#زندانی_سیاسی #گلرخ_ایرایی: #آرش_صادقی قربانی کینهتوزی مسئولین #زندان_اوین است
نامه ای از گلرخ ایرایی؛ سازمان زندانها در خدمت ارگانهای بازداشت کننده است!
گلرخ ایرایی، فعال حقوق بشر محبوس در بند زنان زندان اوین که در روزهای اخیر با تبعید آرش صادقی، همسر زندانی اش از اوین به رجایی شهر کرج روبرو شده با نگارش نامه ای به این مسئله واکنش نشان داده است. خانم ایرایی در نامه پیش رو از عدم استقلال نهاد سازمان زندانها و رفتار غیرانسانی با زندانیان سیاسی توسط عوامل زندان سخن گفته است.
متن کامل نامه این فعال حقوق بشر را به نقل از هرانا در ادامه بخوانید:
کمتر از یک هفته بعد از خطاب آرش به رییس زندان اوین در انتقاد به انحلال بند ۳۵۰ و پیش از جابجایی زندانیان (در حالی که هرگز حکم تبعید آرش ابلاغ نشده بود) او را به زندان گوهردشت کرج تبعید کردند. این عمل خودسرانه به قصد و اراده و اعمال نفوذ شخصی رئیس زندان اوین انجام شده است.
همانطور که حیطه وظایف مسئولین در هیچ یک از مناصب دولتی در جمهوری اسلامی طبق تعاریف انجام شده نیست، مسئولین زندان ها نیز وظایفشان حدود مشخصی ندارد. اصولا رییس زندان یک زندانبان است و نه بیشتر. اما میبینیم که روسای زندانها به جای رسیدگی به امورات زندان و زندانیان و عمل به وظایف شان مکرراً در پرونده های زندانیان سیاسی سرک می کشند و به اشکال مختلف قصد برهم زدن آرامش فعالین سیاسی در بند را دارند.
نفوذ به پرونده های زندانیان سیاسی و عقیدتی و همدستی و تبانی با بازجویان و ارگانهای بازداشت کننده، برخوردهای شخصی و طرح شکایت علیه زندانیانی که بر مواضع خود استوارند گویای همه چیز است و شاهدیست بر این ادعا. رییس زندان اوین هم از این قاعده مستثنا نیست. او که با نام چهارمحالی شناخته میشود و هنوز مانند “مردانی” (رئیس پیشین زندان گوهردشت) یکهتازیهایش دنیای رسانه را درگیر خود نکرده است، او که سودای مقام و منصب دارد و مکرراً این را در بیان و در عمل اثبات نموده است با اقدامات خصمانه به تقابل با مواضع زندانیان سیاسی قد علم میکند و این سوال را در اذهان ایجاد می کند که آیا تنها زندانبانیست که وظیفهاش مراقبت از حیطه زندان است یا مقامی امنیتیست و مانند برادران سپاهی اش (که بارها اینگونه خطاب شان کرده بود) زندانیان را با نگاهی امنیتی رصد میکند و آنانی که رویه و مواضعشان را نمیپسندد با اعمال فشار بیشتر از حق و حقوق انسانی نیز محروم میکند؟
چگونه است که از محرمانهترین خطوط پرونده های زندانیان سیاسی و عقیدتی که در ارگانهای مختلف ساخته و پرداخته شده آگاهی کامل دارد و در تصمیماتی که در مورد زندانیان گرفته می شود یا به اصطلاح خودشان ضابطین همکاری می نمایند؟ بعضاً به قصد فریب و رام کردن زندانیان با هدف پیشبرد اهدافشان خود را به زندانیان نزدیک می کنند و کسانی را که معترض به شیوه رذالت آمیز می گردند مورد غضب و در فضایی خفقان آور قرار میدهند. رفتار و کردار “مردانی طور” زنگ خطری است که باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرند تا فضای زندانها به این شکل به محلی برای تخلیه عصبانیت ها و تاخت و تازها و عقدهگشایی های مسئولین در نیاید.
همسرم آرش صادقی نیز قربانی کینهتوزی مسئولین زندان اوین شده است به جهت سر خم نکردن در برابر خواسته های شان و تن ندادن به هرآنچه که میخواستند بکنند به تبعید فرستاده شد. بند ۳۵۰ و بند زنان زندان اوین در کنار یکدیگر قرار گرفته است. حدود یک ماهیست که بر زندانیان بند ۳۵۰ به شیوههای مختلف اعمال فشار می کنند تا آنان را موجود به جابجایی آرام و بی دردسر نمایند در بند زنان نیز اقدام به ایجاد تغییراتی نمودهاند
و این دو حاکی از آن است که قصد برهم زدن آسایش حداقلی دربندان را دارند. در بند ۳۵۰ اعلام نمودند که باید آماده انتقال به قرنطینه بند ۴ اوین باشند. فضای بدون داشتن حداقل امکانات بدون داشتن هواخوری مناسب بدون داشتن فروشگاه و باشگاه و کارگاه و بخش فرهنگی و فقدان اینها یعنی یک اتاق در بسته با یک هواخوری کوچک و غیر استاندارد و جابجایی آرام بی سر و صدا یعنی اینکه اتفاقی که پیشتر در ۳۵۰ رخ داده بود تکرار شود و نه آنچه که در زندان گوهردشت بوقوع پیوست. آرش از معدود مخالفین این جا به جایی بود با اعمال نفوذ مسئولین و طرح توطئهای در بزنگاه این دردسر جا به جایی از سر باز شد و روانه تبعید گردید.
نامه ای از گلرخ ایرایی؛ سازمان زندانها در خدمت ارگانهای بازداشت کننده است!
گلرخ ایرایی، فعال حقوق بشر محبوس در بند زنان زندان اوین که در روزهای اخیر با تبعید آرش صادقی، همسر زندانی اش از اوین به رجایی شهر کرج روبرو شده با نگارش نامه ای به این مسئله واکنش نشان داده است. خانم ایرایی در نامه پیش رو از عدم استقلال نهاد سازمان زندانها و رفتار غیرانسانی با زندانیان سیاسی توسط عوامل زندان سخن گفته است.
متن کامل نامه این فعال حقوق بشر را به نقل از هرانا در ادامه بخوانید:
کمتر از یک هفته بعد از خطاب آرش به رییس زندان اوین در انتقاد به انحلال بند ۳۵۰ و پیش از جابجایی زندانیان (در حالی که هرگز حکم تبعید آرش ابلاغ نشده بود) او را به زندان گوهردشت کرج تبعید کردند. این عمل خودسرانه به قصد و اراده و اعمال نفوذ شخصی رئیس زندان اوین انجام شده است.
همانطور که حیطه وظایف مسئولین در هیچ یک از مناصب دولتی در جمهوری اسلامی طبق تعاریف انجام شده نیست، مسئولین زندان ها نیز وظایفشان حدود مشخصی ندارد. اصولا رییس زندان یک زندانبان است و نه بیشتر. اما میبینیم که روسای زندانها به جای رسیدگی به امورات زندان و زندانیان و عمل به وظایف شان مکرراً در پرونده های زندانیان سیاسی سرک می کشند و به اشکال مختلف قصد برهم زدن آرامش فعالین سیاسی در بند را دارند.
نفوذ به پرونده های زندانیان سیاسی و عقیدتی و همدستی و تبانی با بازجویان و ارگانهای بازداشت کننده، برخوردهای شخصی و طرح شکایت علیه زندانیانی که بر مواضع خود استوارند گویای همه چیز است و شاهدیست بر این ادعا. رییس زندان اوین هم از این قاعده مستثنا نیست. او که با نام چهارمحالی شناخته میشود و هنوز مانند “مردانی” (رئیس پیشین زندان گوهردشت) یکهتازیهایش دنیای رسانه را درگیر خود نکرده است، او که سودای مقام و منصب دارد و مکرراً این را در بیان و در عمل اثبات نموده است با اقدامات خصمانه به تقابل با مواضع زندانیان سیاسی قد علم میکند و این سوال را در اذهان ایجاد می کند که آیا تنها زندانبانیست که وظیفهاش مراقبت از حیطه زندان است یا مقامی امنیتیست و مانند برادران سپاهی اش (که بارها اینگونه خطاب شان کرده بود) زندانیان را با نگاهی امنیتی رصد میکند و آنانی که رویه و مواضعشان را نمیپسندد با اعمال فشار بیشتر از حق و حقوق انسانی نیز محروم میکند؟
چگونه است که از محرمانهترین خطوط پرونده های زندانیان سیاسی و عقیدتی که در ارگانهای مختلف ساخته و پرداخته شده آگاهی کامل دارد و در تصمیماتی که در مورد زندانیان گرفته می شود یا به اصطلاح خودشان ضابطین همکاری می نمایند؟ بعضاً به قصد فریب و رام کردن زندانیان با هدف پیشبرد اهدافشان خود را به زندانیان نزدیک می کنند و کسانی را که معترض به شیوه رذالت آمیز می گردند مورد غضب و در فضایی خفقان آور قرار میدهند. رفتار و کردار “مردانی طور” زنگ خطری است که باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرند تا فضای زندانها به این شکل به محلی برای تخلیه عصبانیت ها و تاخت و تازها و عقدهگشایی های مسئولین در نیاید.
همسرم آرش صادقی نیز قربانی کینهتوزی مسئولین زندان اوین شده است به جهت سر خم نکردن در برابر خواسته های شان و تن ندادن به هرآنچه که میخواستند بکنند به تبعید فرستاده شد. بند ۳۵۰ و بند زنان زندان اوین در کنار یکدیگر قرار گرفته است. حدود یک ماهیست که بر زندانیان بند ۳۵۰ به شیوههای مختلف اعمال فشار می کنند تا آنان را موجود به جابجایی آرام و بی دردسر نمایند در بند زنان نیز اقدام به ایجاد تغییراتی نمودهاند
و این دو حاکی از آن است که قصد برهم زدن آسایش حداقلی دربندان را دارند. در بند ۳۵۰ اعلام نمودند که باید آماده انتقال به قرنطینه بند ۴ اوین باشند. فضای بدون داشتن حداقل امکانات بدون داشتن هواخوری مناسب بدون داشتن فروشگاه و باشگاه و کارگاه و بخش فرهنگی و فقدان اینها یعنی یک اتاق در بسته با یک هواخوری کوچک و غیر استاندارد و جابجایی آرام بی سر و صدا یعنی اینکه اتفاقی که پیشتر در ۳۵۰ رخ داده بود تکرار شود و نه آنچه که در زندان گوهردشت بوقوع پیوست. آرش از معدود مخالفین این جا به جایی بود با اعمال نفوذ مسئولین و طرح توطئهای در بزنگاه این دردسر جا به جایی از سر باز شد و روانه تبعید گردید.
Forwarded from اتچ بات
یورش گارد امنیتی #زندان_اوین به قرنطینه بند چهار؛ شکستن شیشهها و درگیری با زندانیان سیاسی
روز جاری گارد امنیتی زندان اوین به قرنطینه بند چهار که در حال حاضر محل نگهداری شماری از زندانیان سیاسی است، یورش برد.
گارد امنیتی زندان اوین امروز دوم آبان ماه با یورش قرنطینه بند چهار این زندان در این بند ایجاد تنش کرده؛ گفته میشود که مأموران ضمن شستن شیشهها، با زندانیان سیاسی نیز درگیر شدهاند.
محمود بهشتی، لنگرودی محسن دانشور، عبدالفتاح سلطانی، علی زاهد، حسن سیسختی، احمد دانشپور، جمالالدین خانجانی و اسماعیل عبدی، هویت شماری از زندانیان سیاسی است که در این بند نگهداری میشوند تا لحظه انتشار این خبر از وضعیتشان اطلاعی به دست نیامده است.
شایان ذکر است که این بند به سیستم حرفهای شنود و دوربین جهت اعمال فشار بر زندانیان سیاسی مجهز است.
لازم به یادآوری است؛ در پی انتشار عکسهایی از زندانیان سیاسی در هواخوری بند ۳۵۰ اوین، گارد زندان ۲۵ مهرماه به بند ۳۵۰ یورش بردند و ضمن ضبط گوشیهای تلفن، تمامی زندانیان سیاسی را از این بند خارج و به بندهای دیگر و یا زندان رجایی شهر منتقل کردند.
آرش صادقی در پی این یورش به زندان رجایی شهر تبعید و سهیل عربی نیز به بند هشت اوین منتقل شد.
محسن دانشور، عبدالفتاح سلطانی، علی زاهد، حسن سیسختی، احمد دانشپور، جمالالدین خانجانی و اسماعیل عبدی نیز به بند چهار زندان اوین انتقال یافتند.
بند امنیتی ۳۵۰ در پی وقایع بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ به زندانیان سیاسی اختصاص یافت. در پی حمله گارد زندان به این بند در ۲۸ فروردینماه سال ۹۳ شماری از زندانیان سیاسی از این بند منتقل و خط های تلفن از این بند خارج شد.
https://tttttt.me/baharazady
روز جاری گارد امنیتی زندان اوین به قرنطینه بند چهار که در حال حاضر محل نگهداری شماری از زندانیان سیاسی است، یورش برد.
گارد امنیتی زندان اوین امروز دوم آبان ماه با یورش قرنطینه بند چهار این زندان در این بند ایجاد تنش کرده؛ گفته میشود که مأموران ضمن شستن شیشهها، با زندانیان سیاسی نیز درگیر شدهاند.
محمود بهشتی، لنگرودی محسن دانشور، عبدالفتاح سلطانی، علی زاهد، حسن سیسختی، احمد دانشپور، جمالالدین خانجانی و اسماعیل عبدی، هویت شماری از زندانیان سیاسی است که در این بند نگهداری میشوند تا لحظه انتشار این خبر از وضعیتشان اطلاعی به دست نیامده است.
شایان ذکر است که این بند به سیستم حرفهای شنود و دوربین جهت اعمال فشار بر زندانیان سیاسی مجهز است.
لازم به یادآوری است؛ در پی انتشار عکسهایی از زندانیان سیاسی در هواخوری بند ۳۵۰ اوین، گارد زندان ۲۵ مهرماه به بند ۳۵۰ یورش بردند و ضمن ضبط گوشیهای تلفن، تمامی زندانیان سیاسی را از این بند خارج و به بندهای دیگر و یا زندان رجایی شهر منتقل کردند.
آرش صادقی در پی این یورش به زندان رجایی شهر تبعید و سهیل عربی نیز به بند هشت اوین منتقل شد.
محسن دانشور، عبدالفتاح سلطانی، علی زاهد، حسن سیسختی، احمد دانشپور، جمالالدین خانجانی و اسماعیل عبدی نیز به بند چهار زندان اوین انتقال یافتند.
بند امنیتی ۳۵۰ در پی وقایع بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ به زندانیان سیاسی اختصاص یافت. در پی حمله گارد زندان به این بند در ۲۸ فروردینماه سال ۹۳ شماری از زندانیان سیاسی از این بند منتقل و خط های تلفن از این بند خارج شد.
https://tttttt.me/baharazady
Telegram
attach 📎