جوادهاشمی"تربت"
1.58K subscribers
1.8K photos
102 videos
8 files
1.39K links
@javadhashemitorbat
یادداشت و شعر
برای عضویت در کانال، روی لینک کلیک کنید
Download Telegram
ماه شب از غبار غم زينبم گرفت
از داغم آفتاب، چو ماه شبم گرفت

چسبيد كام من ز عطش، بر زبان من
راه سخن به گفتن هر مطلبم گرفت

مجروح و خسته، چون ‌كه به ميدان روان شدم
با اشك و آه، دست مرا زينبم گرفت

اوّل به يك نگاه، توانايي‌ام فزود
يك‌باره از دلم، همه تاب و تبم گرفت

امّا به يك نگاه دگر، سوخت جان من
بر چهره، نقش حسرت اُمّ و اَبم گرفت

مشكل چو ديد، پاي به مركب نهادنم
آمد جلو، ركاب من و مركبم گرفت

با چادرش كه فاطمه را بود يادگار
او مادرانه، لخته‌ي خون از لبم گرفت

هر مطلبي كه طبع «حسان» عرضه مي‌كند
يك درس عاشقي است كه از مكتبم گرفت

#وداع
#حبيب_چايچيان_حسان

@javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
@hesam_hoseyni_69 – حسام 5محرم محبان دهه 70
.
سه چار روز قبل، فایل بالا در کانال "نوای حسام" بارگذاری شد.

اگر بگویم، هنوز مدّاحی مثل او ندیده‌ام، گزاف نیست و البتّه امام حسین علیه‌السّلام از این نوادر کم ندارد.

بگذریم؛ خیلی در این سال‌ها پرسیده‌اند که این غزل #وداع که روضه‌خوان سیّدالشّهدا علیه‌السّلام، زنده‌یاد #حسام‌الدین_حسینی خوانده، از کدام #شاعر است.

من نیز در دهه‌ی هشتاد نمی‌دانستم که اگر می‌دانستم حتما" در کتاب #جرس_فریاد_می‌دارد می‌آوردم.

امّا از وقتی یافتم، دریغ نکرده و دیگران را هم مطّلع ساخته‌ام؛ تا جایی که به احتمال زیاد، امروزه هر که شاعرش را می‌داند و متن کامل قصیده را دارد، سرنخش به کتاب‌خانه‌ی #محمل برسد.

و امّا متن شعر:

شهی که وقت سواری به رخ، نقاب بگيرد
سزد به خانه‌ی زینش گر آفتاب بگیرد...


#جواد_هاشمی_تربت

http://www.instagram.com/javadhashemi69/

@javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
. سه چار روز قبل، فایل بالا در کانال "نوای حسام" بارگذاری شد. اگر بگویم، هنوز مدّاحی مثل او ندیده‌ام، گزاف نیست و البتّه امام حسین علیه‌السّلام از این نوادر کم ندارد. بگذریم؛ خیلی در این سال‌ها پرسیده‌اند که این غزل #وداع که روضه‌خوان سیّدالشّهدا علیه‌السّلام،…
شهی که مه ز جمالش فروغ و تاب بگیرد
قمر ز شرم رخش چهره در حجاب بگیرد

علیّ عالی اعلا که خواست حق ز طفیلش
به عشوه، شاهد امکان ز رخ، نقاب بگیرد

همیشه عرش، هوس داشت تا که تاج تولّا
به سر ز خاک قدوم ابوتراب بگیرد

سپهر خواست که تشریف موهبت ز کف او
به افتخار در این نیلگون ثبات بگیرد

نتیجه‌ی کف جودش هر آن که خواست بیابد
شمار کار وی از ریزش سحاب بگیرد

گهی به تیغ شود آبیارِ مزرع اسلام
گهی شود شرر و شرک ارمیاب بگیرد

به گاه عدل همی انتقام شهپر تیهو
ز چنگل و سخط طغرل و عقاب بگیرد

قضا چو از سخطش رایت عقاب فزاید،
قدر چو از غضبش آیت عذاب بگیرد،

جهان ز برق جهان کاخ اعتبار بسوزد
زمان ز سیل دمان، راه بر ثواب بگیرد

شها! کی‌ام من و از مدح تو چسان بنويسم
که اوج چشمه‌ی خورشید را ذباب بگیرد

ولی اگر نتوانم کنم ز مدح تو انشا
همای بختم اگر شهپر از ثواب بگیرد،

رَوَم به حال حسینت چنان ز درد بگریم
که سیل اشکم دریا شود، حباب بگیرد

به جای اشک رود خون ز دیده‌ام به عزای
شهی که وقت سواری ز مه نقاب بگيرد

دمی که جای بگیرد به روی اسب شهادت
سزد به خانه‌ی زینش گر آفتاب بگیرد

کسی نبود عنان‌دار ذوالجناح شریفش
کسی نبود که بازوی آن جناب بگیرد

شنيده‌اید که هرگز مقابل رخ دشمن
سوار اسب شود شاه و زن، رکاب بگیرد

سوار شد جگر تشنه و فرات، برابر
برو سپهر! سر خانه‌ی تو آب بگیرد

خطاب کرد به اهل حرم به گریه و زاری
که آب چشم دو عالم از این خطاب بگیرد

که نیست اکبر و قاسم که  تا به وقت سواری
یکی عنان به کف و دیگری رکاب بگيرد

جلو به عهده‌ی لیلا؛ عنان به شانه‌ی کلثوم
سکینه زیر بغل؛ سایبان، رباب بگیرد

ز خیمه، دخترم، ای زینب فکار! برون کن
بگو به فاطمه او شیشه‌ی گلاب بگیرد

برای رفتن من تا دلم به جای خود آید
کجاست مادر اصغر که ذکر خواب بگیرد

تمام اهل حریمم زنید حلقه به دورم
رقیّه ختم "فتحنا" برای باب بگیرد

وصیّتی است مرا با شما حریم پیمبر
چو از شرار عطش، قلب، التهاب بگیرد

کسی ز خیمه نیاید برون که شمر ستم‌گر
برای بستن بازوی او طناب بگیرد

کسی ز خیمه نیاید برون به گریه و شیون
که خصم طعنه زند، قلبم اضطراب بگیرد

کسی نیاید و بیند مرا که بی کس و کارم
که بیش‌تر دل او از غم، انقلاب بگیرد

کسی بیاید و بیند به زير خنجر شمرم
که نیست هم‌چو دلی آن زمان که تاب بگیرد

کجاست 《سیّد مظلوم》 تا ز 《صالح مدّاح》
همیشه درس فصاحت از آن جناب بگیرد




#یادداشت_ادبی
#وداع
#صالح_بروجردی
#مظلوم_بروجردی

#جواد_هاشمی_تربت
جوادهاشمی"تربت"
. سه چار روز قبل، فایل بالا در کانال "نوای حسام" بارگذاری شد. اگر بگویم، هنوز مدّاحی مثل او ندیده‌ام، گزاف نیست و البتّه امام حسین علیه‌السّلام از این نوادر کم ندارد. بگذریم؛ خیلی در این سال‌ها پرسیده‌اند که این غزل #وداع که روضه‌خوان سیّدالشّهدا علیه‌السّلام،…
.
.
۱/اصل شعر، قصیده در مدح حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام است که گریز به #وداع امام حسین علیه‌السّلام دارد.

۲/سند شعر، کتاب "کاروان غم" (ص ۶۴ تا ۶۶) اثر مظلوم بروجردی است ولی بالای قصیده نوشته: "از صالح مدّاح با کمی تصرّف". به نظرم بیت تخلّص نشان می‌دهد که دو نفری گفته‌اند ولی معلوم نیست کدام ابیات از کدام یک است.

۳/چنان چه در صوت شنیده‌اید، با وصل کردن دو مصراع زوج از اواسط قصیده، شعر به یک غزل‌مرثیه تبدیل شده و تغییرکی نیز دیده است:
شهی که وقت سواری به رخ، نقاب بگيرد
سزد به خانه‌ی زینش گر آفتاب بگیرد...



#یادداشت_ادبی
#وداع
#جواد_هاشمی_تربت
#صالح_بروجردی
#مظلوم_بروجردی