شانزده سال از درگذشت
#احمد_شاملو
شاعر، نویسنده، محقق،مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران میگذرد به همین مناسبت 29 تیر کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیه ضمن ارج نهادن بر هنر انسانمدار او اعلام داشت:« در شانزدهمین سالگرد درگذشت احمد شاملو، شاعر بزرگ آزادی، روز 2 مرداد 1395 در ساعت 5 عصر در گورستان امامزاده طاهر گرد میآییم و مزارش را گُل باران میکنیم.»
بیانیهی کانونِ نویسندگانِ ایران
به مناسبت شانزدهمین سالگرد درگذشت احمد شاملو
دستادست ایستادهایم
حیرانایم اما از ظلماتِ سردِ جهان وحشت نمیکنیم
نه
وحشت نمیکنیم
تو را من در تابشِ فروتنِ این چراغ میبینم آنجا که تویی،
مرا تو در ظلمت¬کده¬ی ویرانسرای من در مییابی
اینجا که منام.
یاران، همراهان !
امروز در شانزدهمین سالگرد درگذشت احمد شاملو، بر خاک شاعر بزرگی گرد آمدهایم که کلمات را، که جان مایهی شعر جلیل و نغز او بود، نه برای عشوه فروشیهای زبانی یا کلاف کردنِ اندیشههای وهمآلودو بیمارگون، بلکه برای شوریدن بر وهن و ستمی میخواست که بر انسان و تبار او میرود.
شاعر ما به حکم عشق بیدریغی که به انسان داشت، هرگز حتی یکدم از سرنوشت او غافل نبود و هم از آغاز به جستوجویی سخت و جانکاه برآمد تا ببیند چرا انسان معاصر که آفرینندهی جمیلترین و رعناترین جلوههای حیات است، این چنین خوار و کوفته و واژگونبخت در چنگ نیروهایی اسیر است که گرچه ساختهی دست خود اوست اما از انسان فقط فرمانبرداری و تمکین میخواهد– و خاستگاه این بیچارگی و درماندگی را در قدرت یافت، قدرتی که آزادی و عشق و برابری را از انسان میگیرد و او را در چرخدندههای دستگاه دوزخی خود به هیئتِ موجودِ مفلوکِ دستآموزی در میآورد که زنده است تنهابرای آن¬که چرخهای گردونهی ثروت و قدرت و دروغ و خرافه و نابرابری را بگرداند. و سرانجام باطلالسحر این چرخهی ستم و تباهی و مرگ را در ایستادگی مقابل قدرت، نه گفتن به قدرت و پاسداشت کلام مقدس دوستی، آزادی و آزادگی یافت.
شاید به جرئت بتوان گفت که هیچ زمانی مانند امروز پیام روشن شاعر ما چنین طنین و درخششی نداشته است.
از یک سو، جهان بیش از هر زمان دیگر در چنگ قدرتهای انسانستیز و دشمن¬خو به جهنمی سوزان مبدل شده است؛ و از سوی دیگر، در سرزمین خود ما پاسخ حقطلبی و آزادیخواهی شلاق است و زندان و چوبهی دار.
شک نیست که برای انسانی که خواهان جهانی بهتر باشد، خاصه برای ما نویسندگان، شاعران و روشنفکران مسئول و دلآگاه، چارهای نمانده است جز آن¬که برای نگاهداشتِ جوهرِ انسانیِ تبارِ دردزده و . آدمی، برای جهانی فارغ از آزادیکشی و ستم، در برابر قدرت، هر قدر هم که این قدرت بزرگ و پُر طنطنه و دوزخی باشد، ایستادگی ورزد.
« دستادست ایستادهایم/حیرانایم اما از ظلماتِ سردِ جهان وحشت نمیکنیم/نه/وحشت نمیکنیم».
در شانزدهمین سالگرد درگذشت احمد شاملو، شاعر بزرگ آزادی، روز 2 مرداد 1395 در ساعت 5 عصر در گورستان امامزاده طاهر گرد میآییم و مزارش را گُل باران میکنیم.
کانون نویسندگان ایران
@dkbook 📗📙📘📔
#احمد_شاملو
شاعر، نویسنده، محقق،مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران میگذرد به همین مناسبت 29 تیر کانون نویسندگان ایران با انتشار بیانیه ضمن ارج نهادن بر هنر انسانمدار او اعلام داشت:« در شانزدهمین سالگرد درگذشت احمد شاملو، شاعر بزرگ آزادی، روز 2 مرداد 1395 در ساعت 5 عصر در گورستان امامزاده طاهر گرد میآییم و مزارش را گُل باران میکنیم.»
بیانیهی کانونِ نویسندگانِ ایران
به مناسبت شانزدهمین سالگرد درگذشت احمد شاملو
دستادست ایستادهایم
حیرانایم اما از ظلماتِ سردِ جهان وحشت نمیکنیم
نه
وحشت نمیکنیم
تو را من در تابشِ فروتنِ این چراغ میبینم آنجا که تویی،
مرا تو در ظلمت¬کده¬ی ویرانسرای من در مییابی
اینجا که منام.
یاران، همراهان !
امروز در شانزدهمین سالگرد درگذشت احمد شاملو، بر خاک شاعر بزرگی گرد آمدهایم که کلمات را، که جان مایهی شعر جلیل و نغز او بود، نه برای عشوه فروشیهای زبانی یا کلاف کردنِ اندیشههای وهمآلودو بیمارگون، بلکه برای شوریدن بر وهن و ستمی میخواست که بر انسان و تبار او میرود.
شاعر ما به حکم عشق بیدریغی که به انسان داشت، هرگز حتی یکدم از سرنوشت او غافل نبود و هم از آغاز به جستوجویی سخت و جانکاه برآمد تا ببیند چرا انسان معاصر که آفرینندهی جمیلترین و رعناترین جلوههای حیات است، این چنین خوار و کوفته و واژگونبخت در چنگ نیروهایی اسیر است که گرچه ساختهی دست خود اوست اما از انسان فقط فرمانبرداری و تمکین میخواهد– و خاستگاه این بیچارگی و درماندگی را در قدرت یافت، قدرتی که آزادی و عشق و برابری را از انسان میگیرد و او را در چرخدندههای دستگاه دوزخی خود به هیئتِ موجودِ مفلوکِ دستآموزی در میآورد که زنده است تنهابرای آن¬که چرخهای گردونهی ثروت و قدرت و دروغ و خرافه و نابرابری را بگرداند. و سرانجام باطلالسحر این چرخهی ستم و تباهی و مرگ را در ایستادگی مقابل قدرت، نه گفتن به قدرت و پاسداشت کلام مقدس دوستی، آزادی و آزادگی یافت.
شاید به جرئت بتوان گفت که هیچ زمانی مانند امروز پیام روشن شاعر ما چنین طنین و درخششی نداشته است.
از یک سو، جهان بیش از هر زمان دیگر در چنگ قدرتهای انسانستیز و دشمن¬خو به جهنمی سوزان مبدل شده است؛ و از سوی دیگر، در سرزمین خود ما پاسخ حقطلبی و آزادیخواهی شلاق است و زندان و چوبهی دار.
شک نیست که برای انسانی که خواهان جهانی بهتر باشد، خاصه برای ما نویسندگان، شاعران و روشنفکران مسئول و دلآگاه، چارهای نمانده است جز آن¬که برای نگاهداشتِ جوهرِ انسانیِ تبارِ دردزده و . آدمی، برای جهانی فارغ از آزادیکشی و ستم، در برابر قدرت، هر قدر هم که این قدرت بزرگ و پُر طنطنه و دوزخی باشد، ایستادگی ورزد.
« دستادست ایستادهایم/حیرانایم اما از ظلماتِ سردِ جهان وحشت نمیکنیم/نه/وحشت نمیکنیم».
در شانزدهمین سالگرد درگذشت احمد شاملو، شاعر بزرگ آزادی، روز 2 مرداد 1395 در ساعت 5 عصر در گورستان امامزاده طاهر گرد میآییم و مزارش را گُل باران میکنیم.
کانون نویسندگان ایران
@dkbook 📗📙📘📔
بگذار
آفتابِ من
پیرهن ام باشد
و آسمانِ من
آن کهنهکرباسِ بیرنگ.
بگذار
بر زمینِ خود بایستم
بر خاکی از بُرادهی الماس و رعشهی درد.
بگذار سرزمین ام را
زیرِ پای خود احساس کنم
و صدای رویشِ خود را بشنوم
#احمد_شاملو
#ترانه_های_کوچک_غربت
@dkbook 🌸🌸🌸📚📚📚🌸🌸
آفتابِ من
پیرهن ام باشد
و آسمانِ من
آن کهنهکرباسِ بیرنگ.
بگذار
بر زمینِ خود بایستم
بر خاکی از بُرادهی الماس و رعشهی درد.
بگذار سرزمین ام را
زیرِ پای خود احساس کنم
و صدای رویشِ خود را بشنوم
#احمد_شاملو
#ترانه_های_کوچک_غربت
@dkbook 🌸🌸🌸📚📚📚🌸🌸
دستت را به من بده
دست های تو با من آشناست
ای دیر یافته با تو سخن می گویم
به سان ابر که با توفان
به سان علف که با صحرا
به سان باران که با دریا
به سان پرنده که با بهار
به سان درخت که با جنگل سخن می گوید
زیرا که من
ریشه های تورا دریافته ام
زیرا که صدای من
با صدای تو آشناست.
#احمد_شاملو
@dkbook 📗📘📙📔
Www.kheradbookshop.ir
دست های تو با من آشناست
ای دیر یافته با تو سخن می گویم
به سان ابر که با توفان
به سان علف که با صحرا
به سان باران که با دریا
به سان پرنده که با بهار
به سان درخت که با جنگل سخن می گوید
زیرا که من
ریشه های تورا دریافته ام
زیرا که صدای من
با صدای تو آشناست.
#احمد_شاملو
@dkbook 📗📘📙📔
Www.kheradbookshop.ir
آيداى خوب خوشگل من!
آيداى يگانه ى من!
حالا ديگر چنان از احساس هاى متضاد و گوناگون سرشارم كه اگر بپرسى هر صبح را چه گونه به شب مى رسانم، بى گفت و گو در جوابت در مى مانم:
هيجان عظيم به دست آوردن تو، قلب مرا از شادى انباشته است... اما، تصور اين كه هنوز تا مدتى ديگر مى بايد از تو دور بمانم، قلبم را از حركت باز مى دارد.
چشمانت به من نويد و اميد مىدهند، اما سكوت تو مرا از يأسى كُشنده لبريز مى كند... آه، چه قدر احتياج دارم كه زبانت نيز از چشمهايت مهربان و نوازش دهنده شود، كه زبانت نيز مانند نگاهت به من بگويد كه آيدا، احمد تنهاى دلتنگش را چه قدر دوست مى دارد! - افسوس كه زبان و لبان تو به قدر چشم هايت مرا دوست نمى دارد.
#احمد_شاملو
کتاب: مثل خون در رگهای من 📚
قسمتی از نامه احمد شاملو به آیدا
لینک خرید کتاب از سایت 👇
http://www.kheradbookshop.ir/Pages/BookDetail.aspx?Item_Id=50154&Edition_Id=50157
@dkbook
آيداى يگانه ى من!
حالا ديگر چنان از احساس هاى متضاد و گوناگون سرشارم كه اگر بپرسى هر صبح را چه گونه به شب مى رسانم، بى گفت و گو در جوابت در مى مانم:
هيجان عظيم به دست آوردن تو، قلب مرا از شادى انباشته است... اما، تصور اين كه هنوز تا مدتى ديگر مى بايد از تو دور بمانم، قلبم را از حركت باز مى دارد.
چشمانت به من نويد و اميد مىدهند، اما سكوت تو مرا از يأسى كُشنده لبريز مى كند... آه، چه قدر احتياج دارم كه زبانت نيز از چشمهايت مهربان و نوازش دهنده شود، كه زبانت نيز مانند نگاهت به من بگويد كه آيدا، احمد تنهاى دلتنگش را چه قدر دوست مى دارد! - افسوس كه زبان و لبان تو به قدر چشم هايت مرا دوست نمى دارد.
#احمد_شاملو
کتاب: مثل خون در رگهای من 📚
قسمتی از نامه احمد شاملو به آیدا
لینک خرید کتاب از سایت 👇
http://www.kheradbookshop.ir/Pages/BookDetail.aspx?Item_Id=50154&Edition_Id=50157
@dkbook
www.kheradbookshop.ir
جزییات کتاب | مثل خون در رگ های من نامه های احمد شاملو به ایدا/چشمه | JTMXRLI
مشخصات کتاب مثل خون در رگ های من نامه های احمد شاملو به ایدا/چشمه - JTMXRLI
#بیوگرافی
#ادبیات
#احمد_شاملو ( ۲۱ آذر ۱۳۰۴– ۲ مرداد ۱۳۷۹ )
متخلص به الف. بامداد یا الف. صبح، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگنویس ایرانی و از بنیانگذاران و دبیران کانون نویسندگان ایران در پیش و پس از انقلاب بود. شاملو تحصیلات کلاسیک نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از این شهر به آن شهر اعزام میشد و از همین روی، خانواده اش هرگز نتوانستند برای مدتی طولانی جایی ماندگار شوند. زندانی شدنش در سال ۱۳۲۲ به سبب فعالیتهای سیاسی، پایانِ همان تحصیلات نامرتب را رقم میزند. شهرت اصلی شاملو به خاطر نوآوری در شعر معاصر فارسی و سرودن گونهای شعر است که با نام شعر سپید یا شعر شاملویی که هم اکنون یکی از مهمترین قالبهای شعری مورد استفاده ایران به شمار میرود و تقلیدی است از شعر سپید فرانسوی یا شعر منثورشناخته میشود. شاملو که هر شاعر آرمانگرا را در نهایت امر یک آنارشیست تام و تمام میانگاشت، در سال ۱۳۲۵ با نیما یوشیج ملاقات کرد و تحت تأثیر او به شعر نیمایی روی آورد؛ اما برای نخستین بار در شعر «تا شکوفه سرخ یک پیراهن» که در سال ۱۳۲۹ با نام «شعر سفید غفران» منتشر شد وزن را رها کرد و به صورت پیشرو سبک نویی را در شعر معاصر فارسی شکل داد.شاملو علاوه بر شعر، فعالیتهایی مطبوعاتی، پژوهشی و ترجمههایی شناختهشده دارد. مجموعه کتاب کوچه او بزرگترین اثر پژوهشی در باب فرهنگ عامه مردم ایران میباشد. آثار وی به زبانهای: سوئدی، انگلیسی، ژاپنی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، روسی، ارمنی، هلندی، رومانیایی، فنلاندی، کردی و ترکی ترجمه شدهاند. شاملو از سال ۱۳۳۱ به مدت دو سال، مشاور فرهنگی سفارت مجارستان بود.
«نخستین شب شعر بزرگ ایران» در سال ۱۳۴۷، از سوی وابسته فرهنگی سفارت آلمان در تهران برای احمد شاملو ترتیب داده شد.احمد شاملو پس از تحمل سالها رنج و بیماری، در تاریخ ۲ مرداد ۱۳۷۹ درگذشت و پیکرش در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شدهاست. عشق، آزادی و انسانگرایی، از ویژگیهای آشکار سرودههای شاملو
. سنگ مزار او چندین بار از سوی افراد ناشناسی تخریب شده است.
@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
#ادبیات
#احمد_شاملو ( ۲۱ آذر ۱۳۰۴– ۲ مرداد ۱۳۷۹ )
متخلص به الف. بامداد یا الف. صبح، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگنویس ایرانی و از بنیانگذاران و دبیران کانون نویسندگان ایران در پیش و پس از انقلاب بود. شاملو تحصیلات کلاسیک نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از این شهر به آن شهر اعزام میشد و از همین روی، خانواده اش هرگز نتوانستند برای مدتی طولانی جایی ماندگار شوند. زندانی شدنش در سال ۱۳۲۲ به سبب فعالیتهای سیاسی، پایانِ همان تحصیلات نامرتب را رقم میزند. شهرت اصلی شاملو به خاطر نوآوری در شعر معاصر فارسی و سرودن گونهای شعر است که با نام شعر سپید یا شعر شاملویی که هم اکنون یکی از مهمترین قالبهای شعری مورد استفاده ایران به شمار میرود و تقلیدی است از شعر سپید فرانسوی یا شعر منثورشناخته میشود. شاملو که هر شاعر آرمانگرا را در نهایت امر یک آنارشیست تام و تمام میانگاشت، در سال ۱۳۲۵ با نیما یوشیج ملاقات کرد و تحت تأثیر او به شعر نیمایی روی آورد؛ اما برای نخستین بار در شعر «تا شکوفه سرخ یک پیراهن» که در سال ۱۳۲۹ با نام «شعر سفید غفران» منتشر شد وزن را رها کرد و به صورت پیشرو سبک نویی را در شعر معاصر فارسی شکل داد.شاملو علاوه بر شعر، فعالیتهایی مطبوعاتی، پژوهشی و ترجمههایی شناختهشده دارد. مجموعه کتاب کوچه او بزرگترین اثر پژوهشی در باب فرهنگ عامه مردم ایران میباشد. آثار وی به زبانهای: سوئدی، انگلیسی، ژاپنی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، روسی، ارمنی، هلندی، رومانیایی، فنلاندی، کردی و ترکی ترجمه شدهاند. شاملو از سال ۱۳۳۱ به مدت دو سال، مشاور فرهنگی سفارت مجارستان بود.
«نخستین شب شعر بزرگ ایران» در سال ۱۳۴۷، از سوی وابسته فرهنگی سفارت آلمان در تهران برای احمد شاملو ترتیب داده شد.احمد شاملو پس از تحمل سالها رنج و بیماری، در تاریخ ۲ مرداد ۱۳۷۹ درگذشت و پیکرش در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شدهاست. عشق، آزادی و انسانگرایی، از ویژگیهای آشکار سرودههای شاملو
. سنگ مزار او چندین بار از سوی افراد ناشناسی تخریب شده است.
@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
#معرفی_کتاب
آیدا...!
این که مرا به سوی تو می کشد عشق نیست، شکوه توست؛
و آنچه مرا به انتخاب تو برمی انگیزد،
نیاز تن من نیست،
یگانگی ارواح و اندیشه های ماست.
#احمد_شاملو
#مثل_خون_در_رگهای_من
@dkbook
Www.kheradbookshop.ir
آیدا...!
این که مرا به سوی تو می کشد عشق نیست، شکوه توست؛
و آنچه مرا به انتخاب تو برمی انگیزد،
نیاز تن من نیست،
یگانگی ارواح و اندیشه های ماست.
#احمد_شاملو
#مثل_خون_در_رگهای_من
@dkbook
Www.kheradbookshop.ir