چمچمالی ها 🌹

یک روز چشم باز می‌کنی و می‌بینی… دیر شده.

دیگر صبح که بیدار می‌شوی، کسی برایت چای نریخته.
کسی نمی‌پرسد: "خوابت برد؟ دیشب خوب خوابیدی؟"
دیگر کسی پشت پنجره منتظر آمدنت نیست…
دیگر خانه‌ای نیست که با بوی قرمه‌سبزی مادر پر شود.

پدر سال‌هاست که رفته.
مادر هم…
دیگر صدایشان را نمی‌شنوی.
دیگر نیستند که برایت دعا کنند.
حالا فقط قاب عکس‌هایشان را داری… قاب‌هایی که هر شب به آن‌ها زل می‌زنی و زیر لب می‌گویی:
"چقدر زود رفتید…"

خانه‌ی پدری را فروختند.
آن حیاطی که در آن می‌دویدی، حالا برای همیشه بسته شده.
آن درختی که کودکی‌ات را به آن تکیه می‌دادی، شاید دیگر حتی وجود نداشته باشد.
کودکی که روزی با خنده‌هایش خانه را پر می‌کرد، حالا خودش خانه و زندگی دارد.
دیگر برایت پیام نمی‌فرستد که بپرسد:
"بابا، خوبی؟ مامان، چیزی لازم داری؟"
سرش شلوغ است. درست مثل تو، وقتی که جوان بودی و حوصله‌ی مادرت را نداشتی…

دوست قدیمی‌ات که همیشه می‌گفت:
"بیا ببینمت، شاید دیگر فرصتی نشود"
دیگر نیست…
و تو، به تمام آن بارهایی که گفتی "باشد برای بعد" فکر می‌کنی…
اما دیگر بعدی وجود ندارد.

می‌نشینی روی صندلی،
به دست‌هایت نگاه می‌کنی…
چقدر پیر شده‌ای… چقدر لرزان…
چقدر زود گذشت…
تمام کارهایی که می‌خواستی انجام بدهی، تمام سفرهایی که قرار بود بروی،
تمام آغوش‌هایی که باید بیشتر در آن‌ها می‌ماندی…
همه‌شان، پشت دیوار "فرصت ندارم" جا مانده‌اند.

اما حالا هنوز ۱۴۰۴ است…
هنوز مادرت زنده است، هنوز پدرت هست، هنوز می‌توانی زنگ بزنی و بگویی:
"دلم برایت تنگ شده، دوستت دارم."
هنوز می‌توانی دست‌های فرزندت را بگیری و بگویی:
"هر چه می‌خواهی باش، من پشتت هستم."
هنوز فرصت داری که دوست قدیمی‌ات را ببینی، قبل از آنکه پشت یک قاب عکس، برای همیشه از او خداحافظی کنی.
هنوز می‌توانی بروی و در آغوش همسرت بگویی:
"کنار تو، زندگی ارزش زیستن دارد."

زندگی همین لحظه‌هاست.
همین حالا که می‌توانی نفس بکشی،
بخندی،
اشک بریزی،
بخندی،
عشق بورزی…

زندگی کن، قبل از آنکه فقط یک خاطره‌ی محو در ذهن دیگران شوی.
😭😭😭
✅ به ما بپیوندید:
👇👇👇
#چمچمالی‌ها
t.me/joinchat/DPzMfj6Hl8xZBe4wC8y0Yw

👍36😢24❤6😭3👎2

7.15K views09:35