تشدید سرکوب و #غل و #زنجیر زدن به #جوانان توسط نیروهای #سرکوبگر
روز پنجشنبه ۵مرداد ۹۶ در یک هجوم سرکوبگرانه ۱۱۳جوان در #تهران و اطراف آن توسط نیروهای سرکوبگر دستگیر شدند.
در ادامه تشدید سرکوب و با هدف ایجاد #رعب و وحشت در جامعه، نیروهای سرکوبگر #انتظامی بسیاری از جوانان میهن را تحت عنوان «دستگیر شدگان مواد مخدر، اراذل و اوباش و...» تحت آزار و تحقیر قرار میدهد و تصاویری از آنها را در رسانههایش به نمایش میگذارد.
گفتنی است هر آنچه در تحقیر از #جوانان میهن را که در رسانههای حکومتی به نمایش میگذارد بیلان ننگین همین حکومت غارت و چپاول است.
روز پنجشنبه ۵مرداد ۹۶ در یک هجوم سرکوبگرانه ۱۱۳جوان در #تهران و اطراف آن توسط نیروهای سرکوبگر دستگیر شدند.
در ادامه تشدید سرکوب و با هدف ایجاد #رعب و وحشت در جامعه، نیروهای سرکوبگر #انتظامی بسیاری از جوانان میهن را تحت عنوان «دستگیر شدگان مواد مخدر، اراذل و اوباش و...» تحت آزار و تحقیر قرار میدهد و تصاویری از آنها را در رسانههایش به نمایش میگذارد.
گفتنی است هر آنچه در تحقیر از #جوانان میهن را که در رسانههای حکومتی به نمایش میگذارد بیلان ننگین همین حکومت غارت و چپاول است.
Forwarded from اتچ بات
#ایران- ریحانه چون عصیان کند، #زنجیر و #زندان بشکند؛از #شعله_پاکروان
بیش از هزار روز از اعدام ظالمانه ریحانه گذشت و من هر روز هزار بار با خودم تکرار کرده ام که چرا عدالت از دخترم دریغ شد ؟ چرا تمام نهادها و مقامات حکومت ایران به پشتیبانی از سربندی متجاوز پرداختند ؟ مگر ریحانه چه کرده بود که حکومت و مزدورانش ، این حجم از دشمنی را با او نشان داده و بدون اینکه پرونده اش در اجرای احکام باشد او را اعدام کردند؟ جوابهای مختلفی برای این سوال وجود دارد . یکی این است که دختری جوان در مقابل فشار یک حکومت كه قصد داشت مامور اطلاعاتی اش را از ننگ تجاوز تطهير كند، ایستادگی کرده و به هیچ قیمتی حاضر نشد از حقش کوتاه بیاید. جلوی چشم دختری که هنوز ۲۷ سالش هم نشده بود مردی را اعدام کردند تا شاید با دیدن صحنه فجیع جان کندن یک انسان، بترسد و سربندی را از ننگ تجاوز خلاص کند . اما او زمانی از دروازه های ترس ،عبور کرده بود که زیر شکنجه بازجویان و بازپرس قرار داشت .زیر نور پروژکتور و دوربین تلویزیون دروغپرداز حکومتی ایستاد اما هرگز به خواسته آنان تن نداد. تحت فشار روانی چند روانشناس معروف و مزدور حکومتی قرار گرفت اما حاضر به نوشتن نامه ای که میخواستند نشد .ایستادگی و استقامت در برابر زور، صفتی است که در هر فرهنگی ستودنی ست . از این روست که یک جهان انسانیت، از مردم عادی تا سیاستمداران و هنرمندان و ورزشکاران کشورهای مختلف پنج قاره و حتی پاپ رهبر کاتولیک های جهان به دفاع از او پرداخت. چند روز پس از اعدام ظالمانه اش ، شوراى حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو ، حكومت را وادار به پاسخگویی كرد. اما بخش زيادى از سخنان نماینده حکومت به دفاع از اين اعدام ظالمانه اختصاص یافته و بيش از پيش باعث رسوایی آنها شد. پس از ان، لاريجانى بعنوان نماینده حقوق بشر!! مدعى شد كه مقامات قضایی موفق نشدند «رضایت خانواده» متجاوز را به دست آورند و حكومت "ناچار"به اعدام او شد!!افکار عمومی میداند که حكومت دو راه داشت:
- يا ريحانه را اعدام نكند، در آن صورت مردم ایران میفهمیدند که میتوانند در برابر هتک حرمتی که هر روزه از سوی حکومت به مردم روا میشود بایستند . این برای سیستم فاسد، بسیار خطرناک بود. چرا که در سراسر ایران، مامورهای مزدوری که چشم به جان و مال و ناموس مردم دارند، پراکنده اند و بسیاری از اين مزدوران حاضرند هر رذالتی بکنند، حتی جوانان شریف مردم را کف خیابانها بکشند، چون میدانند هنگام خطاکاری، حکومت، پشتیبانشان خواهد بود به شرطی که همچون سربندی ها مهره ای از مافیای قدرت باشند . به شرطی که در تنگناهایی همچون اعتراضات گسترده مدنی ، رو در روی مردم قرار گیرند، به شرطی که مثل آب خوردن، قلب ندا و جمجمه مصطفا را نشانه بگیرند . ستار را شکنجه دهند . تن امیرارشد و شهرام را زیر چرخ له کنند. ترانه را پس از تجاوز آتش بزنند.
بیش از هزار روز از اعدام ظالمانه ریحانه گذشت و من هر روز هزار بار با خودم تکرار کرده ام که چرا عدالت از دخترم دریغ شد ؟ چرا تمام نهادها و مقامات حکومت ایران به پشتیبانی از سربندی متجاوز پرداختند ؟ مگر ریحانه چه کرده بود که حکومت و مزدورانش ، این حجم از دشمنی را با او نشان داده و بدون اینکه پرونده اش در اجرای احکام باشد او را اعدام کردند؟ جوابهای مختلفی برای این سوال وجود دارد . یکی این است که دختری جوان در مقابل فشار یک حکومت كه قصد داشت مامور اطلاعاتی اش را از ننگ تجاوز تطهير كند، ایستادگی کرده و به هیچ قیمتی حاضر نشد از حقش کوتاه بیاید. جلوی چشم دختری که هنوز ۲۷ سالش هم نشده بود مردی را اعدام کردند تا شاید با دیدن صحنه فجیع جان کندن یک انسان، بترسد و سربندی را از ننگ تجاوز خلاص کند . اما او زمانی از دروازه های ترس ،عبور کرده بود که زیر شکنجه بازجویان و بازپرس قرار داشت .زیر نور پروژکتور و دوربین تلویزیون دروغپرداز حکومتی ایستاد اما هرگز به خواسته آنان تن نداد. تحت فشار روانی چند روانشناس معروف و مزدور حکومتی قرار گرفت اما حاضر به نوشتن نامه ای که میخواستند نشد .ایستادگی و استقامت در برابر زور، صفتی است که در هر فرهنگی ستودنی ست . از این روست که یک جهان انسانیت، از مردم عادی تا سیاستمداران و هنرمندان و ورزشکاران کشورهای مختلف پنج قاره و حتی پاپ رهبر کاتولیک های جهان به دفاع از او پرداخت. چند روز پس از اعدام ظالمانه اش ، شوراى حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو ، حكومت را وادار به پاسخگویی كرد. اما بخش زيادى از سخنان نماینده حکومت به دفاع از اين اعدام ظالمانه اختصاص یافته و بيش از پيش باعث رسوایی آنها شد. پس از ان، لاريجانى بعنوان نماینده حقوق بشر!! مدعى شد كه مقامات قضایی موفق نشدند «رضایت خانواده» متجاوز را به دست آورند و حكومت "ناچار"به اعدام او شد!!افکار عمومی میداند که حكومت دو راه داشت:
- يا ريحانه را اعدام نكند، در آن صورت مردم ایران میفهمیدند که میتوانند در برابر هتک حرمتی که هر روزه از سوی حکومت به مردم روا میشود بایستند . این برای سیستم فاسد، بسیار خطرناک بود. چرا که در سراسر ایران، مامورهای مزدوری که چشم به جان و مال و ناموس مردم دارند، پراکنده اند و بسیاری از اين مزدوران حاضرند هر رذالتی بکنند، حتی جوانان شریف مردم را کف خیابانها بکشند، چون میدانند هنگام خطاکاری، حکومت، پشتیبانشان خواهد بود به شرطی که همچون سربندی ها مهره ای از مافیای قدرت باشند . به شرطی که در تنگناهایی همچون اعتراضات گسترده مدنی ، رو در روی مردم قرار گیرند، به شرطی که مثل آب خوردن، قلب ندا و جمجمه مصطفا را نشانه بگیرند . ستار را شکنجه دهند . تن امیرارشد و شهرام را زیر چرخ له کنند. ترانه را پس از تجاوز آتش بزنند.
Telegram
attach 📎
متن کامل : #ایران- ریحانه چون عصیان کند، #زنجیر و #زندان بشکند؛از #شعله_پاکروان
بیش از هزار روز از اعدام ظالمانه ریحانه گذشت و من هر روز هزار بار با خودم تکرار کرده ام که چرا عدالت از دخترم دریغ شد ؟ چرا تمام نهادها و مقامات حکومت ایران به پشتیبانی از سربندی متجاوز پرداختند ؟ مگر ریحانه چه کرده بود که حکومت و مزدورانش ، این حجم از دشمنی را با او نشان داده و بدون اینکه پرونده اش در اجرای احکام باشد او را اعدام کردند؟ جوابهای مختلفی برای این سوال وجود دارد . یکی این است که دختری جوان در مقابل فشار یک حکومت كه قصد داشت مامور اطلاعاتی اش را از ننگ تجاوز تطهير كند، ایستادگی کرده و به هیچ قیمتی حاضر نشد از حقش کوتاه بیاید. جلوی چشم دختری که هنوز ۲۷ سالش هم نشده بود مردی را اعدام کردند تا شاید با دیدن صحنه فجیع جان کندن یک انسان، بترسد و سربندی را از ننگ تجاوز خلاص کند . اما او زمانی از دروازه های ترس ،عبور کرده بود که زیر شکنجه بازجویان و بازپرس قرار داشت .زیر نور پروژکتور و دوربین تلویزیون دروغپرداز حکومتی ایستاد اما هرگز به خواسته آنان تن نداد. تحت فشار روانی چند روانشناس معروف و مزدور حکومتی قرار گرفت اما حاضر به نوشتن نامه ای که میخواستند نشد .ایستادگی و استقامت در برابر زور، صفتی است که در هر فرهنگی ستودنی ست . از این روست که یک جهان انسانیت، از مردم عادی تا سیاستمداران و هنرمندان و ورزشکاران کشورهای مختلف پنج قاره و حتی پاپ رهبر کاتولیک های جهان به دفاع از او پرداخت. چند روز پس از اعدام ظالمانه اش ، شوراى حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو ، حكومت را وادار به پاسخگویی كرد. اما بخش زيادى از سخنان نماینده حکومت به دفاع از اين اعدام ظالمانه اختصاص یافته و بيش از پيش باعث رسوایی آنها شد. پس از ان، لاريجانى بعنوان نماینده حقوق بشر!! مدعى شد كه مقامات قضایی موفق نشدند «رضایت خانواده» متجاوز را به دست آورند و حكومت "ناچار"به اعدام او شد!!افکار عمومی میداند که حكومت دو راه داشت:
- يا ريحانه را اعدام نكند، در آن صورت مردم ایران میفهمیدند که میتوانند در برابر هتک حرمتی که هر روزه از سوی حکومت به مردم روا میشود بایستند . این برای سیستم فاسد، بسیار خطرناک بود. چرا که در سراسر ایران، مامورهای مزدوری که چشم به جان و مال و ناموس مردم دارند، پراکنده اند و بسیاری از اين مزدوران حاضرند هر رذالتی بکنند، حتی جوانان شریف مردم را کف خیابانها بکشند، چون میدانند هنگام خطاکاری، حکومت، پشتیبانشان خواهد بود به شرطی که همچون سربندی ها مهره ای از مافیای قدرت باشند . به شرطی که در تنگناهایی همچون اعتراضات گسترده مدنی ، رو در روی مردم قرار گیرند، به شرطی که مثل آب خوردن، قلب ندا و جمجمه مصطفا را نشانه بگیرند . ستار را شکنجه دهند . تن امیرارشد و شهرام را زیر چرخ له کنند. ترانه را پس از تجاوز آتش بزنند.
بیش از هزار روز از اعدام ظالمانه ریحانه گذشت و من هر روز هزار بار با خودم تکرار کرده ام که چرا عدالت از دخترم دریغ شد ؟ چرا تمام نهادها و مقامات حکومت ایران به پشتیبانی از سربندی متجاوز پرداختند ؟ مگر ریحانه چه کرده بود که حکومت و مزدورانش ، این حجم از دشمنی را با او نشان داده و بدون اینکه پرونده اش در اجرای احکام باشد او را اعدام کردند؟ جوابهای مختلفی برای این سوال وجود دارد . یکی این است که دختری جوان در مقابل فشار یک حکومت كه قصد داشت مامور اطلاعاتی اش را از ننگ تجاوز تطهير كند، ایستادگی کرده و به هیچ قیمتی حاضر نشد از حقش کوتاه بیاید. جلوی چشم دختری که هنوز ۲۷ سالش هم نشده بود مردی را اعدام کردند تا شاید با دیدن صحنه فجیع جان کندن یک انسان، بترسد و سربندی را از ننگ تجاوز خلاص کند . اما او زمانی از دروازه های ترس ،عبور کرده بود که زیر شکنجه بازجویان و بازپرس قرار داشت .زیر نور پروژکتور و دوربین تلویزیون دروغپرداز حکومتی ایستاد اما هرگز به خواسته آنان تن نداد. تحت فشار روانی چند روانشناس معروف و مزدور حکومتی قرار گرفت اما حاضر به نوشتن نامه ای که میخواستند نشد .ایستادگی و استقامت در برابر زور، صفتی است که در هر فرهنگی ستودنی ست . از این روست که یک جهان انسانیت، از مردم عادی تا سیاستمداران و هنرمندان و ورزشکاران کشورهای مختلف پنج قاره و حتی پاپ رهبر کاتولیک های جهان به دفاع از او پرداخت. چند روز پس از اعدام ظالمانه اش ، شوراى حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو ، حكومت را وادار به پاسخگویی كرد. اما بخش زيادى از سخنان نماینده حکومت به دفاع از اين اعدام ظالمانه اختصاص یافته و بيش از پيش باعث رسوایی آنها شد. پس از ان، لاريجانى بعنوان نماینده حقوق بشر!! مدعى شد كه مقامات قضایی موفق نشدند «رضایت خانواده» متجاوز را به دست آورند و حكومت "ناچار"به اعدام او شد!!افکار عمومی میداند که حكومت دو راه داشت:
- يا ريحانه را اعدام نكند، در آن صورت مردم ایران میفهمیدند که میتوانند در برابر هتک حرمتی که هر روزه از سوی حکومت به مردم روا میشود بایستند . این برای سیستم فاسد، بسیار خطرناک بود. چرا که در سراسر ایران، مامورهای مزدوری که چشم به جان و مال و ناموس مردم دارند، پراکنده اند و بسیاری از اين مزدوران حاضرند هر رذالتی بکنند، حتی جوانان شریف مردم را کف خیابانها بکشند، چون میدانند هنگام خطاکاری، حکومت، پشتیبانشان خواهد بود به شرطی که همچون سربندی ها مهره ای از مافیای قدرت باشند . به شرطی که در تنگناهایی همچون اعتراضات گسترده مدنی ، رو در روی مردم قرار گیرند، به شرطی که مثل آب خوردن، قلب ندا و جمجمه مصطفا را نشانه بگیرند . ستار را شکنجه دهند . تن امیرارشد و شهرام را زیر چرخ له کنند. ترانه را پس از تجاوز آتش بزنند.