🌹 #بر_بال_هنر
بیا بیا که نسیم ِبهار میگذرد
بیا که گُل ز رُخَتْ شرمسارْ میگذرد
بیا که وقت ِبهار است و موسم ِشادی
مدارْ منتظرم وقت ِکارْ میگذرد @baharazady
بیا بیا که نسیم ِبهار میگذرد
بیا که گُل ز رُخَتْ شرمسارْ میگذرد
بیا که وقت ِبهار است و موسم ِشادی
مدارْ منتظرم وقت ِکارْ میگذرد @baharazady
🌹 #بر_بال_هنر
شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد
صوفیان رقص کنان ساغر شکرانه زدند
آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند @baharazady
شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد
صوفیان رقص کنان ساغر شکرانه زدند
آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند @baharazady
🌹 #بر_بال_هنر
دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت
رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم
چون صبا با تن بیمار و دل بیطاقت
به هواداری آن سرو خرامان بروم
حافظ @baharazady
دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت
رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم
چون صبا با تن بیمار و دل بیطاقت
به هواداری آن سرو خرامان بروم
حافظ @baharazady
🌹 #بر_بال_هنر
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
باده از جام تجلی صفاتم دادند @baharazady
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
باده از جام تجلی صفاتم دادند @baharazady
🌹 #بر_بال_هنر
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی @baharazady
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی @baharazady
🌹 #بر_بال_هنر
من که میدانم به دنیا اعتباری نیست، نیست
بین مرگ و آدمی قول و قراری نیست، نیست
پس چرا عاشق نباشم؟! @baharazady
من که میدانم به دنیا اعتباری نیست، نیست
بین مرگ و آدمی قول و قراری نیست، نیست
پس چرا عاشق نباشم؟! @baharazady
🌹 #بر_بال_هنر
...یک اگر با یک برابر بود
پس که پشتش زیر بار فقر خم میگشت؟
یا که زیر ضربه شلاق له میگشت؟
یک اگر با یک برابر بود
پس چهکس آزادگان را در قفس میکرد؟...
خسرو گلسرخی @baharazady
...یک اگر با یک برابر بود
پس که پشتش زیر بار فقر خم میگشت؟
یا که زیر ضربه شلاق له میگشت؟
یک اگر با یک برابر بود
پس چهکس آزادگان را در قفس میکرد؟...
خسرو گلسرخی @baharazady
🌹 #بر_بال_هنر
باید که دوست بداریم یاران!
باید که چون خزر بخروشیم
فریادهای ما اگر رسا نیست
باید یکی شود... @baharazady
باید که دوست بداریم یاران!
باید که چون خزر بخروشیم
فریادهای ما اگر رسا نیست
باید یکی شود... @baharazady
🌹 #بر_بال_هنر
من اگر برخيزم
تو اگر برخيزی
همه بر می خيزند
من اگر بنشينم
تو اگر بنشينی
چه كسی برخيزد؟
چه كسی با دشمن بستيزد؟ @baharazady
من اگر برخيزم
تو اگر برخيزی
همه بر می خيزند
من اگر بنشينم
تو اگر بنشينی
چه كسی برخيزد؟
چه كسی با دشمن بستيزد؟ @baharazady
🌹 #بر_بال_هنر
دیده ای یک گلوله یا تیری
که به خاک اندر آورد شیری؟
دیده ای پاره سنگ کم وزنی
که چو از مبدأش برون بپرد
دل بحر عظیم را بدرد؛
در همه موج ها شود نافذ؟
نیما یوشیج @baharazady
دیده ای یک گلوله یا تیری
که به خاک اندر آورد شیری؟
دیده ای پاره سنگ کم وزنی
که چو از مبدأش برون بپرد
دل بحر عظیم را بدرد؛
در همه موج ها شود نافذ؟
نیما یوشیج @baharazady
🌹 #بر_بال_هنر
غلام آن کلماتم که آتش انگیزد
نه آب سرد زند در سخن بر آتش تیز @baharazady
@faryadjavanroud
غلام آن کلماتم که آتش انگیزد
نه آب سرد زند در سخن بر آتش تیز @baharazady
@faryadjavanroud
🌹 #بر_بال_هنر
جانا حدیث حسنت در داستان نگنجد
رمزی ز راز عشقت در صد زبان نگنجد
سودای زلف و خالت در هر خیال ناید
اندیشهی وصالت جز در گمان نگنجد
عطار @baharazady
جانا حدیث حسنت در داستان نگنجد
رمزی ز راز عشقت در صد زبان نگنجد
سودای زلف و خالت در هر خیال ناید
اندیشهی وصالت جز در گمان نگنجد
عطار @baharazady
🌹 #بر_بال_هنر
الا یا ایها الساقی ادرکأسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
حافظ @baharazady
الا یا ایها الساقی ادرکأسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
حافظ @baharazady
🌹 #بر_بال_هنر
هر که هوایی نپخت یا به فراقی نسوخت
آخر عمر از جهان چون برود خام رفت
ما قدم از سر کنیم در طلب دوستان
راه به جایی نبرد هر که به اقدام رفت @baharazady
هر که هوایی نپخت یا به فراقی نسوخت
آخر عمر از جهان چون برود خام رفت
ما قدم از سر کنیم در طلب دوستان
راه به جایی نبرد هر که به اقدام رفت @baharazady
🌹 #بر_بال_هنر
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو @faryadjavanroud
@baharazady
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو @faryadjavanroud
@baharazady
🌹 #بر_بال_هنر
اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم
مولانا @faryadjavanroud
@baharazady
اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم
مولانا @faryadjavanroud
@baharazady