح اقناعی پیرامون صدور چنین احکامی آماده کنند. ضمن اینکه با توجه به ابعاد گسترده اعتراض نسبت به صدور چنین حکمی، هزینه دستگاه قضایی به شدت نسبت به صدور این حکم ناروا، ناعادلانه و بدون کمترین پرنسیبهای حقوقی به شدت افزایش خواهد یافت.
🔸از سوی دیگر هم زمانی این حکم با رقابتهای انتخاباتی و عدم توجه کلیه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به صدور چنین احکامی و ایجاد دو قطبی سازیهای کاذب از سوی برخی از طرفداران نامزدها برای جلب اعتماد مردم به کارزار رأی گیری انتخابات اخیر و بی توجهی به صدور چنین حکم ناروا و ظالمانهای، نشان داد که دغدغه حقوق شهروندی کمترین محلی برای اعراب نه در میان نامزدهای انتخاباتی و نه اکثر هراس افکنان دو قطبی سازهای انتخاباتی ندارد. آنچه که این هزینه را بر شریفه محمدی تحمیل کرده رویکردهای ناصواب روابط سرمایه، توزیع وسیع نابرابریها، شکاف عمده طبقاتی، به استثمار گرفتن انسان در حیطههای مختلف بوده که در به وجود آمدن این شرایط سهمناک، مجموعه سیاستگذاریهای کلان از جناحهای موجود حکومتی از دولتهای موسوم به اصلاح طلب و اصولگرا نقش به سزایی داشتهاند. با این نگاه دیگر مسئولیت صدور چنین حکمی نه لزوماً متوجه یک شخص یا یک شعبه دادگاه انقلاب بلکه همه رویههای ناصواب غیر عادلانهای است که شریفه محمدی و هزاران کارگر و مزدبگیر را نسبت به آن معترض نموده و تا این رویهها اصلاح نشود این مطالبهگری برای برقراری عادلانهتر ساز و کارهای ناعادلانه موجود ادامه دارد.
متن کامل را در لینک زیر بخوانید
https://bit.ly/3VRChUJ
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
🔸بنابر ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، «باغی» کسی است که علیه «اساس نظام جمهوری اسلامی» دست به مبارزه و اقدام مسلحانه بزند. ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی در خصوص این جرم میگوید: «گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، قیام مسلحانه میکند باغی محسوب میشود و در صورت استفاده از سلاح، اعضای آن به مجازات اعدام محکوم میگردند.»
🔸شریفه محمدی از اعضای سابق کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری است. صدور این حکم برای او از دو جنبه حائز اهمیت ویژه است. اولاً اینکه برای نخستین بار است طی این سالها به یک فعال حوزه کارگری اتهام «بغی» منتسب میشود و حکم اعدام برایش صادر میشود که اساساً با هیچ نگاه حقوقی و هیچ تفسیر موسعی از قانون، چنین اتهام سنگینی نمیتواند متوجه یک فعال حوزه کارگری باشد. ضمن اینکه صدور اتهام بغی و مجازات اعدام برای یک کنشگر کارگری، اساساً با هدف افزایش هزینههای نامتعارف و نامتوازن و تحمیل آن بر جامعه کارگری و توقف کنشگری در این حوزه انجام میشود. اهمیت دوم صدور چنین حکمی برای شریفه محمدی در آن است که در سالهای اخیر اتهام بغی برای یک زن و صدور مجازات اعدام تاکنون سابقه نداشته است و این امر هم به نوبه خود میتواند یک هشدار جدی برای در هم شکسته شدن بیشتر جدول ارزشهای حقوقی دستگاه قضا تلقی شود. اما تجربه نشان داده که صدور چنین حکمهایی نه تنها کمترین اقناعی برای افکار عمومی و عمده کنشگران مدنی و حقوقی نداشته چه که حتی مقامات قضایی هم نتوانستهاند خود را برای کمترین توضیح اقناعی پیرامون صدور چنین احکامی آماده کنند. ضمن اینکه با توجه به ابعاد گسترده اعتراض نسبت به صدور چنین حکمی، هزینه دستگاه قضایی به شدت نسبت به صدور این حکم ناروا، ناعادلانه و بدون کمترین پرنسیبهای حقوقی به شدت افزایش خواهد یافت.
🔸از سوی دیگر هم زمانی این حکم با رقابتهای انتخاباتی و عدم توجه کلیه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به صدور چنین احکامی و ایجاد دو قطبی سازیهای کاذب از سوی برخی از طرفداران نامزدها برای جلب اعتماد مردم به کارزار رأی گیری انتخابات اخیر و بی توجهی به صدور چنین حکم ناروا و ظالمانهای، نشان داد که دغدغه حقوق شهروندی کمترین محلی برای اعراب نه در میان نامزدهای انتخاباتی و نه اکثر هراس افکنان دو قطبی سازهای انتخاباتی ندارد. آنچه که این هزینه را بر شریفه محمدی تحمیل کرده رویکردهای ناصواب روابط سرمایه، توزیع وسیع نابرابریها، شکاف عمده طبقاتی، به استثمار گرفتن انسان در حیطههای مختلف بوده که در به وجود آمدن این شرایط سهمناک، مجموعه سیاستگذاریهای کلان از جناحهای موجود حکومتی از دولتهای موسوم به اصلاح طلب و اصولگرا نقش به سزایی داشتهاند. با این نگاه دیگر مسئولیت صدور چنین حکمی نه لزوماً متوجه یک شخص یا یک شعبه دادگاه انقلاب بلکه همه رویههای ناصواب غیر عادلانهای است که شریفه محمدی و هزاران کارگر و مزدبگیر را نسبت به آن معترض نموده و تا این رویهها اصلاح نشود این مطالبهگری برای برقراری عادلانهتر ساز و کارهای ناعادلانه موجود ادامه دارد.
متن کامل را در لینک زیر بخوانید
https://bit.ly/3VRChUJ
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 دیوان عدالت اداری حکم اخراج #عزیز_قاسم_زاده را تائید کرد
دیوان عدالت اداری:
حکم عزیز قاسم زاده از انفصال دائم به اخراج خفیف تر و با رعایت موازین و مقرارت قانونی است.
🔸دیوان عدالت اداری با تایید اخراج عزیز قاسمزاده از سوی هیئت تجدیدنظر تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش این مجازات را قانونی و نسبت به رای بدوی که انفصال دائم از خدمات دولتی بوده، مجازاتی با تخفیف خوانده است. در رای صادر شده آمده: «رسيدگی در هيئت تخلفات اداری با رعايت موازين و مقررات قانونی بوده و دلایل و مدارکی که از سوی شاکی ارائه و ابراز گرديده است، بيانگر عدم رعايت تشريفات قانونی در رسيدگی نبوده است».
🔸دیوان عدالت اداری در حالی رای صادر شده وزارت آموزش و پرورش را در اخراج عزیز قاسمزاده قانونی و همراه با تخفیف خوانده که موارد ۲۵ گانه اتهامی این فعال صنفی معلمان هیچ تناسبی با ماده ۸ قانون تخلفات اداری ندارد.طبق این ماده: «اعمال و رفتار خلاف شئون اداری یا شغلی» و «تبعیض یا اعمال غرض در اجرای قوانین و مقررات نسبت به اشخاص» از موارد رسیدگی این نهاد است.با عنایت به این ماده در دادخواست عزیز قاسمزاده علیه وزارت آموزش و پرورش آمده بود که هنوز این نهاد فرق میان تخلف و جرم را نمیداند و در رای صادر شده خود را در مسند قاضی نشانده و از مفاهیمی چون احراز جرم سخن گفته است. با توجه به این نکته برخی استنادات هیئت تخلفات از جمله مصاحبه این معلم با رسانهها در حیطه مدعیالعموم است و در دایره رسیدگی به تخلفات اداری نمیباشد. ضمن اینکه او بابت انجام مصاحبهها مجازات قضایی را تحمل نموده است و هیچ مادهای تصریح بر آن ندارد که آموزش و پرورش هم میتواند مجازات تکمیلی در این باره داشته باشد. پیش از این هیئت تخلفات آموزش و پرورش که باید مدافع جدی اصل ۳۰ و آموزش رایگان باشد با استناد به برگزاری تجمعات معلمان که بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی بوده، این تجمعات را غیرقانونی و سخنرانی عزیز قاسمزاده را در دفاع از آموزش رایگان و معلمان زندانی، ساختارشکن خوانده بود و از آوازخوانی او با اشعار بزرگان، با عنوان مضامین انحرافی یاد کرده بود و حتی در تاریخهایی که اساسا تجمعی برگزار نشده بود، این عنوان اتهامی را به این فعال صنفی معلمان نسبت داده بود. اکنون دیوان عدالت اداری با نقض صریح قانون،به تایید قانونشکنیهای آموزش و پرورش اقدام ورزیده است.
🔸#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران با ابراز ناخرسندی و نگرانی از رویه ناعادلانه پیش رو در دیوان عدالت اداری و جانبداری آشکار این نهاد از تصمیمهای غیرقانونی و معلمستیزانه آموزش و پرورش در تضییع حقوق فعالان صنفی، خواهان تجدیدنظر و بیطرفی این نهاد در رویکرد خود است.
📎 متن کامل و تصویر حکم و دادخواست عزیز قاسمزاده را در لینک زیر ببینید:
https://bit.ly/4cOQloP
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
دیوان عدالت اداری:
حکم عزیز قاسم زاده از انفصال دائم به اخراج خفیف تر و با رعایت موازین و مقرارت قانونی است.
🔸دیوان عدالت اداری با تایید اخراج عزیز قاسمزاده از سوی هیئت تجدیدنظر تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش این مجازات را قانونی و نسبت به رای بدوی که انفصال دائم از خدمات دولتی بوده، مجازاتی با تخفیف خوانده است. در رای صادر شده آمده: «رسيدگی در هيئت تخلفات اداری با رعايت موازين و مقررات قانونی بوده و دلایل و مدارکی که از سوی شاکی ارائه و ابراز گرديده است، بيانگر عدم رعايت تشريفات قانونی در رسيدگی نبوده است».
🔸دیوان عدالت اداری در حالی رای صادر شده وزارت آموزش و پرورش را در اخراج عزیز قاسمزاده قانونی و همراه با تخفیف خوانده که موارد ۲۵ گانه اتهامی این فعال صنفی معلمان هیچ تناسبی با ماده ۸ قانون تخلفات اداری ندارد.طبق این ماده: «اعمال و رفتار خلاف شئون اداری یا شغلی» و «تبعیض یا اعمال غرض در اجرای قوانین و مقررات نسبت به اشخاص» از موارد رسیدگی این نهاد است.با عنایت به این ماده در دادخواست عزیز قاسمزاده علیه وزارت آموزش و پرورش آمده بود که هنوز این نهاد فرق میان تخلف و جرم را نمیداند و در رای صادر شده خود را در مسند قاضی نشانده و از مفاهیمی چون احراز جرم سخن گفته است. با توجه به این نکته برخی استنادات هیئت تخلفات از جمله مصاحبه این معلم با رسانهها در حیطه مدعیالعموم است و در دایره رسیدگی به تخلفات اداری نمیباشد. ضمن اینکه او بابت انجام مصاحبهها مجازات قضایی را تحمل نموده است و هیچ مادهای تصریح بر آن ندارد که آموزش و پرورش هم میتواند مجازات تکمیلی در این باره داشته باشد. پیش از این هیئت تخلفات آموزش و پرورش که باید مدافع جدی اصل ۳۰ و آموزش رایگان باشد با استناد به برگزاری تجمعات معلمان که بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی بوده، این تجمعات را غیرقانونی و سخنرانی عزیز قاسمزاده را در دفاع از آموزش رایگان و معلمان زندانی، ساختارشکن خوانده بود و از آوازخوانی او با اشعار بزرگان، با عنوان مضامین انحرافی یاد کرده بود و حتی در تاریخهایی که اساسا تجمعی برگزار نشده بود، این عنوان اتهامی را به این فعال صنفی معلمان نسبت داده بود. اکنون دیوان عدالت اداری با نقض صریح قانون،به تایید قانونشکنیهای آموزش و پرورش اقدام ورزیده است.
🔸#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران با ابراز ناخرسندی و نگرانی از رویه ناعادلانه پیش رو در دیوان عدالت اداری و جانبداری آشکار این نهاد از تصمیمهای غیرقانونی و معلمستیزانه آموزش و پرورش در تضییع حقوق فعالان صنفی، خواهان تجدیدنظر و بیطرفی این نهاد در رویکرد خود است.
📎 متن کامل و تصویر حکم و دادخواست عزیز قاسمزاده را در لینک زیر ببینید:
https://bit.ly/4cOQloP
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
دیوان عدالت اداری: حکم عزیز قاسم زاده از انفصال دائم به اخراج خفیف تر و با رعایت موازین و مقرارت قانونی است
دیوان عدالت اداری با تایید اخراج عزیز قاسم زاده از سوی هیئت تجدید نظر تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش این مجازات را قانونی و نسبت به رای بدوی که انفصال دائم از خدمات دولتی بوده،مجازاتی با تخفیف خوانده است. در رای صادر شده آمده:«رسيدگی درهيئت تخلفات اداری…
🔴 یادداشت #عزیز_قاسم_زاده پیرامون حکم دیوان عدالت اداری
راهی که میروم و میرویم بر طریقت و طریق رستگاری و منهج عدل پای میفشرد
ساقی به جام عدل بده باده تا گدا
غیرت نیاورد که جهان پربلا کند
حقا کز این غمان برسد مژده امان
گر سالکی به عهد امانت وفا کند
به نام خداوند جان و خرد!
🔸دیوان عدالت، دفتر ناعدالتی خود را گشود و در قانون شکنیهای موجود، گوی رقابت را از همگنان قضایی خود ربود و در آیینی نه برای دادرسی که برای بیداد گستری، حکم اخراج اینجانب را از پریشان خانهی ویران آموزش و پرورش، صادر کرد. آموزشی و پرورشی که هنوز نیاموخته حیطه اختیارات هیئت تخلفاتش رسیدگی به تخلف زیر مجموعهاش است و نه کشف و احراز جرم و دیوانی که هنوز فرق میان این دو و متولیان رسیدگی به آن را نمیداند تا داوری بی طرف در این منازعه باشد، بی شک اگر رأیی جز این صادر میکرد، جای شگفتی مینمود. اما نیک آگاهم که همهی مصائب و ملالی که بر شهروندان و تضییع حقوق آنها میرود، راهی به سوی روشنایی و آزادی و عدالت را برای آینده این مرز و بوم میگشاید؛ روزی که نخستین بار سالها پیش به حراست آموزش و پرورش فراخوانده شدم، در میانهی راه با خویش در سخن بودم که تازه آغاز راه است و باید برای روزهای سختتر و صعبتر آماده باشی و روزی را تصور کنی که در جاهل خانهای که آموزش را به مسلخ و پرورش را به محبس کشیدهاند، دیگر جای تو نباشد.
🔸ایام سپری شد؛ فشارها بیشتر شد و کنسرتهایم یکی پس از دیگری به رغم مجوزها، لغو میشد. اما عاشقی شیوهی رندان بلاکش است و عشاق را باران تیغ اگر از میغ ببارد، راهی به پس ندارند. دستگیری و زندان اتفاق افتاد؛ اما راهی که میروم و میرویم بر طریقت و طریق رستگاری و منهج عدل پای میفشرد و این پافشاری و سماجت را ملال و خستگی از پی نباشد.
🔸در این ملک هر نهادی را که برای داوری قرار دادهاند نمیتواند مستقل باشد؛ به ویژه هر نهادی که برای داوری در دعاوی علیه شهروندان تعبیه شده باشد؛ آنها هیچ یک نمیتوانند استقلال داشته باشند، چرا که هریک از نهادهای موجود باید تأمین کنندهی آرمانی از منظومه فکری مورد وثوق حکومت باشند و در این مسیر گام بگذارند. شورای نگهبان نمیتواند بی طرف باشد، مصلحت نظام نمیتواند بی طرف باشد، قوه قضاییه نمیتواند بی طرف باشد، هیئت تخلفات اداری و دیوان عدالت و دیوان عالی هیچ کدام نمیتوانند بی طرف باشند چون همه باید طرف حکومت و ایدئولوژی ترویج شده آن از هر بام و کوی و برزن باشند.
عزیز قاسمزاده
پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۳
https://bit.ly/3y3qbzP
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسائل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
راهی که میروم و میرویم بر طریقت و طریق رستگاری و منهج عدل پای میفشرد
ساقی به جام عدل بده باده تا گدا
غیرت نیاورد که جهان پربلا کند
حقا کز این غمان برسد مژده امان
گر سالکی به عهد امانت وفا کند
به نام خداوند جان و خرد!
🔸دیوان عدالت، دفتر ناعدالتی خود را گشود و در قانون شکنیهای موجود، گوی رقابت را از همگنان قضایی خود ربود و در آیینی نه برای دادرسی که برای بیداد گستری، حکم اخراج اینجانب را از پریشان خانهی ویران آموزش و پرورش، صادر کرد. آموزشی و پرورشی که هنوز نیاموخته حیطه اختیارات هیئت تخلفاتش رسیدگی به تخلف زیر مجموعهاش است و نه کشف و احراز جرم و دیوانی که هنوز فرق میان این دو و متولیان رسیدگی به آن را نمیداند تا داوری بی طرف در این منازعه باشد، بی شک اگر رأیی جز این صادر میکرد، جای شگفتی مینمود. اما نیک آگاهم که همهی مصائب و ملالی که بر شهروندان و تضییع حقوق آنها میرود، راهی به سوی روشنایی و آزادی و عدالت را برای آینده این مرز و بوم میگشاید؛ روزی که نخستین بار سالها پیش به حراست آموزش و پرورش فراخوانده شدم، در میانهی راه با خویش در سخن بودم که تازه آغاز راه است و باید برای روزهای سختتر و صعبتر آماده باشی و روزی را تصور کنی که در جاهل خانهای که آموزش را به مسلخ و پرورش را به محبس کشیدهاند، دیگر جای تو نباشد.
🔸ایام سپری شد؛ فشارها بیشتر شد و کنسرتهایم یکی پس از دیگری به رغم مجوزها، لغو میشد. اما عاشقی شیوهی رندان بلاکش است و عشاق را باران تیغ اگر از میغ ببارد، راهی به پس ندارند. دستگیری و زندان اتفاق افتاد؛ اما راهی که میروم و میرویم بر طریقت و طریق رستگاری و منهج عدل پای میفشرد و این پافشاری و سماجت را ملال و خستگی از پی نباشد.
🔸در این ملک هر نهادی را که برای داوری قرار دادهاند نمیتواند مستقل باشد؛ به ویژه هر نهادی که برای داوری در دعاوی علیه شهروندان تعبیه شده باشد؛ آنها هیچ یک نمیتوانند استقلال داشته باشند، چرا که هریک از نهادهای موجود باید تأمین کنندهی آرمانی از منظومه فکری مورد وثوق حکومت باشند و در این مسیر گام بگذارند. شورای نگهبان نمیتواند بی طرف باشد، مصلحت نظام نمیتواند بی طرف باشد، قوه قضاییه نمیتواند بی طرف باشد، هیئت تخلفات اداری و دیوان عدالت و دیوان عالی هیچ کدام نمیتوانند بی طرف باشند چون همه باید طرف حکومت و ایدئولوژی ترویج شده آن از هر بام و کوی و برزن باشند.
عزیز قاسمزاده
پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۳
https://bit.ly/3y3qbzP
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسائل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
راهی که میروم و میرویم بر طریقت و طریق رستگاری و منهج عدل پای میفشرد
ساقی به جام عدل بده باده تا گداغیرت نیاورد که جهان پربلا کند حقا کز این غمان برسد مژده امانگر سالکی به عهد امانت وفا کند به نام خداوند جان و خرد! دیوان عدالت، دفتر ناعدالتی خود را گشود و در قانون شکنیهای موجود، گوی رقابت را از همگنان قضایی خود ربود و در…
🔴پیرامون صدور حکم اخراجِ معلم وهنرمند شریف، #عزیز_قاسم_زاده توسط دیوان عدالت و صدور رای اخراج برای دهها معلم و کنشگر صنفی
📌یادداشت رضا مسلمی
🔸سرکوب و ایجاد تنگنا، در تمامی گونههای زیست مدنی و سلطانیزه کردن فضای هستیِ آدمِ ایرانی در اثر ناشنیدن صدای حقیقی منتقدان و دانایان، ضمنِ برهم زدنِ توازنِ وجودی خردگرایی در ذهن جامعهای که در صدد ساخت معنای زندگیِ خویشاست، بیتردید به فاصلهی دولت-ملت، دامن خواهد زد؛ به شیوهای که هر میزان فشارهای نابخردانه بیشتر شود، این گسل بیپایابتر خواهد شد. دار و درفش، زندان، تبعید، انفصال و اخراج از کار، نمونهای اندک از روشمندی دولتهای تمامیتخواه و خشونتمحور است.
🔸اینک که موج سنگینِ اظهار قدرت را بر دوشِ کنشگران صنفی و مدنی کشور نهاده و تعدی و دستاندازی را تا معاشِ این قشر دراز کردهاند، برون دادِ روشنِ تفکرِ محستبوارِ هزاردستانی است که هیچگاه خود را در مقام پاسخگویی قرار نداده و در تمامی اینسالها، «مردم» را رعیت و خود را صاحب حق انگاشتهاند.
🔸چگونه می شود که هر گونه عملِ سندیکایی که حاصل نگاه برابریخواهیِ نخبگان این سرزمین است، از جانب دستگاههای متولی قابل درک نباشد و به گونهایی اصرار ورزانه در پی منکوب کردن عدالت خواهان و آزادی باوران باشند!؟
🔸پرسش این جاست، اگر کسی در این مملکت حق و حقیقت را طلب کند و تمایل به استفاده از ابزارهای مدنی برای زیست بهتر و همه شمول مردم داشتهباشد، بایست چه کند؟کتک بخورد؟ زندان برود؟ از محل کارش اخراج و یا در سکوتی زجرآور به بازی نان و پنیر مشغول شود!؟
🔸دیالکتیک حکومتی که دانایی را نادیده انگارد و عملکرد منتقدان خویش را با سرکوب همه جانبه پاسخ دهد، چیزی جز به جنگ آسیابهای بادی رفتن نبوده و نخواهد بود. وقایع اتفاقیه اخیر که موجب بازداشت، انفرادیهای طولانی مدت، اخراج از کار به واهیترین دلایل و انواع و اقسامِ محدودیت های اجتماعی و اقتصادی برای کنشگران صنفی این موطن شده است، شکلِ مفرطی از استیصال دستگاه تصمیمساز و از بین بردن صدای بلندِ روشنفکری سندیکایی و استواری و پیگیری نگاه مدنی است.
🔸آزار و اذیت یک فرد یا گروه در جامعه به انحای مختلف، بهویژه برای محدود کردن یا جلوگیری از توانایی آنها از داشتن زیست اجتماعی_اقتصادی شایسته، نوع حقیری از سرکوب و پاکسازی ( بخوانید تصفیه) عناصر اصلی جریان فکریِ عدالت طلب است. چه این که این نوع از «تطهیر سازمانی» از همان ابتدای دهه شصت شمسی در کشور، نشانه ایی از نابخردانه نگریستن به فضای حقطلبی و برابریخواهی بوده و تاریخ نشان دادهاست که این راه، جز به ترکستان نخواهد رسید.
🔸سیستم مدیریت کیفیت فشارِ قدرتمداران بر کنشگران صنفی و مدنی به قدری فزونی یافته که ذکر یکان یکان آن در این مقال نمی گنجد. اخیراً صدور حکم قطعی اخراج در دیوان عدالت اداری برای معلم و کنشگر صنفی، #عزیز_قاسم_زاده و اخراج دهها کنشگر صنفی، شکل ضعیفی از سیاست پاکسازی سازمانی است و به قدری نخنما و مضحک است که در قاموسِ حاکمیت کشورهایی چون کره شمالی نیز وجود ندارد. برای آواز خوانیِ هنرمند_آموزگاری شریف، برای پیگیری ارائه خدمات آموزشی رایگان به فرزندان کار، برای بیانِ حقیقت موجود در دستگاه آموزش و پرورش و مافیای آن، برای رعایت کردن مفهوم انسان، برای کنشِ صنفی و مدنی و احقاق حقوق معیشتی و بشری و برای آزادی و صلح چه بسیار زیادی از معلمان، کارگران و دستمزد بگیران و بازنشستگان به تیغِ اخراج و زندان، سرهایشان به طاقِ بیعدالتی کوفته شدهاست.
🔸شکی نیست که یک دست سازی اخیر در سطوح مختلف سیاسی_اجتماعی به نفع نحله حاکم بر کشور از طریق اعمال فشار، سلب مشروعیّت یا در نهایت "حذف" چندصدایی سیاسی و صنفی، شکلی از ناتوانی در حل بحران اجتماعی اقتصادی و فرهنگی جامعه است. تردیدی نیست که این برف، سر باز ایستادن ندارد و با هر گونه جلوگیری و محدودیت فضای فکری آزادی خواهی، نسیم عدالت و انصاف و برابری، همیشه جاری و ساری خواهد ماند…
آدم ز دم سرد، بدی میبیند
از آدم نامرد، بدی میبیند
هر کس که ستم کرد، گرفتار آمد
هر کس که بدی کرد، بدی میبیند
۲۱تیرماه- هزار وچهارصد و سه
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍ارسال اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
📌یادداشت رضا مسلمی
🔸سرکوب و ایجاد تنگنا، در تمامی گونههای زیست مدنی و سلطانیزه کردن فضای هستیِ آدمِ ایرانی در اثر ناشنیدن صدای حقیقی منتقدان و دانایان، ضمنِ برهم زدنِ توازنِ وجودی خردگرایی در ذهن جامعهای که در صدد ساخت معنای زندگیِ خویشاست، بیتردید به فاصلهی دولت-ملت، دامن خواهد زد؛ به شیوهای که هر میزان فشارهای نابخردانه بیشتر شود، این گسل بیپایابتر خواهد شد. دار و درفش، زندان، تبعید، انفصال و اخراج از کار، نمونهای اندک از روشمندی دولتهای تمامیتخواه و خشونتمحور است.
🔸اینک که موج سنگینِ اظهار قدرت را بر دوشِ کنشگران صنفی و مدنی کشور نهاده و تعدی و دستاندازی را تا معاشِ این قشر دراز کردهاند، برون دادِ روشنِ تفکرِ محستبوارِ هزاردستانی است که هیچگاه خود را در مقام پاسخگویی قرار نداده و در تمامی اینسالها، «مردم» را رعیت و خود را صاحب حق انگاشتهاند.
🔸چگونه می شود که هر گونه عملِ سندیکایی که حاصل نگاه برابریخواهیِ نخبگان این سرزمین است، از جانب دستگاههای متولی قابل درک نباشد و به گونهایی اصرار ورزانه در پی منکوب کردن عدالت خواهان و آزادی باوران باشند!؟
🔸پرسش این جاست، اگر کسی در این مملکت حق و حقیقت را طلب کند و تمایل به استفاده از ابزارهای مدنی برای زیست بهتر و همه شمول مردم داشتهباشد، بایست چه کند؟کتک بخورد؟ زندان برود؟ از محل کارش اخراج و یا در سکوتی زجرآور به بازی نان و پنیر مشغول شود!؟
🔸دیالکتیک حکومتی که دانایی را نادیده انگارد و عملکرد منتقدان خویش را با سرکوب همه جانبه پاسخ دهد، چیزی جز به جنگ آسیابهای بادی رفتن نبوده و نخواهد بود. وقایع اتفاقیه اخیر که موجب بازداشت، انفرادیهای طولانی مدت، اخراج از کار به واهیترین دلایل و انواع و اقسامِ محدودیت های اجتماعی و اقتصادی برای کنشگران صنفی این موطن شده است، شکلِ مفرطی از استیصال دستگاه تصمیمساز و از بین بردن صدای بلندِ روشنفکری سندیکایی و استواری و پیگیری نگاه مدنی است.
🔸آزار و اذیت یک فرد یا گروه در جامعه به انحای مختلف، بهویژه برای محدود کردن یا جلوگیری از توانایی آنها از داشتن زیست اجتماعی_اقتصادی شایسته، نوع حقیری از سرکوب و پاکسازی ( بخوانید تصفیه) عناصر اصلی جریان فکریِ عدالت طلب است. چه این که این نوع از «تطهیر سازمانی» از همان ابتدای دهه شصت شمسی در کشور، نشانه ایی از نابخردانه نگریستن به فضای حقطلبی و برابریخواهی بوده و تاریخ نشان دادهاست که این راه، جز به ترکستان نخواهد رسید.
🔸سیستم مدیریت کیفیت فشارِ قدرتمداران بر کنشگران صنفی و مدنی به قدری فزونی یافته که ذکر یکان یکان آن در این مقال نمی گنجد. اخیراً صدور حکم قطعی اخراج در دیوان عدالت اداری برای معلم و کنشگر صنفی، #عزیز_قاسم_زاده و اخراج دهها کنشگر صنفی، شکل ضعیفی از سیاست پاکسازی سازمانی است و به قدری نخنما و مضحک است که در قاموسِ حاکمیت کشورهایی چون کره شمالی نیز وجود ندارد. برای آواز خوانیِ هنرمند_آموزگاری شریف، برای پیگیری ارائه خدمات آموزشی رایگان به فرزندان کار، برای بیانِ حقیقت موجود در دستگاه آموزش و پرورش و مافیای آن، برای رعایت کردن مفهوم انسان، برای کنشِ صنفی و مدنی و احقاق حقوق معیشتی و بشری و برای آزادی و صلح چه بسیار زیادی از معلمان، کارگران و دستمزد بگیران و بازنشستگان به تیغِ اخراج و زندان، سرهایشان به طاقِ بیعدالتی کوفته شدهاست.
🔸شکی نیست که یک دست سازی اخیر در سطوح مختلف سیاسی_اجتماعی به نفع نحله حاکم بر کشور از طریق اعمال فشار، سلب مشروعیّت یا در نهایت "حذف" چندصدایی سیاسی و صنفی، شکلی از ناتوانی در حل بحران اجتماعی اقتصادی و فرهنگی جامعه است. تردیدی نیست که این برف، سر باز ایستادن ندارد و با هر گونه جلوگیری و محدودیت فضای فکری آزادی خواهی، نسیم عدالت و انصاف و برابری، همیشه جاری و ساری خواهد ماند…
آدم ز دم سرد، بدی میبیند
از آدم نامرد، بدی میبیند
هر کس که ستم کرد، گرفتار آمد
هر کس که بدی کرد، بدی میبیند
۲۱تیرماه- هزار وچهارصد و سه
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍ارسال اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:
🆔 @kashowranews
🔴 «ماهی سیاه کوچولو»
یک غزل تقدیم به معلم آزاده، #عزیز_قاسم_زاده
✍️ مهران اکبری قاضی چاکی اشکوری
🔸 در اعتراض به حکم اخراج از صنف تدریس و انفصال دائم از تمام مشاغل دولتی معلم آزاده، موزیسن و هنرمند ارجمند اشکور؛ «استاد عزیز قاسمزاده لیاسی اشکوری»
سَرو آزادم به این تن ها،چه خوش تنها شدن!
وه! چه خوش تنها میان جنگل مولا شدن!
جنگل تعلیم گیلان را درختان صد هزار
سَرو آن تنها تو و باقی، نهال ِ تا شدن!
گر که پشتت بشکند چوب ستم بهتر از آن
دست بر سینه به نزد ظالمان، دولا شدن
باغ آزادی نباشد جای هر خاشاک و خس
سَرو باید بودن و چون گل جهان آرا شدن
درس آزادی نداند صنف تدریس، ای عجب!
بِه اگر خارج ازین اصناف و سندیکا شدن!
تا نخوانده درس آزادی، معلم را چه سود
گر که عمری اوستادی بر«الف» تا «یا» شدن!
ماهیان آبگیر مصلحت را آرزو؛
کِی بوَد ماهی سیاه! چون تو پی دریا شدن!
سوی دریا رفتی از این برکه و لوءلوء شدی
مابقی خوابیده یا لولوی هر لالا شدن!
بحر استبداد را امواج مرگ و اضطرار
ای بسی گم گشتن و مفتون و ناپیدا شدن
گرچه تنها شأن سیمرغست، قاف راستی
لاجرم عزلت بوَد تاوان این عنقا شدن
بند و زندان کِی برَد آزاده را، آزادگی؟
شب نپاید گر که سودا باشدش، یلدا شدن!
اشکور را تو همان «ماهی سیاه کوچکی»
چه گوارا! گر چریکی چون «چه گوارا» شدن
سربلند تی سر «سُماموس» موثان،تی عمر آب
کاش تی هندی وکتن مرداکان و آقا شدن!(گیلکی)
ای «عزیز» تا مرگـ دنیا زنده نام و یاد تو
ای خوشا مانند تو، جاوید و نامیرا شدن
در گِل امروز مانده مردم و«مهران» چه خوش
گر سالک چون «عزیز» در مسلک فردا شدن
📎متن کامل این غزل را همراه یاداشت و توضیحات شاعر در لینک زیر بخوانید
https://bit.ly/3A2nizO
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسائل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
یک غزل تقدیم به معلم آزاده، #عزیز_قاسم_زاده
✍️ مهران اکبری قاضی چاکی اشکوری
🔸 در اعتراض به حکم اخراج از صنف تدریس و انفصال دائم از تمام مشاغل دولتی معلم آزاده، موزیسن و هنرمند ارجمند اشکور؛ «استاد عزیز قاسمزاده لیاسی اشکوری»
سَرو آزادم به این تن ها،چه خوش تنها شدن!
وه! چه خوش تنها میان جنگل مولا شدن!
جنگل تعلیم گیلان را درختان صد هزار
سَرو آن تنها تو و باقی، نهال ِ تا شدن!
گر که پشتت بشکند چوب ستم بهتر از آن
دست بر سینه به نزد ظالمان، دولا شدن
باغ آزادی نباشد جای هر خاشاک و خس
سَرو باید بودن و چون گل جهان آرا شدن
درس آزادی نداند صنف تدریس، ای عجب!
بِه اگر خارج ازین اصناف و سندیکا شدن!
تا نخوانده درس آزادی، معلم را چه سود
گر که عمری اوستادی بر«الف» تا «یا» شدن!
ماهیان آبگیر مصلحت را آرزو؛
کِی بوَد ماهی سیاه! چون تو پی دریا شدن!
سوی دریا رفتی از این برکه و لوءلوء شدی
مابقی خوابیده یا لولوی هر لالا شدن!
بحر استبداد را امواج مرگ و اضطرار
ای بسی گم گشتن و مفتون و ناپیدا شدن
گرچه تنها شأن سیمرغست، قاف راستی
لاجرم عزلت بوَد تاوان این عنقا شدن
بند و زندان کِی برَد آزاده را، آزادگی؟
شب نپاید گر که سودا باشدش، یلدا شدن!
اشکور را تو همان «ماهی سیاه کوچکی»
چه گوارا! گر چریکی چون «چه گوارا» شدن
سربلند تی سر «سُماموس» موثان،تی عمر آب
کاش تی هندی وکتن مرداکان و آقا شدن!(گیلکی)
ای «عزیز» تا مرگـ دنیا زنده نام و یاد تو
ای خوشا مانند تو، جاوید و نامیرا شدن
در گِل امروز مانده مردم و«مهران» چه خوش
گر سالک چون «عزیز» در مسلک فردا شدن
📎متن کامل این غزل را همراه یاداشت و توضیحات شاعر در لینک زیر بخوانید
https://bit.ly/3A2nizO
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسائل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
«ماهی سیاه کوچولو» یک غزل تقدیم به معلم آزاده، عزیز قاسم زاده
در اعتراض به حکم اخراج از صنف تدریس و انفصال دائم از تمام مشاغل دولتی معلم آزاده، موزیسن و هنرمند ارجمند اشکور؛ «استاد عزیز قاسمزاده لیاسی اشکوری». بی شک با اخراج این کنشگر بزرگ فرهنگی گیلان از چرخه آموزش عالی، آنهم بعد از ۲۵ سال تدریس، وزرات آموزش و پرورش…
🔴 چرا #رسول_بداقی، رسول کنشگران صنفی ایران است؟
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
🔸۱- رسول بداقی بیشترین هزینه را در عرصه صنفی طی نزدیک به دو دهه و اندی پرداخت کرده اما هرگز لحظهای این هزینههای پی در پی و ناتمام را معیاری برای حقانیت و مرجعیت خود بر دیگری قرار نداده است.
🔸۲- حقیقت مبتنی بر واقعیت این است که نسبت حضور بداقی در لحظات حساس به شکلهای مختلف همیشه حضوری پر رنگ، اثرگذار و آموزگارانه بوده است. از تلاش برای تشکل سازی در نقاط مختلف کشور درست در لحظاتی که به علت خطرها و هزینهها، عدهای با لحاظ کردن ملاحظات مختلف و حساب و کتابها یا به انفعال یا به سکوت و یا به دنبال یافتن راهی برای کاری در آینده بودند تا از احتضار به وجود آمده بجهند، این رسول بداقی بود که از تولید محتوای آموزشی تا انجام مصاحبه و حضور میدانی و بیان مواضع همیشه شفاف و شجاعانه و تلاش برای ایجاد یک تشکل تازه در جاهای مختلف کشور، چهرهای خستگی ناپذیر و تعطیل برندار از کنشگری صنفی را به همگان آموخت. این ویژگی او یعنی حرکت در درون ناشناختگیها، تفاوت او را با انواع دیگر کنشگری مشخص میکند. مراد از ناشناختگیها در اینجا همه لحظات تیره و تار و مبهمی است که هر ذهنی قادر به خلق راهبرد در این هنگامهها برای عبور نیست. بیشترین انفعالها مربوط به زمانی است که فشارها به حداکثر خود برسد. انفعال و کناره گیری و عقب نشستن در چنین مواردی امری عقلانی برای بقای تشکیلات تلقی میشود. ممکن است این سخن دلایل منطقی خود را داشته باشد اما از سوی دیگر بقای تشکلها با حفظ میراث و هویت حقیقی خود نیازمند مردان و زنان شجاعی است که در این لحظات بر سر آرمانها بمانند و بر آن پای فشرند. بداقی نشان داده که در این لحظات نه تنها به پاشیدگی ذهنی دچار نمیشود که از قضا مسیرها را با آگاهی توام با مقاومت طی میکند و به تکثیر شجاعت یاری میرساند.
🔸۳- شجاعت منحصر به فرد بداقی، شاید چنین تلقی ایجاد کند که او در کار جمعی قادر به توافق با دیگر نیروهای عقبتر از خود نباشد اما نگاه سندیکالیستی بداقی به حرکت صنفی و تأکید همیشگی او بر تمایز کنشگری از ساحت سیاسی، که به آن باور عمیق داشت، موجب میشد که او مدام بر این نکته تاکید کند که ساختار احزاب سیاسی بر نگاه دبیرکلهای آن بنا شده و عملا روند تصمیمها در آن اغلب دموکراتیک نیست، اما نگاه اصناف بر آرای جمعی نمایندگان تشکلها است و حرکت جمعی در اصناف همواره وفادار به اصل نصف به علاوه یک است.
🔸۴- رسول نگاه محفلی و افقهای کوچک را نمیپذیرفت و از همین رو لحظهای آرام و قرار نداشت تا به معلمان کشور روح حرکت جمعی حق طلبانهی عدالت محور را بیاموزد. از همین رو او بر آن بود که تشکلها باید دیدگاههای واقعی کنشگران صنفی را نمایندگی کنند. برخی از نمایندگان تشکلها میخواهند نمایندگی دیدگاههای بسیاری از معلمانی را داشته باشند که اساسا اهل کنشگری نیستند و به این دایره ورود نکردهاند. اما تشکلها و نمایندگان آن باید، دیدگاههای جمعی کنشگران صنفی را نمایندگی کنند و پوشش دهند. از همین رو برخی از تشکلها که در اوج تجمعات معلمان رأیشان نسبت به تجمع بر خلاف بدنهای بود که ادعای نمایندگی آنها را داشتند، رسول بداقی به آنها میگفت حق بدنه است که از نظر و آرای شما مطلع باشد و نمیتوان با پنهان کردن نظر، خود را نماینده معلمانی دانست که رأیی بر خلاف نظر و دیدگاه آنها میدهید و در عین حال میخواهید در خوشه چینی توفیقهای تجمع با وجود مخالفت با تجمع، خود را شریک بدانید. این نگاه رسول هم حاکی از شفافیت اندیشی او و صداقت و یکرنگی او است.
🔸۵- رسول بداقی اهل مرید پروری و باند بازیهای پشت صحنهای و سیاست بازی برای نمایاندن خود نیست. او در تمام این سالها به تعبیر درست تقی رحمانی، یک کارگر- معلم بوده و در سالهای بعد از هفت سال زندان بدون مرخصی و اخراج از آموزش و پرورش، لحظات زیادی را با کارگری سپری نموده است.
🔸۶- دغدغه رسول برای داشتن رسانه و تولید محتوا به خاطر بضاعتهای اندک در کار صنفی، موجب شد که او دورههای آموزشی عکاسی و تدوین و فیلمبرداری را طی کند او ساعتها برای ساخت کلیپهای آموزشی وقت و فرصت میگذاشت. به معنی واقعی کلمه تفاوت او با بسیارانی در این است که عدهی بسیاری از ما مشغول تفریح صنفی هستیم و رسول بداقی به مبارزه صنفی مشغول بود. مراد از تفریح صنفی این است که همه کارهای روزمره و زندگی را انجام میدهیم و برای تفریح روحی و روانی خود، کار صنفی را هم در کنار خود داریم اما رسول تمام زندگیش را...
📎 متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3zTaID5
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍ارتباط با ادمین 👇
🆔 @kashowranews
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
🔸۱- رسول بداقی بیشترین هزینه را در عرصه صنفی طی نزدیک به دو دهه و اندی پرداخت کرده اما هرگز لحظهای این هزینههای پی در پی و ناتمام را معیاری برای حقانیت و مرجعیت خود بر دیگری قرار نداده است.
🔸۲- حقیقت مبتنی بر واقعیت این است که نسبت حضور بداقی در لحظات حساس به شکلهای مختلف همیشه حضوری پر رنگ، اثرگذار و آموزگارانه بوده است. از تلاش برای تشکل سازی در نقاط مختلف کشور درست در لحظاتی که به علت خطرها و هزینهها، عدهای با لحاظ کردن ملاحظات مختلف و حساب و کتابها یا به انفعال یا به سکوت و یا به دنبال یافتن راهی برای کاری در آینده بودند تا از احتضار به وجود آمده بجهند، این رسول بداقی بود که از تولید محتوای آموزشی تا انجام مصاحبه و حضور میدانی و بیان مواضع همیشه شفاف و شجاعانه و تلاش برای ایجاد یک تشکل تازه در جاهای مختلف کشور، چهرهای خستگی ناپذیر و تعطیل برندار از کنشگری صنفی را به همگان آموخت. این ویژگی او یعنی حرکت در درون ناشناختگیها، تفاوت او را با انواع دیگر کنشگری مشخص میکند. مراد از ناشناختگیها در اینجا همه لحظات تیره و تار و مبهمی است که هر ذهنی قادر به خلق راهبرد در این هنگامهها برای عبور نیست. بیشترین انفعالها مربوط به زمانی است که فشارها به حداکثر خود برسد. انفعال و کناره گیری و عقب نشستن در چنین مواردی امری عقلانی برای بقای تشکیلات تلقی میشود. ممکن است این سخن دلایل منطقی خود را داشته باشد اما از سوی دیگر بقای تشکلها با حفظ میراث و هویت حقیقی خود نیازمند مردان و زنان شجاعی است که در این لحظات بر سر آرمانها بمانند و بر آن پای فشرند. بداقی نشان داده که در این لحظات نه تنها به پاشیدگی ذهنی دچار نمیشود که از قضا مسیرها را با آگاهی توام با مقاومت طی میکند و به تکثیر شجاعت یاری میرساند.
🔸۳- شجاعت منحصر به فرد بداقی، شاید چنین تلقی ایجاد کند که او در کار جمعی قادر به توافق با دیگر نیروهای عقبتر از خود نباشد اما نگاه سندیکالیستی بداقی به حرکت صنفی و تأکید همیشگی او بر تمایز کنشگری از ساحت سیاسی، که به آن باور عمیق داشت، موجب میشد که او مدام بر این نکته تاکید کند که ساختار احزاب سیاسی بر نگاه دبیرکلهای آن بنا شده و عملا روند تصمیمها در آن اغلب دموکراتیک نیست، اما نگاه اصناف بر آرای جمعی نمایندگان تشکلها است و حرکت جمعی در اصناف همواره وفادار به اصل نصف به علاوه یک است.
🔸۴- رسول نگاه محفلی و افقهای کوچک را نمیپذیرفت و از همین رو لحظهای آرام و قرار نداشت تا به معلمان کشور روح حرکت جمعی حق طلبانهی عدالت محور را بیاموزد. از همین رو او بر آن بود که تشکلها باید دیدگاههای واقعی کنشگران صنفی را نمایندگی کنند. برخی از نمایندگان تشکلها میخواهند نمایندگی دیدگاههای بسیاری از معلمانی را داشته باشند که اساسا اهل کنشگری نیستند و به این دایره ورود نکردهاند. اما تشکلها و نمایندگان آن باید، دیدگاههای جمعی کنشگران صنفی را نمایندگی کنند و پوشش دهند. از همین رو برخی از تشکلها که در اوج تجمعات معلمان رأیشان نسبت به تجمع بر خلاف بدنهای بود که ادعای نمایندگی آنها را داشتند، رسول بداقی به آنها میگفت حق بدنه است که از نظر و آرای شما مطلع باشد و نمیتوان با پنهان کردن نظر، خود را نماینده معلمانی دانست که رأیی بر خلاف نظر و دیدگاه آنها میدهید و در عین حال میخواهید در خوشه چینی توفیقهای تجمع با وجود مخالفت با تجمع، خود را شریک بدانید. این نگاه رسول هم حاکی از شفافیت اندیشی او و صداقت و یکرنگی او است.
🔸۵- رسول بداقی اهل مرید پروری و باند بازیهای پشت صحنهای و سیاست بازی برای نمایاندن خود نیست. او در تمام این سالها به تعبیر درست تقی رحمانی، یک کارگر- معلم بوده و در سالهای بعد از هفت سال زندان بدون مرخصی و اخراج از آموزش و پرورش، لحظات زیادی را با کارگری سپری نموده است.
🔸۶- دغدغه رسول برای داشتن رسانه و تولید محتوا به خاطر بضاعتهای اندک در کار صنفی، موجب شد که او دورههای آموزشی عکاسی و تدوین و فیلمبرداری را طی کند او ساعتها برای ساخت کلیپهای آموزشی وقت و فرصت میگذاشت. به معنی واقعی کلمه تفاوت او با بسیارانی در این است که عدهی بسیاری از ما مشغول تفریح صنفی هستیم و رسول بداقی به مبارزه صنفی مشغول بود. مراد از تفریح صنفی این است که همه کارهای روزمره و زندگی را انجام میدهیم و برای تفریح روحی و روانی خود، کار صنفی را هم در کنار خود داریم اما رسول تمام زندگیش را...
📎 متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3zTaID5
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍ارتباط با ادمین 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
چرا رسول بداقی، رسول کنشگران صنفی ایران است؟
۱- رسول بداقی بیشترین هزینه را در عرصه صنفی طی نزدیک به دو دهه و اندی پرداخت کرده اما هرگز لحظهای این هزینههای پی در پی و ناتمام را معیاری برای حقانیت و مرجعیت خود بر دیگری قرار نداده است. ۲- حقیقت مبتنی بر واقعیت این است که نسبت حضور بداقی در لحظات حساس…
🔴 عمل جراحی #عزیز_قاسم_زاده
🔸 در پی آزمایشات گوناگون پزشکی #عزیز_قاسم_زاده طی مدت پس از آزادی از زندان، ایشان چهارشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۳ در بیمارستان بستری شد و پنج شنبه ۴ مرداد تحت عمل جراحی قرار گرفت. طبق گفته پزشک و کادر درمان، عزیز قاسم زاده باید چند روز بستری باشد.
🔸#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران برای این معلم هنرمند و کنشگر صنفی آرزوی بهبودی و سلامت عاجل دارد. همچنین این شورا بار دیگر مراتب اعتراض خود را نسبت به اخلال مسئولان قضایی در روند درمان این معلم شریف اعلام مینماید.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔸 در پی آزمایشات گوناگون پزشکی #عزیز_قاسم_زاده طی مدت پس از آزادی از زندان، ایشان چهارشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۳ در بیمارستان بستری شد و پنج شنبه ۴ مرداد تحت عمل جراحی قرار گرفت. طبق گفته پزشک و کادر درمان، عزیز قاسم زاده باید چند روز بستری باشد.
🔸#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران برای این معلم هنرمند و کنشگر صنفی آرزوی بهبودی و سلامت عاجل دارد. همچنین این شورا بار دیگر مراتب اعتراض خود را نسبت به اخلال مسئولان قضایی در روند درمان این معلم شریف اعلام مینماید.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 یونس آزادبر،عزیز قاسمزاده ،عباس حقگو و پیمان سکوتی خواستار پایان اعتصاب غذای حافظ فروحی و منوچهر فلاح شدند
دوستان ارجمند و درد کشیده آقایان #حافظ_فروحی و #منوچهر_فلاح:
🔸امروز که این نامه را برای شما می نویسیم ۱۲ شبانه روز است که شما دو نفر در اعتراض به بلاتکلیفی و قانون شکنی چاره را تنها در سپردن جسم و جان پر درد خود به فروبستن از غذا یافته اید.پرسش اینجاست که بر چه ساز و کار و مبنایی می توان یک زندانی را بیش از ۱۳ ماه بلاتکلیف گذاشت و زندانی دیگری را علی رغم صدور حکم همچنان بلاتکلیف نگه داشت؟ پرونده منوچهر فلاح علی رغم طی همه مراحل قانونی در شهریور ۱۴۰۲ و صدور وثیقه، بنا به دلایل نامشخص تا هم اکنون همچنان در بازپرسی مانده و گفته می شود که تحقیقات پایان نیافته این در حالی است که محکومیت او در پرونده دیگری، در پایان اردیبهشت ۱۴۰۳ به اتمام رسیده و او به خاطر این بلاتکلیفی، اکنون ناچار شده دست به اعتصاب غذا بزند.حافظ فروحی که در هر دو پرونده دادگاه انقلاب و کیفری رای خود را گرفته به همراه آقایان #آرمان_صدقی و #مهدی_میرزایی همچنان زندانی است.
🔸مسئولان دادگستری #گیلان چه توجیهی دارند که یک زندانی را در حالت بلاتکلیفی و زندانی دیگری را علی رغم صدور حکم همچنان در زندان نگه می دارند تا آنان مجبور شوند از طریق اعتصاب غذا صدای خود را به گوش همه برسانند.آیا در موازین دادرسی،کمترین وجاهت قانونی برای این امر می توان یافت؟
🔸ما ضمن نگرانی شدید از اعتصاب غذای دوستان و هم بندی های سابقمان آقای حافظ فروحی و منوچهر فلاح با توجه به مشکلات معدوی هر دو زندانی،از مقامات قضایی استان انتظار داریم تا با تمهیدات قانونی شرایط آزادی آقایان فروحی و فلاح و دو زندانی دیگر آقایان صدقی و میرزایی را از #زندان_لاکان_رشت فراهم آوردند.
🔸از دوستان هم بندی سابق خود آقایان حافظ فروحی و منوچهر فلاح می خواهیم با توجه به نگرانی های عمیقی که این اعتصاب برای سلامتی هر دو در پی داشته، به اعتصاب خود پایان دهند و از همه رنجوران و دردمندان می خواهیم که صدای زندانیان بی گناه و بی پناهی چون حافظ فروحی و منوچهر فلاح باشند و آنان را از یاد نبرند.
هم بندیهای سابق شما:
#یونس_آزادبر
#عزیز_قاسم_زاده
#عباس_حقگو
#پیمان_سکوتی
جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳
https://bit.ly/FreeHafezForouhiandManoucherFalah
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
دوستان ارجمند و درد کشیده آقایان #حافظ_فروحی و #منوچهر_فلاح:
🔸امروز که این نامه را برای شما می نویسیم ۱۲ شبانه روز است که شما دو نفر در اعتراض به بلاتکلیفی و قانون شکنی چاره را تنها در سپردن جسم و جان پر درد خود به فروبستن از غذا یافته اید.پرسش اینجاست که بر چه ساز و کار و مبنایی می توان یک زندانی را بیش از ۱۳ ماه بلاتکلیف گذاشت و زندانی دیگری را علی رغم صدور حکم همچنان بلاتکلیف نگه داشت؟ پرونده منوچهر فلاح علی رغم طی همه مراحل قانونی در شهریور ۱۴۰۲ و صدور وثیقه، بنا به دلایل نامشخص تا هم اکنون همچنان در بازپرسی مانده و گفته می شود که تحقیقات پایان نیافته این در حالی است که محکومیت او در پرونده دیگری، در پایان اردیبهشت ۱۴۰۳ به اتمام رسیده و او به خاطر این بلاتکلیفی، اکنون ناچار شده دست به اعتصاب غذا بزند.حافظ فروحی که در هر دو پرونده دادگاه انقلاب و کیفری رای خود را گرفته به همراه آقایان #آرمان_صدقی و #مهدی_میرزایی همچنان زندانی است.
🔸مسئولان دادگستری #گیلان چه توجیهی دارند که یک زندانی را در حالت بلاتکلیفی و زندانی دیگری را علی رغم صدور حکم همچنان در زندان نگه می دارند تا آنان مجبور شوند از طریق اعتصاب غذا صدای خود را به گوش همه برسانند.آیا در موازین دادرسی،کمترین وجاهت قانونی برای این امر می توان یافت؟
🔸ما ضمن نگرانی شدید از اعتصاب غذای دوستان و هم بندی های سابقمان آقای حافظ فروحی و منوچهر فلاح با توجه به مشکلات معدوی هر دو زندانی،از مقامات قضایی استان انتظار داریم تا با تمهیدات قانونی شرایط آزادی آقایان فروحی و فلاح و دو زندانی دیگر آقایان صدقی و میرزایی را از #زندان_لاکان_رشت فراهم آوردند.
🔸از دوستان هم بندی سابق خود آقایان حافظ فروحی و منوچهر فلاح می خواهیم با توجه به نگرانی های عمیقی که این اعتصاب برای سلامتی هر دو در پی داشته، به اعتصاب خود پایان دهند و از همه رنجوران و دردمندان می خواهیم که صدای زندانیان بی گناه و بی پناهی چون حافظ فروحی و منوچهر فلاح باشند و آنان را از یاد نبرند.
هم بندیهای سابق شما:
#یونس_آزادبر
#عزیز_قاسم_زاده
#عباس_حقگو
#پیمان_سکوتی
جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳
https://bit.ly/FreeHafezForouhiandManoucherFalah
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
یونس آزادبر،عزیز قاسمزاده ،عباس حقگو و پیمان سکوتی خواستار پایان اعتصاب غذای حافظ فروحی و منوچهر فلاح شدند
دوستان ارجمند و درد کشیده آقایان حافظ فروحی و منوچهر فلاح: امروز که این نامه را برای شما می نویسیم ۱۲ شبانه روز است که شما دو نفر در اعتراض به بلاتکلیفی و قانون شکنی چاره را تنها در سپردن جسم و جان پر درد خود به فروبستن از غذا یافته اید.پرسش اینجاست که بر…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM