روح بلند تمام پدران آسمانی شاد
روح مرحوم حاج حسینعلی ابراهیمی ورکیانی پدر سردار شهید محمد حسن ابراهیمی ورکیانی شاد و یادش گرامی
@damghannameh
روح مرحوم حاج حسینعلی ابراهیمی ورکیانی پدر سردار شهید محمد حسن ابراهیمی ورکیانی شاد و یادش گرامی
@damghannameh
نامه مرحوم آیت الله سید حسن بجنوردی از مراجع تقلید نجف اشرف خطاب به علما و مومنین سوریه جهت مساعدت مرحوم حاج شیخ عباسعلی محقق خراسانی (فرزند مرحوم حجت الاسلام شیخ ملا بمانعلی دامغانی) در خرید و جمع آوری کتب مورد احتیاج ایشان.
۱۳۷۰ق.
@damghannameh
۱۳۷۰ق.
@damghannameh
فاضل ارجمند حجت الاسلام شیخ مهدی دربانی
درگذشت والده مکرمه و محترمه را خدمت شما و دیگر بازماندگان مکرم تسلیت عرض می کنم. از خداوند منان برای آن مرحوم غفران الهی و برای صاحبان عزا صبر جمیل آرزومندم.
هفدهم دی ماه 1399
سید سعید شاهچراغی دامغانی
@damghannameh
درگذشت والده مکرمه و محترمه را خدمت شما و دیگر بازماندگان مکرم تسلیت عرض می کنم. از خداوند منان برای آن مرحوم غفران الهی و برای صاحبان عزا صبر جمیل آرزومندم.
هفدهم دی ماه 1399
سید سعید شاهچراغی دامغانی
@damghannameh
یادداشتهای کوتاه من (118)
مخالفت با برگزاری مجلس ترحیم تختی در دامغان
به مناسبت سالروز درگذشت جهان پهلوان تختی
مرحوم غلامرضا تختی در تاریخ ۵ شهریور ۱۳۰۹ در شهر تهران متولد شد و در دیماه ۱۳۴۶ از دنیا رفت. وی مشهور به لقب «جهان پهلوان» است که بخاطر سالها ورزش قهرمانی در رشته کشتی و کسب افتخارات فراوان برای وی انتخاب شد. او عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران و یکی از فعالان سیاسی زمان پهلوی بود.
مرگ مشکوک او می توانست زمینه ای برای مخالفت با رژیم شاه و اقدامات ضد امنیتی بر علیه حاکمیت وقت باشد، لذا ساواک و شهربانی این برنامه ها را رصد میکرد.
در سندی که از اسناد قبل از انقلاب باقی مانده است، شهربانی کل کشور در نامه ای با امضای سرهنگ امین طاهری به شهربانی شاهرود و دامغان می خواهد که از هرگونه تظاهرات و یا برگزاری مراسم ترحیم برای جهان پهلوان تختی جلوگیری به عمل آید.
منبع: حاجیان نژاد، مرتضی/ انقلاب اسلامی در استان سمنان به روایت اسناد/ دفتر اول/ ص 79
سید سعید شاهچراغی دامغانی
17 دی ماه 1399
@damghannameh
مخالفت با برگزاری مجلس ترحیم تختی در دامغان
به مناسبت سالروز درگذشت جهان پهلوان تختی
مرحوم غلامرضا تختی در تاریخ ۵ شهریور ۱۳۰۹ در شهر تهران متولد شد و در دیماه ۱۳۴۶ از دنیا رفت. وی مشهور به لقب «جهان پهلوان» است که بخاطر سالها ورزش قهرمانی در رشته کشتی و کسب افتخارات فراوان برای وی انتخاب شد. او عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران و یکی از فعالان سیاسی زمان پهلوی بود.
مرگ مشکوک او می توانست زمینه ای برای مخالفت با رژیم شاه و اقدامات ضد امنیتی بر علیه حاکمیت وقت باشد، لذا ساواک و شهربانی این برنامه ها را رصد میکرد.
در سندی که از اسناد قبل از انقلاب باقی مانده است، شهربانی کل کشور در نامه ای با امضای سرهنگ امین طاهری به شهربانی شاهرود و دامغان می خواهد که از هرگونه تظاهرات و یا برگزاری مراسم ترحیم برای جهان پهلوان تختی جلوگیری به عمل آید.
منبع: حاجیان نژاد، مرتضی/ انقلاب اسلامی در استان سمنان به روایت اسناد/ دفتر اول/ ص 79
سید سعید شاهچراغی دامغانی
17 دی ماه 1399
@damghannameh
Forwarded from دامغان نامه
نوزدهم دی ماه سالروز ارتحال امین امام، شخصیت کم نظیر سیاست، مفسر قرآن ، ریاست فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی تسلیت باد
@damghannameh
@damghannameh
Forwarded from دامغان نامه
🔹مقام معظم رهبری:
با فقدان هاشمی، اینجانب هیچ شخصیت دیگری را نمیشناسم که تجربهای مشترک و چنین درازمدت را با او در نشیب و فرازهای این دوران تاریخساز به یاد داشته باشم.
@damghannameh
با فقدان هاشمی، اینجانب هیچ شخصیت دیگری را نمیشناسم که تجربهای مشترک و چنین درازمدت را با او در نشیب و فرازهای این دوران تاریخساز به یاد داشته باشم.
@damghannameh
Forwarded from دامغان نامه
در سالروز ارتحال شخصیت بی نظیر تاریخ ایران زمین، حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی، پیام مقام معظم رهبری را مرور می کنیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
انّا لله و انّا الیه راجعون
با دریغ و تأسف خبر درگذشت ناگهانی رفیق دیرین، و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامی، و همکار نزدیک سالهای متمادی در عهد جمهوری اسلامی جناب حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی را دریافت کردم. فقدان همرزم و همگامی که سابقهی همکاری و آغاز همدلی و همکاری با وی به پنجاه و نه سال تمام میرسد، سخت و جانکاه است. چه دشواریها و تنگناها که در این دهها سال بر ما گذشت و چه همفکریها و همدلیها که در برهههای زیادی ما را با یکدیگر در راهی مشترک به تلاش و تحمل و خطرپذیری کشانید. هوش وافر و صمیمیت کمنظیر او در آن سالها، تکیهگاه مطمئنی برای همهی کسانی که با وی همکار بودند به ویژه برای اینجانب به شمار میآمد. اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت در برهههائی از این دوران طولانی هرگز نتوانست پیوند رفاقتی را که سرآغاز آن در بینالحرمین کربلای معلّی بود به کلی بگسلد و وسوسهی خناسانی که در سالهای اخیر با شدّت و جدیت در پی بهرهبرداری از این تفاوتهای نظری بودند، نتوانست در محبت شخصی عمیق او نسبت به این حقیر خلل وارد آورد.
او نمونهی کمنظیری از نسل اوّل مبارزان ضد ستمشاهی و از رنجدیدگان این راه پرخطر و پرافتخار بود.
سالها زندان و تحمل شکنجههای ساواک و مقاومت در برابر این همه و آنگاه مسئولیتهای خطیر در دفاع مقدس و ریاست مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و غیره، برگهای درخشان زندگی پر فراز و نشیب این مبارز قدیمی است.
با فقدان هاشمی اینجانب هیچ شخصیت دیگری را نمیشناسم که تجربهای مشترک و چنین درازمدت را با او در نشیب و فرازهای این دوران تاریخساز به یاد داشته باشم.
اکنون این مبارز کهنسال در محضر محاسبهی الهی با پروندهئی مشحون از تلاش و فعالیت گوناگون قرار دارد، و این سرنوشت همهی ما مسئولان جمهوری اسلامی است.
غفران و رحمت و عفو الهی را برای وی از صمیم قلب تمنا میکنم و به همسر گرامی و فرزندان و برادران و دیگر بازماندگان ایشان تسلیت عرض میکنم.
غفرالله لنا و له
سید علی خامنهای
۱۹ دیماه ۱۳۹۵
@damghannameh
بسم الله الرحمن الرحیم
انّا لله و انّا الیه راجعون
با دریغ و تأسف خبر درگذشت ناگهانی رفیق دیرین، و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامی، و همکار نزدیک سالهای متمادی در عهد جمهوری اسلامی جناب حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی را دریافت کردم. فقدان همرزم و همگامی که سابقهی همکاری و آغاز همدلی و همکاری با وی به پنجاه و نه سال تمام میرسد، سخت و جانکاه است. چه دشواریها و تنگناها که در این دهها سال بر ما گذشت و چه همفکریها و همدلیها که در برهههای زیادی ما را با یکدیگر در راهی مشترک به تلاش و تحمل و خطرپذیری کشانید. هوش وافر و صمیمیت کمنظیر او در آن سالها، تکیهگاه مطمئنی برای همهی کسانی که با وی همکار بودند به ویژه برای اینجانب به شمار میآمد. اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت در برهههائی از این دوران طولانی هرگز نتوانست پیوند رفاقتی را که سرآغاز آن در بینالحرمین کربلای معلّی بود به کلی بگسلد و وسوسهی خناسانی که در سالهای اخیر با شدّت و جدیت در پی بهرهبرداری از این تفاوتهای نظری بودند، نتوانست در محبت شخصی عمیق او نسبت به این حقیر خلل وارد آورد.
او نمونهی کمنظیری از نسل اوّل مبارزان ضد ستمشاهی و از رنجدیدگان این راه پرخطر و پرافتخار بود.
سالها زندان و تحمل شکنجههای ساواک و مقاومت در برابر این همه و آنگاه مسئولیتهای خطیر در دفاع مقدس و ریاست مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و غیره، برگهای درخشان زندگی پر فراز و نشیب این مبارز قدیمی است.
با فقدان هاشمی اینجانب هیچ شخصیت دیگری را نمیشناسم که تجربهای مشترک و چنین درازمدت را با او در نشیب و فرازهای این دوران تاریخساز به یاد داشته باشم.
اکنون این مبارز کهنسال در محضر محاسبهی الهی با پروندهئی مشحون از تلاش و فعالیت گوناگون قرار دارد، و این سرنوشت همهی ما مسئولان جمهوری اسلامی است.
غفران و رحمت و عفو الهی را برای وی از صمیم قلب تمنا میکنم و به همسر گرامی و فرزندان و برادران و دیگر بازماندگان ایشان تسلیت عرض میکنم.
غفرالله لنا و له
سید علی خامنهای
۱۹ دیماه ۱۳۹۵
@damghannameh
Forwarded from دامغان نامه
بیستم دی ماه مصادف با سالروز ارتحال مرحوم آیت الله العظمی سید میرزا آقا ترابی دامغانی
@damghannameh
@damghannameh
(232)
نگاهی اجمالی به زندگی نامه شهید سرافراز دیار شقایق پرور دامغان ، شهید محمد علی رستمیان
با تشکر از کانال راویان عشق.
#رستمیان
@damghannameh
نگاهی اجمالی به زندگی نامه شهید سرافراز دیار شقایق پرور دامغان ، شهید محمد علی رستمیان
با تشکر از کانال راویان عشق.
#رستمیان
@damghannameh
امروز سه جلد کتاب نفیس نسخه پژوهی به لطف نویسنده دانشمند و نسخه پژوه اندیشمند استاد حجت الاسلام حافظیان بابلی، دستیاب گردید. از شاگرد نوازی استاد بزرگوار، بابت اهدای این سه جلد کتاب کمال امتنان را دارم.
@damghannameh
@damghannameh
Forwarded from دامغان نامه
بیست و چهارم دی ماه سالروز رحلت والد ارجمندم عالم عامل، روحانی نام آشنای دامغان، ابو الشهید مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید مسیح شاهچراغی دامغانی میباشد، روحش قرین رحمت و غفران الهی باد.
@damghannameh
@damghannameh
دامغان نامه
بیست و چهارم دی ماه سالروز رحلت والد ارجمندم عالم عامل، روحانی نام آشنای دامغان، ابو الشهید مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید مسیح شاهچراغی دامغانی میباشد، روحش قرین رحمت و غفران الهی باد. @damghannameh
▪️در سوگ مسیح دلها
به قلم : حجت الاسلام شیخ مصطفی ترابی دامغانی
تجلیل و بزرگداشت یاد و نام عالمان الهی و دانشمندان ربانی یا همان کسانی که پا از اصطلاحات حصولی فراتر میگذارند و بهسبب کسب فضیلتهای اخلاقی و البته برتر از آن، بهواسطهی بهرهمندی از نگرش توحیدی، بهسوی آسمان معرفت و معنویت دست دراز میکنند، در حقیقت بازخوانی فضائل انسانی و یادآوری راه هموار رسیدن به آن فضیلتهاست که پیش روی همگان گسترده شده است.
بیست و چهارم دی ماه برای هر کسی که با نام و مرام روحانی عزیز و دوستداشتنی، آقا سیدمسیح شاهچراغی -رضوانالله علیه- آشنایی داشته، یادآور خاطرههای زیادی است. اما برای من، یادآور بغض گلو گرفته آقای شهرمان، حاج آقا سیدمحمود ترابی است که بعد از نماز ظهر آن روز در مسجد جامع رو به نمازگزاران کرد و با صدایی گرفته و چهرهای غمبار، از خاطرات سالهای همراهیشان با آن عالم وارسته گفتند. اینکه هرگز تهجد شبانه و نماز شب آقا سیدمسیح ترک نشد و ردای فروتنی را هیچوقت از دوش برنداشت. دیگر اینکه همیشه مرا پیشگام و جلودار قرار میداد، هرچند هفده سال از بنده بزرگتر بود.
و سپس مردم را به حضور در مراسم تشییع آن سید والا ترغیب کردند.
عصر آن روز قیامتی در محله خوریا و خیابان قیصریه بهپا شد.
از مقابل مدرسه علمیه حاج فتحعلی بیک در حالیکه چشمانتظار آمدن پیکر حامل جنازه و تشییعکنندگان بودم و با چشمدوختن به تصویر مرحوم آقا خاطرههایی که از ملاقات با ایشان در مسجد امام حسن مجتبی -علیه السلام- و مصلای نماز جمعه داشتم را با خودم مرور میکردم، ناگاه پیش از همه عَلَمهای عزای سالار شهیدان را دیدم که چشمنوازی میکرد و پیام حضرتش را یادآور میشد:
"شیعتی مهما شربتم عذب ماء فاذکرونی
او سمعتم بغریب او شهید فاندبونی"
برای من که روزهای جنگ و جبهه را ندیدهام نه، اما شُکوه این مراسم برای بسیاری از مردم تصویری از تشییع جنازهی فراموشناشدنی فرزندش، سیدحسن را تداعی میکرد که با رفتنش یک شهر عزادار شده بود.
و پس از اقامه نماز و خاکسپاری در جوار تربت فرزند شهیدش، چنانکه خود وصیت کرده بود، همگان بهتر دانستند معنای این سخن را که "الوَلَدُ سِرُّ اَبِیه" از چنین پدری، چنان فرزندی شاید.
روح و ریحان و رضوان بر روان پاک سیدی که نفَس مسیحاییاش همواره به عشق پروردگار و ذکر و دعا برای مردم میدمید.
۲۴ دی ۱۳۹۹
@damghannameh
به قلم : حجت الاسلام شیخ مصطفی ترابی دامغانی
تجلیل و بزرگداشت یاد و نام عالمان الهی و دانشمندان ربانی یا همان کسانی که پا از اصطلاحات حصولی فراتر میگذارند و بهسبب کسب فضیلتهای اخلاقی و البته برتر از آن، بهواسطهی بهرهمندی از نگرش توحیدی، بهسوی آسمان معرفت و معنویت دست دراز میکنند، در حقیقت بازخوانی فضائل انسانی و یادآوری راه هموار رسیدن به آن فضیلتهاست که پیش روی همگان گسترده شده است.
بیست و چهارم دی ماه برای هر کسی که با نام و مرام روحانی عزیز و دوستداشتنی، آقا سیدمسیح شاهچراغی -رضوانالله علیه- آشنایی داشته، یادآور خاطرههای زیادی است. اما برای من، یادآور بغض گلو گرفته آقای شهرمان، حاج آقا سیدمحمود ترابی است که بعد از نماز ظهر آن روز در مسجد جامع رو به نمازگزاران کرد و با صدایی گرفته و چهرهای غمبار، از خاطرات سالهای همراهیشان با آن عالم وارسته گفتند. اینکه هرگز تهجد شبانه و نماز شب آقا سیدمسیح ترک نشد و ردای فروتنی را هیچوقت از دوش برنداشت. دیگر اینکه همیشه مرا پیشگام و جلودار قرار میداد، هرچند هفده سال از بنده بزرگتر بود.
و سپس مردم را به حضور در مراسم تشییع آن سید والا ترغیب کردند.
عصر آن روز قیامتی در محله خوریا و خیابان قیصریه بهپا شد.
از مقابل مدرسه علمیه حاج فتحعلی بیک در حالیکه چشمانتظار آمدن پیکر حامل جنازه و تشییعکنندگان بودم و با چشمدوختن به تصویر مرحوم آقا خاطرههایی که از ملاقات با ایشان در مسجد امام حسن مجتبی -علیه السلام- و مصلای نماز جمعه داشتم را با خودم مرور میکردم، ناگاه پیش از همه عَلَمهای عزای سالار شهیدان را دیدم که چشمنوازی میکرد و پیام حضرتش را یادآور میشد:
"شیعتی مهما شربتم عذب ماء فاذکرونی
او سمعتم بغریب او شهید فاندبونی"
برای من که روزهای جنگ و جبهه را ندیدهام نه، اما شُکوه این مراسم برای بسیاری از مردم تصویری از تشییع جنازهی فراموشناشدنی فرزندش، سیدحسن را تداعی میکرد که با رفتنش یک شهر عزادار شده بود.
و پس از اقامه نماز و خاکسپاری در جوار تربت فرزند شهیدش، چنانکه خود وصیت کرده بود، همگان بهتر دانستند معنای این سخن را که "الوَلَدُ سِرُّ اَبِیه" از چنین پدری، چنان فرزندی شاید.
روح و ریحان و رضوان بر روان پاک سیدی که نفَس مسیحاییاش همواره به عشق پروردگار و ذکر و دعا برای مردم میدمید.
۲۴ دی ۱۳۹۹
@damghannameh
چاپ دوم رساله اللحیه و الاسلام از تالیفات مرحوم حجت الاسلام کربلایی سید طاهر شاهچراغی منتشر شد. چاپ اول کتاب سیزده سال قبل منتشر گردیده بود.
@damghannameh
@damghannameh
4_6050662605624707737.mp4
4.7 MB
معرفی کتاب طائر قدسی
حجتالاسلام والمسلمین حاج سیدمسیح شاهچراغی دامغانی
به قلم واهتمام حسین معلم دامغانی
نشر تجویدیان، تابستان 1399
معرفی کتاب توسط سعيده السادات شاهچراغ
@damghannameh
حجتالاسلام والمسلمین حاج سیدمسیح شاهچراغی دامغانی
به قلم واهتمام حسین معلم دامغانی
نشر تجویدیان، تابستان 1399
معرفی کتاب توسط سعيده السادات شاهچراغ
@damghannameh
یادداشتهای کوتاه من (119)
حضرت زهرا (س) در آثار نویسندگان دامغانی
السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا (س)
ایام سوگواری شهادت حضرت زهرا (س) فرصت مناسبی بود که به معرفی آثار نویسندگان دامغانی درباره این شهیده معصومه بپردازیم. در این زمینه آثار فراوانی از سوی نویسندگان همشهری وجود ندارد، و یا در تحقیقات ناقصه خودم به آن دست نیافته ام. الیته مقالات فراوانی از سوی نویسندگان و صاحبان قلم منتشر شده است ولی در حوزه کتاب به فهرست نه اثر در این زمینه اشاره می کنیم.
1. بغدادی، ام الحسنین/ زهرا پرتوی پیامبری و بوی خوش محمدی/ [ترجمه]: محمود مهدوی دامغانی/ مشهد. سازمان چاپ مشهد 1372 ش.
2. تقوی دامغانی، سیده سهله/ جلوه های تربیتی حضرت زهرا (س)/ [بی جا]؛ [بی نا]؛ 1393 ش.
3. تقوی دامغانی، سید عبدالله/ کتابنامه فاطمه (س).[منتشر نشده].
4. خیری دامغانی، غلامحسین/ به احترام مادر؛ چهل حکایت از نتایج اکرام به سادات در دنیا و آخرت/ ترجمه: سید سعید شاهچراغی دامغانی/ قم. چاپ دیجیتال تجویدیان 1399 ش.
5. فوادیان، محمد رضا/ الگوی فاطمی/ قم. عطر عترت 1394 ش.
6. فوادیان، محمد رضا/ بوی سیب (18 حکایت از 18 سال زندگی)/ قم. عطر عترت 1395 ش.
7. قریب بلوک، حسین/ بصیرت های فاطمی در خطبه فدکیه/ قم. انتشارات حرم 1395 ش.
8. منصوریان، محمد مهدی/ منصوره آسمانی و معاصرسازی سیره عملی زهرای اطهر/ تهران. نشر ادبا 1389 ش.
9.تحفه العلویه فی فضائل الذریه النبویه (نسخه خطی)
لطف حسین ما را تنها نمی گذارد
گر خلق واگذارد او وا نمی گذارد
از بس گناهکاریم، ما مستحق ناریم
باید که سوخت ما را، زهرا نمی گذارد
سید سعید شاهچراغی دامغانی
24 دی ماه 1399
@damghannameh
حضرت زهرا (س) در آثار نویسندگان دامغانی
السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا (س)
ایام سوگواری شهادت حضرت زهرا (س) فرصت مناسبی بود که به معرفی آثار نویسندگان دامغانی درباره این شهیده معصومه بپردازیم. در این زمینه آثار فراوانی از سوی نویسندگان همشهری وجود ندارد، و یا در تحقیقات ناقصه خودم به آن دست نیافته ام. الیته مقالات فراوانی از سوی نویسندگان و صاحبان قلم منتشر شده است ولی در حوزه کتاب به فهرست نه اثر در این زمینه اشاره می کنیم.
1. بغدادی، ام الحسنین/ زهرا پرتوی پیامبری و بوی خوش محمدی/ [ترجمه]: محمود مهدوی دامغانی/ مشهد. سازمان چاپ مشهد 1372 ش.
2. تقوی دامغانی، سیده سهله/ جلوه های تربیتی حضرت زهرا (س)/ [بی جا]؛ [بی نا]؛ 1393 ش.
3. تقوی دامغانی، سید عبدالله/ کتابنامه فاطمه (س).[منتشر نشده].
4. خیری دامغانی، غلامحسین/ به احترام مادر؛ چهل حکایت از نتایج اکرام به سادات در دنیا و آخرت/ ترجمه: سید سعید شاهچراغی دامغانی/ قم. چاپ دیجیتال تجویدیان 1399 ش.
5. فوادیان، محمد رضا/ الگوی فاطمی/ قم. عطر عترت 1394 ش.
6. فوادیان، محمد رضا/ بوی سیب (18 حکایت از 18 سال زندگی)/ قم. عطر عترت 1395 ش.
7. قریب بلوک، حسین/ بصیرت های فاطمی در خطبه فدکیه/ قم. انتشارات حرم 1395 ش.
8. منصوریان، محمد مهدی/ منصوره آسمانی و معاصرسازی سیره عملی زهرای اطهر/ تهران. نشر ادبا 1389 ش.
9.تحفه العلویه فی فضائل الذریه النبویه (نسخه خطی)
لطف حسین ما را تنها نمی گذارد
گر خلق واگذارد او وا نمی گذارد
از بس گناهکاریم، ما مستحق ناریم
باید که سوخت ما را، زهرا نمی گذارد
سید سعید شاهچراغی دامغانی
24 دی ماه 1399
@damghannameh
غم فراق تو در باورم نمی گنجد......
یادش بخیر سلسله جنبان یاد ما
یادی دگر ز یاد تو آورد یاد ما
ای آفتاب حسن ز هجرت دلم گرفت
دف برزنید کهنه صبوریست یاد ما
گرامی باد یاد و نام خادم با اخلاص حضرت مادر سلام الله علیها، شهید سرافراز حاج محمد ابراهیم حقیری
26 دی ماه سالروز شهادت حاج ابراهیم حقیری
@damghannameh
یادش بخیر سلسله جنبان یاد ما
یادی دگر ز یاد تو آورد یاد ما
ای آفتاب حسن ز هجرت دلم گرفت
دف برزنید کهنه صبوریست یاد ما
گرامی باد یاد و نام خادم با اخلاص حضرت مادر سلام الله علیها، شهید سرافراز حاج محمد ابراهیم حقیری
26 دی ماه سالروز شهادت حاج ابراهیم حقیری
@damghannameh
❤1
یادداشتهای کوتاه من (120)
دی ماه، و عزای دل من (به بهانه سالروز شهادت حاج ابراهیم حقیری)
زمستان همیشه مقدمه بهار بوده است. بهاری زیبا و دل انگیز که طراوت عطرآمیز طبیعت، دل و جانهای بی قرار را مست می نماید و خرمی را میهمان زندگی انسانها می نماید. اما من زمستان را دوست ندارم، فصل زمستان، فصل حزن و اندوه برایم بوده است اتفاق های ناگوار و غم انگیز.
دی ماه، اولین فصل زمستان یادآور از دست دادن دو بزرگی برایم بوده است که هیچ کس نمی تواند فقدان آنان را جابر باشد و التیامی بر درد تألم انگیز من.
بیست و چهارم دی پدری را از دست دادم که نادره اخلاق و معنویت بود و نفس های مسیح هایی اش نه تنها من، خانواده، و دوستان را زنده می نمود، بلکه شهری را هدایت گر و ناجی بود، فقدانی سخت و جانکاه.
بیست و ششم دی هم برادر، دوست، و کامل تر بگویم که مرشدی را از دست داده ام که دست هدایت گر و رفتار و مرام اخلاقی اش، من و دوستانم را از بسیاری از ورطه ها و لجّه های طوفانی نجات داد. حاج ابراهیم حقیری را می گویم، شهید سرافراز و جاودان دیار دامغان.
زمانی که حاجی زنده بود توجهی نداشتیم که چگونه ما را راهبری می کند، و این روزها نبودنش را به خوبی حس می کنیم، در کار، در زندگی شخصی، در اجتماع و ... ؛ حافظ شیرازی فرمود:
قطع این مرحله به همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
و او زیبا و حکیمانه چراغ را نشان داد و حاج ابراهیم عزیز، خضر راه ما و دوستان بود.
آنچه که در زندگی و حیات پر از معنویت حاج ابراهیم وجود داشت و او را از بقیه دوستان و همرزمانش متمایز می کرد، توکل او بود که از اخلاصش نشأت می گرفت. حاج ابراهیم حقیری بدون آن که در کلاس های عرفان تلمذ کند و یا به مطالعه «شرح فصوص» قیصری و «فتوحات» ابن عربی و «تمهید القواعد» بپردازد، عرفان را از آبشخور معارف اهل بیت (ع) آموخت و سیر و سلوک را به واسطه دعای دوستان شهیدش و گریه های سوزناکش در نمازها، طی نمود. یادم هست که در کاری به بن بست می رسیدیم و یا نا امید بودیم، با یک جمله که درست می شود و یا بی بی خودش درست می کند، کارها سرانجام می یافت و گره های بسته باز می شد، دوستی به شوخی گفت مگر حاج ابراهیم از غیب خبر دارد؟ و من گفتم حاجی غیب نمیداند اما چون با اخلاص و توکل سخن می گوید، خداوند بر سخنانش مهر تائید می زند و مشکل ها پایان می یابد.
حرف زیاد است و دلتنگی هایم بسیار بیشتر. این روزها که فاطمیه هم فرا رسیده است، جای خالی اش را بیشتر احساس می کنم و یقین دارم که هنوز هم ما را رصد می کند، یقین دارم که هنوز هم دلسوز ماست و امیدوارم که خداوند ما را مشمول دعاهای حاج ابراهیم قرار دهد.
خواستم سالروز شهادت حاج ابراهیم را تسلیت بگویم، اما نمی دانستم به که بگویم؟ به همسر صبورش تسلیت بگویم که سالهای مجاهدت او در کنار جانباز شهیدی چون حاج ابراهیم، اجر کمتر از شهید را نداشت؛ به فرزندانش تسلیت بگویم که حاج ابراهیم آنها از صمیم وجود، عاشقانه دوستشان داشت؛ یا به خودم تسلیت بگویم که بعد از حاج ابراهیم، دوباره یتیم گشتم و سنگ صبور دلتگی هایم و انیس تنهایی هایم را از دست داده ام؟
بگذاریم و بگذریم. گریه امانم نمی دهد که بیشتر بنویسم.
حاج ابراهیم عزیز مرا از شفاعت خویش محروم مساز.
سید سعید شاهچراغی
1399/10/25
@damghannameh
دی ماه، و عزای دل من (به بهانه سالروز شهادت حاج ابراهیم حقیری)
زمستان همیشه مقدمه بهار بوده است. بهاری زیبا و دل انگیز که طراوت عطرآمیز طبیعت، دل و جانهای بی قرار را مست می نماید و خرمی را میهمان زندگی انسانها می نماید. اما من زمستان را دوست ندارم، فصل زمستان، فصل حزن و اندوه برایم بوده است اتفاق های ناگوار و غم انگیز.
دی ماه، اولین فصل زمستان یادآور از دست دادن دو بزرگی برایم بوده است که هیچ کس نمی تواند فقدان آنان را جابر باشد و التیامی بر درد تألم انگیز من.
بیست و چهارم دی پدری را از دست دادم که نادره اخلاق و معنویت بود و نفس های مسیح هایی اش نه تنها من، خانواده، و دوستان را زنده می نمود، بلکه شهری را هدایت گر و ناجی بود، فقدانی سخت و جانکاه.
بیست و ششم دی هم برادر، دوست، و کامل تر بگویم که مرشدی را از دست داده ام که دست هدایت گر و رفتار و مرام اخلاقی اش، من و دوستانم را از بسیاری از ورطه ها و لجّه های طوفانی نجات داد. حاج ابراهیم حقیری را می گویم، شهید سرافراز و جاودان دیار دامغان.
زمانی که حاجی زنده بود توجهی نداشتیم که چگونه ما را راهبری می کند، و این روزها نبودنش را به خوبی حس می کنیم، در کار، در زندگی شخصی، در اجتماع و ... ؛ حافظ شیرازی فرمود:
قطع این مرحله به همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
و او زیبا و حکیمانه چراغ را نشان داد و حاج ابراهیم عزیز، خضر راه ما و دوستان بود.
آنچه که در زندگی و حیات پر از معنویت حاج ابراهیم وجود داشت و او را از بقیه دوستان و همرزمانش متمایز می کرد، توکل او بود که از اخلاصش نشأت می گرفت. حاج ابراهیم حقیری بدون آن که در کلاس های عرفان تلمذ کند و یا به مطالعه «شرح فصوص» قیصری و «فتوحات» ابن عربی و «تمهید القواعد» بپردازد، عرفان را از آبشخور معارف اهل بیت (ع) آموخت و سیر و سلوک را به واسطه دعای دوستان شهیدش و گریه های سوزناکش در نمازها، طی نمود. یادم هست که در کاری به بن بست می رسیدیم و یا نا امید بودیم، با یک جمله که درست می شود و یا بی بی خودش درست می کند، کارها سرانجام می یافت و گره های بسته باز می شد، دوستی به شوخی گفت مگر حاج ابراهیم از غیب خبر دارد؟ و من گفتم حاجی غیب نمیداند اما چون با اخلاص و توکل سخن می گوید، خداوند بر سخنانش مهر تائید می زند و مشکل ها پایان می یابد.
حرف زیاد است و دلتنگی هایم بسیار بیشتر. این روزها که فاطمیه هم فرا رسیده است، جای خالی اش را بیشتر احساس می کنم و یقین دارم که هنوز هم ما را رصد می کند، یقین دارم که هنوز هم دلسوز ماست و امیدوارم که خداوند ما را مشمول دعاهای حاج ابراهیم قرار دهد.
خواستم سالروز شهادت حاج ابراهیم را تسلیت بگویم، اما نمی دانستم به که بگویم؟ به همسر صبورش تسلیت بگویم که سالهای مجاهدت او در کنار جانباز شهیدی چون حاج ابراهیم، اجر کمتر از شهید را نداشت؛ به فرزندانش تسلیت بگویم که حاج ابراهیم آنها از صمیم وجود، عاشقانه دوستشان داشت؛ یا به خودم تسلیت بگویم که بعد از حاج ابراهیم، دوباره یتیم گشتم و سنگ صبور دلتگی هایم و انیس تنهایی هایم را از دست داده ام؟
بگذاریم و بگذریم. گریه امانم نمی دهد که بیشتر بنویسم.
حاج ابراهیم عزیز مرا از شفاعت خویش محروم مساز.
سید سعید شاهچراغی
1399/10/25
@damghannameh
❤1