داستان و سخن بزرگان✒️
1.71K subscribers
5.46K photos
77 videos
172 files
643 links
Download Telegram
#تلنگر

🔻نخـــند...
کارگر شهرداری پشت گاریش نوشته بود: به کارم نخند ، محتاج روزگارم...

به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !

به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !

🚫به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !

❗️به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند !

⛔️به دستان پدرت...
به جارو کردن مادرت...
به راننده ی چاق اتوبوس...
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سر دارد...
به راننده ی آژانسی که چرت می زند...
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان...
نخند...

⚠️نخند که دنیا ارزشش را ندارد...
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:

آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند...
بار می برند...
بی خوابی می کشند...
کهنه می پوشند...
جار می زنند...
سرما و گرما را تحمل می کنند...
و گاهی خجالت هم می کشند...

👈خیلی ساده
هرگز به آدم هایی که تنها پشتیبانشان "خدا"ست، نخند !
#تلنگر

اگر نمازم "نماز" بود موقع سفر، ذوق نمی کردم از شکسته شدنش

نمازهايم اگر نماز بود که دیگر رکعت آخرش این قدر کیف نداشت..

اگر نمازهایم نماز بود تبدیل نمی شد به نمایش پانتومیم برای نشان دادن خاموش کردن لامپ و تلوزیون و....

نمازهایم"نماز" نیست اگر نمازم نماز بود می شد پناهگاه...می شد مرهم...
می شد شاه کلید...🗝

خدایا! من از تو فقط یک چیز می خواهم.بر من منت بگذار و کاری کن
نمازهایم نماز بشوند.