This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❇️پایان من شاید
پایان من شاید زیر گلوله باشد ایام را ولی من هرگز نمیشمارم
پایان من شاید مانند یک گل سرخ حاشا که من به پائیز وقعی نمیگذارم
گاهی غریو یک رعد گاهی طنین رگبار
گاهی شکوه صبری در #نغمههای سازم
تکرار کار من نیست هرروز نوتر از پیش
در این مسیر پرکوب نامی حماسهسازم
پایان من شاید زیر گلوله باشد ایام را ولی من هرگز نمیشمارم
پایان من شاید مانند یک #گل_سرخ حاشا که من به پاییز وقعی نمیگذارم
حضور چادر بیشرم شب را میشناسم
میان زمهریر یأس تب را میشناسم
«برای مردمان مردن» «عجبکار» یست امروز
و من امروز این راه عجب را میشناسم
پایان من شاید زیر گلوله باشد ایام را ولی من هرگز نمیشمارم
پایان من شاید مانند یک گل سرخ حاشا که من به پاییز وقعی نمیگذارم
ابلیسها شکستند تندیس واژهها را
اما #فرشتهی ما خواهد شد آشکارا
هم #نعرهایم و هم #باد، هم زخمهایم و هم یاد
#تاریخ در کف ماست صاحبدلان خدا را
پایان من شاید زیر گلوله باشد ایام را ولی من هرگز نمیشمارم
پایان من شاید مانند یک #گل_سرخ حاشا که من به #پاییز وقعی نمیگذارم
پایان من شاید زیر گلوله باشد ایام را ولی من هرگز نمیشمارم
پایان من شاید مانند یک گل سرخ حاشا که من به پائیز وقعی نمیگذارم
گاهی غریو یک رعد گاهی طنین رگبار
گاهی شکوه صبری در #نغمههای سازم
تکرار کار من نیست هرروز نوتر از پیش
در این مسیر پرکوب نامی حماسهسازم
پایان من شاید زیر گلوله باشد ایام را ولی من هرگز نمیشمارم
پایان من شاید مانند یک #گل_سرخ حاشا که من به پاییز وقعی نمیگذارم
حضور چادر بیشرم شب را میشناسم
میان زمهریر یأس تب را میشناسم
«برای مردمان مردن» «عجبکار» یست امروز
و من امروز این راه عجب را میشناسم
پایان من شاید زیر گلوله باشد ایام را ولی من هرگز نمیشمارم
پایان من شاید مانند یک گل سرخ حاشا که من به پاییز وقعی نمیگذارم
ابلیسها شکستند تندیس واژهها را
اما #فرشتهی ما خواهد شد آشکارا
هم #نعرهایم و هم #باد، هم زخمهایم و هم یاد
#تاریخ در کف ماست صاحبدلان خدا را
پایان من شاید زیر گلوله باشد ایام را ولی من هرگز نمیشمارم
پایان من شاید مانند یک #گل_سرخ حاشا که من به #پاییز وقعی نمیگذارم