‍ ‍ #اینجوری_که
#کربلایی_حمید_علیمی
#شب_هشتم_محرم_1396
#حضرت_علی_اکبر_ع

اینجوری که پیش چشمای من قدم میزنی
مرگ من و داری تو خیمه ها رقم میزنی

میون خیمه ها
ببین که مادرت
چقدر پریشونه

هنوز نرفتی و
چشمای عمه رو
ببین که گریونه

برو جوونی پیغمبر
دلاوری تو مثل حیدر
برو خدانگهدار

ببین توخیمه غوغا شد
نوبت پیری لیلا شد
برو خدانگهدار

شبیه پیمبر خداحافظ
ایینه ی حیدر خداحافظ
یاعلی اکبر خداحافظ

◾️ ولدی ولدی ◾️

غیر خودم میبینم یه رد پای دیگه
هرجا میرم میبینم باز تورو یه جای دیگه

چی اومده سرت
تموم کربلا
پراز توه بابا

خداچجوری من
باید خبربدم
به مادرش لیلا

زمان مرگ بابا شد
کمر من باز تا شد

بگو بیاد کنارم زینب
که جون من رسیده برلب
اگه میاد میمیرم

داری میری پسرم
شده دل ماخون پسرم
همه ی حرم صف کشیدن
با دل پریشون پسرم

خاک زمین شد سرخ از سرخی خون‌تنت
میکشتم علی اکبر این دست و پا زدنت

چجوری بگذرم
ازاین سپاه شام
که دلمو سوزوندن

عصای پیری مو
شکستن و من و
به خاک غم کشوندن

تکبیر خوبی و حرملشون
صدای طبل و هلهلشون
توی هوا بلنده

به منی که میبینن پیرم
کنار تو دارم میمیرم
دشمنت داره میخنده

کانال متن اشعار کربلایی حمیدرضا علیمی🔻
🔶🔹 @hamidalimi_matn