⚘﷽⚘
#بابامهدی_جانم...🌼
ما زیر قول مان زدیم
قرار بود تو تنها تکیه گاه و سایه ى بالاسرمان باشى،اما نشد...
نه این که خواسته باشیم زیر عهدمان بزنیم؛ نه...
هرچه هست، زیرِ سَرِ این چشم و دل است...😔
با خودم فکر مى کنم اگر لاأقل تو را دیده بودیم، به هر رنگ و شِکلى نگاه نمى کردم و اگر براى یک بار هم که شده بود، تو را استشمام مى کردیم، دیگر، دل به این و آن نمى بستیم...
امان از این دیده و دل که آخر کار دستمان مى دهد...
عزیزِ دلم ...
این چشم هایى که حالا شهر فَرَنگ شده و این دلى که سَر به هوا شده، یادش نرفته و نمى رود که با تو در روز اَزَل پیمان بسته و مِهر تو در دلَش نِشَسته...
پدر...
دریاب این خسته جان را....😔
#باورش_سخت_است
#این_همه_طریدباشی_پدر....😭
🌼 الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ 🌼
─┅═ঊঈ🌼ঊঈ═┅─
@Dostshahidman
#بابامهدی_جانم...🌼
ما زیر قول مان زدیم
قرار بود تو تنها تکیه گاه و سایه ى بالاسرمان باشى،اما نشد...
نه این که خواسته باشیم زیر عهدمان بزنیم؛ نه...
هرچه هست، زیرِ سَرِ این چشم و دل است...😔
با خودم فکر مى کنم اگر لاأقل تو را دیده بودیم، به هر رنگ و شِکلى نگاه نمى کردم و اگر براى یک بار هم که شده بود، تو را استشمام مى کردیم، دیگر، دل به این و آن نمى بستیم...
امان از این دیده و دل که آخر کار دستمان مى دهد...
عزیزِ دلم ...
این چشم هایى که حالا شهر فَرَنگ شده و این دلى که سَر به هوا شده، یادش نرفته و نمى رود که با تو در روز اَزَل پیمان بسته و مِهر تو در دلَش نِشَسته...
پدر...
دریاب این خسته جان را....😔
#باورش_سخت_است
#این_همه_طریدباشی_پدر....😭
🌼 الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ 🌼
─┅═ঊঈ🌼ঊঈ═┅─
@Dostshahidman
🌹مادر شهید مدافع حرم سعید مسلمے:
🌺در #کودکے به بیمارے سختےمبتلا شده بود.من دوسه ماه #همراه آقا سعید در بیمارستان بودم.اصلا نشانه هایے از #بهبود یافتن در او دیده نمےشد.دکتر ها چند بار هم بهش #خون زدند اما فایده ای نداشت و از درمانش #قطع امید کردند.نزدیک #محرم بود.من هرسال در ایام محرم به روستاے خودمان می رفتم و #نان براے عزاداران امام #حسین(؏) می پختم.گفتم بروم و #نذرم را ادا کنم،اگر #خدا خواست سعید را خوب می کند اگر نخواست نمےکند.شب خواب دو#خانم که صورتشان پوشیده بود را دیدم.آمدند #سمت من و گفتند:خانم!بفرما،این #سعیدت است.صحیح و سالم بردار و برو.صبح که بلند شدم سعید #خوب شده بود.هیچ کس #باورش نمےشد
@Dostshahidman
🌺در #کودکے به بیمارے سختےمبتلا شده بود.من دوسه ماه #همراه آقا سعید در بیمارستان بودم.اصلا نشانه هایے از #بهبود یافتن در او دیده نمےشد.دکتر ها چند بار هم بهش #خون زدند اما فایده ای نداشت و از درمانش #قطع امید کردند.نزدیک #محرم بود.من هرسال در ایام محرم به روستاے خودمان می رفتم و #نان براے عزاداران امام #حسین(؏) می پختم.گفتم بروم و #نذرم را ادا کنم،اگر #خدا خواست سعید را خوب می کند اگر نخواست نمےکند.شب خواب دو#خانم که صورتشان پوشیده بود را دیدم.آمدند #سمت من و گفتند:خانم!بفرما،این #سعیدت است.صحیح و سالم بردار و برو.صبح که بلند شدم سعید #خوب شده بود.هیچ کس #باورش نمےشد
@Dostshahidman