یادداشتهای کوتاه من (۱۴۵)
ارتحال حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد علی جنانی دامغانی

اول مهرماه ۱۴۰۱ از رحلت حجت‌الاسلام جنانی بر اثر سکته قلبی مطلع گشتم.
حجت الاسلام سید محمد علی جنانی فرزند سید احمد در سال ۱۳۱۶ شمسی در روستای حجاجی دامغان دیده به جهان گشود و تحصیلات مقدماتی حوزه را در دامغان آغاز و برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه همدان رفت و سپس به قم هجرت نمود.
از درس بزرگان حوزه تا سالها حضور در درس خارج فقه و اصول بهره برد و هفت سال هم در درس خارج فقه امام خمینی حضور پیدا کرد.
از موسسین کانون رسالت بود که این کانون توسط ساواک تعطیل شد. حجت الاسلام جنانی به علت پخش جزوه ولایت فقیه مرحوم امام خمینی توسط ساواک تعقیب و بعد دستگیر و زندانی شد.
از جمله فعالیت های فرهنگی زنده یاد جنانی تألیف دو کتاب بود:
کتاب عصر جنجال
کتاب تقدیم به وجدان
این کتاب در روشنگری جوانان آن دوره تاثیر بسزایی داشت. بعد از انقلاب یک سال با دفتر تبلیغات قم همکاری کرد و در شهر کرج مقیم شد و مدتی هم عضو شورای اسلامی یکی از مناطق کرج بود و با آموزش و پرورش همکاری می نمود.
در سال‌های پایانی عمر، انزوا پیشه کرد و در روستای دولت آباد به باغداری مشغول شد.
حجت الاسلام جنانی در اثر ایست قلبی دارفانی را وداع و در قبرستان عمومی بهشت حضرت بی بی سکینه کرج به خاک سپرده شد.
روحش شاد

چهارم مهرماه ۱۴۰۱
سید سعید شاه‌چراغی دامغانی

.
🔹شهنشاهِ خراسان

👈 قصیده مرحوم حاج ملّا بمانعلی محقّق الواعظین دامغانی در مدح شمس الشموس حضرت امام رضا علیه آلاف التحیّة والثناء:


ای شهنشاه خراسان شهِ معبود صفات
به طفیل تو فلک گشت و زمین یافت ثبات

خوشتر از سلطنت و زندگی جاوید است
دادن جان به سر کوی تو هنگام ممات

خاک کوی تو و زیر قدم زائر تو
بهتر از زندگی خضر و از آن آب حیات

خاک کوی تو شَوَم خوش که نجویند مرا
جز کف مقدم زوّار تو یوم العرصات

منشی دفترت از صبح ازل تا به ابد
قدسیان‌اند نویسند برات حسنات

شرط توحید تویی، کس نرود سوی بهشت
تا نباشد به کف‌اش روز حساب از تو برات

غرقهٔ بحر گناهیم و نداریم امید
جز به لطف تو که ما را دهد از لجّه نجات

کی پسندی که به من اهل جهنم گویند:
کای بهشتی ز چه گشتی تو ز اهل درکات؟

ذرّه خاک درت توشه قبر است مرا
که تن پر گنهم را کشد أعلی درجات

شنیده‌ها از تلاش مدیران عالی شهرستان برای تغییر آقای قاسمی رئیس محترم فعلی اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دامغان حکایت دارد!

آقایان مسئول!

لطفا بجای تلاش برای تغییر مدیر اداره میراث فرهنگی، نگاه خودتان به میراث فرهنگی و گردشگری را تغییر دهید! گزارش عملکرد و تلاشتان در این بخش را منتشر کنید! مبلغ اعتبار سالانه پیش‌بینی شده برای حمایت از میراث فرهنگی و صنایع‌دستی و توسعه گردشگری را اعلام بفرمایید!


📸دیدار و گفتگوی آقای بندرآبادی فرماندار محترم دامغان با آقای کرم‌زاده مدیرکل محترم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان ۱۴۰۱/۴/۲۱

«خانه تسنیم دامغان»
@khane_tasnim

با اجازه مادر سادات رخت عزای پسرش را
نه از جان بلکه از تن در می‌آوریم و می‌گوییم
ای حسین داغ تو تا ابد در سینه ما خواهد ماند...

🔹حلولِ ماهِ ربیع الاول ماهِ شادی و شادمانیِ اهل بيت(عليهم السلام) را تبریک عرض می‌نماییم🌸🌸

سلام
دوستان عزیز و همراه
در آستانه ماه ربیع الاول و آغاز ماه مهر، آمادگی خود را جهت دریافت کمک‌های شما به منظور تامین لباس و لوازم التحریر نیازمندان، اعلام می داریم.
دستان شما را به گرمی می فشاریم.
لطفا بعد از واریز پیامک فراموش نشود.
بانک ملی
0111553800007

کارت
6037997396534738
سید سعید شاهچراغی

به نام خدا
این زیرپوش شهید محمود امی است
مادر شهید وصیت کرده  که این زیرپوش را روی قلب او بگذارند.

این وصیت مادر شهید است.

مادرم داغ را
مادرم چراغ را
مادرم رنجِ  سالها ندیدن را و نداشتن را،
زیر حریرِ پیراهن گل دارش مخفی کرده بود و ندانستیم.
مادرم پشت لبخندهای زیبایش
شانه به شانه لهجه شیرین دامغانی‌اش
مادرم گوشه چارقد سفیدش،
رنج نداشتن محمود را نهفته بود.

دستت که می‌سوزد آب می‌زنی،
دلش سوخته بود و بی آب این‌همه سوختن را تاب آورد و آب نخواست تا پیراهن پسر تسکین باشد،
مرهم شود و آرامش.
مادر شهید محمود امی بعد از سالها به آرامش رسید و رنج دوری از فرزند جوانش را به دیداری ناب تسکین بخشید.
مادران این سرزمین کم از شهیدانش جان نگذاشتند.
شهیدان به کشف و شهودی آسمانی لحظه ای ناب به نام شهادت را یافتند و رستگار شدند
مادران و پدرانِ شهیدان این سرزمین در طول تاریخ بلند ایران شریف هر روز مردند و زنده شدند
تاب آوردند
و مقابل قاب عکس جوانی برومند که دور است و دور است و دور، گریستند.

به احترام همه مادران و پدران شهید ایران که سینه‌هایشان پر از داغِ گلوله‌هایی است که بر سر و صورت و سینه فرزندانشان نشسته است.
ملک جهانِ خانه‌ای، خانواده‌ای، طایفه‌ای رخت هجرت پوشید و رفت.
داغِ نداشتنش را به جان نزدیکانش
گذاشت و رفت.
این ماجرای تکراری تاریخ است که شهیدان یک بار و پدران و مادرانشان هر لحظه که یاد جوانشان را می‌کنند شهید می‌شوند.
به نیابت از همه مادران و پدران
سلام بر
ملک جهان خانم کشاورزیان.
نامت جاویدان و یادت گرامی باد

#رضا_هوشمند

کتاب جریده فریده گزیده ای از روزنامه شکوفه که در عهد قاجار توسط بانوی سمنانی مریم عمید منتشر می‌شد را خریدم تا با کتاب جدید همشهری فرهیخته خانم زهره ترابی بیشتر آشنا شوم.
نثر عهد قاجار با انتخاب‌های خانم ترابی در کنار معرفی گوهرخانم بانوی باسواد همدوره با خانم عمید هم برایم خیلی جذاب بود. گوهرخانم در سال ۱۲۶۰ تا ۷۰ شمسی در روستای کویری دامغان به دنیا آمد و با وجود از دست دادن شوهر به شهر مهاجرت کرد و درس خواند و فرزندان خود را بزرگ نمود. در دوره خود زن تحصیلکرده ای منحصر به فرد بود و بیشتر متون را که کسی نمی‌توانست بخواند، به او ارجاع می دادند.
خواندن این کتاب را به همه همشهریان و فرهیختگان پیشنهاد می کنم.

✅ آیین تکریم و معارفه مدیر جدید مدرسه علمیه حاج فتحعلی بیک دامغان با حضور حجت الاسلام والمسلمین ابراهیمی فر مدیر محترم حوزه علمیه استان سمنان و مسئول مدارس علمیه و امام جمعه محترم شهرستان دامغان حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای رستمیان برگزار گردید.
در این جلسه از خدمات ارزشمند جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای مصطفی رسولی نژاد قدر دانی شد و جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای سید حسین شاهچراغی به عنوان مدیر جدید این مدرسه معرفی گردیدند.

تمثال محدّث ربّانی و محقّقِ اخبار و معارفِ آل الله (ع) مرحوم حاج شیخ عبّاسعلی محقّق واعظ فرزند مرحوم حاج ملا بمانعلی دامغانی قدّس سرّه.

بخش پایانی نامهٔ عارف واصل مرحوم آیت الله سیّد علی قاضی طباطبائی به مرحوم حاج ملّا بمانعلی محقّق الواعظین دامغانی (پدر مرحوم حاج محقّق واعظ خراسانی).
إن شاء الله این نامه که اخیراً در میان اسناد، یافت گشت فردا در کانال بارگزاری خواهد شد.

باتشکر از خانواده استاد دکتر محقق

انالله و انا اليه راجعون
در نهایت ناباوری خبر درگذشت عموزاده مکرم، طلبه گرامی جناب آقای سید محمد داودالموسوی را دریافت کردم.
سالها حضور در حوزه قم و فعالیت‌های تبلیغی در کنار مجاهدت در دوران دفاع مقدس، کارنامه درخشانی را برای او رقم زده بود.
در این سال‌های اخیر هم به سرودن اشعاری در مدایح و مراثی اهل بیت علیهم السلام مشغول بود که انشالله طبق روایت مشهور که هر کسی بیتی برای ما بگوید، بیتی در بهشت نصیب او خواهد شد، همنشین عرشیان بهشتی گردد.
این مصیبت را به همه فامیل های عزادار، مادر داغدار، خانواده سوگوار و همه برادرانش به ویژه برادران عزیز حجت الاسلام والمسلمین سید حسن داودالموسوی و فرهنگی گرامی سید اکبر داودالموسوی تسلیت عرض می کنم و برایشان صبر را از خدای منان مسألت دارم.
هفتم مهرماه ۱۴۰۱
سید سعید شاه‌چراغی دامغانی

بخش اوّل نامهٔ عارف واصل مرحوم آسیّد علی قاضی به مرحوم ملّا بمانعلی محقّق الواعظین دامغانی به زبان عربی

.
بسم الله الرحمن الرحیم

🟢 من عبد الله المفتاق إلی ربّه الغنيّ عليّ بن حسین الحسینيّ الحسنيّ إلی الأخ الوفيّ والمحبّ الصفيّ والودید الوليّ المولی بمانعليّ فإنّي أحمد إلیك الله الّذي علّم بالقلم علّم الإنسان ما لم یعلم سبحانه عمّا یصفه الواصفون وتعالی علوّاً کبیراً، وأُصلّي وأُسلّم علی نبیّه المختار وآله الأطهار ما کرّ اللیل والنهار وبلّغ اللّهمّ أفضل سلامك وصلواتك إلی الحضرة العلیّة وصاحب الروضة الرضیّة المرفوعة بالقبّة الصفراء المحفوفة بملائکة الأرض والسماء؛ هي باء مقلوبة فوق تلك النقطة المستحیلة التأویل وهي الحدیقة الرضویّة ذات الدوحة العلویّة المصطفویّة المرتضویّة علیهم الثناء والتحیّة.

🔴 ثمّ أُسلم علیك أیّها التارك للمحابّة السالك غیر مسلک الأحبّة فبیّن حبیبي ما الّذي أذکرنیك وأيّ شيء أنسانیك؟!

أ لست الّذي وثّقت عهد مودّتي
فممّ نسیت العهد من بعد هجرتي؟

وعهد من الأحباب ینسی بفرقة
یعزّ له التعویل في یوم وصلة

لطفت لي في الغربة وترکتني دون الندبة فما عدا ممّا بدا؟!
فلعمر مولانا الکریم _وأنّه لقسم لو تعلمون عظیم_ قلّ ما أغدو بین الهموم وأروح عند الغموم إلّا وذکّرني تلك الهناة ومیل النفس إلی الدعة والسعة والرفاهیة بأنّها بین الشدّة والکربة والکراهیة ما أنتم علیه من المقام والمراح والمنام علی أرائك العزّ والأنعام موقّراً علیکم بالإکرام لقضاء الملك العلّام في تبجیلکم لجوار الإمام علیه التحیّة والسلام.

جدّ ما شربتم من الزلال عذبة
وشدّ ما نصرتم الله وحزبه

فمن شعر قلت في ذلك:

لیتني یا وفاید الطو
س ولیت یقولها المحزون
کنتم فیکم بمنزل النعلین
وإنّي إذ لم أکن مغبون

فإذا لم أنل ومن لم ینل مناه حزین:

أبلغا عنّي السلام إماماً
قد جلاه عن أهله المأمون

فنب أیدك الله بزیارة وحیدة واستقضینّ حوائج غیر عدیدة ودفع الهموم الشدیدة واستکشفنّ، ولا تیأسنّ، والله وليّ الإجابة والدعاء

بخش دوّم نامهٔ عارف واصل مرحوم آسیّد علی قاضی به مرحوم ملّا بمانعلی محقّق الواعظین دامغانی به زبان فارسی

پارسی گو گر چه تازی خوش‌تر است
عشق را خود صد زبان دیگر است

🟢 بعد از مرخّصی از آستان ملائک پاسبان قوس آشیان قریب سه چهار ماه به واسطهٔ بعض حوادث  که پس ورود ارض تبریز رخ داد از آن جمله قضیهٔ فوات و حادثه ناگوار از جهت وفاتِ گُردِ بی رتبت علّیین منزلت الحاج المیرزا محسن القاضي جدّ امّی مخلص که در حین مجاورت حقیر در روضهٔ طیّبه مشار إلیها واقع شده و از آن جمله این بنده تا وقت ورود وطن بی خبر و اطّلاعی نداشتم و سایر قضایا و حکایات که اعاده ذکر آن‌ها موجّه نیست، ابواب مکاتبه و مراسلهٔ اینجانب بالمرّة مسدود بود تا آن که بعد از فراغت في الجملة عریضه‌ای به عنوان جناب مستطاب حاجی شیخ ابراهیم نخعی نوری عرض کرده به تعلیق تعرفهٔ جناب مستطاب شریعت مآب حاجی شیخ محمّد تقی سلّمه الله تعالی بالرسم علی العجالة انفاذ شد.
بعد از دو ماه تقریباً جواب او را زیارت کردم و از آن جمله به زیارت یک فقره رقیمهٔ صادره از جانب سنی الجوانب جنابعالی عربيّ الخطاب، خیلی شعف و مسرّت رخ داد و بعد از آن یک فقره عریضه اخلاص فریضه به محضر جنابعالی در پاکت جناب مستطاب حاجی شیخ ابراهیم آقای معظّم له در جزو کاغذهای مخدوم معظّم و مطاع مکرّم مشهدی جلیل تبریزی، گماشتهٔ جناب فخامت نصاب مقرّب الخاقان حاجی شیخ آقا تاجر قزوینی الأصل تبریزيّ المسکن که آقا جلیل مشار إلیه الآن در آن جا رشتهٔ تجارت دارد، فرستاده‌ام.
آقا! امروز یعنی عشر دوّم ربیع الثانی به جواب آن عریضه مفتخر نشده‌ام. نمی‌دانم که خود آقا جلیل نرسانیده یا اینکه ایشان رسانیده به جناب حاجی شیخ ابراهیم آقا و پاکت جنابعالی را نداده‌اند یا اینکه داده و جنابعالی تمکین جواب نفرموده‌اید یا اینکه جواب مرقوم فرموده‌اید به حقیر نرسیده است. امر در میان این چهار قسم مشتبه است غیر معلوم و تلافی ممکن، و تدارک محصّل.

🔴 جعلت فداك! مختصر عرض این است که از جهت کم مرحمتی جنابعالی و آقا شیخ ابراهیم آقا خیلی بی اندازه دلتنگی دارم و سبب آن را هنوز نمی‌دانم مگر از این مخلص بعد از آن همه اخلاص چه تقصیر و تهاونی رفته بود که این قدر بی لطفی صادر آید؟ در هرصورت مستدعی الطافم و اگر خود جناب مستطاب حاجی شیخ ابراهیم آقا تشریف داشته باشند بعد از مراسم عرض سلام، بگویید که فلان بندهه دیرینه عالی می‌گوید:

ای که گفتی فرامشت نکنم
هرگز از بنده یاد می‌آید

لطف کن لطف که بیگانه شود حلقه به گوش

بالجملة خیلی خیلی التماس دعا دارم به خصوص در شب‌های جمعه و مظانّ استجابت، حقیر و والد حقیر و سایر اخوان و اقوام حقیر را فراموش نکنید بلکه به زودی ممکن شود که زیارت آستان ملائک پاسبان از هواطل عمر اختلاس شود.

و دو فقره کتاب یکی قاموس و یکی مصائب المعصومین حاضر است اگر به زودی جواب نوشتید زود زود می‌فرستم.
و عالی جناب آخوند ملّا علی خودمان حاضر الوقت بیشتر عرض اشتیاق و سلام دارد. همّتی نمائید بلکه ما را با خودتان در آن محفل همروی کنید اگر چه هم چشم نیستیم.
نمیدانم کی خواهد شد که شماها دست یکدیگر گرفته با صدق نیّت و خلوص عقیدت یک مرتبه وارد حرم محترم شوید و از جان و دل این بندگان را طلب نمائید؛ البته با این همه طول مجاورت و خدمت، شماها را مأیوس نمی‌کنند. قسمتِ بلند دارید آخر ما نزدیک است که جان بسپاریم. تا کی این همه بی لطفی؟!

آسمان سخت و زمین سخت است سخت
گر ترحّم می‌کنی وقت است وقت

زیاده از این نمی‌توانم اوقات شما را تلخ کنم سایر احوال و اوقات را خدا بهتر می‌داند که چه خبر است.
از ارجاع خدمات و اصدار رقیمه جات البته مضایقه نفرمائید.

الأحقر عليّ الطباطبائيّ المعروف بالقاضي

همشهریان عزیز دامغانی
سلام علیکم
در راستای تحقیقات پیرامون تاریخ دامغان، با عده ای از دوستان در حال تدوین کتابی با موضوع مکتب خانه ها در دامغان و روستاهای آن هستیم.
لذا از شما همشهریان عزیز استدعا داریم که اگر در خانواده و بستگان و آشنایان معلم و معلمه ای مکتب دار بوده و به تدریس قرآن و دیگر کتاب‌ها اشتغال داشته، آن را با اطلاعاتی که دارید، معرفی کرده تا نام او در تاریخ این کهن دیار مانا و ماندگار باشد.
دستان شما را به گرمی می فشاریم و پیشاپیش از لطف و بزرگواری شما کمال امتنان را داریم.
با تشکر
سید سعید شاه‌چراغی