بخشی از مجموعه دوبیتی زز:
___
۱_
مِه خیر اَژ ویرِ تو خاپوره نێرِم
رَفیقی تِر بِ خیر اَژ هوره نێرِم
اگر ویرِ تو اَژ ویرم بِتورێ
فقیرێ کِم گِه هویچِه توره نێرِم
___
۲_
شَکَت هامَر وِلاتِ پِر بِنارێ
مَپیچێ دَنگِ هانامَر مَخارێ
یَسه دیرم چِنگِر اَر تاشَ ماوژِم
نه ریواری هِنارَس هَس نه یارێ
_
۳_
وِتِم عشقِت خُسه پاسا کَری کَه
زَمِه کوێنە دِلِم آزا کَری کَه
نَذانستِم گِه عشقِ دُرده بارِت
مومَه یاخی مِلَه لوتا کَری کَه
توضیح:
مومه: از یاغیان قدیمی منطقه
____
۴_
وَ دینِم عشقِ تو چی آگِری کَه
بِگِر لیوه پَریشو خاطِری کَه
بِپِرسِن اَر مَرامِ زلفِ تارِت
مِه موشِم چی سِپاهِ کافِری کَه
____
۵_
کِ هَر دارێ بِکاری باره مارِه
دِرِک هَر چَن بِکاری خاره مارِه
کِ هَر وائی بِپیچی اَر وِلاتی
شَمالی کَه خَوَر ئِه یاره مارِه
____
#فرزادسیاهپوش
#دوبیتی
#قصه
#داستان
#دلنوشته
#خاطره
کانال تلگرامی گلونی
🌹🌹🌹🌹
@Golvani_lak
___
۱_
مِه خیر اَژ ویرِ تو خاپوره نێرِم
رَفیقی تِر بِ خیر اَژ هوره نێرِم
اگر ویرِ تو اَژ ویرم بِتورێ
فقیرێ کِم گِه هویچِه توره نێرِم
___
۲_
شَکَت هامَر وِلاتِ پِر بِنارێ
مَپیچێ دَنگِ هانامَر مَخارێ
یَسه دیرم چِنگِر اَر تاشَ ماوژِم
نه ریواری هِنارَس هَس نه یارێ
_
۳_
وِتِم عشقِت خُسه پاسا کَری کَه
زَمِه کوێنە دِلِم آزا کَری کَه
نَذانستِم گِه عشقِ دُرده بارِت
مومَه یاخی مِلَه لوتا کَری کَه
توضیح:
مومه: از یاغیان قدیمی منطقه
____
۴_
وَ دینِم عشقِ تو چی آگِری کَه
بِگِر لیوه پَریشو خاطِری کَه
بِپِرسِن اَر مَرامِ زلفِ تارِت
مِه موشِم چی سِپاهِ کافِری کَه
____
۵_
کِ هَر دارێ بِکاری باره مارِه
دِرِک هَر چَن بِکاری خاره مارِه
کِ هَر وائی بِپیچی اَر وِلاتی
شَمالی کَه خَوَر ئِه یاره مارِه
____
#فرزادسیاهپوش
#دوبیتی
#قصه
#داستان
#دلنوشته
#خاطره
کانال تلگرامی گلونی
🌹🌹🌹🌹
@Golvani_lak
👍3❤1👏1
مِه اَ قوله گِه دامه هَر وَ یامه
وَ گیونِ تو وَ گیو اَ چَن بِرامه
اگر بِیلی ئِه سا زلفت بِنیشِم
بِه جز سِیلت دێە کُلْ کاری حَرامه
سِیل : تماشا
#فرزادسیاهپوش
#شعر
#دوبیتی
#قصه
#داستان
#دلنوشته
#خاطره
کانال تلگرامی گلونی
🌹🌹🌹🌹
@Golvani_lak
وَ گیونِ تو وَ گیو اَ چَن بِرامه
اگر بِیلی ئِه سا زلفت بِنیشِم
بِه جز سِیلت دێە کُلْ کاری حَرامه
سِیل : تماشا
#فرزادسیاهپوش
#شعر
#دوبیتی
#قصه
#داستان
#دلنوشته
#خاطره
کانال تلگرامی گلونی
🌹🌹🌹🌹
@Golvani_lak
👏3👍1
Forwarded from عکس نگار
.
#دلنوشته
برای پرچمدار صلح و سازش
میخواهم دست به قلم ببرم و برای دل خودم از شخصیتی فراملی و محبوب بنویسم، هر کاری میکنم نمیتوانم گوشه ای از شخصیت بارز و بیبدیلش را به نگارش درآورم.
قلم ناتوان و سواد اندک من توان انجام وصف کاملش را ندارد، هرچه مینویسم برگرفته از دل و ندای درونی و صمیم قلب است، امیدوارم مصداق «سخن چون از دل برآید لاجرم بر دل نشیند» باشد.
سعادتی که در زندگی نصیب بنده حقیر گردیده، آشنایی با حاج عباس عربی کاکاوند پرچم دار صلح و سازش بوده است.
جا دارد مصداق حدیث شریف من لم یشکر المعنم من المخلوقین لم یشکر الله عزوجل مراتب قدردانی و تشکر خودم و اهالی قلم، هنر، رسانه و مطبوعات، را از این مرد خدا ابراز نماییم.
پس از آشنایی با این شخصیت شخیص از ایل بزرگ کاکاوند و رفت و آمد بهره بردن از محضر مبارک و ذی شرافت این
مرد که عجیب بوی خدا میدهد، مردی که وجودش مایه خیر و برکت است و آرامش به انسان میبخشد و عجیب بوی خدا میدهد، گوهری از غرب کشور و ایل بزرگ و نامی کاکاوند که از خویشان سردار عظیم خان مظفری کاکاوند محسوب می گردد، خاندانی که در گذشته نیز مرحوم نظرعلی شاه غضنفری امرایی(امیراشرفِ قاجار شکن پیلتن، ناپلئون بناپارت لر، والی بلامنازع و مقتدر لرستان، شناسنامه و مشعلدار دوده و خاندانم، شاه لرستان) که افتخار دو نسبت فامیلی با بزرگان این ایل دارد.
(کرم الله خان مظفری و اعظم السلطنه مظفری که دخترانشان مادر چند تن از عموهای عزیزم؛ علیمحمد خان غضنفری(امیراعظم امیرلشکر پهلوی شکن و نماینده ادوار پیشین مجلس شورای ملی)، تشمال خان امیر اسعد و استاد اسدالله خان غضنفری امیرپور شاعر و نویسنده مشهور لرستانی، علی قلیخان غضنفری (شخصیت، مومن محبوب مردم دار و با سخاوت) که همگی از مادر مظفری کاکاوند زائیده شدهاند.
برمیگردیم به موضوع اصلی و شخصیت جناب مستطاب آقای حاج عباس عربی که از دنیا بریده و به عرفان رسیده.
حاج عباسی که امنیت جایجای کشور عزیزمان ایران مدیون ایشان هست، کسی که در میان عامه مردم به قاضی عربی و پدر و برادر عربی مشهور است و الحق و الانصاف سزاوار این القاب و کلمات میباشد و جملات در برابر بزرگی این ابرمرد سر تعظیم فرود میآورند.
نامش عجین گردیده با گذشت، مردانگی، مرام، معرفت، سخاوت اصالت، نجابت و باتدبیرش کانون چه خانواده های از هم متلاشی شده گرم شده و با تلاش های بی وقفه این ابرمرد بی بدیل و تاریخ ساز دوباره چه کانون خانوادهها پر نور شده و چه سرهای که با همت این مرد خدا از چوبه دار نجات یافته باید بود و دید، باید با عینک ایشان به دنیا نگریست، درویش مسلکی به معنای واقعی کلمه، چه امنیت و آرامشها به طوائف و ایلات برگشته و با ازدواج های که میان خانواده های قاتل و مقتول برقرار کرده، جای کینه تخم فامیلی پاشیده و سبب فامیلی گردیده و کدورت جای خود را به محبت داده، بیتعارف باید نام این ابرمرد در تاریخ ثبت و ضبط گردد و مجسمه و تندیسش بر سر در بینالملل نصب شود و جایزه صلح نوبل باید به او برسد و نامش در گینس ثبت شود. مردی متین سفره دار با سخاوت بانجابت با اصالت مومن مردم دار که در نوع دوستی و مهمان نواز ی شهره عام و خاص است.
چندین بار که در معیت ایشان بودهام و در خدمتش به جاهای مختلفی برای عفو و بخشش شرف حضور پیدا نموده متوجه شدم با عفو انسان به آرامش میرسد و سبک بال می گردد.
با داغ دار شدن و عزادار شدن دیگران شاید کسی در کوتاه مدت به آرامش برسد اما در بلند مدت قطع یقین پشیمان می گردد، از فرمایشات گوهربار این مرد خدا بهره بردم و به چنان حس و لذتی رسیده ام که باهیچ حسی و لذتی در دنیا قابل مقایسه نیست.
ایشان با خدای خویش عهد نموده تا زنده است زندگی خود را وقف مردم نمائید خوش به سعادتش و در این راه از هیچ کوششی دریغ نمی نمائید و صادقانه و بخاطر رضا ی خدا بخاطر خنده همونوعش با گامهای محکم و استوار قدم برمیدارد و آستین همت بالا می زند که گویی شخص متهم از خانوادهاش است و هیچ تفاوتی برایش ندارد.
ایشان بعنوان یک قاضی، بلکه فراتر از آن و بعنوان بازوی آهنین قدرتمند و توانمند هم برای مردم هم قوه قضاییه با قرار دادن خدا در مراحل زندگیش قدم های محکم برمیدارد و هیچ فرقی بین قومیت ها و مذهب ها و نژادها ندارد بی اعتنا به پست و مقام و مال دنیا است و دنیا را سه طلاقه نموده و همین او را عارف و عابدی وارسته ساخته که برای شخصیت و انسان بودن آرزو دارد و ارزش قائل است نه برای پست ومقام و پوچیهات دنیای فانی و به خداوند ی خدا هیچ چیز در دنیا به اندازه خدمتگزار ی و برداشتن باراز دوش مردم به انسان حس لذت نمی دهد و انسان را سبک بال نمی کند.
✍علی رضا غضنفری امرایی (کارشناس ارشد روابط عمومی و امور بینالملل)
#دلنوشته
برای پرچمدار صلح و سازش
میخواهم دست به قلم ببرم و برای دل خودم از شخصیتی فراملی و محبوب بنویسم، هر کاری میکنم نمیتوانم گوشه ای از شخصیت بارز و بیبدیلش را به نگارش درآورم.
قلم ناتوان و سواد اندک من توان انجام وصف کاملش را ندارد، هرچه مینویسم برگرفته از دل و ندای درونی و صمیم قلب است، امیدوارم مصداق «سخن چون از دل برآید لاجرم بر دل نشیند» باشد.
سعادتی که در زندگی نصیب بنده حقیر گردیده، آشنایی با حاج عباس عربی کاکاوند پرچم دار صلح و سازش بوده است.
جا دارد مصداق حدیث شریف من لم یشکر المعنم من المخلوقین لم یشکر الله عزوجل مراتب قدردانی و تشکر خودم و اهالی قلم، هنر، رسانه و مطبوعات، را از این مرد خدا ابراز نماییم.
پس از آشنایی با این شخصیت شخیص از ایل بزرگ کاکاوند و رفت و آمد بهره بردن از محضر مبارک و ذی شرافت این
مرد که عجیب بوی خدا میدهد، مردی که وجودش مایه خیر و برکت است و آرامش به انسان میبخشد و عجیب بوی خدا میدهد، گوهری از غرب کشور و ایل بزرگ و نامی کاکاوند که از خویشان سردار عظیم خان مظفری کاکاوند محسوب می گردد، خاندانی که در گذشته نیز مرحوم نظرعلی شاه غضنفری امرایی(امیراشرفِ قاجار شکن پیلتن، ناپلئون بناپارت لر، والی بلامنازع و مقتدر لرستان، شناسنامه و مشعلدار دوده و خاندانم، شاه لرستان) که افتخار دو نسبت فامیلی با بزرگان این ایل دارد.
(کرم الله خان مظفری و اعظم السلطنه مظفری که دخترانشان مادر چند تن از عموهای عزیزم؛ علیمحمد خان غضنفری(امیراعظم امیرلشکر پهلوی شکن و نماینده ادوار پیشین مجلس شورای ملی)، تشمال خان امیر اسعد و استاد اسدالله خان غضنفری امیرپور شاعر و نویسنده مشهور لرستانی، علی قلیخان غضنفری (شخصیت، مومن محبوب مردم دار و با سخاوت) که همگی از مادر مظفری کاکاوند زائیده شدهاند.
برمیگردیم به موضوع اصلی و شخصیت جناب مستطاب آقای حاج عباس عربی که از دنیا بریده و به عرفان رسیده.
حاج عباسی که امنیت جایجای کشور عزیزمان ایران مدیون ایشان هست، کسی که در میان عامه مردم به قاضی عربی و پدر و برادر عربی مشهور است و الحق و الانصاف سزاوار این القاب و کلمات میباشد و جملات در برابر بزرگی این ابرمرد سر تعظیم فرود میآورند.
نامش عجین گردیده با گذشت، مردانگی، مرام، معرفت، سخاوت اصالت، نجابت و باتدبیرش کانون چه خانواده های از هم متلاشی شده گرم شده و با تلاش های بی وقفه این ابرمرد بی بدیل و تاریخ ساز دوباره چه کانون خانوادهها پر نور شده و چه سرهای که با همت این مرد خدا از چوبه دار نجات یافته باید بود و دید، باید با عینک ایشان به دنیا نگریست، درویش مسلکی به معنای واقعی کلمه، چه امنیت و آرامشها به طوائف و ایلات برگشته و با ازدواج های که میان خانواده های قاتل و مقتول برقرار کرده، جای کینه تخم فامیلی پاشیده و سبب فامیلی گردیده و کدورت جای خود را به محبت داده، بیتعارف باید نام این ابرمرد در تاریخ ثبت و ضبط گردد و مجسمه و تندیسش بر سر در بینالملل نصب شود و جایزه صلح نوبل باید به او برسد و نامش در گینس ثبت شود. مردی متین سفره دار با سخاوت بانجابت با اصالت مومن مردم دار که در نوع دوستی و مهمان نواز ی شهره عام و خاص است.
چندین بار که در معیت ایشان بودهام و در خدمتش به جاهای مختلفی برای عفو و بخشش شرف حضور پیدا نموده متوجه شدم با عفو انسان به آرامش میرسد و سبک بال می گردد.
با داغ دار شدن و عزادار شدن دیگران شاید کسی در کوتاه مدت به آرامش برسد اما در بلند مدت قطع یقین پشیمان می گردد، از فرمایشات گوهربار این مرد خدا بهره بردم و به چنان حس و لذتی رسیده ام که باهیچ حسی و لذتی در دنیا قابل مقایسه نیست.
ایشان با خدای خویش عهد نموده تا زنده است زندگی خود را وقف مردم نمائید خوش به سعادتش و در این راه از هیچ کوششی دریغ نمی نمائید و صادقانه و بخاطر رضا ی خدا بخاطر خنده همونوعش با گامهای محکم و استوار قدم برمیدارد و آستین همت بالا می زند که گویی شخص متهم از خانوادهاش است و هیچ تفاوتی برایش ندارد.
ایشان بعنوان یک قاضی، بلکه فراتر از آن و بعنوان بازوی آهنین قدرتمند و توانمند هم برای مردم هم قوه قضاییه با قرار دادن خدا در مراحل زندگیش قدم های محکم برمیدارد و هیچ فرقی بین قومیت ها و مذهب ها و نژادها ندارد بی اعتنا به پست و مقام و مال دنیا است و دنیا را سه طلاقه نموده و همین او را عارف و عابدی وارسته ساخته که برای شخصیت و انسان بودن آرزو دارد و ارزش قائل است نه برای پست ومقام و پوچیهات دنیای فانی و به خداوند ی خدا هیچ چیز در دنیا به اندازه خدمتگزار ی و برداشتن باراز دوش مردم به انسان حس لذت نمی دهد و انسان را سبک بال نمی کند.
✍علی رضا غضنفری امرایی (کارشناس ارشد روابط عمومی و امور بینالملل)
👍2