عاشقم، بی کینه ام اما تو میفهمی مگر
درد دارد سینه ام اما تو میفهمی مگر
من شبیه یک لباس کهنه ام از جنس عشق
حاصل صد پینه ام اما تو میفهمی مگر
جرم بسته روح و مغز و دست و پا و جانم از
غصه دیرینه ام اما تو میفهمی مگر
با قصاوت ها و بی رحمی چه محکم میزنی
سنگ بر آیینه ام اما تو میفهمی مگر
شعرو سیگار و عرق با درد و آه و اشک و تب
مثل هر آدینه ام اما تو میفهمی مگر
#حسن_درویشی
درد دارد سینه ام اما تو میفهمی مگر
من شبیه یک لباس کهنه ام از جنس عشق
حاصل صد پینه ام اما تو میفهمی مگر
جرم بسته روح و مغز و دست و پا و جانم از
غصه دیرینه ام اما تو میفهمی مگر
با قصاوت ها و بی رحمی چه محکم میزنی
سنگ بر آیینه ام اما تو میفهمی مگر
شعرو سیگار و عرق با درد و آه و اشک و تب
مثل هر آدینه ام اما تو میفهمی مگر
#حسن_درویشی