🔻ترجمه نوتِ جدید منتشر شده🔻


جونگ کوک
۲۲ مِی ۲۰۲۲

حس میکردم بدنم شناور شده اما روی زمینِ سفت بودم. تا مدتی نمیتونستم چیزی حس کنم. بدنم به طرز طاقت فرسایی احساس سنگینی میکرد و حتی نمیتونستم پلکِ چشم هام رو باز کنم. حتی نمیتونستم آب دهنم رو قورت بدم یا نفس بکشم. شروع کردم به از دست دادن هوشیاریم و همه چیز در اطرافم شروع شد به محو شدن.

سپس بدنم به شدت شروع به لرزیدن کرد مثل اینکه شوکه شده یا توسط چیزی تحریک شده باشه.
نمیتونم درد رو بطور مشخص بیان کنم اما تشنگی (عطش)
ولی بدون اینکه متوجه چیزی بشم چشمام رو بستم و چیزی محو در جایی پر از شن و ماسه به دیدم اومد.
فکر کردم که یک نوره ولی نبود، اون روشن بود، بزرگ و عظیم.
حرکت نمیکرد و در هوا معلق بود. مدتی بهش نگاه میکردم. به مرور شروع به واضح شدن کرد. اون ماه بود.

مطمئن نیستم سرم‌ به عقب رفت یا نه ولی همه چی وارونه بود. حتی ماه هم وارونه بود. میخواستم نفس بکشم , سعی‌ کردم سرفه کنم اما توان حرکت نداشتم. بعد از اون احساس‌ سرما کردم. ترسیده بودم. خواستم حرف بزنم ولی حتی کلمه ای از دهنم بیرون نمیومد ، من حتی چشم هامو نبسته بودم اما دیدم داشت تاریک میشد.
وقتی داشتم هوشیاریمو از دست میدادم یه نفر سعی داشت تا با من صحبت کنه.

"زنده موندن از مردن خیلی دردناکتره ، هنوزم میخوای‌ زنده بمونی ؟"


#news | #LYS_T | #Tear_Note
▁▁▁▁▁▁▁▁▁
「 ∞ @btsir7 ∞ 」