دامغان نامه
آیت‌الله شیخ ابراهیم بهشتی دامغانی ماه مبارک رمضان/ روستای فرات دامغان
یادداشتهای کوتاه من(۱۳۹)
مجتهدی گمنام و ناشناخته
ماه مبارک امسال، به برکت فروکش نمودن مقداری از بیماری ناشی از ویروس منحوس کرونا، بعد از سالها مساجد شهر و روستا، جان دوباره گرفت و مجالس مذهبی برپا شد.
فضای مجازی هم که یکی از بزرگترین رسالت‌های آن اطلاع‌رسانی می‌باشد، ما را از اخبار این رویداد مذهبی با خبر می‌نماید. در اولین شب ماه مبارک، در صفحه اینستاگرام روستای فرات دامغان، تصویری از استاد بزرگوارم آیت الله شیخ ابراهیم بهشتی دامغانی به عنوان روحانی ماه رمضان فرات منتشر گردید. اگر چه ایشان متولد فرات و پرورش یافته حوزه علمیه دامغان است، اما در بین مردم این شهر و حتی دوستان هم صنفی خودمان، چهره ای گمنام و ناشناخته بوده و کمتر کسی هست که او را بشناسد. چهره ای علمی و با سواد و اندیشمند و مجتهدی متواضع و فروتن.
این کمترین توفیق آن را داشتم که در سالهای بسیار دور، در حوزه علمیه امام صادق علیه السلام دماوند، ادبیات عرب را در خدمت ایشان فرا گرفتم. در تابستان همان سالها به خاطر دارم وقتی که با دوستان طلبه و اساتید مدرسه توفیق دیدار با مرجع فقید مرحوم آیت الله العظمی میرزا هاشم آملی را پیدا می کردیم، یکی از جملاتی که ایشان تاکید داشتند این بود که قدر آقای بهشتی را بدانید، آقای بهشتی در آینده شناخته خواهد شد.
هرگاه که چهره استاد را در قم زیارت می کردم، چه در دورانی که نمایندگی طلاب دامغانی مقیم قم را برعهده داشت و چه آن زمان که به عنوان یک محقق، به فعالیت علمی اش می پرداخت، این جمله مرحوم میرزا هاشم آملی را به یاد می آورم که قدر آقای بهشتی را بدانید.
آیت الله بهشتی در جایگاه یک محقق برجسته صاحب آثار علمی فراوانی است که می توان به کتب ذیل اشاره نمود:
الذخرالفاخر فی تعارض النص و الظاهر
دفاع مشروع در اسلام
اخباری‌گری
و .....
که همه این آثار نشان از ذهن اجتهادی و تحقیق خستگی ناپذیر این استاد بزرگ دارد.
امید است که در این ایام که حضرت استاد، در سرزمین پدری اش حضور دارد، مردم منطقه قهاب فرصت استفاده بیشتری از معظم له را داشته باشند و حوزه دامغان هم، این فرصت را برای طلاب و اساتید مهیا سازد تا از تجربیات درس آموز این عالم فرزانه، بهره مند گردند.
خداوند توفیق قدرشناسی این استاد عزیز را به همه ما عنایت فرماید. بمنه و کرمه.
سوم اردیبهشت ۱۴۰۱
سید سعید شاهچراغی دامغانی
@damghannameh
مجتهدی گمنام و ناشناخته
ماه مبارک امسال، به برکت فروکش نمودن مقداری از بیماری ناشی از ویروس منحوس کرونا، بعد از سالها مساجد شهر و روستا، جان دوباره گرفت و مجالس مذهبی برپا شد.
فضای مجازی هم که یکی از بزرگترین رسالت‌های آن اطلاع‌رسانی می‌باشد، ما را از اخبار این رویداد مذهبی با خبر می‌نماید. در اولین شب ماه مبارک، در صفحه اینستاگرام روستای فرات دامغان، تصویری از استاد بزرگوارم آیت الله شیخ ابراهیم بهشتی دامغانی به عنوان روحانی ماه رمضان فرات منتشر گردید. اگر چه ایشان متولد فرات و پرورش یافته حوزه علمیه دامغان است، اما در بین مردم این شهر و حتی دوستان هم صنفی خودمان، چهره ای گمنام و ناشناخته بوده و کمتر کسی هست که او را بشناسد. چهره ای علمی و با سواد و اندیشمند و مجتهدی متواضع و فروتن.
این کمترین توفیق آن را داشتم که در سالهای بسیار دور، در حوزه علمیه امام صادق علیه السلام دماوند، ادبیات عرب را در خدمت ایشان فرا گرفتم. در تابستان همان سالها به خاطر دارم وقتی که با دوستان طلبه و اساتید مدرسه توفیق دیدار با مرجع فقید مرحوم آیت الله العظمی میرزا هاشم آملی را پیدا می کردیم، یکی از جملاتی که ایشان تاکید داشتند این بود که قدر آقای بهشتی را بدانید، آقای بهشتی در آینده شناخته خواهد شد.
هرگاه که چهره استاد را در قم زیارت می کردم، چه در دورانی که نمایندگی طلاب دامغانی مقیم قم را برعهده داشت و چه آن زمان که به عنوان یک محقق، به فعالیت علمی اش می پرداخت، این جمله مرحوم میرزا هاشم آملی را به یاد می آورم که قدر آقای بهشتی را بدانید.
آیت الله بهشتی در جایگاه یک محقق برجسته صاحب آثار علمی فراوانی است که می توان به کتب ذیل اشاره نمود:
الذخرالفاخر فی تعارض النص و الظاهر
دفاع مشروع در اسلام
اخباری‌گری
و .....
که همه این آثار نشان از ذهن اجتهادی و تحقیق خستگی ناپذیر این استاد بزرگ دارد.
امید است که در این ایام که حضرت استاد، در سرزمین پدری اش حضور دارد، مردم منطقه قهاب فرصت استفاده بیشتری از معظم له را داشته باشند و حوزه دامغان هم، این فرصت را برای طلاب و اساتید مهیا سازد تا از تجربیات درس آموز این عالم فرزانه، بهره مند گردند.
خداوند توفیق قدرشناسی این استاد عزیز را به همه ما عنایت فرماید. بمنه و کرمه.
سوم اردیبهشت ۱۴۰۱
سید سعید شاهچراغی دامغانی
@damghannameh
انالله و انا الیه راجعون
باکمال تأسف و تاثر فراوان رحلت سیدالعلما عالم عامل مرحوم مغفور شادروان حضرت آیت‌الله آقای حاج سید محمود ترابی (رحمت الله علیه) را بساحت مقدس حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنافداه و حضرات آیات عظام و مراجع عالیقدر و علما اعلام و حوزه های علمیه مخصوصا خاندان معظم آن بزرگوار و مردم شریف استان سمنان وهمشهری های متدین و بزرگوار دامغان تسليت و تعزیت عرض مینمایم. علو درجات و غفران و رحمت الهی برای آن بزرگوار و صبر و اجر جزیل برای بازماندگان و ارادتمندان آن مرحوم درکنار مضجع شریف رضوی (علیه السلام) از خداوند متعال و حضرات معصومين (صلوات الله علیهم اجمعین)خواستارم مشهد مقدس
حسینعلی مهدوی دامغانی
فرزند مرحوم حضرت آیت‌الله العظمی حاج شیخ محمد کاظم دامغانی (قدس سره)
باکمال تأسف و تاثر فراوان رحلت سیدالعلما عالم عامل مرحوم مغفور شادروان حضرت آیت‌الله آقای حاج سید محمود ترابی (رحمت الله علیه) را بساحت مقدس حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنافداه و حضرات آیات عظام و مراجع عالیقدر و علما اعلام و حوزه های علمیه مخصوصا خاندان معظم آن بزرگوار و مردم شریف استان سمنان وهمشهری های متدین و بزرگوار دامغان تسليت و تعزیت عرض مینمایم. علو درجات و غفران و رحمت الهی برای آن بزرگوار و صبر و اجر جزیل برای بازماندگان و ارادتمندان آن مرحوم درکنار مضجع شریف رضوی (علیه السلام) از خداوند متعال و حضرات معصومين (صلوات الله علیهم اجمعین)خواستارم مشهد مقدس
حسینعلی مهدوی دامغانی
فرزند مرحوم حضرت آیت‌الله العظمی حاج شیخ محمد کاظم دامغانی (قدس سره)
هدیه به روح پاک حضرت آیت الله سید محمود ترابی اعلی الله مقامه الشریف
شعری از دکتر سید مسیح شاهچراغی
سحر آمد، مسافر بود آقا
پرستوی مهاجر بود آقا
برای پر کشیدن از شب قدر
به روی بام حاضر بود آقا
نگاهم مثل او را دید کمتر
یکی از آن نوادر بود آقا
لطافت در نگاهش موج می زد
زلال و پاک و طاهر بود آقا
سحرها رهسپار غیب می شد
مُقیمِ آن مناظر بود آقا
دلش از غصه های خلق خون بود
اگر آشفته خاطر بود آقا
پناه هر دل بی تاب می شد
پناهش حقّ قادر بود آقا
اجابت بخشِ اَحیوا اَمرَنا شد
به فکر این شعائر بود آقا
همیشه قال صادق مونسش شد
انیسش قال باقر بود آقا
به استقبالش آمد حضرت عشق
شب جمعه که زائر بود آقا
حبیبِ تشنه لب را تشنه لب دید
حبیب بن مظاهر بود آقا
بمیرم دُرّ نابی رفت از دست
بمیرم که جواهر بود آقا
ببخشا مهربانا از سر مهر
زبانی را که قاصر بود آقا
شعری از دکتر سید مسیح شاهچراغی
سحر آمد، مسافر بود آقا
پرستوی مهاجر بود آقا
برای پر کشیدن از شب قدر
به روی بام حاضر بود آقا
نگاهم مثل او را دید کمتر
یکی از آن نوادر بود آقا
لطافت در نگاهش موج می زد
زلال و پاک و طاهر بود آقا
سحرها رهسپار غیب می شد
مُقیمِ آن مناظر بود آقا
دلش از غصه های خلق خون بود
اگر آشفته خاطر بود آقا
پناه هر دل بی تاب می شد
پناهش حقّ قادر بود آقا
اجابت بخشِ اَحیوا اَمرَنا شد
به فکر این شعائر بود آقا
همیشه قال صادق مونسش شد
انیسش قال باقر بود آقا
به استقبالش آمد حضرت عشق
شب جمعه که زائر بود آقا
حبیبِ تشنه لب را تشنه لب دید
حبیب بن مظاهر بود آقا
بمیرم دُرّ نابی رفت از دست
بمیرم که جواهر بود آقا
ببخشا مهربانا از سر مهر
زبانی را که قاصر بود آقا
اگر از جنس مردم باشی ...🌹
🔹 اگر از جنس مردم باشی، همه ی مردم برای آخرین بدرقه ات، به خیابان می آیند ؛ زن و مرد ، پیر و جوان ، تشنه و گرسنه، خمیده و عصازنان...
🔹اگر از جنس مردم باشی، مقدر می شود که در ماه میهمانی خدا ، به سوی خدایت بروی...
🔹 اگر از جنس مردم باشی ، از میان همه روزهای هفته، شب جمعه به خاک سپرده می شوی و شب اول قبرت می شود شب قدر ؛ شب نزول فرشتگان و بهتر از هزار شب...
🔹اگر از جنس مردم باشی ، مثل همان مردم، فرزندت را برای امنیت و دین ات تقدیم پروردگارت می کنی و طعم جنگ را با گوشت و خون ات میچشی و کمرت خم میشود و چین ها بر صورتت می افتد ... و فرزند شهیدت امشب خندان و شادمان به استقبالت خواهد آمد .
🔹 اگر از جنس مردم باشی، تشییع جنازه ات به شکوه روز عاشورا ماننده میشود و تابوتت نخل کوچکی که مردم هروله کنان دنبالش می دوند تا گوشه اش را بگیرند
و حرفهایشان یکصدا :حسین ...یا حسین(ع)
🔹 اگر از جنس مردم باشی، تا آخرین روزهای زندگی ، در اوج شکستگی و خستگی ، پای تلفن های بی ریایشان می نشینی تا درخواست های استخاره شان را پاسخگو باشی ...
🔹 اگر از جنس مردم باشی ، امام جماعت نمازهایشان خواهی بود؛ هر صبح ، هر ظهر ، هر شب
و قامت میبندی تا وقتی که قامتت توان ایستادن دارد ...
🔹 اگر از جنس مردم باشی؛ برای تلطیف هوای گرم روز تشییع جنازه ات ، از آسمانی آفتابی! باران خواهد بارید و ابرها سایبانی می شوند بر سر انبوه مردم روزه داری که زیر افتاب گرم صف کشیده اند تا بر پیکرت نماز بخوانند و خوبی ات را نزد پروردگار شهادت دهند.
🔹 اگر از جنس مردم باشی و بی شمار جوانان هایشان را با خطبه عقدت روانه خانه بخت کنی ، برای صدها عزیز و شهیدشان نماز میت بخوانی، اسلحه به دست در سنگر نماز جمعه رنج ها و دردها و صلاح کار شان را فریاد بزنی ، مالشان را پاک کنی تا مدیون از دنیا نروند ، آن مردم نیز تا آخر تو را ترک نمی کنند ،جز به اذن پروردگارت و بانگ رحیل موکل مرگ
🔹 اگر از جنس مردم باشی، شبی که روحت به آسمان پر می کشد هوا پر از عطر یاس های تازه شکفته می شود، و بغض و گریه اهل بیتت با آه و افسوس مردم هواخواهت درهم می آمیزد و تمامی یک شهر به عزای عمومی می نشیند.
🔹 و دست آخر ، اگر حضرت آیت الله سید محمود ترابی شهری باشی، پدر معنوی آن شهری. تو از جنس مردم هستی ...
یادت و نامت همواره در قلب مردم هواخواهت جاویدان خواهد ماند .
🔹 بدرود ای مرد مردمی و ای مرد خدا.
مریم مقبلی / شب ۲۷ ماه مبارک رمضان / ۸ اردی بهشت ۱۴۰۱
🔹 اگر از جنس مردم باشی، همه ی مردم برای آخرین بدرقه ات، به خیابان می آیند ؛ زن و مرد ، پیر و جوان ، تشنه و گرسنه، خمیده و عصازنان...
🔹اگر از جنس مردم باشی، مقدر می شود که در ماه میهمانی خدا ، به سوی خدایت بروی...
🔹 اگر از جنس مردم باشی ، از میان همه روزهای هفته، شب جمعه به خاک سپرده می شوی و شب اول قبرت می شود شب قدر ؛ شب نزول فرشتگان و بهتر از هزار شب...
🔹اگر از جنس مردم باشی ، مثل همان مردم، فرزندت را برای امنیت و دین ات تقدیم پروردگارت می کنی و طعم جنگ را با گوشت و خون ات میچشی و کمرت خم میشود و چین ها بر صورتت می افتد ... و فرزند شهیدت امشب خندان و شادمان به استقبالت خواهد آمد .
🔹 اگر از جنس مردم باشی، تشییع جنازه ات به شکوه روز عاشورا ماننده میشود و تابوتت نخل کوچکی که مردم هروله کنان دنبالش می دوند تا گوشه اش را بگیرند
و حرفهایشان یکصدا :حسین ...یا حسین(ع)
🔹 اگر از جنس مردم باشی، تا آخرین روزهای زندگی ، در اوج شکستگی و خستگی ، پای تلفن های بی ریایشان می نشینی تا درخواست های استخاره شان را پاسخگو باشی ...
🔹 اگر از جنس مردم باشی ، امام جماعت نمازهایشان خواهی بود؛ هر صبح ، هر ظهر ، هر شب
و قامت میبندی تا وقتی که قامتت توان ایستادن دارد ...
🔹 اگر از جنس مردم باشی؛ برای تلطیف هوای گرم روز تشییع جنازه ات ، از آسمانی آفتابی! باران خواهد بارید و ابرها سایبانی می شوند بر سر انبوه مردم روزه داری که زیر افتاب گرم صف کشیده اند تا بر پیکرت نماز بخوانند و خوبی ات را نزد پروردگار شهادت دهند.
🔹 اگر از جنس مردم باشی و بی شمار جوانان هایشان را با خطبه عقدت روانه خانه بخت کنی ، برای صدها عزیز و شهیدشان نماز میت بخوانی، اسلحه به دست در سنگر نماز جمعه رنج ها و دردها و صلاح کار شان را فریاد بزنی ، مالشان را پاک کنی تا مدیون از دنیا نروند ، آن مردم نیز تا آخر تو را ترک نمی کنند ،جز به اذن پروردگارت و بانگ رحیل موکل مرگ
🔹 اگر از جنس مردم باشی، شبی که روحت به آسمان پر می کشد هوا پر از عطر یاس های تازه شکفته می شود، و بغض و گریه اهل بیتت با آه و افسوس مردم هواخواهت درهم می آمیزد و تمامی یک شهر به عزای عمومی می نشیند.
🔹 و دست آخر ، اگر حضرت آیت الله سید محمود ترابی شهری باشی، پدر معنوی آن شهری. تو از جنس مردم هستی ...
یادت و نامت همواره در قلب مردم هواخواهت جاویدان خواهد ماند .
🔹 بدرود ای مرد مردمی و ای مرد خدا.
مریم مقبلی / شب ۲۷ ماه مبارک رمضان / ۸ اردی بهشت ۱۴۰۱
باسمه تعالی
جناب حجةالاسلام و المسلمین حاج سیدمهدی ترابی “دامت افاضاته”
«رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ»
با کمال تاسف و تاثر خبر رحلت عالم عامل و خدوم آیت الله حاج سید محمود ترابی طاب ثراه را دریافت کردم.
وی از شخصیت‌های ممتاز و خدمتگزار به مکتب تشیع و مردم شریف دامغان بود که عمر پر برکت خویش را در راه ترویج دین و تعلیم و تربیت صرف نمود و همواره گره‌گشا و ملجا معنوی مومنین آن دیار بود.
ضایعه فقدان ایشان را به عموم ارادتمندان و منسوبین به بیت اصیل و معظم ترابی تسلیت عرض نموده، حشر با اولیاء طاهرین و رحمت و مغفرت واسعه الهی را برای ایشان از حضرت حی سبحان -جلت عظمته- مسالت دارم.
و لاحول و لاقوة الا باالله العلی العظیم
علی مهدوی دامغانی
۲۶ رمضان المبارک ۱۴۴۳
جناب حجةالاسلام و المسلمین حاج سیدمهدی ترابی “دامت افاضاته”
«رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ»
با کمال تاسف و تاثر خبر رحلت عالم عامل و خدوم آیت الله حاج سید محمود ترابی طاب ثراه را دریافت کردم.
وی از شخصیت‌های ممتاز و خدمتگزار به مکتب تشیع و مردم شریف دامغان بود که عمر پر برکت خویش را در راه ترویج دین و تعلیم و تربیت صرف نمود و همواره گره‌گشا و ملجا معنوی مومنین آن دیار بود.
ضایعه فقدان ایشان را به عموم ارادتمندان و منسوبین به بیت اصیل و معظم ترابی تسلیت عرض نموده، حشر با اولیاء طاهرین و رحمت و مغفرت واسعه الهی را برای ایشان از حضرت حی سبحان -جلت عظمته- مسالت دارم.
و لاحول و لاقوة الا باالله العلی العظیم
علی مهدوی دامغانی
۲۶ رمضان المبارک ۱۴۴۳
*پیام تسلیت آیت الله نعیم آبادی در پی ارتحال آیت الله سید محمود ترابی*
بسم الله الرحمن الرحیم
قال تعالی:
«يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ»
ارتحال عالم ربانی، صديق قديم، ابوالشهید، حضرت آیت‌الله سید محمود ترابی (رضوان‌الله‌علیه) موجب تأثر و تألم فراوان گردید.
او سالیان طولانی در دارالمؤمنین دامغان، با تلاش بی‌وقفه و خالصانهٔ خود، از یک سو به خدمات اجتماعی فراوان و رسیدگی و تلاش در جهت حل عویصه‌ها و مشکلات مردم گرامی آن دیار کمر همت بست و از سوی دیگر، طالبان معارف اهل‌البیت (علیهم‌السلام) را از فیض دانش خود بهره‌مند ساخت و در حوزه پربرکت آن دیار، شاگردان زیادی تحت تعلیم و تربیت او پرورش یافتند که اکنون در نقاط مختلف کشور به نشر معارف ائمه اهل‌البیت (علیهم‌السلام) موفق و مفتخرند.
زیّ روحانی و معنوی و حفظ انس و ارتباط با طبقات و اصناف مختلف مردم در روندی ثابت و درازمدت، برای او جایگاه باثباتی در دل‌های مؤمنان به وجود آورد و به همین سبب خبر ارتحال آن فقید بزرگوار، قلب‌های زیادی را مبتلا به حزن و اندوه نمود.
اینجانب این ضایعه و فقدان را به خانواده و فرزندان گرامی ایشان و مردم شریف دامغان و عموم دوستداران آن عالم ربانی تسلیت و تعزیت گفته، برای آن عالم فقید و صدیق قدیم، روح و غفران و رضوان الهی را در این واپسین روزهای شهر الله الکریم، از خداوند کریم تبارک و تعالی مسألت مینمایم.
قال تعالی: «انا لا نضیع اجر من أحسن عملاً».
غلامعلی نعیم‌آبادی
۱۴۰۰/۲/۸
بسم الله الرحمن الرحیم
قال تعالی:
«يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ»
ارتحال عالم ربانی، صديق قديم، ابوالشهید، حضرت آیت‌الله سید محمود ترابی (رضوان‌الله‌علیه) موجب تأثر و تألم فراوان گردید.
او سالیان طولانی در دارالمؤمنین دامغان، با تلاش بی‌وقفه و خالصانهٔ خود، از یک سو به خدمات اجتماعی فراوان و رسیدگی و تلاش در جهت حل عویصه‌ها و مشکلات مردم گرامی آن دیار کمر همت بست و از سوی دیگر، طالبان معارف اهل‌البیت (علیهم‌السلام) را از فیض دانش خود بهره‌مند ساخت و در حوزه پربرکت آن دیار، شاگردان زیادی تحت تعلیم و تربیت او پرورش یافتند که اکنون در نقاط مختلف کشور به نشر معارف ائمه اهل‌البیت (علیهم‌السلام) موفق و مفتخرند.
زیّ روحانی و معنوی و حفظ انس و ارتباط با طبقات و اصناف مختلف مردم در روندی ثابت و درازمدت، برای او جایگاه باثباتی در دل‌های مؤمنان به وجود آورد و به همین سبب خبر ارتحال آن فقید بزرگوار، قلب‌های زیادی را مبتلا به حزن و اندوه نمود.
اینجانب این ضایعه و فقدان را به خانواده و فرزندان گرامی ایشان و مردم شریف دامغان و عموم دوستداران آن عالم ربانی تسلیت و تعزیت گفته، برای آن عالم فقید و صدیق قدیم، روح و غفران و رضوان الهی را در این واپسین روزهای شهر الله الکریم، از خداوند کریم تبارک و تعالی مسألت مینمایم.
قال تعالی: «انا لا نضیع اجر من أحسن عملاً».
غلامعلی نعیم‌آبادی
۱۴۰۰/۲/۸
انا لله و انا الیه راجعون
فاضل ارجمند و گرامی، برادر بزرگوارم حضرت حجت الاسلام حاج شیخ احمد عباسیان
درگذشت پدر مهربان و نیکوکار و خیر اندیش. محب حضرت زهرا سلام الله علیها و خاندان رسالت، مرحوم حاج غلامحسین عباسیان را به محضر حضرتعالی و دیگر بستگان محترم به ویژه برادران داغدار تسلیت عرض می نمایم.
از خداوند رحمان برای همه اهل عزا در ماه میهمانی خدا، صبر و اجر و برای تازه گذشته غفران الهی را آرزومندم.
سید سعید شاهچراغی دامغانی
نهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۱
@damghannameh
فاضل ارجمند و گرامی، برادر بزرگوارم حضرت حجت الاسلام حاج شیخ احمد عباسیان
درگذشت پدر مهربان و نیکوکار و خیر اندیش. محب حضرت زهرا سلام الله علیها و خاندان رسالت، مرحوم حاج غلامحسین عباسیان را به محضر حضرتعالی و دیگر بستگان محترم به ویژه برادران داغدار تسلیت عرض می نمایم.
از خداوند رحمان برای همه اهل عزا در ماه میهمانی خدا، صبر و اجر و برای تازه گذشته غفران الهی را آرزومندم.
سید سعید شاهچراغی دامغانی
نهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۱
@damghannameh
دامغان نامه
Photo
یادداشتهای کوتاه من (۱۴۰)
در سوگ و فراق "آقای شهر"
از شمار چشم یک تن کم
وزشمار خرد هزاران بیش
با آنکه چند روزی از ارتحال آقایمان و پیشوای بزرگ شهرمان گذشته است، هنوز دست و دلم به نوشتن نمی رود. هنوز در شوک این خبر ناگوار هستم، هنوز این مصیبت سنگین را به باور ننشستم. تکرار غم از دست دادن پدر.
نوشتن از آقا، در زمان حیات ایشان هم سخت بود، نوشتن از بزرگانی چون ایشان که خود بزرگ بودند و بزرگ زاده و از تبار بزرگی، ملاحظاتی می خواست.
سالهای بعد از پیروزی انقلاب و دوران بعد از رحلت امام که آیت الله نعیم آبادی با حکم مقام معظم رهبری، امامت و نمایندگی استان هرمزگان را عهده دار شد، زعامت معنوی و دینی شهر دامغان یه دست سه تن از عالمان این دیار بود که به تعبیر طلاب و فضلای آن دوره مشهور به "علمای ثلاث" بودند با ویژگی های مشترکی چون اهتمام به امورات مذهبی مردم یا همان مردم داری، اهتمام به حوزه و تربیت طلاب و سلوک شخصی درس آموز.
آیت‌الله سید محمود ترابی و حجج اسلام حاج سید مسیح شاهچراغی و حاج شیخ محمد ترابی. دو نفر از این سه بزرگوار در جوار حق آرام گرفته اند و برای استاد دانشمند و فرهیخته حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد ترابی آرزوی سلامتی و شفای کامل داریم.
در این بین سهم آیت الله حاج سید محود ترابی به عنوان امام جمعه، از دیگران در تربیت دینی و ارتباطات مردمی یقینا بیشتر بود. شریک غم ها و شادی های مردم در طول سالهای متمادی بود و این را می شد در ترکیب خیل عظیم تشییع جنازه آقا دید، از هر قشری و صنفی و هر نوع سلیقه فکری و سیاسی در مشایعت جنازه شرکت داشتند.
چون نه قصد نوشتن دارم و نه حالی که از ایشان بنویسم ، تیتر وار به زوایایی از زندگی ایشان اشاره می کنم که هر که خواهد از آقا بنویسد، هر کدام مقاله ای خواهد شد.
در نگارش زندگی و سلوک فردی و اجتماعی مرحوم آقا سید محمود ترابی، باید به چنین کلید واژه هایی پرداخت:
*زهد و زندگی زاهدانه و در کمال ساده زیستی.
*اهتمام به تحصیل در حوزه قم از روی فهم و تحقیق و تدقیق.
*اهتمام به تربیت طلاب.
*اهتمام به حفظ و اعتلای دیانت مردم.
* احتیاطات فراوان در همه زمینه ها که ناشی از خدا ترسی و باور به معاد می باشد.
*اقامه عزای سیدالشهدا در دهه اول محرم و حمایت از اقامه شعائر دینی در شهر مانند تشییع جنازه نمادین حضرت زهرا سلام الله علیها.
*مردمی بودن به معنای واقعی که لحظه ای خود را از مردم جدا ندانستن.
*سلوک معنوی از ایام جوانی تا آخرین لحظه عمر شریف از اهتمام به نوافل و شب زنده داری و قرائت قرآن و ادعیه با آداب آن و تشرفاتی که به محضر امام معصوم علیه السلام داشته است.
*مجاهدت‌های قبل و بعد انقلاب و تقدیم فرزند شهیدش در راه آرمان‌های انقلاب.
*ثابت قدم ماندن در مسیری که امام و رهبری ترسیم نمودند و دفاع از اصل ولایت فقیه.
* و..... .
اینها فقط گوشه ای از یک زندگی پربار و مفید و مورد رضایت امام زمان علیه السلام، از یک شخصیتی چون مرحوم ترابی می باشد.
هنوز هم عمق این مصیبت و خلا وجودی ایشان برای ما محسوس نیست، یقینا هر چه بگذرد بیشتر می فهمیم که چه گوهری را از دست داده ایم، بعدا می فهمیم که به واسطه این گوهر ارزشمند، چه بلایایی از این دیار برداشته شده بود.
خدایا؛ اینک این عزیز دل ما، این پدر نورانی ما در جوار قرب الهی مأوا گرفته است، همانگونه که در حیات این بزرگ مشمول الطاف و ادعیه اش بودیم، در مماتش هم ما را از دعاهای خیرش محروم نفرما.
یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۱
سید سعید شاهچراغی دامغانی
در سوگ و فراق "آقای شهر"
از شمار چشم یک تن کم
وزشمار خرد هزاران بیش
با آنکه چند روزی از ارتحال آقایمان و پیشوای بزرگ شهرمان گذشته است، هنوز دست و دلم به نوشتن نمی رود. هنوز در شوک این خبر ناگوار هستم، هنوز این مصیبت سنگین را به باور ننشستم. تکرار غم از دست دادن پدر.
نوشتن از آقا، در زمان حیات ایشان هم سخت بود، نوشتن از بزرگانی چون ایشان که خود بزرگ بودند و بزرگ زاده و از تبار بزرگی، ملاحظاتی می خواست.
سالهای بعد از پیروزی انقلاب و دوران بعد از رحلت امام که آیت الله نعیم آبادی با حکم مقام معظم رهبری، امامت و نمایندگی استان هرمزگان را عهده دار شد، زعامت معنوی و دینی شهر دامغان یه دست سه تن از عالمان این دیار بود که به تعبیر طلاب و فضلای آن دوره مشهور به "علمای ثلاث" بودند با ویژگی های مشترکی چون اهتمام به امورات مذهبی مردم یا همان مردم داری، اهتمام به حوزه و تربیت طلاب و سلوک شخصی درس آموز.
آیت‌الله سید محمود ترابی و حجج اسلام حاج سید مسیح شاهچراغی و حاج شیخ محمد ترابی. دو نفر از این سه بزرگوار در جوار حق آرام گرفته اند و برای استاد دانشمند و فرهیخته حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد ترابی آرزوی سلامتی و شفای کامل داریم.
در این بین سهم آیت الله حاج سید محود ترابی به عنوان امام جمعه، از دیگران در تربیت دینی و ارتباطات مردمی یقینا بیشتر بود. شریک غم ها و شادی های مردم در طول سالهای متمادی بود و این را می شد در ترکیب خیل عظیم تشییع جنازه آقا دید، از هر قشری و صنفی و هر نوع سلیقه فکری و سیاسی در مشایعت جنازه شرکت داشتند.
چون نه قصد نوشتن دارم و نه حالی که از ایشان بنویسم ، تیتر وار به زوایایی از زندگی ایشان اشاره می کنم که هر که خواهد از آقا بنویسد، هر کدام مقاله ای خواهد شد.
در نگارش زندگی و سلوک فردی و اجتماعی مرحوم آقا سید محمود ترابی، باید به چنین کلید واژه هایی پرداخت:
*زهد و زندگی زاهدانه و در کمال ساده زیستی.
*اهتمام به تحصیل در حوزه قم از روی فهم و تحقیق و تدقیق.
*اهتمام به تربیت طلاب.
*اهتمام به حفظ و اعتلای دیانت مردم.
* احتیاطات فراوان در همه زمینه ها که ناشی از خدا ترسی و باور به معاد می باشد.
*اقامه عزای سیدالشهدا در دهه اول محرم و حمایت از اقامه شعائر دینی در شهر مانند تشییع جنازه نمادین حضرت زهرا سلام الله علیها.
*مردمی بودن به معنای واقعی که لحظه ای خود را از مردم جدا ندانستن.
*سلوک معنوی از ایام جوانی تا آخرین لحظه عمر شریف از اهتمام به نوافل و شب زنده داری و قرائت قرآن و ادعیه با آداب آن و تشرفاتی که به محضر امام معصوم علیه السلام داشته است.
*مجاهدت‌های قبل و بعد انقلاب و تقدیم فرزند شهیدش در راه آرمان‌های انقلاب.
*ثابت قدم ماندن در مسیری که امام و رهبری ترسیم نمودند و دفاع از اصل ولایت فقیه.
* و..... .
اینها فقط گوشه ای از یک زندگی پربار و مفید و مورد رضایت امام زمان علیه السلام، از یک شخصیتی چون مرحوم ترابی می باشد.
هنوز هم عمق این مصیبت و خلا وجودی ایشان برای ما محسوس نیست، یقینا هر چه بگذرد بیشتر می فهمیم که چه گوهری را از دست داده ایم، بعدا می فهمیم که به واسطه این گوهر ارزشمند، چه بلایایی از این دیار برداشته شده بود.
خدایا؛ اینک این عزیز دل ما، این پدر نورانی ما در جوار قرب الهی مأوا گرفته است، همانگونه که در حیات این بزرگ مشمول الطاف و ادعیه اش بودیم، در مماتش هم ما را از دعاهای خیرش محروم نفرما.
یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۱
سید سعید شاهچراغی دامغانی
یاد داشتی کوتاه برای《عالم عاملی》 که در میان ما نیست
به قلم: استاد برجسته حوزه علمیه قم و نخبه تبلغی، حجت الاسلام والمسلمین سید محمد تقی قادری
در آستانه هفتمین روز از فقدان عالم عامل حضرت آیه الله حاج سید محمود ترابی (رضوان الله تعالی علیه) هستیم، دریغم آمد جهت تجلیل تکریم و ارج نهادن به مقام شایسته این عالم فقید یا دداشتی را تقدیم محضر نکنم.
۱. جمع بین وجه اللهی و وجه الخلقی
انچه که موجب ماندگاری نام اجداد طاهرینش شده است که سوره انسان به ویژه آیه ۸ از این سوره "وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا" درتوصیفشان نازل شود، جمع بین 《وجه اللهی》 و《وجه الخلقی》 بوده است، کارنامه زندگی این عالم خدوم گواه روشنی بر همین معنا است که با تاسی از همین سیره اهل بیت (علیهم السلام) زندگیش را وقف در دستگیری از محرومین نموده و تا توان داشت برای خود 《باقیات الصالحات》 ساخت.
۲. مرتبه بدون تعیّن
برخلاف بسیاری که امروزه محو درتعینات اند وخود را در قاب تعینات جستجو می کنند ودیوار بلندی بین خود ومردم می کشند این عالم پارسا 《خاکی، مردمی》 بود و همین موجب شده بود مورد اعتماد همه طبقات مردم قرار بگیرد، و یک بار به بنده که دعوت برای سخنرانی شهر دامغان شده بودم فرمود اگر زمین مناسبی برای ساخت مدرسه علمیه در قم پیدا کنید مشکلی از نظر هزینه وجود ندارد و بحمد الله توانست با تلاش خلف صالحش حجه الاسلام والمسلمین حاج اقای ترابی در بهترین جای قم مدرسه ای را تاسیس نماید که طلاب حافظ قرآن در آن ادامه تحصیل دهند و این نشان می داد که از پشتوانه کاملا مردمی برخوردار است که می تواند چنین تصمیم بزرگی را بگیرد.
۳. تکیه گاه همه جریان ها
هرچند ازنظر مرام سیاسی درطیف اصول گرایان تعریف می شد و سخت دل بسته به نظام اسلامی و حضرت امام خمینی (رضوان الله علیه) و رهبر معظم انقلاب حضرت آیه الله خامنه ای (مدظله‌العالی) بود ولی این موجب نمی شد که گرایشات دیگر را طرد کند، بلکه به معنای واقعی کلمه《عالم وآقای》شهر بود و قدرت جذب حداکثری را داشت و در یک کلمه کانون توجه همگان بود، و همین موجب شده بود همه جریانات فکری با دید احترام به وی نگاه کنند و معظم له را آقای شهر خود بدانند.
۴. رفیق همه نه رقیب
ائمه جمعه ای که قبل از معظم‌له و بعد ازمعظم له آمدند و رفتند هرگز وی را رقیب خود ندیدند، چرا که مرحوم ترابی آنچنان از وارستگی برخوردار بود خود را اسیر این امور دنیوی نمی کرد همین موجب شده بود که ائمه جمعه وی بزرگ شهر و ملجاء عامه مردم و رفیق خود بدانند نه رقیب این همان چیزی است که جامعه امروز سخت محتاج به آن است، کاش همه عالمان چنین سلوکی را می داشتند.
۵. اهل محبت تا اهل مودت
شاکله خانوادگی عالم پارسا آیه الله حاج سید محمود ترابی با محبت و مودت اهل بیت (علیهم السلام) عجین شده است، بگونه ای که همه وجودشان عرض ارادت به آنان به ویژه ساحت مقدس حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) بوده است و مردم ولایت مدار دامغان این خانواده را با همین شناسنامه می شناختند و با همین کد با انان نسل اندر نسل ارتباط داشتند، برگزاری سوگواری درمنزل یا حسنیه ودعوت سخنرانان به نام، جهت برگزاری مراسم عزاداری اهل بیت (علیهم السلام) به ویژه سید و سالار شهیدان امام حسین (علیه السلام) و صدیقه شهیده حضرت زهرا (سلام الله علیها) از سیره ماندگار معظم له بوده است، طبیعی است پاداش عمل صالح خود را اینگونه ببیند که پس از انجام مراسم لیالی قدر توفیق رفیقش شود و در اوج معنویت و خلوص به لقاء الهی به پیوندد و به اجداد طاهر ینش ائمه هدای (علیهم السلام) محشور شود.
حشره الله مع ائمه المعصومین علیهم السلام
۱۴۰۱/۲/۱۱
به قلم: استاد برجسته حوزه علمیه قم و نخبه تبلغی، حجت الاسلام والمسلمین سید محمد تقی قادری
در آستانه هفتمین روز از فقدان عالم عامل حضرت آیه الله حاج سید محمود ترابی (رضوان الله تعالی علیه) هستیم، دریغم آمد جهت تجلیل تکریم و ارج نهادن به مقام شایسته این عالم فقید یا دداشتی را تقدیم محضر نکنم.
۱. جمع بین وجه اللهی و وجه الخلقی
انچه که موجب ماندگاری نام اجداد طاهرینش شده است که سوره انسان به ویژه آیه ۸ از این سوره "وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا" درتوصیفشان نازل شود، جمع بین 《وجه اللهی》 و《وجه الخلقی》 بوده است، کارنامه زندگی این عالم خدوم گواه روشنی بر همین معنا است که با تاسی از همین سیره اهل بیت (علیهم السلام) زندگیش را وقف در دستگیری از محرومین نموده و تا توان داشت برای خود 《باقیات الصالحات》 ساخت.
۲. مرتبه بدون تعیّن
برخلاف بسیاری که امروزه محو درتعینات اند وخود را در قاب تعینات جستجو می کنند ودیوار بلندی بین خود ومردم می کشند این عالم پارسا 《خاکی، مردمی》 بود و همین موجب شده بود مورد اعتماد همه طبقات مردم قرار بگیرد، و یک بار به بنده که دعوت برای سخنرانی شهر دامغان شده بودم فرمود اگر زمین مناسبی برای ساخت مدرسه علمیه در قم پیدا کنید مشکلی از نظر هزینه وجود ندارد و بحمد الله توانست با تلاش خلف صالحش حجه الاسلام والمسلمین حاج اقای ترابی در بهترین جای قم مدرسه ای را تاسیس نماید که طلاب حافظ قرآن در آن ادامه تحصیل دهند و این نشان می داد که از پشتوانه کاملا مردمی برخوردار است که می تواند چنین تصمیم بزرگی را بگیرد.
۳. تکیه گاه همه جریان ها
هرچند ازنظر مرام سیاسی درطیف اصول گرایان تعریف می شد و سخت دل بسته به نظام اسلامی و حضرت امام خمینی (رضوان الله علیه) و رهبر معظم انقلاب حضرت آیه الله خامنه ای (مدظله‌العالی) بود ولی این موجب نمی شد که گرایشات دیگر را طرد کند، بلکه به معنای واقعی کلمه《عالم وآقای》شهر بود و قدرت جذب حداکثری را داشت و در یک کلمه کانون توجه همگان بود، و همین موجب شده بود همه جریانات فکری با دید احترام به وی نگاه کنند و معظم له را آقای شهر خود بدانند.
۴. رفیق همه نه رقیب
ائمه جمعه ای که قبل از معظم‌له و بعد ازمعظم له آمدند و رفتند هرگز وی را رقیب خود ندیدند، چرا که مرحوم ترابی آنچنان از وارستگی برخوردار بود خود را اسیر این امور دنیوی نمی کرد همین موجب شده بود که ائمه جمعه وی بزرگ شهر و ملجاء عامه مردم و رفیق خود بدانند نه رقیب این همان چیزی است که جامعه امروز سخت محتاج به آن است، کاش همه عالمان چنین سلوکی را می داشتند.
۵. اهل محبت تا اهل مودت
شاکله خانوادگی عالم پارسا آیه الله حاج سید محمود ترابی با محبت و مودت اهل بیت (علیهم السلام) عجین شده است، بگونه ای که همه وجودشان عرض ارادت به آنان به ویژه ساحت مقدس حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) بوده است و مردم ولایت مدار دامغان این خانواده را با همین شناسنامه می شناختند و با همین کد با انان نسل اندر نسل ارتباط داشتند، برگزاری سوگواری درمنزل یا حسنیه ودعوت سخنرانان به نام، جهت برگزاری مراسم عزاداری اهل بیت (علیهم السلام) به ویژه سید و سالار شهیدان امام حسین (علیه السلام) و صدیقه شهیده حضرت زهرا (سلام الله علیها) از سیره ماندگار معظم له بوده است، طبیعی است پاداش عمل صالح خود را اینگونه ببیند که پس از انجام مراسم لیالی قدر توفیق رفیقش شود و در اوج معنویت و خلوص به لقاء الهی به پیوندد و به اجداد طاهر ینش ائمه هدای (علیهم السلام) محشور شود.
حشره الله مع ائمه المعصومین علیهم السلام
۱۴۰۱/۲/۱۱
(۲۸۸)
نگاهی اجمالی به زندگی نامه شهید سرافراز دیار شقایق پرور دامغان ، شهید حسین شعبانی
با تشکر از کانال راویان عشق.
#شعبانی
@damghannameh
نگاهی اجمالی به زندگی نامه شهید سرافراز دیار شقایق پرور دامغان ، شهید حسین شعبانی
با تشکر از کانال راویان عشق.
#شعبانی
@damghannameh