پایگاه فرهنگی حُلما(مطالب کاربردی مداحی)
5.36K subscribers
889 photos
89 videos
150 files
2.19K links
🌴مطالب کاربردی مداحی🌴

در کانال و وب سایتهای پایگاه فرهنگی حُلما (زینب کبری سلام الله علیها)

اشعار مدح ومرثیه و.. www.hulma.ir
سبکهای مداحی.. www.nohe.hulma.ir

ارتباط شاعران با ما:👇
@hulma

🌴🌴🌴
مسئول تبادلات👇👇
@yadalil313
Download Telegram

⭐️🍃
🍂🌺

💠السَّلَامُ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ... 💠


شهزاده ای که طلعت همچون بهار داشت
در کربلا به سینه دلی بی قرار داشت
بابا نداشت لیک حسینش چو باب بود
کز کودکی به دامن مهرش قرار داشت
بیش از علیِّ اکبر خود داشت میل او
زیرا که قاسمش ز حسن یادگار داشت
چون گفت مرگ بهر من احلی من العسل
عمش به پیش خلق به او افتخار داشت
با شرم زیر لب ز عمو اذن جنگ خواست
چون عزم وصل اکبر والاتبار داشت
بابا نداشت تا که بپوشاندش زره
قاسم ولی به دل ز عمو انتظار داشت

اما عمو اجازه ی میدان به او نداد
رو کرد سوی خیمه ی مادر پی مُراد

گفتا به مادرش که عمویم بها نداد
اذن فدا شدن به رکابش مرا نداد
بابا اگر که بود مرا مانعی نبود
بودم یتیم و اذن به این مبتلا نداد
اکبر هزار پاره و من راه می روم
توفیق جنگ را ز چه بر من خدا نداد
مادر ز دیده ژاله ی او پاک کرد و گفت
جانا خدای هیچ غمی بی دوا نداد
عمامه و لباس پدر را ز من بگیر
بیهوده این لباس به من مجتبی نداد
وقتی حسین جامه ی سبزش بدید گفت
الحق که حق مثال تو بر اولیا نداد

شد کربلا به حیرت از این غنچه ی حسن
قاسم به تن بجای زره می کند کفن

شد کربلا نظاره گر غربتی الیم
وقتی که قطعه قطعه شد آن یوسف یتیم
پا می کشید روی زمین و به زیر لب
می گفت با حسین هلا ایّها الکریم
آمد عمو به حال خرابی به سوی او
تا دید جسم مثله ی او شد دلش دو نیم
گفتا به ناله ، قاسم رعنای من بدان
در مرگ من به اکبر لیلا شدی سهیم
بعد از تو نجمه مادر غم دیده ات ز سوز
بر خاک سرد و تیره شود تا ابد مقیم
حالا که من به پیش حسن غرق خجلتم
با خنده طعنه می زندم دشمن رجیم

از بسکه پیکرت ز سنان بهره مند شد
کوتاه بود قدِّ تو ، اما بلند شد

محمد مبشری

#مرثیه_حضرت_قاسم_بن_الحسن
#شب_ششم_محرم

🌴انتشار همراه با ذکرِ نامِ شاعر و ذکرِ یک صلوات هدیه به
حضرت حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف لطفاً

🍃🌺
⭐️🍂


╚════ ೋღ❤️ღೋ ════╝

@hulma_ir جدیدترین اشعار مذهبی

⭐️🍃
🍂🌺

💠السَّلَامُ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ... 💠


در کنار تو به حیران شدنم خندیدند
خواستم از غم تو ناله زنم ، خندیدند

سیزده بار تو را بوسه زدم جای حسن
و به هر بار ، به بوسه زدنم خندیدند

اولش معرکه از آمدنم حیران بود
ولی افسوس که دیدند منم خندیدند

تا رسیدم به برت داد زدم "واحسنا"
تا شنیدند نوای "حسنم" خندیدند

هو شدم تا که یتیم حسنم را کشتند
بارها هم به همین هو شدنم خندیدند

دست و پا میزنی و خاک به سر میریزم
و به خاکی شدن پیرهنم خندیدند

کفنت سرخ شد از خون تنت ، سرخ شدم
و به سرخیِ عقیق یمنم خندیدند

از ترک خوردن هر تکه ی تو ، خرد شدم
آه ، دیدند که من می شکنم خندیدند

مانده ای زیر سُمِ اسب ، وَ میسوزم من
اسبها هم به همین سوختنم خندیدند

آهِ مُمتَد بکشم ، چون که تو مُمتَد شده ای
در کنار تو به آه و سخنم خندیدند

میکشی پا به زمین و بدنم میلرزد
به همین لرزش کل بدنم خندیدند

تا که دیدند ، تو هم قامت سقا شده ای
به قد و قامت سرو چمنم خندیدند

بغلت کرده ام و سینه به سینه ببرم
کِل کشیدند و به تو ، روی تنم خندیدند

رضا قاسمی

#مرثیه_حضرت_قاسم_بن_الحسن
#شب_ششم_محرم

🌴انتشار همراه با ذکرِ نامِ شاعر و ذکرِ یک صلوات هدیه به
حضرت حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف لطفاً

🍃🌺
⭐️🍂


╚════ ೋღ❤️ღೋ ════╝

@hulma_ir جدیدترین اشعار مذهبی