ادامه از صفحه ۱👆👆👇👇۲
#نانبهنرخروزخور
آدمی که حیثیت و نفس انسانی اش را ولو در نگاه آشنایان و همکاران خرد می کند درمقابل شخصی به هرصورتتوانمند ودارای تیتر کلاسیک و یا سازمانی تبدیل به یک موجود ذیروح مفلوک می کند تا مثلا مشغول کاری شود، رتبه بگیرد، ارتقاء پست نصیبش شود و یا خلاصه به اصطلاح نورچشمی فلان مدیر و بهمان صاحب کارخانه و... شود، این آدم هیچ گاه مورد اعتبار اخلاقی و دلبستگی از سر صدق و صفا واقع نمی شود. «نان را به نرخ روز خوردن» اصطلاح دیرینه ای است که می شود به او داد. این قبیل افراد عموماً و غالباً در محیط های اداری و کلا جاهایی که جماعت زیادی مشغول کار هستند بیشتر دیده می شوند. اینان اما در بین سایر همکاران هم چندان جایگاه معتبر ندارند. دلیل اولیه رویکرد به تملق و چاپلوسی را شاید بتوان نوعی مفتخواری و گدایی شخصیت تلقی کرد زیرا یک آدم با اعتماد به نفس، فعال، صادق و مهمتر، متوسل به خداوند بخشنده و روزی رسان، به هیچ عنوان و شرط برای مال و مقام و معیشت مناسب، سر تعظیم و تعریف تا سر زانو خم نمی کند نزد کسی که مقبولش افتد، این خفت شخصیتی و سقوط اخلاق انسانی را نیز می شود وصله زشت زندگی نامید.
#چاپلوسی_نوعی_باجدادن
یک مدرس جوان رشته نقاشی دانشگاه، در پاسخ سؤالم مبنی بر اثرات تملق در ادارات، سازمانها و جامعه و نیز این پدیده می تواند به عنوان آفت نوآوری در بدنه کشور و محیط کار محسوب شود، اندکی فکر می کند. بعد تبسمی چهره اش را سایه می زند... اولین جمله اش این است: «چاپلوسی یک نوع باج دادن به طرف مقابل است.»
«اصولا تملق وچاپلوسی به خیلی عوامل بستگی دارد. یکی در واقع به کمبودهای شخصیتی فرد چاپلوس مربوط می شود که از طریق چاپلوسی هایش می خواهد کمبودهای خود را برطرف و خودنمایی کند. یکی هم با چرب زبانی و تملق گویی شاید می خواهد نوعی جاه طلبی کند. اما به نظر من مهمترین علت این صفات خلاف شأن آدمی، همان کمبود شخصیت است که از راه چاپلوسی سعی می کند با نسبت دادن الفاظ از طریق چرب زبانی به دیگران، آنان را به عنوان بهترین افراد جلوه دهد.»
با توجه به وضعیت کنونی نظام اداری متأسفانه در سیستم اداری و حتی در دانشگاه ها هم تملق گویی رسوخ کرده است و بعضاً حتی یک استاد هم به خاطر جاه طلبی و کلاس گرفتن و... به «خوشامدگویی» روی می برد. در کل، چاپلوسی طبعاً به انسان مربوط است اما گروهی از آدمها که به ظاهر امر توجه دارند فریفته زبان تملق گو می شوند و شخص چاپلوس از این بابت در درون خود احساس آرامش می کند. به نظر من انسانی که دچار بحران شخصیتی، حسادت، جاه طلبی و موقعیت طلب باشد طریق چاپلوسی را پیشه خود می کند.»
#ادامه_درصفحه۳👇👇👇
#نانبهنرخروزخور
آدمی که حیثیت و نفس انسانی اش را ولو در نگاه آشنایان و همکاران خرد می کند درمقابل شخصی به هرصورتتوانمند ودارای تیتر کلاسیک و یا سازمانی تبدیل به یک موجود ذیروح مفلوک می کند تا مثلا مشغول کاری شود، رتبه بگیرد، ارتقاء پست نصیبش شود و یا خلاصه به اصطلاح نورچشمی فلان مدیر و بهمان صاحب کارخانه و... شود، این آدم هیچ گاه مورد اعتبار اخلاقی و دلبستگی از سر صدق و صفا واقع نمی شود. «نان را به نرخ روز خوردن» اصطلاح دیرینه ای است که می شود به او داد. این قبیل افراد عموماً و غالباً در محیط های اداری و کلا جاهایی که جماعت زیادی مشغول کار هستند بیشتر دیده می شوند. اینان اما در بین سایر همکاران هم چندان جایگاه معتبر ندارند. دلیل اولیه رویکرد به تملق و چاپلوسی را شاید بتوان نوعی مفتخواری و گدایی شخصیت تلقی کرد زیرا یک آدم با اعتماد به نفس، فعال، صادق و مهمتر، متوسل به خداوند بخشنده و روزی رسان، به هیچ عنوان و شرط برای مال و مقام و معیشت مناسب، سر تعظیم و تعریف تا سر زانو خم نمی کند نزد کسی که مقبولش افتد، این خفت شخصیتی و سقوط اخلاق انسانی را نیز می شود وصله زشت زندگی نامید.
#چاپلوسی_نوعی_باجدادن
یک مدرس جوان رشته نقاشی دانشگاه، در پاسخ سؤالم مبنی بر اثرات تملق در ادارات، سازمانها و جامعه و نیز این پدیده می تواند به عنوان آفت نوآوری در بدنه کشور و محیط کار محسوب شود، اندکی فکر می کند. بعد تبسمی چهره اش را سایه می زند... اولین جمله اش این است: «چاپلوسی یک نوع باج دادن به طرف مقابل است.»
«اصولا تملق وچاپلوسی به خیلی عوامل بستگی دارد. یکی در واقع به کمبودهای شخصیتی فرد چاپلوس مربوط می شود که از طریق چاپلوسی هایش می خواهد کمبودهای خود را برطرف و خودنمایی کند. یکی هم با چرب زبانی و تملق گویی شاید می خواهد نوعی جاه طلبی کند. اما به نظر من مهمترین علت این صفات خلاف شأن آدمی، همان کمبود شخصیت است که از راه چاپلوسی سعی می کند با نسبت دادن الفاظ از طریق چرب زبانی به دیگران، آنان را به عنوان بهترین افراد جلوه دهد.»
با توجه به وضعیت کنونی نظام اداری متأسفانه در سیستم اداری و حتی در دانشگاه ها هم تملق گویی رسوخ کرده است و بعضاً حتی یک استاد هم به خاطر جاه طلبی و کلاس گرفتن و... به «خوشامدگویی» روی می برد. در کل، چاپلوسی طبعاً به انسان مربوط است اما گروهی از آدمها که به ظاهر امر توجه دارند فریفته زبان تملق گو می شوند و شخص چاپلوس از این بابت در درون خود احساس آرامش می کند. به نظر من انسانی که دچار بحران شخصیتی، حسادت، جاه طلبی و موقعیت طلب باشد طریق چاپلوسی را پیشه خود می کند.»
#ادامه_درصفحه۳👇👇👇