📌 سالها قبل بر حسب اتفاق در یک پرواز داخلی با کمک خلبان پرواز آشنا شدم، آشنایی که از نعمتهای الهی در زندگی من محسوب میشود؛
سرتیپ بازنشسته نیروی هوایی ارتش بود. در سال ۱۳۵۹ در یک مأموریت هوایی که اهداف کاملاً نظامی داشت، هواپیمای فانتومش مورد اصابت قرار گرفته ولی موفق به استفاده از چتر نجات میشود. فرود آمدن همان و گرفتار شدن در دست روستائیان محلی در خاک عراق همان. به تصور اینکه قصد بمباران مناطق غیر نظامی را داشته به شدت مورد آزار و آسیب واقع میشود و بعد به وسیله افسران استخباراتی اسیر و زندانی. نامش در لیست اسیران ثبت نمیشود و ۱۰ سال را بدون اعلام هویت به صلیب سرخ در زندان بسر میبرد و مدتی زیادی را در سلول انفرادی! تا بازگشت آزادگان در سال ۶۹ مفقود الاثر و مفقود الخبر!
روزی از او پرسیدم زندان انفرادی چگونه بود با تمثیل یکی از دوستانش گفت به «پاندول» میماند. راست و چپ میخوری به دیوار سلول! با محاسبات سخت میشود زمان را حدس زد و نماز خواند. در حد میدان داری پاندول یک ساعت دیواری! از او شنیدم که برای خیانت به میهن تحت چه فشارهای روانی و جسمی و گاهی تطمیع هم قرار گرفته بود.
ادامه متن👇🏻
💠 @Elham_ir
سرتیپ بازنشسته نیروی هوایی ارتش بود. در سال ۱۳۵۹ در یک مأموریت هوایی که اهداف کاملاً نظامی داشت، هواپیمای فانتومش مورد اصابت قرار گرفته ولی موفق به استفاده از چتر نجات میشود. فرود آمدن همان و گرفتار شدن در دست روستائیان محلی در خاک عراق همان. به تصور اینکه قصد بمباران مناطق غیر نظامی را داشته به شدت مورد آزار و آسیب واقع میشود و بعد به وسیله افسران استخباراتی اسیر و زندانی. نامش در لیست اسیران ثبت نمیشود و ۱۰ سال را بدون اعلام هویت به صلیب سرخ در زندان بسر میبرد و مدتی زیادی را در سلول انفرادی! تا بازگشت آزادگان در سال ۶۹ مفقود الاثر و مفقود الخبر!
روزی از او پرسیدم زندان انفرادی چگونه بود با تمثیل یکی از دوستانش گفت به «پاندول» میماند. راست و چپ میخوری به دیوار سلول! با محاسبات سخت میشود زمان را حدس زد و نماز خواند. در حد میدان داری پاندول یک ساعت دیواری! از او شنیدم که برای خیانت به میهن تحت چه فشارهای روانی و جسمی و گاهی تطمیع هم قرار گرفته بود.
ادامه متن👇🏻
💠 @Elham_ir
غلامحسین الهام | Elham.ir
📌 سالها قبل بر حسب اتفاق در یک پرواز داخلی با کمک خلبان پرواز آشنا شدم، آشنایی که از نعمتهای الهی در زندگی من محسوب میشود؛ سرتیپ بازنشسته نیروی هوایی ارتش بود. در سال ۱۳۵۹ در یک مأموریت هوایی که اهداف کاملاً نظامی داشت، هواپیمای فانتومش مورد اصابت قرار…
🔺 ادامه متن؛
ولی او و دوستان محدود همراهش هرگز از طریق وفاداری به میهن ذرهای انحراف نیافتند. در مرداد ۶۹ با آزادگان سرفراز به میهن برگشته است و مدتی بعد از بازنشستگی کمک خلبان پرواز کشوری در هواپیمای ایرباس بود. بعد از مشقات فراوان و سختیهایی که بر خانواده او نیز گذشت. هرگاه کسی او را بشناسد و از خدمات او با لفظ تجلیل کند، با همه وجودش میگوید هیچ کاری نکرده است، وظیفه او بوده، ملت برای او هزینه کرده بود تا روز موعود وظیفهاش را عمل کند. همیشه میگوید تلاش کردهام به سوگندی که در آغاز یاد کردهام، وفادار بمانم و این فقط انجام وظیفه بوده است.
تیمسار کوچکترین خدمتی که از مدیریت کشور میبیند که حقاً ناچیز است و کمترین وظیفه نظام اجرایی کشور است فوق العاده با تکریم یاد میکند و شاکر است. خدماتی مانند لبخند و احترام کادر درمان در یک بیمارستان! و هرگز از نامهربانیها شکایت نمیکند. گاهی نامهربانیهای که نقلش بغضش را میشکند اما زبانش را گله مند نمیکند. بار سنگین زبانش را چشمهایش تحمل میکنند. اینک بعد از بازنشستگی آخر در یک واحد چهل یا پنجاه متری زندگی میکند که گاهی آدم یاد همان پاندول می افتد اما پاندول دوره آزادی. آزادگی همیشه همین گونه است. البته در آن آپارتمان مستأجر است. مشکلات جسمی بعد از یک سقوط و شکنجه و آسیبهای دیگر همراه او هستند و تنهایش نمیگذارند؛ اما تیمسار با اعماق وجودش بر هر کسی که از مجاهدت و قهرمانی او یاد کند میگوید کاری نکرده است و بیشتر از آن مقتضای سوگندی است که یاد کرده است.
امیر! همیشه به احترامت میایستم!
صدام در نامه آخری که به رییس جمهور وقت کشورمان نوشت تأکید کرد:
«جناب آقای هاشمی رفسنجانی محترم، رییس جمهوری اسلامی ایران، با این تصمیم ما، دیگر همه چیز روشن شده و بدین ترتیب همه آنچه را که میخواستید و بر آن تکیه میکردید، تحقق مییابد و دیگر اقدامی جز مبادله اسناد باقی نماند.»
از رسیدن به آنچه در عرصه سیاسی و حقوقی میخواستیم وقت سخن گفتن نیست ولی تجلی چنین انسانهای آزاده از هر گروهی از ارتشی یا بسیجی یا سپاهی فوق خواستههای مادی است. سرمایه جاودان کشور و نماد اقتدار، عزت و انسانیت هستند که بر تارک میهن و اسلام می درخشند.
🌹 سی امین سالروز آمدنتان به میهن عزیز گرامی باد.
درود خداوند بر شهیدانتان و عزت و سلامت قرین زندگی بقیة السیفتان!
💠 @Elham_ir
ولی او و دوستان محدود همراهش هرگز از طریق وفاداری به میهن ذرهای انحراف نیافتند. در مرداد ۶۹ با آزادگان سرفراز به میهن برگشته است و مدتی بعد از بازنشستگی کمک خلبان پرواز کشوری در هواپیمای ایرباس بود. بعد از مشقات فراوان و سختیهایی که بر خانواده او نیز گذشت. هرگاه کسی او را بشناسد و از خدمات او با لفظ تجلیل کند، با همه وجودش میگوید هیچ کاری نکرده است، وظیفه او بوده، ملت برای او هزینه کرده بود تا روز موعود وظیفهاش را عمل کند. همیشه میگوید تلاش کردهام به سوگندی که در آغاز یاد کردهام، وفادار بمانم و این فقط انجام وظیفه بوده است.
تیمسار کوچکترین خدمتی که از مدیریت کشور میبیند که حقاً ناچیز است و کمترین وظیفه نظام اجرایی کشور است فوق العاده با تکریم یاد میکند و شاکر است. خدماتی مانند لبخند و احترام کادر درمان در یک بیمارستان! و هرگز از نامهربانیها شکایت نمیکند. گاهی نامهربانیهای که نقلش بغضش را میشکند اما زبانش را گله مند نمیکند. بار سنگین زبانش را چشمهایش تحمل میکنند. اینک بعد از بازنشستگی آخر در یک واحد چهل یا پنجاه متری زندگی میکند که گاهی آدم یاد همان پاندول می افتد اما پاندول دوره آزادی. آزادگی همیشه همین گونه است. البته در آن آپارتمان مستأجر است. مشکلات جسمی بعد از یک سقوط و شکنجه و آسیبهای دیگر همراه او هستند و تنهایش نمیگذارند؛ اما تیمسار با اعماق وجودش بر هر کسی که از مجاهدت و قهرمانی او یاد کند میگوید کاری نکرده است و بیشتر از آن مقتضای سوگندی است که یاد کرده است.
امیر! همیشه به احترامت میایستم!
صدام در نامه آخری که به رییس جمهور وقت کشورمان نوشت تأکید کرد:
«جناب آقای هاشمی رفسنجانی محترم، رییس جمهوری اسلامی ایران، با این تصمیم ما، دیگر همه چیز روشن شده و بدین ترتیب همه آنچه را که میخواستید و بر آن تکیه میکردید، تحقق مییابد و دیگر اقدامی جز مبادله اسناد باقی نماند.»
از رسیدن به آنچه در عرصه سیاسی و حقوقی میخواستیم وقت سخن گفتن نیست ولی تجلی چنین انسانهای آزاده از هر گروهی از ارتشی یا بسیجی یا سپاهی فوق خواستههای مادی است. سرمایه جاودان کشور و نماد اقتدار، عزت و انسانیت هستند که بر تارک میهن و اسلام می درخشند.
🌹 سی امین سالروز آمدنتان به میهن عزیز گرامی باد.
درود خداوند بر شهیدانتان و عزت و سلامت قرین زندگی بقیة السیفتان!
💠 @Elham_ir
🔻 کرونا و مجازات بدون قانون
۹۹٫۵٫۲۹
در پاييز ۱۳۵۹ رئيسجمهور وقت نامهاي به شوراي عالي قضايي نوشت و اظهار داشت: «در تاريخ ۵۹٫۸٫۲۶ شورایعالی قضايی برای اعمالی از قبيل عدم رعايت استتار نور در منازل و معابر، خريد و فروش غيرمجاز سوخت و کوپن، احتکار يا گرانفروشي مايحتاج عمومي، سد معبر و شايعهپراکني مجازاتي حسب مورد از يک ماه تا يک سال حبس و پرداخت جزاي نقدي، مصادره مال و غيره وضع کرده و تحت عنوان دستورالعمل تخلفات و جرائم زمان جنگ دستور اجراي آن را به حکام شرع و دادسراهاي انقلاب داده است. اين دستورالعمل (يا در حقيقت وضع قانون مجازات) به جهات زير مخالف قانون اساسی و قوانين جزايی است:
۱- طبق اصل ۳۶ قانون اساسی حکم به مجازات و اجراي آن بايد بهموجب قانون باشد.
۲- طبق مدلول اصل ۱۶۹ قانون اساسي جرم دانستن هر فعل يا ترک فعلی بايد مستند به قانون باشد.
... به شورای عالی قضايی اخطار میکنم از نقض قانون و تجاوز به حدود صلاحيت و وظايف قوه مقننه اجتناب نمايد.»
شورای عالی قضايی در اعتراض به نامه رئيسجمهور طي نامهای به شوراي نگهبان نظارت بر حسن اجراي قوانين را با قوه قضاييه دانسته و خواستار اعلام نظر شوراي نگهبان در اين زمينه و مفاد اصل ۱۱۳ و محدوده اختيار رئيسجمهور شد. شوراي نگهبان نيز در نظريه مورخ ۵۹٫۱۱٫۸ اعلام نمود: «رئيسجمهور با توجه به اصل ۱۱۳ حق اخطار و تذکر را دارد و منافات با بند ۳ اصل ۱۵۶ ندارد.»
در بيست و پنجم مرداد ۱۳۹۹ بنا بر گزارش پايگاه اطلاعرسانی دولت، رئيسجمهور اعلام کرد: «مجازات متخلفان از رعايت پروتکلهاي بهداشتي از امروز ابلاغ و اجرا ميشود.»
در سال ۵۹ شرايط ويژه بود و در آغاز جنگي بوديم که تا ۸ سال ادامه يافت و در سال ۹۹ در شرايط سخت هجوم ويروس کرونا هستيم. آن روز قوه قضاييه با تصويب دستورالعمل، وضع مجازات کرد و رئيسجمهور مانع آن شد و شوراي نگهبان هم با تائيد اختيارات رئيسجمهور بالملازمه مفاد آن را تأييد کرد. تأييد هم نکرده باشد مغايرت وضع مجازات بهوسيله هر مرجعي غير از قوه مقننه با اصل ۳۶ قانون اساسي و مسلمات اصول جزايي قابل مناقشه نيست.
اينک رئيسجمهوري که شاخص هويت او با معرفي خودش حقوقداني است، با کدام توجيه حقوقي اصل قانوني بودن کيفر را نقض ميکند؟
آيا مجازات تخلف از دستورالعملهاي بهداشتي را مجلس شوراي اسلامي تصويب کرده است؟
کسي از انتشار آن در روزنامه رسمی کشور خبر دارد؟
آيا کسي از اين دستورالعمل که ظاهراً بلافاصله بعد از ابلاغ، اجرا خواهد شد خبر دارد؟
آيا اين رفتار عِقاب بلا بيان نيست و قبح شرعي و اخلاقي ندارد؟
شش ماه از ابتلاي کشور به اين ويروس منحوس ميگذرد آيا نميشد مقررات کيفري موردنياز، با رعايت قانون اساسي به تصويب مجلسِ قانونگذار برسد؟
ممکن است گفته شود قوه قضاييه بايد لايحه کيفري تهيه کند، يا مجلس طرح بدهد! بسيار خوب، پس در جلسه موسوم به سران قوا چه چيز هماهنگ ميشود؟!
قرار نبود که فقط با «هم» هماهنگ شوند و گاهي عليه حقوق اساسي مردم!
آيا اين بار قوه قضاييه جرم بودن کيفر بلا قانون را متذکر خواهد شد؟
💠 @Elham_ir
۹۹٫۵٫۲۹
در پاييز ۱۳۵۹ رئيسجمهور وقت نامهاي به شوراي عالي قضايي نوشت و اظهار داشت: «در تاريخ ۵۹٫۸٫۲۶ شورایعالی قضايی برای اعمالی از قبيل عدم رعايت استتار نور در منازل و معابر، خريد و فروش غيرمجاز سوخت و کوپن، احتکار يا گرانفروشي مايحتاج عمومي، سد معبر و شايعهپراکني مجازاتي حسب مورد از يک ماه تا يک سال حبس و پرداخت جزاي نقدي، مصادره مال و غيره وضع کرده و تحت عنوان دستورالعمل تخلفات و جرائم زمان جنگ دستور اجراي آن را به حکام شرع و دادسراهاي انقلاب داده است. اين دستورالعمل (يا در حقيقت وضع قانون مجازات) به جهات زير مخالف قانون اساسی و قوانين جزايی است:
۱- طبق اصل ۳۶ قانون اساسی حکم به مجازات و اجراي آن بايد بهموجب قانون باشد.
۲- طبق مدلول اصل ۱۶۹ قانون اساسي جرم دانستن هر فعل يا ترک فعلی بايد مستند به قانون باشد.
... به شورای عالی قضايی اخطار میکنم از نقض قانون و تجاوز به حدود صلاحيت و وظايف قوه مقننه اجتناب نمايد.»
شورای عالی قضايی در اعتراض به نامه رئيسجمهور طي نامهای به شوراي نگهبان نظارت بر حسن اجراي قوانين را با قوه قضاييه دانسته و خواستار اعلام نظر شوراي نگهبان در اين زمينه و مفاد اصل ۱۱۳ و محدوده اختيار رئيسجمهور شد. شوراي نگهبان نيز در نظريه مورخ ۵۹٫۱۱٫۸ اعلام نمود: «رئيسجمهور با توجه به اصل ۱۱۳ حق اخطار و تذکر را دارد و منافات با بند ۳ اصل ۱۵۶ ندارد.»
در بيست و پنجم مرداد ۱۳۹۹ بنا بر گزارش پايگاه اطلاعرسانی دولت، رئيسجمهور اعلام کرد: «مجازات متخلفان از رعايت پروتکلهاي بهداشتي از امروز ابلاغ و اجرا ميشود.»
در سال ۵۹ شرايط ويژه بود و در آغاز جنگي بوديم که تا ۸ سال ادامه يافت و در سال ۹۹ در شرايط سخت هجوم ويروس کرونا هستيم. آن روز قوه قضاييه با تصويب دستورالعمل، وضع مجازات کرد و رئيسجمهور مانع آن شد و شوراي نگهبان هم با تائيد اختيارات رئيسجمهور بالملازمه مفاد آن را تأييد کرد. تأييد هم نکرده باشد مغايرت وضع مجازات بهوسيله هر مرجعي غير از قوه مقننه با اصل ۳۶ قانون اساسي و مسلمات اصول جزايي قابل مناقشه نيست.
اينک رئيسجمهوري که شاخص هويت او با معرفي خودش حقوقداني است، با کدام توجيه حقوقي اصل قانوني بودن کيفر را نقض ميکند؟
آيا مجازات تخلف از دستورالعملهاي بهداشتي را مجلس شوراي اسلامي تصويب کرده است؟
کسي از انتشار آن در روزنامه رسمی کشور خبر دارد؟
آيا کسي از اين دستورالعمل که ظاهراً بلافاصله بعد از ابلاغ، اجرا خواهد شد خبر دارد؟
آيا اين رفتار عِقاب بلا بيان نيست و قبح شرعي و اخلاقي ندارد؟
شش ماه از ابتلاي کشور به اين ويروس منحوس ميگذرد آيا نميشد مقررات کيفري موردنياز، با رعايت قانون اساسي به تصويب مجلسِ قانونگذار برسد؟
ممکن است گفته شود قوه قضاييه بايد لايحه کيفري تهيه کند، يا مجلس طرح بدهد! بسيار خوب، پس در جلسه موسوم به سران قوا چه چيز هماهنگ ميشود؟!
قرار نبود که فقط با «هم» هماهنگ شوند و گاهي عليه حقوق اساسي مردم!
آيا اين بار قوه قضاييه جرم بودن کيفر بلا قانون را متذکر خواهد شد؟
💠 @Elham_ir
⚫ عزاداری عاشورا در تطور دوران -١
۹۹٫۵٫۳۱
عزاداری اباعبدالله علیه السلام یک واقعیت دیرین تاریخی است. اگر از رفتار انبیا و اولیای الهی بویژه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین قبل از این واقعه صرف نظر کنیم، از نخستین لحظات پایان واقعه جگرسوز #کربلا و شهادت سید و سالار شهیدان حضرت #اباعبدالله آغاز می شود.
در طول تاریخ با تحول و تطورات متعدد همراه می شود و هر از چندی نیز چالش هایی را بویژه از سوی ظالمان را نیز شاهد بوده است. به همان دلیل که امام حسین علیه السلام مسأله زنده و همیشه تاریخ است عزاداری او نیز مسأله همیشگی جوامع است. در محرم امسال نیز به دلیل شیوع ویروس مرموز و پر خطر #کرونا ، این مسأله محل بحث و مناقشاتی واقع شده است.
دانشنامه امام حسین علیه السلام که به وسیله مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث منتشر شده ، دایرة المعارف ارزشمندی درباره سیدالشهداء بر پایه قرآن و حدیث و تاریخ است. یکی از مقالات جلد دهم این دانشنامه «تحلیلی درباره سیر تاریخی عزاداری امام حسین علیه السلام» است. این مقاله به وسیله محققان گروه سیره و تاریخ پژوهشکده دارالحدیث آقایان محمدحسین صالح آبادی و دکتر محمدعلی مهدوی راد تألیف و نظارت شده است. این مقاله البته دوران قاجار و پهلوی خصوصا پهلوی اول را بسیار به اجمال ذکر کرده و بعد از انقلاب اسلامی را به اذعان به وسعت و عمق آن به مجالی دیگر محول نموده، ضمن ارج نهادن به تلاش این محققان فاضل و آرزوی توفیق برای آنان بخش های از این تحقیق را به اشتراک می گذارم. امید است که خدمات معنوی مؤلفان نزد سالار شهیدان مأجور باشد؛
«عزاداری از زمان شهادت امام تا هنگام مرگ قاتلان
از جمله گزارشهای اندکی که از سانسور شدید خبری فرهنگی و تاریخی بنی امیه گذر کرده، این است که اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله در غروب غمآگین عاشورا با دیدن پیکرهای خونین امام حسین علیه السلام و یارانش ، چنان از ژرفای دل فریاد بر آوردند که دشمنان نیز تحت تأثیر قرار گرفتند و در میان لشکر یزید، کسانی گریستند. پس از آن ، اسیرانی که رسالت روشنگری را بر دوش داشتند، در گذر از آبادی ها و شهرها، حوادث شگفتی آفریدند.»
«... مردم کوفه به هنگام دیدن خاندان پیامبر در هیئت اسیر و به هنگام شنیدن خطابه های شور انگیز خاندان رسالت چندان گریستند که به واقع شهر به یک پارچه تکان خورد. در شام نیز پس از حضور بیدار کننده و افشاگرانه اسیران حکومت به خاطر ملاحظات سیاسی ، رخصت سوگواری داد...»
🏴 @Elham_ir
۹۹٫۵٫۳۱
عزاداری اباعبدالله علیه السلام یک واقعیت دیرین تاریخی است. اگر از رفتار انبیا و اولیای الهی بویژه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین قبل از این واقعه صرف نظر کنیم، از نخستین لحظات پایان واقعه جگرسوز #کربلا و شهادت سید و سالار شهیدان حضرت #اباعبدالله آغاز می شود.
در طول تاریخ با تحول و تطورات متعدد همراه می شود و هر از چندی نیز چالش هایی را بویژه از سوی ظالمان را نیز شاهد بوده است. به همان دلیل که امام حسین علیه السلام مسأله زنده و همیشه تاریخ است عزاداری او نیز مسأله همیشگی جوامع است. در محرم امسال نیز به دلیل شیوع ویروس مرموز و پر خطر #کرونا ، این مسأله محل بحث و مناقشاتی واقع شده است.
دانشنامه امام حسین علیه السلام که به وسیله مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث منتشر شده ، دایرة المعارف ارزشمندی درباره سیدالشهداء بر پایه قرآن و حدیث و تاریخ است. یکی از مقالات جلد دهم این دانشنامه «تحلیلی درباره سیر تاریخی عزاداری امام حسین علیه السلام» است. این مقاله به وسیله محققان گروه سیره و تاریخ پژوهشکده دارالحدیث آقایان محمدحسین صالح آبادی و دکتر محمدعلی مهدوی راد تألیف و نظارت شده است. این مقاله البته دوران قاجار و پهلوی خصوصا پهلوی اول را بسیار به اجمال ذکر کرده و بعد از انقلاب اسلامی را به اذعان به وسعت و عمق آن به مجالی دیگر محول نموده، ضمن ارج نهادن به تلاش این محققان فاضل و آرزوی توفیق برای آنان بخش های از این تحقیق را به اشتراک می گذارم. امید است که خدمات معنوی مؤلفان نزد سالار شهیدان مأجور باشد؛
«عزاداری از زمان شهادت امام تا هنگام مرگ قاتلان
از جمله گزارشهای اندکی که از سانسور شدید خبری فرهنگی و تاریخی بنی امیه گذر کرده، این است که اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله در غروب غمآگین عاشورا با دیدن پیکرهای خونین امام حسین علیه السلام و یارانش ، چنان از ژرفای دل فریاد بر آوردند که دشمنان نیز تحت تأثیر قرار گرفتند و در میان لشکر یزید، کسانی گریستند. پس از آن ، اسیرانی که رسالت روشنگری را بر دوش داشتند، در گذر از آبادی ها و شهرها، حوادث شگفتی آفریدند.»
«... مردم کوفه به هنگام دیدن خاندان پیامبر در هیئت اسیر و به هنگام شنیدن خطابه های شور انگیز خاندان رسالت چندان گریستند که به واقع شهر به یک پارچه تکان خورد. در شام نیز پس از حضور بیدار کننده و افشاگرانه اسیران حکومت به خاطر ملاحظات سیاسی ، رخصت سوگواری داد...»
🏴 @Elham_ir
◾عزاداری عاشورا در تطور دوران-۲
عزاداری در مدینه
۹۹٫۶٫۱
«شهر مدینه با شنیدن صدای گریه و شیون ام سلمه همسر پیامبر صلی الله علیه و آله که در رؤیا ، خبر شهادت امام حسین را شنیده بود (و به روایتی دیگر ، تربتی که به امانت نهاده شده از سوی پیامبر نزد وی، خونین شده بود) غرق در ماتم و زاری شد و چون خبر شهادت امام علیه السلام رسما توسط بنی امیه در مدینه منتشر شد، ام سلمه و مردم مدینه، شهر را یکسره ماتمکده کردند و مجالس سوگواری بر پا نمودند. پس از آن، خاندان بنی هاشم عزاداری کردند و ابن عباس و محمد حنفیه به سوگ نشستند و دختران عقیل و زنان بنی هاشم ماتم سرا به پا کردند. همچنین باید از عزاداری مردم مدینه به هنگام بازگشت خاندان پیامبر (ص) ، سوگواری همسران امام و نیز سوگواری نمادین ام البنین برای فرزندانش در بقیع یاد کرد.
بر همه اینها باید مرثیه سرایی و سوگواری خاندان عبدالمطلب که همه روزه در سال شهادت و تا سه سال بعد در سالروز شهادت امام حسین (ع) در مدینه انجام می شد و در آن برخی از صحابیان و تابعیان نیز شرکت می کردند ، نیز پوشیدن لباس سوگواری به وسیله اهل بیت امام علیه السلام و ادامه دادن حزن و ماتم تا مرگ ابن زیاد و همراهی کردن برخی از اصحاب و تابعیان را اضافه نمود.
این همه، چنان فضایی ایجاد کرد که توابین به وجود آمدند. آنان به هنگام حرکت به سوی شام و شرکت در نبرد با قاتلان امام حسین (ع) ابتدا بر مزار امام (ع) و یارانش گرد آمدند و سوگواری کردند و سپس به حرکت خود، ادامه دادند.»
🏴 @Elham_ir
عزاداری در مدینه
۹۹٫۶٫۱
«شهر مدینه با شنیدن صدای گریه و شیون ام سلمه همسر پیامبر صلی الله علیه و آله که در رؤیا ، خبر شهادت امام حسین را شنیده بود (و به روایتی دیگر ، تربتی که به امانت نهاده شده از سوی پیامبر نزد وی، خونین شده بود) غرق در ماتم و زاری شد و چون خبر شهادت امام علیه السلام رسما توسط بنی امیه در مدینه منتشر شد، ام سلمه و مردم مدینه، شهر را یکسره ماتمکده کردند و مجالس سوگواری بر پا نمودند. پس از آن، خاندان بنی هاشم عزاداری کردند و ابن عباس و محمد حنفیه به سوگ نشستند و دختران عقیل و زنان بنی هاشم ماتم سرا به پا کردند. همچنین باید از عزاداری مردم مدینه به هنگام بازگشت خاندان پیامبر (ص) ، سوگواری همسران امام و نیز سوگواری نمادین ام البنین برای فرزندانش در بقیع یاد کرد.
بر همه اینها باید مرثیه سرایی و سوگواری خاندان عبدالمطلب که همه روزه در سال شهادت و تا سه سال بعد در سالروز شهادت امام حسین (ع) در مدینه انجام می شد و در آن برخی از صحابیان و تابعیان نیز شرکت می کردند ، نیز پوشیدن لباس سوگواری به وسیله اهل بیت امام علیه السلام و ادامه دادن حزن و ماتم تا مرگ ابن زیاد و همراهی کردن برخی از اصحاب و تابعیان را اضافه نمود.
این همه، چنان فضایی ایجاد کرد که توابین به وجود آمدند. آنان به هنگام حرکت به سوی شام و شرکت در نبرد با قاتلان امام حسین (ع) ابتدا بر مزار امام (ع) و یارانش گرد آمدند و سوگواری کردند و سپس به حرکت خود، ادامه دادند.»
🏴 @Elham_ir
⚫ عزاداری عاشورا در تطور دوران- ۳
عزاداری در دوره امام سجاد
۹۹٫۶٫۲
«در این دوره زمینهسازی لازم برای شکلگیری سنت سوگواری و آیین عزاداری انجام میشود و بستر مناسبی برای به وجود آمدن آیینی مذهبی رقم میخورد.
امام زین العابدین علیهالسلام با آهنگ کلی رسالت امامت، برای بیداری جامعه اسلامی و جهل زدایی از آنان و رهایی بخشیدن آنان از دام تبلیغاتی بنیامیه، جهادی گسترده و برنامهریزیشده و دقیق را پی گرفت. حرکت امام (ع) از رویارویی مسالمتآمیز و آرام تا مواجهه قهرآمیز و شکننده و صریح، پیش رفت و در این جهت، از یادکرد حادثه کربلا، با یادآوری عادی و گریستن تا تبیین ابعاد و گستره فاجعه، استفاده گردید.
گریههای امام گاه بسیار پرسش انگیز بود، خصوصاً هنگام نگاه کردن به آب و آماده شدن غذا. فراوانی و گستره گریه امام، نیز چنان بود که مردم، به ایشان توصیه میکردند که برای حفظ سلامت خود، کمتر گریه کند، اما امام با اشاره به عمق فاجعه کربلا و جایگاه اجتماعی و دینی چهرههای به شهادت رسیده، از یک سو، گریه کردن بر آن عزیزان را امری لازم و منطقی میدانست و از سوی دیگر، دیگران را نیز بدان، ترغیب و تشویق میکرد.
حضرت سجاد، گریستن بر امام حسین (ع) و یاران شهیدش را مایه نجات از عذاب خدا و قرار گرفتن در دایره امن الهی و وارد شدن به بهشت دانست و خود نیز افزون بر ادامه دادن سوگواری تا مرگ عبیدالله زیاد و دیگر قاتلان شهیدان کربلا، تا پایان عمر، از آن دست برنداشت.
امام زین العابدین در سالهای پایانی عمر شریفش، از یک سو پایگاه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی والایی یافته بود و از سوی دیگر یاران و پیروان و گسترانندگان فراوانی برای اندیشههای خود پیدا کرده بود. در نتیجه موضع و رویکرد ایشان، بسیار اثر آفرین گشته بود.
از اینرو، باید روزگار امامت امام چهارم را مرحله زمینهسازی و پیریزی سنت عزاداری بر #اباعبدالله علیهالسلام تلقی کرد.»
🏴 @Elham_ir
عزاداری در دوره امام سجاد
۹۹٫۶٫۲
«در این دوره زمینهسازی لازم برای شکلگیری سنت سوگواری و آیین عزاداری انجام میشود و بستر مناسبی برای به وجود آمدن آیینی مذهبی رقم میخورد.
امام زین العابدین علیهالسلام با آهنگ کلی رسالت امامت، برای بیداری جامعه اسلامی و جهل زدایی از آنان و رهایی بخشیدن آنان از دام تبلیغاتی بنیامیه، جهادی گسترده و برنامهریزیشده و دقیق را پی گرفت. حرکت امام (ع) از رویارویی مسالمتآمیز و آرام تا مواجهه قهرآمیز و شکننده و صریح، پیش رفت و در این جهت، از یادکرد حادثه کربلا، با یادآوری عادی و گریستن تا تبیین ابعاد و گستره فاجعه، استفاده گردید.
گریههای امام گاه بسیار پرسش انگیز بود، خصوصاً هنگام نگاه کردن به آب و آماده شدن غذا. فراوانی و گستره گریه امام، نیز چنان بود که مردم، به ایشان توصیه میکردند که برای حفظ سلامت خود، کمتر گریه کند، اما امام با اشاره به عمق فاجعه کربلا و جایگاه اجتماعی و دینی چهرههای به شهادت رسیده، از یک سو، گریه کردن بر آن عزیزان را امری لازم و منطقی میدانست و از سوی دیگر، دیگران را نیز بدان، ترغیب و تشویق میکرد.
حضرت سجاد، گریستن بر امام حسین (ع) و یاران شهیدش را مایه نجات از عذاب خدا و قرار گرفتن در دایره امن الهی و وارد شدن به بهشت دانست و خود نیز افزون بر ادامه دادن سوگواری تا مرگ عبیدالله زیاد و دیگر قاتلان شهیدان کربلا، تا پایان عمر، از آن دست برنداشت.
امام زین العابدین در سالهای پایانی عمر شریفش، از یک سو پایگاه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی والایی یافته بود و از سوی دیگر یاران و پیروان و گسترانندگان فراوانی برای اندیشههای خود پیدا کرده بود. در نتیجه موضع و رویکرد ایشان، بسیار اثر آفرین گشته بود.
از اینرو، باید روزگار امامت امام چهارم را مرحله زمینهسازی و پیریزی سنت عزاداری بر #اباعبدالله علیهالسلام تلقی کرد.»
🏴 @Elham_ir
◼️ عزاداری عاشورا در تطور دوران-۴
عزاداری در دوران امام باقر علیهالسلام
۹۹٫۶٫۳
«روزگار امام باقر (ع) از جهاتی با روزگار امام زین العابدین (ع) متفاوت است. از یک سو، بیدارگری ها و جریان آفرینیهای امام چهارم و روشنگریهای یاران ایشان، فضای فکری و سیاسی جامعه را تا حدودی دگرگون کرده بود و از سوی دیگر، رهایی عراق از سلطه امویان در یک دوره ۱۰ ساله پس از عاشورا، زمینه را برای عزاداری سیدالشهدا آمادهتر ساخته بود. حضور شورانگیز «توابین» بر سر مزار امام حسین (ع) که در این دهه به وقوع پیوست، نمونهای از تحول فکری جامعه است. قیامهایی شکل گرفت که قیام مردم مدینه و قیام ابن زبیر، قیام توابین و مختار از جمله آنهاست.
در پی چنین حوادثی بود که امام باقر امامت جامعه را به عهده گرفت. با اینکه سالیانی از شهادت امام حسین (ع) گذشته بود و مختار قاتلان را مجازات کرده بود، اما این همه مانع از آن نشد که امام باقر یادکرد فاجعه کربلا را به یک سو نهد، بلکه ایشان چون پدر بزرگوارشان، از هر گونه فرصتی برای بیداری بیشتر مردم در چرایی و چگونگی حادثه کربلا، آیینی کردن عزاداری امام حسین (ع) تبدیل کردن آن به جریانی دینی و فکری، استفاده مینمود.
امام باقر از موقعیت اجتماعی والای خود و مرجعیت علمی-دینی که یافته بود، چنانکه مردم بسیاری به ایشان رجوع میکردند، به طرق گوناگون در جهت آیینی کردن عزاداری امام حسین و تبدیل آن به جریانی در بستر تاریخ، سود جست. از جمله با بیان گفتار امام زین العابدین به عنوان شاهد جریان کربلا در فضیلت گریستن بر امام حسین، تشکیل مجالس سوگواری در منزل خود، تشویق مرثیهسرایان بر پرداختن به ابعاد فاجعه در قالب سرودها و خواندن رثا، ترغیب شیعیان به تشکیل مجالس عزا در خانههایشان با رعایت احتیاط جهت در امان ماندن از برخورد حاکمان، توجه به ادبیات و شعر متعهد در جاودانه سازی جریان کربلا و برای نخستین بار تعطیلی روز عاشورا و در نهایت تاکید بر این نکته که عزاداری سید الشهدا در دنیا به دین آنها یاری میرساند و در روزگار واپسین آنها را با امام حسین و پیامبر همجوار میگرداند.»
امام باقر در جهت نهادینهسازی عزاداری که موجب ترویج معارف و تحکیم معنویت و تعمیق معرفت وصیت نمودند تا به مدت ده سال در ایام حج در منی برایشان عزاداری کنند و این خود مبنای جواز وقف بر عزاداری گردید؛ و این همه در حالی بود که حاکمیتهای ستم باره آن دوران بر شیعیان و علویان سخت میگرفتند و مانع از اقامه عزا میشدند.
🏴 @Elham_ir
عزاداری در دوران امام باقر علیهالسلام
۹۹٫۶٫۳
«روزگار امام باقر (ع) از جهاتی با روزگار امام زین العابدین (ع) متفاوت است. از یک سو، بیدارگری ها و جریان آفرینیهای امام چهارم و روشنگریهای یاران ایشان، فضای فکری و سیاسی جامعه را تا حدودی دگرگون کرده بود و از سوی دیگر، رهایی عراق از سلطه امویان در یک دوره ۱۰ ساله پس از عاشورا، زمینه را برای عزاداری سیدالشهدا آمادهتر ساخته بود. حضور شورانگیز «توابین» بر سر مزار امام حسین (ع) که در این دهه به وقوع پیوست، نمونهای از تحول فکری جامعه است. قیامهایی شکل گرفت که قیام مردم مدینه و قیام ابن زبیر، قیام توابین و مختار از جمله آنهاست.
در پی چنین حوادثی بود که امام باقر امامت جامعه را به عهده گرفت. با اینکه سالیانی از شهادت امام حسین (ع) گذشته بود و مختار قاتلان را مجازات کرده بود، اما این همه مانع از آن نشد که امام باقر یادکرد فاجعه کربلا را به یک سو نهد، بلکه ایشان چون پدر بزرگوارشان، از هر گونه فرصتی برای بیداری بیشتر مردم در چرایی و چگونگی حادثه کربلا، آیینی کردن عزاداری امام حسین (ع) تبدیل کردن آن به جریانی دینی و فکری، استفاده مینمود.
امام باقر از موقعیت اجتماعی والای خود و مرجعیت علمی-دینی که یافته بود، چنانکه مردم بسیاری به ایشان رجوع میکردند، به طرق گوناگون در جهت آیینی کردن عزاداری امام حسین و تبدیل آن به جریانی در بستر تاریخ، سود جست. از جمله با بیان گفتار امام زین العابدین به عنوان شاهد جریان کربلا در فضیلت گریستن بر امام حسین، تشکیل مجالس سوگواری در منزل خود، تشویق مرثیهسرایان بر پرداختن به ابعاد فاجعه در قالب سرودها و خواندن رثا، ترغیب شیعیان به تشکیل مجالس عزا در خانههایشان با رعایت احتیاط جهت در امان ماندن از برخورد حاکمان، توجه به ادبیات و شعر متعهد در جاودانه سازی جریان کربلا و برای نخستین بار تعطیلی روز عاشورا و در نهایت تاکید بر این نکته که عزاداری سید الشهدا در دنیا به دین آنها یاری میرساند و در روزگار واپسین آنها را با امام حسین و پیامبر همجوار میگرداند.»
امام باقر در جهت نهادینهسازی عزاداری که موجب ترویج معارف و تحکیم معنویت و تعمیق معرفت وصیت نمودند تا به مدت ده سال در ایام حج در منی برایشان عزاداری کنند و این خود مبنای جواز وقف بر عزاداری گردید؛ و این همه در حالی بود که حاکمیتهای ستم باره آن دوران بر شیعیان و علویان سخت میگرفتند و مانع از اقامه عزا میشدند.
🏴 @Elham_ir
◾️انا لله و انا الیه راجعون
▪️زائر اربعین در ایام عاشورا میهمان ارباب شد
«ذهنم همیشه به این آرزو مشغول بود که آیا میشود تفسیری ساده، روان و کوتاه بنویسم؟
سال ها در این آرزو صبح را به شب و شب را به صبح آوردم، ولی تسویف شیطان و امروز و فردا کردن وی از یک سو، مشغلههای کاری از سوی دیگر، مانع اقدام می شدند تا اینکه خداوند بیماری سختی بر من عارض کرد که سه بار در آستانه مرگ قرار گرفتم و بر بال عزرائیل بوسه زدم. در همان حال تصمیم گرفتم برای آخرتم کاری کنم. چون خداوند شفا عنایت کرد، تصمیم گرفتم تا آرزوی دیرینه ام را آغاز کنم. اما جرأت آن را نداشتم. به عارف سالک آیت الله خوشوقت متوسل شدم، فرمود به اباعبدالله الحسین متوسل شوید. به پابوس حسین علیه السلام شتافتم و جداً به درگاهش تضرع کردم، چون بازگشتم الطاف حسینی را با تمام وجودم احساس کردم.»
از مقدمه تفسیر آفتاب مرحوم روح الله حسینیان
در سال های اخیر، اربعین ها زائر پیاده اباعبدالله بود و تمام مسیر نجف تا کربلا را پیاده طی می کرد، گاهی حالش بسیار وخیم می شد اما عاشق زیارت از پا نمینشست. سرانجام تقدیر چنین شد که زائر اربعین در پنجم محرم و در ایام عاشورایی بر ارباب میهمان شود. روحش شاد و لقای حق بر او مبارک.
ما عندکم ینفد و ما عندالله باق
غلامحسین الهام
۱۳۹۹٫۶٫۴
🏴 @Elham_ir
▪️زائر اربعین در ایام عاشورا میهمان ارباب شد
«ذهنم همیشه به این آرزو مشغول بود که آیا میشود تفسیری ساده، روان و کوتاه بنویسم؟
سال ها در این آرزو صبح را به شب و شب را به صبح آوردم، ولی تسویف شیطان و امروز و فردا کردن وی از یک سو، مشغلههای کاری از سوی دیگر، مانع اقدام می شدند تا اینکه خداوند بیماری سختی بر من عارض کرد که سه بار در آستانه مرگ قرار گرفتم و بر بال عزرائیل بوسه زدم. در همان حال تصمیم گرفتم برای آخرتم کاری کنم. چون خداوند شفا عنایت کرد، تصمیم گرفتم تا آرزوی دیرینه ام را آغاز کنم. اما جرأت آن را نداشتم. به عارف سالک آیت الله خوشوقت متوسل شدم، فرمود به اباعبدالله الحسین متوسل شوید. به پابوس حسین علیه السلام شتافتم و جداً به درگاهش تضرع کردم، چون بازگشتم الطاف حسینی را با تمام وجودم احساس کردم.»
از مقدمه تفسیر آفتاب مرحوم روح الله حسینیان
در سال های اخیر، اربعین ها زائر پیاده اباعبدالله بود و تمام مسیر نجف تا کربلا را پیاده طی می کرد، گاهی حالش بسیار وخیم می شد اما عاشق زیارت از پا نمینشست. سرانجام تقدیر چنین شد که زائر اربعین در پنجم محرم و در ایام عاشورایی بر ارباب میهمان شود. روحش شاد و لقای حق بر او مبارک.
ما عندکم ینفد و ما عندالله باق
غلامحسین الهام
۱۳۹۹٫۶٫۴
🏴 @Elham_ir
🔘 زائر اربعین، راحل عاشورا
حجت الاسلام و المسلمین حسینیان دارفانی را وداع گفت؛ کل من علیها فان.
یاد پیادهروی های اربعین، سالهایی که او را می دیدیم با عصایی در دست و کاروانی از خانواده اش.
در حال زیارت بود هر چند بیمار، آن طور که یک بار در بازگشت از فرودگاه با آمبولانس راهی بیمارستان شد.
اگر زائر اربعین همراهی، همدلی و تسلای زینب کبری سلام الله علیها را هدف دارد که «حسینیان» یکی از آنان بود، اینک چه کسی تنهایش نمی گذارد، سیدالشهداء علیه السلام، زینب کبری علیها السلام، یا صدیقه طاهره سلام الله علیها؟
هنیئالک زائر اربعین، راحل عاشورا
فاطمه رجبی
۹۹٫۶٫۴
حجت الاسلام و المسلمین حسینیان دارفانی را وداع گفت؛ کل من علیها فان.
یاد پیادهروی های اربعین، سالهایی که او را می دیدیم با عصایی در دست و کاروانی از خانواده اش.
در حال زیارت بود هر چند بیمار، آن طور که یک بار در بازگشت از فرودگاه با آمبولانس راهی بیمارستان شد.
اگر زائر اربعین همراهی، همدلی و تسلای زینب کبری سلام الله علیها را هدف دارد که «حسینیان» یکی از آنان بود، اینک چه کسی تنهایش نمی گذارد، سیدالشهداء علیه السلام، زینب کبری علیها السلام، یا صدیقه طاهره سلام الله علیها؟
هنیئالک زائر اربعین، راحل عاشورا
فاطمه رجبی
۹۹٫۶٫۴
🔳 عزاداری عاشورا در تطور دوران-۵
عزاداری در دوره امام صادق (ع)
«امام صادق (ع) تأکید مینمودند که روز عاشورا باید در یادها بماند و مصیبت این روز، بسی مهم تلقی شود و در بزرگداشت آن، کوشش شود. ازاینرو توصیه میفرمود که: مؤمنان در روز عاشورا به عزا بنشینند و آنان که برایشان ممکن است بر سر مزار آن شهید شاهد، حضور یابند. لباس عزا به تن کنند و از لذات و سرخوشی و خوردن غذاهای لذیذ امساک کنند و حادثه غمآگین و شگفت کربلا را در ذهن مجسم نمایند و هرچند بهتنهایی به یاد آن روز باشند و عزاداری کنند.»
«هنگامیکه امام صادق (ع) امامت شیعیان را در دست گرفت، نیمقرن از حادثه جانسوز کربلا گذشته بود. آموزههای آن بزرگوار در ارائه قالب، اصول کلی و ساختار عزاداری، شایان توجه است. از سیره آن بزرگوار، آنچه به ما رسیده است، میتوان بدینسان بیان کرد:
⁃ توصیه به گریستن و گریاندن دیگران بر امام حسین (ع)
⁃ توصیه به یادآوری مصائب ایشان در مواقع مختلف، از جمله به هنگام نوشیدن آب
⁃ ترغیب به تشکیل مجالس عزاداری در فرصتها و زمانهای گوناگون
⁃ تشویق شاعران به بهرهگیری از هنر شعر در تبیین ابعاد حرکت امام حسین (ع)
⁃ فراخوانی مرثیهسرایان به خواندن سوگ سرودههای خود در حضور امام (ع)
⁃ درخواست از مرثیهسرایان برای آمیختن مرثیههای عاشورایی به فرهنگ حزن و اندوه
⁃ امام صادق (ع) از خانواده خویش میخواست تا در این مجالس بنشینند و زاری کنند و به همگان توصیه میفرمود که بر مزار امام حسین (ع) حضور یابند و سرشک سوگ بیفشانند و به آنان که چنین میکردند دعا مینمود.»
🏴 @Elham_ir
عزاداری در دوره امام صادق (ع)
«امام صادق (ع) تأکید مینمودند که روز عاشورا باید در یادها بماند و مصیبت این روز، بسی مهم تلقی شود و در بزرگداشت آن، کوشش شود. ازاینرو توصیه میفرمود که: مؤمنان در روز عاشورا به عزا بنشینند و آنان که برایشان ممکن است بر سر مزار آن شهید شاهد، حضور یابند. لباس عزا به تن کنند و از لذات و سرخوشی و خوردن غذاهای لذیذ امساک کنند و حادثه غمآگین و شگفت کربلا را در ذهن مجسم نمایند و هرچند بهتنهایی به یاد آن روز باشند و عزاداری کنند.»
«هنگامیکه امام صادق (ع) امامت شیعیان را در دست گرفت، نیمقرن از حادثه جانسوز کربلا گذشته بود. آموزههای آن بزرگوار در ارائه قالب، اصول کلی و ساختار عزاداری، شایان توجه است. از سیره آن بزرگوار، آنچه به ما رسیده است، میتوان بدینسان بیان کرد:
⁃ توصیه به گریستن و گریاندن دیگران بر امام حسین (ع)
⁃ توصیه به یادآوری مصائب ایشان در مواقع مختلف، از جمله به هنگام نوشیدن آب
⁃ ترغیب به تشکیل مجالس عزاداری در فرصتها و زمانهای گوناگون
⁃ تشویق شاعران به بهرهگیری از هنر شعر در تبیین ابعاد حرکت امام حسین (ع)
⁃ فراخوانی مرثیهسرایان به خواندن سوگ سرودههای خود در حضور امام (ع)
⁃ درخواست از مرثیهسرایان برای آمیختن مرثیههای عاشورایی به فرهنگ حزن و اندوه
⁃ امام صادق (ع) از خانواده خویش میخواست تا در این مجالس بنشینند و زاری کنند و به همگان توصیه میفرمود که بر مزار امام حسین (ع) حضور یابند و سرشک سوگ بیفشانند و به آنان که چنین میکردند دعا مینمود.»
🏴 @Elham_ir
◼️ عزاداری عاشورا در تطور دوران - ۶
عزاداری در دوران امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام
«روزگار امام کاظم (ع) روزگاری شایان توجه و به لحاظ سیاسی و فرهنگی، بسیار تأملبرانگیز است، چراکه روزگاری است که شیعه در آستانه یک خیزش همگانی است. ازاینرو آموزههای امام کاظم (ع) تنبه آفریناند.
امام کاظم (ع) جامعه شیعی را یکسر، به درگیری با باطل فراخوانده و ستیز با باطل را گسترانده و بیتفاوت بودن در برابر باطل را نکوهیده است و عاشورا را فرهنگ درافتادن با باطل دانسته است و چنان سلف صالح خود، مرثیهسرایان را به سرایش رثا درباره این واقعه، تشویق کرده است.
مهمتر اینکه امام کاظم (ع) از آغاز محرم حزن خود را بر مینمود و آن را تا روز عاشورا، ادامه میداد و بدینسان، عزاداری دهه اول محرم را پایهگذاری نمود و در حقیقت، ادب عزاداری روز عاشورا را برای شیعیان، رقم زد. امام با این رویکرد، چنان نمود که مؤمنان، باید به استقبال روز عاشورا بروند و از چند روز پیش از آن، به این رویداد مهم، توجه کنند و آن روز را در اوج عزاداری سر کنند.
امام رضا (ع) نیز که به لحاظ سیاسی و فرهنگی، در روزگار خویش مکانت ویژهای یافت و همین موجب نفوذ بیشتر کلام ایشان شد به عزاداری امام حسین اهمیت میداد، شیعیان را به اهمیت محرم و دهه آغازین آن، واقف میساخت و با تبیین سیره پدر بزرگوارش درباره حادثه کربلا، به ترویج آن همت میگماشت.
افزون بر این، امام علیهالسلام در فرصتهای مختلف، برای زنده کردن یاد عاشورا در ذهن و زبان مردم، میکوشید. مثلاً ایشان، به هنگام هدیه دادن لباس به کسی، آن را به تربت قبر امام حسین (ع) مزین نمود و چون کسی تربتی به ایشان هدیه داد، آن را بویید و گریست.»
باید افزود «که در روزگار این دو امام بزرگوار، به لحاظ آنچه یاد شد، دشمن، فشار و خفقان را بر جامعه شیعی گسترش داده بود و فضا را برای این دو امام، تنگ کرده و جو سانسور را شدت بخشیده بود.»
🏴 @Elham_ir
عزاداری در دوران امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام
«روزگار امام کاظم (ع) روزگاری شایان توجه و به لحاظ سیاسی و فرهنگی، بسیار تأملبرانگیز است، چراکه روزگاری است که شیعه در آستانه یک خیزش همگانی است. ازاینرو آموزههای امام کاظم (ع) تنبه آفریناند.
امام کاظم (ع) جامعه شیعی را یکسر، به درگیری با باطل فراخوانده و ستیز با باطل را گسترانده و بیتفاوت بودن در برابر باطل را نکوهیده است و عاشورا را فرهنگ درافتادن با باطل دانسته است و چنان سلف صالح خود، مرثیهسرایان را به سرایش رثا درباره این واقعه، تشویق کرده است.
مهمتر اینکه امام کاظم (ع) از آغاز محرم حزن خود را بر مینمود و آن را تا روز عاشورا، ادامه میداد و بدینسان، عزاداری دهه اول محرم را پایهگذاری نمود و در حقیقت، ادب عزاداری روز عاشورا را برای شیعیان، رقم زد. امام با این رویکرد، چنان نمود که مؤمنان، باید به استقبال روز عاشورا بروند و از چند روز پیش از آن، به این رویداد مهم، توجه کنند و آن روز را در اوج عزاداری سر کنند.
امام رضا (ع) نیز که به لحاظ سیاسی و فرهنگی، در روزگار خویش مکانت ویژهای یافت و همین موجب نفوذ بیشتر کلام ایشان شد به عزاداری امام حسین اهمیت میداد، شیعیان را به اهمیت محرم و دهه آغازین آن، واقف میساخت و با تبیین سیره پدر بزرگوارش درباره حادثه کربلا، به ترویج آن همت میگماشت.
افزون بر این، امام علیهالسلام در فرصتهای مختلف، برای زنده کردن یاد عاشورا در ذهن و زبان مردم، میکوشید. مثلاً ایشان، به هنگام هدیه دادن لباس به کسی، آن را به تربت قبر امام حسین (ع) مزین نمود و چون کسی تربتی به ایشان هدیه داد، آن را بویید و گریست.»
باید افزود «که در روزگار این دو امام بزرگوار، به لحاظ آنچه یاد شد، دشمن، فشار و خفقان را بر جامعه شیعی گسترش داده بود و فضا را برای این دو امام، تنگ کرده و جو سانسور را شدت بخشیده بود.»
🏴 @Elham_ir
⚫️ عزاداری عاشورا در تطور دوران-۷
عزاداری در اواخر دوره امام جواد تا اواسط قرن چهارم هجری
«امام جواد (ع) در کودکی (سال ۲۰۳) به امامت رسید. دستگاه ستمپیشه عباسی، از گذشته و چگونگی مواضع امامان علیهمالسلام به تجربه آموخته بودند که باید نظارت را بر امام (ع) مستمر کند و پیشتر این نظارت را بر امام رضا (ع) به مرو، شدت بخشیده بود و اکنون، تمام تلاش خود را بر این معطوف داشته بود که پیوند فکری و هدایتی شیعیان را با مرکز تلاش و نشاط حرکت، یعنی امام جواد (ع) بگسلد.
در مقابل، امامان (ع) نیز به «سازمان وکالت» توجه نمودند. امام باقر (ع) و امام صادق، این شبکه را بنیاد نهادند و بهتدریج آن را گستراندند و بهوسیله آن، آنچه را که در هدایت لازم و اساسی میدانستند، به شیعیان انتقال میدادند.
بدینسان، رابطه شیعیان، با توجه به وضعیت جامعه، بیشتر با عالمان بوده است و با توجه، به نظارت شدید حکومت بر رابطه امامان (ع) با شیعیان و حبس و حصر آن بزرگواران، رابطه با ایشان، بسیار اندک و ناچیز بوده است. بنابراین، روشن است که درباره موضوع «عزاداری عاشورا» نباید انعکاسی آنچنانی از کلام و سیره آنان در تاریخ باقی باشد، بهویژه در روزگار متوکل که خفقان عمومی و خصوصاً سختگیری درباره رفتن به کربلا و زیارت قبر مطهر سیدالشهدا (ع) به اوج میرسد.
بااینهمه به نظر میرسد که شیعیان با توجه به تربیتی که در این زمینه در محضر امامان (ع) یافته بودند، سوگواری بر اباعبدالله الحسین (ع) را جدی گرفته و در منازل و در محافل خود - همانگونه که در زمان امام باقر و امام صادق (ع) انجام میگرفت - به آن پرداختهاند؛ اما مخفیکاری آنان از یکسو و سانسور خبری حکومت از سوی دیگر، مانع از انعکاس این محافل در منابع تاریخی شده است.»
[نکتهای که در دانشنامه به آن نپرداخته و به نظرمی رسد که در این دوره مهم به نظر میرسد، نخست اخباری است که حاکی از دادن نیابت از سوی امام هادی (ع) برای زیارت سیدالشهدا و دعا نزد تربت پاک امام (ع) دادهشده و یا برای کسانی که اظهار داشتهاند به نیابت زیارت کردهاند دعا کردهاند.
نکته دیگر آنکه زیارت معروف به ناحیه مقدسه که بهنوعی مقتلی مأثور است در این زمان صادر شده است و گزارش وقایع کربلا را بهطور ریز بیان نموده و سوزوگداز درونی امام (ع) را از این وقایع بهخوبی نشان میدهد و مرثیهای مستند و ماندگار از حادثه ساخته است. چه این زیارت منسوب به ولیعصر (عج) باشد و چه امام عسکری و چه امام هادی (بنا بر اقوالی که ذکر شده)، این نکته مسلم است که در این دوره زمانی و در اختناق ذکرشده صدور یافته و به شیعیان رسیده است.]
🏴 @Elham_ir
عزاداری در اواخر دوره امام جواد تا اواسط قرن چهارم هجری
«امام جواد (ع) در کودکی (سال ۲۰۳) به امامت رسید. دستگاه ستمپیشه عباسی، از گذشته و چگونگی مواضع امامان علیهمالسلام به تجربه آموخته بودند که باید نظارت را بر امام (ع) مستمر کند و پیشتر این نظارت را بر امام رضا (ع) به مرو، شدت بخشیده بود و اکنون، تمام تلاش خود را بر این معطوف داشته بود که پیوند فکری و هدایتی شیعیان را با مرکز تلاش و نشاط حرکت، یعنی امام جواد (ع) بگسلد.
در مقابل، امامان (ع) نیز به «سازمان وکالت» توجه نمودند. امام باقر (ع) و امام صادق، این شبکه را بنیاد نهادند و بهتدریج آن را گستراندند و بهوسیله آن، آنچه را که در هدایت لازم و اساسی میدانستند، به شیعیان انتقال میدادند.
بدینسان، رابطه شیعیان، با توجه به وضعیت جامعه، بیشتر با عالمان بوده است و با توجه، به نظارت شدید حکومت بر رابطه امامان (ع) با شیعیان و حبس و حصر آن بزرگواران، رابطه با ایشان، بسیار اندک و ناچیز بوده است. بنابراین، روشن است که درباره موضوع «عزاداری عاشورا» نباید انعکاسی آنچنانی از کلام و سیره آنان در تاریخ باقی باشد، بهویژه در روزگار متوکل که خفقان عمومی و خصوصاً سختگیری درباره رفتن به کربلا و زیارت قبر مطهر سیدالشهدا (ع) به اوج میرسد.
بااینهمه به نظر میرسد که شیعیان با توجه به تربیتی که در این زمینه در محضر امامان (ع) یافته بودند، سوگواری بر اباعبدالله الحسین (ع) را جدی گرفته و در منازل و در محافل خود - همانگونه که در زمان امام باقر و امام صادق (ع) انجام میگرفت - به آن پرداختهاند؛ اما مخفیکاری آنان از یکسو و سانسور خبری حکومت از سوی دیگر، مانع از انعکاس این محافل در منابع تاریخی شده است.»
[نکتهای که در دانشنامه به آن نپرداخته و به نظرمی رسد که در این دوره مهم به نظر میرسد، نخست اخباری است که حاکی از دادن نیابت از سوی امام هادی (ع) برای زیارت سیدالشهدا و دعا نزد تربت پاک امام (ع) دادهشده و یا برای کسانی که اظهار داشتهاند به نیابت زیارت کردهاند دعا کردهاند.
نکته دیگر آنکه زیارت معروف به ناحیه مقدسه که بهنوعی مقتلی مأثور است در این زمان صادر شده است و گزارش وقایع کربلا را بهطور ریز بیان نموده و سوزوگداز درونی امام (ع) را از این وقایع بهخوبی نشان میدهد و مرثیهای مستند و ماندگار از حادثه ساخته است. چه این زیارت منسوب به ولیعصر (عج) باشد و چه امام عسکری و چه امام هادی (بنا بر اقوالی که ذکر شده)، این نکته مسلم است که در این دوره زمانی و در اختناق ذکرشده صدور یافته و به شیعیان رسیده است.]
🏴 @Elham_ir
ساقی بیا که عشق ندا می کند بلند
کانکس که گفت قصه ما هم ز ما شنید
سَلامَ مَنْ لَوْ كانَ مَعَكَ بِالطُّفُوفِ لَوَقاکَ بِنَفسِهِ حَدَّالسُّیوفِ
سلام کسی که اگر با تو در کربلا بود با جانش در برابر تیزی شمشیرها از تو محافظت مینمود.
(از زیارت ناحیه شریفه)
🏴 @Elham_ir
کانکس که گفت قصه ما هم ز ما شنید
سَلامَ مَنْ لَوْ كانَ مَعَكَ بِالطُّفُوفِ لَوَقاکَ بِنَفسِهِ حَدَّالسُّیوفِ
سلام کسی که اگر با تو در کربلا بود با جانش در برابر تیزی شمشیرها از تو محافظت مینمود.
(از زیارت ناحیه شریفه)
🏴 @Elham_ir
⬛️ عزاداری عاشورا در تطور دوران-۸
عزاداری در سدههای چهارم و پنجم هجری
«در آغاز سده چهارم هجری، حکومت آلبویه در ایران و حکومت فاطمیان در شمال افریقا شکل گرفتند و اندکاندک، بر قلمرو خود افزودند. در نیمه دوم سده چهارم، ایران (بهجز مناطق شرقی آن) و مرکز عراق، در اختیار دولت آلبویه بود و شمال افریقا، مصر، شام و فلسطین نیز در اختیار فاطمیان قرار داشت. در سال ۳۵۲ قمری، معزالدوله دیلمی، حاکم بویهای بغداد، با فرمانی، مردم را به اقامه عزاداری در روز عاشورا و در معابر، فراخواند و بدینسان، عزاداری رسمیت یافت. یک دهه بعد، فاطمیان نیز در مصر چنین کردند. افزون بر این دو دولت-که بخش بزرگی از جهان اسلام را در اختیار داشتند- طبعاً دولتهای دیگری نیز با گرایشهای شیعی، به این موضوع پرداختهاند. دراینباره متون صریحی در اختیار نداریم، اما کسانی چون ابوریحان بیرونی و عبدالجبار معتزلی، به برپایی عزاداری در شهرهای بزرگ دنیای اسلام در حکومتهای شیعی سدههای چهارم و پنجم، اشاره کردهاند.
پس از فرمان معزالدوله، عزاداری در بغداد بهصورت آیینی رسمی درآمد که همهساله، در هر کوی و برزن، با حضور شیعیان، انجام میگرفت. جامعه اهل سنت ساکن در مرکز خلافت، این جریان را خوش نمیداشتند. ازاینرو، گاه درگیریهایی به وجود میآمد. با ضعف دولت بویهای، مخالفتها بیشتر و درگیریها فزونتر شد، بدانسان که گاه در ایجاد آرامش، از دولت، کاری ساخته نبود. دولت آلبویه، در دهههای آخر که وزیران آنها بر بغداد حکم میراندند برای جلوگیری از اغتشاش و خونریزی، گاه از شیعیان میخواستند که برای عزاداری روز عاشورا، بیرون نیایند و گاه خود، عزاداری را تعطیل میکردند ... اما شیعیان، با همه مشکلات تا سقوط آلبویه و روی کار آمدن دولت سلجوقی به سال ۴۴۷ ق، عزاداری را ادامه دادند.
سلجوقیان، فراز آوردن هرگونه شعار شیعی، از جمله عزاداری را به جد، منع کردند. بااینهمه گزارشی، نشانگر آن است که شیعیان بغداد، به بهانهای، روز عاشورای سال ۴۵۸ ق را عزا گرفتهاند. اینهمه نمایانگر آن است که شیعه، با آموزههای ارجمند پیشوایانش، از جریان عزاداری عاشورا و یادکرد حادثه کربلا، چونان حرکتی فکری، انقلابی و دینی، حراست کرده و از هر فرصتی برای برپایی آن، بهره جسته است.»
🏴 @Elham_ir
عزاداری در سدههای چهارم و پنجم هجری
«در آغاز سده چهارم هجری، حکومت آلبویه در ایران و حکومت فاطمیان در شمال افریقا شکل گرفتند و اندکاندک، بر قلمرو خود افزودند. در نیمه دوم سده چهارم، ایران (بهجز مناطق شرقی آن) و مرکز عراق، در اختیار دولت آلبویه بود و شمال افریقا، مصر، شام و فلسطین نیز در اختیار فاطمیان قرار داشت. در سال ۳۵۲ قمری، معزالدوله دیلمی، حاکم بویهای بغداد، با فرمانی، مردم را به اقامه عزاداری در روز عاشورا و در معابر، فراخواند و بدینسان، عزاداری رسمیت یافت. یک دهه بعد، فاطمیان نیز در مصر چنین کردند. افزون بر این دو دولت-که بخش بزرگی از جهان اسلام را در اختیار داشتند- طبعاً دولتهای دیگری نیز با گرایشهای شیعی، به این موضوع پرداختهاند. دراینباره متون صریحی در اختیار نداریم، اما کسانی چون ابوریحان بیرونی و عبدالجبار معتزلی، به برپایی عزاداری در شهرهای بزرگ دنیای اسلام در حکومتهای شیعی سدههای چهارم و پنجم، اشاره کردهاند.
پس از فرمان معزالدوله، عزاداری در بغداد بهصورت آیینی رسمی درآمد که همهساله، در هر کوی و برزن، با حضور شیعیان، انجام میگرفت. جامعه اهل سنت ساکن در مرکز خلافت، این جریان را خوش نمیداشتند. ازاینرو، گاه درگیریهایی به وجود میآمد. با ضعف دولت بویهای، مخالفتها بیشتر و درگیریها فزونتر شد، بدانسان که گاه در ایجاد آرامش، از دولت، کاری ساخته نبود. دولت آلبویه، در دهههای آخر که وزیران آنها بر بغداد حکم میراندند برای جلوگیری از اغتشاش و خونریزی، گاه از شیعیان میخواستند که برای عزاداری روز عاشورا، بیرون نیایند و گاه خود، عزاداری را تعطیل میکردند ... اما شیعیان، با همه مشکلات تا سقوط آلبویه و روی کار آمدن دولت سلجوقی به سال ۴۴۷ ق، عزاداری را ادامه دادند.
سلجوقیان، فراز آوردن هرگونه شعار شیعی، از جمله عزاداری را به جد، منع کردند. بااینهمه گزارشی، نشانگر آن است که شیعیان بغداد، به بهانهای، روز عاشورای سال ۴۵۸ ق را عزا گرفتهاند. اینهمه نمایانگر آن است که شیعه، با آموزههای ارجمند پیشوایانش، از جریان عزاداری عاشورا و یادکرد حادثه کربلا، چونان حرکتی فکری، انقلابی و دینی، حراست کرده و از هر فرصتی برای برپایی آن، بهره جسته است.»
🏴 @Elham_ir
◾️عزاداری عاشورا در تطور دوران-۹
عزاداری در مصر و سده ششم
«با استقرار دولت فاطمیان گروهی از شیعیان، در روز عاشورا بر مزار دو امامزاده آن دیار، یعنی امکلثوم و نفیسه، اقامه عزا میکردند که پس از مدتی در داخل شهر قاهره و در مشهد الحسین علیهالسلام، این جریان را ادامه دادند و در این حکومت، عزاداری شکل حکومتی یافت و با تشریفات، انجام میشد که چگونگی آن در منابع تاریخی آمده است. در این دولت، همچنین گاه بنا به دلایلی، عزاداری به تعطیلی کشانده میشد، اما برپایی عزاداری تا سقوط فاطمیان ادامه یافت.
با آمدن ایوبیان که تلاشی گسترده برای زدودن فرهنگ تشیع به کار بستند، طبیعی بود که از اقامه عزا نیز جلوگیری شود. بااینهمه در مناطق دور از مرکز (مانند شام، حلب و شمال عراق) شیعیان حضور داشتند و از هر فرصتی برای فراز آوردن شعائر خود، از جمله برگزاری مجالس عزا، بهره میگرفتند.
مناطق شیعی ایران و عراق، سده ششم هجری را با حاکمیت سلجوقیان آغاز کردند. در این روزگار، هنوز فاطمیان شیعی اسماعیلی بر مصر حکم میراندند. سلجوقیان، با گذشت زمان، از سختگیریهای خود کاستند و شیعیان، بهتدریج و با دست یافتن به آزادی بیشتر، عزاداری عاشورا را علنی کردند.
در سده ششم هجری گزارش عبدالجلیل رازی قزوینی در کتاب نقض، بسیار گویاست. رازی از یکسو، به شبههها پاسخ میگوید و از سوی دیگر، عزاداری اهل سنت را در مناطق مختلف گزارش میکند تا آن را جریانی طبیعی، انسانی و دینی نشان دهد. نیز از مجالس سوگواری دو واعظ معروف (علی بن حسین غزنوی و قطبالدین مظفر امیر عبادی) سخن به میان میآورد و اینکه تعزیت امام حسین (ع) همهساله در روز عاشورا، به بغداد، تازه است همراه نوحه و فریاد...
چکیده مطالب آن را در ذیل میآوریم:
- در روز عاشورای هر سال، آیین عزا بر پا میکنند و در آن، اظهار جزعوفزع مینمایند
- بر منابر قصه کربلا را بازگو میکنند و مصیبت شهدای کربلا را تازه مینمایند.
- بهرسم عزا، عالمان عمامه از سر بر میدارند. توده مردم، یقه پاره میکنند و زنان، روی میخراشند و گریه میکنند.
- بزرگان و عالمان صاحب اعتبار دو فرقه حنفی و شافعی و دانشمندان و فقیهان گروههای آنان، نسلاندرنسل، سنت سوگواری حسین علیهالسلام را رعایت کردهاند.»
🏴 @Elham_ir
عزاداری در مصر و سده ششم
«با استقرار دولت فاطمیان گروهی از شیعیان، در روز عاشورا بر مزار دو امامزاده آن دیار، یعنی امکلثوم و نفیسه، اقامه عزا میکردند که پس از مدتی در داخل شهر قاهره و در مشهد الحسین علیهالسلام، این جریان را ادامه دادند و در این حکومت، عزاداری شکل حکومتی یافت و با تشریفات، انجام میشد که چگونگی آن در منابع تاریخی آمده است. در این دولت، همچنین گاه بنا به دلایلی، عزاداری به تعطیلی کشانده میشد، اما برپایی عزاداری تا سقوط فاطمیان ادامه یافت.
با آمدن ایوبیان که تلاشی گسترده برای زدودن فرهنگ تشیع به کار بستند، طبیعی بود که از اقامه عزا نیز جلوگیری شود. بااینهمه در مناطق دور از مرکز (مانند شام، حلب و شمال عراق) شیعیان حضور داشتند و از هر فرصتی برای فراز آوردن شعائر خود، از جمله برگزاری مجالس عزا، بهره میگرفتند.
مناطق شیعی ایران و عراق، سده ششم هجری را با حاکمیت سلجوقیان آغاز کردند. در این روزگار، هنوز فاطمیان شیعی اسماعیلی بر مصر حکم میراندند. سلجوقیان، با گذشت زمان، از سختگیریهای خود کاستند و شیعیان، بهتدریج و با دست یافتن به آزادی بیشتر، عزاداری عاشورا را علنی کردند.
در سده ششم هجری گزارش عبدالجلیل رازی قزوینی در کتاب نقض، بسیار گویاست. رازی از یکسو، به شبههها پاسخ میگوید و از سوی دیگر، عزاداری اهل سنت را در مناطق مختلف گزارش میکند تا آن را جریانی طبیعی، انسانی و دینی نشان دهد. نیز از مجالس سوگواری دو واعظ معروف (علی بن حسین غزنوی و قطبالدین مظفر امیر عبادی) سخن به میان میآورد و اینکه تعزیت امام حسین (ع) همهساله در روز عاشورا، به بغداد، تازه است همراه نوحه و فریاد...
چکیده مطالب آن را در ذیل میآوریم:
- در روز عاشورای هر سال، آیین عزا بر پا میکنند و در آن، اظهار جزعوفزع مینمایند
- بر منابر قصه کربلا را بازگو میکنند و مصیبت شهدای کربلا را تازه مینمایند.
- بهرسم عزا، عالمان عمامه از سر بر میدارند. توده مردم، یقه پاره میکنند و زنان، روی میخراشند و گریه میکنند.
- بزرگان و عالمان صاحب اعتبار دو فرقه حنفی و شافعی و دانشمندان و فقیهان گروههای آنان، نسلاندرنسل، سنت سوگواری حسین علیهالسلام را رعایت کردهاند.»
🏴 @Elham_ir
⚫️ عزاداری عاشورا در تطور دوران-۱۰
عزاداری در سدههای هفتم و هشتم
«سده هفتم، همراه است با روی کار آمدن دولت خوارزمشاهی در شرق بلاد اسلام و احیای مجدد خلافت عباسی که به هنگام حاکمیت آلبویه و سلجوقیان بر بغداد، جز اسمی از آن، باقی نبود. بر پایه گزارشهای موجود، اقامه عزاداری در این قرن، چونان قرن ششم است و گاه گستردهتر. گزارشی از دهههای نیمه اول که هنوز مغولان بر بغداد چیره نشده بودند، نشانگر عزاداری و مقتل خوانی در پایتخت خلافت عباسی است.
مستعصم عباسی، به سال ۶۴۱ ق. از محتسب بغداد (جمالالدین عبدالرحمان ابن جوزی) خواست تا در عاشورا، مردمان را از مقتل خوانی بازدارد، اما به مقتل خوانی در کنار مرقد امام کاظم (ع) رخصت داد.
عمادالدین طبری نیز از اجتماع انبوه زائران در ایام سوگواری امیر مؤمنان (ع) و امام حسین (ع) در مزار این دو امام، خبر میدهد. مولوی شاعر بلندآوازه قرن هفتم، در مثنوی خود، به وجود عزاداری علنی در شهر حلب، اشاره دارد:
ناله و نوحه کنند اندر بکا
شیعه، عاشورا، برای کربلا
سید بن طاووس، عالم گرانقدر شیعی، از وجود عزاداری در دهه محرم، سخن میگوید و از آن دفاع میکند. افزون بر این، توصیه او به خواندن الملهوف در روز عاشورا، نشانگر وجود فرهنگ مقتل خوانی و سوگواری در دهه محرم در روزگار وی، یعنی قرن هفتم دارد.
در سده هشتم، غازان خان که حکومتش از سال ۶۹۴ قمری شروعشده بود، گامهایی در گسترش گرایشهای شیعی برداشت. پس از وی، برادرش سلطان محمد خدابنده، به قدرت رسید و پس از مدتی، شیعه شد و در ترویج و رسمی کردن آن، بسی تلاش کرد. بدینسان، با گرایش حاکمان مغول به تشیع و رسمی شدن این مذهب، زمینه انجام گرفتن علنی عزاداری و فراز آوردن شعائر شیعی گسترش یافت.
سلسله جلایریان نیز که در عراق به حکومت رسیدند، گرایش شیعی داشتند و حکومت آنها تا سال ۸۱۴ قمری ادامه یافت، ابنبطوطه، از مناطق کربلا، بحرین، قم، کاشان، ساوه و توس بهعنوان شیعی متعصب، یاد میکند.
... از مواضع ابن تیمیه (م ۷۲۸ ق) و شاگردش ابن کثیر (م ۷۴۴ ق) درباره عزاداری میتوان دریافت که در آن روزگاران، سوگواری و برپایی مجالس ماتم برای شهیدان کربلا، گسترده بوده است. ابن تیمیه، ردیههایی نوشته و ابن کثیر، با عبارت «ما یفعله الشیعه من اظهار الجزع و الفزع» از جریان سوگواری شیعیان، یادکرده است.
کتاب بلندآوازه روضة الشهدای واعظ کاشفی که مشتمل بر سوگنامههایی است که پیش از آن، سروده شدهاند، بیگمان نشانگر حضور جدی ادبیات رثا و سوگواری در قرن هشتم است.
🏴 @Elham_ir
عزاداری در سدههای هفتم و هشتم
«سده هفتم، همراه است با روی کار آمدن دولت خوارزمشاهی در شرق بلاد اسلام و احیای مجدد خلافت عباسی که به هنگام حاکمیت آلبویه و سلجوقیان بر بغداد، جز اسمی از آن، باقی نبود. بر پایه گزارشهای موجود، اقامه عزاداری در این قرن، چونان قرن ششم است و گاه گستردهتر. گزارشی از دهههای نیمه اول که هنوز مغولان بر بغداد چیره نشده بودند، نشانگر عزاداری و مقتل خوانی در پایتخت خلافت عباسی است.
مستعصم عباسی، به سال ۶۴۱ ق. از محتسب بغداد (جمالالدین عبدالرحمان ابن جوزی) خواست تا در عاشورا، مردمان را از مقتل خوانی بازدارد، اما به مقتل خوانی در کنار مرقد امام کاظم (ع) رخصت داد.
عمادالدین طبری نیز از اجتماع انبوه زائران در ایام سوگواری امیر مؤمنان (ع) و امام حسین (ع) در مزار این دو امام، خبر میدهد. مولوی شاعر بلندآوازه قرن هفتم، در مثنوی خود، به وجود عزاداری علنی در شهر حلب، اشاره دارد:
ناله و نوحه کنند اندر بکا
شیعه، عاشورا، برای کربلا
سید بن طاووس، عالم گرانقدر شیعی، از وجود عزاداری در دهه محرم، سخن میگوید و از آن دفاع میکند. افزون بر این، توصیه او به خواندن الملهوف در روز عاشورا، نشانگر وجود فرهنگ مقتل خوانی و سوگواری در دهه محرم در روزگار وی، یعنی قرن هفتم دارد.
در سده هشتم، غازان خان که حکومتش از سال ۶۹۴ قمری شروعشده بود، گامهایی در گسترش گرایشهای شیعی برداشت. پس از وی، برادرش سلطان محمد خدابنده، به قدرت رسید و پس از مدتی، شیعه شد و در ترویج و رسمی کردن آن، بسی تلاش کرد. بدینسان، با گرایش حاکمان مغول به تشیع و رسمی شدن این مذهب، زمینه انجام گرفتن علنی عزاداری و فراز آوردن شعائر شیعی گسترش یافت.
سلسله جلایریان نیز که در عراق به حکومت رسیدند، گرایش شیعی داشتند و حکومت آنها تا سال ۸۱۴ قمری ادامه یافت، ابنبطوطه، از مناطق کربلا، بحرین، قم، کاشان، ساوه و توس بهعنوان شیعی متعصب، یاد میکند.
... از مواضع ابن تیمیه (م ۷۲۸ ق) و شاگردش ابن کثیر (م ۷۴۴ ق) درباره عزاداری میتوان دریافت که در آن روزگاران، سوگواری و برپایی مجالس ماتم برای شهیدان کربلا، گسترده بوده است. ابن تیمیه، ردیههایی نوشته و ابن کثیر، با عبارت «ما یفعله الشیعه من اظهار الجزع و الفزع» از جریان سوگواری شیعیان، یادکرده است.
کتاب بلندآوازه روضة الشهدای واعظ کاشفی که مشتمل بر سوگنامههایی است که پیش از آن، سروده شدهاند، بیگمان نشانگر حضور جدی ادبیات رثا و سوگواری در قرن هشتم است.
🏴 @Elham_ir