هوالشافی
669 subscribers
47 photos
1 link
بایگانی نسخه های بانو اکبری،
روح پاکش روزافزون متعالی تر,

@Bakhtt
Download Telegram
#زخم_بستر
🌻با سرم شستشو دهید،
🌻عسل گون (خاص) را روی باند کتان و روی زخم بگذاريد،
🌻روزی چندبار عنبر نسارا، گل ارانه به موضع دود دهید،
🌻وقتی پوست گرفت، مخلوط حنا و قره قوروت را روی باند گذاشته و پشت خشک باند را روی زخم بگذارید و بمدت 3ساعت ببندید، (تا پوست قوت بگیرد)، (حنا و قره قوروت را نباید مستقیم روی زخم گذاشت)،
🌻اسپری نانو،
🌻مخلوط کبد، 1ق غ، با 3ليوان آبجوش دم کنید کم کم بخورید،
@banooakbari
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#واريکوسل
#واریس_بیضه
🚫چیز سنگین بلند نکنید، کار سنگین نکنید،
🌺حوله گرم بگذارید،
🌺آناناس و انبه بخورید،
🌺روغن دارچین هرشب به کمر بمالید،
🌺عرق کبد،1استکان قبل غذا بخورید،
🌺عرق خارخاسک، روزی 3استکان بخورید،
🌺مخلوط کبد +(آویشن، شاتره، بومادران، هرکدام 15 گرم) مخلوط کنید، 1ق غ، با 3ليوان آبجوش دم کنید، کم کم بخورید،
🌺پودر: خارخاسک، سياهدانه، هرکدام، 1ق چ، +حنا، 1ق غ، +1عدد تخم مرغ، مخلوط کنید، هفته ایی 2بار بمدت 1ساعت به سر بمالید،
مخلوط عرق کاسنی شاتره بید، هرکدام 3ليتر، مخلوط کنید، بجای آب بخورید،
🌺تخم مرغ، زردچوبه، نمک، بصورت نیم بند (نیمرو عسلی) به کمر بمالید،
@banooakbari
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ادرار_خون،
💥رسوب یا سنگ کلیه، سرماخوردگی یا گرفتگى مثانه،
🌹هندوانه را با پوست بپزید، داخل سبد صاف کنید، بخورید،
🌹روزی 2ليوان عرق خارشتر، بخورید،
🌹ماساژ کمر و مثانه، با روغن زیتون،
🌹مخلوط مدر، 1ق غ، با 2ليوان ابجوش دم کنید، 1لیوان صبح و 1لیوان عصر بخورید،
🌹پوست داخل سنگدان مرغ، را خشک کنید، 1ق چ، با آبجوش دم کنید، بخورید،
🌹مخلوط ریه، 1ق غ، با 3ليوان آبجوش دم کنید، کم کم بخورید،
@banooakbari
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#قاچ_زبان،
بعلت حرارت صفرا و تُخمه (فتحه حرف خ) معده و روده است،
🌹 #پودر_غرغره، 1ق چ، به 1استکان آبجوش زده، ولرم شد، غرغره کند، روزی چند بار،
🌹 #مخلوط_ریه، 1ق غ، به 3ليوان آبجوش دم کنید کم کم بخورید،
🌹سپستان خرد شده +شکرتغار پودر شده +قدومه شيرازى، به نسبت مساوی (مثلا هرکدام 25 گرم)، مخلوط کنید، 1ق م، با 2ليوان آبجوش دم کنید کم کم بخورید،
🌹شنگ درخت مو ( رشته های سبز که از شاخه های درخت انگور آویزان میشود) را بجویید،
🌹مغز هسته تمرهندى پودر شود، روی زبان بریزید،
🌹(میوه) تمرهندى بخورید،
@banooakbari
دستانی از جنس نور

خدیجه جمالی معروف به خانم اکبری، متولد ۱۳۲۴ هجری شمسی، یکی از نوادر دوران در طب سنتی بود. در واقع نام اصلی او صاحب سلطان و متولد ۱۳۲۸ بود. خواهرش که خدیجه نام داشت و ۴ سال از او بزرگتر بود قبل از تولد صاحب سلطان از دنیا رفت و پدر شناسنامه خدیجه مرحومه  را به نوزاد جدیدش اختصاص داد. 

صاحب سلطان در یک خانواده زحمتکش روستایی در قهدریجان ازتوابع اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش حیدر علی کشاورز و مادرش فاطمه، خانه دار بود. پدر بزرگش گاهی با استخاره برای مردم دارو تجویز می کرد و مادر بزرگش که قابله زبر دستی بود، در هول گیری، ناف گیری، ماساژ و شکسته بندی متبحّر بود و تا حدودی به خواص درمانی گیاهان نیز آگاهی داشت. کسب تجربه در کنار مادربزرگ کم کم نبوغ او را آشکار ساخت. او در خاطراتش اینگونه نقل می کرد که:" ۷ یا ۸ ساله بودم، در کنار مادربزرگ می نشستم و دستم را که روی بدن بیماران قرار می دادم حس می کردم درون بدنشان را می بینم و به مادر بزرگ می گفتم وقتی شما بیماری را معاینه می کنید آن زمان هم میتوانم تشخیص دهم که زیر دست شما چیست و مادر بزرگ هم که این را فهمیده بود به من اجازه می داد تا معاینه کنم و سپس برای بیماران دارو تجویز می کرد".

در همان سنین طفولیت عشق و علاقه بی حد و حصرش به طبابت و شناخت گیاهان دارویی نمایان شد و در همان زمان بود که پدرش به یکی از حامیان جدی او برای پیشرفت بدل شد. شاید پدر در آن زمان نمی دانست، این گنج عظیمی که خداوند در دستان دخترش به ارمغان نهاده بعدها منشا خیرات و خدمات بسیار بزرگی به خلق خدا خواهد شد...

خانم اکبری دربیان خاطراتش اینگونه نقل کرده بود که "از همان زمان به همراه پدرم نزد ملاحکیم سدهی می رفتم .  گاهی که به پدر زیاد اصرار می کردم ، می گفت نمی شود که هر روز مزاحم ملا حکیم شویم، پدر به شوخی می گفت اگر مریض بودی تو را می بردم و منهم با اصرار کودکانه می گفتم: الان دلم درد می کند یا سرم درد می کند ، آنقدر اصرار می کردم که پدر الاغش را می آورد و مرا سوار کرده و نزد ملا می برد. من ملا حکیم را آقا جون خطاب می کردم و به او می گفتم: دلم درد می کند ولی برای خوردن و درمان خودم دارو نمی خواهم ، فقط می خواهم بدانم چه دارویی برای دل درد مفید است . او در همان زمان دارویی برایم تجویز کرد که بسیار مفید بود [1].

ملا حکیم در خمینی شهر اصفهان (سده) باغ بسیار بزرگی داشت که انواع گیاهان و درختان در آن یافت می شد. در گوشه باغ یک اتاق بود که ملا حکیم در روی تختی در کنار آن می نشست و به مداوای بیماران می پرداخت. من که فهمیده بودم می توانم مشکل بیماران را تشخیص دهم، از  او می خواستم اجازه دهد بیمارانش را معاینه کنم . با اینکه دختر بچه ای بیش نبودم ملا حکیم موافقت می کرد و من تشخیص خود را می گفتم و او دارو را تجویز می کرد".

در همان ایام صاحب سلطان، گاهی از تجربیات فتح الله خان نجف آبادی نیز بهره می برد. اگرچه او معتقد بود ملا حکیم بسیار حاذق تر بوده اما کنجکاوی و اشتیاق به دانستن و سوالات بی شمار در خصوص گیاهان و بیماری ها او را تشویق می کرد که از محضر همه حکما و اساتید طب سنتی که پیرامونش حضور داشتند بهره گیرد.
این دختر بچه ۷-۸ ساله که عاشق دشت و صحرا و گل و گیاه بود روزهای خود را با گشت و گذار در باغات و بازی به دنبال گله های گاو و گوسفندان می گذراند و نگاه پرسشگرش لحظه ای از مشاهده گل ها و گیاهان متوقف نمی شد.

آغاز طبابت:
ده ساله بود که گاهی به عطاری آقا حسین پسر حکیم عطاآبادی می رفت تا در کنار او بیماران را معاینه کند. آقا حسین آمپول زن مطب دکتر فلاورجانی تنها پزشک قهدریجان بود. آقای اسماعیل زاده نیز که بهدار قهدریجان بود از اقوام صاحب سلطان  بود و همیشه او را تشویق می کرد و  به پدر و مادرش می گفت : "طبابت در خون فرزند شماست ". در خردسالی جدی ترین طبابت ها را در کنار میرزا محمود عطار پسر حاج اسماعیل انجام می داد و میرزا هم به شدت از حضور او استقبال می کرد و بعد از معاینه و تشخیص صاحب سلطان، برای بیماران دارو را تجویز می کرد،

وداع با ملا حکیم...:
"روزهای پایانی عمر ملاحکیم بود، خانم اکبری آن ایام را اینگونه روایت می کرد: "ملا حکیم در بستر بیماری بود و من که همراه پدر برای عیادتش رفته بودم، کنارش نشستم و از موفقیت های جدیدم گفتم. با وجودی که نوجوانی بیش نبودم اما بسیار خوشحال بودم که می توانم گره ای از مشکل مردم باز کنم. گفتم آقاجون موفق شدم دو نفر از زنان فامیل را که سالها بود باردار نشده بودند، با ماساژ و استفاده از تکنیک ناف گیری درمان کنم. به لطف خدا پس از مدت کوتاهی مشکل شان حل شد و هر دو پس از مدت کوتاهی باردار شدند.

ملاحکیم که این مطلب را شنید با خوشحالی گفت:" تو رگ اصلی را گرفته ای و دستت شفاست. این کار بسیار مشکلی است و از هرکسی بر نمی آید". سپس گفت: "مراقب باش گمراه نشوی، به خودت نب
الی و دچار غرور نشوی و از خدا بخواه که در این راه کمکت کند. بابت درمان از کسی وجهی طلب نکن و به دنبال جمع مال و منال نباش که اگر گرفتی و برای دنیایت خرج کردی هیچ ذخیره ای نداری". پس از آن، رو به پدرم کرد و گفت:"خواب دیده ام که این دخترتو بهره های فراوان به همه می رساند و راه هایی برای او باز می شود که خودش هم باور نمی کند" و در ادامه رو به من گفت:" من در حال رفتنم و ان شاالله فرزندان نسل من برای مداوا نزد تو می آیند". پدرم که اشک می ریخت از او سوال کرد:"آیا دختر من مثل شما می تواند اینکار را پیش ببرد". ملاحکیم در جواب پدر گفت:" این دختر بیش از من می تواند و در آینده استاد بزرگی خواهد شد". بعد از این ماجرا بود که با جدیت بیشتر کار را پی گرفتم و با وجود سرزنش بعضی از اطرافیانم بصورت مخفیانه طبابت را ادامه دادم،
آغاز زندگی مشترک:
صاحب سلطان ۱۲ ساله بود که با مردی با تقوی، خوش خلق و صبور، ازدواج کرد. از اولین گفتگوهایش  در زمان خواستگاری اینگونه روایت می کرد:" به حاجی گفتم: شرط من برای ازدواج ادامه طبابت است ، چون به اینکار بسیار زیاد علاقه دارم". ایشان در جواب خواسته من گفت: "مانعی ندارد، اما من هم شرطی دارم و آن این است که اگر کسی هزینه ای بابت درمان به تو پرداخت کرد، حتی یک ریال آن را وارد زندگی شخصی مان نکنی و همه آن را در راه خیر خرج کنی "، اینجا بود که فهمیدم حاجی بسیار جلوتر از من حرکت می کند و خیالم آسوده شد".

صاحب سلطان پس از ازدواج با آقای اکبری بنا بر تقدیر و خواست خدا به مدت شش سال صاحب فرزند نشد. او که به خاطر شغل همسرش به اصفهان عزیمت کرده بود، روزها را به قالی بافی و امور منزل و همچنین طبابت می گذراند. در همان ایام مادر شوهرش صاحب فرزند پسری شد که نام او را قربانعلی نهادند. صاحب سلطان که با او در یک خانه زندگی می کرد و 8هنوز اولادی نداشت، برادر همسرش را همچون‌ فرزند خود مراقبت می کرد. سالها بعد این نوزاد، غیور مردی شد از مردان این مرزو بوم و در راه دفاع  از دین و کشورش در جبهه های حق علیه باطل به شهادت رسید. صاحب سلطان که ۱۸ سالگی را سپری می کرد در کمال ناباوری متوجه شد، پنج ماهه باردار است و پس از مدتی پسری به دنیا آ ورد و او را یدالله نام نهاد. متاسفانه یدالله یازده ماهه بود که در اثر بیماری شدید پس از ۱۳ روز بستری در بیمارستان در گذشت. 

او نقل می کرد: " پس از فوت یدالله شبی خواب دیدم که در یک بیابان هستم و گهواره ای وسط بیابان قرار گرفته و بانویی در کنار آن ایستاده است. جلو رفتم و پرسیدم این کودک متعلق به کیست؟ گفت: این کودک توست. گفتم فرزند من که مدتی است از دنیا رفته ...صحنه خواب عوض شد و خود را در باغی یافتم، گهواره در زیر انبوه درختان گل ابریشم و انار،انجیر و...قرارگرفته بود، کودک را برداشتم و به او شیر دادم ...در همین حال آن بانو گهواره دیگری را نشان داد و گفت این کودک هم فرزند دیگر توست که در روز اول محرم هنگام اذان صبح بدنیا خواهد آمد و نام او را حسین می گذاری...
این جریان مدتی بعد در عالم واقع به وقوع پیوست و خداوند در روز اول محرم در لحظه اذان صبح پسری به او عطا کرد که نام سید وسالار شهیدان، حسین علیه السلام را بر او نهاد. پس از این خواب خانم اکبری صاحب چهار فرزند شد. سه پسر و یک دختر،

گلی از گلزار شهدا:
حسین اکبری متولد ۱۳۴۴ و پس از یدالله فرزند ارشد خانواده بود. او که در سن...به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد، در سال ۶۱ نامش در لیست مفقودین قرار گرفت، اما پس از یکسال خبر اسارتش به خانواده اعلام شد. حسین به مدت هشت سال در چنگال مزدوران بعثی اسیر بود و به دلیل عارضه شیمیایی و اصابت گلوله به دست و پا، دچار مصدومیت و جراحت جدی شده بود. با وجود همراهی همسنگران و خارج کردن گلوله و ترکش با ناخن گیر توسط دوستانش، اما به دلیل عدم مراقبت های پزشکی در ارودگاه، روز به روز حال عمومیش رو به وخامت گذاشت و پس از گذران دوران‌سخت و مشقت بار اسارت، سرانجام در تاریخ ۲۲ مرداد ۶۹ ، به آغوش خانواده بازگشت. 

پس از آزادی، مادر مهربانش با تمام وجود از او مراقبت کرد و آنچه می دانست و می توانست به منظور بهبود حال فرزندش، به کار گرفت. به دلیل وضعیت جسمی و عارضه شدید  شیمیایی، قادر نبود غذایی مصرف کند ولی مادر با تهیه غذاهای سبک و داروهای مقوی، تلاش بی وقفه ای در جهت احیای فرزند غیور و ایثارگرش داشت. حسین که در زمان اسارت نیت کرده بود در صورت بازگشت به وطن، با فرزند یکی از شهدا ی والا مقام ازدواج کند، پس از  آزادی در سال ۱۳۷۰ با دختری از اقوام خود که پدرش به درجه رفیع شهادت نائل شده بود، ازدواج کرد. ثمره این ازدواج ، دختری به نام صفورا است. صفورا سه ساله بود که پدرش پس از تحمل درد و رنج فروان، در تاریخ ۸ آبان ۱۳۷۵ به جمع همسنگران شهیدش پیوست.

اخلاص و شور انقلابی: 
 روحیه انقلابی و ایثارگری که در وجود این زن شجاع موج میزد
سبب شد که در دوران ستم شاهی به دلیل اعتراض به وضع موجود، توسط ساواک بازداشت شود . او همچنین با تقدیم فرزند و برادر شوهرش که همچون فرزندش از او مراقبت کرده بود، در راه حفظ اسلام و انقلاب، پایداری و وفاداری خود را به نظام مقدس جمهوری اسلامی ثابت کرد. شهادت پنج جوان دلاور در خانواده اکبری و جمالی که همه از نزدیک ترین اعضای خانواده او محسوب می شدند، نشان داد که جوانمردی و غیرت در این خانواده موروثیست .  او در همان روزهای آغازین انقلاب با مبارزانی همچون شهید بهشتی و مادر ایشان ارتباط تنگاتنگ داشت. زهرا تنها دختر خانم اکبری در بیان خاطره ای از شهید بهشتی، نقل می کند: "از آنجایی که مادرم سواد خواندن و نوشتن نداشت در همان سالهای اول انقلاب کلاس نهضت سواد آموزی را در خانه خود به راه انداخت. مادرم به مادر شهید بهشتی بسیار علاقه داشتند و ایشان را "مادر" خطاب می کردند. روزی که برای دیدار ایشان رفته بودیم به مادرم گفتند : برای تمرین بیست بار بنویس "بسم الله الرحمن الرحیم" و من که در کنار مادرم نشسته بودم سعی داشتم به ایشان کمک کنم، که شهید بهشتی با خنده به من گفتند :"مراقب باش تقلب نرسانی".
اگر چه این بانوی حکیمه بنا بر تقدیر، ازنعمت سواد برخوردار نبود، اما گنج عظیمی از اطلاعات و معلومات تجربی و فیوضات الهی در خصوص خواص گیاهان، بیماری ها، داروها و مواد غذایی بود. قدرت فوق العاده در تشخیص انواع بیماری و حافظه قوی او در به خاطر سپردن بیماران و نوع بیماری شان که در سالهای گذشته آنها را معاینه کرده بود، عمدتا باعث حیرت اطرافیان می شد.
نسخه هایی که برای مراجعینش تجویز می کرد یا از طریق اساتید و حکمای قدیمی به او رسیده بود، که با بهره گیری از بینش شخصیش آنها را به کار می گرفت و یا در حالت مکاشفه و خواب به او الهام شده بود. او می گفت:" یک بار که با مورد خاص و بیماری نادری روبرو شدم و نمی دانستم چه دارویی تجویز کنم، از خستگی چشمانم را بستم و حسین (فرزند شهیدش) را دیدم که گفت مادر این دارو را برای این بیمار تجویز کن، به خودم که آمدم، چون آن بیمار را می شناختم تماس گرفتم و دارویی که حسین گفته بود، برایش تجویز کردم و بیمار به لطف خدا درمان شد. این نوع رابطه با فرزند شهیدش تا این اواخر نیز ادامه داشت.

زهرا اکبری می گوید: "یکی از نسخه هایی که مادرم برای درمان ناباروری مردان تجویز می کردند، استفاده از پودر رگا یا به قول خودشان نسل خرما بود [2] که در یکی از سفرهای خود به مشهد مقدس پس از بازگشت از حرم مطهر امام رضا ع این نسخه، در یک رویای صادقیه به ایشان الهام شده بود و پس از آن، بارها و بارها آن را تجویز و نتایج بسیار خوبی از آن حاصل شد". او می گوید: در بسیاری از سفرهای زیارتی که مادرم را همراهی می کردم شاهد اشکها و توسلات او بودم . دستان خود را به ضریح های مطهر ائمه معصومین  علیهم السلام می نهاد و با تمام وجود این ارواح مطهر را قسم می داد و اینگونه نور دیدگان و قدرت دستانش را برای خدمت در راه خدا نزد آنان بیمه می کرد".
حاج خانم اکبری در نقل خاطراتش به سفری که در سال ۱۳۶۴به مکه مکرمه مشرف شده بود اشاره می کند و می گوید:"دستانم را به پرده خانه کعبه گذاشته، متبرک کردم و از خدا خواستم به دستانم قدرت و به دیدگانم نور بیشتری عنایت کند و ملتمسانه از خدا طلب معرفت کردم و نیتم این بود که من فقط برای طواف نیامدم و می خواهم دست پر برگردم. او از این سفر زیارتی به عنوان سفری یاد می کرد که پس از آن خیرات و برکات فراوانی برای او جاری شد. او می گفت: اگر خطایی به واسطه دستانم رخ دهد، بلافاصله آثار آن را در وجودم حس می کنم و قدرت تشخیصم کاسته می شود و باید دوباره با توسل و تضرع، آن را به دست آورم تا بتوانم با دست و چشم دل همه چیز را ببینم.

http://tebma.blog.ir/1395/03/21/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%D8%B3-%D9%86%D9%88%D8%B1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آلرژی_میگرن_سینوزیت،
🌺ماساژ سر،
🌺دمکرده مخلوط ریه، 1ق غ، با 3ليوان آبجوش دم کنید، کم کم بخورید،
🌺کاه جو، خوشاروزه، گشنیز،هرکدام 1ق غ، در 2ليتر آبجوش، به سر بخور دهيد،
🌺بخور پرسياوش و گشنیز به سر،
مصرف پودر غرغره،
🌺1قطره آب پیاز خام، هفته ایی یکبار در گوش، بریزید،
🌺پیاز پخته + (پودر) گل گلخطمى، هفته ایی 1بار، بمدت 1ساعت به سر بگذارید،
🌺پیاز و سرکه خانگی و سیر، در فضای خانه، بخورید دهید،
🌺عنبر نسارا، به گوش ها دود دهید،
🌺مخلوط عصاره پیاز (شیشه پز)، گلخطمى، گل ارانه، آردجو، به سر بگذارید،
🌺مخلوط گلخطمى، آردجو، عرق کاسنی، به بدن بمالید،
🌺کاه جو، بابونه، 1ق، در 1ليتر آبجوش، به سر بخورید دهید،
🌺عرق کاسنی و گل گلخطمى دم شود، به بدن لیف بکشید،
🌺مخلوط عرق بید، کاسنی، بخورید،
🌺مخلوط سپستان، شکرتغار، قدومه شيرازى، 1ق چ، با 2ليوان آبجوش دم کنید، کم کم بخورید،
🌺به، زردک، هویج، کدو سفید، در غذا بریزید،
🌺8تخمه، 1ق چ، به1ليوان آبجوش زده، روزی 1بار بخورید،
🌺آردجو، پودر شکرتغار، 1ق چ، شیر، 1ليوان، حریره بپزید،
🌺عسل گون (خاص) 1ق چ، به آب ولرم زده بخورید، روزی 2بار
🌺جوجه خروس بومی، کدو سفید، جو، گشنیز، سوپ بپزید،
🌺سوپ جو،
🌺عرق ریه، روزی 3استکان بخورید،
@banooakbari
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#چربی_زائد_بدن_بالاست،
🌹پیاده روی، ورزش،
🌹سیراب شیردان گوساله با جو، جوجه خروس با جو، نان جو، برنج با جو، بخورید،
🌹چای سفید، ناخنک، گلخطمى، پرسياوش، هرکدام 15 گرم، مخلوط کنید، 1ق غ، با 3ليوان آبجوش دم کنید در 3نوبت در روز بخورید،
🌹عرق کبد، 1استکان، قبل هر غذا بخورید،
🌹خارمريم را نیمکوب کنید، 1ق چ، با 2ليوان ابجوش دم کنید، بخورید،
🌹عرق چربی روزی 2ليوان، بخورید،
🌹کدو سفید، چغندر، شلغم، هویج، زردک، پیاز پخته فراوان بخورید،
🚫ماهی، لیموشیرین، پرتقال، نارنگی، ماست نخورید،
🌹عرق: کاسنی، شاتره، بید، گلخطمى، به نسبت مساوی مخلوط کنید، بجای آب بخورید،
🌹گزنه، 250 گرم، چای سفید، چای سبز، ناخنک، گوشو، تخم گوشو، برگ تیول، هرکدام 50 گرم، مخلوط کنید، 2ق غ، با 3ليوان آبجوش دم کنید، در 3نوبت در روز بخورید،
🚫برنج، روغن نباتی مایع، نام گندم نخورید،
💥نکته: کسیکه چربی خون دارد، هیچ نوع روغنی به بدن نمالید،
🌹گلخطمى دم کرده با روغن سوسن و زیتون مخلوط کنید، بدن را با آن ماساژ دهید،
@banooakbari
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیه_ای_که_دفع_پروتئین_ميکند، علت: سرماخوردگی، عفونت، بالا رفتن قند و چربی خون،
🌹سبزیجات پخته داخل غذا زیاد بخورید،
🌹عرق مدر، روزی 3استکان، بخورید،
🌹عرق مخلصه خونساز، 1استکان بعد هر غذا بخورید،
🌹عرق شاداب، نصف استکان +آب، صبح و عصر (+عسل گون خاص، 1ق چ،) بخورید،
🌹مخلوط عرق کاسنی شاتره بید، روزی 2ليوان
🌹سيراب شیردان گوساله، بپزید،
🚫پرهیز: غذای چرب، نمک، گوشت قرمز نخورید،
🌹جوجه خروس، کبوتر، گشنیز، به، زردک، سوپ بپزید، بخورید،
🌹مخلوط مدر، 1ق غ، با 3ليوان آبجوش دم کنید کم کم بخورید،
🌹عرق خارشتر، روزی 3استکان، بخورید،
@banooakbari
#دفع_پروتئین_کلیه،
💥کلیه ضعیف شده، قند، چربی، ناپرهیزی و سرماخوردگی،
🌺ماساژ بدن با روغن زیتون،
🌺حرارت آتش به بدن بدهید،
🌺 دمکرده مخلوط مدر، بخورید،
🌺عرق شاداب،1/2 + آب، بخورید، صبح و عصر
🌺عرق خارشتر، روزی 2استکان بخورید،
🌺عسل خارشتر، 1ق چ، به 1ليوان آبجوش ولرم شده، زده، بخورید، روزی 1بار (عسل یونجه، عسل کنار، عسل مریم نخودی، هرکدام در دسترس باشد، مفید است، جدا گانه، طبق همين دستور)
🌺سوپ جو، نان جو، آش جو، جوجه خروس، سیراب شیردان بزغاله، بخورید،
🌺کبوتر، برنج، بلغور جو، آلوچه پخته، تره فرنگی در سوپ بریزید،
🚫کباب و نان گندم نخورید (چون قوت دارد، بیماری را نگه میدارد)،
🚫لبنیات نخوريد (گیرایی دارد، بیماری را نگه میدارد)،
🚫نام گندم، گوشت، پنیر، سبزی، ماست، دوغ، خرما، ارده نخورید،
🌺1/2استکان عرق مخلصه خونساز، بعد هر غذا بخورید،
🌺عرق مدر، روزی 3استکان بخورید،
🌺مخلوط کبد +گزنه و تیول بلژيکى، 50 گرم، مخلوط کرده، 1ق غ، با 3ليوان آبجوش دم کنید، بخورید،
🌺گشنيز، کدو سفید، چغندر با ماست شیرین به 1نسبت مخلوط کنید، در حمام گرم به بدن خشک لیف بکشید،
🌺شربت شيره انگور بخورید،
🌺شیردان گوساله و بزغاله، جو، سوپ بپزید، بخورید،
@banooakbari
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#جمع_شدن_معده،
برای افرادی که از رطوبت، معده آنها بزرگ شده، مناسب است که پودر ضد رطوبت: سولنجان، قولنجان، بسفايج، مازو، فوفل، بلوط، دارچین، زنجبیل (درصورتی که بیماری کبدی:چربی کبد بالا، قند بالا، فشار بالا، سرماخوردگی، نداشته باشید) 1ق چ، به 2ليوان آبجوش دم کنید در 3نويت با نبات (نبات سفید= بدونه افزودنی) بخورید،
خوردن به خام،
گز خوانساری،
پودر معده،
ریشه شیرین بیان، ریشه ختمی، ریشه پونه، پونه، ریشه کاسنی، مخلوط کنید، 1ق م، با 3استکان آبجوش دم کنید، کم کم بخورید،
نکته: پونه برای معده مفید آیت، دمکرده ریشه پونه بسیار موثر است،
#کوچک_شدن_معده،
پوست پسته، برگ به، گز علفی، دم شود، 1ق غ، دم کرده، قبل غذا بخورید،
دمکرده پودر ضد رطوبت،....
نصف استکان عرق نعناع، قبل و بعد غذا بخوريد (عرق نعناع تنبلی روده میاورد، بهتر است، زیاد مصرف نشود)،
به پخته بخورید،
برنج، ماش، شوید دمپخت بپزید، بخورید،
پودر معده،
گز خوانساری،
برنج و شويد بخورید،
@banooakbari
برای کم شدن چربی بدن و در صورت بزرگ بودن معده، به خام بخورید،
#برای_کوچک_شدن_معده: سگبينج، 50گرم، انغوزه، 25گرم، 100 گرم، چشوم، همه را پودر کرده، داخل کپسول ریخته، یک ساعت بعد ناهار، 1عدد کپسول با 2ليوان آب بخورید،
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM