من می خواهم یک آموزگار واقعی باشم 📚✏️
یکی از بزرگ ترین مصیبت های ما ، این است که ما آموزگاران انسان های راستگویی نیستیم !
قبل از آموزش هر مطلبی باید شجاعت و حق طلبی را به دانش آموزان بیاموزیم.
ما چیزهایی را که خودمان در موردش شک داریم، با قاطعیت به دانش آموزان ، آموزش می دهیم.
ما نمی گوییم که؛ "ما اینگونه فکر می کنیم" بلکه می گوییم:
" اینجا اینگونه نوشته شده است ؛ انتقاد و تحلیل ممنوع! "
به دیدگاه و دلیل و مدرکی که شاگردان ارائه می دهند، نمی اندیشیم ؛
شاید که شاگردان درست بگویند...!!!
ما همه ی تردیدها را در ذهن خود نگه می داریم و دستور به یقین میدهیم و به شاگردان میگوییم سکوت کن .زیرا برخی از ما نمیدانیم که یقین ؛ سرآغاز رکود فکری ، و تردید و نقد سرآغاز شکوفایی اندیشه و پیشرفت است.
نِگَرِ خود را در آخر هر درس نمیدهیم فقط انتقال می دهیم!
به این شیوه ؛ ما مسلمان، یهودی، یا مسیحی می سازیم
اما انسان نمی سازیم ...
به این شیوه ملت خویش را دنباله رو و ربات میسازیم
ولی متفکر ، خلاق ، اندیشمند و صاحب نظر و مکتشف نمی سازیم!
و این است که ما آموزگاران موجب میشویم که ما جهان سومی ها شکل بگیریم ادعا میکنیم که دنباله رو انسانهای بلاد کافران نیستیم ولی در حقیقت فقط دنباله روِ بهره مندی از کلیه ی اکتشافات و اختراعات و تکنولوژیی هستیم که آنان با روشی متغایر با روش آموزشی و عقیدتی و جهان بینی ما بدست آورده اند!!
روزی که ما آموزگاران بتوانیم شجاعت در حق طلبی را تدریس کنیم و بدون چهارچوب کتاب درسی همگام با هوش و درک هر دانش آموز پیش برویم و پاسخ ِ شبهات دانش آموزان را بدهیم یا بگوییم من نمیدانم و از گفتن واقعیت و دور ریختن مقدسات هراس نداشته باشیم آن روز ؛ ما یک آموزگار واقعی هستیم .
یکی از بزرگ ترین مصیبت های ما ، این است که ما آموزگاران انسان های راستگویی نیستیم !
قبل از آموزش هر مطلبی باید شجاعت و حق طلبی را به دانش آموزان بیاموزیم.
ما چیزهایی را که خودمان در موردش شک داریم، با قاطعیت به دانش آموزان ، آموزش می دهیم.
ما نمی گوییم که؛ "ما اینگونه فکر می کنیم" بلکه می گوییم:
" اینجا اینگونه نوشته شده است ؛ انتقاد و تحلیل ممنوع! "
به دیدگاه و دلیل و مدرکی که شاگردان ارائه می دهند، نمی اندیشیم ؛
شاید که شاگردان درست بگویند...!!!
ما همه ی تردیدها را در ذهن خود نگه می داریم و دستور به یقین میدهیم و به شاگردان میگوییم سکوت کن .زیرا برخی از ما نمیدانیم که یقین ؛ سرآغاز رکود فکری ، و تردید و نقد سرآغاز شکوفایی اندیشه و پیشرفت است.
نِگَرِ خود را در آخر هر درس نمیدهیم فقط انتقال می دهیم!
به این شیوه ؛ ما مسلمان، یهودی، یا مسیحی می سازیم
اما انسان نمی سازیم ...
به این شیوه ملت خویش را دنباله رو و ربات میسازیم
ولی متفکر ، خلاق ، اندیشمند و صاحب نظر و مکتشف نمی سازیم!
و این است که ما آموزگاران موجب میشویم که ما جهان سومی ها شکل بگیریم ادعا میکنیم که دنباله رو انسانهای بلاد کافران نیستیم ولی در حقیقت فقط دنباله روِ بهره مندی از کلیه ی اکتشافات و اختراعات و تکنولوژیی هستیم که آنان با روشی متغایر با روش آموزشی و عقیدتی و جهان بینی ما بدست آورده اند!!
روزی که ما آموزگاران بتوانیم شجاعت در حق طلبی را تدریس کنیم و بدون چهارچوب کتاب درسی همگام با هوش و درک هر دانش آموز پیش برویم و پاسخ ِ شبهات دانش آموزان را بدهیم یا بگوییم من نمیدانم و از گفتن واقعیت و دور ریختن مقدسات هراس نداشته باشیم آن روز ؛ ما یک آموزگار واقعی هستیم .
تو جنگِ ما با آنها
خدا با ماست یا آنها؟
تو بازیِ دو تا کودک،
که معصومانه اندیشند به پیروزی
خدا با کیست ؟ دعا چیست؟
تو بازی دو روستایی
که میخاهند اسطوره شوند در دِه
خدا با کیست؟ دعا چیست؟
نبردِ بینِ انسانها
که به دستورِ حُکامِ زمانه
برای قدرت وُ ثروت
برای مذهب وُ فِرقِه
به خونخواهی یکدیگر شدند عازم
خدا با کیست؟ دعا چیست؟
دعایِ مادرانِ چشم در راه
دعای کودکانِ چشم پُر آب
کدامین را اجابت میکند ایزد
خدا با ماست یا آنها؟
خدا با کیست؟ دعا چیست؟
خدا با ماست یا آنها؟
تو بازیِ دو تا کودک،
که معصومانه اندیشند به پیروزی
خدا با کیست ؟ دعا چیست؟
تو بازی دو روستایی
که میخاهند اسطوره شوند در دِه
خدا با کیست؟ دعا چیست؟
نبردِ بینِ انسانها
که به دستورِ حُکامِ زمانه
برای قدرت وُ ثروت
برای مذهب وُ فِرقِه
به خونخواهی یکدیگر شدند عازم
خدا با کیست؟ دعا چیست؟
دعایِ مادرانِ چشم در راه
دعای کودکانِ چشم پُر آب
کدامین را اجابت میکند ایزد
خدا با ماست یا آنها؟
خدا با کیست؟ دعا چیست؟
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چه سرخ است خون آزادی
چه یلدایی ست شب آبی
به مانند همیشه سفره ی یلدای ما سرخ است
نه از سرخی گونه های دلبر
که ضحاک زمانه
به خاک و خون کشید آن عشق سرخابی
چو پاشید خاک غم بر چشم شهلایی
بشد بخت نگون ما شب یلدایی طولانی
#میترا_نوازش
چه یلدایی ست شب آبی
به مانند همیشه سفره ی یلدای ما سرخ است
نه از سرخی گونه های دلبر
که ضحاک زمانه
به خاک و خون کشید آن عشق سرخابی
چو پاشید خاک غم بر چشم شهلایی
بشد بخت نگون ما شب یلدایی طولانی
#میترا_نوازش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باران چو یک خیالی پر زد به شیشه امشب
پاشید نقره بر گُل، برقلب ، تیشه امشب
آتش گرفته هیزم حتا به اشک باران
این دل چه می دانست ،رفتی به پیله امشب
پُر کرده ام با شوق، جامَت ، شرابِ شیراز
آهوی من رمیدی، رفتی ز بیشه امشب
خون بر جگر نهادی تا عمرِ من باقیست
شاید دگر نگویم رازِ نهفته امشب
#میترا
خواننده ی کلیپ :الهام راستکار
پاشید نقره بر گُل، برقلب ، تیشه امشب
آتش گرفته هیزم حتا به اشک باران
این دل چه می دانست ،رفتی به پیله امشب
پُر کرده ام با شوق، جامَت ، شرابِ شیراز
آهوی من رمیدی، رفتی ز بیشه امشب
خون بر جگر نهادی تا عمرِ من باقیست
شاید دگر نگویم رازِ نهفته امشب
#میترا
خواننده ی کلیپ :الهام راستکار