✔️بخش مهم یادداشت مهرداد سید عسگری، تحلیلگر اقتصادی در مورد چرایی افزایش قیمت ۴۰۰هزارتومانی سکه طی دو هفته🔻
🔸براساس برخی از گزارشها در ایران ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی انباشته در بازارها و پستوی خانه‌ها یا درقالب سیستم بانکی وجود دارد که دولت برای بیهوش کردن آن به سیاست‌های مختلفی روی آورده و می‌آورد؛ حال اگر یک درصد این دیو خفته هوشیاری خود را نشان دهد می‌تواند چراغ جادوی ظریف و شکننده اقتصاد ایران را دچار ترک کند که بخشی از این هوشیاری خود را در بازار سکه نشان داده؛ بخشی به بازار خودرو رفته و مابقی خود را در قیمت دلار نشان داده است.
🔸تورم در اردیبهشت قطعی بوده است که این بار با ماه رمضان همزمان شد که در عمل باعث شد تا رشد آن کاسته شود اما با پایان ماه رمضان شاهد بازگشت این پدیده خواهیم بود.
🔸بازار #سکه کماکان یکی از بازارهای روان و دارای قابلیت نقدشوندگی است که در آن خبری از تهدیدهای داخلی و خارجی نیست؛ این نکته به زبان ساده‌تر این است که مشکل خاصی در بازارهای مالی دنیا برای نقل و انتقال طلا دیده نمی شود و برای تهیه مثلا سکه نیازی به انجام عملیات محیرالعقول مانند دلار نیست. این بدان معنی است که بازار سکه کماکان جذاب‌ترین بازار برای کسانی است که با توجه به سیر وقایع آتی به فکر نگهداری پس اندازها یا ثروت خود هستند.
🔸انتشار اخبار منفی در خصوص تحریمها و ناکارآمدی سیستم اقتصادی هم بر جذابیت این بازار افزوده است و کماکان این بازار جذاب تر خواهد شد.
البته در بین این دلایل باید به این نکته نیز توجه کرد که این وقایع در حالی اتفاق می افتد که دولت ایران نیز به دلایل مختلف نه راه حل بلکه خود نیز بخشی از مشکل است و نمی‌توان انتظار حل مشکل را از بخشی از خود مشکل داشت.
🔸🔸ماجرا به زبان ساده آن است که دولت در چند ماه گذشته ورودی سکه را تنگ‌تر کرد و همزمان به پیش فروش سکه در قیمت بالاتر روی آورد تا از بیدار شدن همان دیو خفته جلوگیری کند. اما حالا و در عمل هم قیمت سکه بالاتر رفته و هم تعهد میلیونی برای تحویل سکه‌های پیش فروش شده؛ باید تقریبا ۸ تن طلا برای تبدیل به سکه ماهیانه وارد بازار شود تا دولت تعهداتش را اجرا نماید و این دور باطل کماکان ادامه دارد.
🔸براساس برخی از گزارشها در ایران ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی انباشته در بازارها و پستوی خانه‌ها یا درقالب سیستم بانکی وجود دارد که دولت برای بیهوش کردن آن به سیاست‌های مختلفی روی آورده و می‌آورد؛ حال اگر یک درصد این دیو خفته هوشیاری خود را نشان دهد می‌تواند چراغ جادوی ظریف و شکننده اقتصاد ایران را دچار ترک کند که بخشی از این هوشیاری خود را در بازار سکه نشان داده؛ بخشی به بازار خودرو رفته و مابقی خود را در قیمت دلار نشان داده است.
🔸تورم در اردیبهشت قطعی بوده است که این بار با ماه رمضان همزمان شد که در عمل باعث شد تا رشد آن کاسته شود اما با پایان ماه رمضان شاهد بازگشت این پدیده خواهیم بود.
🔸بازار #سکه کماکان یکی از بازارهای روان و دارای قابلیت نقدشوندگی است که در آن خبری از تهدیدهای داخلی و خارجی نیست؛ این نکته به زبان ساده‌تر این است که مشکل خاصی در بازارهای مالی دنیا برای نقل و انتقال طلا دیده نمی شود و برای تهیه مثلا سکه نیازی به انجام عملیات محیرالعقول مانند دلار نیست. این بدان معنی است که بازار سکه کماکان جذاب‌ترین بازار برای کسانی است که با توجه به سیر وقایع آتی به فکر نگهداری پس اندازها یا ثروت خود هستند.
🔸انتشار اخبار منفی در خصوص تحریمها و ناکارآمدی سیستم اقتصادی هم بر جذابیت این بازار افزوده است و کماکان این بازار جذاب تر خواهد شد.
البته در بین این دلایل باید به این نکته نیز توجه کرد که این وقایع در حالی اتفاق می افتد که دولت ایران نیز به دلایل مختلف نه راه حل بلکه خود نیز بخشی از مشکل است و نمی‌توان انتظار حل مشکل را از بخشی از خود مشکل داشت.
🔸🔸ماجرا به زبان ساده آن است که دولت در چند ماه گذشته ورودی سکه را تنگ‌تر کرد و همزمان به پیش فروش سکه در قیمت بالاتر روی آورد تا از بیدار شدن همان دیو خفته جلوگیری کند. اما حالا و در عمل هم قیمت سکه بالاتر رفته و هم تعهد میلیونی برای تحویل سکه‌های پیش فروش شده؛ باید تقریبا ۸ تن طلا برای تبدیل به سکه ماهیانه وارد بازار شود تا دولت تعهداتش را اجرا نماید و این دور باطل کماکان ادامه دارد.
✅ احتمال سه نرخی شدن دلار بانکی قوت گرفت
از صبح امروز دلار ۶۵۰۰ تومانی درحال اضافه شدن است و تخصیص دلار به کالاها متوقف شده و به نظر می رسد دلار بانکی ۳ نرخی خواهد شد.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس به نقل از ارانیکو،بر اساس اخبار غیر رسمی، سه نرخ دلار ۳۷۰۰ تومان (اساسی)،۴۲۰۰ تومان (نیما) و ۶۵۰۰ تومان (ارز متقاضی) در سیستم بانکی از صبح امروز در حال تعریف شدن است.
به نظر میرسد ارز متقاضی مجددا در سامانه تجارت در حال اضافه شدن است و برای این منظور سامانه جدیدی به اسم سماصا راه‌اندازی خواهد شد. تخصیص ارز برای کالاهای گروه سوم (خودرو- گوشی همراه-لوازم خانگی- لوازم آرایشی) نیز از ساعت ۱۰ صبح امروز حتی در شرایط دارابودن کد تخصیص ارز بانک مرکزی، متوقف شده و تا راه اندازی سامانه جدید و فعال شدن، عملا واردات این کالاها نیز ممکن نیست.
http://boursepress.ir
از صبح امروز دلار ۶۵۰۰ تومانی درحال اضافه شدن است و تخصیص دلار به کالاها متوقف شده و به نظر می رسد دلار بانکی ۳ نرخی خواهد شد.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس به نقل از ارانیکو،بر اساس اخبار غیر رسمی، سه نرخ دلار ۳۷۰۰ تومان (اساسی)،۴۲۰۰ تومان (نیما) و ۶۵۰۰ تومان (ارز متقاضی) در سیستم بانکی از صبح امروز در حال تعریف شدن است.
به نظر میرسد ارز متقاضی مجددا در سامانه تجارت در حال اضافه شدن است و برای این منظور سامانه جدیدی به اسم سماصا راه‌اندازی خواهد شد. تخصیص ارز برای کالاهای گروه سوم (خودرو- گوشی همراه-لوازم خانگی- لوازم آرایشی) نیز از ساعت ۱۰ صبح امروز حتی در شرایط دارابودن کد تخصیص ارز بانک مرکزی، متوقف شده و تا راه اندازی سامانه جدید و فعال شدن، عملا واردات این کالاها نیز ممکن نیست.
http://boursepress.ir
Forwarded from NimaAzadi|نیما آزادی (نیما آزادی)
✅ هفت گام تا فروپاشی اقتصاد
✍️ محمد حسین ادیب
💬 اقتصاد ایران در میانه «حباب غول پیکر » سود سپرده است؛
1️⃣ حباب غول پیکر سود سپرده به این معناست که سودی که بانکها به سپرده پرداخت می کنند از بازده اقتصاد به «صورت نجومی » بیشتر است.
2️⃣ حباب غول پیکر سود سپرده، در گام دوم به این معناست که سودی که بانکها به سپرده گذار طی شش سال گذشته پرداخت کرده اند عده ای را به نحو نجومی، ثروتمند کرده است.
3️⃣ در گام سوم، کسانی که با سود سپرده ثروتمند شده اند در اقتصاد به حرکت در آمده اند تا سپرده را به ثروت های دیگر تبدیل کنند.
4️⃣ در گام چهارم: قشر سپرده گذاران ثروتمند وارد هر بخشی که شوند آن بخش را به هم می ریزند یعنی در آن بخش تورم سنگین ایجاد می کنند .
5️⃣ در گام پنجم: سپرده گذاران ثروتمند، پس از ایجاد حباب غول پیکر در آن بخش به سرعت از آن بخش خارج می‌شوند.
6️⃣ در گام ششم، مردم عادی که هیجانی خرید می کنند و در گام پنجم، حباب می خرند، حباب روی دست شان می ماند.
7️⃣ در گام هفتم بالاخره این حباب غول پیکر سود سپرده می ترکد و کل بازی، تمام می‌شود.
💡اقتصاد ایران اکنون در بخش های در گام پنجم و در بخش های در گام ششم است اما، هنوز در اقتصاد برای حباب بازی ظرفیت وجود دارد
⚠️ گام هفتمی هم هست؛ حباب بازان، این را نیک به خاطر داشته باشند!
@NimaAzaadi
✍️ محمد حسین ادیب
💬 اقتصاد ایران در میانه «حباب غول پیکر » سود سپرده است؛
1️⃣ حباب غول پیکر سود سپرده به این معناست که سودی که بانکها به سپرده پرداخت می کنند از بازده اقتصاد به «صورت نجومی » بیشتر است.
2️⃣ حباب غول پیکر سود سپرده، در گام دوم به این معناست که سودی که بانکها به سپرده گذار طی شش سال گذشته پرداخت کرده اند عده ای را به نحو نجومی، ثروتمند کرده است.
3️⃣ در گام سوم، کسانی که با سود سپرده ثروتمند شده اند در اقتصاد به حرکت در آمده اند تا سپرده را به ثروت های دیگر تبدیل کنند.
4️⃣ در گام چهارم: قشر سپرده گذاران ثروتمند وارد هر بخشی که شوند آن بخش را به هم می ریزند یعنی در آن بخش تورم سنگین ایجاد می کنند .
5️⃣ در گام پنجم: سپرده گذاران ثروتمند، پس از ایجاد حباب غول پیکر در آن بخش به سرعت از آن بخش خارج می‌شوند.
6️⃣ در گام ششم، مردم عادی که هیجانی خرید می کنند و در گام پنجم، حباب می خرند، حباب روی دست شان می ماند.
7️⃣ در گام هفتم بالاخره این حباب غول پیکر سود سپرده می ترکد و کل بازی، تمام می‌شود.
💡اقتصاد ایران اکنون در بخش های در گام پنجم و در بخش های در گام ششم است اما، هنوز در اقتصاد برای حباب بازی ظرفیت وجود دارد
⚠️ گام هفتمی هم هست؛ حباب بازان، این را نیک به خاطر داشته باشند!
@NimaAzaadi
سلام
✅رمان خوان های حرفه ای ؛کسانی که کتاب را نمی خوانند بلکه می خورند،و در عمق حوادث و رویدادهای داستان غرق می شوند،به صورت ناخودآگاه و غریزی الگو ، نظم و توالی اتفاقات هر رمان را می آموزند.
ویژگی مشترک آثار نویسندگان بزرگ ،(آنان که شاهکارهای ادبی را خلق می کنند) در این است که نمی توان به آثارشان چیزی اضافه کرد و نمی توان چیزی از آثارشان حذف کرد.حوادث و اتفاقات چنان هنرمندانه پی در پی مطرح می گردد که امکان هر گونه جرح و تعدیل را از سوی منتقدان و خوانندگان سلب می کند.این بدان معنی است که بطور مثال امکان ندارد کسی بتواند ادعا کند اضافه کردن یه حادثه دیگر به رمان "بینوایان" یا "صد سال تنهایی" می تواند داستان را جذاب تر کند.
رمان خوان حرفه ای که بشوی "الگوی ذهنی هر نویسنده " در خلق رویدادها و حوادث را کشف خواهی کرد.
✅الگو را که کشف کنی ،می توانی آینده را تا حدودی پیش بینی کنی.در هر رمان حوادث را قهرمان ها و شخصیت های آن رمان خلق می کنند.آدمها را ،روابط را که بشناسی ،آینده در دستان توست.
✅برای اینکه در این کار مهارت پیدا کنی ،می توانی فصول ابتدایی رمان را بخوانی و اتفاقات فصول بعد را با یک درجه احتمال پیش بینی کنی،بعد از خواندن فصول بعدی می توانی صحت پیش بینی های خودت را بسنجی.
✅خوب حالا سعی کن داستان داغ این روزها را بدون غرض به خاطر بیاوری.از ابتدای داستان ،جایی که آقای دلار لباسی به ارزش 3700 یا 3800 بر تن کرده بود.
.
.
.
.
.
.
.
.
✅حال سعی کن رفتار نقش مقابل آقای دلار یعنی آقای دولت را برای روزهای آتی پیش بینی کنی.
1)واردات کالاهایی که جایگزین داخلی دارد را ممنوع کند.آقای دولت است دیگر دلش می خواهد.
واردات اتومبیل ممنوع
واردات لوازم خانگی ممنوع
واردات لوازم بهداشتی و آرایشی ممنوع
واردات موز و نارگیل و آناناس ممنوع
واردات پوشاک ممنوع
2)مهاجرت آقای دلار را در مناطقی که صلاح نمی داند ممنوع کند.
مناطق آزاد تعطیل
بازارچه های مرزی تعطیل
3)آقای دولت جریان آزاد اطلاعات را مختل کند.
تلگرام فیلتر
اینستاگرام فیلتر
4)آقای دولت حتی می تواند باعث افزایش قیمت نفت بشود.
حوثی ها چاههای نفت عربستان را هدف قرار دهند.
یک مین سر راه نفت کش های عبوری از خلیج فارس سبز شود.
.
.
.
.
.
.
✅آقای دلار اما فقط می تواند یه کار بکند."بالا برود."
اگر فکر میکنی که داستان آقای دلار و آقای دولت به انتها نزدیک می شود متاسفانه باید بگویم که رمان خوان حرفه ای نیستی.
ما تازه به میانه کتاب رسیده ایم و قسمتهای جذاب تر هنوز مانده اند ...
محمد مشاری
✅رمان خوان های حرفه ای ؛کسانی که کتاب را نمی خوانند بلکه می خورند،و در عمق حوادث و رویدادهای داستان غرق می شوند،به صورت ناخودآگاه و غریزی الگو ، نظم و توالی اتفاقات هر رمان را می آموزند.
ویژگی مشترک آثار نویسندگان بزرگ ،(آنان که شاهکارهای ادبی را خلق می کنند) در این است که نمی توان به آثارشان چیزی اضافه کرد و نمی توان چیزی از آثارشان حذف کرد.حوادث و اتفاقات چنان هنرمندانه پی در پی مطرح می گردد که امکان هر گونه جرح و تعدیل را از سوی منتقدان و خوانندگان سلب می کند.این بدان معنی است که بطور مثال امکان ندارد کسی بتواند ادعا کند اضافه کردن یه حادثه دیگر به رمان "بینوایان" یا "صد سال تنهایی" می تواند داستان را جذاب تر کند.
رمان خوان حرفه ای که بشوی "الگوی ذهنی هر نویسنده " در خلق رویدادها و حوادث را کشف خواهی کرد.
✅الگو را که کشف کنی ،می توانی آینده را تا حدودی پیش بینی کنی.در هر رمان حوادث را قهرمان ها و شخصیت های آن رمان خلق می کنند.آدمها را ،روابط را که بشناسی ،آینده در دستان توست.
✅برای اینکه در این کار مهارت پیدا کنی ،می توانی فصول ابتدایی رمان را بخوانی و اتفاقات فصول بعد را با یک درجه احتمال پیش بینی کنی،بعد از خواندن فصول بعدی می توانی صحت پیش بینی های خودت را بسنجی.
✅خوب حالا سعی کن داستان داغ این روزها را بدون غرض به خاطر بیاوری.از ابتدای داستان ،جایی که آقای دلار لباسی به ارزش 3700 یا 3800 بر تن کرده بود.
.
.
.
.
.
.
.
.
✅حال سعی کن رفتار نقش مقابل آقای دلار یعنی آقای دولت را برای روزهای آتی پیش بینی کنی.
1)واردات کالاهایی که جایگزین داخلی دارد را ممنوع کند.آقای دولت است دیگر دلش می خواهد.
واردات اتومبیل ممنوع
واردات لوازم خانگی ممنوع
واردات لوازم بهداشتی و آرایشی ممنوع
واردات موز و نارگیل و آناناس ممنوع
واردات پوشاک ممنوع
2)مهاجرت آقای دلار را در مناطقی که صلاح نمی داند ممنوع کند.
مناطق آزاد تعطیل
بازارچه های مرزی تعطیل
3)آقای دولت جریان آزاد اطلاعات را مختل کند.
تلگرام فیلتر
اینستاگرام فیلتر
4)آقای دولت حتی می تواند باعث افزایش قیمت نفت بشود.
حوثی ها چاههای نفت عربستان را هدف قرار دهند.
یک مین سر راه نفت کش های عبوری از خلیج فارس سبز شود.
.
.
.
.
.
.
✅آقای دلار اما فقط می تواند یه کار بکند."بالا برود."
اگر فکر میکنی که داستان آقای دلار و آقای دولت به انتها نزدیک می شود متاسفانه باید بگویم که رمان خوان حرفه ای نیستی.
ما تازه به میانه کتاب رسیده ایم و قسمتهای جذاب تر هنوز مانده اند ...
محمد مشاری
⭕پیام ارسالی یکی از مخاطبین کانال در خصوص طرح مجلس(با عرض پوزش به خاطر طولانی بودن)
نکته اول: در نهایت تعجب اینطور توسط مسئولین القا می شود که دلیل التهاب بازار سکه و ارز افرادی هستند که در پیشفروش سکه تعداد نسبتا زیادی ثبت نام کرده اند، در حالیکه خیلی ساده و روشن هست که این افراد ریال خود را تقدیم خزانه کشور کرده اند و آن را از چرخه و گردش مالی کشور خارج و بی اثر کرده اند، و لذا پول آنها نقشی در دامن زدن به تقاضای سکه و ارز نداشته است. مشکل التهابات مذکور اتفاقا نقدینگی افراد دیگری هست که کل سیستم حکومتی و از جمله بانک مرکزی را قابل اعتماد ندانسته اند و اقدام به خرید مستقیم سکه و ارز از کف بازار نموده اند.
یک سوال: چرا با وجود بدیهی بودن مطلب مذکور مسئولین سعی در القا چنین مطلب بی منطقی هستند؟؟ جواب: زیرا در افکار عمومی می خواهند فرافکنی کنند و به قاطبه مردم اینطور وانمود کنند ما در انجام وظایف و مسئولیتهای خود عالی عمل کرده ایم و چند نفر دلال با پیش خرید سکه این التهابات را بوجود آورده اند. همانطور که بی کفایتی و عدم تخصص و تعهد خود در انجام امور را که همیشه باعث ایجاد مشکل برای مردم شده است به دشمن خارجی نسبت داده اند.
نکته دوم: ارزش سکه های پیشفروش شده مگر چقدر است که مرتب در رسانه ها مسئولین از آن صحبت می کنند و نمایندگان کلی از مسائل اصلی اقتصاد و دیگر شئون مملکت را رها کرده اند و اقدام به ارائه طرح در این زمینه می کنند؟؟ جواب: میزان ریال جمع آوری شده فقط ده هزار میلیارد تومن است که در برابر نقدینگی ۱۶۰۰هزار میلیاردتومانی کمتر از یک درصد است که اصلا مهم و قابل توجه نیست و واقعا حیرت آور است که برای اثر کمتر از یک درصد نقدینگی این میزان زیاد از وقت و انرژی مسئولین گرفته می شود و به فکر ۹۹ درصد دیگر نقدینگی نیستند.
نکته سوم: اثرات مصادره سکه های پیش خرید شده مردم چیست؟؟؟؟ این کار چندین اثر مخرب و ویرانگر برای کشور دارد که عبارتند از:
اثر اول: از بین بردن اعتبار بانک مرکزی و دولت و در نگاه کلان تر کل حکومت که به عهد و پیمان و قرارداد خویش با تغییر شرایط پایبند نمی ماند. به عنوان مثال از کجا معلوم در سررسید مبالغ اوراق قرضه خزانه اسلامی یا اوراق مشارکت را بپردازد و برای عدم پرداخت آن بهانه ای جور نکند؟ بهرعنوان مثال دیگر با افزایش قیمت ارز و کمبود اسکناس خارجی از کجا معلوم نمایندگان طرحی فوریتی را تصویب نکنند که حسابهای ارزی یک سری به اصطلاح مرفه بی درد مصادره نشود تا بقیه ملت در عذاب نباشند؟؟ یا یک مثال دیگر، از کجا معلوم که به صاحبان سپرده نگویند در حالیکه شما طی این چند سال سود بالای بیست درصد گرفته اید بانکهای ما در حال ضرر دهی بوده اند و این سود ربا هست و باید بخشی از سپرده شما مصادره شود چون آن سود حرام بوده است و به قیمت ضرر بانک و سهامدارانش است؟ به بیان کوچه بازاری همه یقین می کنند این حکومت وقتی یک عهد و قرارداد به ضررش باشه با بهانه تراشی دبه می کند و زیر میز بازی می زند و باید از تعامل با چنین حکومتی اجتناب کرد
نتیجه این اثر مخرب اول چیست؟؟ آن هست که همه مردم (از متمول تا مستضعف) اقدام به برداشت ریال خود از بانکها و خرید دارایی های سرمایه ای همچون ارز و طلا و سکه و اتومبیل و ملک می نمایند و تورم افسارگسیخته ما ونزوئلایی می شود. در ضمن دیگر به هیچ طرح حکومت و دولت و بانک مرکزی اعتماد نخواهند کرد که نقدینگی خود را با هدایت آنها به سمت تولید روانه کنند (چون اگر آن تولید بر فرض به سود هم برسد مسئولین ما به بهانه سود کلان و ناروا از به مصادره آن سود اقدام خواهند کرد) و یک کلام کل حکومت اعتبارش پیش مردم سکه یک پول خواهد شد.
اثر دوم: مردم می گویند دولت طلا کم آورده که داره قراردادش رو حالا با یک بهانه هایی به هم می زنه و واقعیت موجود با حرفشون که ذخایر طلای ما بالاست در تضاد و درست مثل حرف نفر اول قوه مجریه در تلویزیون که دلار زیاد داریم و خیالتون راحت که برعکسش شد، اتفاقا به هم زدن قراردادهای پیش فروش نشانه واقعی بغرنج بودن وضعیت ذخایر دولت و بسته بودن دستشه که اونوقت ملت به سمت سکه و ارز برای خرید آخرین ذخایر هجوم خواهند آورد و قیمتها از همینی که هست نیز به مراتب بیشتر خواهد شد.
نکته چهارم: این که می گویند مگر یک نفر چندتا سکه می خواهد و ده تا برایش کافی هست از آن حرفهایی هست که مغز انسان سوت می کشد، مگر سکه نیاز مصرفی آدمیزاد است (مشابه غذا و پوشاک و مسکن) که بگوییم فلان تعداد برایش کافی هست!!!! سکه اساسا کالا برای سرمایه گذاری است. حتی یک عدد آن هم فقط برای سرمایه گذاری هست نه مصرفی (باز مصنوعات طلا از نظر زینتی مصرفی محسوب می شوند ولی سکه هرگز). و فردی که پیش خرید سکه از بانک مرکزی کرده است در واقع سرمایه گذاری کرده در بستری کاملا قانونی و با دعوت و تبلیغ بانک مرکزی و رسانه های رسمی کشور. چرا باید اینقدر مو
نکته اول: در نهایت تعجب اینطور توسط مسئولین القا می شود که دلیل التهاب بازار سکه و ارز افرادی هستند که در پیشفروش سکه تعداد نسبتا زیادی ثبت نام کرده اند، در حالیکه خیلی ساده و روشن هست که این افراد ریال خود را تقدیم خزانه کشور کرده اند و آن را از چرخه و گردش مالی کشور خارج و بی اثر کرده اند، و لذا پول آنها نقشی در دامن زدن به تقاضای سکه و ارز نداشته است. مشکل التهابات مذکور اتفاقا نقدینگی افراد دیگری هست که کل سیستم حکومتی و از جمله بانک مرکزی را قابل اعتماد ندانسته اند و اقدام به خرید مستقیم سکه و ارز از کف بازار نموده اند.
یک سوال: چرا با وجود بدیهی بودن مطلب مذکور مسئولین سعی در القا چنین مطلب بی منطقی هستند؟؟ جواب: زیرا در افکار عمومی می خواهند فرافکنی کنند و به قاطبه مردم اینطور وانمود کنند ما در انجام وظایف و مسئولیتهای خود عالی عمل کرده ایم و چند نفر دلال با پیش خرید سکه این التهابات را بوجود آورده اند. همانطور که بی کفایتی و عدم تخصص و تعهد خود در انجام امور را که همیشه باعث ایجاد مشکل برای مردم شده است به دشمن خارجی نسبت داده اند.
نکته دوم: ارزش سکه های پیشفروش شده مگر چقدر است که مرتب در رسانه ها مسئولین از آن صحبت می کنند و نمایندگان کلی از مسائل اصلی اقتصاد و دیگر شئون مملکت را رها کرده اند و اقدام به ارائه طرح در این زمینه می کنند؟؟ جواب: میزان ریال جمع آوری شده فقط ده هزار میلیارد تومن است که در برابر نقدینگی ۱۶۰۰هزار میلیاردتومانی کمتر از یک درصد است که اصلا مهم و قابل توجه نیست و واقعا حیرت آور است که برای اثر کمتر از یک درصد نقدینگی این میزان زیاد از وقت و انرژی مسئولین گرفته می شود و به فکر ۹۹ درصد دیگر نقدینگی نیستند.
نکته سوم: اثرات مصادره سکه های پیش خرید شده مردم چیست؟؟؟؟ این کار چندین اثر مخرب و ویرانگر برای کشور دارد که عبارتند از:
اثر اول: از بین بردن اعتبار بانک مرکزی و دولت و در نگاه کلان تر کل حکومت که به عهد و پیمان و قرارداد خویش با تغییر شرایط پایبند نمی ماند. به عنوان مثال از کجا معلوم در سررسید مبالغ اوراق قرضه خزانه اسلامی یا اوراق مشارکت را بپردازد و برای عدم پرداخت آن بهانه ای جور نکند؟ بهرعنوان مثال دیگر با افزایش قیمت ارز و کمبود اسکناس خارجی از کجا معلوم نمایندگان طرحی فوریتی را تصویب نکنند که حسابهای ارزی یک سری به اصطلاح مرفه بی درد مصادره نشود تا بقیه ملت در عذاب نباشند؟؟ یا یک مثال دیگر، از کجا معلوم که به صاحبان سپرده نگویند در حالیکه شما طی این چند سال سود بالای بیست درصد گرفته اید بانکهای ما در حال ضرر دهی بوده اند و این سود ربا هست و باید بخشی از سپرده شما مصادره شود چون آن سود حرام بوده است و به قیمت ضرر بانک و سهامدارانش است؟ به بیان کوچه بازاری همه یقین می کنند این حکومت وقتی یک عهد و قرارداد به ضررش باشه با بهانه تراشی دبه می کند و زیر میز بازی می زند و باید از تعامل با چنین حکومتی اجتناب کرد
نتیجه این اثر مخرب اول چیست؟؟ آن هست که همه مردم (از متمول تا مستضعف) اقدام به برداشت ریال خود از بانکها و خرید دارایی های سرمایه ای همچون ارز و طلا و سکه و اتومبیل و ملک می نمایند و تورم افسارگسیخته ما ونزوئلایی می شود. در ضمن دیگر به هیچ طرح حکومت و دولت و بانک مرکزی اعتماد نخواهند کرد که نقدینگی خود را با هدایت آنها به سمت تولید روانه کنند (چون اگر آن تولید بر فرض به سود هم برسد مسئولین ما به بهانه سود کلان و ناروا از به مصادره آن سود اقدام خواهند کرد) و یک کلام کل حکومت اعتبارش پیش مردم سکه یک پول خواهد شد.
اثر دوم: مردم می گویند دولت طلا کم آورده که داره قراردادش رو حالا با یک بهانه هایی به هم می زنه و واقعیت موجود با حرفشون که ذخایر طلای ما بالاست در تضاد و درست مثل حرف نفر اول قوه مجریه در تلویزیون که دلار زیاد داریم و خیالتون راحت که برعکسش شد، اتفاقا به هم زدن قراردادهای پیش فروش نشانه واقعی بغرنج بودن وضعیت ذخایر دولت و بسته بودن دستشه که اونوقت ملت به سمت سکه و ارز برای خرید آخرین ذخایر هجوم خواهند آورد و قیمتها از همینی که هست نیز به مراتب بیشتر خواهد شد.
نکته چهارم: این که می گویند مگر یک نفر چندتا سکه می خواهد و ده تا برایش کافی هست از آن حرفهایی هست که مغز انسان سوت می کشد، مگر سکه نیاز مصرفی آدمیزاد است (مشابه غذا و پوشاک و مسکن) که بگوییم فلان تعداد برایش کافی هست!!!! سکه اساسا کالا برای سرمایه گذاری است. حتی یک عدد آن هم فقط برای سرمایه گذاری هست نه مصرفی (باز مصنوعات طلا از نظر زینتی مصرفی محسوب می شوند ولی سکه هرگز). و فردی که پیش خرید سکه از بانک مرکزی کرده است در واقع سرمایه گذاری کرده در بستری کاملا قانونی و با دعوت و تبلیغ بانک مرکزی و رسانه های رسمی کشور. چرا باید اینقدر مو
رد ملامت قراربگیرد. مگر خود سیستم قانون و قاعده نگذاشت هر فرد ۱۸ سال به بالا هر چقدر که خواست تشریف بیاره ثبت نام کنه؟ پس چه رانتی چه خورد و بردی؟؟؟؟؟ اما مسئولین فقط برای رفع مسئولیت و توجیه بی کفایتی خودشون و فرافکنی مرتب تکرار می کنند جوان ۳۱ ساله ۳۸هزار سکه خرید، درست مثل سال ۹۱ که التهابات بازار رو برای فرافکنی انداختند تقصیر یه بنده خدا معروف به جمشید بسم الله
نکته پنجم: سکه در نیمه اول اسفندماه که طرح پیش فروش آغاز شده بود در بازار آزاد باوقیمتهای بین ۱۵۰۰ تاو۱۵۵۰ قابلدخریداری بود. کسی که به حکومت و تضمین و قراردادش اعتماد کرده و سکه یک ساله رو ۱۳۰۰ پیش خرید کرده که با خواب یکساله پول با سود ۲۰درصدبانکی معادلد۱۵۶۰ می افته و نرفته پولشو تو بازار آزاد خرج کنه و سکه خریداری کنه و مثل اکثر مردم نگفته "اینها سکه بده نیستند. به اینها نباید اعتماد کرد. برو نقدی سکه بخر بگذار زیر بالشت" آیا حالا باید مجازات هم بشوند و به اسم مردم سکه های آنها مصادره بشود؟ انصاف کجا رفته؟
نکته ششم: آن جوان ۳۱ ساله اگر از راه نامشروع به آن ثروت رسیده که ۳۸ هزار سکه ثبت نام کرده خب بررسی کنید و محاکمش کنید. تازه وای به حال مسئولین از قوه قضا گرفته تا قوای تقنینی و اجرایی که زیر گوش آنها یک جوان ۳۱ ساله این میزان مال نامشروع حاصل نموده است و تکرار این خبر هر دفعه بهترین دستاویز برای کوبیدن خود سیستم است. اما اگر ارث یا بیزینس مشروع داشته اتفاقا دارای شم اقتصادی خیلی بهتر از مسئولینی بوده که اوضاع را به وضعیتوفعلی رسانده اند و باید از وجود ایشان برای تصحیح امور مملکت استفاده هم بشود. البته از آنجا که این جوان ۳۱ ساله به یک سیستمی که با این طرحها نشان می دهد غیرقابل اعتماد است آمده اعتماد کرده نشان می دهد که شایستگی محول شدن مسئولیت را ندارد زیرا ممکن است کشور را از روی سادگی و اعتمادبیجا به غیر دچار خسران کند.
نکته هفتم: اگر شما تشریف ببرید و ملکی را پیشخرید کنید و یا قولنامه کنید و طی مدت کوتاهی به دلیل التهابات کشور قیمت آن ملک دو برابر یا بیشتر شود و بخاطر آن فروشنده به بهانه های واهی بخواهد از انجام تعهدات مبتنی بر واگذاری ملک خودداری کنید، چه در مورد انسانیت و دیانت و اخلاقیات فروشنده نتیجه می گیرید؟؟!!
نکته هشتم: مرتب می گویند پیشخرید کنندگان سکه دو برابر یا بیشتر سود کرده اند!!! کدام سود؟؟؟ همه اقلام سرمایه ای در همین حد افزایش قیمت داشته اند. کسی که ۳۸ هزار سکه خریداری کرده اگر سکه هایش را مصادره نکنند کماکان فقط همان ۳۸ هزار سکه را دارد. اگر سکه هایش با بهانه گیری داده نشود اون فرد در واقع ارزش پولش نصف شده است و بخاطر اعتماد بیجا به سیستم ضرر هم کرده است. نتیجه اینکه خریداران سکه بانک مرکزی فقط ارزش پولشان حفظ شده است، نه اینکه سود کرده باشند.
نکته نهم: اگر مبنای قضاوت اینقدر سست و پوپولیستی هست پس از فردا مالکین تمام خانه ها و املاک و اتومبیلها خصوصا از انواع خارجی بدلیل به زعم برخیها سود هنگفت طی چند ماه، باید بخشی از داراییشان مصادره شود. آیا مضحک نیست این حرف؟؟؟!!!
نکته پنجم: سکه در نیمه اول اسفندماه که طرح پیش فروش آغاز شده بود در بازار آزاد باوقیمتهای بین ۱۵۰۰ تاو۱۵۵۰ قابلدخریداری بود. کسی که به حکومت و تضمین و قراردادش اعتماد کرده و سکه یک ساله رو ۱۳۰۰ پیش خرید کرده که با خواب یکساله پول با سود ۲۰درصدبانکی معادلد۱۵۶۰ می افته و نرفته پولشو تو بازار آزاد خرج کنه و سکه خریداری کنه و مثل اکثر مردم نگفته "اینها سکه بده نیستند. به اینها نباید اعتماد کرد. برو نقدی سکه بخر بگذار زیر بالشت" آیا حالا باید مجازات هم بشوند و به اسم مردم سکه های آنها مصادره بشود؟ انصاف کجا رفته؟
نکته ششم: آن جوان ۳۱ ساله اگر از راه نامشروع به آن ثروت رسیده که ۳۸ هزار سکه ثبت نام کرده خب بررسی کنید و محاکمش کنید. تازه وای به حال مسئولین از قوه قضا گرفته تا قوای تقنینی و اجرایی که زیر گوش آنها یک جوان ۳۱ ساله این میزان مال نامشروع حاصل نموده است و تکرار این خبر هر دفعه بهترین دستاویز برای کوبیدن خود سیستم است. اما اگر ارث یا بیزینس مشروع داشته اتفاقا دارای شم اقتصادی خیلی بهتر از مسئولینی بوده که اوضاع را به وضعیتوفعلی رسانده اند و باید از وجود ایشان برای تصحیح امور مملکت استفاده هم بشود. البته از آنجا که این جوان ۳۱ ساله به یک سیستمی که با این طرحها نشان می دهد غیرقابل اعتماد است آمده اعتماد کرده نشان می دهد که شایستگی محول شدن مسئولیت را ندارد زیرا ممکن است کشور را از روی سادگی و اعتمادبیجا به غیر دچار خسران کند.
نکته هفتم: اگر شما تشریف ببرید و ملکی را پیشخرید کنید و یا قولنامه کنید و طی مدت کوتاهی به دلیل التهابات کشور قیمت آن ملک دو برابر یا بیشتر شود و بخاطر آن فروشنده به بهانه های واهی بخواهد از انجام تعهدات مبتنی بر واگذاری ملک خودداری کنید، چه در مورد انسانیت و دیانت و اخلاقیات فروشنده نتیجه می گیرید؟؟!!
نکته هشتم: مرتب می گویند پیشخرید کنندگان سکه دو برابر یا بیشتر سود کرده اند!!! کدام سود؟؟؟ همه اقلام سرمایه ای در همین حد افزایش قیمت داشته اند. کسی که ۳۸ هزار سکه خریداری کرده اگر سکه هایش را مصادره نکنند کماکان فقط همان ۳۸ هزار سکه را دارد. اگر سکه هایش با بهانه گیری داده نشود اون فرد در واقع ارزش پولش نصف شده است و بخاطر اعتماد بیجا به سیستم ضرر هم کرده است. نتیجه اینکه خریداران سکه بانک مرکزی فقط ارزش پولشان حفظ شده است، نه اینکه سود کرده باشند.
نکته نهم: اگر مبنای قضاوت اینقدر سست و پوپولیستی هست پس از فردا مالکین تمام خانه ها و املاک و اتومبیلها خصوصا از انواع خارجی بدلیل به زعم برخیها سود هنگفت طی چند ماه، باید بخشی از داراییشان مصادره شود. آیا مضحک نیست این حرف؟؟؟!!!
💬 روزی 1000000000000 تومان به نقدینگی کشور اضافه می‌شود
🔹رییس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران بزرگ ترین بحران کشور را نقدینگی دانست و گفت: روزانه حدود هزار میلیارد تومان به نقدینگی کشور اضافه می‌شود.
🔹رییس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران بزرگ ترین بحران کشور را نقدینگی دانست و گفت: روزانه حدود هزار میلیارد تومان به نقدینگی کشور اضافه می‌شود.
شهریور موعد سررسید سپرده های یکساله چند هزار میلیارد تومانی است که سیف توصیه کرد به جای خرید دلار 3700 در بانک بماند. به نظر شما سرنوشت این سپرده چند هزار میلیارد تومانی چه می شود؟
دلار=۱۰۵۰۰ در تهران
لیر=۱۹۰۰ در تهران
۷لیر=۱ دلار
اگر شما ۱۰۵۰۰ تومن بدی در تهران یک دلار بخری و ببری ترکیه بدی و ۷ لیر بگیری و اون لیرها رو بیاری در تهران ۱۹۰۰ بفروشی میشه ۱۳۳۰۰ یعنی ۲۶/۶ درصد سود. این سود در بلند مدت میل میکنه به سمت صفر.
به این میگن آربیتراژ که همیشه میل به سمت صفر داره.
پ.ن: فقط یه بحث تئوریک هست که توش هزینه های نقل و انتقال و ... صفر فرض شده و صرفا برای جا افتادن مفهوم آربیتراژ گفتم.
دکتر عباد
لیر=۱۹۰۰ در تهران
۷لیر=۱ دلار
اگر شما ۱۰۵۰۰ تومن بدی در تهران یک دلار بخری و ببری ترکیه بدی و ۷ لیر بگیری و اون لیرها رو بیاری در تهران ۱۹۰۰ بفروشی میشه ۱۳۳۰۰ یعنی ۲۶/۶ درصد سود. این سود در بلند مدت میل میکنه به سمت صفر.
به این میگن آربیتراژ که همیشه میل به سمت صفر داره.
پ.ن: فقط یه بحث تئوریک هست که توش هزینه های نقل و انتقال و ... صفر فرض شده و صرفا برای جا افتادن مفهوم آربیتراژ گفتم.
دکتر عباد
🔹بازار ثانویه ارز شعبده بازی است!
🔹فرشاد مومنی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه: چیزی که با شعبده بازی اسم آن را بازار ثانویه‌ی ارز گذاشتند، هیچ یک از ویژگی‌های یک بازار ثانویه در استانداردی که در ادبیات موضوع هست را برای آن پیش‌بینی نشده است.
🔹وقتی شما می‌فهمید بر اثر تحریم احتمال اینکه امکان عرضه‌ی فیزیکی ارز کمتر شود، وجود دارد؛ وابسته کردن بخش بزرگی از نیازهای تولیدکنندگان و مردم به چیزی که بزرگ‌ترین جنایت درباره‌اش این است که اسم آن را بازار بگذاریم، چه معنایی دارد؟
🔹بالأخره بازار هم در علم اقتصاد یک مفهوم آبرومندی است و حساب و کتاب‌هایی دارد که وقتی شما هیچ کدام از آن حساب و کتاب‌ها را لحاظ نمی‌کنید بدین معناست که هدف این بوده که به قیمتی بسیار خطرناک و سنگین برای سوداگران ارز گره گشایی کنید.
🔹فرشاد مومنی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه: چیزی که با شعبده بازی اسم آن را بازار ثانویه‌ی ارز گذاشتند، هیچ یک از ویژگی‌های یک بازار ثانویه در استانداردی که در ادبیات موضوع هست را برای آن پیش‌بینی نشده است.
🔹وقتی شما می‌فهمید بر اثر تحریم احتمال اینکه امکان عرضه‌ی فیزیکی ارز کمتر شود، وجود دارد؛ وابسته کردن بخش بزرگی از نیازهای تولیدکنندگان و مردم به چیزی که بزرگ‌ترین جنایت درباره‌اش این است که اسم آن را بازار بگذاریم، چه معنایی دارد؟
🔹بالأخره بازار هم در علم اقتصاد یک مفهوم آبرومندی است و حساب و کتاب‌هایی دارد که وقتی شما هیچ کدام از آن حساب و کتاب‌ها را لحاظ نمی‌کنید بدین معناست که هدف این بوده که به قیمتی بسیار خطرناک و سنگین برای سوداگران ارز گره گشایی کنید.
پرواز ایرلاین های خارجی که سهله با این قیمت بلیط به زودی پروازهای داخلی هم کساد و تعطیل میشن، همین الان هم البته اکثر ایرلاین های داخلی ورشکسته اند.
دقت می کنید تقریبا صنعتی نداریم با شرایط نرمال سود ده باشد، اونی هم که فک میکنیم سود میده از هزار محل سوبسید استفاده میکنه، مستقیم و غیرمستقیم.
همه اینها دلیلش بی توجهی کامل به اصل مهمی به نامِ بهره وری است.
سیستم دولتی و شبه دولتی اعتقادی به بهره وری نداره، شده میلیارد ها تومن خرج کردن که مدیر سازمانشون ذوق یادگرفتنِ پاورپوینت رو خالی کنه سَرِ کارمنداش.
اینها رو می بینم که میگم برا شرایط جدید آماده باشید قطعا این وضع دوامش ناممکنه.
دکتر عباد
دقت می کنید تقریبا صنعتی نداریم با شرایط نرمال سود ده باشد، اونی هم که فک میکنیم سود میده از هزار محل سوبسید استفاده میکنه، مستقیم و غیرمستقیم.
همه اینها دلیلش بی توجهی کامل به اصل مهمی به نامِ بهره وری است.
سیستم دولتی و شبه دولتی اعتقادی به بهره وری نداره، شده میلیارد ها تومن خرج کردن که مدیر سازمانشون ذوق یادگرفتنِ پاورپوینت رو خالی کنه سَرِ کارمنداش.
اینها رو می بینم که میگم برا شرایط جدید آماده باشید قطعا این وضع دوامش ناممکنه.
دکتر عباد
🔴 از سامانه سجام چه می‌دانید؟
شرکت سپرده گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه به منظور ارائه خدمات زیرساختی یکپارچه و فراگیر به فعالان بازار سرمایه به ویژه سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی و ایجاد درگاه واحد خدمات دهی به تمامی ارکان بازار، نهادهای مالی، ناشران و مخصوصا سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی، راه اندازی سامانه جامع اطلاعات مشتریان(سجام) را اعلام نموده‌است.
این سامانه در اجرای قانون مبارزه با پولشویی(مصوب1386) و قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم(مصوب1394) راه اندازی شده است.
مطابق ضوابط حاکم، اخذ هرگونه خدمات پایه برای تمامی مشتریان حقیقی و حقوقی منوط به شناسایی و ثبت اطلاعات اشخاص مذکور می باشد. با راه اندازی این سامانه هر شخص، تنها با یک بار شناسایی و ثبت اطلاعات امکان برخورداری از کلیه خدمات بازار سرمایه را خواهد داشت.
بدیهی است محرمانگی اطلاعات اعلامی از سوی اشخاص، در چارچوب قوانین و مقررات حاکم، محفوظ خواهد بود.
ثبت نام در سامانه: https://dara.csdiran.com/Sejam
شرکت سپرده گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه به منظور ارائه خدمات زیرساختی یکپارچه و فراگیر به فعالان بازار سرمایه به ویژه سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی و ایجاد درگاه واحد خدمات دهی به تمامی ارکان بازار، نهادهای مالی، ناشران و مخصوصا سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی، راه اندازی سامانه جامع اطلاعات مشتریان(سجام) را اعلام نموده‌است.
این سامانه در اجرای قانون مبارزه با پولشویی(مصوب1386) و قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم(مصوب1394) راه اندازی شده است.
مطابق ضوابط حاکم، اخذ هرگونه خدمات پایه برای تمامی مشتریان حقیقی و حقوقی منوط به شناسایی و ثبت اطلاعات اشخاص مذکور می باشد. با راه اندازی این سامانه هر شخص، تنها با یک بار شناسایی و ثبت اطلاعات امکان برخورداری از کلیه خدمات بازار سرمایه را خواهد داشت.
بدیهی است محرمانگی اطلاعات اعلامی از سوی اشخاص، در چارچوب قوانین و مقررات حاکم، محفوظ خواهد بود.
ثبت نام در سامانه: https://dara.csdiran.com/Sejam
سلام
جنون مسری نیست.حداقل پزشکان اینگونه ادعا دارند.جنون مثل طاعون و تیفوس نیست.بدتر از آن است. فراگیر است.برای به خاطر آوردن این فراگیری نیاز به فشار زیاد به سلول های خاکستری نیست.در مدت زمان اندکی اکثر جوانان شلوارهای پاره می پوشند. ناف خود را برای استفاده از چیزی که به عنوان زینت گوش استفاده می شود سوراخ می کنند.رنگی به عنوان رنگ سال انتخاب می شود.همه می شوند پلنگ صورتی.
اگر فکر میکنی که این بی منطقی ها فقط از افراد عامی سرمی زند اشتباه میکنی.تاریخ نمونه های بسیاری از فراگیری جنون میان نخبگان را در یاد دارد.آدمهای بسیاری که در جنگ های طولانی وشدید کشته شدند نشانه کوچکی از جنون نخبگان است.
هیتلر دیوانه ای بود که مثل ماه در جمع کثیری از دیوانگان می درخشید.
همیشه در جلسات تحلیل سرمایه گذاری افراد شرکت کننده از خرید و فروش های شرکت های بزرگ به عنوان یک نشانه مهم یاد می کنند.ربط منطقی آن را هم دانش بیشتر مدیران شرکت های بزرگ می دانند.واقعیت اما همان فراگیری جنون است.باور نمی کنی هزاران نمونه از برآوردهای اشتباه مدیران شرکت های بزرگ وجود دارد.آن ها در قیمت های بالا می فروشند و در قیمت های بالاتر جایگزین می کنند.
اگر ایدز را با آزمایش خون و تومور مغزی را با اسکن تشخیص می دهند جنون فراگیر را با یکسانی تحلیل ها،تشخیص ها و علایق باید شناخت.
همگی فروشنده.همگی خریدار.همگی ترسان همگی لرزان.همگی بدبین.همگی خوشبین.همگی مرغ مهاجر از صف فروش به صف خرید نشان جنون فراگیر است جان برادر.
محمد مشاری
جنون مسری نیست.حداقل پزشکان اینگونه ادعا دارند.جنون مثل طاعون و تیفوس نیست.بدتر از آن است. فراگیر است.برای به خاطر آوردن این فراگیری نیاز به فشار زیاد به سلول های خاکستری نیست.در مدت زمان اندکی اکثر جوانان شلوارهای پاره می پوشند. ناف خود را برای استفاده از چیزی که به عنوان زینت گوش استفاده می شود سوراخ می کنند.رنگی به عنوان رنگ سال انتخاب می شود.همه می شوند پلنگ صورتی.
اگر فکر میکنی که این بی منطقی ها فقط از افراد عامی سرمی زند اشتباه میکنی.تاریخ نمونه های بسیاری از فراگیری جنون میان نخبگان را در یاد دارد.آدمهای بسیاری که در جنگ های طولانی وشدید کشته شدند نشانه کوچکی از جنون نخبگان است.
هیتلر دیوانه ای بود که مثل ماه در جمع کثیری از دیوانگان می درخشید.
همیشه در جلسات تحلیل سرمایه گذاری افراد شرکت کننده از خرید و فروش های شرکت های بزرگ به عنوان یک نشانه مهم یاد می کنند.ربط منطقی آن را هم دانش بیشتر مدیران شرکت های بزرگ می دانند.واقعیت اما همان فراگیری جنون است.باور نمی کنی هزاران نمونه از برآوردهای اشتباه مدیران شرکت های بزرگ وجود دارد.آن ها در قیمت های بالا می فروشند و در قیمت های بالاتر جایگزین می کنند.
اگر ایدز را با آزمایش خون و تومور مغزی را با اسکن تشخیص می دهند جنون فراگیر را با یکسانی تحلیل ها،تشخیص ها و علایق باید شناخت.
همگی فروشنده.همگی خریدار.همگی ترسان همگی لرزان.همگی بدبین.همگی خوشبین.همگی مرغ مهاجر از صف فروش به صف خرید نشان جنون فراگیر است جان برادر.
محمد مشاری
فرض کنید مدل اقتصادی مون سه صنعت بیشتر ندارد: آموزش، ساختمان سازی و صنعت غذایی.
فرض می کنیم صنعت ساختمان به هر دلیلی دچار رکود شود و کارگران ساختمانی کمتری به سرکار بروند و مهندسان کمتری شاغل باشند در نتیجه تعدادی از افرادی که در بخش ساختمان شاغل بودند بیکار می شوند و این بیکاران دیگر پول ندارند که بچه هایشان رو بگذارند مدرسه یا دانشگاه و بخش آموزش هم راکد می شود و از آن طرف چون افرادی که بیکار هستند غذای کمتری خرید می کنند بخش غذایی هم راکد می شود و افراد جدیدی در صنایع غذایی و آموزش بیکار می شوند و موج بعدی رکود شکل می گیرد، یعنی الان صنعت ساختمان آماده تعدیل نیروی کار بیشتری است که باز روی بقیه صنایع اثر خواهد گذاشت...
و اینجوری است که رکود همه گیر می شود، الان صنعت ساختمان نه تنها کارگر کمتری لازم دارد، بلکه کاشی، سیمان و آجر کمتری هم لازم دارد، در نتیجه صنایع کاشی و سیمان و آجر هم کارگرهای کمتری لازم دارند و اون کارگرهای بیکار هم غذای کمتری می خواهند و ...
و اینچنین دومینو شکل می گیرد، حال اگر این رکود با گرانی هم همراه باشد بدتر هم می شود.
در حالتی که رکود با تورم همراه هست، حتی اون کارگری که هنوز بیکار نشده علی رغم دریافت حقوق فقیرتر می شود و تدریجا به رکود می پیوندد و به خاطر شرایط صنعت و بیکاران زیادی که آماده گرفتن جایش هستند قدرت زیادی برای چانه زدن ندارد.
اینها رو گفتم که یه عده که فک میکنن اقتصاد با دستور و پمپاژ پول جلو میره بدونن که نه بابا این هم علم بوده و اونا نمی دونستن.
دکتر عباد
فرض می کنیم صنعت ساختمان به هر دلیلی دچار رکود شود و کارگران ساختمانی کمتری به سرکار بروند و مهندسان کمتری شاغل باشند در نتیجه تعدادی از افرادی که در بخش ساختمان شاغل بودند بیکار می شوند و این بیکاران دیگر پول ندارند که بچه هایشان رو بگذارند مدرسه یا دانشگاه و بخش آموزش هم راکد می شود و از آن طرف چون افرادی که بیکار هستند غذای کمتری خرید می کنند بخش غذایی هم راکد می شود و افراد جدیدی در صنایع غذایی و آموزش بیکار می شوند و موج بعدی رکود شکل می گیرد، یعنی الان صنعت ساختمان آماده تعدیل نیروی کار بیشتری است که باز روی بقیه صنایع اثر خواهد گذاشت...
و اینجوری است که رکود همه گیر می شود، الان صنعت ساختمان نه تنها کارگر کمتری لازم دارد، بلکه کاشی، سیمان و آجر کمتری هم لازم دارد، در نتیجه صنایع کاشی و سیمان و آجر هم کارگرهای کمتری لازم دارند و اون کارگرهای بیکار هم غذای کمتری می خواهند و ...
و اینچنین دومینو شکل می گیرد، حال اگر این رکود با گرانی هم همراه باشد بدتر هم می شود.
در حالتی که رکود با تورم همراه هست، حتی اون کارگری که هنوز بیکار نشده علی رغم دریافت حقوق فقیرتر می شود و تدریجا به رکود می پیوندد و به خاطر شرایط صنعت و بیکاران زیادی که آماده گرفتن جایش هستند قدرت زیادی برای چانه زدن ندارد.
اینها رو گفتم که یه عده که فک میکنن اقتصاد با دستور و پمپاژ پول جلو میره بدونن که نه بابا این هم علم بوده و اونا نمی دونستن.
دکتر عباد