پایگاه فرهنگی حُلما(مطالب کاربردی مداحی)
5.36K subscribers
889 photos
89 videos
150 files
2.19K links
🌴مطالب کاربردی مداحی🌴

در کانال و وب سایتهای پایگاه فرهنگی حُلما (زینب کبری سلام الله علیها)

اشعار مدح ومرثیه و.. www.hulma.ir
سبکهای مداحی.. www.nohe.hulma.ir

ارتباط شاعران با ما:👇
@hulma

🌴🌴🌴
مسئول تبادلات👇👇
@yadalil313
Download Telegram
❁﷽❁ ❣️
⭐️🍃
🍂🌺


🔸السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ...🔸


کنار خیمه ها می زد قدم آرامشی که در دلش طوفانی از غم بود و آنکه غمزدای اشرف اولاد آدم بود.
کنار خیمه ها می زد قدم یادش می آمد روزگار کودکی را، مادرش ام البنین شانه به مویش می کشید و زیر لب می گفت: اولادم فدای بچه های مادر سادات!
کنار خیمه ها می زد قدم با عزت و هیبت مباد آنکه نسیمی بی اجازه رد شود از لابلای خیمه ی ناموس آل الله. ناگاه از میان لشگر کوفه کسی آمد. کسی نه، کمتر از خار و خسی آمد کنار خیمه ها فریاد زد: شمرم! امان نامه برای زاده ی ام البنین دارم... حرم لرزید و عباس از خجالت...
از خجالت...
از خجالت سر به زیر افکنده وقتی می شود یک مرد و از لبهای خشک کودکان شرمنده وقتی می شود باید سکینه هم بیاید با لبی خشکیده با مشکی تهی از آب آری سینه می گیرد و سقا روبروی حضرت ارباب...
-ای آقای من! ای سید و مولای من! اذنم بده چون "ضاق صدری"سینه ام تنگ است و تنها چاره ام با کوفیان جنگ است.

به میدان می رود با چند مشک خالی و اطفال شادند و اما عمه ی سادات چشمانش به قد و قامت عباس( داری می روی پشت و پناه خیمه گاه ما، پناه ما؟!) به میدان می رود جنگی نمایان می کند تا بر شریعه می رسد فوراً کفی از آب می گیرد، نهیبی می زند بر آب " آقایم حسین تشنه است" حرم تشنه، گل پیغمبرم تشنه، لبان خواهرم تشنه، علی اکبر که عطشان جان سپرد اما علی اصغرم تشنه

به دوشش مشک آب و روبرویش لشگری بی تاب و در انبوه نخلستان کمانداران کمین کردند و خونخواران کمین کردند و با یک ضربه ی شمشیر دست افتاد و دست دیگرش در راه اربابش حسین افتاد و مشکش را به دندان برد و دارد گوشه چشمی سوی خیمه... ای رباب و ای سکینه، ای علی اصغر

دوباره روضه شد چشم اباالفضل و دوباره حرمله... تیر سه شعبه...
چرا در روضه عباس چشمی کاسه ی خون می شود هرسال؟!
چرا در روضه، سر با گرز گلگون شد هر سال؟!
عمود آمد سرش برگشت
از روی فرس بی دست سقا پیکرش برگشت
تنش غارت شد و آنگاه فرم پیکرش برگشت
نمی دانم چه آمد بر سرش ادرک اخایِ حنجرش برگشت
حسین آمد به سمت علقمه، زهرای اطهر مادرش برگشت

امیر عظیمی

#بحر_طویل
#مرثیه_حضرت_عباس علیه السلام
#شب_تاسوعا

🌴انتشار همراه با ذکرِ نامِ شاعر و ذکرِ یک صلوات هدیه به
حضرت حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف لطفاً

🍃🌺
⭐️🍂
❣️

╚════ ೋღ❤️ღೋ ════╝

مطالب کاربردی مداحی در تلگرام و ...
👇👇👇
@hulma_ir

ایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/3821273090C0cbcc1d108
❁﷽❁ ❣️
⭐️🍃
🍂🌺


🔸اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ..🔸


کاروانی پُرِ دلهای بلا نوش و بلا جوش و پُر از سینه‌ی مدهوش و زِ هر زمزمه خاموش به جز ذکر خدا خانه و کاشانه به دوش از تب سوزنده‌ی صحرای غریبی پیِ رخسار حبیبی پِی دامانِ طبیبی چه نصیبی چه شکیبی و پُر از شورِ عجیبی همه سرمست زِ بویِ خوش جان پَرور سیبی به دلِ دشت پُر از خار و پُر از سنگ در این سوی بیابان در آن سوی دو دریا دو صد نخل پدیدار رسیدند پیِ قافله سالار که فرمود که همین جاست همان وعده‌ی دیدار همان لحظه‌ی دیدار دگر بار گشایید و بیایید و بیابید در این دشت خدا را

آه از آن لحظه که آمد به ادب با دلی از عشق لبالب به بَرِ ناقه‌ی زینب طرفی قاسم و جعفر طرفی حضرتِ اکبر چه شکوهی چه جمالی چه جلالی چه کمالی چه قیامی چه مقامی چه سلامی همه مبهوتِ تماشای علمدار سپهدار که این بار عَلم را چو ستونی به زمین کوفت و پا کرد رکاب و به ادب گفت به خاتون دو عالم که قدم بر سر این خاک گذارید و بیایید از آن محمل عرشی ، که فلک دید ملک فرش شد و با جبروتی به زمین باز نهاد آن کفِ پا را

همه از ناقه زمین آمده و ، در حرمی خیمه گزیدند و نشستند ولی دخترکی دست گره کرده سرِ دوش عمو مانده و با زمزمه‌ای دل زِ دلش بَرده و گاهی پی نازی و گَهی در پِیِ بازی دو چشمان عمو بسته و می‌بوسد و می‌بوید و می‌گوید عمو جان نرَوی هیچ زمان از بَرِمان فخر کنم بر همه‌ی دخترکان و دل من قرص بوَد تا که به دوشِ توأم و سایه‌ی تو هست سرِ اهل حرم دعایم که خدا از تو جدا آه نسازد حرم و محملِ ما را....

حسن لطفی

#بحر_طویل
#شب_دوم_محرم
#ورودیه_کربلا
#شعر_ورود_کاروان_به_کربلا

🌴انتشار همراه با ذکرِ نامِ شاعر و ذکرِ یک صلوات هدیه به
حضرت حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف لطفاً

🍃🌺
⭐️🍂
❣️

╚════ ೋღ❤️ღೋ ════╝

مطالب کاربردی مداحی در تلگرام و ...
👇👇👇
@hulma_ir