#مقاله
ای واضعِ واضحات بس کن
تکرار مکررات بس کن...
شاهدیم رسانههای اپوزسیون بعد از شکست فراخوانها و بینیجه بودن سر و صدایشان، کاملاً مستأصل شده و رفتاری لجبازانه پیشه کردهاند. در این میان حتی از تحقیر و توهین به مردم به عناوین مختلف نیز فروگذار نمیکنند.
بهکار بردن مثال "عدد اتمی" توسط لیدر ریاستارت برای تشریح وضعیت اپوزسیونها شاید مناسبترین واژهای بود که میشد شنید.
حسینی عدد اتمی را برای اندازهگیری جایگاه اندیشهٔ آنان بکار برد. اینکه آنان در کجای جدول تناوبی قرارگیرند چیزی نیست که فقط به آنان نسبت داده شود بلکه خصوصیات ذاتی آنان باعث میشود که رفتاری متناسب با همان ذات بروز دهند و دارای صفاتی شوند که مختص به عناصر آن گروه و آن جایگاه است.
مسلّم است عناصر وابسته خصوصیات وابستگیشان را بروز داده و عناصر ترکیبی خصوصیات ترکیبی را نمایان کنند. بیش از دوسال است که ریاستارتیها، اپوزسیونها و رسانههایشان را در آزمایشگاه خرد و اندیشهٔ ریاستارت و با راهنمایی حسینی آزمایش و آنالیز کرده و خصوصیاتشان را شناختهاند. آخرینِ این آزمایشات گامبی شاه بود که با چالش سکوت در حال تکمیل است.
حسینی تکتک کنشها و واکنشها را در جهتی تنظیم کرده بود که بیشترین ویژگیهای اپوزسیون بروز پیدا کند و تکتک مدعیان حرف بزنند.
باید پذیرفت اپوزسیونها در صورت صداقت در گفتار و عملشان تنها در شرایطی بهترین خصوصیات را بروز میدهند که ذیل دانایی عمل کنند. در غیر اینصورت ترکیب، تجزیه و فعل و انفعالاتشان کنترل شده نیست و تنها بر مبنای شرایط محیطی و طبیعتشان بروز میکند.
یعنی در فرایندهای سیاسی "دیکتاتوری، جمهوری، دموکراسی، سکولاریسم، دین و بیدینی و... " با اضافه و کم شدن ایسمها و نحله های فکریِ تابعِ مکان و زمان، به هم تبدیل میشوند. این فرایندها #تکامل نیست بلکه تنها #تطور یا #تحول برای کنارآمدن و تحمل شرایط تحمیلی است.
پروسهٔ #تکامل (کامل شدن) مستلزم ورود دانایی و کنترلِ دانش بر جهت دهی فرایندهاست. یعنی ممکن است تحولات سیاسی به دلیل وجود انسان در مرکزیت آن به سمت کامل شدن بروند اما در زمانی طولانی، گامهایی نامطمئن و با احتمال خطای انسانی بسیار زیاد.
ریاستارت تلاش کرده که بگوید تنها وجود جمعیت انسانها (اکثریت مردم) در میان تحولات سیاسی به دلیل وجود (خور و خواب و خشم و شهوت که شغب است و جهل و ظلمت) باعث بهبود وضعیت و تکامل نمیشود بلکه هدایت دانایان میتواند این #تطور و #تحول دورهای و اجتناب ناپذیرِ طبیعی را در مسیر #تکامل قرار دهد.
اپوزسیونها برای رسیدن به هدف خود یعنی "براندازی" نیاز به "حضور مردم" و "هدایت دانا" دارند.
درخواست آنان برای حضور مردم در صحنه به دلایل مختلف (که بارها گفته شده) شکست خورده است. چیزی که موجب خشمشان شده و توهین و تحقیر مردم را در پی آورده است.
همچنین آنان تا کنون نتوانستند به هدایتِ داناترینهای اپوزسیون از بین خود گردن نهند. ادامهٔ این رفتار خودبخود باعث حذف آنان از چرخهٔ #تکامل خواهد شد.
مضافاً اینکه آلترناتیو پیشنهادی اپوزسیونها نیز یکی نبوده و طبیعتاً نمیتواند همه طیفها را به خود جذب کند. هر یک تنها با پس زدنِ سایرین و بازتولید دیکتاتوری میتواند حرف خود را به کرسی بنشاند نه با مشارکت و همکاری. در این شرایط هرگونه همکاری نیز بوی تبانی و تلاش برای حذف رقبای مشترک را میدهد.
ظهور ریاستارت و تلاش برای بالابردن خردورزی در جامعه باعث شده جنبش نوزایی و کمالگرایی جای اندیشهٔ تکرار و تقلید را تا حدود زیادی بگیرد. با حرکت مردم به سمت #تکامل خودبخود گروههایی که طالب #تکرار #تحول #تطور در انواع و اقسام شعارها، پسوند و پیشوند نحله های فکری و ایسمهای گوناگون هستند و به نوعی فقط نوک دماغشان را میبینند از قافله جا خواهند ماند.
بنابرین چیزی که تحت عنوان جنبش تحولخواهی نامیده میشود گروهی از عناصر ترکیبی، وابسته و خنثی در جدول تناوبی است که حداکثر در پی تقلید و تکرارِ تجارب سایر کشورها و یا تکرار مکرراتِ گذشتهٔ همین سرزمین با افزودن و کاستنِ پسوند و پیشوند اسامی است.
مطمئناً هرگاه عامهٔ مردم طلبِ کمال را کنار نهند، دانایان را طرد کرده و به دنبالشان نباشند، جامعه یا در خوابِ رخوت، بیعملی و سستی فرو خواهد رفت و یا در دام تکرارِ تحولات دورهای که شرایط زمان و مکان اقتضا کند خواهد افتاد. تحولاتی که فرصتطلبان و عناصر وابسته و ترکیبی با زیرکی خود در به انحراف کشاندن و سوءاستفاده از آن همیشه دست بالاتر را دارند.
بقول حسینی یا تربیت شده و داناتر میشویم و یا با گرفتار شدن در نادانی خودمان تنبیه خواهیم شد.
ای واضعِ واضحات بس کن
تکرار مکررات بس کن...
شاهدیم رسانههای اپوزسیون بعد از شکست فراخوانها و بینیجه بودن سر و صدایشان، کاملاً مستأصل شده و رفتاری لجبازانه پیشه کردهاند. در این میان حتی از تحقیر و توهین به مردم به عناوین مختلف نیز فروگذار نمیکنند.
بهکار بردن مثال "عدد اتمی" توسط لیدر ریاستارت برای تشریح وضعیت اپوزسیونها شاید مناسبترین واژهای بود که میشد شنید.
حسینی عدد اتمی را برای اندازهگیری جایگاه اندیشهٔ آنان بکار برد. اینکه آنان در کجای جدول تناوبی قرارگیرند چیزی نیست که فقط به آنان نسبت داده شود بلکه خصوصیات ذاتی آنان باعث میشود که رفتاری متناسب با همان ذات بروز دهند و دارای صفاتی شوند که مختص به عناصر آن گروه و آن جایگاه است.
مسلّم است عناصر وابسته خصوصیات وابستگیشان را بروز داده و عناصر ترکیبی خصوصیات ترکیبی را نمایان کنند. بیش از دوسال است که ریاستارتیها، اپوزسیونها و رسانههایشان را در آزمایشگاه خرد و اندیشهٔ ریاستارت و با راهنمایی حسینی آزمایش و آنالیز کرده و خصوصیاتشان را شناختهاند. آخرینِ این آزمایشات گامبی شاه بود که با چالش سکوت در حال تکمیل است.
حسینی تکتک کنشها و واکنشها را در جهتی تنظیم کرده بود که بیشترین ویژگیهای اپوزسیون بروز پیدا کند و تکتک مدعیان حرف بزنند.
باید پذیرفت اپوزسیونها در صورت صداقت در گفتار و عملشان تنها در شرایطی بهترین خصوصیات را بروز میدهند که ذیل دانایی عمل کنند. در غیر اینصورت ترکیب، تجزیه و فعل و انفعالاتشان کنترل شده نیست و تنها بر مبنای شرایط محیطی و طبیعتشان بروز میکند.
یعنی در فرایندهای سیاسی "دیکتاتوری، جمهوری، دموکراسی، سکولاریسم، دین و بیدینی و... " با اضافه و کم شدن ایسمها و نحله های فکریِ تابعِ مکان و زمان، به هم تبدیل میشوند. این فرایندها #تکامل نیست بلکه تنها #تطور یا #تحول برای کنارآمدن و تحمل شرایط تحمیلی است.
پروسهٔ #تکامل (کامل شدن) مستلزم ورود دانایی و کنترلِ دانش بر جهت دهی فرایندهاست. یعنی ممکن است تحولات سیاسی به دلیل وجود انسان در مرکزیت آن به سمت کامل شدن بروند اما در زمانی طولانی، گامهایی نامطمئن و با احتمال خطای انسانی بسیار زیاد.
ریاستارت تلاش کرده که بگوید تنها وجود جمعیت انسانها (اکثریت مردم) در میان تحولات سیاسی به دلیل وجود (خور و خواب و خشم و شهوت که شغب است و جهل و ظلمت) باعث بهبود وضعیت و تکامل نمیشود بلکه هدایت دانایان میتواند این #تطور و #تحول دورهای و اجتناب ناپذیرِ طبیعی را در مسیر #تکامل قرار دهد.
اپوزسیونها برای رسیدن به هدف خود یعنی "براندازی" نیاز به "حضور مردم" و "هدایت دانا" دارند.
درخواست آنان برای حضور مردم در صحنه به دلایل مختلف (که بارها گفته شده) شکست خورده است. چیزی که موجب خشمشان شده و توهین و تحقیر مردم را در پی آورده است.
همچنین آنان تا کنون نتوانستند به هدایتِ داناترینهای اپوزسیون از بین خود گردن نهند. ادامهٔ این رفتار خودبخود باعث حذف آنان از چرخهٔ #تکامل خواهد شد.
مضافاً اینکه آلترناتیو پیشنهادی اپوزسیونها نیز یکی نبوده و طبیعتاً نمیتواند همه طیفها را به خود جذب کند. هر یک تنها با پس زدنِ سایرین و بازتولید دیکتاتوری میتواند حرف خود را به کرسی بنشاند نه با مشارکت و همکاری. در این شرایط هرگونه همکاری نیز بوی تبانی و تلاش برای حذف رقبای مشترک را میدهد.
ظهور ریاستارت و تلاش برای بالابردن خردورزی در جامعه باعث شده جنبش نوزایی و کمالگرایی جای اندیشهٔ تکرار و تقلید را تا حدود زیادی بگیرد. با حرکت مردم به سمت #تکامل خودبخود گروههایی که طالب #تکرار #تحول #تطور در انواع و اقسام شعارها، پسوند و پیشوند نحله های فکری و ایسمهای گوناگون هستند و به نوعی فقط نوک دماغشان را میبینند از قافله جا خواهند ماند.
بنابرین چیزی که تحت عنوان جنبش تحولخواهی نامیده میشود گروهی از عناصر ترکیبی، وابسته و خنثی در جدول تناوبی است که حداکثر در پی تقلید و تکرارِ تجارب سایر کشورها و یا تکرار مکرراتِ گذشتهٔ همین سرزمین با افزودن و کاستنِ پسوند و پیشوند اسامی است.
مطمئناً هرگاه عامهٔ مردم طلبِ کمال را کنار نهند، دانایان را طرد کرده و به دنبالشان نباشند، جامعه یا در خوابِ رخوت، بیعملی و سستی فرو خواهد رفت و یا در دام تکرارِ تحولات دورهای که شرایط زمان و مکان اقتضا کند خواهد افتاد. تحولاتی که فرصتطلبان و عناصر وابسته و ترکیبی با زیرکی خود در به انحراف کشاندن و سوءاستفاده از آن همیشه دست بالاتر را دارند.
بقول حسینی یا تربیت شده و داناتر میشویم و یا با گرفتار شدن در نادانی خودمان تنبیه خواهیم شد.