❖ایها الغریب❖
#دجال_کی_خواهد_آمد؟ نزال بن سبره گفت: حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام برای ما خطبه خواند و پس از حمد و ثنای الهی سه بار فرمود: «ای مردم! پیش از آنکه مرا از دست بدهید، هر چه میخواهید از من بپرسید!» در این وقت صعصعة بن صوحان از جا برخاست و گفت: «یا امیرالمؤمنین!…
…
در این وقت اصبغ بن نباته برخاست و عرضکرد:
«یا امیرالمؤمنین! #دجال کیست؟ » فرمود:
«بدان که دجال «صائد بن صید» است. #شقی کسی است که ادعای او را تصدیق کند و سعادتمند کسی است که او را تکذیب کند. از شهری که آن را #اصفهان میگویند و قریه ای که معروف به «یهودیه» است بیرون میآید.
#چشم راست ندارد و چشم دیگرش در پیشانی اوست و مانند ستاره صبح میدرخشد.
چیزی در چشم اوست که گویی آمیخته به #خون است.
بر پیشانی وی نوشته است
«این کافر است»
و هر شخص باسواد و بی سواد آن را میخواند.
داخل دریاها میشود و #آفتاب با او میگردد. در جلوی رویش کوهی از #دود است و پشت سرش کوه سفیدی است که مردم آن را #طعام (گندم) میبینند. وی در یک #قحطی سخت میآید و بر #الاغ سفیدی سوار است که هر یک گام الاغش، یک میل راه است! زمین در زیر پای او نوردیده میشود. از هر آبی که بگذرد، آن آب تا روز قیامت #خشکیده میشود. با صدای بلند خود چنان ندا در میدهد که از مشرق تا مغرب، جن و انس و شیاطین صدای او را میشنوند.
اومی گوید:
«ای دوستان من! بیایید به سوی من! منم آن کسی که بشر را آفریدم و اندام او را معتدل و متناسب گرداندم و روزی هر کسی را تقدیر کرده و همه را به یافتن آن راهنماییمی کنم.
من آن #خدای بزرگ شما هستم! »
دجال دشمن خدا دروغ میگوید. او یک چشم دارد، غذا میخورد و در بازارها راه میرود. در صورتی که خداوند شما نه یک چشمی است و نه غذا میخورد و نه در بازارها راه میرود، و فناپذیر هم نیست.
خداوند از آن چه گفته متعالی است، بسیار بسیارمتعالی.
غالب پیروان او در آن روز #اولاد_زنا هستند و چیز سبزی بر سر و دوش دارند. خداوند او را در شام، در تلی معروف به «تل افیق» سه ساعت از روز #جمعه برآمده، به دست کسی که عیسی بن مریم پشت سر او #نماز میگزارد، #میکشد. بدانید که بعد از آن، حادثه بزرگی روی میدهد. »………
در این وقت اصبغ بن نباته برخاست و عرضکرد:
«یا امیرالمؤمنین! #دجال کیست؟ » فرمود:
«بدان که دجال «صائد بن صید» است. #شقی کسی است که ادعای او را تصدیق کند و سعادتمند کسی است که او را تکذیب کند. از شهری که آن را #اصفهان میگویند و قریه ای که معروف به «یهودیه» است بیرون میآید.
#چشم راست ندارد و چشم دیگرش در پیشانی اوست و مانند ستاره صبح میدرخشد.
چیزی در چشم اوست که گویی آمیخته به #خون است.
بر پیشانی وی نوشته است
«این کافر است»
و هر شخص باسواد و بی سواد آن را میخواند.
داخل دریاها میشود و #آفتاب با او میگردد. در جلوی رویش کوهی از #دود است و پشت سرش کوه سفیدی است که مردم آن را #طعام (گندم) میبینند. وی در یک #قحطی سخت میآید و بر #الاغ سفیدی سوار است که هر یک گام الاغش، یک میل راه است! زمین در زیر پای او نوردیده میشود. از هر آبی که بگذرد، آن آب تا روز قیامت #خشکیده میشود. با صدای بلند خود چنان ندا در میدهد که از مشرق تا مغرب، جن و انس و شیاطین صدای او را میشنوند.
اومی گوید:
«ای دوستان من! بیایید به سوی من! منم آن کسی که بشر را آفریدم و اندام او را معتدل و متناسب گرداندم و روزی هر کسی را تقدیر کرده و همه را به یافتن آن راهنماییمی کنم.
من آن #خدای بزرگ شما هستم! »
دجال دشمن خدا دروغ میگوید. او یک چشم دارد، غذا میخورد و در بازارها راه میرود. در صورتی که خداوند شما نه یک چشمی است و نه غذا میخورد و نه در بازارها راه میرود، و فناپذیر هم نیست.
خداوند از آن چه گفته متعالی است، بسیار بسیارمتعالی.
غالب پیروان او در آن روز #اولاد_زنا هستند و چیز سبزی بر سر و دوش دارند. خداوند او را در شام، در تلی معروف به «تل افیق» سه ساعت از روز #جمعه برآمده، به دست کسی که عیسی بن مریم پشت سر او #نماز میگزارد، #میکشد. بدانید که بعد از آن، حادثه بزرگی روی میدهد. »………