Just joke ?
120 subscribers
9.48K photos
2.71K videos
2 files
2.35K links
Download Telegram
با دوست دخترم رفتم بیرون میگه بهم دست نمیزنی ، بوسم نمیکنی ، خیلی هم بهم نمیچسبی ، خب من با ممد رفیقم میرفتم بیرون که راحت تر بودم حداقل انگشتش میتونسم بکنم
میخوام یه قضیه دارک براتون بگم:
دوستم با دوس دخترش تو بازار زنشو با دوس پسرش دید 😐😐😐🤦🏻‍♂️
دروغ میگن که مغز فرمانده بدنه
کیرت که راست بشه مغزت باید بره بلال بفروشه
‏در کلبه ما رونق اگر نیست ادا هست
زندگى چنان برمن غضب دارد كه نميدانم در مجلس ختم پدرش خنديدم يا به ک..ننش😂🫶🏻
من شما رو مسخره نکردم، مسخره بودید خندیدم
اوایل رابطه خیلی خوبه چون هنوز نمیدونی با چه کسکشی طرفی.
‏با دوسپسرتون میرین مسافرت؟ من هنوز صبر میکنم مامانم بیاد خونه بعد برم حموم.
برای کار گمرکی اومدم بندرعباس تو پرواز یه آقایی کنارم بود به مهماندار گفت من تو هواپیما چیزی نمیخورم گفتم من گشنمه میشه بگیرید بدین به من :))))))
قهوه آوردن برگشت گفت ببخشید شرمنده قهوه مو میشه خودم بخورم..؟🫤😂
‏چجوری خانوادتون اجازه میدن ازدواج سفید کنید ؟!
بابای من با ازدواج عادی هم مخالفه میگه زشته با پسر مردم تو یه خونه تنها باشی
آدم بدیهی‌ترین نیازهاش رو انکار می‌کنه، بعد میره تراپی می‌گه چرا افسرده‌ام؟

کی میگیره جاتو؟
خب معلومه
یه نفر با روان سالم و کنار اومده با تروماهاش، خوش رو و خوش اخلاق، رابطه بلد و زیبا.
حالا انگار زنبور ملکه اس و چشم امید یه کندو به اینه 😒
‏در خاورمیانه پانزده دقیقه قبل از فروپاشی، سگ میزنه گربه میرقصه
بزرگ‌ترین نشونه‌ی دانشمند شدن شما در یک حوزه، ادب و صبرتون و مسخره نکردنتون و نخندیدنتون در پاسخ به سوال کسیه که در اون حوزه تخصص نداره و شاید سوالش از نظر شما احمقانه هم باشه.
‏در غیر این صورت گویی کتاب بار خر کرده‌ن.
دوستم گفت چرا شغلتو میپرسن، میگی قناد
بگو دکوراتور کیک
یا طراح شیرینی‌های شخصی سازی شده و باکیفیت

و از وقتی اینجوری میگم میبینم دیدگاه مردم چقدر متفاوته🫠
اما رزومه‌ی جولانی واقعا جالبه!

دانشجوی پزشکی بوده که میفهمه از آکادمی چیزی در نمیاد، انصراف میده وارد صنعت میشه!
کارآموزی میره القاعده، امریکاییا میگیرنش، احتمالاً یه زد و بندی میکنه که آزادش میکنن!
بعدش یه جاب آفر میگیره از داعش عراق!
با استعدادی که نشون میده، بعد چند سال بغدادی بهش آفر میده که برو مدیر شو تو شعبه سوریه!

میره سوریه، می‌بینه محیط کار داعش زیادی سمی و خطرناکه، بر میگرده القاعده!
بعد یه پوزیشن خوب می‌گیره تو کادر مدیریت جبهه‌ی النصره!
اونجا دیگه می‌فهمه کار کردن واسه کسی فایده نداره و آدم باید آقای خودش باشه!
استارتاپ خودشو میزنه که میشه تحریر شام و اولین استارتاپی که رسماً کشور گشوده!
عجب سالی شد این ۱۴۰۳...