یاهو
لحظه ها را با چه سختی بگذراندم هفت روز
بی تو در دل دردِ عالم را نشاندم هفت روز
بر سرِ نِی هم دلت پیشِ رُبابت بود که_
شیر خوارش را.....ز چشمان تو خواندم هفت روز
هر کجا فرصت شد از دستِ سنان و شمر و زجر
آیهٔ اَمّ یُجیب آهسته خواندم هفت روز
دستِ آه و سوزِ سجاد و رقیه،بارِ درد
روی شانه یکه و تنها کشاندم هفت دوز
تو به روی نِی نگاهت ناگران دختران و زینبت
من به محمل ناگرانِ نیزه هر دَم هفت روز
هی تکان میداد ناکس نیزه را در دست خود
هی قطارِ خون به راهِ قلب راندم هفت روز
زینبت را با اشاره تو به نیزه خواندی و
عاشقی کردیم ومن دستم تکاندم هفت روز
لحظه ای از کودکی از تو نبودم من جدا
اولین بار است که من بی تو ماندم،هفت روز
#هاتف_حضرتی
#شب_هفت_سید_الشهدا
#زبانحال_حضرت_زینب_س
لحظه ها را با چه سختی بگذراندم هفت روز
بی تو در دل دردِ عالم را نشاندم هفت روز
بر سرِ نِی هم دلت پیشِ رُبابت بود که_
شیر خوارش را.....ز چشمان تو خواندم هفت روز
هر کجا فرصت شد از دستِ سنان و شمر و زجر
آیهٔ اَمّ یُجیب آهسته خواندم هفت روز
دستِ آه و سوزِ سجاد و رقیه،بارِ درد
روی شانه یکه و تنها کشاندم هفت دوز
تو به روی نِی نگاهت ناگران دختران و زینبت
من به محمل ناگرانِ نیزه هر دَم هفت روز
هی تکان میداد ناکس نیزه را در دست خود
هی قطارِ خون به راهِ قلب راندم هفت روز
زینبت را با اشاره تو به نیزه خواندی و
عاشقی کردیم ومن دستم تکاندم هفت روز
لحظه ای از کودکی از تو نبودم من جدا
اولین بار است که من بی تو ماندم،هفت روز
#هاتف_حضرتی
#شب_هفت_سید_الشهدا
#زبانحال_حضرت_زینب_س