پُر است دوروبرم ازصدا،صدای عدو
دلم گرفته چه تلخ است خنده های عدو
یتیم بودنِ ما فرق میکند با هم
تو روی دستِ عمو من به زیرِ پای عدو!!
استاد حبیب نیازی
#مرثیه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
@hulma_ir
دلم گرفته چه تلخ است خنده های عدو
یتیم بودنِ ما فرق میکند با هم
تو روی دستِ عمو من به زیرِ پای عدو!!
استاد حبیب نیازی
#مرثیه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
@hulma_ir
💠السَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنا رُقَيَّةَ ... 💠
پیش مادر بیشتر دختر شکایت می کند
پیش شوهر بیشتر همسر شکایت می کند
پیش مولا تا شهادت، حرفی از کوچه نزد
فاطمه پیش علی از در شکایت می کند
دختر این خانواده فرق دارد با همه
چونکه این دختر به پیغمبر شکایت می کند
این وسط یک دختری روی عمو حساس بود
می رود هی پیش آب آور شکایت می کند
هر کسی از یک نفر گاهی شکایت می کند
دائما دختر ز یک لشکر شکایت می کند
دست می گیرد به پهلو و ز جا پا می شود
درد پهلو دارد و کمتر شکایت می کند
مثل زهرا چشم هایش تار می بیند ولی
از غم باباش، چون مادر شکایت می کند
سر می آید، پیش بابا می نشیند روی خاک
قبل هر چیزی ز موی سر شکایت می کند
قدری از شمر و سنان و حرمله می گوید و
بعد هم از غارت معجر شکایت می کند
بین جای سنگ و جای چوب و جای خیزران
بیشتر از جای آن خنجر شکایت می کند
وحید محمدی
#مرثیه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
⚜❄️♨️❄️♨️❄️♨️❄️♨️❄️♨️❄️⚜
🔹 @hulma_ir جدیدترین اشعار مذهبی🔹
پیش مادر بیشتر دختر شکایت می کند
پیش شوهر بیشتر همسر شکایت می کند
پیش مولا تا شهادت، حرفی از کوچه نزد
فاطمه پیش علی از در شکایت می کند
دختر این خانواده فرق دارد با همه
چونکه این دختر به پیغمبر شکایت می کند
این وسط یک دختری روی عمو حساس بود
می رود هی پیش آب آور شکایت می کند
هر کسی از یک نفر گاهی شکایت می کند
دائما دختر ز یک لشکر شکایت می کند
دست می گیرد به پهلو و ز جا پا می شود
درد پهلو دارد و کمتر شکایت می کند
مثل زهرا چشم هایش تار می بیند ولی
از غم باباش، چون مادر شکایت می کند
سر می آید، پیش بابا می نشیند روی خاک
قبل هر چیزی ز موی سر شکایت می کند
قدری از شمر و سنان و حرمله می گوید و
بعد هم از غارت معجر شکایت می کند
بین جای سنگ و جای چوب و جای خیزران
بیشتر از جای آن خنجر شکایت می کند
وحید محمدی
#مرثیه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
⚜❄️♨️❄️♨️❄️♨️❄️♨️❄️♨️❄️⚜
🔹 @hulma_ir جدیدترین اشعار مذهبی🔹