🍃برای زندگی🍃
14 subscribers
3.47K photos
244 videos
21 files
5 links
♥️
حرمت فقط اونجاش که،
جواب داشتی،ولی سکوت کردی ...!


Tag: @barayzendegi
------------------------------
Admin:


@Ariyaaaaaa68
.



.










#leave_chanel
Download Telegram
"دوست داريد بدانيد چه كسى عكس پروفايل
شمارا چك مى كند؟!"
بگذاريد من به شما بگويم
آن بنده ى خدايى كه با دل شكسته رهايش
كرده ايد..
آن بنده ى خدايى كه خيلى وقت است سراغش را نمى گيريد
آن كسى كه وابسته اش كرده ايد و بى توجه به اين كه ،چه بر سرش مى آيد دنبال زندگى خودتان رفته ايد
او
بارها در طول روز
عكس پروفايل شما را چك ميكند!
بارها...


#ناشناس

🍃 @barayzendegi
🍃برای زندگی🍃
#یلدا مبارک 📷 paripari 🍃 @barayzendegi
موضوع انشاء:

يلداى خود را چگونه گذرانديد؟

با سلام خدمت آموزگار خوب و دوستان عزيزم

ديشب يلدا به ما خيلى خوش گذشت .دور هم بوديم و تا تونستيم خورديم و خنديديم ،فال هم گرفتيم. البته پدرم ميگفت شايعه شده كه هندوانه ها را یه كسايى ارزون خريدن و انبار كردن كه گرون بفروشن،به همين دليل من نخريدم تا با مفاسد اقتصادى مبارزه كنم.
مادرم هم گفت: خوب كارى كردى و به من گفت عكس يك هندوانه بكش بگذاريم تو سفره يلدا، منم كشيدم خوشگل شد. مامان گفت: تو روزنامه خوندم كه دونه هاى انار دل درد مياره، براى همين نخريدم.
مادر من خيلى به سلامتى خانواده اهميت ميدهد. خواهرم عكس يه انار رو از تو روزنامه كند گذاشت تو سفره، يه انار بزرگ که دونه هاش سياه بود.
مامان گفت: شب نميشه آجيل خورد سر دلتون سنگين ميشه و خوابهاى بد ميبينيد براى همين فقط نخود چى و كشمش خريدم كه خيلى هم خاصيت دارد .مادرم خيلى مهربان است.
مادرم گفت: رفتم ميوه فروشى كه ميوه بخرم خيلى شلوغ بود منصرف شدم .مامان پرتقال و سيبى رو كه داشتيم مثل گل درست كرده بود و توى بشقاب چيده بود خيلى قشنگ شده بود دلمون نميامد بخوريم ولى مامان گفت: بخورين كه نمونه ميكروب ميگيره، مامانم خيلى با سليقه هست.
بابا آخر شب فال حافظ گرفت،
همش يادم نيست ولى اولش ميگفت:
مژده اى دل كه مسيحا نفسى ميايد.
خلاصه يلداى خوبى بود ،چون ما دل درد نگرفتيم، خوابهاى بد هم نديديم، تازه با مفاسد اقتصادى هم مبارزه كرديم .
اين بود انشاى من اميدوارم خوشتان آمده باشد.
معلم گفت: آفرين دخترم خوب بود اينم يه نمره ۲۰
دانش آموزى از ته كلاس گفت: خانم اجازه سرما خوردين؟ معلم گفت:
چطور ؟ شاگرد گفت آخه خانم اجازه... از چشمتون داره اشك مياد.
معلم گفت: آره يادم نبود كه سرما خوردم...

حواسمان باشد

#ناشناس
🍃 @barayzendegi
چه تکلیف سنگینی است
بلاتکلیفی
وقتی که نمیدانم منتظرت ماندم
یا
فقط خودم را به انتظار زده ام...

#ناشناس
📷navidpix
🍃 @barayzendegi
🍃برای زندگی🍃
📷mehdi moghadasnejad 🍃 @barayzendegi
زن هر چقدر هم كه بزرگ شود؛
همسر شود؛
مادر شود؛
مادربزرگ شود...
درونش هنوز هم
"دختری" کوچک چشم انتظار است؛
انتظار می کشد برای لوس شدن،
محبت دیدن،

دستی می خواهد برای نوازش،
و چشمی برای ستایش...
مهم نیست چند ساله شدی؛
زن که باشی،
دنیای درونت همیشه صورتی ست!

#ناشناس
🍃 @barayzendegi
اردیبهشت ...
از آن ماه‌های لعنتی ست که در آن
کوه می‌چسبد،
دریا می‌چسبد،
با دوستان در خیابانها بودن می‌چسبد،
در خانه بودن و ولو بودن زیر دست و پای مادر می‌چسبد،
تمام رنگها برای پوشیدن خوبند،
هوا جان می‌دهد برای عاشقی کردن و عشق ورزیدن به دیگران .
انقدر این اردیبهشت برای همه چیز و همه کار دوست داشتنی است،
که یک ماه برایش کم است و باید کم کمش شش ماه تمدید شود...
و چه زیباست این ماه بهشتی

#ناشناس

🍃 @barayzendgi
...🗣
مدرسه كه ميرفتيم ،
هربار كه دفتر مشقمون رو جا ميذاشتيم معلممون ميگفت "مواظب باش خودتو جا نذارى"
و ما ميخنديديم و فكر ميكرديم نميشه خودمونو جا بذاريم!
بزرگ كه شديم بارها و بارها يه قسمت از خودمون رو جاگذاشتيم؛
توى يه كافه،
توى يه خيابون،
توى يه خاطره...

#ناشناس

#caption

🍃 @barayzendegi