و اگر گمان کردی که من دلتنگت نیستم
از خدا طلب بخشش کن!
زیرا بعضی از گمان ها گناهند....
از خدا طلب بخشش کن!
زیرا بعضی از گمان ها گناهند....
سلام علیکم
خیّر محترم و خیر اندیش
ضمن تبریک سال جدید شمسی، در آغاز بهار طبیعت و آستانه بهار قرآن، نیازمندان را فراموش نکنیم.
با وجود مشکلات و گرفتاری های اقتصادی، آمادگی خود را در دریافت کمک های شما از قبیل صدقات و کفارات و نذورات و آماده‌سازی سبدهای مواد غذایی نیازمندان را اعلام میداریم.
لطفا پس از واریز، پیامک ارسال نمایید.
5047061023280916
سید سعید شاهچراغی
خیّر محترم و خیر اندیش
ضمن تبریک سال جدید شمسی، در آغاز بهار طبیعت و آستانه بهار قرآن، نیازمندان را فراموش نکنیم.
با وجود مشکلات و گرفتاری های اقتصادی، آمادگی خود را در دریافت کمک های شما از قبیل صدقات و کفارات و نذورات و آماده‌سازی سبدهای مواد غذایی نیازمندان را اعلام میداریم.
لطفا پس از واریز، پیامک ارسال نمایید.
5047061023280916
سید سعید شاهچراغی
🌙روضه‌ی روز اول ماه مبارک رمضان🌙
🥀 اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهيدِ 🥀
🥀 اَلسَّلامُ على اَسيرِ الْكُرُباتِ وَ قَتيلِ الْعَبَراتِ 🥀
🛑 دو خط روضه‌ی دم افطار
سلام بر غریبی که کودکش را به روی دست گرفت و فرمود:
ای قوم شما شیعیان و اهل بیت مرا کشتید و برایم این طفل مانده که از شدت تشنگی دهان را باز و بسته می‌کند، او را با اندكى آب، سيراب كنيد ....
📚لهوف، ص ۱۵۰
منی که جهان میکشد منتم را
از این مردم پست منت کشیدم!
زدند و بریدند با خود نگفتند
برای تو شش ماه زحمت کشیدم
با تشکر از کانال فخيم وارثون
🥀 اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهيدِ 🥀
🥀 اَلسَّلامُ على اَسيرِ الْكُرُباتِ وَ قَتيلِ الْعَبَراتِ 🥀
🛑 دو خط روضه‌ی دم افطار
سلام بر غریبی که کودکش را به روی دست گرفت و فرمود:
ای قوم شما شیعیان و اهل بیت مرا کشتید و برایم این طفل مانده که از شدت تشنگی دهان را باز و بسته می‌کند، او را با اندكى آب، سيراب كنيد ....
📚لهوف، ص ۱۵۰
منی که جهان میکشد منتم را
از این مردم پست منت کشیدم!
زدند و بریدند با خود نگفتند
برای تو شش ماه زحمت کشیدم
با تشکر از کانال فخيم وارثون
#حرف_حساب
وضو میگیری، اما در همين حال اسراف میکنی.. نماز میخوانی، اما با برادرت قطع رابطه میکنی..
روزه میگیری، اما غيبت هم میکنی..
صدقه میدهی، اما منت میگذاری..
بر پيامبر و آلش صلوات میفرستی، اما بدخلقی میکنی..
دست نگه دار بابا جان!
ثواب هايت را در کيسه سوراخ نريز!
وضو میگیری، اما در همين حال اسراف میکنی.. نماز میخوانی، اما با برادرت قطع رابطه میکنی..
روزه میگیری، اما غيبت هم میکنی..
صدقه میدهی، اما منت میگذاری..
بر پيامبر و آلش صلوات میفرستی، اما بدخلقی میکنی..
دست نگه دار بابا جان!
ثواب هايت را در کيسه سوراخ نريز!
🌙روضه‌ی روز دوم ماه مبارک رمضان🌙
🥀 اَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوكِ الْخِباءِ 🥀
🛑 چند خط روضه‌ی دم افطار
در لحظات آخر رو به دشمن کرده و میفرمود:
من با شما می جنگم و شما با من نبرد می کنید، این زنان گناهی ندارند؛ تا من زنده هستم از تعرض سپاه یاغی‌تان به خیام خانواده‌ی من جلوگیری نمایید.
📚اللهوف، ص 71
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سماواتیان پرده برداشتند
به نظاره گردن برافراشتند
سماواتیان محو و حیران همه
سرانگشت حیرت به دندان همه
که یارب چه زور و چه بازوست این؟!
مگر با قدر هم ترازوست این
عجب صف شکن، پهلوان یلی است
به نیروی و مردی بسان علی است
ولی حیف کاین تشنه لب بی کس است
غریب است و بی یار و بی مونس است
🥀 اَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوكِ الْخِباءِ 🥀
🛑 چند خط روضه‌ی دم افطار
در لحظات آخر رو به دشمن کرده و میفرمود:
من با شما می جنگم و شما با من نبرد می کنید، این زنان گناهی ندارند؛ تا من زنده هستم از تعرض سپاه یاغی‌تان به خیام خانواده‌ی من جلوگیری نمایید.
📚اللهوف، ص 71
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سماواتیان پرده برداشتند
به نظاره گردن برافراشتند
سماواتیان محو و حیران همه
سرانگشت حیرت به دندان همه
که یارب چه زور و چه بازوست این؟!
مگر با قدر هم ترازوست این
عجب صف شکن، پهلوان یلی است
به نیروی و مردی بسان علی است
ولی حیف کاین تشنه لب بی کس است
غریب است و بی یار و بی مونس است
👍3
در حال و هوای این روزها...
شعری از دکتر سید مسیح شاهچراغی
مبارک است مبارک، جهان چه زیبا شد
دوباره گوشه ابروی ماه پیدا شد
سحر وزید و لب عاشقان دلخونش
در آشیانه معشوق مرغ مینا شد
خمار، هر که شد از جام نافله نوشید
بساط نیمه شب بیدلان مهیا شد
چکید شبنم خون از نگاه غنچه، سحر
پر از شکوفه لبخند صبح فردا شد
چقدر عطر خدا بین کوچه ها پیچید
بهشت از لب هر پنجره تماشا شد
چکید از نفس ربنا، گلاب نور
غروب آمد و هر خانه ای مصلی شد
کنار سفره افطار چشم مجنون ها
به شوق لیلیِ جان قطره قطره دریا شد
حلاوت لب حلوای آن نگار افتاد
میان سفره هر روزه دار، خرما شد
برای حوض، صبا، افتتاح را خوانده است
گشایشی به دل ماهیان شیدا شد
حیاط خانه پر از نور حق شد و هر کس
نفس کشید در آن روشنا، مسیحا شد
وزید پیرهن یوسف و غبار آن
به چشم آینه دل نشست، بینا شد
گرفت باغچه روح از شقایق توبه
درخت توت طراوت گرفت و طوبی شد
گشود بال و پرش را کبوتر ایمان
گناه گوشه زندان نفس تنها شد
رسید ماه خدا، آسمان تبسم کرد
جهان به یمن قدومش چقدر زیبا شد
شعری از دکتر سید مسیح شاهچراغی
مبارک است مبارک، جهان چه زیبا شد
دوباره گوشه ابروی ماه پیدا شد
سحر وزید و لب عاشقان دلخونش
در آشیانه معشوق مرغ مینا شد
خمار، هر که شد از جام نافله نوشید
بساط نیمه شب بیدلان مهیا شد
چکید شبنم خون از نگاه غنچه، سحر
پر از شکوفه لبخند صبح فردا شد
چقدر عطر خدا بین کوچه ها پیچید
بهشت از لب هر پنجره تماشا شد
چکید از نفس ربنا، گلاب نور
غروب آمد و هر خانه ای مصلی شد
کنار سفره افطار چشم مجنون ها
به شوق لیلیِ جان قطره قطره دریا شد
حلاوت لب حلوای آن نگار افتاد
میان سفره هر روزه دار، خرما شد
برای حوض، صبا، افتتاح را خوانده است
گشایشی به دل ماهیان شیدا شد
حیاط خانه پر از نور حق شد و هر کس
نفس کشید در آن روشنا، مسیحا شد
وزید پیرهن یوسف و غبار آن
به چشم آینه دل نشست، بینا شد
گرفت باغچه روح از شقایق توبه
درخت توت طراوت گرفت و طوبی شد
گشود بال و پرش را کبوتر ایمان
گناه گوشه زندان نفس تنها شد
رسید ماه خدا، آسمان تبسم کرد
جهان به یمن قدومش چقدر زیبا شد
🌙 روضه ی روز سوم ماه مبارک رمضان🌙
🥀اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنـا رُقَيَّةَ،
عَلَيْكِ التَّحِيَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ 🥀
🛑 چند خط روضه ی دم افطار
پس آن نازدانه لب بر لب پدر نهاد، زمانی طولانی از سخن افتاد و گریست ....
آن رأس شریف دختر را صدا کرد که به سوی من بیا، من منتظرت هستم.
او غش کرد و دیگر به هوش نیامد،.
چون او را حرکت دادند متوجّه شدند که روح شریفش از بدن مفارقت کرده و به خدمت پدر شتافته است .....
📚ریاض القدس ج ۲ ص ۳۲۶
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
اگر چه زخمی و خاموش و بی صدا آورد
تو را برای من از عرش ِ نی خدا آورد
تو را درون طبق رویِ دست های بلند
برای گرمی این بزم ِ بی نوا آورد
قدم گذار به چشمي كه ريخت مژگانش
سرت به گوشه ي ويرانه ام صفا آورد
عدو شده سبب خير تا تورا بوسم
ولي نپرس عزيزم سرم چه ها آورد
🥀اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنـا رُقَيَّةَ،
عَلَيْكِ التَّحِيَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ 🥀
🛑 چند خط روضه ی دم افطار
پس آن نازدانه لب بر لب پدر نهاد، زمانی طولانی از سخن افتاد و گریست ....
آن رأس شریف دختر را صدا کرد که به سوی من بیا، من منتظرت هستم.
او غش کرد و دیگر به هوش نیامد،.
چون او را حرکت دادند متوجّه شدند که روح شریفش از بدن مفارقت کرده و به خدمت پدر شتافته است .....
📚ریاض القدس ج ۲ ص ۳۲۶
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
اگر چه زخمی و خاموش و بی صدا آورد
تو را برای من از عرش ِ نی خدا آورد
تو را درون طبق رویِ دست های بلند
برای گرمی این بزم ِ بی نوا آورد
قدم گذار به چشمي كه ريخت مژگانش
سرت به گوشه ي ويرانه ام صفا آورد
عدو شده سبب خير تا تورا بوسم
ولي نپرس عزيزم سرم چه ها آورد
🌙 روضه‌ی روز چهارم ماه مبارک رمضان🌙
🥀السَّلامُ علیکِ یا مَن ظَهَرَت مَحَبَّتُها لِلحُسَینِ المَظلوم فِی مَوارِدِ عَدیدةٍ وَ تَحَمَّلَت المَصائِبَ المُحرِقَةَ لِلقُلوبِ ؛ مَعَ تَحَمُّلاتٍ شَدیدَةِ🥀
📖فرازی از زیارت مفجعه ی حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها)
🛑 چند خط روضه دم افطار
حضرت زهرا (سلام الله علیها) درباره حضرت زینب (سلام الله علیها) چنین می‌فرماید:
«محبت دخترم زینب به حسین بی‌نهایت است، که بی‌دیدار حسین آرام نمی‌گیرد. اگر بوی حسین را نشنود، قالب تهی می‌کند»
📚ریاض المصائب / ص ۴۷
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
یک بوسه مثل بوسه ی پرمهر فاطمه
بر حنجر بریده، تمنای زینب است
چون جای تازیانه بر اندام مادرش
آثار کعب نیزه به اعضای زینب است
وقتی کنار طشت طلا ایستاده است
چشم حسین بر قد و بالای زینب است
دشنام و خنده و کف و خاشاک و خاک و سنگ
در شام و کوفه بهر تسلای زینب است
🥀السَّلامُ علیکِ یا مَن ظَهَرَت مَحَبَّتُها لِلحُسَینِ المَظلوم فِی مَوارِدِ عَدیدةٍ وَ تَحَمَّلَت المَصائِبَ المُحرِقَةَ لِلقُلوبِ ؛ مَعَ تَحَمُّلاتٍ شَدیدَةِ🥀
📖فرازی از زیارت مفجعه ی حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها)
🛑 چند خط روضه دم افطار
حضرت زهرا (سلام الله علیها) درباره حضرت زینب (سلام الله علیها) چنین می‌فرماید:
«محبت دخترم زینب به حسین بی‌نهایت است، که بی‌دیدار حسین آرام نمی‌گیرد. اگر بوی حسین را نشنود، قالب تهی می‌کند»
📚ریاض المصائب / ص ۴۷
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
یک بوسه مثل بوسه ی پرمهر فاطمه
بر حنجر بریده، تمنای زینب است
چون جای تازیانه بر اندام مادرش
آثار کعب نیزه به اعضای زینب است
وقتی کنار طشت طلا ایستاده است
چشم حسین بر قد و بالای زینب است
دشنام و خنده و کف و خاشاک و خاک و سنگ
در شام و کوفه بهر تسلای زینب است
حضرت حجت الاسلام والمسلمین شیخ محسن آذری
در ماه رحمت و مغفرت الهی، رحلت والده مکرمه ام الشهید حاجیه خانم طوبی آذری صبیه مرحوم حاج شیخ علی آذری دامغانی و والده معظمه شهید مسعود آذری را تسلیت عرض می نمایم.
از خدای منان برای شما صبر و برای تازه گذشت حشر و همنشینی با حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها و حشر با فرزند شهیدش را مسئلت دارم.
سید سعید شاهچراغی دامغانی
هفتم فروردین ماه ۱۴۰۲
در ماه رحمت و مغفرت الهی، رحلت والده مکرمه ام الشهید حاجیه خانم طوبی آذری صبیه مرحوم حاج شیخ علی آذری دامغانی و والده معظمه شهید مسعود آذری را تسلیت عرض می نمایم.
از خدای منان برای شما صبر و برای تازه گذشت حشر و همنشینی با حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها و حشر با فرزند شهیدش را مسئلت دارم.
سید سعید شاهچراغی دامغانی
هفتم فروردین ماه ۱۴۰۲
🌙روضه‌ی روز پنجم ماه مبارک رمضان🌙
🥀اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ.
کُنْتَ لِلرَّسُولِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَلَداً ،وَ لِلْقُرْءانِ سَنَداً مُنْقِذاً وَ لِلاُْ مَّةِ عَضُداً، وَ فِى الطّاعَةِ مُجْتَهِداً🥀
🛑چند خط روضه دم افطار
شیخ جعفر شوشتری در بیان خصائص حضرت سیدالشهدا صلوات‌الله‌علیه و مشترکات آن جناب با کلام وحی، می نویسد:
قرآن احكامی دارد مانند وجوب احترام و مهجور نگذاشتن آن و عدم مس بدون طهارت و اين‌كه او را در معرض معامله در نياورند.
و حسين (عليه السلام) را نيز احكامي است موافق آن، ولی به آن عمل ننمودند و هتك حرمتش كردند و او را به خاك و خون آلودند و دين خود را به قتل او فروختند و در عوض دراهم معدوده گرفتند و به خيال حكومت ملك ري كه نصيبشان نگرديد اين امر بزرگ را مرتكب شدند.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
اي مصحف ورق ورق، اي روح پيكرم!
آيا تويي برادر من؟ نيست باورم
با آن‌كه در جوار تو يك عمر بوده‌ام
نشناسمت كنون كه تو هستي برادرم
پامال جور و دستخوش كينه‌ام ببين
اي كشتي نجات، گذشت آب از سرم
🥀اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ.
کُنْتَ لِلرَّسُولِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَلَداً ،وَ لِلْقُرْءانِ سَنَداً مُنْقِذاً وَ لِلاُْ مَّةِ عَضُداً، وَ فِى الطّاعَةِ مُجْتَهِداً🥀
🛑چند خط روضه دم افطار
شیخ جعفر شوشتری در بیان خصائص حضرت سیدالشهدا صلوات‌الله‌علیه و مشترکات آن جناب با کلام وحی، می نویسد:
قرآن احكامی دارد مانند وجوب احترام و مهجور نگذاشتن آن و عدم مس بدون طهارت و اين‌كه او را در معرض معامله در نياورند.
و حسين (عليه السلام) را نيز احكامي است موافق آن، ولی به آن عمل ننمودند و هتك حرمتش كردند و او را به خاك و خون آلودند و دين خود را به قتل او فروختند و در عوض دراهم معدوده گرفتند و به خيال حكومت ملك ري كه نصيبشان نگرديد اين امر بزرگ را مرتكب شدند.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
اي مصحف ورق ورق، اي روح پيكرم!
آيا تويي برادر من؟ نيست باورم
با آن‌كه در جوار تو يك عمر بوده‌ام
نشناسمت كنون كه تو هستي برادرم
پامال جور و دستخوش كينه‌ام ببين
اي كشتي نجات، گذشت آب از سرم
دوستانه
1/1/1357 سیدکاظم تقوی(حجت الاسلام و نفر وسط تصویر) شنید که علی معلی( حجت الاسلام و نفر سمت راست تصویر) با چند نفر از دوستان دامغانی در زندان قم است. برای ملاقاتش رفت. آقای معلی را از بند افراد سیاسی برای ملاقات آوردند. در حالی که مأموری در بین آین دونفر قرار گرفته بود تا حرف خاصی بین آنها رد و بدل نشود. پس از چند دقیقه که این دونفر همدیگر را نگاه کردند، مأمور حواسش پرت شد و صورتش را برگرداند. آقای معلی یواش به آقای تقوی گفت: به سید حسن(شهید سیدحسن شاهچراغی، دو دوره نماینده دامغان در مجلس) بگو که فرار کند، دنبالش هستند!
آن مأمور به آقای تقوی گفت که معلی چه گفت و با مشت به وی حمله کرد و وی را به طرف بیرون پرت کرد.
وقتی سیدکاظم بیرون می‌آمد، معاون شهربانی به وی گفت اینجا چه می‌کردی؟ وی پاسخ داد به دیدن معلی آمده بودم. آن فرد گفت مثل اینکه سر و گوش‌ات می‌خارد، همین خود شما نبودید که دیروز در فیضه از طبقه دوم به سر و صورت مأمورین ما مهر شش گوش از طبقه بالا پرت می‌کردید؟ و با مشت به سینۀ وی کوبید.
راوی: سید کاظم تقوی از مبارزان دوران انقلاب دامغان
کانال مهرنگاران
تاریخ: امشب در محفل دوستانه
1/1/1357 سیدکاظم تقوی(حجت الاسلام و نفر وسط تصویر) شنید که علی معلی( حجت الاسلام و نفر سمت راست تصویر) با چند نفر از دوستان دامغانی در زندان قم است. برای ملاقاتش رفت. آقای معلی را از بند افراد سیاسی برای ملاقات آوردند. در حالی که مأموری در بین آین دونفر قرار گرفته بود تا حرف خاصی بین آنها رد و بدل نشود. پس از چند دقیقه که این دونفر همدیگر را نگاه کردند، مأمور حواسش پرت شد و صورتش را برگرداند. آقای معلی یواش به آقای تقوی گفت: به سید حسن(شهید سیدحسن شاهچراغی، دو دوره نماینده دامغان در مجلس) بگو که فرار کند، دنبالش هستند!
آن مأمور به آقای تقوی گفت که معلی چه گفت و با مشت به وی حمله کرد و وی را به طرف بیرون پرت کرد.
وقتی سیدکاظم بیرون می‌آمد، معاون شهربانی به وی گفت اینجا چه می‌کردی؟ وی پاسخ داد به دیدن معلی آمده بودم. آن فرد گفت مثل اینکه سر و گوش‌ات می‌خارد، همین خود شما نبودید که دیروز در فیضه از طبقه دوم به سر و صورت مأمورین ما مهر شش گوش از طبقه بالا پرت می‌کردید؟ و با مشت به سینۀ وی کوبید.
راوی: سید کاظم تقوی از مبارزان دوران انقلاب دامغان
کانال مهرنگاران
تاریخ: امشب در محفل دوستانه
🌙 روضه‌ی روز ششم ماه مبارک رمضان🌙
🥀 أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ 🥀
🛑 چند خط روضه دم افطار
سلام بر غریب شهید مظلوم ؛ آن گاه هر دو دست خويش را زير گلوي مبارك گرفت و چون از خون پر شد بر سر و محاسن خود کشید و فرمود:
هكذا ألقي الله مخضبا [بدمي] مغصوبا علي حقي
با اين حال خدا را ملاقات مي نمايم كه به خون خود آغشته و حق مرا غصب كرده اند
لهوف ؛ ص ۵۴
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
کدام جرأت گستاخ بر تو تیغ کشیده؟
بریده باد دو دستش، که برده پیرهنت را؟
به تیر و نیزه درآمد به پیشواز تو کوفه
مگر نخواسته بودند از تو آمدنت را؟
بگو که با چه توانی به راه خود برود باد؟
که روی بادیه دیده ست تکّه های تنت را
شنیده اند مریدان و دیده اند شهیدان
ز سدّ آب گذشتن، به خطّ خون زدنت را
سلام گرم خدا بر تو، ای گلوی بریده!
که روی نیزه سرودی ادامه ی سخنت را
تو روح زنده ی حقی، اگرچه با تنِ بی سر
به دست خاک سپرده ست آسمان بدنت را
🥀 أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ 🥀
🛑 چند خط روضه دم افطار
سلام بر غریب شهید مظلوم ؛ آن گاه هر دو دست خويش را زير گلوي مبارك گرفت و چون از خون پر شد بر سر و محاسن خود کشید و فرمود:
هكذا ألقي الله مخضبا [بدمي] مغصوبا علي حقي
با اين حال خدا را ملاقات مي نمايم كه به خون خود آغشته و حق مرا غصب كرده اند
لهوف ؛ ص ۵۴
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
کدام جرأت گستاخ بر تو تیغ کشیده؟
بریده باد دو دستش، که برده پیرهنت را؟
به تیر و نیزه درآمد به پیشواز تو کوفه
مگر نخواسته بودند از تو آمدنت را؟
بگو که با چه توانی به راه خود برود باد؟
که روی بادیه دیده ست تکّه های تنت را
شنیده اند مریدان و دیده اند شهیدان
ز سدّ آب گذشتن، به خطّ خون زدنت را
سلام گرم خدا بر تو، ای گلوی بریده!
که روی نیزه سرودی ادامه ی سخنت را
تو روح زنده ی حقی، اگرچه با تنِ بی سر
به دست خاک سپرده ست آسمان بدنت را