🔴 «ماهی سیاه کوچولو»
یک غزل تقدیم به معلم آزاده، #عزیز_قاسم_زاده
✍️ مهران اکبری قاضی چاکی اشکوری
🔸 در اعتراض به حکم اخراج از صنف تدریس و انفصال دائم از تمام مشاغل دولتی معلم آزاده، موزیسن و هنرمند ارجمند اشکور؛ «استاد عزیز قاسمزاده لیاسی اشکوری»
سَرو آزادم به این تن ها،چه خوش تنها شدن!
وه! چه خوش تنها میان جنگل مولا شدن!
جنگل تعلیم گیلان را درختان صد هزار
سَرو آن تنها تو و باقی، نهال ِ تا شدن!
گر که پشتت بشکند چوب ستم بهتر از آن
دست بر سینه به نزد ظالمان، دولا شدن
باغ آزادی نباشد جای هر خاشاک و خس
سَرو باید بودن و چون گل جهان آرا شدن
درس آزادی نداند صنف تدریس، ای عجب!
بِه اگر خارج ازین اصناف و سندیکا شدن!
تا نخوانده درس آزادی، معلم را چه سود
گر که عمری اوستادی بر«الف» تا «یا» شدن!
ماهیان آبگیر مصلحت را آرزو؛
کِی بوَد ماهی سیاه! چون تو پی دریا شدن!
سوی دریا رفتی از این برکه و لوءلوء شدی
مابقی خوابیده یا لولوی هر لالا شدن!
بحر استبداد را امواج مرگ و اضطرار
ای بسی گم گشتن و مفتون و ناپیدا شدن
گرچه تنها شأن سیمرغست، قاف راستی
لاجرم عزلت بوَد تاوان این عنقا شدن
بند و زندان کِی برَد آزاده را، آزادگی؟
شب نپاید گر که سودا باشدش، یلدا شدن!
اشکور را تو همان «ماهی سیاه کوچکی»
چه گوارا! گر چریکی چون «چه گوارا» شدن
سربلند تی سر «سُماموس» موثان،تی عمر آب
کاش تی هندی وکتن مرداکان و آقا شدن!(گیلکی)
ای «عزیز» تا مرگـ دنیا زنده نام و یاد تو
ای خوشا مانند تو، جاوید و نامیرا شدن
در گِل امروز مانده مردم و«مهران» چه خوش
گر سالک چون «عزیز» در مسلک فردا شدن
📎متن کامل این غزل را همراه یاداشت و توضیحات شاعر در لینک زیر بخوانید
https://bit.ly/3A2nizO
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسائل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
یک غزل تقدیم به معلم آزاده، #عزیز_قاسم_زاده
✍️ مهران اکبری قاضی چاکی اشکوری
🔸 در اعتراض به حکم اخراج از صنف تدریس و انفصال دائم از تمام مشاغل دولتی معلم آزاده، موزیسن و هنرمند ارجمند اشکور؛ «استاد عزیز قاسمزاده لیاسی اشکوری»
سَرو آزادم به این تن ها،چه خوش تنها شدن!
وه! چه خوش تنها میان جنگل مولا شدن!
جنگل تعلیم گیلان را درختان صد هزار
سَرو آن تنها تو و باقی، نهال ِ تا شدن!
گر که پشتت بشکند چوب ستم بهتر از آن
دست بر سینه به نزد ظالمان، دولا شدن
باغ آزادی نباشد جای هر خاشاک و خس
سَرو باید بودن و چون گل جهان آرا شدن
درس آزادی نداند صنف تدریس، ای عجب!
بِه اگر خارج ازین اصناف و سندیکا شدن!
تا نخوانده درس آزادی، معلم را چه سود
گر که عمری اوستادی بر«الف» تا «یا» شدن!
ماهیان آبگیر مصلحت را آرزو؛
کِی بوَد ماهی سیاه! چون تو پی دریا شدن!
سوی دریا رفتی از این برکه و لوءلوء شدی
مابقی خوابیده یا لولوی هر لالا شدن!
بحر استبداد را امواج مرگ و اضطرار
ای بسی گم گشتن و مفتون و ناپیدا شدن
گرچه تنها شأن سیمرغست، قاف راستی
لاجرم عزلت بوَد تاوان این عنقا شدن
بند و زندان کِی برَد آزاده را، آزادگی؟
شب نپاید گر که سودا باشدش، یلدا شدن!
اشکور را تو همان «ماهی سیاه کوچکی»
چه گوارا! گر چریکی چون «چه گوارا» شدن
سربلند تی سر «سُماموس» موثان،تی عمر آب
کاش تی هندی وکتن مرداکان و آقا شدن!(گیلکی)
ای «عزیز» تا مرگـ دنیا زنده نام و یاد تو
ای خوشا مانند تو، جاوید و نامیرا شدن
در گِل امروز مانده مردم و«مهران» چه خوش
گر سالک چون «عزیز» در مسلک فردا شدن
📎متن کامل این غزل را همراه یاداشت و توضیحات شاعر در لینک زیر بخوانید
https://bit.ly/3A2nizO
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسائل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
«ماهی سیاه کوچولو» یک غزل تقدیم به معلم آزاده، عزیز قاسم زاده
در اعتراض به حکم اخراج از صنف تدریس و انفصال دائم از تمام مشاغل دولتی معلم آزاده، موزیسن و هنرمند ارجمند اشکور؛ «استاد عزیز قاسمزاده لیاسی اشکوری». بی شک با اخراج این کنشگر بزرگ فرهنگی گیلان از چرخه آموزش عالی، آنهم بعد از ۲۵ سال تدریس، وزرات آموزش و پرورش…
🔴 چرا #رسول_بداقی، رسول کنشگران صنفی ایران است؟
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
🔸۱- رسول بداقی بیشترین هزینه را در عرصه صنفی طی نزدیک به دو دهه و اندی پرداخت کرده اما هرگز لحظهای این هزینههای پی در پی و ناتمام را معیاری برای حقانیت و مرجعیت خود بر دیگری قرار نداده است.
🔸۲- حقیقت مبتنی بر واقعیت این است که نسبت حضور بداقی در لحظات حساس به شکلهای مختلف همیشه حضوری پر رنگ، اثرگذار و آموزگارانه بوده است. از تلاش برای تشکل سازی در نقاط مختلف کشور درست در لحظاتی که به علت خطرها و هزینهها، عدهای با لحاظ کردن ملاحظات مختلف و حساب و کتابها یا به انفعال یا به سکوت و یا به دنبال یافتن راهی برای کاری در آینده بودند تا از احتضار به وجود آمده بجهند، این رسول بداقی بود که از تولید محتوای آموزشی تا انجام مصاحبه و حضور میدانی و بیان مواضع همیشه شفاف و شجاعانه و تلاش برای ایجاد یک تشکل تازه در جاهای مختلف کشور، چهرهای خستگی ناپذیر و تعطیل برندار از کنشگری صنفی را به همگان آموخت. این ویژگی او یعنی حرکت در درون ناشناختگیها، تفاوت او را با انواع دیگر کنشگری مشخص میکند. مراد از ناشناختگیها در اینجا همه لحظات تیره و تار و مبهمی است که هر ذهنی قادر به خلق راهبرد در این هنگامهها برای عبور نیست. بیشترین انفعالها مربوط به زمانی است که فشارها به حداکثر خود برسد. انفعال و کناره گیری و عقب نشستن در چنین مواردی امری عقلانی برای بقای تشکیلات تلقی میشود. ممکن است این سخن دلایل منطقی خود را داشته باشد اما از سوی دیگر بقای تشکلها با حفظ میراث و هویت حقیقی خود نیازمند مردان و زنان شجاعی است که در این لحظات بر سر آرمانها بمانند و بر آن پای فشرند. بداقی نشان داده که در این لحظات نه تنها به پاشیدگی ذهنی دچار نمیشود که از قضا مسیرها را با آگاهی توام با مقاومت طی میکند و به تکثیر شجاعت یاری میرساند.
🔸۳- شجاعت منحصر به فرد بداقی، شاید چنین تلقی ایجاد کند که او در کار جمعی قادر به توافق با دیگر نیروهای عقبتر از خود نباشد اما نگاه سندیکالیستی بداقی به حرکت صنفی و تأکید همیشگی او بر تمایز کنشگری از ساحت سیاسی، که به آن باور عمیق داشت، موجب میشد که او مدام بر این نکته تاکید کند که ساختار احزاب سیاسی بر نگاه دبیرکلهای آن بنا شده و عملا روند تصمیمها در آن اغلب دموکراتیک نیست، اما نگاه اصناف بر آرای جمعی نمایندگان تشکلها است و حرکت جمعی در اصناف همواره وفادار به اصل نصف به علاوه یک است.
🔸۴- رسول نگاه محفلی و افقهای کوچک را نمیپذیرفت و از همین رو لحظهای آرام و قرار نداشت تا به معلمان کشور روح حرکت جمعی حق طلبانهی عدالت محور را بیاموزد. از همین رو او بر آن بود که تشکلها باید دیدگاههای واقعی کنشگران صنفی را نمایندگی کنند. برخی از نمایندگان تشکلها میخواهند نمایندگی دیدگاههای بسیاری از معلمانی را داشته باشند که اساسا اهل کنشگری نیستند و به این دایره ورود نکردهاند. اما تشکلها و نمایندگان آن باید، دیدگاههای جمعی کنشگران صنفی را نمایندگی کنند و پوشش دهند. از همین رو برخی از تشکلها که در اوج تجمعات معلمان رأیشان نسبت به تجمع بر خلاف بدنهای بود که ادعای نمایندگی آنها را داشتند، رسول بداقی به آنها میگفت حق بدنه است که از نظر و آرای شما مطلع باشد و نمیتوان با پنهان کردن نظر، خود را نماینده معلمانی دانست که رأیی بر خلاف نظر و دیدگاه آنها میدهید و در عین حال میخواهید در خوشه چینی توفیقهای تجمع با وجود مخالفت با تجمع، خود را شریک بدانید. این نگاه رسول هم حاکی از شفافیت اندیشی او و صداقت و یکرنگی او است.
🔸۵- رسول بداقی اهل مرید پروری و باند بازیهای پشت صحنهای و سیاست بازی برای نمایاندن خود نیست. او در تمام این سالها به تعبیر درست تقی رحمانی، یک کارگر- معلم بوده و در سالهای بعد از هفت سال زندان بدون مرخصی و اخراج از آموزش و پرورش، لحظات زیادی را با کارگری سپری نموده است.
🔸۶- دغدغه رسول برای داشتن رسانه و تولید محتوا به خاطر بضاعتهای اندک در کار صنفی، موجب شد که او دورههای آموزشی عکاسی و تدوین و فیلمبرداری را طی کند او ساعتها برای ساخت کلیپهای آموزشی وقت و فرصت میگذاشت. به معنی واقعی کلمه تفاوت او با بسیارانی در این است که عدهی بسیاری از ما مشغول تفریح صنفی هستیم و رسول بداقی به مبارزه صنفی مشغول بود. مراد از تفریح صنفی این است که همه کارهای روزمره و زندگی را انجام میدهیم و برای تفریح روحی و روانی خود، کار صنفی را هم در کنار خود داریم اما رسول تمام زندگیش را...
📎 متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3zTaID5
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍ارتباط با ادمین 👇
🆔 @kashowranews
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
🔸۱- رسول بداقی بیشترین هزینه را در عرصه صنفی طی نزدیک به دو دهه و اندی پرداخت کرده اما هرگز لحظهای این هزینههای پی در پی و ناتمام را معیاری برای حقانیت و مرجعیت خود بر دیگری قرار نداده است.
🔸۲- حقیقت مبتنی بر واقعیت این است که نسبت حضور بداقی در لحظات حساس به شکلهای مختلف همیشه حضوری پر رنگ، اثرگذار و آموزگارانه بوده است. از تلاش برای تشکل سازی در نقاط مختلف کشور درست در لحظاتی که به علت خطرها و هزینهها، عدهای با لحاظ کردن ملاحظات مختلف و حساب و کتابها یا به انفعال یا به سکوت و یا به دنبال یافتن راهی برای کاری در آینده بودند تا از احتضار به وجود آمده بجهند، این رسول بداقی بود که از تولید محتوای آموزشی تا انجام مصاحبه و حضور میدانی و بیان مواضع همیشه شفاف و شجاعانه و تلاش برای ایجاد یک تشکل تازه در جاهای مختلف کشور، چهرهای خستگی ناپذیر و تعطیل برندار از کنشگری صنفی را به همگان آموخت. این ویژگی او یعنی حرکت در درون ناشناختگیها، تفاوت او را با انواع دیگر کنشگری مشخص میکند. مراد از ناشناختگیها در اینجا همه لحظات تیره و تار و مبهمی است که هر ذهنی قادر به خلق راهبرد در این هنگامهها برای عبور نیست. بیشترین انفعالها مربوط به زمانی است که فشارها به حداکثر خود برسد. انفعال و کناره گیری و عقب نشستن در چنین مواردی امری عقلانی برای بقای تشکیلات تلقی میشود. ممکن است این سخن دلایل منطقی خود را داشته باشد اما از سوی دیگر بقای تشکلها با حفظ میراث و هویت حقیقی خود نیازمند مردان و زنان شجاعی است که در این لحظات بر سر آرمانها بمانند و بر آن پای فشرند. بداقی نشان داده که در این لحظات نه تنها به پاشیدگی ذهنی دچار نمیشود که از قضا مسیرها را با آگاهی توام با مقاومت طی میکند و به تکثیر شجاعت یاری میرساند.
🔸۳- شجاعت منحصر به فرد بداقی، شاید چنین تلقی ایجاد کند که او در کار جمعی قادر به توافق با دیگر نیروهای عقبتر از خود نباشد اما نگاه سندیکالیستی بداقی به حرکت صنفی و تأکید همیشگی او بر تمایز کنشگری از ساحت سیاسی، که به آن باور عمیق داشت، موجب میشد که او مدام بر این نکته تاکید کند که ساختار احزاب سیاسی بر نگاه دبیرکلهای آن بنا شده و عملا روند تصمیمها در آن اغلب دموکراتیک نیست، اما نگاه اصناف بر آرای جمعی نمایندگان تشکلها است و حرکت جمعی در اصناف همواره وفادار به اصل نصف به علاوه یک است.
🔸۴- رسول نگاه محفلی و افقهای کوچک را نمیپذیرفت و از همین رو لحظهای آرام و قرار نداشت تا به معلمان کشور روح حرکت جمعی حق طلبانهی عدالت محور را بیاموزد. از همین رو او بر آن بود که تشکلها باید دیدگاههای واقعی کنشگران صنفی را نمایندگی کنند. برخی از نمایندگان تشکلها میخواهند نمایندگی دیدگاههای بسیاری از معلمانی را داشته باشند که اساسا اهل کنشگری نیستند و به این دایره ورود نکردهاند. اما تشکلها و نمایندگان آن باید، دیدگاههای جمعی کنشگران صنفی را نمایندگی کنند و پوشش دهند. از همین رو برخی از تشکلها که در اوج تجمعات معلمان رأیشان نسبت به تجمع بر خلاف بدنهای بود که ادعای نمایندگی آنها را داشتند، رسول بداقی به آنها میگفت حق بدنه است که از نظر و آرای شما مطلع باشد و نمیتوان با پنهان کردن نظر، خود را نماینده معلمانی دانست که رأیی بر خلاف نظر و دیدگاه آنها میدهید و در عین حال میخواهید در خوشه چینی توفیقهای تجمع با وجود مخالفت با تجمع، خود را شریک بدانید. این نگاه رسول هم حاکی از شفافیت اندیشی او و صداقت و یکرنگی او است.
🔸۵- رسول بداقی اهل مرید پروری و باند بازیهای پشت صحنهای و سیاست بازی برای نمایاندن خود نیست. او در تمام این سالها به تعبیر درست تقی رحمانی، یک کارگر- معلم بوده و در سالهای بعد از هفت سال زندان بدون مرخصی و اخراج از آموزش و پرورش، لحظات زیادی را با کارگری سپری نموده است.
🔸۶- دغدغه رسول برای داشتن رسانه و تولید محتوا به خاطر بضاعتهای اندک در کار صنفی، موجب شد که او دورههای آموزشی عکاسی و تدوین و فیلمبرداری را طی کند او ساعتها برای ساخت کلیپهای آموزشی وقت و فرصت میگذاشت. به معنی واقعی کلمه تفاوت او با بسیارانی در این است که عدهی بسیاری از ما مشغول تفریح صنفی هستیم و رسول بداقی به مبارزه صنفی مشغول بود. مراد از تفریح صنفی این است که همه کارهای روزمره و زندگی را انجام میدهیم و برای تفریح روحی و روانی خود، کار صنفی را هم در کنار خود داریم اما رسول تمام زندگیش را...
📎 متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/3zTaID5
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍ارتباط با ادمین 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
چرا رسول بداقی، رسول کنشگران صنفی ایران است؟
۱- رسول بداقی بیشترین هزینه را در عرصه صنفی طی نزدیک به دو دهه و اندی پرداخت کرده اما هرگز لحظهای این هزینههای پی در پی و ناتمام را معیاری برای حقانیت و مرجعیت خود بر دیگری قرار نداده است. ۲- حقیقت مبتنی بر واقعیت این است که نسبت حضور بداقی در لحظات حساس…
🔴 عمل جراحی #عزیز_قاسم_زاده
🔸 در پی آزمایشات گوناگون پزشکی #عزیز_قاسم_زاده طی مدت پس از آزادی از زندان، ایشان چهارشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۳ در بیمارستان بستری شد و پنج شنبه ۴ مرداد تحت عمل جراحی قرار گرفت. طبق گفته پزشک و کادر درمان، عزیز قاسم زاده باید چند روز بستری باشد.
🔸#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران برای این معلم هنرمند و کنشگر صنفی آرزوی بهبودی و سلامت عاجل دارد. همچنین این شورا بار دیگر مراتب اعتراض خود را نسبت به اخلال مسئولان قضایی در روند درمان این معلم شریف اعلام مینماید.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔸 در پی آزمایشات گوناگون پزشکی #عزیز_قاسم_زاده طی مدت پس از آزادی از زندان، ایشان چهارشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۳ در بیمارستان بستری شد و پنج شنبه ۴ مرداد تحت عمل جراحی قرار گرفت. طبق گفته پزشک و کادر درمان، عزیز قاسم زاده باید چند روز بستری باشد.
🔸#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران برای این معلم هنرمند و کنشگر صنفی آرزوی بهبودی و سلامت عاجل دارد. همچنین این شورا بار دیگر مراتب اعتراض خود را نسبت به اخلال مسئولان قضایی در روند درمان این معلم شریف اعلام مینماید.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 یونس آزادبر،عزیز قاسمزاده ،عباس حقگو و پیمان سکوتی خواستار پایان اعتصاب غذای حافظ فروحی و منوچهر فلاح شدند
دوستان ارجمند و درد کشیده آقایان #حافظ_فروحی و #منوچهر_فلاح:
🔸امروز که این نامه را برای شما می نویسیم ۱۲ شبانه روز است که شما دو نفر در اعتراض به بلاتکلیفی و قانون شکنی چاره را تنها در سپردن جسم و جان پر درد خود به فروبستن از غذا یافته اید.پرسش اینجاست که بر چه ساز و کار و مبنایی می توان یک زندانی را بیش از ۱۳ ماه بلاتکلیف گذاشت و زندانی دیگری را علی رغم صدور حکم همچنان بلاتکلیف نگه داشت؟ پرونده منوچهر فلاح علی رغم طی همه مراحل قانونی در شهریور ۱۴۰۲ و صدور وثیقه، بنا به دلایل نامشخص تا هم اکنون همچنان در بازپرسی مانده و گفته می شود که تحقیقات پایان نیافته این در حالی است که محکومیت او در پرونده دیگری، در پایان اردیبهشت ۱۴۰۳ به اتمام رسیده و او به خاطر این بلاتکلیفی، اکنون ناچار شده دست به اعتصاب غذا بزند.حافظ فروحی که در هر دو پرونده دادگاه انقلاب و کیفری رای خود را گرفته به همراه آقایان #آرمان_صدقی و #مهدی_میرزایی همچنان زندانی است.
🔸مسئولان دادگستری #گیلان چه توجیهی دارند که یک زندانی را در حالت بلاتکلیفی و زندانی دیگری را علی رغم صدور حکم همچنان در زندان نگه می دارند تا آنان مجبور شوند از طریق اعتصاب غذا صدای خود را به گوش همه برسانند.آیا در موازین دادرسی،کمترین وجاهت قانونی برای این امر می توان یافت؟
🔸ما ضمن نگرانی شدید از اعتصاب غذای دوستان و هم بندی های سابقمان آقای حافظ فروحی و منوچهر فلاح با توجه به مشکلات معدوی هر دو زندانی،از مقامات قضایی استان انتظار داریم تا با تمهیدات قانونی شرایط آزادی آقایان فروحی و فلاح و دو زندانی دیگر آقایان صدقی و میرزایی را از #زندان_لاکان_رشت فراهم آوردند.
🔸از دوستان هم بندی سابق خود آقایان حافظ فروحی و منوچهر فلاح می خواهیم با توجه به نگرانی های عمیقی که این اعتصاب برای سلامتی هر دو در پی داشته، به اعتصاب خود پایان دهند و از همه رنجوران و دردمندان می خواهیم که صدای زندانیان بی گناه و بی پناهی چون حافظ فروحی و منوچهر فلاح باشند و آنان را از یاد نبرند.
هم بندیهای سابق شما:
#یونس_آزادبر
#عزیز_قاسم_زاده
#عباس_حقگو
#پیمان_سکوتی
جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳
https://bit.ly/FreeHafezForouhiandManoucherFalah
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
دوستان ارجمند و درد کشیده آقایان #حافظ_فروحی و #منوچهر_فلاح:
🔸امروز که این نامه را برای شما می نویسیم ۱۲ شبانه روز است که شما دو نفر در اعتراض به بلاتکلیفی و قانون شکنی چاره را تنها در سپردن جسم و جان پر درد خود به فروبستن از غذا یافته اید.پرسش اینجاست که بر چه ساز و کار و مبنایی می توان یک زندانی را بیش از ۱۳ ماه بلاتکلیف گذاشت و زندانی دیگری را علی رغم صدور حکم همچنان بلاتکلیف نگه داشت؟ پرونده منوچهر فلاح علی رغم طی همه مراحل قانونی در شهریور ۱۴۰۲ و صدور وثیقه، بنا به دلایل نامشخص تا هم اکنون همچنان در بازپرسی مانده و گفته می شود که تحقیقات پایان نیافته این در حالی است که محکومیت او در پرونده دیگری، در پایان اردیبهشت ۱۴۰۳ به اتمام رسیده و او به خاطر این بلاتکلیفی، اکنون ناچار شده دست به اعتصاب غذا بزند.حافظ فروحی که در هر دو پرونده دادگاه انقلاب و کیفری رای خود را گرفته به همراه آقایان #آرمان_صدقی و #مهدی_میرزایی همچنان زندانی است.
🔸مسئولان دادگستری #گیلان چه توجیهی دارند که یک زندانی را در حالت بلاتکلیفی و زندانی دیگری را علی رغم صدور حکم همچنان در زندان نگه می دارند تا آنان مجبور شوند از طریق اعتصاب غذا صدای خود را به گوش همه برسانند.آیا در موازین دادرسی،کمترین وجاهت قانونی برای این امر می توان یافت؟
🔸ما ضمن نگرانی شدید از اعتصاب غذای دوستان و هم بندی های سابقمان آقای حافظ فروحی و منوچهر فلاح با توجه به مشکلات معدوی هر دو زندانی،از مقامات قضایی استان انتظار داریم تا با تمهیدات قانونی شرایط آزادی آقایان فروحی و فلاح و دو زندانی دیگر آقایان صدقی و میرزایی را از #زندان_لاکان_رشت فراهم آوردند.
🔸از دوستان هم بندی سابق خود آقایان حافظ فروحی و منوچهر فلاح می خواهیم با توجه به نگرانی های عمیقی که این اعتصاب برای سلامتی هر دو در پی داشته، به اعتصاب خود پایان دهند و از همه رنجوران و دردمندان می خواهیم که صدای زندانیان بی گناه و بی پناهی چون حافظ فروحی و منوچهر فلاح باشند و آنان را از یاد نبرند.
هم بندیهای سابق شما:
#یونس_آزادبر
#عزیز_قاسم_زاده
#عباس_حقگو
#پیمان_سکوتی
جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳
https://bit.ly/FreeHafezForouhiandManoucherFalah
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
یونس آزادبر،عزیز قاسمزاده ،عباس حقگو و پیمان سکوتی خواستار پایان اعتصاب غذای حافظ فروحی و منوچهر فلاح شدند
دوستان ارجمند و درد کشیده آقایان حافظ فروحی و منوچهر فلاح: امروز که این نامه را برای شما می نویسیم ۱۲ شبانه روز است که شما دو نفر در اعتراض به بلاتکلیفی و قانون شکنی چاره را تنها در سپردن جسم و جان پر درد خود به فروبستن از غذا یافته اید.پرسش اینجاست که بر…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔴 رطب خوردگان انتخاباتی و شکوه های نابهنگام اکنونی...
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
🔸اساسنامههای تشکلهای صنفی مسیر فعالیت روشن کنشگران را پیش چشم قرار داده است. با تفاسیر مضیق یا موسع نمی توان کنشگری صنفی را به فعالیت تبلیغی سیاسی به نفع جریاناتی خاص سوق داد؛ به ویژه اینکه در انتخابات ورود کرد. در غیر مناقشه انگیزترین تفسیر از اساسنامهها باید چنین گفت که انتخابات برای کنشگران، موضوعی علی السویه است یعنی نه له و نه علیه کاندیدایی ورود نباید کرد؛ اما در عین این رویکرد، از همه دولتها با رویکردهای اصلاحی و اعتدالی و افراطی، مطالبهگری از الزامات کنشگری صنفی و مدنی است.
🔸برخی از چهره های صنفی متاسفانه در انتخابات اخیر ورود کردند و به نفع پزشکیان موضع گرفتند. این رویکرد بر خلاف بیانیههای شورای هماهنگی و کانونهای صنفی بود که مستقیم و غیر مستقیم، فعالان صنفی را از این امر بر حذر داشته بودند. البته برخی برای فرار از نقض اساسنامه میگویند به صفت فردی ورود کردهاند؛ اما این منطق، قابل دفاع نیست چرا که نمیتوان تمام اعتبار خود را از تشکیلاتی اخذ کرد و در نهایت اساسنامه آن را به بهانه ورود فردی نقض کرد و زیر پا گذاشت. چنانچه در همان ایام در بیانیه مشترک اینجانب و #اسماعیل_عبدی به صراحت آمده بود که انتخابات زمین بازی کنشگران صنفی نیست.
🔸از سوی دیگر به لحاظ جامعه شناسی علت شکست های پی در پی در حیطه های مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و مشخصا آموزش و پرورش در دولت های مختلف بعد از انقلاب، امری «نهادی» نیست، بلکه ساختاری و حقوقی است. ورود کنشگران صنفی در این عرصه و دفاع از اشخاص با توجه به تجارب گذشته نشان میدهد که جز تنور گرمابخش کاندیداها شدن و مشروعیت بخشی به آنها، عایدی برای جامعه فرهنگیان به دنبال ندارد. مشخصا انتخاباتی که سپری شد، محتوا و مضمون و نتایجش، آشکارتر از آن بود که از چشم نه تنها ناظران و تحلیلگران که حتی عامیترین مردم پنهان بماند که دولت کنونی نه توانایی و ارادهی کمترین تحولی در عرصههای سیاسی و فرهنگی و آموزش و پرورش را دارد و نه اساسا کمترین نشانهای از این خواسته در بینش رئیس دولت کنونی وجود داشت و مهمتر اینکه نظام سیاسی موجود با داشتن همه امکانات سیاسی و نظامی و رسانهای و دیپلماتیک، کمترین ارادهای برای تغییرات روتین را هم نپذیرفته و یکی از بارزترین این نشانهها این بود که حتی به افرادی چون لاریجانی با آن پیشینه امنیتی و رسانهای و وفادار به مبانی ایدئولوژیک و بینشی حکومت، اعتماد نکرد که با ریسک تایید صلاحتیش، وارد عرصه انتخابات شود و با رد صلاحیت گسترده کاندیداهای مختلف دو جناح و عبور دادن نام پزشکیان از شورای نگهبان، پیام روشن خود را علنی کرد که با حضور این فرد، اطمینان کافی از برهم نخوردن وضع موجود با پیروزیش دارد. البته عرصه سیاست پیش بینی ناپذیر است و محمود احمدی نژاد تجربه عینی این ماجراست اما اتفاقا با عنایت به تجربه احمدی نژاد و بی اعتمادی حکومت به اکثر نیروهای وفادار خود در شرایط موجود اما اعتماد به پزشکیان، خود نکتهای قابل تامل است که با همه محاسبات و الزامات کلیت نظام سیاسی، پزشکیان در شرایط بحران، نیرویی مورد وثوق و همراهتر خواهد بود. ترکیب کابینه پیشنهادی به ویژه وزرای اطلاعات که وزیر دولت پیشین است و در کارنامه خود از نظر نظام توفیق مدیریت بحران ۱۴۰۱ را دارد، وزیر کشور که بارها از جریان فتنه و سران فتنه تبری جسته و در عرصه نظامی فعالیت گسترده داشته و وزیر آموزش و پرورش که رویکرد ایدئولوژیک و بسته او با توجه به پیشینهاش، نشان میدهد که چرا اکثریت جامعه رویکرد عدم مشارکت را برگزیده بودند و اساسا درستی نگاه تحلیگرانی که دلبستن به نتیجه انتخابات را سراب میانگاشتند، تا چه اندازه واقع بینانه بود.
🔸در ایام انتخابات دوستان فعال صنفی بدون درس گرفتن از تجارب گذشته و عهد شکنیهای دولت اصلاحات و اعتدالی، ناگهان پزشکیان را منجی دیدند و هنوز دولت پزشکیان آغاز به کار نکرده، از رای خود پشیمان شدهاند. البته نفس این اعتراض خوب است و باید از آن استقبال کنیم اما ابتدا ضروری است این دوستان از بابت نقض اساسنامه و محاسبه باز هم اشتباه و عبور از کنشگری به فعالیت انتخاباتی، از عموم فعالان صنفی و معلمان و مردم، عذرخواهی کنند تا اعتماد عمومی شکل بگیرد والا باز هم ممکن است در انتخابات دیگری همین دوستان، داعیان شرکت در آن باشند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
🔸اساسنامههای تشکلهای صنفی مسیر فعالیت روشن کنشگران را پیش چشم قرار داده است. با تفاسیر مضیق یا موسع نمی توان کنشگری صنفی را به فعالیت تبلیغی سیاسی به نفع جریاناتی خاص سوق داد؛ به ویژه اینکه در انتخابات ورود کرد. در غیر مناقشه انگیزترین تفسیر از اساسنامهها باید چنین گفت که انتخابات برای کنشگران، موضوعی علی السویه است یعنی نه له و نه علیه کاندیدایی ورود نباید کرد؛ اما در عین این رویکرد، از همه دولتها با رویکردهای اصلاحی و اعتدالی و افراطی، مطالبهگری از الزامات کنشگری صنفی و مدنی است.
🔸برخی از چهره های صنفی متاسفانه در انتخابات اخیر ورود کردند و به نفع پزشکیان موضع گرفتند. این رویکرد بر خلاف بیانیههای شورای هماهنگی و کانونهای صنفی بود که مستقیم و غیر مستقیم، فعالان صنفی را از این امر بر حذر داشته بودند. البته برخی برای فرار از نقض اساسنامه میگویند به صفت فردی ورود کردهاند؛ اما این منطق، قابل دفاع نیست چرا که نمیتوان تمام اعتبار خود را از تشکیلاتی اخذ کرد و در نهایت اساسنامه آن را به بهانه ورود فردی نقض کرد و زیر پا گذاشت. چنانچه در همان ایام در بیانیه مشترک اینجانب و #اسماعیل_عبدی به صراحت آمده بود که انتخابات زمین بازی کنشگران صنفی نیست.
🔸از سوی دیگر به لحاظ جامعه شناسی علت شکست های پی در پی در حیطه های مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و مشخصا آموزش و پرورش در دولت های مختلف بعد از انقلاب، امری «نهادی» نیست، بلکه ساختاری و حقوقی است. ورود کنشگران صنفی در این عرصه و دفاع از اشخاص با توجه به تجارب گذشته نشان میدهد که جز تنور گرمابخش کاندیداها شدن و مشروعیت بخشی به آنها، عایدی برای جامعه فرهنگیان به دنبال ندارد. مشخصا انتخاباتی که سپری شد، محتوا و مضمون و نتایجش، آشکارتر از آن بود که از چشم نه تنها ناظران و تحلیلگران که حتی عامیترین مردم پنهان بماند که دولت کنونی نه توانایی و ارادهی کمترین تحولی در عرصههای سیاسی و فرهنگی و آموزش و پرورش را دارد و نه اساسا کمترین نشانهای از این خواسته در بینش رئیس دولت کنونی وجود داشت و مهمتر اینکه نظام سیاسی موجود با داشتن همه امکانات سیاسی و نظامی و رسانهای و دیپلماتیک، کمترین ارادهای برای تغییرات روتین را هم نپذیرفته و یکی از بارزترین این نشانهها این بود که حتی به افرادی چون لاریجانی با آن پیشینه امنیتی و رسانهای و وفادار به مبانی ایدئولوژیک و بینشی حکومت، اعتماد نکرد که با ریسک تایید صلاحتیش، وارد عرصه انتخابات شود و با رد صلاحیت گسترده کاندیداهای مختلف دو جناح و عبور دادن نام پزشکیان از شورای نگهبان، پیام روشن خود را علنی کرد که با حضور این فرد، اطمینان کافی از برهم نخوردن وضع موجود با پیروزیش دارد. البته عرصه سیاست پیش بینی ناپذیر است و محمود احمدی نژاد تجربه عینی این ماجراست اما اتفاقا با عنایت به تجربه احمدی نژاد و بی اعتمادی حکومت به اکثر نیروهای وفادار خود در شرایط موجود اما اعتماد به پزشکیان، خود نکتهای قابل تامل است که با همه محاسبات و الزامات کلیت نظام سیاسی، پزشکیان در شرایط بحران، نیرویی مورد وثوق و همراهتر خواهد بود. ترکیب کابینه پیشنهادی به ویژه وزرای اطلاعات که وزیر دولت پیشین است و در کارنامه خود از نظر نظام توفیق مدیریت بحران ۱۴۰۱ را دارد، وزیر کشور که بارها از جریان فتنه و سران فتنه تبری جسته و در عرصه نظامی فعالیت گسترده داشته و وزیر آموزش و پرورش که رویکرد ایدئولوژیک و بسته او با توجه به پیشینهاش، نشان میدهد که چرا اکثریت جامعه رویکرد عدم مشارکت را برگزیده بودند و اساسا درستی نگاه تحلیگرانی که دلبستن به نتیجه انتخابات را سراب میانگاشتند، تا چه اندازه واقع بینانه بود.
🔸در ایام انتخابات دوستان فعال صنفی بدون درس گرفتن از تجارب گذشته و عهد شکنیهای دولت اصلاحات و اعتدالی، ناگهان پزشکیان را منجی دیدند و هنوز دولت پزشکیان آغاز به کار نکرده، از رای خود پشیمان شدهاند. البته نفس این اعتراض خوب است و باید از آن استقبال کنیم اما ابتدا ضروری است این دوستان از بابت نقض اساسنامه و محاسبه باز هم اشتباه و عبور از کنشگری به فعالیت انتخاباتی، از عموم فعالان صنفی و معلمان و مردم، عذرخواهی کنند تا اعتماد عمومی شکل بگیرد والا باز هم ممکن است در انتخابات دیگری همین دوستان، داعیان شرکت در آن باشند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 صدور رأی دادگاه تجدید نظر ده تن از فعالین صنفی فرهنگیان گیلان
صدور رأی دادگاه تجدید نظر برای ۵ تن از اعضای هیئت مدیره کانون صنفی فرهنگیان گیلان و ۵ تن از فرهنگیان فعال صنفی گیلان.
شعبه ۲۰ دادگاه تجدید نظر استان گیلان رأی نهایی اقایان: #تیمور_باقری_کودکانی #انوش_عادلی #عزیز_قاسم_زاده #طهماسب_سهرابی از اعضا هیئت مدیره کانون صنفی فرهنگیان گیلان
به همراه چند تن از فرهنگیان فعال صنفی گیلان
آقایان #جهانبخش_لاجوردی #محمد_جواد_حجتی_سعیدی #علی_نهالی #غلامرضا_اکبرزاده_باغبان را به جریمه نقدی ۳۳,۰۰۰/۰۰۰ ریالی و مجازات تکمیلی منع عضویت در احزاب سیاسی و تشکل های صنفی و مدنی و گروه های اجتماعی به مدت ۲ سال محکوم نمود.
اقایان: #محمود_صدیقی_پور از اعضای هیئت مدیره کانون صنفی فرهنگیان گیلان و #یدالله_بهارستانی از فرهنگیان فعال صنفی گیلان را به دلیل فقدان ادله تبرئه کرد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
صدور رأی دادگاه تجدید نظر برای ۵ تن از اعضای هیئت مدیره کانون صنفی فرهنگیان گیلان و ۵ تن از فرهنگیان فعال صنفی گیلان.
شعبه ۲۰ دادگاه تجدید نظر استان گیلان رأی نهایی اقایان: #تیمور_باقری_کودکانی #انوش_عادلی #عزیز_قاسم_زاده #طهماسب_سهرابی از اعضا هیئت مدیره کانون صنفی فرهنگیان گیلان
به همراه چند تن از فرهنگیان فعال صنفی گیلان
آقایان #جهانبخش_لاجوردی #محمد_جواد_حجتی_سعیدی #علی_نهالی #غلامرضا_اکبرزاده_باغبان را به جریمه نقدی ۳۳,۰۰۰/۰۰۰ ریالی و مجازات تکمیلی منع عضویت در احزاب سیاسی و تشکل های صنفی و مدنی و گروه های اجتماعی به مدت ۲ سال محکوم نمود.
اقایان: #محمود_صدیقی_پور از اعضای هیئت مدیره کانون صنفی فرهنگیان گیلان و #یدالله_بهارستانی از فرهنگیان فعال صنفی گیلان را به دلیل فقدان ادله تبرئه کرد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 #منوچهر_فلاح زندانی سیاسی زندان لاکان رشت را دریابیم ...
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
🔸 منوچهر فلاح زندانی محبوس در #زندان_لاکان_رشت از اول مرداد دست به #اعتصاب_غذا زده و طبق اخبار واصله حال و روز او پس از بیست و دو روز اعتصاب با توجه به مشکلات معدوی که از قبل داشت، چندان مساعد نیست. او از ۲۸ خرداد سال ۱۴۰۲ زندانی است و در یک پرونده با عنوان اتهامی تبلیغ علیه نظام، یازده ماه حکم گرفت که در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ این حکم به پایان رسید اما بابت پرونده دیگری او همچنان بعد از نزدیک به ۱۴ ماه بازداشت موقت، همچنان بلاتکلیف در زندان به سر میبرد.
🔸 در شهریور ۱۴۰۲ برای فلاح وثیقه ۴۰۰ میلیونی صادر شد. این وثیقه تامین شد و مراحل قانونی آن برای آزادی منوچهر فلاح انجام شد و حتی در بند برای او جشن آزادی گرفته شد ولی متاسفانه این اتفاق نیفتاد و از آزادی او ممانعت به عمل آمد. این روزها هم زمان با اعتصاب او، وثیقهاش را به ناگهان به ۵ میلیارد افزایش دادهاند. انتظار میرفت بعد از ماهها بلا تکلیفی، روند امور با گشایش جلو میرفت اما متاسفانه گرهها برای منوچهر فلاح بیشتر و بیشتر شده است.
🔸 هم زمان چند تن از هم بندیهای منوچهر فلاح آقایان: #عیسی_چولاندیم، #هومن_طاهری، #جمشید_عزیزی، #ساسان_خانزاده و #محمد_میری در همراهی با منوچهر فلاح از روز یکشنبه ۲۱ مرداد دست به اعتصاب غذا زدهاند. جای تعجب و شگفتی است که چرا برخی از دست اندرکاران میگذراند کار زندانیان تا این اندازه بیخ پیدا کند. اساسا پیدا کردن راه حلی برای حل معضلات زندانیان، تنها نجات زندانی نیست، بلکه کاهنده بحرانها و گرفتاریهای سیستم قضایی هم هست.
🔸 با توجه به اینکه اینجانب یک سال را پیوسته و مدام با منوچهر فلاح در یک بند گذرانیدهام، به جرات میتوانم بگویم نظیر او را در زندان ندیدهام؛ او الگوی اخلاقی بسیار شایسته بود طوری که او را ابوالحسن خرقانی بند میثاق نامیدم. وکیل بندی که به جای دستور دادن به بقیه زندانیها، بیشتر از همه کار میکرد. وقتی برخی از زندانیها مسئولیتهای تقسیم شدهی خود را انجام نمیدادند، منوچهر بی آنکه به آن افراد اعتراض کند کار ناتمامشان را تمام میکرد بدون تذکری به آن افراد. وقتی علت رفتارش را از او پرسیدم، گفت: اینجا باید دلی کار کنیم. او حواسش به همه چیز و همه کس بود...
📎متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/4dm4wSR
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
🔸 منوچهر فلاح زندانی محبوس در #زندان_لاکان_رشت از اول مرداد دست به #اعتصاب_غذا زده و طبق اخبار واصله حال و روز او پس از بیست و دو روز اعتصاب با توجه به مشکلات معدوی که از قبل داشت، چندان مساعد نیست. او از ۲۸ خرداد سال ۱۴۰۲ زندانی است و در یک پرونده با عنوان اتهامی تبلیغ علیه نظام، یازده ماه حکم گرفت که در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ این حکم به پایان رسید اما بابت پرونده دیگری او همچنان بعد از نزدیک به ۱۴ ماه بازداشت موقت، همچنان بلاتکلیف در زندان به سر میبرد.
🔸 در شهریور ۱۴۰۲ برای فلاح وثیقه ۴۰۰ میلیونی صادر شد. این وثیقه تامین شد و مراحل قانونی آن برای آزادی منوچهر فلاح انجام شد و حتی در بند برای او جشن آزادی گرفته شد ولی متاسفانه این اتفاق نیفتاد و از آزادی او ممانعت به عمل آمد. این روزها هم زمان با اعتصاب او، وثیقهاش را به ناگهان به ۵ میلیارد افزایش دادهاند. انتظار میرفت بعد از ماهها بلا تکلیفی، روند امور با گشایش جلو میرفت اما متاسفانه گرهها برای منوچهر فلاح بیشتر و بیشتر شده است.
🔸 هم زمان چند تن از هم بندیهای منوچهر فلاح آقایان: #عیسی_چولاندیم، #هومن_طاهری، #جمشید_عزیزی، #ساسان_خانزاده و #محمد_میری در همراهی با منوچهر فلاح از روز یکشنبه ۲۱ مرداد دست به اعتصاب غذا زدهاند. جای تعجب و شگفتی است که چرا برخی از دست اندرکاران میگذراند کار زندانیان تا این اندازه بیخ پیدا کند. اساسا پیدا کردن راه حلی برای حل معضلات زندانیان، تنها نجات زندانی نیست، بلکه کاهنده بحرانها و گرفتاریهای سیستم قضایی هم هست.
🔸 با توجه به اینکه اینجانب یک سال را پیوسته و مدام با منوچهر فلاح در یک بند گذرانیدهام، به جرات میتوانم بگویم نظیر او را در زندان ندیدهام؛ او الگوی اخلاقی بسیار شایسته بود طوری که او را ابوالحسن خرقانی بند میثاق نامیدم. وکیل بندی که به جای دستور دادن به بقیه زندانیها، بیشتر از همه کار میکرد. وقتی برخی از زندانیها مسئولیتهای تقسیم شدهی خود را انجام نمیدادند، منوچهر بی آنکه به آن افراد اعتراض کند کار ناتمامشان را تمام میکرد بدون تذکری به آن افراد. وقتی علت رفتارش را از او پرسیدم، گفت: اینجا باید دلی کار کنیم. او حواسش به همه چیز و همه کس بود...
📎متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/4dm4wSR
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
منوچهر فلاح زندانی سیاسی زندان لاکان رشت را دریابیم ...
منوچهر فلاح زندانی محبوس در زندان لاکان رشت از اول مرداد دست به اعتصاب غذا زده و طبق اخبار واصله حال و روز او پس از بیست و دو روز اعتصاب با توجه به مشکلات معدوی که از قبل داشت،چندان مساعد نیست.او از ۲۸ خرداد سال ۱۴۰۲ زندانی است و در یک پرونده با عنوان اتهامی…
#یادداشت
🔴 #مختار_اسدی الگوی بی ادعایی از کنشگری خموش پر گفتار
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
🔸 مختار اسدی یک معلم معمولی و به تعبیری کارمند صرف آموزش و پرورش نیست. او معلم راستین و حق طلبی است که در میانه انتخابهای دوگانه منفعت و موقعیت شخصی و موقعیت ملی برای مردم و به ویژه آموزش پرورش بارها پشت به منافع شخصی خود زده و رنجهای زیادی را به دوش کشیده است. هیچ اغراق نیست اگر گفته شود او یک کنشکر صنفی شریف و راستین نبود، تا ردههای بالای مناصب، دست کم در حد معاونت یا مشاورت وزیر ارتقا مییافت. اما این معلم شریف با حقوق ناچیز معلمی در هوای سوزان در مزارع با دستهایی پینه بسته و بی سر و صدا رنج بی شمار برده تا حداقل زندگی شرافتمندانه خود را تامین کند. او علاوه بر تحصیل در رشته زبان انگلیسی، در علوم اجتماعی کارشناسی ارشد خود را با رتبه هشت و گرایش برنامه ریزی رفاه اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبایی به پایان برده است. در سال ۱۳۸۵ در حالی که برای آزمون دکترا میرفت مانع از حضور او در جلسه امتحان شدند.
🔸مقالات علمی و متعدد مختار اسدی از جمله مقالهای که به «کنگره همبستگی ملی» مصلحت نظام در خرداد ۸۵ ارائه شد، بسیار مورد توجه قرار گرفت. طوری که از ۲۰ مقاله برتر، مقاله او در میان یکی از سه مقاله برتر اول معرفی شد. در این کنگره چهرههای برجسته جمهوری اسلامی همچون اکبر هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، عبدالواحد موسوی لاری، علی یونسی، محسن رضایی و... شرکت داشتند و از میان این جمع، علی یونسی و عبدالاحد موسوی لاری به حمایت از دیدگاههای ارائه شده او پرداختند. او در این مقاله، تنها راه را برای رسیدن به همبستگی ملی، برقراری دموکراسی و حکومت فدرالی اعلام نموده بود. مختار اسدی تاکید داشت که به رسمیت شناخته شدن حقوق همه ملت ایران از هر زبان و قوم و مذهب و هر گرایش سیاسی، منجر به همبستگی ملی میشود. اما با این وجود نه تنها هیچ گاه دیدگاههای مهم او در ساختار سیاسی مهندسی نشد، بلکه مختار اسدی به واسطه این دیدگاهها انواع محرومیتها را از سالهای ۸۵ تاکنون چشیده و کشیده است.
🔸او به دلیل فعالیتهای حقوق بشری در سال ۸۵ چند بار بازجویی شد و از تدریس در تربیت معلم کرج محروم شد. در سال ۸۶ به مدت ۵ سال به تبعید خارج از استان تهران محکوم شد که در دادگاه تجدید نظر به سه سال تقلیل یافت. قبل از اجرای این حکم به او پیشنهادهای مالی و وعده و سمتهای بالای اداری داده شد اما مختار اسدی قاطعانه همه را رد کرد. علی احمدی وزیر وقت آموزش و پرورش، شخصا در دوران تبعید با خانواده او تماس گرفت تا مختار اسدی را از مسیر فعالیتهای صنفی به سوی سمتهای اداری و ستادی بکشد اما مختار اسدی دست رد به همه این تعلقات دنیوی زد. مختار اسدی از سال ۸۶ تا ۸۹ نیز بارها بازجویی شده است. او در تابستان ۸۹ نیز بازداشت شد و مدت ۷۰ روز را در انفرادیهای اوین و رجایی شهر سپری نمود و سپس با سپردن وثیقه آزاد شد. شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی در سال ۹۱ و ۹۲ مختار اسدی را به اقدام علیه امنیت ملی و اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی متهم کرد و در نهایت با اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال زندان محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر عینا تایید شد.
🔸مختار اسدی پس از آزادی نیز دست از کنشگری صنفی برنداشت. در تجمع اعتراضی معلمان در شهر سنندج که در روز ۱۱ بهمنماه ۱۴۰۰ برگزار شد، مختار اسدی ضمن انتقاد از تعطیلی اصل ۳۰ قانون اساسی و آموزش رایگان، درباره مهاجرت و پناهندگی شاگردان خود ابراز ناراحتی کرد. او از اینکه بسیاری از جوانان از فرط بیماری به اعتیاد، خودکشی و اجبار به خروج از ایران روی میآورند، دردمندانه هشدار داد و این وضعیت را «حاصل بیعرضگی مسئولان» خواند.
🔸اما جمله پایانی مختار اسدی در آن تجمع چنین است: «ما آخرین نسلی هستیم که با شما به زبان مدنیت صحبت میکنیم.» مختار اسدی علاوه بر بازداشت اخیر پس از حضور در تجمع ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ در اعتراض به مسمومسازیها نیز بازداشت شد که در نهایت روز ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ با تودیع وثیقه آزاد شد. او در سالهای اخیر بیشتر وقتش صرف کشاورزی میشد؛ دستهای پینه بسته او نقش مقدس رنج شرافتمندانه را به اهتزاز میکشد. آن هم رنجی اختیاری و آگاهانه از میان دو گانه انتخاب منزلتهای دنیوی و تعلقات شخصی و محرومیتهای هر چه بیشتر که مختار اسدی سرافرازانه دومی را انتخاب کرده است. البته این انتخاب از کسی که محمد مصدق را الگوی بزرگ خود میداند، بعید نیست. جای مختار اسدی زندان نیست. او عالِم علوم اجتماعی و کنشگری صادق و دلسوز است.
https://bit.ly/3X86dxI
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍ارتباط
🆔 @kashowranews
🔴 #مختار_اسدی الگوی بی ادعایی از کنشگری خموش پر گفتار
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
🔸 مختار اسدی یک معلم معمولی و به تعبیری کارمند صرف آموزش و پرورش نیست. او معلم راستین و حق طلبی است که در میانه انتخابهای دوگانه منفعت و موقعیت شخصی و موقعیت ملی برای مردم و به ویژه آموزش پرورش بارها پشت به منافع شخصی خود زده و رنجهای زیادی را به دوش کشیده است. هیچ اغراق نیست اگر گفته شود او یک کنشکر صنفی شریف و راستین نبود، تا ردههای بالای مناصب، دست کم در حد معاونت یا مشاورت وزیر ارتقا مییافت. اما این معلم شریف با حقوق ناچیز معلمی در هوای سوزان در مزارع با دستهایی پینه بسته و بی سر و صدا رنج بی شمار برده تا حداقل زندگی شرافتمندانه خود را تامین کند. او علاوه بر تحصیل در رشته زبان انگلیسی، در علوم اجتماعی کارشناسی ارشد خود را با رتبه هشت و گرایش برنامه ریزی رفاه اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبایی به پایان برده است. در سال ۱۳۸۵ در حالی که برای آزمون دکترا میرفت مانع از حضور او در جلسه امتحان شدند.
🔸مقالات علمی و متعدد مختار اسدی از جمله مقالهای که به «کنگره همبستگی ملی» مصلحت نظام در خرداد ۸۵ ارائه شد، بسیار مورد توجه قرار گرفت. طوری که از ۲۰ مقاله برتر، مقاله او در میان یکی از سه مقاله برتر اول معرفی شد. در این کنگره چهرههای برجسته جمهوری اسلامی همچون اکبر هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، عبدالواحد موسوی لاری، علی یونسی، محسن رضایی و... شرکت داشتند و از میان این جمع، علی یونسی و عبدالاحد موسوی لاری به حمایت از دیدگاههای ارائه شده او پرداختند. او در این مقاله، تنها راه را برای رسیدن به همبستگی ملی، برقراری دموکراسی و حکومت فدرالی اعلام نموده بود. مختار اسدی تاکید داشت که به رسمیت شناخته شدن حقوق همه ملت ایران از هر زبان و قوم و مذهب و هر گرایش سیاسی، منجر به همبستگی ملی میشود. اما با این وجود نه تنها هیچ گاه دیدگاههای مهم او در ساختار سیاسی مهندسی نشد، بلکه مختار اسدی به واسطه این دیدگاهها انواع محرومیتها را از سالهای ۸۵ تاکنون چشیده و کشیده است.
🔸او به دلیل فعالیتهای حقوق بشری در سال ۸۵ چند بار بازجویی شد و از تدریس در تربیت معلم کرج محروم شد. در سال ۸۶ به مدت ۵ سال به تبعید خارج از استان تهران محکوم شد که در دادگاه تجدید نظر به سه سال تقلیل یافت. قبل از اجرای این حکم به او پیشنهادهای مالی و وعده و سمتهای بالای اداری داده شد اما مختار اسدی قاطعانه همه را رد کرد. علی احمدی وزیر وقت آموزش و پرورش، شخصا در دوران تبعید با خانواده او تماس گرفت تا مختار اسدی را از مسیر فعالیتهای صنفی به سوی سمتهای اداری و ستادی بکشد اما مختار اسدی دست رد به همه این تعلقات دنیوی زد. مختار اسدی از سال ۸۶ تا ۸۹ نیز بارها بازجویی شده است. او در تابستان ۸۹ نیز بازداشت شد و مدت ۷۰ روز را در انفرادیهای اوین و رجایی شهر سپری نمود و سپس با سپردن وثیقه آزاد شد. شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی در سال ۹۱ و ۹۲ مختار اسدی را به اقدام علیه امنیت ملی و اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی متهم کرد و در نهایت با اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال زندان محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر عینا تایید شد.
🔸مختار اسدی پس از آزادی نیز دست از کنشگری صنفی برنداشت. در تجمع اعتراضی معلمان در شهر سنندج که در روز ۱۱ بهمنماه ۱۴۰۰ برگزار شد، مختار اسدی ضمن انتقاد از تعطیلی اصل ۳۰ قانون اساسی و آموزش رایگان، درباره مهاجرت و پناهندگی شاگردان خود ابراز ناراحتی کرد. او از اینکه بسیاری از جوانان از فرط بیماری به اعتیاد، خودکشی و اجبار به خروج از ایران روی میآورند، دردمندانه هشدار داد و این وضعیت را «حاصل بیعرضگی مسئولان» خواند.
🔸اما جمله پایانی مختار اسدی در آن تجمع چنین است: «ما آخرین نسلی هستیم که با شما به زبان مدنیت صحبت میکنیم.» مختار اسدی علاوه بر بازداشت اخیر پس از حضور در تجمع ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ در اعتراض به مسمومسازیها نیز بازداشت شد که در نهایت روز ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ با تودیع وثیقه آزاد شد. او در سالهای اخیر بیشتر وقتش صرف کشاورزی میشد؛ دستهای پینه بسته او نقش مقدس رنج شرافتمندانه را به اهتزاز میکشد. آن هم رنجی اختیاری و آگاهانه از میان دو گانه انتخاب منزلتهای دنیوی و تعلقات شخصی و محرومیتهای هر چه بیشتر که مختار اسدی سرافرازانه دومی را انتخاب کرده است. البته این انتخاب از کسی که محمد مصدق را الگوی بزرگ خود میداند، بعید نیست. جای مختار اسدی زندان نیست. او عالِم علوم اجتماعی و کنشگری صادق و دلسوز است.
https://bit.ly/3X86dxI
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍ارتباط
🆔 @kashowranews
Telegraph
مختار اسدی الگوی بی ادعایی از کنشگری خموش پر گفتار
مختار اسدی بک معلم معمولی و به تعبیری کارمند صرف آموزش و پرورش نیست. او معلم راستین و حق طلبی است که در میانه انتخابهای دوگانه منفعت و موقعیت شخصی و موقعیت ملی برای مردم و به ویژه آموزش پرورش بارها پشت به منافع شخصی خود زده و رنجهای زیادی را به دوش کشیده…
🔴برای هنرمند محبوب و کنشگر صنفی عزیز قاسم زاده
✍ اسماعیل عبدی
🔸مردم ایران برای هنرمندان احترام ویژه ای قائلند و از اینرو استاد سخن سعدی شیرازی می گوید: "هنرمند هر جا رود قدر بیند و بر صدر نشیند و بی هنر خوشه چیند". اما شوربختانه حاکمان در ایران هنرمندان مستقل را تبعید کرده، به بند می کشند و از فعالیتهای اجتماعی محرومشان می کنند.
🔸#عزیز_قاسم_زاده یکی از این هنرمندان مردمی و محبوب است که تا پیش از دستگیری هم جفاهای بسیار دید از حکم تبعید از انزلی به رودبار به واسطه خواندن آوازی در زنگ هنر که گرچه با اعتراض گسترده، نهایتا در تجدید نظر شکسته شد.علاوه بر این،بارها طی چند سال در دهه نود کنسرت های او پی در پی، علی رغم کسب مجوز و تبلیغات محیطی و چند ماه تمرین با گروه و هزینه های مختلف، لغو می شد. فردای تجمع ۳ مهر ۱۴۰۰ در منزلش در جلوی چشم مادر سالخورده و خواهر زاده سه ساله اش با خشونت و ضرب و شتم دستگیر می شود و بعد از دو هفته به قید وثیقه آزاد می شود در ۲۰ اسفند ۱۴۰۰ برای دادگاه او لشکری را برای تعطیل کردن شهر گسیل کردند معلمانی را کتک زدند و دستگیر کردند و معلمان دیگری را ضرب و شتم کردند که برخی از آنها روانه بیمارستان شدند. مادر سالخورده اش که برای حمایت از پسرش در جلوی دادگستری آمده بود، با خشونت هل دادند.
🔸 به رغم این فشارها او در تمام تجمعات پس از آزادیش از زندان، همواره از معلمان زندانی دفاع کرد در تجمع لاهیجان محکم و استوار بر سکو ایستاد و از اخراج ۲۸ هزار معلم پس از انقلاب گفت و از ظلم هایی که بر فعالان صنفی معلمان از جمله اینجانب رفته، سخن گفت و آزادی همه معلمان زندانی را خواستار شد.
🔸در تجمع ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ او به رغم شرایط امنیتی و در حضور ماموران در حالی که درب اداره کل را بسته بودند، روی نرده های اداره کل در اعتراض به صدور احکام امنیتی برای فعالان صنفی از جمله اینجانب اعلام کرد که اعتصاب غذا می کند. در ۲۶ خرداد ۱۴۰۲ او با ضرب و شتم چند مامور در حضور معلمان دستگیر شد و در نهایت به یک سال زندان در دادگاه رشت محکوم شد. در زندان دچار مشکلاتی چون فشار خون و سنگ صفرا و سرطان پروستات شد و به رغم همه این بیماری ها، تجمیع پرونده های او در لحظه آخر انجام شد و در حالی که با احتساب بازداشت موقت، می بایست در ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ آزاد می شد تا روزهای آخر خرداد ۱۴۰۳ عملا با چند ماه اضافه زندان، دوران حبسی که غیر قانونی بود را هم کشید.
🔸 پس از آزادی تا به امروز مدام او در راهروی آزمایشگاه های مختلف و پزشکان مختلف رفت و آمد کرد تا اینکه در نهایت مشخص شد،پروستات او که به توده بدخیم دچار شده،راهی جز تخلیه و عمل جراحی ندارد و اکنون نزدیک یک ماه است که عزیز قاسم زاده پس از عمل جراحی سختی که سپری نموده و تحمل فشار های زیاد جسمی و اسپاسم های شدید،همچنان در منزل دوران نقاهت خود را سپری می کند اما اندیشه اش کماکان به دردهایی معطوف است که این جامعه بدان مبتلاست.
🔸آموزش و پرورش ایران کینه ای به مراتب بیشتر از قوه قضاییه با عزیز قاسم زاده داشته او را به ۲۵ اتهام ابتدا به انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم کردند و ابلاغیه اتهام را کارمندان آموزش و پرورش در زندان به دستش سپردند. و در نهایت او را به تعبیر خودشان با تخفیف اخراج کردند که متاسفانه دیوان عدالت اداری هم بدون بررسی و اعتراض عزیز قاسم زاده، این حکم ظالمانه را تایید کرد.
🔸عزیز قاسم زاده سخنی نگفته جز اینکه پیوسته و مدام بر مطالبات معلمان و دانش آموزان و تضییع حقوق آنها و تبعات ویران کردن آموزش و تسری یافتن آن به ابعاد مختلف جامعه و اجتماع به زبانی مسالمت و آرام تاکید داشته است. او در سخنرانی ۳ مهر ۱۴۰۰ گفت: "ما معلمان آخرین گروهی هستیم که با زبان قانون با شما سخن می گوییم اگر این صدا شنیده نشود، به زودی صداهایی خواهد آمد که همه را با خود، خواهد برد".
🔸معلمانی چون عزیز قاسم زاده با کارنامه ای روشن و شفاف، چرا باید چنین گرفتار ظلم و بی عدالتی شوند؟ آیا حاکمان گمان می برند این تضییع حق ها، معلمان مطالبه گر و معترضان حق جو را از خواسته های خود پشیمان می کند؟ نه تنها چنین اندیشه ای خطا و نادرست است که اتفاقا سنت اعتراض و مطالبه گری را بیشتر توسعه می بخشد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍درج اخبار، نظرات و انتقادات:
🆔 @kashowranews
✍ اسماعیل عبدی
🔸مردم ایران برای هنرمندان احترام ویژه ای قائلند و از اینرو استاد سخن سعدی شیرازی می گوید: "هنرمند هر جا رود قدر بیند و بر صدر نشیند و بی هنر خوشه چیند". اما شوربختانه حاکمان در ایران هنرمندان مستقل را تبعید کرده، به بند می کشند و از فعالیتهای اجتماعی محرومشان می کنند.
🔸#عزیز_قاسم_زاده یکی از این هنرمندان مردمی و محبوب است که تا پیش از دستگیری هم جفاهای بسیار دید از حکم تبعید از انزلی به رودبار به واسطه خواندن آوازی در زنگ هنر که گرچه با اعتراض گسترده، نهایتا در تجدید نظر شکسته شد.علاوه بر این،بارها طی چند سال در دهه نود کنسرت های او پی در پی، علی رغم کسب مجوز و تبلیغات محیطی و چند ماه تمرین با گروه و هزینه های مختلف، لغو می شد. فردای تجمع ۳ مهر ۱۴۰۰ در منزلش در جلوی چشم مادر سالخورده و خواهر زاده سه ساله اش با خشونت و ضرب و شتم دستگیر می شود و بعد از دو هفته به قید وثیقه آزاد می شود در ۲۰ اسفند ۱۴۰۰ برای دادگاه او لشکری را برای تعطیل کردن شهر گسیل کردند معلمانی را کتک زدند و دستگیر کردند و معلمان دیگری را ضرب و شتم کردند که برخی از آنها روانه بیمارستان شدند. مادر سالخورده اش که برای حمایت از پسرش در جلوی دادگستری آمده بود، با خشونت هل دادند.
🔸 به رغم این فشارها او در تمام تجمعات پس از آزادیش از زندان، همواره از معلمان زندانی دفاع کرد در تجمع لاهیجان محکم و استوار بر سکو ایستاد و از اخراج ۲۸ هزار معلم پس از انقلاب گفت و از ظلم هایی که بر فعالان صنفی معلمان از جمله اینجانب رفته، سخن گفت و آزادی همه معلمان زندانی را خواستار شد.
🔸در تجمع ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ او به رغم شرایط امنیتی و در حضور ماموران در حالی که درب اداره کل را بسته بودند، روی نرده های اداره کل در اعتراض به صدور احکام امنیتی برای فعالان صنفی از جمله اینجانب اعلام کرد که اعتصاب غذا می کند. در ۲۶ خرداد ۱۴۰۲ او با ضرب و شتم چند مامور در حضور معلمان دستگیر شد و در نهایت به یک سال زندان در دادگاه رشت محکوم شد. در زندان دچار مشکلاتی چون فشار خون و سنگ صفرا و سرطان پروستات شد و به رغم همه این بیماری ها، تجمیع پرونده های او در لحظه آخر انجام شد و در حالی که با احتساب بازداشت موقت، می بایست در ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ آزاد می شد تا روزهای آخر خرداد ۱۴۰۳ عملا با چند ماه اضافه زندان، دوران حبسی که غیر قانونی بود را هم کشید.
🔸 پس از آزادی تا به امروز مدام او در راهروی آزمایشگاه های مختلف و پزشکان مختلف رفت و آمد کرد تا اینکه در نهایت مشخص شد،پروستات او که به توده بدخیم دچار شده،راهی جز تخلیه و عمل جراحی ندارد و اکنون نزدیک یک ماه است که عزیز قاسم زاده پس از عمل جراحی سختی که سپری نموده و تحمل فشار های زیاد جسمی و اسپاسم های شدید،همچنان در منزل دوران نقاهت خود را سپری می کند اما اندیشه اش کماکان به دردهایی معطوف است که این جامعه بدان مبتلاست.
🔸آموزش و پرورش ایران کینه ای به مراتب بیشتر از قوه قضاییه با عزیز قاسم زاده داشته او را به ۲۵ اتهام ابتدا به انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم کردند و ابلاغیه اتهام را کارمندان آموزش و پرورش در زندان به دستش سپردند. و در نهایت او را به تعبیر خودشان با تخفیف اخراج کردند که متاسفانه دیوان عدالت اداری هم بدون بررسی و اعتراض عزیز قاسم زاده، این حکم ظالمانه را تایید کرد.
🔸عزیز قاسم زاده سخنی نگفته جز اینکه پیوسته و مدام بر مطالبات معلمان و دانش آموزان و تضییع حقوق آنها و تبعات ویران کردن آموزش و تسری یافتن آن به ابعاد مختلف جامعه و اجتماع به زبانی مسالمت و آرام تاکید داشته است. او در سخنرانی ۳ مهر ۱۴۰۰ گفت: "ما معلمان آخرین گروهی هستیم که با زبان قانون با شما سخن می گوییم اگر این صدا شنیده نشود، به زودی صداهایی خواهد آمد که همه را با خود، خواهد برد".
🔸معلمانی چون عزیز قاسم زاده با کارنامه ای روشن و شفاف، چرا باید چنین گرفتار ظلم و بی عدالتی شوند؟ آیا حاکمان گمان می برند این تضییع حق ها، معلمان مطالبه گر و معترضان حق جو را از خواسته های خود پشیمان می کند؟ نه تنها چنین اندیشه ای خطا و نادرست است که اتفاقا سنت اعتراض و مطالبه گری را بیشتر توسعه می بخشد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍درج اخبار، نظرات و انتقادات:
🆔 @kashowranews